eitaa logo
داستانهای مهدوی
161 دنبال‌کننده
735 عکس
35 ویدیو
6 فایل
داستانها، ملاقات و معجزات حضرت مهدی (عجّل اللّه تعالی فرجه الشریف) ارتباط با ادمین @sh_gerami گروه بوی ظهور https://eitaa.com/joinchat/3689283792Cf33172c983 کانال «بوی ظهور رسانه ظهور» @booye_zohoor_resane_zohoor
مشاهده در ایتا
دانلود
🌦حضرت ولی عصر(عج)🌦 🌄موضوع : معجزات حضرت مهدی(عج) 🌹کاری از گروه بوی ظهور 🌴(داستان 668) قسمت ۲ 🌷  کرامت سوم  🌷 🌾 ... صبح فردايش قرار شد همراه همسرم به كرج برويم و يك سري به برادرم كه مريض بود بزنيم. صبح زود كه بيدار شدم، ديدم كه نمي توانم از رختخواب بلند شوم، اولش فكر مي‌كردم لابد پاهايم خواب رفته اند، بعد متوجه شدم كه زانوهاي پايم تا ران، مثل چوب خشك شده است. همان موقع اولين كسي را كه صدا زدم امام زمان عليه السلام بود و گفتم: يا امام زمان عليه السلام! بدون اينكه بخواهم، در رختخواب افتادم. بچه‌ها اطرافم جمع شدند و گفتند: چي شده؟! چرا اين طور شدي؟! گفتم: نمي دانم چه شده ... چند روزي درد مي‌كشيدم، به هر دكتري كه به فكرمان رسيد رفتيم، وقتي از همه جا مأيوس شديم، حدود ۱۷ - ۱۸ روزي را در خانه بستري بودم و تنها به امام زمان عليه السلام و چهارده معصوم عليهم السلام متوسل مي‌شدم و بالاخره بعد از مراجعه به يكي از دكترها قرار شد بعد از اين مدّت پايم را عمل جراحي كنند. چند روز بعد كه غروب شب نيمه شعبان بود، خود به خود اشكم جاري شد، به خاطر شب عيد به همسرم گفتم: بلند شو هرچه چراغ داريم، روشن كن. خودم هم رفتم، كليدهاي ايوان را روشن كردم و چهار دست و پا به رختخواب برگشتم. آن شب به امام زمان عليه السلام عرض مي‌كردم: آقا! من از اول زندگيم از شما خواسته‌ام كه اگر قرار شد روزي بيچاره و زمين گير شوم و در خانه بنشينم، همان موقع مرگم را برسانيد. آقا! اينها مي‌خواهند مرا عمل كنند، اگر مصلحت مي‌داني، نگذار پاي من به اطاق عمل برسد. به پسر بزرگم سفارش كردم: به همه فاميل خبر دهد كه روز جمعه در خانه جمع شوند، تا با آنها خدا حافظي كنم، چون قرار بود فردايش مرا عمل كنند. صبح دخترم آمد و با حالتي كه گلويش را بغض گرفته بود، گفت: بابا! شب پيش كه تولد امام زمان عليه السلام بود، خواب ديدم: دكتري آمد و مي‌خواست پاهاي تو را مالش دهد. يك مرتبه آقا سيدي تشريف آورد و گفت: بگذاريد من پايش را مالش دهم. بابا! به دلم افتاده كه به جمكران برويم و براي حضرت نذر كرده‌ام كه آش بپزيم. گفتم: عزيزم، من خودم براي امام زاده سيد علي نذر كرده ام. گفت: نه بابا، به دلم برات شده است كه در جمكران آش درست كنيم. مبلغي دادم تا بروند وسائل لازم را تهيه كنند. ... (ادامه دارد) ... ➖➖➖➖➖➖➖➖➖ 📚: کراماتی از مسجد مقدس جمکران داستانهایی از کرامات امام زمان عجل اللّه تعالی فرجه الشریف ناشر: مسجد مقدس جمکران گروه ⛅🌹بوی ظهور🌹⛅ ➖➖➖➖➖➖➖➖➖ https://eitaa.com/joinchat/3689283792Cf33172c983 https://eitaa.com/booye_zohooremahdi داستانهای مهدوی: @booye_zohooremahdi https://eitaa.com/booye_zohoor_resane_zohoor ➖➖➖➖➖➖➖➖➖
🌦حضرت ولی عصر(عج)🌦 🌄موضوع : معجزات حضرت مهدی(عج) 🌹کاری از گروه بوی ظهور 🌴(داستان 668) قسمت ۳ 🌷  کرامت سوم  🌷 🌾 ... مبلغي دادم تا بروند وسائل لازم را تهيه كنند. خودم هم در حالي كه خوابيده بودم، كمي از سبزي‌هاي آش را پاك كردم. به باجناقم گفتم: مرا به حمام ببر تا با بدن پاك وارد مسجد شوم. صبح كه مي‌خواستم بلند شوم تا به طرف جمكران بياييم، درد پاهايم زياد شد، به گونه اي كه نمي توانستم از رختخواب بلند شوم. خطاب به امام زمان عليه السلام عرض كردم: يا صاحب الزمان! من مي‌آيم و اگر در جمكران خوبم نكني بر نمي گردم. بعد از اينكه ماشين تهيه كردند، به هر طريقي كه بود خودم را سوار ماشين كردم. به راننده گفتم: هرجا كه به در مسجد نزديكتر است، مرا پياده كن. وقتي از ماشين پياده شديم، خانمم تا وسط حياط مسجد، دستم را گرفته بود و مي‌آورد. به او گفتم: شما برويد سراغ ديگ آش و آن را آماده كنيد. وقتي وارد مسجد شدم، ديدم هيچ جايي خالي نيست و تمام مسجد، مملوّ از جمعيت نمازگزار است. با هر سختي كه بود خودم را كنار ستوني كه يك كتابخانه پر از قرآن و مهر و تسبيح در آنجا بود رساندم. همانجا روي زمين افتادم و از درد پا ناله مي‌زدم و مي‌گفتم: يا امام زمان! پايم را از خودت مي‌خواهم. از خستگي و درد خوابم برد. در عالم رؤيا ديدم: كسي تكانم مي‌دهد و مي‌گويد: يك قرآن بردار و به سر و صورت و سينه ات بگذار. من اطاعت امر كردم، بعد هم قرآن را زير بغلم گذاشتم. -كساني كه در اطرافم بودند مي‌گفتند: آن موقع كه در خواب بودي، پاهايت را به زمين مي‌كوبيدي. - يكباره سراسيمه از خواب پريدم و شروع به دويدن كردم. درِ مسجد را گم كرده بودم، محكم به ديوار خوردم. وقتي در خروجي را به من نشان دادند، چنان با عجله حركت مي‌كردم كه چند مرتبه به زمين خوردم، اصلا احساس درد نمي كردم. بحمداللّه با توسل به امام زمان عليه السلام، آقا پايم را شفا داد و الآن هيچ گونه دردي ندارم. مصداق رمز علم الاسماء است جمكران زيرا مقام زاده زهراست جمكران دار الشفاي جمله مرضاي بي پناه مرهم گذار زخم جگرهاست جمكران دكتر توانانيا، پزشك دار الشفاء حضرت مهدي عليه السلام در رابطه با شفاي برادر ح. ن با دكتر سعيد اعتمادي تماس حاصل نموده و نتيجه را اين چنين اعلام كرده اند: در تاريخ ۵/۹/۷۸ ساعت ۲۵/۱ با دكتر سعيد اعتمادي تماس حاصل شد و وقوع معجزه به ايشان با ابعاد پزشكي در ميان گذاشته شد و از ايشان خواستيم تا از نزديك معاينه كنند و نظريه كارشناسي را بيان فرمايند. ايشان اين گونه ابراز داشتند كه: بعد از معاينه بيمار و مشاهده ام. ار. اي (MRI ) رفع علائم و از بين رفتن همه نشانه‌هاي واضح ديسكوپاتي، يك معجزه كاملا غير قابل انكار و واقعي است. 💠اَللّهُمَّ عَجِّل لِّوَلِیِّک الْفَرَج💠 ➖➖➖➖➖➖➖➖➖ 📚: کراماتی از مسجد مقدس جمکران داستانهایی از کرامات امام زمان عجل اللّه تعالی فرجه الشریف ناشر: مسجد مقدس جمکران گروه ⛅🌹بوی ظهور🌹⛅ ➖➖➖➖➖➖➖➖➖ https://eitaa.com/joinchat/3689283792Cf33172c983 https://eitaa.com/booye_zohooremahdi داستانهای مهدوی: @booye_zohooremahdi https://eitaa.com/booye_zohoor_resane_zohoor ➖➖➖➖➖➖➖➖➖
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌦حضرت ولی عصر(عج)🌦 🌏موضوع : معجزات حضرت مهدی(عج) 🌹کاری از گروه بوی ظهور 🌳(داستان 669) 💐 کرامت چهارم 💐 🍃 موضوع كرامت: رفع مشكل شهريه طلاب با توسل به حضرت صاحب الزمان عليه السلام - منبع كرامت: دفتر ثبت كرامات و خاطرات مسجد مقدّس جمكران، شماره ۲۳۵ - زمان كرامت: دوران مرجعيت حضرت آيةاللَّه العظمي شيخ عبدالكريم حائري - مكان كرامت: مسجد مقدّس جمكران - تاريخ ثبت كرامت: ۱۱/۳/۷۸ - شرح خاطره: خاطره اي از مرحوم حجة الاسلام و المسلمين سيد علي اكبر ابوترابي از جدّ مادريشان مرحوم حاج سيد محمد باقر علوي قزويني: بعد از تشريف فرمايي مرحوم آية اللّه حائري رضوان اللّه تعالي عليه كه به قم آمدند، جدّ مادري ما آقاي حاج سيد محمد باقر علوي قزويني رحمةاللَّه از طرف ايشان به قم دعوت شدند، تا هم درس و بحثي داشته باشند و هم در مسجد عشقعلي و مسجد بالاسر حضرت فاطمه معصومه عليهاالسلام اقامه نماز كنند. ايشان هم طبق دعوت حاج شيخ به قم تشريف آوردند. در آن زمان مرحوم آية اللّه حائري رحمةاللَّه مؤسس حوزه علميه قم، بابت مُهر ناني كه به طلاب محترم داده بودند به چندين مغازه نانوايي بدهكار مي‌شوند. حدوداً چند ماهي نمي توانند پول نانواها را بپردازند. مرحوم حاج شيخ به سه نفر از علماي قم از جمله مرحوم جدّ ما فرموده بودند: به جمكران مشرف شده و به وجود مقدّس آقا امام زمان عجّل اللّه تعالي فرجه الشريف متوسل شويد، كه به هر حال اين مشكل مرتفع شود و ما بتوانيم حداقل، مهر نان طلاب را فراهم نماييم. مرحوم جدّ ما نقل مي‌كردند: ما به مسجد مشرّف شديم و چند شبي را در آنجا بسر برديم. شب سوم يا چهارم بود كه به وجود مقدس آقا امام زمان عليه السلام متوسل شده بوديم، كه حضرت را در خواب زيارت كردم، حضرت فرمودند: به آقا شيخ بفرماييد: به درس و بحثتان ادامه بدهيد، نگران مشكل مالي نباشيد، مرتفع مي‌شود. ما خوشحال به محضر مبارك مرحوم شيخ رسيديم و چند روزي طول نكشيد كه حاج شيخ، تمام بدهي خود را به نانوايان پرداختند و از آن به بعد مشكل مالي به تدريج مرتفع شد و آية اللَّه حائري رحمةاللَّه هم تا آخر عمرشان با مشكلي كه نتوانند آن شهريه مختصر طلاب حوزه علميه قم را بپردازند مواجه نشدند. حاشا به من كه گويمش از كعبه برتر است گر كعبه نيست كعبه دلها است جمكران حاجت رواست هر كه كند رو بدان مكان چون قبله گاه اهل تولاّ است جمكران 💠اَللّهُمَّ عَجِّل لِّوَلِیِّک الْفَرَج💠 ➖➖➖➖➖➖➖➖➖ 📚: کراماتی از مسجد مقدس جمکران داستانهایی از کرامات امام زمان عجل اللّه تعالی فرجه الشریف ناشر: مسجد مقدس جمکران گروه ⛅🌹بوی ظهور🌹⛅ ➖➖➖➖➖➖➖➖➖ https://eitaa.com/joinchat/3689283792Cf33172c983 https://eitaa.com/booye_zohooremahdi داستانهای مهدوی: @booye_zohooremahdi https://eitaa.com/booye_zohoor_resane_zohoor ➖➖➖➖➖➖➖➖➖
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌦حضرت ولی عصر(عج)🌦 👑موضوع : معجزات حضرت مهدی(عج) 🌹کاری از گروه بوی ظهور 🍀(داستان 670) 🌼 كرامت پنجم 🌼 🌱 موضوع كرامت: عنايت امام زمان عليه السلام به حوزه‌هاي علميه - منبع كرامت: دفتر ثبت كرامات و خاطرات مسجد مقدّس جمكران، شماره ۲۴۲ - زمان كرامت: زمان مرجعيت آيةاللَّه شيخ عبدالكريم حائري - مكان كرامت: شهر مقدّس قم - تاريخ ثبت كرامت: ۵/۱۲/۷۷ - خاطره حضرت آيةاللَّه العظمي آقا سيد محمد رضا گلپايگاني رحمةاللَّه: يك وقت در زمان حاج شيخ عبدالكريم حائري رحمةاللَّه، شهريه طلاب نرسيده بود. آنهايي كه از نظر معيشتي از وضعيت خوبي برخوردار نبودند، كم كم داشتند از حوزه متفرق مي‌شدند. اين مسأله باعث ناراحتي و نگراني همه شده بود. من به حضرت حجّت ارواحنا فداه متوسل شدم و از خود حضرت براي رفع اين مشكل استمداد نمودم. در مدرسه فيضيه خوابيده بودم كه در عالم رؤيا شخصي به من گفت: قرار است شما در منزل فلان آقا، خدمت حضرت صاحب الزمان عليه السلام مشرّف شويد. بعد خبر آوردند كه تشريف فرمايي حضرت به منزل آن فرد به تأخير افتاده است. ولي يك صدايي را شنيدم كه فرمود: آقا سيد محمد رضا! به حاج ميرزا مهدي بگوييد كه به آقا شيخ عبدالكريم بگويند: از دعا‌هاي امام زمان عليه السلام وجوهات متوجه قم شد. وقتي از خواب بيدار شدم، طبق مأموريتي كه داشتم پيش حاج ميرزا مهدي رفتم و خوابم را براي ايشان تعريف كردم. نكته اي براي ما در اين خواب سؤال انگيز بود كه: چرا به حاج شيخ عبدالكريم با اينكه ايشان مكّه مشرف شده بودند تعبير به آقا شيخ عبدالكريم كرده بودند ولي حاج ميرزا مهدي را حاجي ناميدند؟! وقتي خدمت حاج شيخ رسيديم، فرمودند: رؤياي شما از رؤياهاي صادقه است، زيرا فردي از تجّار مشهد پيدا شده و قرار است هر ماه دو هزار تومان بفرستد. امّا اينكه حضرت به من تعبير آقا شيخ كرده اند با اينكه به مكه مشرّف شده ام، به خاطر اين است كه من حجّي را كه انجام داده ام، حجّ نيابتي بوده است. خوش آن روزي كه صوت دلربايت بگوش جان رسد هر دم صدايت ز هر سو ياورانت با دل شاد بيايند و نمايند جان فدايت 💠اَللّهُمَّ عَجِّل لِّوَلِیِّک الْفَرَج💠 ➖➖➖➖➖➖➖➖➖ 📚: کراماتی از مسجد مقدس جمکران داستانهایی از کرامات امام زمان عجل اللّه تعالی فرجه الشریف ناشر: مسجد مقدس جمکران گروه ⛅🌹بوی ظهور🌹⛅ ➖➖➖➖➖➖➖➖➖ https://eitaa.com/joinchat/3689283792Cf33172c983 https://eitaa.com/booye_zohooremahdi داستانهای مهدوی: @booye_zohooremahdi https://eitaa.com/booye_zohoor_resane_zohoor ➖➖➖➖➖➖➖➖➖
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا