eitaa logo
بوی ظهور، رسانه ظهور
165 دنبال‌کننده
29.8هزار عکس
2.1هزار ویدیو
112 فایل
اللهم عجل لولیک الفرج ارسال نظرات شما @sh_gerami داستانهای مهدوی @booye_zohooremahdi گروه بوی ظهور https://eitaa.com/joinchat/3689283792Cf33172c983 سن تکلیف و بیداری اسلامی (احکام) @senne_taklif_va_bidari_islami
مشاهده در ایتا
دانلود
نود و یکم پیامهای آیه فوق ⇧⇩: 1- قرآن، مبارك است. 2- گرچه قرآن، مبارك است، امّا براى تدبّر است، نه فقط تبرّك جستن به ظاهر آن. 3- تدّبر در قرآن مقدّمه‌ى تذكّر است وگرنه چه بسا انسان اسرار و لطايف علمى قرآن را درك كند ولى مايه‌ى غرورش شود. 4- تدّبر بايد در همه‌ى آيات قرآن باشد نه تنها در آيات الاحكام. 5- شرط تدبّر و بهره‌گيرى و پندپذيرى، عقل و خرد است. 6- كسانى كه از قرآن متذكّر نمى‌شوند، بى‌خردند. 7- قرآن، مطابق عقل و خرد است، لذا اهل خرد با تدبّر در آن به احكام و رموزش پى‌مى‌برند. 8- معارف قرآن پايان ناپذير است. اين كه به همه دستور تدبّر مى‌دهد نشان آن است كه هر كس تدبّر كند به نكته‌ى تازه‌اى مى‌رسد و اگر علما و دانشمندان گذشته همه‌ى اسرار قرآن را فهميده باشند، تدّبر ما لغو است. ●➼‌┅═❧═┅┅───┄
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
از کنار تو گدا با دست خالی رد نشد نیست عاقل هر کسی دیوانه مشهد نشد ✲🕊✲🕊✲🕊✲🕊✲
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
❣ ای چراغ همہ ادوار ڪــــجایی آقا؟ ای دوای دل بیــمار ڪـــــجایی آقا؟ خبری از خبر آمدنت بهتـــــر نیست ای تو صدر همہ اخبار ڪجایی آقا؟ ‌‌‌‌‌❀🍃✿🍃❀ ❀🍃✿🍃❀
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
⇦ ادهم بن امیه العبدی ادْهَم بن اميّة بن (عبدى بصرى) پدرش ابوعبدالله از اصحاب رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم بود و از آن حضرت صلى الله عليه و آله و سلم نقل حديث كرد. وى در بصره سُكنى گزيد و در آن شهر چند پسر از خود به جاى گذاشت. از امام باقر عليه السلام نقل شده است كه وى از شيعيان بصره بود و در جلسات منزل بانوى شيعى، ماريه دختر منقذ (سعيد) كه خانه وى محل تجمع و ... ●پژوهشکده تحقیقات اسلامی، پژوهشی پیرامون شهدای کربلا. ●➼‌┅═❧═┅┅───┄
هدایت شده از داستانهای مهدوی
🌦حضرت ولی عصر(عج)🌦 🌠موضوع : معجزات حضرت مهدی(عج) 🌹کاری از گروه بوی ظهور 🌾(داستان 651) قسمت ۶ 🌺 خادم دائمی 🌺 🍃 ... - فقط یک وصیت دارم که به آن عمل کنید. - چه وصیتی؟ - من را در قبرستان بقیع قم دفن کنید! این را می‌گویی و بعد از گفتن شهادتین، نفس هایت به شماره می افتند. چشم هایت را می‌بندی و منتظر دیدن جمال مولایت می‌مانی. گویا این بار شمارش ساعت معکوس است. دقایق می‌گذرد و به ثانیه‌ها می‌رسد. دقیقه‌های عمر تو تمام شده و به ثانیه رسیده است: سی ثانیه، بیست ثانیه... ده،... نه... و یک ثانیه! و تو این آخرین ثانیه را پشت سر می‌گذاری و آخرین کلام را هم روانه پیشگاهش می‌کنی: - یا ابا صالح المهدی ادرکنی! خبر درگذشتت به گوش خانواده و همکاران تو می‌رسد. همه مهیا برای تشییع جنازه می‌شوند. از صبح، در مسجد جمع شده و جنازه ات را در صحن مسجد می‌گذارند و همه نماز میت با شکوهی می‌خوانند. چشم خیلی از افراد قرمز شده است. بعضی از شدّت گریه به سکسکه افتاده اند. پیکر تو به بالای دست‌ها می‌آید. لب‌ها هم به زمزمه در آمده اند: - لا اله إلّا اللَّه.... می خواهند مقداری روی دست تشییع کنند و سپس سوار ماشین شده تا در قبرستان بقیع، نزدیک مسجد جمکران، طبق وصیت، تو را دفن کنند. در این حیص و بیص یکی می‌رسد و می‌گوید: - دفن جنازه را به تأخیر بیندازید! همه خشکشان می‌زند. از تعجب به همدیگر نگاه می‌کنند و با علامت علتش را می‌پرسند. همان آقا می‌گوید: ... (ادامه دارد) ... ➖➖➖➖➖➖➖➖➖ 📚: آخرین پناه - داستانهایی از کرامات امام زمان عجل اللّه تعالی فرجه الشریف مؤلف: محمود ترحمی ناشر: انتشارات مسجد مقدس جمکران 📝 داستان چهارم - خادم دائمی - صفحه ۶۹ و ۷۰. گروه ⛅🌹بوی ظهور🌹⛅ https://eitaa.com/joinchat/3689283792Cf33172c983 https://eitaa.com/booye_zohooremahdi داستانهای مهدوی: @booye_zohooremahdi https://eitaa.com/booye_zohoor_resane_zohoor
در جمع سرسبزانِ پُربارت این شاخه‌ی خشک است، سربارت ختمِ به خیرم کن؛ مرا بشکن تا تکه‌ای از منبرت باشم ●➼‌┅═❧═┅┅───┄
زیارت عاشورا صفحه ۱