eitaa logo
نکات ناب علامه جوادی آملی
297 دنبال‌کننده
559 عکس
189 ویدیو
1 فایل
.بسم الله الرحمن الرحیم 🔍(قل اندعوا من دون الله ما لا ینفعنا ولا یضرنا و نرد علی اعقابنا بعد اذ هدانا الله کالذی استهوته الشیاطین فی الارض حیران..)‼ 📚تفسیر کامل هست مگر مطالبی که از حوصله عزیزان خارج باشد.... @R_seyedi313💬
مشاهده در ایتا
دانلود
بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ 📚تفسیر تسنیم 🧠استفاده برای 🎙علامه جوادی آملی 📖تفسیر سوره: حمد 💎آیه: (بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ) 🌈بحث روايي: ( در این بخش، مطالب گذشته آورده شده بود و بخاطر طولانی نشدن، مطالب فقط بارگذاری شده است.) 🔮1 ـ معناي «بسم الله» *عن الرضا (عليه ‏السلام): «معني قول القائل بسم الله أىْ أسِمُ نفسى بسمة من سِمات الله عزّ وجلّ وهى العبادة». قال: فقلت له: ما السمة؟ قال: «العَلامة». 🖌اشاره: همان طور كه در (هستی) انسان مانند ديگر پديده ‏ها ‏ي خالق خويش است، در نظام تشريع(دین داری) نيز لازم است، انسان سالك وَسْمه و عبادت خدا را در جان خود بنهد تا روح او در عبادت آفريدگار خويش موسوم و نشاندار گردد. چنين انسان سالكي به خوبي «آية الله» خواهد بود؛ زيرا علامت معبود، يعني عبادت در جان او ظهور كرده است. ☄2ـ معارف قرآن در «بسم الله الرحمن الرحیم) ⭐️عن أميرالمؤمنين (عليه ‏السلام): «أنا تحت الباء». «إنّ كلّ ما فى القرآن فى الفاتحة وكل ما فى الفاتحة فى بسم الله الرحمن الرحيم وكل ما فيه فى الباء وكل ما فى الباء فى النقطة وأنا نقطة تحت الباء....آنچه در قرآن هست همگی در سوره حمد جمع شده و هر آنچه در سوره حمد هست در«بسم الله الرحمن الرحیم» است و همه «بسم الله» در «باء»«بسم الله» و هر آنچه در«باء» هست در «نقطه» زیر باء و «من» «نقطه» زیر باء هستم. 🌴اشاره: برخي از مفسران گفته‏ اند: «سوره مباركه حمد جامع همه معارف قرآن كريم است و معارف اين سوره نيز در آيه كريمه (بسم الله الرّحمن الرحيم) و معارف بسم الله در حرف «باء» آن جمع شده است و حضرت اميرالمؤمنين (عليه ‏السلام) باي بسم الله است». 🎁بعضي از مفسران اين سخن را و نوعي دانسته‏ اند و برخي نيز اشتمال باي بسم الله بر معارف قرآن را همانند جاي گرفتن نظام كياني با زمين و آسمان خود، در پوست تخم ‏مرغ بدون بزرگ شدن تخم‏ مرغ يا كوچك شدن كيان پنداشته ‏اند. ⌛️در پاسخ اين مفسران بايد گفت: قرآن كريم جامع همه حقايق و اسرار عالم است؛ اما اين معارف گسترده تنها از ظواهر آن استفاده نمي‏ شود، بلكه مستفاد از خواص حروف يا فراوان قرآن كريم است كه تنها در دسترس پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله و سلم) وعترت طاهرين (عليهم ‏السلام) است. سخن حضرت اميرالمؤمنين (عليه ‏السلام) نيز كه فرمود: و در قرآن است و من ، اشارتي به همين واقعيّت است: «ذلك القرآن فاستنطقوه ولن ينطق ولكن أخبركم عنه. ألا إن فيه علم ما يأتى والحديث عن الماضى ودواء دائكم ونظم ما بينكم». 🍁خداي سبحان براي قرآن كريم كه تنها تنزيل و در دسترس ماست، كتاب ديگر و مقام مكنوني بيان مي‏ دارد: (إنه لقرآن كريم في كتابٍ مكنون لايمسّه إلا المطهّرون....این قرآنی است ارجمند و باارزش_در کتابی است مصون از تحریف_که جز به آن دسترسی ندارند). پس اين كتاب در است و قرآن در آن خلاصه نمي ‏شود. 🎄راه فهم اين گونه معارف روايي باز و شواهد آن نيز آشكار است و آنان كه توفيق فهم چنين اسرار و را نيافته ‏اند، نبايد به آن بپردازند، بلكه بايد علمش را به اهلش تا به ورطه نيفتند. 🏵اما داستان قرار گرفتن زمين در پوست ، چون سؤال كنندگانِ از قدرت خدا بر چنين كاري، در نبودند، پاسخ هايي كه به آنان داده شده است: در يك پاسخ، حضرت امام رضا (عليه ‏السلام) مي‏ فرمايد: خداوند آسمان و زمين را در ظرفي تر از تخم مرغ جاي مي ‏دهد و آن هنگامي است كه تو با گشودن خود آسمان و زمين را مشاهده مي ‏كني: جاء رجل إلي الرضا (عليه‏ السلام) فقال: هل يقدر ربّك أن يجعل السماوات والأرض وما بينهما فى بيضة؟ قال: «نعم وفى أصغر من البيضة وقد جعلها فى عينك وهى أقل من البيضة لأنك إذا فتحتها عاينت السماء والأرض وما بينهما ولو شاء الله لأعماك عنها». اين گونه پاسخ ها تنها براي از انسان ها نافع است. 🌙 در پاسخي ديگر، حضرت اميرالمؤمنين (عليه ‏السلام) مي ‏فرمايد: خدا نيست، اما آنچه تو پرسيدي است: قيل لأميرالمؤمنين (عليه ‏السلام): هل يقدر ربّك أن يُدخل الدنيا فى بيضة من غير أن تصغر الدنيا أو تكبر البيضة؟ قال: «إن الله تبارك وتعالي لاينسب إلي العجز والذى سألتنى لايكون».قدرت بي‏كران خداي سبحان به هر چيز (كلّ شي‏ء) تعلق مي‏ گيرد: (إن الله علي كلّ شي‏ء قدير) ، اما محالات و ممتنعات، «شي‏ء» نيست تا قدرت خدا به آن ها تعلق گيرد. 📣تذكّر: سخن منقول از حضرت اميرالمؤمنين (عليه‏ السلام) به اين كه رايج عصر نزول، خطّ كوفي بود و خطّ مزبور است، چنين پاسخ داده مي ‏شود كه بر فرض پذيرش هر دو مقدمه
ياد شده و قبول آن كه به دست خود حضرت علي (عليه ‏السلام) اِعجام و اِعراب حاصل نشد، بالاخره براي (امتیازات برخی انسان ها) از يكديگر علامت هاي ويژه ‏اي وجود داشت تا مثلاً «خَرَّ» را از «جَرَّ» و «حَرّ» امتياز دهد و براي حرف «باء» نيز علامت ‏ اي بود كه آن نشانه مخصوص در حديث مزبور بر فرض صحت آن، مراد بوده است. 🍄🍄🍄🍄🍄🍄🍄🍄🍄🍄 📚تفسیر تسنیم 📬ایتا:https://eitaa.com/bourhan 📮سروش:http://sapp.ir/javadiamoli1 🗞وات ساپ:https://chat.whatsapp.com/CAYrOJatiFj21OhB8lua7i
بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ 📘کتاب: (عج)موجود_موعود 🧠استفاده برای 🎙علامه جوادی آملی 📝پيشگفتار 〽️ عدل جهاني و منجي موعود ❄️كسي كه را حق ‏مدار و عدل‏ محور مي ‏داند، ليكن حق‏ مداري را در نظام دموكراسي(حکومت مردم بر مردم) محض و مردم ‏سالاري(همان) صرف مي ‏داند بر فرض كه تمام ‏هاي آنان و تمام ‏هاي آن‏ها باشد جريان شخصي يا نوعي اصلاً درباره آنان مطرح نيست، زيرا منجي جامعه است نه شخص تا گفته شود آن شخص، معين و موعود عيني است يا نوعي (مگر آنكه مهدويتِ نوعي طوري تفسير شود كه حكومت جمعي را هم شامل شود)، زيرا از سنخ نيست، پس انتظار عدل جهاني مستلزم مهدي موعود هرچند آن باشد . 🎁 حق‏م حور و عدل‏ مدار در حكومت مهدي(عج) ⏳ كسي كه را حق ‏محور مي‏داند و حق ‏مداري را در نظام حكومت ارزيابي مي ‏كند و اساس حكومت فردي وي را مي‏ داند كه با هماهنگ است نه رأي شخصي، چنين معتقدي مي ‏تواند وجود مبارك مهدي موعود را ‏_الجمله بپذيرد هرچند در شخصي يا نوعي بودن آن بايد نمايد. 🖌 اختلاف در (راه ها) حكومت فردي و جمعي با گفت وگوي ‏_ها ارزيابي مي ‏شود. ✨ در با گفتمان متعهدان به مكتب و باور كنندگان پيام ‏هاي طمأنينه ‏بخش رهبران ديني مطرح مي‏ گردد. به هر تقدير ارائه آراي متضارب در هر دو فلات(نظر) است. 🍄🍄🍄🍄🍄🍄🍄🍄 📚کتاب: (عج)موجود موعود 📬ایتا:https://eitaa.com/bourhan 📮سروش:http://sapp.ir/javadiamoli1 🗞وات ساپ:https://chat.whatsapp.com/CAYrOJatiFj21OhB8lua7i
بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ 📚تفسیر تسنیم 🧠استفاده برای 🎙علامه جوادی آملی 📖تفسیر سوره: حمد 💎آیه۳: (اَلْحَمْدُ لِلّهِ رَبِّ الْعالَمِين) 🎲ستايش هر ، در برابر هر ، در حقيقت و جز او سزاوار ستايش نيست. 🌻خداي سبحان (پرورش دهنده) هر «عالَم» است و آن را به سوي كمال سوق مي‏دهد و «عالَم» چيزي است كه به وسيله آن عِلْم حاصل شود (ما يُعْلَمُ به) و چون در جهان هستي نشانه خداوند است، پس هر موجودي در يك است و با خداي سبحان به سوي كمال خود پيش مي‏ رود. 🎯 اين كريمه (الحمد لله رب العالمین) تعبير از حمد خداست و با تبيين الوهيت(شایسته پرستیدن) و ربوبيّتِ(پرورش دهنده) خداوند، مفيد اختصاص حمد به اوست؛ خدايي كه همه كمالات را دارد و پروراننده همه چيز است (ربّ العالمين)، ستايش(الوهیت) است و چون ستايش در برابر بخششِ كمال و جمال است و اين نيز در انحصار خداست، پس حمد ويژه اوست و خداوند، (ستایش شونده) است. 🔮خداي سبحان نه تنها يگانه محمود، كه يگانه (ستایش کننده) نيز هست؛ زيرا حمد حقيقي بدون شناخت و همه كمالات و نعمتهاي او ميسور نيست و غير خدا چنين ندارد. 💎💎تفسير💎💎 🌧حمد: 🌈حمد در قدح و ذمّ، و به معناي ستايش در برابر و كار اختياري[پاورقی:مراد از كمال اختياري كمالي است كه فاعل به تحصيل كرده باشد؛ مانند علم، نه ‏آنچه به اضطرار براي او حاصل است؛ مانند كمالي كه از راه به او منتقل شده است] زيباست؛ خواه اثر آن كمال به نيز برسد يا نه و در صورت وصول به غير، خواه دريافت كننده همان شخص باشد يا او(حامد) و چه از صاحبان انديشه باشد يا از ذوي العقول(بدون اندیشه). 🛍حمد خداي سبحان نيز در برابر اسماي (صفات ثبوتی:علم و حیات و قدرت) يا (صفات سلبی:جهل و جسم و شریک) اوست؛ خواه اين أسماءْ كمالاتي باشد كه اثر آن به غير نيز ، همانند خالقيّت و رازقيّت يا به غير ، مانند تجرّد از ماده و ماهيّت و چه به لحاظ كلمات (هستی) او: (الحمد لله الذى خلق السماوات والأرض...سپاس مخصوص خدایی است که آسمانها و زمین را خلق کرد) و چه به لحاظ كلمات ‏_اش(تشریعی و تکلیفی): (الحمد لله الذي أنزل علي عبده الكتاب...سپاس خدایی را که بر بنده اش قرآن را نازل کرد). 🔦الفاظ «حمد»، «مدح»، «ثناء» و «شكر» گرچه از نظر معنا به هم نزديك است، ولي نيست و تفاوت دقيقي با يكديگر دارد؛ چنانكه در زبان فارسي نيز واژه «سپاس» كه معادل است با واژه «ستايش» كه معادل است، فرق دارد؛ گرچه مرادف مي‏شود. 🍄🍄🍄🍄🍄🍄🍄🍄🍄🍄 📚تفسیر تسنیم 📬ایتا:https://eitaa.com/bourhan 📮سروش:http://sapp.ir/javadiamoli1 🗞وات ساپ:https://chat.whatsapp.com/CAYrOJatiFj21OhB8lua7i
بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ 📚تفسیر تسنیم 🧠استفاده برای 🎙علامه جوادی آملی 📖تفسیر سوره: حمد 💎آیه۳: (اَلْحَمْدُ لِلّهِ رَبِّ الْعالَمِين) 🚨 فرق حمد و مدح: 🌈 مشهور اين است كه حمد و مدح است، همان گونه كه دو واژه مقابل اينها، (سرزنش) نيز همتا و همانند است، ولي اين دو واژه كه متفاوت دارد، داراي است و از اين رو از نظر كاربرد و مورد استعمال نيز يكسان نيست؛ تنها در برابر صاحب كمالي است كه داراي باشد، ولي كه در مقابل ذمّ است، درباره نيز به كار مي‏ رود؛ مثلاً، درباره -زيبا و مي ‏توان گفت ممدوح است، ولي نمي‏ توان گفت (ستایش شده) است: «يُقال مدحت اللؤلؤ علي صفائه ولا يقال حمدته علي صفائه... مروارید را برای صفاتش تحسین می کنند ولی حمد و سپاسش را نه». 🍥 ديگر حمد و مدح آن است كه حمد تنها در برابر كارهاي است، اما مدح درباره امور نيز به كار مي‏ رود؛ مثلا ً و در انسان با اين كه اختياري نيست قابل است، ولي قابل ، برخلاف و او كه ممدوح است و هم محمود. هر حمدي مدح است، اما چنين نيست كه هر مدحي حمد باشد. 🗯برخي گفته ‏اند: در ، «وصولِ اثرِ كمال محمود به » نهفته است و به اصطلاح حمد آن است كه نه تنها از فضايل، بلكه از (بخشش های بزرگ) نيز باشد، برخلاف مدح كه از اين جهت نيز است. اين سخن تام نيست؛ زيرا در قرآن كريم و برخي ادعيه، خداي سبحان بر كمالاتي كه اثر آن به ‏رسد نيز حمد شده است؛ مانند: اوّليت، آخريّت، تجرّد و...: (الحمد لله الذي لم يتّخذ ولداً ولم يكن له شريك في الملك ولم يكن له وليّ من الذُلّ...سپاس خدای راست که نه فرزندی دارد و نه در فرمانرواییش شریکی و نه به هنگام در ماندگی یار و یاوری). 🖌«الحمد لله الأوّل بلا أوّل كان قبله والآخر بلا آخر يكون بعده، الذى قصرت عن رؤيته أبصار الناظرين وعجزت عن نعته أوهام الواصفين.... خدایی را که اول است بدون اینکه قبلش اولی باشد و آخر است بدون اینکه آخری بعد از او باشد، او کسی است که چشم نظارت کننده ها از رویتش بی نصیب و عاجزند بر ستایشش خیال های توصیف کنندگان» و است كه بي ‏آغاز بودن در اوّليت و بي ‏انجام بودن در آخريّت، تجرّد، نداشتن فرزند و وليّ و شريك و مانند آن از كه آن به برسد. 🌻برخي نيز گفته ‏اند: تنها در _به_حق به كار مي ‏رود، اما مدح در ستايش هاي نيز به كار مي ‏رود؛ مانند: «أُحثُوا فى وجوه المدّاحين التراب...در روی ، خاک بریزید». اين فرق نيز تامّ نيست؛ زيرا حمد در مورد ستايش نيز به كار رفته است؛ مانند: (ويحبّون أن بما لم يفعلوا...بعضی دوست دارند بخاطر کاری که انجام نداده اند شوند) ، «واُبتلي بحمد من أعطانى...و مُبتلا گردم به کسی که به من عطایی کند». 🍄🍄🍄🍄🍄🍄🍄🍄🍄🍄 📚تفسیر تسنیم 📬ایتا:https://eitaa.com/bourhan 📮سروش:http://sapp.ir/javadiamoli1 🗞وات ساپ:https://chat.whatsapp.com/CAYrOJatiFj21OhB8lua7i
بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ 📚تفسیر تسنیم 🧠استفاده برای 🎙علامه جوادی آملی 📖تفسیر سوره: حمد 💎آیه۲: (اَلْحَمْدُ لِلّهِ رَبِّ الْعالَمِين) 🔍فرق حمد و شكر: 🎲 كه در مقابل كفران است به معناي در برابر كاري است كه اثر آن به برسد و دريافت ‏كننده اثر نيز همان شخص (موجودات) باشد و به عبارتي ديگر: شكر، سپاس بر است كه از منعم به شاكر مي ‏رسد، نه بر كمالاتي كه اثرش به ديگران نمي ‏رسد يا به غير شاكر مي ‏رسد. 🔔 بنابراين در ، هم وصول اثر به نقش دارد و هم و ؛ در صورتي كه هيچ يك از اين در مطرح نيست و از اين رو شكر از دو جهت اخصّ از حمد است و هر شكري حمد است، ولي چنين نيست كه هر حمدي شكر باشد. 🔆آنچه در ميان حمد و شكر گفته شد، ويژگي هايي است كه اهل لغت براي فرق‏ گذاري ميان اين دو واژه گفته ‏اند؛ اما با عنايت به واژه بايد گفت: وصول اثر نعمت و كمال به ، شكر نيست وگرنه اطلاق شاكر بر خداي سبحان خواهد بود. 🌙توضيح اين كه، گاهي به برخي از اسماي حق اسناد داده مي ‏شود و مراد از آن اسماي الهي در يكديگر است. در اين صورت قيد «وصول اثر به غير» مي‏ تواند در شكر داشته باشد؛ اما اگر شاكر بودن به «ذات» كه كامل محض و غني صرف است اسناد داده شد، وصول اثر نقشي در ندارد؛ زيرا ذات خداي سبحان نه تنها به خود نيازمند و از او متأثر نيست، كه به نيز نيازمند نيست و از خود نيز اثر نمي ‏پذيرد. 🕯 او است، نه مستغني(طلب کننده بی نیازی) و خودكفا، تا با فيض خود نياز خويش را تأمين كند: «الهى تقدّس رضاك أن تكون له علة منك فكيف تكون له علة منّى...خدایا! رضای تو بالاتر از آناست که برای آن ایجاد کنی با این وجود ، چگونه ممکن است علت رضای تو باشد. ⭐️ الهى أنت الغنىّ بذاتك أن يصل إليك النفع منك فكيف لاتكون غنيّاً عنّى...الهی تو بی نیاز تر از آن هستی که سودی از خود تو به تو برسد، چه برسد که سودی از من به تو برسد »[دعاي عرفه]. 📣بنابراين، «وصول اثر به غير» ويژگي از مصاديق شكر است و نه گوهر شكر و اگر در تعريف شكر مطرح مي‏ شود از باب «زيادت حدّ برمحدود» است. 🔊حاصل اين كه، براساس اين تحليل در حمد و شكر بايد گفت: اگر مقصود امتياز حمد از شكر در مورد موجودهاي امكاني باشد، فرق آن است كه در حمد، اثر كمال محمود به حامد ، ولي در وصول اثر مشكور به شاكر و اگر مقصود اعم از موارد وجوب و امكان باشد به طوري كه شاكر بودن هم منظور باشد، شايد از اين جهت، شكر به لحاظ حمد باشد، . 🍄🍄🍄🍄🍄🍄🍄🍄🍄🍄 📚تفسیر تسنیم 📬ایتا:https://eitaa.com/bourhan 📮سروش:http://sapp.ir/javadiamoli1 🗞وات ساپ:https://chat.whatsapp.com/CAYrOJatiFj21OhB8lua7i
بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ 📚تفسیر تسنیم 🧠استفاده برای 🎙علامه جوادی آملی 📖تفسیر سوره: حمد 💎آیه۲: (اَلْحَمْدُ لِلّهِ رَبِّ الْعالَمِين) 🦋عالمين: اين كلمه جمع «عالَم» است و غالباً الفاظي كه بر وزن «فاعَل» است، بر دلالت مي ‏كند؛ مانند: خاتَم، طابَع و قالَب كه به معناي «ما يُخْتَمُ به»، «ما يُطْبَعُ به» و «ما يُقْلَبُ به» است. عالَم نيز به معناي «مايُعْلَم به» است. 🔔 يعني به وسيله آن حاصل مي ‏شود و سرّ تسميه عالَم بدين نام آن است كه هر «عالَمي» خداي سبحان است و به آن علم به خداوند حاصل مي‏ شود و چون در نظام هستي هر موجودي از موجوداتْ آيت و نشانه خداوند است و هر ‏اي از ذرات هستي علامتِ آن ذات اقدس است، است. ‌ 🏵 و بر اين اساس درباره اطلاق عالَم بر يا بر مجموع ه‏اي خاص از موجودات بايد گفت: اگر «مجموع» (افزون بر جميع واحدهاي آن)، وجود باشد، اطلاق عالم بر آن است و آن نيز مانند هر يك از واحدهايش يك عالَم است و تحت تدبير «ربّ العالمين» خواهد بود و امّا اگر وجود باشد، اطلاق عالَم بر مجموع اشيا يا مجموع ه‏اي خاص از اشيا، است و تنها اطلاق عالم بر هر يك از حقيقت خواهد بود. 🐚عالَم و عَلامت همان كلمه (اسم خاص) است كه در كلمه اوّل بعد از حرف «عين» الفي به آن افزوده شده و در واژه دوم الفي بعد از حرف لام آمده و به تاء مختوم شده است. ☄ هم بر موجودات اطلاق مي‏ شود، مانند: «عالَم وجود» و هم بر ماسوي الله؛ مانند: «حدوث عالَم» و «فناي عالَم» و هم بر هر از انواع موجودات؛ مانند: «عالَم جماد» و «عالَم انسان» و هم بر هر از اصناف؛ مانند: «عالَم عرب» و «عالَم غير عرب». 🌴كلمه «العالمين» شامل پيش از دنيا، عالم دنيا و عوالم پس از دنيا (برزخ و قيامت) و عالم انسان، عالم فرشتگان و ساير عوالم هستي خواهد شد. 🍥كلمه «عالمين» در قرآن كريم گاهي به معناي همه است؛ مانند: (إن أوّل بيتٍ وضع للناس للذي ببكة مباركاً وهديً ...نخستین خانه ای که برای(عبادت)مردم نهاده شد،همان است که در مکه است و سبب هدایت است برای )، (ليكون نذيراً... تا برای بیم دهنده باشد )، (ما سبقكم بها من أحدٍ من ...که پیش از شما هیچ یک از آن را انجام نداده اند). 🗯وگاهي به معناي همه است؛ مانند: (قال فرعون وماربّ العالمين قال ربّ السماوات والأرض ومابينهما...فرعون:پروردگار جهانیان کیست؟موسی:همان آسمان ها و زمین و آنچه در آن دو است.... ربّكم وربّ آباءكم الأوّلين ...پروردگار پدران شما... ربّ المشرق والمغرب وما بينهما إن كنتم تعقلون...پروردگار و آنچه بین آن دوست اگر اندیشه می کنید). 🔮مراد از كلمه «عالَمين» در آيه حمد است، نه خصوص جوامع انساني كه با قرينه هدايت يا انذار در آيه ( إن أوّل بيتٍ وضع للناس للذي ببكة مباركاً وهديً للعالمين)، (ليكون للعالمين نذيراً) اراده شده است؛ از اين رو معادل فارسي «عالمين»، است، نه «جهانيان». 🖌تذكّر: كلمه «جهان ها» نيز معادل مناسبي براي واژه عالمين نيست؛ زيرا واژه عالَم، چنانكه گذشت، به معناي است؛ در حالي كه واژه جهان به معناي «جهنده» است و اطلاق آن بر عالم، بر اثر اشتمال عالَم بر است و از اين رو بايد گفت اطلاق واژه «جهان» بر عوالمي كه در آن نشاني از حركت و جهش نيست، نادرست است. 🍄🍄🍄🍄🍄🍄🍄🍄🍄🍄 📚تفسیر تسنیم 📬ایتا:https://eitaa.com/bourhan 📮سروش:http://sapp.ir/javadiamoli1 🗞وات ساپ:https://chat.whatsapp.com/CAYrOJatiFj21OhB8lua7i
بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ 📚تفسیر تسنیم 🧠استفاده برای 🎙علامه جوادی آملی 📖تفسیر سوره: حمد 💎آیه۲: (اَلْحَمْدُ لِلّهِ رَبِّ الْعالَمِين) 🌹«لام» در «الحمد»: 🥀براي (همه حمدها) يا است و مفادش آن است كه از و براي واقع شود، در واقع است و جز او هيچ كس مالك حمد نيست. 🔊 بنابراين، او و محمود صرف است. ⚡️احتمال ديگر در آن است كه براي باشد و مراد از حمدِ معهود، است كه خداي سبحان از دارد. 🍁«لام» در «لله»: 🍂يا براي است و يا . خداوند هر حمدي است، يا هر حمدي اوست. 🌳«ربّ»: 🌾ربوبيّت، شي‏ء به سمت آن است و ربّ كسي است كه شأن او سوق دادن اشيا به سوي كمال و آن ها باشد و اين صفت به صورتي در او باشد. 🕊مفاهيمي همچون: مالكيّت، مصاحبت، سيادت، قيمومت، ملازمت، تداوم بخشيدن، برآوردن حاجت، تعليم يا تغذيه، همه از لوازم و آثار و هر يك در موردي و به اقتضاي موارد است و هر يك مصداقي از مصاديق متفاوت است، نه معناي آن و اخذ هر كدام از آن ها در معناي ربّ از باب زيادت، حدّ (به معناي عام) بر محدود، و نشانه اين زيادت آن است كه در سوره «ناس» كلمه «مَلِك» وكلمه «إله» هر دو بعد از كلمه ذكر شده است. 🎄 و اگر تعبير مفهوم را به همراه داشت، لازم نبود كه (مَلِك الناس إله النّاس) جداگانه ذكر شود، و چون معناي با معناي در عين ، نيست، از اين رو نكته مزبور به عنوان شاهد ياد شد. ⛳️كلمه «ربّ» بدون و به طور ، جز بر ذات مقدس خداوند اطلاق شود، ولي به صورت مضاف و مقيّد بر غير خداوند نيز اطلاق مي‏ شود؛ مانند: «ربّ الدار» و «ربّ الإبل» و اگر كلمه «ارباب» به طور جمع استعمال شده است، مانند: (أَأَربابٌ متفرّقون خیرٌ...آیا معبودان متعدد بهتر است!) به لحاظ باورهاي (بُت های واسطه) است وگرنه در جهان هستي از يك ربّ نيست. 🖌تذكّر: در از «ربّ» نبايد به جاي «تربيب»، «تربيت» به كار برد؛ زيرا «ربّ» از نظر صرفي مضاعف و مربّي ناقص واوي است و مربّي از ريشه «ربو» به معناي است. 🍄🍄🍄🍄🍄🍄🍄🍄🍄🍄 📚تفسیر تسنیم 📬ایتا:https://eitaa.com/bourhan 📮سروش:http://sapp.ir/javadiamoli1 🗞وات ساپ:https://chat.whatsapp.com/CAYrOJatiFj21OhB8lua7i
بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ 📚تفسیر تسنیم 🧠استفاده برای 🎙علامه جوادی آملی 📖تفسیر سوره: حمد 💎آیه۲: (اَلْحَمْدُ لِلّهِ رَبِّ الْعالَمِين) 💢اختصاص حمد به خداي سبحان ⛳️قرآن كريم عوالم هستي امكاني را مخلوق خداوند سبحان مي ‏داند و همه را نيكو و زيبا مي‏ شمارد: (قل الله خالق كلّ شي‏ء...بگو خداوند خالق همه چیز است)، (الّذي أحسن كلّ شي‏ء خلقه...همان کسی که به بهترین نحو همه چیز را خلق کرد). 🍥 بنابراين، هر چه مصداق «شي‏ء» است، يعني سراسر عوالم وجود امكاني، نيكو و زيباست و چون حمد در برابر كمال، جمال و نعمت بخشي است، پس حمد [و له الحمد فی الاولی و الآخره... در دنیا و آخرت ستایش برای اوست] از آنِ خداست: (الحمد لله) و هيچ كس حمد نيست. ☂ (اسباب) نيز فيض الهي است ولی سلسله فيض، تنها ذات اقدس الهي است. ☀️آيه كريمه (الحمد لله ربّ العالمين) مشتمل بر بر اثبات و اختصاص حمد براي خداي سبحان است: ❄️برهان اول كه از نام مقدّس «الله» استفاده مي ‏شود اين است كه: جامع همه كمالات وجودي است (ذات مستجمع جميع كمالات) و چون در برابر بوده و هر كاملي است، پس سبحان است. آيه كريمه (الحمدلله...) با تعليق حكم بر وصف كه مشعر به عليّت است مفيد چنين برهاني است. ✨توضيح اين كه، اگر گفته مي ‏شد: «الحمد له» (حمد براي اوست) مدعايي بود كه به همراه و برهان مي‏ طلبيد و برهانش نيز اين بود كه خداوند سبحان بر اثر كمالاتش شايسته حمد است. 🌾 اما در «الحمد لله» حكم (ثبوت حمد) بر وصف (الله) شده كه ، خودْ را به همراه دارد و در مواردي كه متعَلّق حكم، خودْ دربردارنده سبب و علت ثبوت محمول براي موضوع باشد، نياز به ؛ همان طور كه در جمله «الجنّة للمطيعين...بهشت فقط برای اطاعت کنندگان است» و «النّار للملحدين...آتش برای بی دینان» (اطاعت و اِلحاد) بيانگر ثبوت بهشت براي اهل طاعت و آتش براي ملحدان است. 🌺در «الحمد لله» نيز كمال كه سبب ثبوت و اختصاص حمد است در موضوع (الله) قرار دارد. 🍂برهان دوم: كه آن خداي سبحان است و از تعبير (ربّ العالمين) استفاده مي ‏شود، بدين تقرير است: سراسر عوالم هستي امكاني است و هيچ در ربوبيّت ندارد (واز اين رو كلمه «عالمين» به صورت جمع آمده است) و چون حمد در برابر نعمتِ (سوق دادن هر موجود به كمال لايق آن) است، ذات اقدس اوست و هيچ شريكي در حمد ندارد. 🍀از اين رو در بحث ادبي گذشت كه «الف و لام» در كلمه «الحمد» براي و يا است ومفادش اين است كه هر حمدي از هر حامدي براي هر محمودي در واقع حمد خداست. 🐝براهيني چند بر و حمد به خداي سبحان اقامه شده است كه برخي از آن ها در بخش «لطايف و اشارات» اين آيه بيان مي‏ شود. 🍄🍄🍄🍄🍄🍄🍄🍄🍄🍄 📚تفسیر تسنیم 📬ایتا:https://eitaa.com/bourhan 📮سروش:http://sapp.ir/javadiamoli1 🗞وات ساپ:https://chat.whatsapp.com/CAYrOJatiFj21OhB8lua7i