مژگان نادری ادامه می دهد: آخرین بار كه خیال همه از تمام شدن جنگ راحت بود پدرم رضا را بغل كرد، به پشتش زد و گفت: 'برو پسرم؛ برو و مردانه بجنگ!'. رضا هم كه یك پاشنه پایش در عملیات قبلی از بین رفته بود با عصا و دمپایی عازم جبهه شد. از خانه كه بیرون می رفت چهار پنج بار هم برگشت و گفت: 'كاری ندارید؟'
#دفاع_مقدس
#شهادت_زمینه_سازان_ظهور
#شهید_رضا_نادری
#مدافع_حرم
#شهادت
#گردان_153_حضرت_قاسم
وی اضافه می كند: همیشه می گفت عراقی ها عرضه ندارند من را شهید كنند و آخر نیز به دست منافقان به شهادت رسید.
یكی دیگر از ویژگی های رضا، توجه خاص او به انجام فرایض دینی است. خانواده اش می گویند نماز شبش هیچ گاه ترك نمی شد و پای جانماز نیز مدام گریه می كرد.
این نكته در وصیت نامه او نیز دیده می شود. آن جا كه خواهر و برادرانش را به ادای نماز، خمس و زكات دعوت می كند: 'كمی از وقت روزانه خود را به امورات معنوی و عبادت اختصاص دهید. كمی از عمر خود را به نماز و طاعت و بندگی آن معبودی كه غفلت از او باعث كنار زدن ما از طرف او می شود صرف كنیم و وای به حال بنده ای كه خداوند او را به حال خود بسپارد.
#دفاع_مقدس
#شهادت_زمینه_سازان_ظهور
#شهید_رضا_نادری
#مدافع_حرم
#شهادت
#گردان_153_حضرت_قاسم
هوش و ابتكار شهید نادری به قدری بود كه با وجود داشتن سن كم در واحد اطلاعات عملیات خدمت می كرده و نقشه های بسیاری نیز در عملیات های گوناگون برای نابودی دشمن كشیده است. خواهرش در این باره می گوید: هر وقت از جبهه می آمد چیزی از كارهایی كه انجام می داد تعریف نمی كرد و ما هم فكر می كردیم او یك بسیجی ساده است كه پشت جبهه فعالیت می كند. پس از شهادت هریك از دوستانش خاطره ای از او تعریف می كردند و ما تازه آن موقع فهمیدیم رضا چه می كرده است.
#دفاع_مقدس
#شهادت_زمینه_سازان_ظهور
#شهید_رضا_نادری
#مدافع_حرم
#شهادت
#گردان_153_حضرت_قاسم
وصیت نامه او در صفحات آخر دفتری است كه از ابتدا تا انتهایش كه ورق می زنی نام یك شهید بالای هر صفحه آن نوشته شده است. شهید عبدالهادی قرغی، شهید محمد طاهری، شهید حسن رحمانی نیا، ... .
#دفاع_مقدس
#شهادت_زمینه_سازان_ظهور
#شهید_رضا_نادری
#مدافع_حرم
#شهادت
#گردان_153_حضرت_قاسم
دفتری ساده با جلدی روزنامه ای كه تمام زمان های ماندن در خانه را با ثبت دل نوشته هایش در آن می گذرانده و روی جلد دفتر نوشته است: 'بدون اجازه خوانده نشود'.
بالای صفحه وصیت نامه ای را كه 581 روز پیش از شهادتش نوشته، جمله 'وصیت نامه فقط توسط اعضای خانواده خوانده شود' با خطی ریز به چشم می خورد و پایان آن نیز با نام «عبدالعاصی رضا نادری» امضا شده است.
#دفاع_مقدس
#شهادت_زمینه_سازان_ظهور
#شهید_رضا_نادری
#مدافع_حرم
#شهادت
#گردان_153_حضرت_قاسم
مكان به خاك سپردنش نیز داستانی متفاوت دارد. گفته بوده پس از شهادت او را بالای سر دوست شهیدش علی كرباسی به خاك بسپارند و دقیقا این خواسته او اجابت می شود. نه اینكه قبرش را از قبل خریده باشد، جایگاهی كه برای خود انتخاب كرده بود تا زمان شهادتش خالی می ماند.
سنگ قبر شهید نادری در گلزار شهدای شاهرود حال و روزی متفاوت دارد. بنابر وصیت خودش روی آن این گونه نوشته اند:
#دفاع_مقدس
#شهادت_زمینه_سازان_ظهور
#شهید_رضا_نادری
#مدافع_حرم
#شهادت
#گردان_153_حضرت_قاسم
ای برادر به كجا میروی، كمی درنگ كن! آیا با كمی گریه و خواندن یك فاتحه بر مزار من و امثال من، مسئولیتی را كه با رفتن خود بر دوش تو گذاشتهایم فراموش خواهی كرد یا نه؟ ما نظاره گر خواهیم بود كه تو با این مسئولیت سنگین چه خواهی كرد
#دفاع_مقدس
#شهادت_زمینه_سازان_ظهور
#شهید_رضا_نادری
#مدافع_حرم
#شهادت
#گردان_153_حضرت_قاسم
پس ای معبود من اکنون با حالتی زار از گذشته رو به سویت کرده ام. خدایا لطف و مرحمت تو نهایت ندارد. مانند دریایی است که اگر بخواهی میتوانی با یک موج کل گناه و عصیان خلایق را پاک کنی. الهی تو غنی هستی از مجازات ما و ما ضعیف در برابر عذابت. پس درگذر از گنا ه ما/
#دفاع_مقدس
#شهادت_زمینه_سازان_ظهور
#شهید_رضا_نادری
#مدافع_حرم
#شهادت
#گردان_153_حضرت_قاسم
بسم الله الرحمن الرحیم
پروردگارا، نمیدانم چه شده است! قلب خود را سیاه میبینم و چشم خود را خشک از اشک. میخواهم ناله و فغان خود را بلند کنم و دل را آینه معرفت و عشق نسبت به تو نمایم. اما در دل جز هوی و هوس و تاریکی چیز دیگری را مشاهده نمیکنم.
خدایا نمیدانم چرا از این مناجات محرومم. وقتی نَفْس خود را به میز محاکمه میکشانم از آینده و آخرت خود بیمناک میشوم.
همه گمان واهی در رابطه با من دارند و تنها این منم که از خودم خبر دارم و میدانم که اسیری هستم در بند شیطان. سگ نفس دائماً بر من حمله ور میشود.
الهی میخواهم خوب شوم اما حریف خودم نمیشوم. خدایا در این مکان مقدس و به این لحظات عزیز تو را به چهارده معصوم قسمت میدهم که به من توفیق دهی و از گناه دور گردانی. و عبادت خالصانه و گریه و زاری به درگاهت در دل شب عنایت فرمایی و مرا از زمره مُخلصان درگاهت قرار دهی
#دفاع_مقدس
#شهادت_زمینه_سازان_ظهور
#شهید_رضا_نادری
#مدافع_حرم
#شهادت
#گردان_153_حضرت_قاسم
رابطه من با تو نزدیک و نزدیکتر میشد. تا اینکه مرا سخت عاشق خودکردی. بارها درد عاشقی پوست و گوشت و استخوانم را در هم میفشرد. من سرمست از این شور بارها به دیار جبهه پا نهادم. اما نمیدانم که پایان این ظلمات و تاریکی کی خواهد بود.
نمیدانم چه زمان خورشید تابان شهادت تیرگی شب را کنار میزند و سپیده آن، آسمانِ تارِ دلِ مرا روشن م یسازد.
#دفاع_مقدس
#شهادت_زمینه_سازان_ظهور
#شهید_رضا_نادری
#مدافع_حرم
#شهادت
#گردان_153_حضرت_قاسم
در پایان: بر روی قبرم این مطلب نوشته شود:
ای برادر، به کجا میروی کمی درنگ کن آیا با کمی گریه و یک فاتحه خواندن بر مزار من و امثال من، مسئولیتی را که با رفتن خود بر دوش تو گذاشته ایم از یاد خواهی برد!
ما نظاره میکنیم که تو با این مسئولیت سنگین چه خواهی کرد. و اما مسئولیت ادامه دادن راه ماست و...
پیکر مرا در گلزار شهدای شاهرود در کنار دوستم علی کلباسی دفن کنید.
اگر جنازه ام برنگشت مزار هر یک از شهدا مزار من است.
در نهایت از تمامی دوستانم حلالیت میطلبم و امیدوارم که هر بدی از طرف من به شما رسیده است را به بزرگی خود ببخشید.
والسلام رضا نادری
#دفاع_مقدس
#شهادت_زمینه_سازان_ظهور
#شهید_رضا_نادری
#مدافع_حرم
#شهادت
#گردان_153_حضرت_قاسم
عزیزان من، مشکل برای این است که ما نباید زندگیمان را با جنگ تطبیق دهیم! یعنی فکر کنیم که هر وقت بیکار هستیم باید به جبهه برویم، این طرز تفکر برای کسی که امام دارد و می خواهد براساس تکلیف زندگی کند اشتباه است.
چرا که مقلد امام، از خود قدرت تصرفی در رابطه با امور زندگی ندارد. پس انسان باید ببیند که جبهه چه وقت به او نیاز دارد. یعنی جنگ را با زندگی اش تطبیق دهد.
یعنی اگر درس بود، اگر مسئله ازدواج بود و اگر هزار کار مهم دنیوی دیگر بود وقتی که به ما گفتند جبهه به شما نیاز دارد باید پشت پا به آنها زد. آیا مسئله اسلام مهمتر است یا درس و دیپلم! به خدا قسم که در روز قیامت حساب امثال ما بسیار سخت خواهد بود.
#دفاع_مقدس
#شهادت_زمینه_سازان_ظهور
#شهید_رضا_نادری
#مدافع_حرم
#شهادت
#گردان_153_حضرت_قاسم
چه شیرین است آن زمانی که وعده دیدار حاصل شود. و من با چهره ای بشاش و بدنی خونین و قطعه قطعه شده به دیدارت بیایم.
الهی در آن لحظه دوست دارم که فرصتی به من دهی!
الهی تو رحیمی، تو بخشنده ای، تنها تو مولا و سرپرست منی. دوست دارم در آن لحظه فرصتی یابم تا رو به قبله کنم. سر به سجده گذارم و در حالت طاعت و بندگی، تو را برای چند بار دیگر بخوانم.
سخنی با شما برادران و دوستان دارم...
برادران عزیز انتظاری که از شماست از سایرین نیست. انتظاری که شهدا و امام از شما دارند جدای از عام مردم است. چرا که شما همگی در جبهه بوده اید و مظلومیت اسلام و جنگ را در بعضی از مواقع مشاهده نموده اید. دیده اید که چگونه در بعضی از عملیاتها به خاطر کمبود نیرو چه بر سر ما آمده! چطور حاصل دسترنج خون شهدا و رزمندگان در آخر کار به علت نبودن نیروی پشتیبانی بی ثمر گشته و چقدر شهید و مجروح و مفقودالاثر به خاطر همین مسئله در خاک لاله گون جبهه به جای مانده.
#دفاع_مقدس
#شهادت_زمینه_سازان_ظهور
#شهید_رضا_نادری
#مدافع_حرم
#شهادت
#گردان_153_حضرت_قاسم
با شروع انقلاب در دل خود نوری را مشاهده کردم که نغمه آستان ربوبیت تو را سر داده بود. این تحول روزها و شبها بر من بیشتر آشکار شد. مرا به سوی تو میکشید، در اندرون من حالات روحانی ریشه دوانده بود. تا اینکه به من توفیق دادی که پای به مکانی بگذارم که همه اش نور و صفا و همه اش عشق بود. و آن خاک گلگون، جبهه نام داشت.کم کم در این بازارِ عشق و عاشقی واژه شهادت را درک کردم. من دیگر از ژرفای زندگی پست دنیا و وابستگی هایش بیرون آمده بودم.
#دفاع_مقدس
#شهادت_زمینه_سازان_ظهور
#شهید_رضا_نادری
#مدافع_حرم
#شهادت
#گردان_153_حضرت_قاسم
زندگینامه شهید علی زمان نانکلی مربی گردان تخریب سپاه همدان
#دفاع_مقدس
#شهادت_زمینه_سازان_ظهور
#شهید_علی_زمان_نانکلی
#مدافع_حرم
#شهید
#شهادت
#گردان_153_حضرت_قاسم
دوره های مقدماتی و تخصصی تخریب را پشت سر گذاشت و پس از مدت کوتاهی یکی از مربیان خلاق و باتخصص یگان شد. فرماندهان به توانایی و دانش علی پی بردند و او را در سطوح بالاتر به کار گرفتند و مسئولیت های بالاتری به او واگذار شد.
#دفاع_مقدس
#شهادت_زمینه_سازان_ظهور
#شهید_علی_زمان_نانکلی
#مدافع_حرم
#شهید
#شهادت
#گردان_153_حضرت_قاسم
پس از رسیدن به سن تحصیل وارد دوران درس و مدرسه شد و همزمان با جمع دوستان هم سن و سال خود در کنار بازی های کودکانه و کمک کردن به امور خانه و خانواده، در هیات های مذهبی و جلسات قرآن و احکام کسب فیض می نمود.
#دفاع_مقدس
#شهادت_زمینه_سازان_ظهور
#شهید_علی_زمان_نانکلی
#مدافع_حرم
#شهید
#شهادت
#گردان_153_حضرت_قاسم
دوران نوجوانی علی نیز همچون سایر هم سن و سال های خود، همزمان بود با روزهای مبارزه مردم ایران با حکومت پهلوی و مجاهدت برای استقرار حکومت عدل الهی در ایران همیشه سرافراز. علی و دوستانش نیز با پخش اعلامیه، دیوار نویسی، سردادن شعارهای انقلابی در نیمه شب ها و اماکن خاص نظامی و امنیتی و شرکت در تظاهرات و راهپیمایی ها به سیل خروشان انقلاب پیوستند.
#دفاع_مقدس
#شهادت_زمینه_سازان_ظهور
#شهید_علی_زمان_نانکلی
#مدافع_حرم
#شهید
#شهادت
#گردان_153_حضرت_قاسم
نانکلی در اول فروردین ماه سال 1339 در روستای گل آباد شهرستان سرسبز و با صفای تویسركان از توابع استان همدان به دنیا آمد. سال های کودکی، در محضر پدر و مادر خود که از دلدادگان حضرت اباعبدالله بودند پرورش یافت و درس ایثار و شهادت آموخت.
#دفاع_مقدس
#شهادت_زمینه_سازان_ظهور
#شهید_علی_زمان_نانکلی
#مدافع_حرم
#شهید
#شهادت
#گردان_153_حضرت_قاسم
مبارزات انقلابی او تا جائی ادامه پیدا کرد و گسترش یافت که از سوی ساواک دستگیر و روانه زندان شد و مورد شکنجه و بازجویی قرار گرفت اما به هیچ عنوان عزم راسخش سست نشد و از مبارزه دست برنداشت.
#دفاع_مقدس
#شهادت_زمینه_سازان_ظهور
#شهید_علی_زمان_نانکلی
#مدافع_حرم
#شهید
#شهادت
#گردان_153_حضرت_قاسم