هدایت شده از راهنگار | محمدمهدیمحمدی
چالش های پیشرو جمهوری اسلامی پس از درگذشت رییس جمهور
گر سخن از صفت قهر و غرور ملی است | کاوهی ماست که بر قاف قرون عنقا بود
✍️ محمدمهدی محمدی؛ مسئول میز بررسیهای راهبردی و بینالملل اندیشکده برهان
📌 با در گذشت تاسفبار رئیس جمهور اسلامی ایران، اوضاع ایران و منطقه پیچیده شد. این پیچیدگی که معلول حادثهای ناخوشاید و ناگهانی، بود، میتواند آبشخور چالشهای جدی برای ایران شود. در اینباره، اخیرا مایک والاس از اندیشکده UANI (اتحاد علیه ایران هستهای) در پیشنهادات خود به رییس جمهور امریکا بر تعمیق اختلاف میان اقشار مختلف جامعه ایران تاکید کرده و بیثبات سازی جمهوری اسلامی را بهترین راه بر تضعیف آن دانسته است. همچنین سوزان مالونی در اندیشکده بروکینز، حادثه درگذشت ناگهانی رئیس جمهوری اسلامی ایران را محمل و بستر مناسبی برای بازیابی فرآیند عادی سازی روابط عربستان سعودی و اسرائیل قلمداد کرده. او ابراز شادی ضد انقلاب در شبکه های مجازی را، به معنای وجود ظرفیت از سرگیری مجدد اقدامات علیه جمهوری اسلامی، در راستای حذف آن عنوان کرده است. همه این اظهارات کارشناسان تصمیم ساز در امریکا نشانه امکان بروز چالشهای جدی در روزهای آینده برای ایران است.
🔸 چالشهای داخلی جمهوری اسلامی در روزهای پیش رو:
1. بیثبات سازی امنیتی
بیثبات سازی مرزی، فعالشدن گروه های تجزیه طلب قومی ، به ویژه در مرزهای جنوب شرقی، شرقی و حتی شاید غربی، اقدام به خرابکاری های امنیتی همه و همه میتواند با هدف: الف. ارسال سیگنال ضعف جمهوری اسلامی و ب. تاخیر در برگزاری انتخابات در دستور کار دشمن باشد.
2. آشوب های خیابانی فرهنگ پایه
تصور کشوری بدون رییس جمهور مستقر و به لحاظ سیاسی در هالهای از ابهام، این جسارت را به گردانندگان و بدنه جریان ضد انقلاب میدهد تا عرض اندام خیابانی داشته باشند. مهمترین ظرفیت آشوب خیابانی در ایران امروز، آشوب فرهنگ پایه پیرامون مسئله حجاب است. ورود به فصل گرما شرایط مساعدتری برای مسئله سازی در این باره را فراهم میکند.
3. بی ثباتی سیاسی
گمانه خروج انتخابات از ریل اصلی و تبدیل شدن رقابت سیاسی به دشمنی سیاسی با آنکه احتمالش ضعیف است اما باز نباید نادیده گرفته شود. فضای سیاسی مجلس نشان میدهد، گروههای سیاسی در داخل در شرایط دشمنی هستند. تبدیل این دشمنی یا به سرخوردگی یا به زد و خورد سیاسی میانجامد و هر دو برای جمهوری اسلامی خسارت است.
🔸چالشهای خارجی جمهوری اسلامی در روزهای پیش رو:
1. یارگیری جبههی مقابل از کشورهای منطقه
ارسال پیام ضعف از جمهوری اسلامی میتواند به تغییر محاسبات کشورهای منطقه بیانجامد و تغییر محاسبات میتواند به تغییر رفتار منجر شود. به این مهم باید توجه ویژه داشت. سیاست خارجی جمهوری اسلامی در دولت رئیس جمهور فقید، فعالانه به دنبال ایجاد و حفظ اتحاد با همسایگان است. تمرکز صرف بر مسائل داخلی و عدم امتداد سیاست خارجی دولت در این شرایط منطقه اشتباهی راهبردی است.
2. فعالسازی بازیگران منفعل علیه محور مقاومت
فعالیت دستگاه خارجی هم در بعد رسانهای و هم در صحنهی دیپلماسی، ابتکار عمل را در دستان جمهوری اسلامی نگاه داشته است ولی انفعال در این مقطع، ما را از صحنه خارج کرده و کشور هایی همچون عربستان سعودی و دول عربی حاشیه خلیج فارس را محور این تحولات آینده قرار میدهد. نباید اجازه داد بازیگران دگر اندیش در منطقه فعال شوند.
3. عادی سازی روابط اسرائیل با کشورهای همسایه
عملیات طوفان الاقصی و در ضمن آن عملیات وعده صادق، پیمان صلح ابراهیم را، تا حد زیادی از دایره تحقق خارج کرده است، از سرگیری اقدامات دستگاه سیاست خارجی بر روند موجود، میتواند همچنان این شرایط را حفظ کند. ارسال پیام ضعف از دشمن قدرتمندِ رژیم اسرائیل میتواند کشورهای مقهور قدرت اسرائیل را به سمت اسرائیل سوق دهد.
#بررسی_های_راهبردی_و_بینالملل
🟠 @raahnegar
🟠 @borhan_inst
دام آژانس برای انتخابات ایران
✍ محمدمهدی محمدی؛ مسئول میز بررسیهای راهبردی و بینالملل اندیشکده برهان
📌 خبر بسیار ستیزهجویانه بود: «شورای حکام آژانس بینالمللی انرژی اتمی، به قطعنامه پیشنهادی انگلستان، فرانسه و آلمان درباره پرونده هستهای ایران رای مثبت داد.» این قطعنامه از ایران خواست که برای رفع نگرانیهای آژانس، «فورا» با بازرسان آژانس همکاری کند و به ابهامهای موجود درباره برنامه هستهای پاسخ «قانع کننده» بدهد.
🔸 قطعنامه؛ ابزاری برای ایجاد تنش
بعد از درگذشت رئیسجمهور ایران، میدان برای افزایش تنشها علیه ایران آماده شد. نشانههایی شکل گیری رقابت انتخاباتی میان حامیان مذاکره با غرب و مخالفان با آن در گفتار برخی سیاستمداران نمودار شد، در این شرایط کشور های غربی بر آن شدند تا گزینهی سازمان های بینالمللی را وارد صحنهی سیاسی ایران بکنند و از آن برای افزایش فشار بر افکار عمومی ایران و کمک به جبههی همسو با منافع خود در انتخابات استفاده نمایند. این قطعنامه میتواند دستاویزی سیاسی و انتخاباتی برای حامیان مذاکره بی حد و مرز با غرب باشد.
🔸 ارزش زدایی از قطعنامه
بیتوجهی به قطعنامه آژانس در فضای سیاسی ایران و همچنین پاسخ صریح رئیسجمهور روسیه به تصویب آن، افول کارکردی این دست اقدامات را در فضای بینالملل در بر دارد با این حال نباید از کارکرد داخلی و سیاسی آن غفلت کرد. پیشرفت بیش از پیش انرژی اتمی و فعال شدن ظرفیتهای آن بر اساس منافع ملی در چارچوب NPT و توافقنامه پادمان، سیاست مورد نظر جمهوری اسلامی است. در این باره باید مراقبت کرد تا بتوان دخالت متغیرهای اثرگذار خارجی را بر داخل ایران کنترل نمود.
🔸 پیشنهاد سیاستی
با لحاظ آنچه گفته شد لازم است این قطعنامه از مرکز توجه افکار عمومی ایران دور بماند و تاکیدی بدان نشود. ماساژ رسانهای این خبر همان خواستهی طرفهای صادر کننده قطعنامه است. مانور بر اظهار اهمیت قطعنامه، از هیچ جهتی در راستای منافع جمهوری اسلامی نبوده و میتواند معیاری برای سنجش صحیح جریانهای سیاسی و کاندیداهای انتخاباتی در رقابت های سیاسی پیشرو باشد.
#بررسی_های_راهبردی_و_بینالملل
🟠 @raahnegar
🟠 @borhan_inst
📌 دکتر عراقچی، محتملترین گزینه برای تصدی وزارت خارجه، در پیامی ترور اسماعیل هنیه را مانع تراشی رژیم اسرائیل برای مذاکره میان ایران و امریکا اعلام کرده است.
از این موضع ایشان می توان درک و برداشتهای قابل تاملی داشت:
1. از نظر ایشان ترور اسماعیل هنیه، رئیس شاخه سیاسی حماس، پس از مراسم تحلیف رئیس جمهور جدید، بدون هماهنگی با طرف امریکایی بوده است. این در حالی است که توجه به سفر نتانیاهو به واشنگتن چند روز پیش از این واقعه، بوده است. پر واضح است که تصمیمات اساسی در جریان این سفر گرفته شده است لذا تصمیم به ترور در قلب خاک ایران یک تصمیم امریکایی است، نه یک تصمیم خودسرانهی از سوی رژیم. این مهم چیزی است که گویا آقای عراقچی به آن التفات ندارد.
2. مبتنی بر تحلیل آقای عراقچی به نظر میرسد او بر این تصور است که سران رژیم و همچنین امریکایی ها میان دولت پزشکیان و جمهوری اسلامی تمایز قائل است، در حالی که آنچه از رفتار امریکایی ها بر میآید این است که حکومت امریکا میان دولتهای ایران تمایز قابل توجهی قائل نیست. هدف امریکا و رژیم اسرائیل مشخصا کلیت جمهوری اسلامی است و در رفت و آمد دولت ها، اولویت های خود را تغییر ندادهاند. البته اروپای غربی قدری میان اصلاح طلبان و اصولگرایان تمایز قائل است اما آنها تصمیم گیر اصلی نیستند.
3. تنش حاد حاکم بر منطقه، به علت بر مسند نشینی این دولت نیست، چرا که محور تحولات عالم، دولت جدید ایران نیست. جانمایی دولت جدید در مرکز رخدادها، منطبق با واقعیات نظام بینالملل نیز نمیباشد. رژیم اسرائیل با این عملیات در مسیر اهداف خود حرکت کرد و بر دامان بقا چنگ انداخت، اینکه این اقدام را صرفا، ایجاد مانع بر سر راه دولت جدید دانست، تحلیلی حاصل از خود مرکز بینی غیر واقع بینانه است.
#بررسی_های_راهبردی_و_بینالملل
🟠 @borhan_inst
https://x.com/araghchi/status/1818691315410125173?t=qZ0EotyfgV3L89iHE-IDHw&s=19
آینده تاریکی که پس از جنگ غزه در انتظار اسرائیل است
✍ محمدمهدی محمدی؛ مسئول میز بررسیهای راهبردی و بینالملل اندیشکده برهان
📌 مجله آمریکایی فارن افرز در مقاله جدیدی که در تاریخ 12 آگوست با عنوان «نابودی اسرائیل» منتشر کرده است، با خرق عادت، نگاهی واقع گرایانهتر به مسائل رژیم اسرائیل داشته و آنها بر شمرده است.
🔸 موارد زیر در این مقاله قابل توجه هستند:
۱- علیه بشریت
در زمان ایجاد اسرائیل، بنیانگذاران آن، کشوری را تصور میکردند که با ارزشهای انسانی تعریف شود. اعلامیه استقلال و سند بنیادین اسرائیل، بر این اصرار داشت که این کشور "برای همه ساکنان خود صرف نظر از دین، نژاد یا جنسیت، برابری کامل اجتماعی و سیاسی را تضمین خواهد کرد" و "به اصول منشور سازمان ملل متحد وفادار خواهد بود." اما از همان ابتدا، این چشمانداز هرگز محقق نشد؛ پس از همه، تقریباً دو دهه پس از امضای این اعلامیه، فلسطینیهای ساکن اسرائیل تحت حکومت نظامی زندگی میکردند. جامعه اسرائیلی هرگز نتوانسته است تضاد بین جذابیت جهانیشدن آرمانهای آن اعلامیه و فوریت تأسیس اسرائیل به عنوان یک دولت یهودی برای محافظت از یهودیان را حل کند.
۲- بازگشت به استبداد
این کشور در مسیری غیرلیبرال، خشونتآمیز و مخرب قرار دارد. آرمانهای انسانی بنیانگذاران آن به طور کامل ناپدید خواهند شد، زیرا اسرائیل به سمت آیندهای تاریکتر میرود که در آن ارزشهای غیرلیبرال، دولت و جامعه را تعریف میکنند. اسرائیل در مسیر تبدیل شدن به یک رژیم اقتدارگرا نه تنها در برخورد با فلسطینیها بلکه با شهروندان خود قرار دارد. این کشور ممکن است به سرعت بسیاری از متحدانش را از دست داده و منزوی شود.
۳- روی کار آمدن رادیکالیسم مذهبی
چرخش فعلی اسرائیل به راست افراطی که توسط سیاستمداران و بسیاری از طرفداران آنها پیش رانده میشود، میتواند اسرائیل را به نوعی "تئوکراسی قومگرا" تبدیل کند که توسط یک شورای قضایی و قانونگذاری یهودی و افراطیون مذهبی راستگرا اداره میشود. تغییرات جمعیتی و اجتماعی-سیاسی اسرائیل، از جمله افزایش سریع جمعیت فوق ارتدکس، گرایش جوانان یهودی اسرائیلی به راست و کاهش تعداد یهودیان اسرائیلی که خود را سکولار میدانند، یک بدنه سیاسی متدینتر ایجاد کرده است که ادامه حیات اسرائیل را بخشی از یک مبارزه آشتیناپذیر بین یهودیت و اسلام میداند.
۴- در مسیر انزوا
اسرائیل غیرلیبرال به یک کشور منفور تبدیل خواهد شد. اسرائیل در حال حاضر به طور چشمگیری در سطح بینالمللی منزوی میشود و سازمان های بینالمللی متعددی به دنبال اقدامات تنبیهی حقوقی و دیپلماتیک علیه آن هستند. پرونده نسلکشی در دیوان بین المللی دادگستری (ICJ) و نظر اخیر آن در مورد غیرقانونی بودن این اشغال، حکم دستگیری دادگاه کیفری بین المللی (ICC) برای نتانیاهو و وزیر دفاع یوآو گالانت، و اتهامات معتبر متعدد در مورد جنایات جنگی و انسانی نقض حقوق بشر، ضربهای به جایگاه جهانی اسرائیل وارد کرده است. حتی با حمایت متحدان کلیدی، تأثیر انباشته افکار عمومی منفی، چالشهای قانونی و سرزنشهای دیپلماتیک به طور فزایندهای اسرائیل را در صحنه جهانی به حاشیه خواهد برد.
#بررسی_های_راهبردی_و_بینالملل
🟠 @borhan_inst
🟠 @raahnegar
https://www.foreignaffairs.com/israel/undoing-israel