🌦حضرت ولی عصر(عج)🌦
👑موضوع : معجزات حضرت مهدی(عج)
🌹کاری از گروه بوی ظهور
☘(داستان 714)
🌻 شفای سرطانی 🌻
🍃 مادر میگوید:
«مدتی پیش غده سرطانی در زیر شکم پسرم، سعید که در مکانیکی کار میکرد، به وجود آمد. بعد از مراجعه به کمیته امداد امام و معرفی به پزشکان تهران با پیشنهاد دکتر، غدّه را برداشتند و شیمی درمانی کردند، اما بعد از عمل، نتیجه ای عاید نشد و پسرم همیشه در ناراحتی و عذاب بود. شبی در منزل خود که در بلوچستان است به آقا امام زمان علیه السلام متوسل شدم و شفای پسرم را از آقا خواستم. در همین حال دیدم که آقایی با عمّامه و ریش سفیدی که نور از صورت آن بزرگوار آشکار بود وارد منزل ما شد و آب خواست. وضو گرفت و دو رکعت نماز خواند. سپس دست بر زمین گذاشت و دو دانه ریگ برداشت و آنها را قدری مالش داد که به صورت دو عدد جواهر و دُرّ درآمد. بعد نگاهی به سعید کرد و فرمود: ان شاءاللّه سعید خوب میشود.
او عصایی در دست داشت که از نور بود. خواستیم به عنوان تشکر پولی به ایشان بدهیم که قبول نکرد و بلافاصله تشریف برد و اثری از ایشان ندیدم.
سعید را برداشتیم و به مسجد جمکران آوردیم. در شب چهارشنبه، ساعت ۵/۲ شب که مشغول نماز، دعا و توسل به آقا امام زمان علیه السلام بودیم، ناگهان سعید متوجه شد که نوری به طرف او میآید. ابتدا وحشت کرد، ولی بعد کم کم ترس او برطرف شد پس از لحظه ای آن نور او را احاطه کرد در همین هنگام سلامتی خود را در به دست آورد و حالا اثری از غدّه و جای بخیه در بدن او وجود ندارد».
#پایان
💠اَللّهُمَّ عَجِّل لِّوَلِیِّک الْفَرَج💠
➖➖➖➖➖➖➖➖➖
📚: کرامات حضرت مهدی عجل اللّه تعالی فرجه الشریف
مؤلف: واحد تحقیقات مقدس جمکران
ناشر: مسجد مقدس جمکران
📝 داستان نهم - شفای سرطانی - ص ۲۴ و ۲۵.
گروه ⛅🌹بوی ظهور🌹⛅
➖➖➖➖➖➖➖➖➖
https://eitaa.com/joinchat/3689283792Cf33172c983
https://eitaa.com/booye_zohooremahdi
داستانهای مهدوی:
@booye_zohooremahdi
https://eitaa.com/booye_zohoor_resane_zohoor
➖➖➖➖➖➖➖➖➖
#کرامات_حضرت_مهدی_عجلاللهتعالیفرجهالشریف
#واحد_تحقیقات_مسجد_مقدس_جمکران
#مهدویت_انتظار
#انتشارات_مسجد_مقدس_جمکران
#شفای_سرطانی
🌦حضرت ولی عصر(عج)🌦
🔮موضوع : معجزات حضرت مهدی(عج)
🌹کاری از گروه بوی ظهور
🍀(داستان 715) قسمت ۱
🌷 شفای ضایعه نخاع کمر🌷
🌱 یکی از برادران روستای جمکران میگوید:
«سالها پیش که به مسجد جمکران مشرف میشدم از حاجی خلیل قهوه چی که در آن زمان خادم مسجد جمکران بود، شنیده بودم که فردی به نام حسین آقا، مهندس برنامه و بودجه با هدایت آقای حاج خلج قزوینی به مسجد جمکران مشرّف شده و شفا گرفته است. سالها منتظر فرصت بودم که از نزدیک حاج خلج قزوینی را ببینم و جریان شفای آن مهندس که ضایعه نخاع کمر داشت و شفا گرفته بود را بپرسم تا این که به عنوان معلم به قریه جمکران آمدم و ظهرها برای خواندن نماز به مسجد میرفتم. یکی از روزها شنیدم که حاج خلج به مسجد تشریف آورده است. خدمت رسیدم و از ایشان خواستم که جریان را تعریف کند که گفت: روزی جلو قهوه خانه حاجی خلیل در روستای جمکران نشسته بودم. قبلاً شنیده بودم که شخصی به نام حسین آقا از قسمت نخاع دچار ضایعه شده و برای معالجه حتی به خارج هم رفته بود، ولی همه او را جواب کرده بودند. آن روز او را دیدم و از او خواستم که چند روزی با هم باشیم و به مسجد جمکران مشرف شویم، امّا حسین آقا گفت: فایده ای ندارد. من به بهترین دکترها مراجعه کرده و جواب نشنیده ام.
من اصرار زیادی کردم. او پذیرفت. ...
(ادامه دارد) ...
➖➖➖➖➖➖➖➖➖
📚: کرامات حضرت مهدی عجل اللّه تعالی فرجه الشریف
مؤلف: واحد تحقیقات مقدس جمکران
ناشر: مسجد مقدس جمکران
📝 داستان دهم - شفای ضایعه نخاع کمر - ص ۲۶ و ۲۷.
گروه ⛅🌹بوی ظهور🌹⛅
➖➖➖➖➖➖➖➖➖
https://eitaa.com/joinchat/3689283792Cf33172c983
https://eitaa.com/booye_zohooremahdi
داستانهای مهدوی:
@booye_zohooremahdi
https://eitaa.com/booye_zohoor_resane_zohoor
➖➖➖➖➖➖➖➖➖
#کرامات_حضرت_مهدی_عجلاللهتعالیفرجهالشریف
#واحد_تحقیقات_مسجد_مقدس_جمکران
#مهدویت_انتظار
#انتشارات_مسجد_مقدس_جمکران
#شفای_ضایعه_نخاع_کمر
🌦حضرت ولی عصر(عج)🌦
🔮موضوع : معجزات حضرت مهدی(عج)
🌹کاری از گروه بوی ظهور
🍀(داستان 715) قسمت ۲
🌷 شفای ضایعه نخاع کمر🌷
🌱 ... آن روز او را دیدم و از او خواستم که چند روزی با هم باشیم و به مسجد جمکران مشرف شویم، امّا حسین آقا گفت: فایده ای ندارد. من به بهترین دکترها مراجعه کرده و جواب نشنیده ام.
من اصرار زیادی کردم. او پذیرفت. مدّت چهل روز با هم بودیم و به مسجد جمکران مشرف میشدیم. روز چهلم به حسین آقا گفتم: مواظب باش که امروز، روز چهلم است. با هم به صحرا رفتیم. مدتی قدم زدیم و دوباره به مسجد برگشتیم. وارد مسجد که شدیم به حسین آقا گفتم: خستهام میروم اطاق بغل مسجد تا کمی بخوابم.
حسین آقا گفت: من هم میروم نماز بخوانم.
مدتی در اتاق خوابیدم. ناگهان سر و صدای زیادی در مسجد پیچید و من از خواب بیدار شدم. بیرون آمدم و دیدم حسین آقا که قبلاً کمرش ناراحت بود، سنگ بزرگی از لب چاه برداشت و پرتاب کرد و هیچ دردی در کمر احساس نکرد. به او گفتم: چه شده؟
گفت: در مسجد نماز امام زمان علیه السلام را میخواندم. وقتی نمازم تمام شد، نشستم و آقا سیدی را پهلوی خود احساس کردم. ایشان دست خود را به پشت من کشید و فرمود: دردی در پشت تو نیست. و بعد فرمود: وقتی نماز امام زمان علیه السلام را خواندی، صلوات هم فرستادی؟
گفتم: خیر.
فرمود: بفرست.
من پیشانی به مهر گذاشتم و صلوات میفرستادم. ناگهان به فکرم رسید که او مرا از کجا میشناخت و ناراحتیم را از کجا میدانست. سرم را از مهر برداشتم، امّا کسی را ندیدم و احساس کردم که هیچ ناراحتی ندارم».
#پایان
💠اَللّهُمَّ عَجِّل لِّوَلِیِّک الْفَرَج💠
➖➖➖➖➖➖➖➖➖
📚: کرامات حضرت مهدی عجل اللّه تعالی فرجه الشریف
مؤلف: واحد تحقیقات مقدس جمکران
ناشر: مسجد مقدس جمکران
📝 داستان دهم - شفای ضایعه نخاع کمر - ص ۲۶ و ۲۷.
گروه ⛅🌹بوی ظهور🌹⛅
➖➖➖➖➖➖➖➖➖
https://eitaa.com/joinchat/3689283792Cf33172c983
https://eitaa.com/booye_zohooremahdi
داستانهای مهدوی:
@booye_zohooremahdi
https://eitaa.com/booye_zohoor_resane_zohoor
➖➖➖➖➖➖➖➖➖
#کرامات_حضرت_مهدی_عجلاللهتعالیفرجهالشریف
#واحد_تحقیقات_مسجد_مقدس_جمکران
#مهدویت_انتظار
#انتشارات_مسجد_مقدس_جمکران
#شفای_ضایعه_نخاع_کمر