eitaa logo
بوی ظهور، رسانه ظهور
164 دنبال‌کننده
29.8هزار عکس
2.1هزار ویدیو
112 فایل
اللهم عجل لولیک الفرج ارسال نظرات شما @sh_gerami داستانهای مهدوی @booye_zohooremahdi گروه بوی ظهور https://eitaa.com/joinchat/3689283792Cf33172c983 سن تکلیف و بیداری اسلامی (احکام) @senne_taklif_va_bidari_islami
مشاهده در ایتا
دانلود
Khamenei.ir4_5927162599144689806.mp3
زمان: حجم: 467.2K
🎙 کلیپ صوتی | روایت رهبر انقلاب از شکست آمریکا در طبس 💻 Farsi.Khamenei.ir
هدایت شده از KHAMENEI.IR
10.96M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📹 نماهنگ | طوفان شن 🗓 ۵ اردیبهشت ۵۹ سالروز شکست حمله نظامی آمریکا در طبس 💻 Farsi.Khamenei.ir
6.93M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⭕️ شن‌ها مأمور خدا بودند 🔺 نباید بیدار بشوند آنهایی که توجه به معنویات ندارند و به این غیب ایمان نیاورده‌اند؟ نباید بیدار بشوند؟ کی این هلیکوپترهای آقای کارتر را که می‌خواستند به ایران بیایند ساقط کرد؟ ما ساقط کردیم؟ شن‌ها ساقط کردند
هدایت شده از داستانهای مهدوی
🌦حضرت ولی عصر(عج)🌦 🌅موضوع : معجزات حضرت مهدی(عج) 🌹کاری از گروه بوی ظهور 🌳(داستان 647) قسمت ۳ 🌷 آن آشنا آمد 🌷 ☘ ... آن طور که معلومه قصد مسافرت داری. - از کجا فهمیدی مادر؟! کسی چیزی به تو گفته؟ نه مادر جان! دیدم که بار و بُنه ات را بسته ای! گفتم شاید هوای زیارت ابی عبداللَّه علیه السلام را کرده ای؟! - نه مادر! زیارت کربلا نمی روم. امروز که در حجره خالو نشسته بودم، کاظم آمد آنجا و به من گفت که سیّد مهدی به او گفته که با میرزا بروید حلّه، من هم تا چند روز دیگر خواهم آمد. - یعنی سیّد مهدی می‌خواهند از نجف بروند؟ - آری مادر! کاظم که این طور می‌گفت. - پس چرا نماندید با سیّد بروید؟ - ایشان خواسته اند که ما برای تهیه منزل زودتر حرکت کنیم. - خدا پشت و پناهتان، به امید خدا همه کارها درست می‌شود. پس از خوردن چند لقمه نان و خرما از اطاق بیرون رفتم و روی تختی که در گوشه ایوان خانه قرار داشت دراز کشیدم و چشم دوختم به طرف آسمان. کم کم پلک هایم سنگین شد و به خواب عمیقی فرو رفتم و زمانی بیدار شدم که صدای اذان صبح از گلدسته‌های بلند مسجد بر فضای شهر طنین انداخته بود. با عجله از جا برخاستم و به طرف حوض که در وسط حیاط خانه قرار داشت رفتم. وضو گرفتم و به نماز ایستادم. ... (ادامه دارد) ... ➖➖➖➖➖➖➖➖➖ 📚: آن آشنا آمد - داستانهایی از کرامات امام زمان عجل اللّه تعالی فرجه الشریف مؤلف: مسلم پور وهاب ناشر: انتشارات مسجد مقدس جمکران 📝 آن آشنا آمد - صفحه ۱۳ و ۱۴. گروه ⛅🌹بوی ظهور🌹⛅ https://eitaa.com/joinchat/3689283792Cf33172c983 https://eitaa.com/booye_zohooremahdi داستانهای مهدوی: @booye_zohooremahdi https://eitaa.com/booye_zohoor_resane_zohoor
┄═❁✨❈[﷽]❈✨❁═┄ ✨پیامبر اسلام (ص) فرمودند: در قیامت نزدیک ترین مردم به من کسی است که بیشتر بر من صلوات بفرستد.✨ 📚 کنز العمال، ج ۱، ص ۴۸۹. قرار ما هر روز نفری حداقل ۱۴ صلوات، به نیت تعجیل در ظهور و سلامتی امام عصر (عج) دوستان لطفا مشارکت کنید که با هم، هر روز ختم چند هزار صلواتی هدیه به ساحت مقدس امام عصر (عج) داشته باشیم.🙏🌷 ┄═❁🍃❈🌼🍃🌼❈🍃❁═┄
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✴️ سـربـازان خورشـیـد ✴️ ♦️ قسمت 180 ✳️ استکبارستیزی ✳️ ✳️ بخش سوم: الگوهای برتر ✳️ *️⃣ فصل اول: وظایف منتظران ❇️ تقوا و خودسازی ❇️ ...➖ شهدا و رزمندگان از گناه متنفر بودند و همین احساس تنفر باعث می‌شد که در برابر گناهان، واکنش نشان بدهند. در کتاب خاک سرخ آمده است: 🔹 «شهید علی محمد اربابی» به قدری از دروغ متنفر بود و از آن می‌گریخت که علاوه بر آن که هیچ وقت خود دروغ نمی گفت، جایی که دروغ گفته می‌شد هم متوقف نمی شد و از آن محل فاصله می‌گرفت. 💫« قبل از عملیات کربلای چهار می‌خواستیم به منطقه عملیات برویم. برای عبور، محدودیت برگه تردد داشتیم و باید به دروغ که نه، با توریه از دژبان خرمشهر رد شده و وارد منطقه می‌شدیم. به دژبانی که رسیدیم، شروع کردیم با او صحبت کردن و با شلوغ کردن و توریه، سعی کردیم او را راضی به عبور نماییم. در این حین، متوجه شهید اربابی شدم. دیدم آرام آرام از ما فاصله گرفت. وقتی مجوز عبور گرفتیم، علی محمد آمد سوار شد.»[۱]❗ 🔹 یکی از هم رزمان «شهید حسین ناجی» نقل می‌کند: 💫« در عملیات «فتح المبین» بچه‌ها تعریف می‌کردند: وقتی به سنگرهای دشمن نزدیک شدیم، از درون سنگرهای دشمن صدای ترانه و آواز می‌آمد. ناگهان پاسدار شهید حسین ناجی فریاد زد: «بچه مسلمان ها! گوش هایتان را بگیرید که مبادا گناهی گردنتان بیاید.» همه بچه‌ها گوش هایشان را گرفتند و تا نزدیکی سنگرهای دشمن که رسیدند، آن وقت دست هایشان را رها کردند و به دشمن حمله بردند.»[۲]❗ ❇️ رضایت امام زمان عجل اللّه تعالی فرجه الشریف❇️ (ادامه دارد) ... 〰️➖〰️➖〰️➖〰️➖〰️ 📚 سربازان خورشید - صفحه ۲۲۵ و ۲۲۶. مؤلف: امید درویشی ناشر: انتشارات بنیاد فرهنگی حضرت مهدی موعود عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف 📚[۱]: محمد حجتی، حکایت سرخ، ص۷۷. 📚[۲]: احمد مؤمنی راد، مردان مرد این گونه بودند، ص۱۹۶. گروه🌷🌤️بـوی ظـهـور🌤️🌷 https://eitaa.com/joinchat/3689283792Cf33172c983 https://eitaa.com/booye_zohoor_resane_zohoor @resane_zohoor