📸 مدافعان آسمان ایران
🔹️به پاس ایستادگی بیوقفه مردان ارتشی که زیر آسمان وسیع این مرز و بوم، دلیرانه دیوارهای دفاعی میسازند
جهت سلامتی و تعجیل در فرج مولا صاحبالزمان عجلاللهتعالیفرجهالشریف و سلامتی مقام معظم رهبری حفظة الله و سلامتی مدافعان امنیت و نیروهای مقاومت و رزمندگان اسلام
و هدیه به روح جمیع شهدا #صلوات
#ارتش_مقتدر
#ایران_مقتدر
📸 تصاویر شهدای پدافند هوایی ارتش
#التماس_دعای_فرج
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
📸 تصاویر شهیدان امروز فراجا در تفتان سیستان و بلوچستان
#التماس_دعای_فرج
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
مداحی آنلاین - نماهنگ پایان صهیون.mp3
4.49M
ای احمقها❗️
ما فرزندان حیدریم💪
#حماسی🔊
#جدید 🔄
#گروه_انوار_الهدی_قم🎙
#مرگ_بر_اسرائیل✊ 🇮🇷
#مرگ_بر_آمریکا✊🇮🇷
#التماس_دعای_فرج
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
●➼┅═❧═┅┅───┄
اگر حسين بن علی علیهالسلام امروز بود میگفت اگر میخواهی برای من عزاداری كنی... شعار امروز تو بايد فلسطين باشد... شمر هزار و سيصد سال پيش مرد، شمر امروز را بشناس.
شهید مطهری
#اتحاد_برای_نابودی_اسرائیل
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
●➼┅═❧═┅┅───┄
هدایت شده از داستانهای مهدوی
🌦حضرت ولی عصر(عج)🌦
🔮موضوع : معجزات حضرت مهدی(عج)
🌹کاری از گروه بوی ظهور
🍀(داستان 715) قسمت ۲
🌷 شفای ضایعه نخاع کمر🌷
🌱 ... آن روز او را دیدم و از او خواستم که چند روزی با هم باشیم و به مسجد جمکران مشرف شویم، امّا حسین آقا گفت: فایده ای ندارد. من به بهترین دکترها مراجعه کرده و جواب نشنیده ام.
من اصرار زیادی کردم. او پذیرفت. مدّت چهل روز با هم بودیم و به مسجد جمکران مشرف میشدیم. روز چهلم به حسین آقا گفتم: مواظب باش که امروز، روز چهلم است. با هم به صحرا رفتیم. مدتی قدم زدیم و دوباره به مسجد برگشتیم. وارد مسجد که شدیم به حسین آقا گفتم: خستهام میروم اطاق بغل مسجد تا کمی بخوابم.
حسین آقا گفت: من هم میروم نماز بخوانم.
مدتی در اتاق خوابیدم. ناگهان سر و صدای زیادی در مسجد پیچید و من از خواب بیدار شدم. بیرون آمدم و دیدم حسین آقا که قبلاً کمرش ناراحت بود، سنگ بزرگی از لب چاه برداشت و پرتاب کرد و هیچ دردی در کمر احساس نکرد. به او گفتم: چه شده؟
گفت: در مسجد نماز امام زمان علیه السلام را میخواندم. وقتی نمازم تمام شد، نشستم و آقا سیدی را پهلوی خود احساس کردم. ایشان دست خود را به پشت من کشید و فرمود: دردی در پشت تو نیست. و بعد فرمود: وقتی نماز امام زمان علیه السلام را خواندی، صلوات هم فرستادی؟
گفتم: خیر.
فرمود: بفرست.
من پیشانی به مهر گذاشتم و صلوات میفرستادم. ناگهان به فکرم رسید که او مرا از کجا میشناخت و ناراحتیم را از کجا میدانست. سرم را از مهر برداشتم، امّا کسی را ندیدم و احساس کردم که هیچ ناراحتی ندارم».
#پایان
💠اَللّهُمَّ عَجِّل لِّوَلِیِّک الْفَرَج💠
➖➖➖➖➖➖➖➖➖
📚: کرامات حضرت مهدی عجل اللّه تعالی فرجه الشریف
مؤلف: واحد تحقیقات مقدس جمکران
ناشر: مسجد مقدس جمکران
📝 داستان دهم - شفای ضایعه نخاع کمر - ص ۲۶ و ۲۷.
گروه ⛅🌹بوی ظهور🌹⛅
➖➖➖➖➖➖➖➖➖
https://eitaa.com/joinchat/3689283792Cf33172c983
https://eitaa.com/booye_zohooremahdi
داستانهای مهدوی:
@booye_zohooremahdi
https://eitaa.com/booye_zohoor_resane_zohoor
➖➖➖➖➖➖➖➖➖
#کرامات_حضرت_مهدی_عجلاللهتعالیفرجهالشریف
#واحد_تحقیقات_مسجد_مقدس_جمکران
#مهدویت_انتظار
#انتشارات_مسجد_مقدس_جمکران
#شفای_ضایعه_نخاع_کمر