🌸 #طنز #جبهه 😂🤣🌸
🌸سیب گیلاس نما
🌸تابستان 62 در مقر محمدیه بودیم که مرتضی اسماعیل زاده، مسئول وقت تدارکات واحد صدام زد که کارم دارد . با هم رفتیم توی اتاقک تدارکات، گفت: «تمام برچسب های روی کمپوت ها را جا به جا کن!». یعنی برچسب گیلاس را روی زردآلو بزنم، آلبالو را بچسبانم روی سیب و همین طور بقیه را. علتش را که پرسیدم، گفت:«بعضی ها فقط آب کمپوت زردآلو یا سیب را می خورند و بقیه اش را کنار می ذارند. این یعنی اسراف!»
برچسب کمپوت ها را که عوض کردم، قوطی ها را برد توی سنگر و به بچه ها گفت: « هر کی هر نوع کمپوت می خواد، برداره. ولی باید قول بده همه ش رو بخوره!» . همه قبول کردند. گیلاس و آلبالو زود تمام شد و بعد رفتند سر وقت کمپوت های دیگر. همین که سر قوطی ها را باز کردند، سینه چاکان گیلاس و آلبالو دادشان درآمد که: «این چه کمپوتی یه، سر ما کلاه رفته!» . ولی چون قول داده بودند، مجبور شدند آب و میوه کمپوت تقلّبی را تا ته بخورند!
💎 #کانال بوستان امامت 💎
@bostanemamat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#ایده #خلاقیت
یه ایده خلاقانه و زیبا برای هنرمندای عزیز کانال🤩😉
ترفند ساخت گل زیبا با روبان😍👌
💎 #کانال بوستان امامت 💎
@bostanemamat
شما باید
نقش ایفا کنید.
هم خودسازی کنید،
هم دگرسازی کنید ؛ 👌🌿!
ـ حضرتآقا
💎 #کانال بوستان امامت 💎
@bostanemamat
#تلنگرانه
ﻣﻮﺑﺎﯾﻞ ﺍﺯ سبڪ ترین ﭼﯿﺰﻫﺎیےست
ڪھ ﺩﺭ ﺩﻧﯿﺎ ﺣﻤﻞ مےشود⇦📱
ﻭﻟـے ﺍﺯ سنگین ترین ﭼﯿﺰﻫﺎیےست
ڪھ ﺩﺭ ﺁﺧﺮﺕ باید بخاطر نحوھ
استفاده اش؛پاسخگو باشیم⚖
مواظب باشیم..
#اینموبایلمارا_جهنمےنڪند!🕸
#بهخودمونبیایم.
اینجا.گنـاه.ممــنوع📗🖇
برای ترک گناه، هنوز #دیر_نشده
#همین_الان_ترڪش_ڪن💥💪
💎 #کانال بوستان امامت 💎
@bostanemamat
🌸 #طنز #جبهه 😂🤣🌸
🌸خیمه های سوخته
🌸در پلاژ آموزشی اندیمشک، چادرهای گردانها بر روی سکوهایی سیمانی درست شده بودند.
روحانی گردان در شبی از شب ها که بساط روضه خوانی گرم بود و همه در حال و هوای خیمه گاه اباعبدالله رفته بودند و هر کس از هر گوشه مجلس ناله و مویه میکرد، ناگاه، شیخ گفت،
بچه ها بو کنید بو کنید گویا که بوی خیمه سوخته می آید، همه گریستند و شیخ مکثی کرد و دوباره تکرار کرد که بچه ها ببینید بوی خیمه سوخته می آید...... و باز ناله جانسون بچهها که اینبار بلندتر از قبل به هوا برخاست.
حاج آقا جدی تر از قبل و با صدای بلندتر فریاد زد، "بابا برسید چادرهاتون داره می سوزه "
همه کم کم متوجه شدند که واقعاً بوی سوختن می آید و کم کم قضیه داشت بالا میگرفت که ناگهان از بیرون صداهای هیاهویی آمد که سوخت سوخت
کمک کمک....
ناگهان همه متوجه شدیم که واقعاً بوی سوختن چادر میاید و بخاری یکی از چادرها چپ شده و چادر در حال سوختن است.
مراسم بهم ریخت و بچه ها به کمک شتافتند تا از خسارت بیشتری و سرایت آتش به بقیه چادرها جلوگیری کنند.😂
سید عباس امامزاده
💎 #کانال بوستان امامت 💎
@bostanemamat
#والیپر
گفتم کاش میشد منم همراهت بیام جبهه
لبخندی زد و پاسخی داد که قانعم کرد !
گفت هیچ میدونی سیاهیِ چادرتو
از سرخیِ خونِ من کوبنده تره؟!
همین حجابتو رعایت کنی ؛
مبارزتو انجام دادی !🌸🌿
#همسرشھیدمحمدرضانظافت
💎 #کانال بوستان امامت 💎
@bostanemamat
#دلتنگی_شهدایی 💔🌱
شوقِ دیدارِ تو را لحظه شمارے ڪردم
آنقدر لحظه شمردم؛ دلِ اعداد شکست...
💎 #کانال بوستان امامت 💎
@bostanemamat
بخونــیم..🚶🏻♀
یه بنده خدایی دختر کوچیک داشت دخترش مریض بود.....بچه فلج بود💔
همه گفتن نبرش اونجا....
گفت:نه!میبرم اونجا خود حضرت رقیه(س)شفاش میده😔
بردش دمشق حرم بی بی،
خادم های حرم میگن هر روز بچه به بغل میومد زیارت😭
بعد چند روز میبینند اومده اما بچه باهاش نیست😱
باباهه داد میزنه😞میگه:
کی گفته تو جواب میدی...💔):
کی گفته تو شفا میدی....🥀):
من پاشدم اومدم حرمت..
همه گفتن نبرش...):
گفتم نه!😭رقیه(س)دخترمو شفا میده....😔💔):
الان بلیط گرفتم امروز دارم بر می گردم،آخه با چه رویی برگردم؟....💔):
__
برگشت هتل...
دید دخترش داره دور اتاق میدوه و گریه می کنه...😭
بچه ای که فلج بوده....):
دختره به باباش میگه:چرا منو ول کردی رفتی؟....😞):
باباهه میگه:تو چطور میتونی راه بری؟
دخترش میگه:تو که رفتی تنها شدم
ترسیدم☹️
خیلی گریه کردم😭
یهو یه دخترکوچولو اومد....):
گفت:چیشده؟
گفتم:بابام رفته...💔تنهام😟می ترسم...):
گفت:بابات الان میاد.بیا تا اون موقع باهم بازی کنیم☺️
گفتم:من فلجم....😔):
گفت:عیبی نداره بیا😇
دیدم می تونم راه برم😳باهم بازی کردیم....😍):
قبل اینکه تو بیای
گفت:بابات داره میاد....من دارم میرم
ولی به بابات بگو دیگه سرم داد نزنه...💔):
کسی سر بچه یتیم داد نمی زنه🙂🖤!』
💎 #کانال بوستان امامت 💎
@bostanemamat