eitaa logo
✿ بوستان امامت ✿
699 دنبال‌کننده
2.4هزار عکس
397 ویدیو
48 فایل
🌸 کاش این جمعه بگویند به تبریک حضورش صلوات 🌸 @Azizi00Z ♡ ارتباط با ما
مشاهده در ایتا
دانلود
*خیلی قشنگه با حوصله بخونید 👇👇* داستان حضرت حبیب بن مظاهر چیست؟ وچه شدکه به اومقام ثبت زیارت زائران امام حسین علیه السلام دادند؟ زمانی که امام حسین علیه السلام کودکی خردسال بود ؛؛حبیب جوانی بیست ساله بود اوعلاقه شدیدی به امام حسین داشت به طوری که هرجا امام حسین(ع) می رفت این عشق وعلاقه او را به دنبال محبوب خود میکشید پدر حبیب که متوجه حال پسر شد از او پرسید: چه شده که لحظه ای از حسین(ع) جدانمی شوی ؟حبیب فرمود: پدر جان من شدیدا" به حسین علاقه دارم واین عشق وعلاقه مرا تاجایی می کشاند که در عشق خودفنا میشوم مظاهر پدر حبیب رو به پسرکرد و گفت: حبیب جان آیا آرزویی داری؟حبیب فرمو.:بله پدرجان چیست؟ حبیب عرض کرد اینکه حسین مهمان ماشود. پدر موضوع علاقه حبیب به امام حسین(ع) علیه السلام را با مولای خود علی علیه السلام در میان گذاشت و از ایشان دعوت کردکه روزی مهمان آنها شوند،امام علی علیه السلام مهمانی حبیب را با جان و دل قبول کرد روزمهمانی فرا رسید حال و روز حبیب وصف نشدنی بود و برای دیدن حسین(ع) آرام و قرار نداشت بربالای بام خانه رفت واز دور آمدن حسین را به نظاره نشست سرانجام لحظه دیدار سر رسید از دور حسنین را به همراه پدر دید درحالی که سراسیمه ازبالای پشت بام پایین می آمد پای حبیب منحرف شد و از پشت بام به پایین افتاد پدر خود را به او رساند ولی حبیب جان دربدن نداشت پدرحبیب که نمی خواست مولایش را ناراحت ببیند بدن حبیب را در گوشه ای ازمنزل مخفی کرد و آرامش خود را نگه داشت امام علی علیه السلام از اینکه حبیب به استقبال آنها نیامده بود تعجب کرد فرمود:مظاهر با علاقه ای که ازحبیب نسبت به حسین دیدم در تعجبم که چرا او را نمی بینم ؟! پدر عذرخواهی نمود،گفت: او مشغول کاری است. امام دوباره سراغ حبیب را گرفت وحال او را جویا شد اما این بارهم پدرحبیب همان جواب راداد امام اصرار کرد که حبیب را صدا بزنند در این هنگام مظاهر از آنچه برای حبیب اتفاق افتاده را شرح داد امام فرمود بدن حبییب رابرای من بیاورید بدن بی جان حبیب را مقابل امام گذاشتن تا چشم امام به بدن حبیب افتاد اشکهایش سرازیر شد رو به حسین(ع) کردوفرمود:پسرم این جوان به خاطرعشقی که به شما داشت جان داد حال خود چه کاری در مقابل این عشق انجام می دهی؟ اشکهای نازنین حسین(ع) جاری شد دستهای مبارکش را بالا برد و از خدا خواست به احترام حسین(ع) و محبت حسین(ع) حبیب را بار دیگر زنده کند در این هنگام دعای حسین مستجاب شد و حبیب دوباره زنده شد. امام علی علیه السلام رو به حبیب کرد و گفت: ای حبیب به خاطرعشقی که به حسین(ع) داری خداوندبه شما کرامت نمود واین مقام رفیع را به شما داد که هرکس پسرم حسین(ع)را زیارت کند نام او را در دفتر زائران حسین(ع) ثبت خواهی کرد. به همین جهت در زیارت حبیب این چنین گفته شده سلام برکسی که دو بار زنده شد ودو بار از دنیا رفت🌴 💠ای حبیب تو را به عشق حسین(ع)قسم میدهم که هرکس این داستان را نشر دهد نام او را در دفترزائران حسین(ع) ثبت کن🤲 📚منابع: طریحی خوارزمی الامال *【 الّلهُــمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَــــ الْفَــرَج 】* 🌲🌲🌲🌳🌳🌴🪴 💎 کانال بوستان امامت 💎 @bostanemamat
🌷 💫عالم بہ عشق روے تو بیدار مےشود ⚜️هر روز عاشقان تو بسیار مےشود 💫وقٺے سلام مےدهمٺ در نگاه من ⚜️تصویر ڪربلاے تو تڪرار مےشود. 🌷 🌷 💎 بوستان امامت 💎 @bostanemamat
📄🔗 هرگاه خواستی گناه کنی ... یک لحظه بایست و به نفست بگو : اگه یک بار دیگه وسوسم کنی !، شکایتت رو به میکنم • حالا اگر تونستی حرمت آقا رو بشکنی •🌿 برو کن . 💎 بوستان امامت 💎 @bostanemamat
•|🥀💔|• تا‌دُرستم‌نکنی‌ . . .! دست‌ازین‌در‌نکشم این‌گدا . . دست‌به‌دامان‌بشود‌خوبتر‌است(: -} -} 💎 بوستان امامت 💎 @bostanemamat
🌷 پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله: برای لحظه های عمرت بخیل تر باش تا برای پول و ثروتت. 📙امالی طوسی، ص527 . 💎 بوستان امامت 💎 @bostanemamat
•°~💙🦋 دعا یعنی سراپا در هوایت منتظر ماندن فرج یعنی فقط در انتظار منتظر بودن... 💕 💎 بوستان امامت 💎 @bostanemamat
🌸 مُتولدشُدم‌اَصلا‌ڪِہ‌شـوَم‌نُوڪَرتو بےتوعُمـرم‌هَمہ‌باطِل،هَمہ‌دَم‌عَلـافےستــ 💙 💎 بوستان امامت 💎 @bostanemamat
🕊🕊🌷شهید حاج قاسم : 🕊🕊شهدای ما در ، عاطفی‌ترین بودند.؛ 👈اما به دلیل عظمت تعلق والای دیگر، تعلق مهم را فدای این تعلق کردند که این جاوید و زنده و پاینده شدن است. 💠جامعه ای که شهدای آن با شوق و اشتیاق و التماس و شتابان به سمت شهادت می‌رود و جامعه ای که شهادت دارد ... 💎 بوستان امامت 💎 @bostanemamat
🌸خرج ار پی جی9 گردان کربلا از خط پدافندی ماووت پر از برف به عقب آورده شده بود ؛ نیروها حدود یک ماهی، حمام به چشم ندیده بودند بنابرین بچه ها به سرعت با وسایلی از قبیل برزنت و پتو ودیگر وسایل موجود یک حمام انفرادی کوچک برپا نمودند ؛ حمام نیاز به آب داشت، آب هم نبود، بچه ها یک حلب خالی روغن را با مقداری برف پر می کردند و روی آتشی که از چوب جعبه های مهمات شعله می کشید ، می گذاشتند و به نوبت یک حمام تعجیلی می گرفتند. در اثر سرمای شدید بچه ها یک حلقه بسیار نزدیک به دور آتش ساخته بودند. یکی از بچه ها قطعه جدا شده از موشک آرپی جی ۹ را پیدا کرده و می خواست به عنوان یک پایه زیر ظرف آب قرار دهد که با اعتراض شدید مرحوم عیدی محمودی مواجه شد اما باز فرد مقابل با اصرار گفت که موردی نیست و هیچ مواد انفجاری ندارد بعد هم با کلی جر و بحث آن قطعه را درون آتش قرار داد... همانطور که بچه ها دور آتش نشسته و از شدت سرما مچاله شده بودند ناگهان انفجاری در آتش به وجود آمد و آنان که دور آتش بودند هر کدام به طرفی پرتاب شدند. در نهایت آتش خاموش و ظرف آب واژگون و صورت ها از دوده کاملا سیاه گردید دقیقا مثل حاجی فیروز ؛ در این هنگام مرحوم عیدی محمودی با صورتی سیاه که کنترل خود را از دست داده بود با تمام پتانسیلی که داشت هر چه می توانست از گل و بلبل نثار فرد مذکور نمود و قهقهه بچه ها و... 💎 بوستان امامت 💎 @bostanemamat
3.mp3
21.97M
📗 کتاب صوتی "خاطرات همسر سردار شهید علی چیت سازیان" قسمت 3⃣ 💎 بوستان امامت 💎 @bostanemamat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💚 🌹هر موقع ڪہ سلامت مےدهم و یادم مےافتد ڪہ مولایے چون تو دارم: ڪریم،مهربان،دلسوز،رفیق دعاگو ونزدیڪ...🤲 و چہ احساسِ نابِ آرامش بخش☺️ و پر امیدے است داشتنِ تو... دوستَت دارم مولا جانم 🌹 🦋 صبحت بخیر آقا 🦋 🌸 اللهم_عجل_لولیک_الفرج 🌸 💎 بوستان امامت 💎 @bostanemamat