eitaa logo
بوی ظهور، رسانه ظهور
165 دنبال‌کننده
29.8هزار عکس
2.1هزار ویدیو
112 فایل
اللهم عجل لولیک الفرج ارسال نظرات شما @sh_gerami داستانهای مهدوی @booye_zohooremahdi گروه بوی ظهور https://eitaa.com/joinchat/3689283792Cf33172c983 سن تکلیف و بیداری اسلامی (احکام) @senne_taklif_va_bidari_islami
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از داستانهای مهدوی
🌦حضرت ولی عصر(عج)🌦 ✳موضوع : معجزات حضرت مهدی(عج) 🌹کاری از گروه بوی ظهور 🍃(داستان 433) قسمت 2 📝 عـریـضـه 📝 🌸 ... آری، گر چه فقر و نیازمندی فشار زیادی بر او می‌آورد، اما ایمان و تقوی و اعتماد نسبت به خداوندی، در دلش موج می‌زد. عزت نفس، مناعت روح، بزرگی منش و توکلش، از جمله نعمت‌ها و عنایات خداوندی به او بود که احساس می‌کرد هر یک از آنها، بیش از تمام دنیا برایش ارزش دارد. گاه که خود می‌نشست و فکر می‌کرد، می‌گفت: «سیّد شاید تو مشمول عنایاتی از خداوند بزرگ هستی که معمولاً بر ‌اولیا و بندگان صالحش روا می‌دارد. مگر نه این است که گفته‌اند: «البلاء للولاء» و «هر که در این بزم مقرب‌تر است، جام بلا بیشترش می‌دهند» پس چرا این قدر جزع و فزع می‌کنی؟ چرا این همه فکر خود را مشغول می‌کنی؟ کمی هم به خدایی فکر کن که همواره مراقب و پروردگار توست. مگر زندگی تو را او اداره نمی‌کند؟ مگر او ضامن رزق و روزی بندگانش نیست؟ تو هم که در تلاش و کار خود کوتاهی نکرده‌ای.» اما بلافاصله به خود برمی‌گشت و می‌گفت: «سیّد خجالت نمی‌کشی خودت را با بندگان خوب و اولیای الهی مقایسه می‌کنی؟! تو کجا و بندگان صالح خدا! کار پاکان را قیاس از خود مگیر ... تو باید طرف دیگر سکه را ببینی که بخشی از بلاها و ناراحتی‌ها مربوط به گناهان و خطاهایی است که بندگان او انجام می‌دهند از کجا که این فقر و ناراحتی طولانی مربوط به گناهان تو نباشد؟ از کجا که پروردگار مهربان و مولای رئوف تو، با این سختی‌ها و فشارها در حال تطهیر روح و تزکیه نفس تو نیست؟» و بالاخره به خود می‌گفت: «آقا سیّد، خدا را شکر کن که مشمول عنایت و تربیت او هستی؛ آیا نمی‌شد تو را به حال خودت رها کند که هر کاری می‌خواهی بکنی و به هر کژی و انحرافی کشیده شوی؟ البته در این صورت ممکن بود به نان و حلوایی برسی، خودت حلاوت یاد و ذکر خدای مهربان را از دست می‌دادی. ماهها و سال‌ها می‌آمد و می‌رفت و تو در اثر غرق شدن در رفاه و خوشی یک یاالله هم نمی‌گفتی. لحظه‌ای به یاد مولا و امام زمانت نمی‌افتادی و ....» سیّد محمّد گاهی در این افکار غوطه می‌خورد، ناگهان از شدت گرسنگی و ناراحتی گویا به این دنیا برمی‌گشت و به خود می‌گفت: «سیّد، بلند شو این حرف‌ها برای تو آب و نان نمی‌شود! بلند شو و فکری برای این شکم گرسنه‌ات بکن!» اما هر چه تلاش می‌کرد کمتر نتیجه می‌گرفت. این اواخر به اذکار و اوراد رو آورده بود. ... (ادامه دارد) ... 📚: ملاقات جوانان با امام زمان عجل اللّه تعالی فرجه الشّریف، ص ۸۷ الی ۹۶؛ برگرفته از کتاب: سوار در برف. گروه⛅🌹بوى ظهور🌹⛅ https://chat.whatsapp.com/CwfcV2Ysy4JCM5071GEki5 https://eitaa.com/booye_zohooremahdi داستانهای مهدوی: @booye_zohooremahdi
🍃🌼خواهی برسی به چشمه آب حيات 🍃🌹لبريز شود نامه ی تو از حسنات 🍃🌻بر روی سرت ببارد از حق بركات 🍃🌷بفرست دمادم به محمد ﷺ صلوات 🍃🌷اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ وعجل فرجهم🌷🍃
🌻سلام امام زمانم 🌻بیا ڪہ بے تو نہ سحـر را طاقتے اسٺ 🌻و نہ صبـح را صداقتے؛ ڪہ سحـر بہ شبنم 🌻لطف تو بیدار میشود و صبح، بہ سلام تو 🌻از جا برمے‌خیزد 🌻اللهم عجل لولیڪ الفرج🌻 💠🌻بوی ظهور🌻💠
هدایت شده از داستانهای مهدوی
🌦حضرت ولی عصر(عج)🌦 ✴موضوع : معجزات حضرت مهدی(عج) 🌹کاری از گروه بوی ظهور 🌳(داستان 433) قسمت 3 📝 عـریـضـه 📝 💎 ... این اواخر به اذکار و اوراد رو آورده بود. سراغ علما و انسانهای با معنویت می‌رفت و ذکرها و دعاهایی که برای گشایش رزق مؤثر بود، می‌گرفت و به خواندن آنها مشغول می‌شد. شاید دیگر دعا و ذکری نمانده بود که سیّد محمّد آن را نخوانده باشد. اما گویی قضا و قدر و مشیت الهی کلید قفل بستهٔ او را جای دیگری حواله کرده بود! زیرا از خواندن این دعاها و ذکرها هم نتیجهٔ لازم را نگرفته بود. این اذکار و ادعیه مانند داروهای عمومی بود که در داروخانه در اختیار همه هست و بسا اشخاص بسیاری از آنها استفاده می‌کنند و به نتیجه هم می‌رسند، اما برخی افراد هستند که با خوردن آنها مشکلاتشان حل نمی‌شود، زیرا دوای درد آنها داروی خاصی است که باید خصوصاً همان را بخورند. آخرین راه حل و چاره‌ای که به فکر سیّد رسید متوسل شدن به امام زمان علیه‌السّلام بود، به خصوص که در آخرین سفر خود، به شهر مقدس نجف آمده و در آنجا ساکن شده بود. این شهر از عطر دل‌انگیز ولایت مولا علی علیه‌السّلام، معطر بود و دل را با خود به وادی مقدس معنویت و نور می‌کشاند. معلوم نبود توسل به امام زمان علیه‌السّلام را چه کسی به سیّد یاد داده بود، مخصوصاً (عریضه نوشتن) را. عریضه نوشتن یکی از راههای توسل به آن حضرت است. متن خاصی دارد که در کتابهای مربوط به زندگی و حالات امام عصر عجّل الله تعالی فرجه الشریف، نوشته شده و محتوای آن بیانگر این است که: « ای امام و مولای مهربانم، من به گرفتاری و سختی شدیدی دچار گشته‌ام، و اگر چه گناهان و اعمال نادرست من، عقوبت سخت‌تری را برای من اقتضا می‌کنند، اما کرم و آقایی شما والاتر و بالاتر از این مسأله است. پس ای مولای مهربان، به داد من برس و مرا از گرفتاری نجات بده». آنگاه شخصی که این عریضه را نوشته، باید آن را در ضریح یکی از امامان بیندازد، و اگر دسترسی ندارد، آن را در مقداری گِل پاک بپیچد و در آب جاری تمیز و پاکی افکند و در هر حال، هنگام انداختن یکی از چهار نایب خاص آن حضرت را صدا بزند و عبارتی را بخواند که مفهوم آن این است: «ای بندهٔ صالح و آبرومند خدا! این نامهٔ من است که آن را به امانت به شما می‌سپارم تا آن را به مولایم امام زمان علیه‌السّلام برسانی.» سیّد محمّد برای رهایی از گرفتاری خود، تصمیم گرفت چهل روز پی‌درپی به امام زمان علیه‌السّلام عریضه بنویسید و از آن حضرت استمداد کند. او عزم خود را جزم کرده و هر روز به این کار اقدام می‌نماید. ... (ادامه دارد) ... 📚: ملاقات جوانان با امام زمان عجل اللّه تعالی فرجه الشّریف، ص ۸۷ الی ۹۶؛ برگرفته از کتاب: سوار در برف. گروه⛅🌹بوى ظهور🌹⛅ https://chat.whatsapp.com/CwfcV2Ysy4JCM5071GEki5 https://eitaa.com/booye_zohooremahdi داستانهای مهدوی: @booye_zohooremahdi