🌹خواهی که ببينی رخ پيغمبر (ص) را
🌸بنگر رخ زيبای علی اکبر (علیهالسّلام) را
🌹در منطق و خلق و خوی او می بينی
🌸با ديده ی جان محمّدی ديگر را
💐ميلاد شبيه ترين آينه ی پيغمبری بر مولا صاحب الزمان (عج) و جمیع مسلمانان جهان مبارک باد💐
✍ سرنوشت جوان در گرو روش زندگی اوست
🌹ولادت حضرت علی اکبر علیه السّلام و روز جوان مبارکباد.
✅ پرسشهای شما، پاسخهای عارفان📝
🔸قسمت 173
9⃣4⃣1⃣. چگونه امر به معروف کنیم؟‼
🌹 از سفارشهای شیخ محمّد کوهستانی رحمهالله به طلّاب این بود:
👈 « مردم را با اعمالتان امر به معروف و نهی از منکر کنید و آنها را هدایت نمایید در روز قیامت اگر عوام گناه بکند آهسته به او میگویند چرا گناه کردی؟ ولی به شما با تندی میگویند چرا گناه کردی؟»(1)💥
💠اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلِیِّک الْفَرَج💠
➖➖➖➖➖➖➖
📚: پرسشهای شما، پاسخهای امام زمان عجل اللّه تعالی فرجهالشریف و عارفان، ص ۲۵۳.
📚:1- نقل از حجتالاسلام والمسلمین حاج سیّد علی میر کریمی.
🏴☀بوی ظهور☀🏴
https://chat.whatsapp.com/CwfcV2Ysy4JCM5071GEki5
https://eitaa.com/booye_zohoor_resane_zohoor
@resane_zohoor
هدایت شده از داستانهای مهدوی
🌦حضرت ولی عصر(عج)🌦
🌎موضوع : معجزات حضرت مهدی(عج)
🌹کاری از گروه بوی ظهور
🌻(داستان 425) قسمت 4
🌷امشب شب آخر توست🌷
🌴 ... پس از اتمام نماز، دست مرا گرفت به قصد بیرون بردن از خانه، راه افتادیم. این بیست نفری که لحظهای پیش، همه دست به دشنه بودند که مرا بکشند، گویی همه مجسمه بودند که بر دیوار نصب هستند؛ دم هم بر نیاوردند و ما از خانه بیرون رفتیم.
شب گذشته بود و درب مدرسه بسته بود، به دم درب که رسیدیم درب مدرسه هم باز شد و ما داخل مدرسه شدیم. من به آن آقای بزرگوار عرض کردم که بفرمایید حجره کوچک ما خدمتی کنیم. جواب فرمودند که: «من باید بروم». و شاید هم فرمودند که: «مثل شما نیز هست که من باید به دادشان برسم». تردید از راوی است و من از ایشان جدا و وارد حجره شدم. دنبال کبریت بودم که چراغ را روشن کنم، ناگهان به خود آمدم که این چه داستانی است؟ من کجا بودم؟ چه شد؟ چگونه آمدم، و اکنون کجایم؟ به دنبال آن بزرگوار روان شدم ولی اثری از او نیافتم. صبح خادم با طلبهها دعوا داشت که چرا درب مدرسه را باز گذاشتهاند و اصلاً چرا بعد از گذشتن وقت آمدهاند. و همه طلاب اظهار بیاطلاعی میکردند. تا آمدند سراغ ما که چه کسی برای شما درب را باز کرد؟ من گفتم: «ما که آمدیم درب باز بود» و جریان را کتمان کردم.
صبح همان شب همان بیست نفر آمدند سراغ ما را گرفتند و به حجره ما وارد شدند و همگی اظهار داشتند که شما را قسم میدهیم به جان آن که دیشب شما را از مرگ و ما را از گمراهی و ضلالت نجات داد راز ما را فاش نکن! و همگی شهادتین گفته و اسلام آوردند. ما همچنان این راز را در دل داشتیم و به احدی نمیگفتیم تا مدتی بسیار بعد از آن، اشخاصی از تهران آمده بودند و به منزل ما و گفتند: «جریان آن شب را بازگو کنید». معلوم شد که آن بیست نفر به رفیقهایشان جریان را گفته بودند و آنها هم مسلمان شده بودند؛ والسلام.
سپس بعد از آن، وعّاظ اصفهانی مرتب جریان را روی منابر میگفتند و مردم را متوجه وجود بابرکت و نورانی ولی عصر علیهالسّلام میکردند.
💠اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلِیِّک الْفَرَج💠
📚: ملاقات عارفان با امام زمان عجل اللّه تعالی فرجه الشّریف، ص ۵۹ الی ۶۳؛ برگرفته از کتاب: شیفتگان حضرت مهدی علیهالسّلام: ۱/۲۵۶، و همان، ص ۱۵۸.
گروه⛅🌹بوى ظهور🌹⛅
https://chat.whatsapp.com/CwfcV2Ysy4JCM5071GEki5
https://eitaa.com/booye_zohooremahdi
داستانهای مهدوی:
@booye_zohooremahdi
🌼السّلام علیک یا بقیةالله فی ارضه🌼
🌹سلام بر مهدی، جوهر دین و نور یقین، ذخیره الهی و منجی نهائی.
🌹سلام بر مهدی، کعبه مقصود و قبله موعود، سر عظیم و اسم اعظم.
🌹سلام بر مهدی، ستاره طالع و نجم ثاقب، مسیح مسیحها و موعود موعودها.
🌹سلام بر مهدی، صاحب شب قدر و عصاره عصر.
🌹سلام بر مهدی، دیده بان خدا و مظهر هدی، وصی اوصیاء و گزیده اولیاء.
🌹سلام بر مهدی، علم منصوب و علم مصبوب، پرچم برافراشته و دانش انباشته.
💠اللّهُمّ عجّل لولیّک الفرج💠