eitaa logo
بوی ظهور، رسانه ظهور
165 دنبال‌کننده
29.8هزار عکس
2.1هزار ویدیو
112 فایل
اللهم عجل لولیک الفرج ارسال نظرات شما @sh_gerami داستانهای مهدوی @booye_zohooremahdi گروه بوی ظهور https://eitaa.com/joinchat/3689283792Cf33172c983 سن تکلیف و بیداری اسلامی (احکام) @senne_taklif_va_bidari_islami
مشاهده در ایتا
دانلود
*حـــدیث_مهدوی* 💠ندای شمشیرِ امام زمان علیه‌السّلام 🌟پيامبر اکرم صلّي الله عليه و آله فرمودند: إِنَّ قائِمَنا إذا خَرَجَ يَتجه لَهُ ثَلاثْماةَ وَ ثَلاثَة عَشَر رَجُلاً عَدَدَ رِجالِ بَدْرٍ، فَاِذا کانَ وَقْتُ خُرُوجِهِ کانَ لَهُ سَيْفٌ مَغْمُودٌ فَيُنادِيهِ السَّيْفُ: قُمْ يا وَلِيَّ اللهِ فَاقْتُلْ أَعْداءَ اللهِ. 💥« آنگاه که قائم ما خروج کند، سيصد و سيزده تن به عدد شهداي بدر، وي را همراهي خواهند کرد و در زمان خروج آن حضرت شمشيري که در غلاف دارد ندا مي دهد که: اي، وليّ خدا برخيز و دشمنان خدا را نابود کن.»💥 📚: الإنصاف، ص ۲۳۱ 🌤اللّهُـــمَّ عَجِّــــــلْ لِوَلِیِّکَــــــ الْفَــــــــرَج الساعة🌤 💠بوی ظهور💠
🌦امام مهدی عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف ذخیره امامت🌦 ☀امام زمان (عج)، انتظار و رسالت منتظران در اندیشه امام خمینی رحمه‌الله‌علیه☀ 🔹 قسمت 13 🔸 فصل اول 🌄 *عصاره موجودات* 🌄 👈 امام خمینی حضرت ولی عصر عجل‌الله تعالی فرجه الشریف را انسان کامل و عصاره موجودات دانسته ذیل آیه *﴿وَالْعَصْرِ «۱» إنَّ الْإِنسَٰنَ لَفِی خُسْرٍ﴾* می‌فرماید: 💫« *﴿وَالْعَصْرِ «۱» إنَّ الْإِنسَٰنَ لَفِی خُسْرٍ ﴾*، عصر هم محتمل است که در این زمان حضرت مهدی سلام الله علیه باشد یا انسان کامل باشد که مصداق بزرگش رسول اکرم و ائمه هدی و در عصر ما حضرت مهدی سلام الله علیه است. قسم به عصاره موجودات، عصر، فشرده موجودات، این که فشرده همه عوالم است، یک نسخه‌ای است نسخه تمام عالم، همه عالم در این موجود، در این انسان کامل عصاره است و خدا به این عصاره قسم می‌خورد.»(1)👌🙏 (ادامه دارد) ... ➖〰➖〰➖〰➖ 📚: امام مهدی عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف ذخیره امامت؛ امام زمان (عج)، انتظار و رسالت منتظران در اندیشه امام خمینی رحمه‌الله‌علیه، ص ۲۶. 📚:1- صحیفه امام، ج ۱۲، ص ۴۲۳؛ جهت اطلاعات بیشتر به کتب تفاسیر ذیل سوره «عصر» مراجعه شود. 🌹💫بوی ظهور💫🌹 https://chat.whatsapp.com/CwfcV2Ysy4JCM5071GEki5 @booye_zohoor_resane_zohoor @resane_zohoor
لب ما و قصه زلف تو، چه توهمی، چه حکایتی! تو و سر زدن به خیال ما، چه ترحمی، چه عنایتی! به نماز صبح و شبت سلام، و به نور در نَسَبت سلام و به خال کنج لبت سلام، که نشسته با چه ملاحتی به جمال، وارث کوثری، به خدا محمد دیگری به روایتی خود حیدری، چه شباهتی، چه اصالتی! بلغ‌العلی به کمال تو، کشف‌الدجی به جمال تو به تو و به قشنگی خال تو، صلوات هر دم و ساعتی شده پر دو چشم تو ازل، یکی از شراب و یکی عسل نظرت چه کرده در این غزل، که چنین گرفته قرابتی تو که آینه تو که آیتی، تو که آبروی عبادتی تو که با دل همه راحتی، تو قیام کن که قیامتی زد اگر کسی در ِخانه‌ات، دل ماست کرده بهانه‌ات همه جا گرفته نشانه‌ات، به چه حسرتی، به چه حالتی! نه مرا نبین، رصدم نکن، و نظر به خوب و بدم نکن ز درت بیا و ردم نکن، تو که آستان سخاوتی 💠اللهم عجّل لولیّک الفرج💠
💫🌹اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ عَجِّل فَرَجَهُمْ🌹💫
هدایت شده از داستانهای مهدوی
🌦حضرت ولی عصر(عج)🌦 🔮موضوع : معجزات حضرت مهدی(عج) 🌹کاری از گروه بوی ظهور 🌻(داستان 432) قسمت 4 🌼سُـلـطـان آسـمـان🌼 🌴 ... آن آقا گفت: «اولین زن شهیده در اسلام، اسمش سمیه بود اگر موافق هستید اسم شما را سمیه بگذاریم.» وقتی اسم سمیه را شنیدم و این که در راه اسلام شهید شده خیلی خوشحال شدم و اسمم شد سمیه یولی. از آن به بعد دوست داشتم بیشتر مطالعه کرده و اطلاعاتم را عمیق‌تر از قبل کنم. به همین خاطر رفتم سفارت ایران که قبلاً همان خانمی که قرآن را به من داد سفارش کرده بود که برای مسلمان شدن بروم آنجا. با رفتن به سفارت، تصمیم گرفتم برای تکمیل دینم به ایران بروم تا بتوانم یک شیعهٔ واقعی برای خدای یکتا باشم. وقتی برای خرید بلیت رفتم ترسیده بودم و نگرانی تمام وجودم را تسخیر کرده بود. مرتب به خودم می‌گفتم، دارم ریسک بزرگی می‌کنم، در کشور خودم آدم مفیدی هستم و نمی‌دانم این تغییر زندگی چه بلایی به سرم می‌آورد. خیلی ناراحت بودم، با خودم می‌گفتم اگر امروز بلیت بخرم و فردا در فرودگاه ایران باشم چه چیزی در انتظارم خواهد بود؟ اما بالاخره بلیت را خریدم. با همان فکرها به هتل برگشتم، در راه برگشت با آقای محترمی برخورد کردم، که از گذشتهٔ من و این که نگران هستم، اطلاع داشت. گفتم: «شما از کجا می‌دانید؟» ایشان شروع کرد از دوران بچگی من گفت. حتی گفت: «تو در کودکی به دور از چشم خانواده همیشه به آسمان نگاه می‌کردی و می‌گفتی: «ای کسی که سلطان آسمان‌ها هستی می‌خواهم با تو آشنا بشوم.»» این جمله را که آن آقای محترم گفت از اسرار زندگی من بود که هیچ کس از آن خبر نداشت. بعد گفت: «من برای هدایت مردم آمده‌ام، تا گناه نکنند.» گفتم: «شما چه کار بزرگی دارید، لطفاً آدرس به من بدهید که با شما تماس بگیرم.» گفت: «آدرس ندارم.» گفتم: «می‌خواهم شما را باز هم ببینم.» با تبسمی گفت: «نمی‌توانی، اما من به یاری و کمکت می‌آیم.» پرسیدم: «در راه ایران چه اتفاقی می‌افتد؟» ... (ادامه دارد) ... 📚: ملاقات جوانان با امام زمان عجل اللّه تعالی فرجه الشّریف، ص ۸۰ الی ۸۶؛ برگرفته از کتاب: فریاد رس. 📚:1- سوره طه، آیه ۱۴ گروه⛅🌹بوى ظهور🌹⛅ https://chat.whatsapp.com/CwfcV2Ysy4JCM5071GEki5 https://eitaa.com/booye_zohooremahdi داستانهای مهدوی: @booye_zohooremahdi