eitaa logo
🇮🇷غواص ها بوی نعنا می ده🇮🇷
111 دنبال‌کننده
2.3هزار عکس
44 ویدیو
4 فایل
مرد غسال به جسم و سر من خرده مگیر چند سالیست که از داغ حسین لطمه زنم سر قبرم چو بخوانند دمی روضه‌ی شام سر خود با لبه‌ی سنگ لحد می شکنم ملا شدن چه اسان آدم شدن محال است...
مشاهده در ایتا
دانلود
#دفاع_مقدس #شهادت_زمینه_سازان_ظهور #شهید #مدافع_حرم #شهید_حاج_حمید_تقوی_فر #شهادت #گردان_153_حضرت_قاسم
سید حمید تقوی فردر سال ۱۳۳۹ در روستای «ابودبس» شهرستان اهواز متولد شد. پدر ایشان آقا نصرا… از سادات تلغری است که نسبشان یه یکی از هفت شهیدان مدفون در نزدیکی شهر مسجد سلیمان می رسد و از نوادگان امام موسی کاظم(ع) می باشند.
حاج حمید دوره ابتدایی تا کلاس چهارم را در روستای درخزینه از توابع شهرستان شوشتر می گذراند و کلاس پنجم وششم را در روستای ابودبس و جنگیه درس می خواند. دوره دبیرستان را هم در دبیرستان سعدی پشت سرمی گذارد.
#دفاع_مقدس #شهادت_زمینه_سازان_ظهور #شهید #مدافع_حرم #شهید_حاج_حمید_تقوی_فر #شهادت #گردان_153_حضرت_قاسم
قبل از پیروزی انقلاب در برگزاری کلاس قرآن نقش داشت و در جلسات سخنرانی شیخ احمد کافی حضور پیدا می کرد. و با فعالین انقلابی از جمله احمد دلفی برادران شمخانی و شیخ هادی کرمی ارتباط داشت و ازطریق برادران امید بخش و حمید سیلاوی و احمد دلفی نوار و اعلامیه های حضرت امام(ره) را دریافت و در روستای ابودبس توزیع می کرد. و در روزهای قبل ازپیروزی انقلاب تقریبا در تمامی راهپیمایی ها حضور موثر داشت. ایشان در زمان پیروزی انقلاب ۱۸سال سن داشتند.
در سال ۱۳۵۸ به عضویت سپاه پاسداران درآمد و مسئولیت هایی همچون فرمانده سپاه سوسنگرد، فرماندهی سپاه شادگان، جانشینی قرارگاه رمضان در فعالیت های برون مرزی بود و عضو کمیته بازجویی از اسرا و افسران عراق
از آنجا که ایشان عضو سپاه بود و قبل از شروع جنگ تمام تحرکات نظامی عراق را توسط نیروهای اطلاعاتی کنترل می کرد لذا می شود گفت مانند اکثر پاسدران و رزمندگان خوزستان از روزهای اول در جنگ حضور داشت. نه تنها ایشان که پدر و برادر ایشان هم در دفاع مقدس حضور داشتند و سر انجام هر دو بزرگوار به شهادت رسیدند. و سید حمید راه این دو شهید را همچنان ادامه می داد
سید حمید سال ۱۳۵۸ با دختر خاله اش ازدواج می کند و مراسم عروسی ایشان در باغ معین (حیاط مرکز سپاه آن موقع اهواز) برگزار می شود و درمراسم عروسیشان با حضور محمدجمالپور، مرحوم حسین پناهی، حاج صادق آهنگران و علی شمخانی فرمانده سپاه اهواز نمایشی اجرا می شود و سید حمید با لباس سپاه در شب عروسی اش حاضر می شود.
حاصل این ازدواج سه فرزند به نام های مریم، هدی، ندا و مونا می باشند. سید دوره ی نظامی  دافوس را در دانشگاه امام حسین(ع)پشت سر می گذارد 
#دفاع_مقدس #شهادت_زمینه_سازان_ظهور #شهید #مدافع_حرم #شهید_حاج_حمید_تقوی_فر #شهادت #گردان_153_حضرت_قاسم
باشروع نبرد رزمندگان عراق با عمال سعودی و صهیونیستی داعش و سلفی جهت آموزش و هدایت برادران مسلمان به کشور عراق می رود. و در آنجا به ابو مریم معروف می شود. درتاریخ شانزدهم دی ماه ۱۳۹۳پس از اقامه نماز ظهر عملیاتی به نام «محمد رسول ا…» آغازمی شود و با تعدادی از نیروهای رزمنده برای یاری رساندن به همرزمانش پیشروی می کند و بعد از رشادت بسیار مورد اصابت گلوله تک تیر انداز داعشی قرار می گیرد و بعد از اینکه به همرزمانش وصیت می کندکه عقب نروید و نگذارید زحمات بچه ها هدر برود وبعد از طلبیدن حلالیت به شهادت می رسد. در میان رزمندگان عراق اورا به ابو مریم میشناسند ودر چندین نقطه تندیس  یادمان شهید تقوی فرساخته ونصب میباشد یادش گرامی راهش پررهو باد.
#دفاع_مقدس #شهادت_زمینه_سازان_ظهور #شهید #مدافع_حرم #شهید_حاج_حمید_تقوی_فر #شهادت #گردان_153_حضرت_قاسم
عکس/پیکر سردار تقوی پس از شهادت #دفاع_مقدس #شهادت_زمینه_سازان_ظهور #شهید #مدافع_حرم #شهید_حاج_حمید_تقوی_فر #شهادت #گردان_153_حضرت_قاسم
#دفاع_مقدس #شهادت_زمینه_سازان_ظهور #شهید #مدافع_حرم #شهید_حاج_حمید_تقوی_فر #شهادت #گردان_153_حضرت_قاسم
همسر شهید تقوی فر اظهار داشت: تلویزیون، صبحت های حضرت آقا را پخش می‌کرد که ایشان در حال ذکر خاطره‌ای بودند. آقا فرمودند در زمان جنگ در یک مهلکه‌ای گیر افتاده بودیم که بعد از مدتی یک بنده خدایی آمد و ما را نجات داد. مرادی افزود: همان طور که حاج حمید در حال کتاب خواندن بود، گفت که آن بنده خدا، من بودم. اما عادت نداشت بیشتر از این در مورد اقداماتش توضیح دهد.
● شهیدان را شهیدان می‌شناسند ● به مناسبت سالگرد شهید مدافع حرم حاج سید حمید تقوی‌فر ● به نقل از همسر شهید: ○ حاج حمید واقعا تک بود. هم توی خانواده من و هم همسرم، حتی در بین دوستانش. این چیزی نیست که من الان بعد از شهادتش بگویم. همیشه می‌گفتم. ○ حاج حمید کارهایی را در زمان حیاتش انجام می‌داد که از هیچ کس سراغ ندارم. به عنوان نمونه همین مداومت حاج حمید بر روزه. حاج حمید از سال ۶۲ یعنی زمان شهادت پدرشان تا سال ۹۳، یعنی ۳۱ سال تمام هر روز روزه بود. البته غیراز روزهای حرام مثل روز عاشورا. اوایل زندگیمان اگر مسافرت بودند روزه نمی‌گرفتند، اما این اواخر حتی در سفرها هم روزه بودند. چون کثیرالسفر حساب می‌شدند. ○ از دیگر خصوصیات اخلاقی ایشان نماز شبشان بود. یاد ندارم که شبی نماز شب ایشان ترک شده باشد.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ای شهیدان #عشق مدیون شماست هرچه ما داریم از #خون شماست 🌷معرفی سردار #دفاع_مقدس #زمینه_ساز_ظهور #شهید_علی_ابدی 🎂زمینی شدن : ۴۲.۰۲.۳۰، همدان 🕊آسمانی شدن : ۶۴.۱۱.۱۶، خرمشهر، عملیات والفجر ۸ 💠ارائه : جناب جامانده از شهدا 📆یکشنبه ۹۸.۱۰.۰۸ ⏰ساعت ۲۱:۰۰ 🕊گروه به یاد شهدا http://eitaa.com/joinchat/2098397195C755e168b84 کانال غواص ها بوی نعنا می دهند👇🍃 eitaa.com/booyenaena
سردار رشید اسلام شهید علی ابدی سردار رشید اسلام شهید علی ابدی نام پدر : محمود نوع عضویت : سپاه محل تولد : همدان تاریخ تولد : ۳۰ / ۰۲ / ۱۳۴۲ تحصیلات : دیپلم سمت : فرمانده اطلاعات عملیات لشگر ۴۳ امام علی (ع) محل شهادت : خرمشهر عملیات : والفجر ۸ تاریخ شهادت : ۱۶ / ۱۱ /۱۳۶۴ #دفاع_مقدس #شهادت_زمینه_سازان_ظهور #شهید_علی_آبدی #مدافع_حرم #شهید #شهادت #گردان_153_حضرت_قاسم
#دفاع_مقدس #شهادت_زمینه_سازان_ظهور #شهید_علی_آبدی #مدافع_حرم #شهید #شهادت #گردان_153_حضرت_قاسم
 شهید علی ابدی در سال ۱۳۴۲ در همدان به دنیا آمد دوران کودکی را با انس و علاقه شدیدی که به قرآن و عارف الهی داشت سپری کرد. و برای آنکه بتواند سربازی آگاه و عالم برای اسلام و قرآن باشد فراگیری درس را شروع کرد. در حالیکه سن و سال او هنوز حکم نوجوانی می‌داد اما عدم آرام و قرارش در برابر بی عدالتی‌ها حکایت از روحی بلند مرتبه داشت. علی در جریانات انقلاب با شوری وصف ناپذیر و قوتی برخاسته از سر عشق شرکت می‌نمود. و در این راه از هیچ تلاشی فروگذار نبود، شهید علی ابدی پس از پیروزی انقلاب اسلامی خود را همواره مرید مخلص امام و راهبرش می‌دانست و هر جا احساس وظیفه می‌نمود از همه چیز خود مایه می‌گذاشت در سال ۵۹ وارد بسیج شد و بعد اخذ دیپلم در سال ۶۱ به عضویت سپاه درآمد پس از ورود به سپاه دریافت که مرغ دلش در قفس شهر گرفتار است و باید در آسمان پهناور آزادی، آن‌سوی جبهه عشق پرواز کند. به‌همین جهت به کرمانشاه رفت تا دوره تخصصی تخریب را بگذراند. بعد از آموزش و کسب مهارت در این زمینه به میدان نبرد و جهاد پای نهاد و آنجا بود که خلاقیت و توان بالقوه او مجال بروز یافت. در جبهه مسئولیت‌های متعددی را برعهده گرفت. مسئولیت تخریب قرارگاه سلمان، مسئولیت تخریب قرارگاه قدس و فرماندهی واحد اطلاعات و عملیات لشگر امام علی (ع) از جمله سمت‌های او بودند. در عملیات‌های مسلم‌بن عقیل، طریق القدس، والفجر۵، میمک و عاشورا شرکت مستقیم داشت که منجر به دو مورد مجروحیت وی گردید اما او دست از مبارزه و جهاد علیه دشمنان خدا نکشید تا اینکه سرانجام در شب ۱۷ بهمن ماه ۶۴ در نهر عرایض خرمشهر به آن‌سوی مرزهای آسمان پر کشید جسم نازنینش در خون پاکش غلطید. مصاحبه با مادر شهید علی ابدی بسم الله الرحمن الرحیم با درود و سلام به رهبر کبیر انقلاب و رهبر عزیزمان، آیت ا… خامنه ای و درود و سلام به شهدای عزیزمان . من مادر شهید علی ابدی هستم. بچه ای سالم، ساکت و صبور بود و موقعی که ایشان شیر می خورد من دعا می خواندم، قرآن می خواندم و جلسه مذهبی می رفتم . از خدا می خواستم مومن باشد و در راه خدا گام بردارد ،چون آن زمان دوران طاغوت بود و خیلی وضع زندگی مشکل بود. اخلاقش ، رفتارش خوب بود . تا دوران دبیرستان تحصیلاتش را ادامه داد. آن موقع کلاس راهنمایی نبود. بعد از کلاس ششم وارد دبیرستان می شدند، دو سه سال بود که دبیرستان صدر می رفت ، تا زمانیکه ۲ سال رزمنده بود، درسش تمام شد. دیگر این بچه رفت ، در بسیج مسجد امام سجاد (ع) و آن جا فعالیت انقلابی می کرد. من خودم هم از اول انقلاب در بسیج بودم و آن موقع که امام اعلام کردند، که مردم به جبهه ها بروند، خودم رفتم و اولین بار ، در قسمت خواهران ، من و خانم حجازی بودیم . ما آنجا مشغول بودیم و اینها هم اینجا به دستور امام گوش و عمل می کردند . دیگر بعد از آن ، مسولیت ستاد نماز جمعه را به دست گرفتم و از زمان آیت ا..مدنی فعالیت می کنم و حدود ۲۰ سال است که مسئولیت نماز جمعه را به عهده دارم .
#دفاع_مقدس #شهادت_زمینه_سازان_ظهور #شهید_علی_آبدی #مدافع_حرم #شهید #شهادت #گردان_153_حضرت_قاسم
#دفاع_مقدس #شهادت_زمینه_سازان_ظهور #شهید_علی_آبدی #مدافع_حرم #شهید #شهادت #گردان_153_حضرت_قاسم
برخورد شهید با خانواده چگونه بود ؟ خیلی خوب و ساکت و سالم و خوش رفتار و خوش برخورد بود و با من خیلی خوب برخورد می کرد . با پدرش هم خیلی رفتارش خوب بود . با خواهر و برادرانش هم خوب بودند. اهل جلسه بودند. مثل پدرش، ساکت و صبور بود و یک وقت بچه ها که شلوغ می کردند، می گفتم: آخر به این بچه که شلوغ می کند یک حرفی بزن، و اصلا این جور نبود ، که بخواهد با بچه ای تندی کند. موقع بازی ، بازی می کردند و موقع جلسه، اهل جلسه بودند. آن موقع ، آقای حسن فاضلیان جلسه داشتند و آنها مسجد ملا جلیل رفتند. جلسه ایشان درباره اخلاق و احکام دین و قواعد و مسائل دینی بود ، ایشان اینها را موقع جلسه آقای فاضلیان یاد گرفتند و علاقه به مسائل دینی داشتند. با همه اقوام و فامیل هم خوب بود. ما به آن صورت فامیل زیادی نداشتیم، ولی همان هم که بود، کلا با برخورد خوب و خوش اخلاقی با آنها رفتار می کرد . به چه کار هنری علاقه داشتند ؟ به منبت کاری بیشتر علاقه داشت ، با چوب بیشتر بسم ا.. می نوشت. علی (ع)، محمد (ص) درست می کرد و علاقه زیادی هم به کار منبت داشت و زیاد هم درست می کرد