eitaa logo
بوی ظهور، رسانه ظهور
164 دنبال‌کننده
29.8هزار عکس
2.1هزار ویدیو
112 فایل
اللهم عجل لولیک الفرج ارسال نظرات شما @sh_gerami داستانهای مهدوی @booye_zohooremahdi گروه بوی ظهور https://eitaa.com/joinchat/3689283792Cf33172c983 سن تکلیف و بیداری اسلامی (احکام) @senne_taklif_va_bidari_islami
مشاهده در ایتا
دانلود
💚 🔅السَّلامُ عَلَیْكَ یا بابَ اللَّهِ و َدَیّانَ دینِهِ... 🌱 سلام بر تو ای دروازه ارتباط با خدا که جز از درگاه تو به ساحت او راهی نیست! 🌱 و سلام بر تو ای حکمفرمای دین، که نیکان و بدان را سزا خواهی داد... 📚 زیارت آل یاسین _ مفاتیح الجنان ‌‌‌‌‌❀🍃✿🍃❀ ❀🍃✿🍃❀
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از داستانهای مهدوی
🌦حضرت ولی عصر(عج)🌦 🌠موضوع : معجزات حضرت مهدی(عج) 🌹کاری از گروه بوی ظهور 🌾(داستان 651) قسمت ۳ 🌺 خادم دائمی 🌺 🍃 ... بعضی شب‌ها هم در مسجد می‌مانی. آخر شب هم که می‌خواهی استراحت کنی بیشتر پتوها را زوّار می‌برند و پتوی کهنه ای هم به تو می‌رسد. آن را روی زمینِ خدا پهن می‌کنی و دراز می‌کشی. وقتی بدنت را روی نازک ترین و مندرس ترین پتوی باقی مانده رها می‌کنی خوابت می‌برد و چه خواب شیرینی. گرمای فضای حیاط مسجد جمکران با گرمای خورشید درهم می‌آمیزد و انسان را برای خدمت بیشتر تشویق می‌کند. آرام آرام به طرف دستشویی‌ها می‌روی، تا اگر کاری هست انجام دهی. آب دهانت را می‌مکی، دستی بر عرق پیشانیت می‌کشی و پا روی پله‌های دستشویی می‌گذاری. بچّه ای را می‌بینی که در حال دویدن است. ناگهان پایش سُر می‌خورد و به روی زمین می‌افتد: - تَرَق!! به طرفش می‌روی. دستش را می‌گیری و بلندش می‌کنی. او را به جلوی شیر آب برده و دست و صورتش را می‌شویی. یکی از دستشویی‌ها خراب شده و بند آمده. تو هم که قصد خدمت داری. بدون این که هیچ گونه احساس بدی به تو دست دهد به بالای سنگ دستشویی می‌روی و برای باز کردن مسیر فاضلاب تقلا می‌کنی تا بالاخره باز می‌شود. زوّار هم چنان به دستشویی و وضوخانه می‌آیند، خسته نباشیدی می‌گویند و می‌روند. آقایی را می‌بینی که به طرف تو می‌آید و می‌گوید: - خسته نباشی آقا! - درمانده نباشی! دست در جیب می‌کند و یک اسکناس در می‌آورد. آن را به طرف تو می‌گیرد و می‌گوید: - قابل شما را ندارد. دستش را با احترام پس می‌زنی و می‌گویی: - نه! من خادم هستم و خادم‌ها پول نمی گیرند!! مخصوصاً روی سه کلمه آخر تأکید می‌کنی. او هم چیزی نمی گوید و تا مدّتی همین طور هاج و واج تو را نگاه می‌کند. با خوشرویی می‌گویی: - آن را داخل صندوق مسجد بینداز! او هم تشکّر می‌کند و راهش را می‌گیرد و می‌رود. تک و توک این جور آدم‌ها پیدا می‌شوند که می‌خواهند کمک کنند. ... (ادامه دارد) ... ➖➖➖➖➖➖➖➖➖ 📚: آخرین پناه - داستانهایی از کرامات امام زمان عجل اللّه تعالی فرجه الشریف مؤلف: محمود ترحمی ناشر: انتشارات مسجد مقدس جمکران 📝 داستان چهارم - خادم دائمی - صفحه ۶۵ الی ۶۷. گروه ⛅🌹بوی ظهور🌹⛅ https://eitaa.com/joinchat/3689283792Cf33172c983 https://eitaa.com/booye_zohooremahdi داستانهای مهدوی: @booye_zohooremahdi https://eitaa.com/booye_zohoor_resane_zohoor
ما، می رَویم به شامِ غمها در تو شد بر ما سِتَم ها هلهله در مَلَأِ عام آتش و خاکستر از بام ما و شَکیبایی، دشمن و رُسوایی نبود امّا این، رَسم پذیرایی😔 کوفه خداحافظ ... ●➼‌┅═❧═┅┅───┄
روز نوزدهم حرکت کاروان کربلا به سوی شام؛ در این روز اهل بیت سیدالشهداء علیهم السلام را از کوفه به سوی شام حرکت دادند. زن های غیر هاشمی از انصار امام حسین علیه السلام که در کربلا اسیر شدند؛ با شفاعت اقوام و قبایلشان نزد ابن زیاد، از اسارت نجات یافتند و فقط زن های هاشمی به شام برده شدند. ●➼‌┅═❧═┅┅───┄
⇦ سلیمان بن رزین سليمان فرزند رزين از مواليان امام حسين (علیه‌السلام) و بنابر نقلى امام حسن (علیه‌السلام) و از شهداى نهضت حسينى است. نامش سلمان و سليم نيز آمده است. از ظاهر كلام شيخ طوسى و برخى ديگر چنين برمى آيد كه سليمان در كربلا، همراه امام حسين (علیه‌السلام) به شهادت رسيده است. اما شمارى از ... ● پژوهشکده تحقیقات اسلامی، پژوهشی پیرامون شهدای کربلا ●➼‌┅═❧═┅┅───┄
@Maddahionlinمداحی آنلاین - اربعین، اوج مجاهدت همراه با تببین و توضيح .mp3
زمان: حجم: 2.36M
🏴 ویژه حسینی ♨️ اربعین، اوج مجاهدت همراه با تبیین و توضيح 👌 بسیار شنیدنی 🎙رهبر معظم انقلاب ●➼‌┅═❧═┅┅───┄
چه شود فرصت دیدار به‌ما هم‌بدهند فیـض هم صحبتی یار به‌ما هم‌بدهند آنقدر بر در این خانه گـــدا می مانیم لـقـب نـوکـــــر دربار به مـا هم بدهند ●➼‌┅═❧═┅┅───┄
✴️ سـربـازان خورشـیـد ✴️ ♦️ قسمت 252 ✳️ استکبارستیزی ✳️ ✳️ بخش سوم: الگوهای برتر ✳️ *️⃣ فصل دوم: شهدا؛ بهترین الگو برای مهدی یاوران ...▪️ برای آشنایی بیشتر با برخی ویژگی‌های یاران امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف و پای بندی شهدا به آن ها، به بیان برخی از این ویژگی‌ها می‌پردازیم. ❇️ شهادت طلبی ❇️ ...🔹 «شهید مهدی زین الدین»، فرمانده دلاور لشکر علی بن ابی طالب علیه السلام، در اولین برخورد با همسرش به او می‌گوید: 💫« شما باید بدانید من قبلاً ازدواج کرده ام. من با جبهه و جنگ ازدواج کرده‌ام و شما همسر دوم من هستید. انتهای راه من، شهادت است و اگر جنگ تمام شود و من شهید نشوم، هر کجا که جنگ حق بر ضد باطل باشد، می‌روم تا شهید شوم.»[۱]❗ ➖ برخی از شهدا، آن قدر شیفته شهادت بودند و با دعا و راز و نیاز با خداوند و توسل به اهل بیت علیهم السلام، این تمنا را داشتند و به سبب صفای باطن خود، به این معرفت رسیده بودند که نحوه شهادت و زمان و مکان شهادت خودشان را می‌دانستند و به رفقای هم رزم خود اعلام می‌کردند؛ برای نمونه، «شهید عبدالحسین برونسی» که در رشادت و ایثارگری زبانزد بود، قصه شهادتش آن قدر برایش روشن بود که به هم رزمانش گفته بود: «اگر من در فلان تاریخ و فلان جا شهید نشوم، به مسلمانی من شک کنید!»❗ 🔹 یکی از هم رزمان او نقل می‌کند: 💫« چند روز قبل از عملیات بدر، توی چادر فرماندهی نشسته بودیم... یک دفعه گفت: «اخوان! این عملیات، دیگه عملیات آخر منه... » پرسیدم: حاجی! چی شده که این روزها همه اش از شهادت حرف می‌زنی؟... گریه اش کمی آرام گرفت. ادامه داد: «مطمئنم توی این عملیات، مهلتی را که برام مقرر کردن تا روی این زمین خاکی زندگی کنم، تموم می‌شه؛ باید برم.»[۲]❗ 🔹 پیش از عملیات کربلای چهار، رفقای «شهید قاسم میرحسینی»، جانشین فرمانده لشکر ثارالله، نگران بودند آسیب نبیند؛ او به آن‌ها گفت: «نترسید! توی این عملیات شهید نمی شوم؛ حتی مجروح هم نمی شوم.» اما در شب عملیات کربلای پنج به پیشانی اش اشاره کرد و گفت: «تیر، به این جای من می‌خورد و من شهید می‌شوم»، و همان شد که گفت.[۳]❗ 🔹 درباره «شهید شیرعلی سلطانی» نیز گفته اند: ... (ادامه دارد) ... 〰️➖〰️➖〰️➖〰️➖〰️ 📚 سربازان خورشید - صفحه ۳۰۲ الی ۳۰۴. مؤلف: امید درویشی ناشر: انتشارات بنیاد فرهنگی حضرت مهدی موعود عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف 📚[۱]: غلامعلی رجایی، صنوبرهای سرخ، ص۸۱. 📚[۲]: سعید عاکف، خاک‌های نرم کوشک، ص۲۵۰. 📚[۳]: ابراهیم رستمی، کرامات الشهداء، ص۶۱. گروه🌷🌤️بـوی ظـهـور🌤️🌷 https://eitaa.com/joinchat/3689283792Cf33172c983 https://eitaa.com/booye_zohoor_resane_zohoor @resane_zohoor