#دعای_روزهای_ماه_رمضان
#دعای_روز_بیست_و_پنجم
اللَّهُمَّ اجْعَلْنِي فِيهِ مُحِبّاً لِأَوْلِيَائِكَ، وَ مُعَادِيا لِأَعْدَائِكَ، مُسْتَنّاً بِسُنَّةِ خَاتَمِ أَنْبِيَائِكَ، يَا عَاصِمَ قُلُوبِ النَّبِيِّينَ.
#التماس_دعا_برای_ظهور
●➼┅═❧═┅┅───┄
استاد معتز آقائیTahdir joze25.mp3
زمان:
حجم:
4.01M
#هر_روز_با_قرآن
#ختم_قرآن_کریم_در_رمضان
جزء بیست و پنجم
👤با صدای استاد معتز آقایی
#التماس_دعا_برای_ظهور
●➼┅═❧═┅┅───┄
#دل_بسوی_کاظمین_پر_میزند
نوکر همیشه در پی طوف زیارت است
یک یا جواد گفتم و دل کاظمین رفت...
#السلام_علیک_یا_موسی_بن_جعفر_علیهالسلام
#السلام_علیک_یاجواد_الائمه_علیهالسلام
✲🕊✲🕊✲🕊✲🕊✲
#سلام_امام_زمانم💚
چقـدر
مثلِ علـی
شد طنین غربت تو
مـرا
ببخش که
هستم دلیلِ غیبت تو
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
❀🍃✿🍃❀ ❀🍃✿🍃❀
729.2K حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
السلام علیک یا صاحب الزمان (عج)
3.74M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
من زنده ام به عشق تو یا صاحب الزمان (عج)
هدایت شده از داستانهای مهدوی
🌦حضرت ولی عصر(عج)🌦
👑موضوع : معجزات حضرت مهدی(عج)
🌹کاری از گروه بوی ظهور
🍀(داستان 606) قسمت 2
💐 *چرا تردید؟* 💐
🍃 ... گفتم: چه میخواهی؟
گفت: چرا در مورد ولایت صاحب الامر علیه السلام تردید میکنی؟ و چرا خُمس مالت را به اصحاب ما نمی دهی؟
درست میگفت. من در مورد ولایت صاحب الامر علیه السلام شک داشتم، و خمس مال خود را نپرداخته بودم. او این سخن را آن چنان با مهابت ادا کرد که من با تمام استحکام و شجاعتم بر خود لرزیدم و عرض کردم: چشم، آقا جان! همان طور که فرمودید، خواهم نمود.
آن گاه فرمود: وقتی به آن جا که میخواهی بروی - یعنی قم - رسیدی و بدون درد سر وارد شدی، خمس هرچه را که به عنوان دارایی شخصی به دست آوردی، به مستحقش بپرداز!
عرض کردم: چشم. آن گاه فرمودند: برو که هدایت یافتی.
عنان مرکب را بازگرداند و رفت، ولی من نفهمیدم که از کدام طرف رفت. هر چه چپ و راست را جست و جو کردم، چیزی نیافتم. ترسم بیش تر شد، فوراً بازگشتم و سعی کردم آن را فراموش کنم.
نزدیک قم رسیدیم و من خود را برای درگیری با مردم آماده نموده بودم، ناگاه عده ای از اهالی قم نزد من آمده و گفتند: ما با هر حاکمی که فرستاده میشد، به خاطر ستمی که بر ما روا میداشته، میجنگیدیم. تا این که تو آمدی، با تو مخالفتی نداریم! وارد شهر شو و هر طور که صلاح میدانی به تدبیر امور بپرداز!
وارد شهر شدم مدتی آن جا ماندم و اموال زیادی بیش تر آنچه که فکر میکردم به دست آوردم، تا این که گروهی از اطرافیان خلیفه نسبت به موفقیت من حسادت کرده و از من نزد خلیفه بدگویی نمودند، من نیز از مقام خود عزل شده و به بغداد بازگشتم.
وقتی وارد بغداد شدم، ابتدا نزد خلیفه رفته و سلام نمودم. ...
(ادامه دارد) ...
➖➖➖➖➖➖➖➖➖
📚: داستانهایی از امام زمان عجل اللّه تعالی فرجه الشریف - برگرفته از کتاب بحار الانوار/
گردآورنده و مترجم حسن ارشاد؛ تحقیق تصحیح ویرایش واحد تحقیقات مسجد مقدس جمکران - ص ۲۳۷ و ۲۳۸.
گروه ⛅🌹بوی ظهور🌹⛅
https://chat.whatsapp.com/CwfcV2Ysy4JCM5071GEki5
https://eitaa.com/booye_zohooremahdi
داستانهای مهدوی:
@booye_zohooremahdi
https://eitaa.com/booye_zohoor_resane_zohoor