eitaa logo
برگزیده اشعار مداحی
233 دنبال‌کننده
91 عکس
102 ویدیو
19 فایل
با سلام خدمت همه ی عزیزان، با نظرات وپیشنهادات سازنده ی خود، حقیر را یاری فرمایید @MA1313
مشاهده در ایتا
دانلود
▪️شِکوه بر درگه خدا داری ناله وامحمّدا داری *رسول خدا خیلی در بین ما غریبه…* ▪️شهر احمد، کجاست احمدِ تو ▪️از چه خاموش شد محمّد تو ▪️ای جهانِ وجود، هستت رفت خاتم الانبیا زدستت رفت ▪️گرد غم بر فلک نشست، نشست پشت شیر خدا شکست، شکست ▪️گرد غربت مدینه را به سر است از مدینه، علی غریب تر است ▪️او که بار بلای امّت برد او که پا بر نجات خلق فشرد *پیغمبر چقدر برای ما زحمت کشید…* ▪️جگرش را زطعنه چنگ زدند به جبینش زکینه سنگ زدند *یه روزیم به پیشانی پسرش سنگ زدند…* ▪️بارها امّت ستم گستر بر سرش ریختند خاکستر ▪️بر قدم هاش خار افشاندند کاذبش گفته ساحرش خواندند ▪️چون پدر با عدو تکلّم کرد با لب غرق خون تبسّم کرد ▪️بارها جان خویش داد زدست تا که گردد بشر خدای پرست ▪️وقت رفتن نخواست از امّت اجر، الاّ مودّت عترت * “قل لا اسئلکم علیه اجرا الا الموده فی القربی…” 🏴آقا خوب حقت رو ادا کردن… امشب برای پیغمبر گریه کن؛ روز قیامت جلو حضرت زهرا شرمنده نشیما! بگیم دورامون رو زدیم همه جا رفتیم برای پیغمبری که اینقدر برای ما زحمت کشید هیچ کاری نکردیم. ▪️بعد عمری خون دل حقت ادا شد یا محمد ▪️آیه های کوثرت از هم جدا شد… چطور حقش رو ادا کردند؟ ابن سعد در طبقات الکبری نوشته: راوی میگه ابن عباس رو دیدم گریه میکرد؛ گفتم چرا گریه میکنی؟ خودم بودم پیغمبر فرمود: “ایتونی بالکتف و الدوات” بیاید براتون وصیت کنم “اَکتُب لکم کتابا لا تضلوا بعدی” بعداز من گمراه نمیشید؛ چی گفتن؟ “انما یهجر رسول الله” ان الرجل لیهجر جز کفر محض نیست این جنگ با کتاب خدای پیمبر است ← متن روضه پیامبر اکرم (ص) → “و ما ینطق عن الهوی؛ان هو الا وحی یوحی” گفتند پیغمبر داره هذیون میگه. ▪️آن کس که داد نسبت هذیان به مصطفی ▪️از کینه اش به صورت زهرا نشانه بود ▪️با آن همه سفارش پیغمبر خدا پاداش دوستی علی تازیانه است ▪️یارب مغیره مادر ما را چگونه زد؟! کز جای تازیانه ی او خون روانه بود ▪️در مجلس معاویه ملعون امام حسن بود، دونه دونه اینا رو مورد خطاب قرار داد؛ رو کرد به مغیره بن شعبه، فرمود: “اما انت یا مغیرة بن شعبه انت ضربتَ فاطمةَ” تو مگر فاطمه رو نزدی “حتی اَدمَیتَها” تا اینکه بدنش خون آلود شد…* ▪️روح پاکش ز تن چو گشت رها باز گردید دست توطئه ها ▪️بود روی زمین جنازه او که شکستند عهد تازه او ▪️منکر آیه شریفه شدند بانی فتنه سقیفه شدند https://eitaa.com/joinchat/2694185328C48edbf6695
•-----🖤═✾🌺✾═🖤-----• ▪️ماه صفر برفت و عزای مصطفی شد ▪️مسموم زهر کینه امام مجتبی شد ▪️مدینه شور و شین است ▪️خونین دلِ حسین است ▪️گرم عزا ملائک در سوگ مصطفایند ▪️ارض و سما به گریه از داغ مجتبایند 🌴مدینه شور و شین است 🌴خونین دلِ حسین است ▪️باشد حسین پریشان از رحلت پیمبر ▪️اشک عزا بریزد در ماتم برادر ▪️مدینه شور و شین است ▪️خونین دلِ حسین است ▪️زهر جفا به قلب پک حسن اثر کرد ▪️جاری ز جنجرش خون با پاره ی جگر کرد ▪️مدینه شور و شین است ▪️خونین دلِ حسین است ▪️دشمن نهاده با تیر بر پیکرش نشانه ▪️از قلب خواهرانش آتش کشد زبانه 🌴مدینه شور و شین است 🌴خونین دلِ حسین است نوحه رحلت پیامبر و شهادت امام حسن لحظه های آخر پیغمبر است 🏴 بی رمق افتاده بین بستر است 🏴 ▪️ فاطمه دارد به بابایش نگاه ▪️اشک می ریزد غمین ومضطر است ▪️سخت نالان است وبیتابی کند ▪️گرم دلداری زهرا حیدر است ▪️جان پیغمبر بود مولا علی ▪️مونسش در لحظه های آخراست ▪️با علی گوید وصیتهای خویش ▪️بی علی راه نبوت ابتر است ▪️ای علی،جان تو جان فاطمه ▪️این امانت دست تو چون گوهر است ▪️مطلبی دارم علی جان گوش کن ▪️مطلبی که بهر تو دردآور است ▪️فاش می بینم که بعد من علی ▪️غاصب حق تو اینجا رهبراست ▪️همسرت زهرا شود حامی تو ▪️خطبه خوانان زمان را سرور است ▪️هرچه زهرا می زند فریاد لیک ▪️قلبها سنگ است وهر گوشی کر است ▪️آید آنروزی که زهرا را زنند ▪️صورتش همچون گل نیلوفر است ▪️آید آنروزی که در بندت کنند ▪️فاطمه افتاده در پشت در است ▪️آید آنروزی که محسن را کشند ▪️شرمگین از روی همسر شوهر است ▪️آید آنروزی که بی زهرا شوی ▪️زینبت نالان زبهر مادر است ▪️صبر می خواهم برایت از خدا ▪️روزگاری را که بس رنج آور است   •-----🖤═✾🌺✾═🖤-----• https://eitaa.com/joinchat/2694185328C48edbf6695 ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
‍ ⚫️روضه جانسوز_تنور خولی و کوفه اسارت خاندان اهل بیت علیهم السلام _حاج محمود کریمی⚫️ 😭😭😭 روضه برات بخونم،زن خولی میگه دیدم از تنور خانه نور به آسمان بلند ...." وارد مطبخ شدم ، دیدم چهار زن مجلله، دور تنور نشستن،سر حسین تو تنوره ...." یکی میگه حسین جان ، مادرت حوا به فدای تو،یکی میگه حسین .... هاجر فدای تو،یکی میگه مریم فدای تو ... یکی میگه آسیه فدای تو" همه داشتن گریه می کردن" یه وقت دیدم یه هودجی از آسمان پایین آمد،پایین آمد،پایین آمد" این چهار بانوی بهشتی بلند شدن،رفتن کمک کردن از این هودج یه خانم قد خمیده ای را آوردن ...." خمیده خمیده این بانو آمد کنار تنور ..." نشست ؛ سر در تنور کرد " هی صدا میزد مادرت برات بمیره حسین ..... '" این بازدید اون دیدار هایی که نیمه شب حسین میرفت سر قبر مادرش ...." مادرم شبا بازدیدشو پس میداد ..." اولین بازدید شب یازدهم محرم بود" خانم زینب کنار بدن پاره پاره ....." زبان گرفته ...." مجلس عزا گرفته ..... یه وقت دیدن هم نوا و هم ناله پیدا شد ...." خوب که دقت کرد دید صدای ناله ی مادرش فاطمه ست ...." هی صدا میزنه غریب مادر
😭به سمت گودال از خیمه دویدم من 😭شمر جلوتر بود دیر رسیدم من 😭سر تو دعوا بود ناله کشیدم من 😭سرتو رو بردن دیر رسیدم من ✅همهٔ اینها یه طرف حسین جان 😭من که ز آغاز عمر با تو نکردم سفر 😭خیز و ببین یا اخا با که سفر می کنم 🔺 حسین جان من همون زینبم، من همونی ام که وقتی می خواستیم بریم زیارت آقا رسول الله، زیارت مادرم زهرا، امیرالمومنین جلو حسن حسین طرف ابالفضل دست به قبضهٔ شمشیر پشت سر، سایه زینبم کسی نتونست ببینه 🔺حالا بیا ببین دور تا دورمو کی گرفته، یه طرف شمر، یه طرف خولی، یه طرف سنان 👌 آبروی دو عالم.... 😭به گوشهٔ گودال مادر و دیدم من 😭که رفته بود از حال دیر رسیدم من 😭صدا زدی من رو خودم شنیدم وای 😭صدای رگهات بود دیر رسیدم من 😭سرتو رو بردن دیر رسیدم من 😭عمامه تو بردن دیر رسیدم من 😭افتان و خیزانُ نفس بریدم من 😭پیراهنُ بردن دیر رسیدم من 😭با بوسه از رگهات به خون طپیدم من 😭میان خاک و خون دیر رسیدم من 👌آبروی دو عالم.... حسین جان ای.. آبروی دو عالم... تماشا کن ای دلاور زینب... عدو برده معجر از سر زینب... ای برادر زینب.. حسین جان ای آبروی دو عالم.... التماس کن آبرو بخر... آبروی دو عالم..... برای در همی حسین یه عده کُشتنت دیدم که پاره پاره شد تموم پیراهنت نشد که نیزه ها رو در بیارم از تنت نگاهمه به علقمه، کجاست برادرم ببینه دست به دست داره میگرده معجرم آبروی دو عالم...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🏴🌴ایا اسب غرق اندر خون ذوالجناح امروز از چه گریانی ایا اسب غرق اندر خون ذوالجناح امروز از چه گریانی ز چشمانت اشک می ریزد مضطرب حال و دل پریشانی ایا اسب غرق اندر خون ذوالجناح امروز از چه گریانی چرا رویت خاک آلوده کاکل و مویت پر ز خون گشته گسسته از هم کمربندت زین زرینت واژگون گشته زنم بوسه بر سر و رویت مرکب سالار شهیدانی ایا اسب غرق اندر خون ذوالجناح امروز از چه گریانی چرا امروز کاکل یالت ای فرس از خون جمله رنگین است چرا جاری ای دل افسرده از دو چشمانت اشک خونین است بگو با من ای زبان بسته از برای چیست اشک ریزانی ایا اسب غرق اندر خون ذوالجناح امروز از چه گریانی چرا جسمت زخمها دارد پیکرت یکسر تیر باران است چو مرغی که پر برآورده جمله اعضایت تیر باران است ز احوال سبط پیغمبر ای فرس برگو آنچه می دانی ایا اسب غرق اندر خون ذوالجناح امروز از چه گریانی بیا مرکب کاکلت بوسم عنبر افشانم من به روی تو که می آید بوی مولایم از سراپای و روی موی تو سراسیمه آمدی خیمه تا که زینب را دل بسوزانی ایا اسب غرق اندر خون ذوالجناح امروز از چه گریانی https://eitaa.com/joinchat/2694185328C48edbf669 🏴🌴سوی خیمه باز برگشتی گویی ای زینب خاک بر سر کن اسیری را باش آماده ناله از داغ شش برادر کن فدایت ای اسب بی صاحب کاین چنین داری شور و افغانی ایا اسب غرق اندر خون ذوالجناح امروز از چه گریانی ایا اسب باوفا برگو نوگل زهرا را کجا بردی نیاوردی از چه رو او را سرور ما را تو کجا بردی یقین رفته صاحبت از دست کین چنین زار و مات و حیرانی ایا اسب غرق اندر خون ذوالجناح امروز از چه گریانی سرت را ای نازنین مرکب از چه با حسرت افکنی پایین مگر داری تو خجالت از روی اطفال مضطر و غمگین حسین آیا اندر این صحرا با لب عطشان گشته قربانی ایا اسب غرق اندر خون ذوالجناح امروز از چه گریانی فرس برگو در کجا دیدی از فراز تو بر زمین افتاد که تو سر را بر زمین کوبی می کشی هر دم ناله و فریاد رکابت را بوسم ای مرکب چون عزادار آن سلیمانی ایا اسب غرق اندر خون ذوالجناح امروز از چه گریانی بگو آیا کوفیان از کین تشنه لب کشتند مهر ایمان را و یا دادند آن ستمکاران قطره آبی تازه مهمان را بود پیدا زاشک چشمانت تشنه شد مقتول نور یزدانی ایا اسب غرق اندر خون ذوالجناح امروز از چه گریانی نمی گفتند این حسین باشد زیب آغوش و دوش پیغمبر نگفتند این تشنه لب باشد نوگل زهرا حجت داور نبود آیا اندر این لشکر یک نفر انسان یا مسلمانی ایا اسب غرق اندر خون ذوالجناح امروز از چه گریانی ایا اسب غرق اندر خون ذوالجناح امروز از چه گریانی شاعر: حاج حبیب الله معلمی 🏴🖤🏴🖤🏴🖤🏴🖤 🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴 https://eitaa.com/joinchat/2694185328C48edbf6695
🕊﷽🕊 💔 💔 3 ✨اول به مدینه مصطفی را صلوات ✨دوّم به شه نجف سلامی بکنیم ✨رُخسار علی شیر خدا را صلوات ✨زهرا که ندانیم کجا تربت اوست ✨یاد آور بهترین نسا را صلوات ✨از ما همه بر امام مسموم سلام ✨مظلوم امام مجتبی را صلوات ✨مظلوم دگر امام در خون خفته ✨افتاده به خاک کربلا را صلوات (دعای فرج) این دل همـاره دارد حال و هوای زینب امروز دلم گرفته از غصه های زینب از بین آتــــــش و دود آید صدای زینب 🍂منــــــم گـدای زینب 🍂جانم فدای زینب3 از کربلا به کوفه از شهر کوفه تا شام  بگذشت تـــــــازیانه پا جای پای زینب 🍂جــانم فدای زینب من خاک پای زینب منم گـــــــدای زینب 🍂جانم فدای زینب پیــــــــراهن حسینش از او جدا مسازید این تحفه یــــادگاری مانده برای زینب 🍂 جانم فــدای زینب.. ⬅️قربون غصه‌های دلت برم بی‌بی جان. وقتی خانم زینب کبری به دنیا اومد،جبرئیل نازل شد،، یا رسول اسمش رو زینب بزار.. یه وقت پیغمیر دید جبرئیل داره گریه میکنه. صدا زد جیرئیل چرا داری گریه میکنی.. صدا زد یا رسول الله برا مصیبت های دل زینب گریه میکنم.. آخه از آغاز زندگیش تا پایان عمرش مصیبت های زیادی رو میبینه.. هر روضه ای رو بخونی نام بی‌بی زینب میاد.. ⬅️بعد رحلت پیغمبر،، کنار بستر مادر زینبه.. داغ مادر میبینه..کنار بستر بابا زینبه..داغ بابا میبینه.. کنار بستر داداش حسن، زینبه.. پاره های جگر برادر حسنُ میبینه.. توو گودی قتلگاه زینبه.. علقمه زینبه.. اسیری زینبه.. خرابه شام زینبه.. 🖤(آخ میون همه دلها امان از دل زینب2)2 ⬅️ من بمیرم برای خانمی که4 سال بیشتر نداشت داغ مادر دید. اسما میگه، دیدم خانم فاطمه زهرا زینبُ صدا زد.. فرمود زینبم مادر.. مادر برات وصیتی دارم . کجای عالم دیدی یه مادر 18ساله،، به دختر 4 ساله وصیت کنه زینب جان. روزی میاد روز عاشورا.. مادر من نیستم کربلا، برا حسینم مادری کنم.. روز عاشورا وقتی اومد کهنه پیراهن طلب کرد.. زینیم،،عوض من زیر گلوی حسینمو ببوس.. (دشتی) 🖤(آخ میون همه دلها امون از دل زینب3) ⬅️روضه برات بخونمو التماس دعا هنده اومد پیش یزید گفت من نذر دارم نون و خرما صدقه بدم، باید ببرم به اسرا بدم. یزید میدونست اسرا کیا هستند،، گفت اگه میخوای بری باشه اما خودتو زینت کن.. تاج بزار.. رو تخت سربازا ببرنت. خودش رو زینت کرد سربازا رو تخت بردنش. همچنین که رسید بچه‌های حسین دارند می‌بینند دیدن یه زنی وارد شد شروع کرد به نان و خرما دادن.. این بچه ها هم تشنه.گرسنه. ⚫️ یه وقت سکینه دوید بچه‌ها عمه ام زینب میگه صدقه بر ما حرامه.. نان و خرماها رو از دهن بچه ها کشید بیرون زن یزید گفت.. تا اونجا که من میدونم صدقه فقط بر اولاد پیغمبر حرامه.. کی این حرفُ میزنه.. یه نگاه کرد دید یه خانم قد خمیده کنج خرابه است.. اومد کنار بی‌بی زینب نشست.. 🔘گفت خانم جان مگه شما کی هستید.. این دختر خانم میگه صدقه بر ما حرامه... بی‌بی یه نگا به هنده کرد، خانم اول بگو ببینم نذرت چیه؟؟ ⏪گفت من مریض بودم،، کسی به مادرم گفت اگه میخوای دخترت شفا بگیره،، برو تو کوچه های بنی هاشم،،خونه علی و فاطمه،، یه دختر داره زینبه،، یه پسر داره حسینه،، یه پسر داره حسنه،، بگو حسین براش دعا کنه.. خانم جان حسین برام دعا کرد.. خدا شفام داد،، مادرم منو گذاشت اونجا، کنیز خونه زینب شدم. اما یه مدتیه من از خانمم دور شدم.. ازدواج کردم از خانم دورم، هر اسیری که میاد اینجا نون و صدقه میدم که خدا خانومم رو یه بار دیگه به من نشون بده.. ⏪تا اینو گفت اشک چشم بی بی زینب آمد.. (سوز/اوج)هنده نذرت قبول باشه من زینبم.. یه وقت صدا زد خانم نه..شما زینب من نیستی. بی‌بی گفت این همه نشونی دادم چرا میگی من زینب نیستم. امروز برا زینب بلند بلند گریه کن. برا دردای دل زینب گریه کن.. برا غربتش گریه کن.. برا مظلومیت بی‌بی ناله بزن (بگمو التماس دعا) صدا زد خانم،، زینبی که من میشناختم یه نشونی داشت،، بگم؟ (دشتی) 🖤اگر تو زینبی کوپس حسینت (کوحسینت) 🖤اگر تو زینبی کوپس حسینت 🖤 اگر تو زینبی کو نور عینت بی‌بی قرمود هتده سرتو بیار بالا ⬛️ سری به نیزه بلند است در برابر زینب ⬛️خدا کند که نباشد سر برادر زینب (صدا زد چی تو زینبی؟) میگه هنده تاجُ برداشت زد زمین. این خانمم زینبه.. یه وقت بی‌بی فرمود آخ هنده جات خالی بود کربلا. 🔘او می‌دوید و من می‌دویدم 🔘او سوی مقتل من سوی قاتل 🔘او می‌نشست و من می‌نشستم 🔘او روی سینه من در مقابل 🔘او می‌کشید و من می‌کشیدم 🔘او از کمر تیغ من آه از دل 🔘او می‌برید و من می‌بریدم 🔘او ازحسین سر من از حسین دل ▪️دستتو بیار بالا بزا حضرت زهرا س این دستای خالی رو ببینه 3مرتبه بگو یا حسیــــن
‌⚫️روضه جانسوز_ماجرای ام حبیبه و اسارت خاندان اهل بیت علیهم السلام _حاج مجید سبزعلی⚫️ ➖⚫️➖➖⚫️➖⚫️➖⚫️➖⚫️➖⚫️ السَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللَّهِ وَ عَلَی الاَْرْواحِ الَّتی حَلَّتْ بِفِناَّئِکَ عَلَیْکَ مِنّی سَلامُ اللَّهِ اَبَداً ما بَقیتُ وَ بَقِیَ اللَّیْلُ وَ النَّهارُ وَ لاجَعَلَهُ اللَّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّی لِزِیارَتِکُمْ اَلسَّلامُ عَلَی الْحُسَیْنِ وَ وَ عَلی عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَ عَلی اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَ عَلی اَصْحابِ الْحُسَیْنِ السلام علیک یا اخیک الشهید ابوالفضل العباس " نام زینب در شئون زندگی گل می کند در دل عشاق ایجاد تحول می کند مهدی زهرا که خود رمز توسل با خداست در مقام ذکر با زینب توسل می کند بالا نرفت آنکه به پای تو پا نشد آقا نشد هرآنکه گدای شما نشد مقصود از تکلم طور از تو گفتن است موسی نشد هر آنکه کلیم شما نشد روز ازل برای گلوی تو هیچ کس غیر از خدای عز و جل خونبها نشد در خلقتش زمین و مکانهای محترم بسیار آفرید ولی کربلا نشد .... ما گندم رسیده ی شهر ری توایم شکر خدا که نان تو از من جدا نشد یک گوشه می رویم و فقط گریه می کنیم حالا که کربلای تو روزی ما نشد *داداش* داغ تو اعظم است تحمل نمی شود در حیرتم چگونه قد نیزه تا نشد شاعر:علی اکبر لطیفیان ایام شهادت ابی عبدالله و شهدای کربلا ، روضه،روضه ی عمه ی سادات حضرت زینب یااباعبدالله؛ وارد کوفه شدن کنیز ام حبیبه اومد گفت خانم یه مشته زن و بچه اومدن،لباسا همه پاره،پای برهنه،خیلی گرسنه اند، ام حبیبه یه زنبیل پر از نان و خرما کرد گفت ببر،کنیزه اومد تو کاروان خرماها رو دادن،بچه ها همه گرسنه" خانم کلثوم اومد نون و خرماها رو از دست بچه ها گرفت انداخت تو زنبیل گفت صدقه بر ما حرامه ...." برگشت، (قدیمیا وقتی کارد به استخوانشون میرسید به دو نفر توسل میکردن بعد از عاشورا،یکی حضرت صغری،یکی هم روضه ام حبیبه)گفت نون و خرماها رو برگردون،ام حبیبه تعجب کرد گفت مکه تو نگفتی اینا گرسنه ان،چند روزه غذا نخوردن؟گفت خانوم،تا نون و خرماها رو دادم دست بچه ها یه خانمی اومد گرفت انداخت تو زنبیل گفت صدقه بر ما حرامه" بلند شد از جا گفت صدقه فقط به یه خانواده حرامه"اونم بنی هاشمیان ...." اومد خود ام حبیبه با گریه زنبیلای نان و خرما رو آوردن از بچه ها سوال کرد بزرگ شما کیه؟همه یه خانم قد خمیده رو نشدن دادن؛همه زینب و نشون دادن ..." اومد ام حبیبه،گفت چرا این نان و خرماها رو نزاشتید بچه ها بخورن؟گفت صدقه بر ما حرامه" گفت خانم جان صدقه نیست نذره ...."گفت ام حبیبه نذرت چیه؟گفت نذر من اینه هر کاروانی اومد تو این شهر نان و خرما نذر می کنم،نذرم اینه یه دفعه دیگه خانمم زینبو ببینم ..." یه موقع زینب صدا زد ام حبیبه" نذرت قبول شد ... من زینبم ...." گفت اگه تو زینبی چرا قدت خمیده؟چرا موهات سپید شده؟باورم نمیشه تو زینبی ،اون زینبی که من میشناسم"هیچ موقع از حسین جدا نمیشد ..." یه موقع عقیله ی بنی هاشم حضرت زینب صدا زد ام حبیبه اون سری که بالا نیزه ست سر حسینه ...." حسین لذا چند روز اهل بیت ابی عبدالله رد تو یه خرابه ای نگه داشتن،نه بامی نه در " ده هزار نفر نوشته مرحوم اشتهاردی شهر رو محاصره کرده بودن گفتن الان جیگر بچه های حسین رو میسوزونیم"چی کار کردن؟شروع کردن غذا پختن ...." بچه ها زینب و میگرفتن،عمه ما گرسنمونه ...." زخانه ها بوی طعام می آید ..... اینم برا شهدا،شهدای مدافع حرم زینبی؛ دارن حرکت می کنن،یه موقع زینب دید شمر و زجر ابن قیس و سنان و دیگر نانجیبا دارن به رباب میخندن ...." آخ آخ ..... یه نگاهی کرد حضرت زینب دید رباب دستاشو داره تکون میده ،اما خوابه ...."گفت خانم جان،رباب،همسر برادر بیدار شو ببین این نانجیبا دارن بهت میخندن ....." گفت خانم جان خوابم برد ؛ خواب علی اصغر و دیدم..... خواب دیدم علی اصغر تو بغلمه،دارم براش لالایی می گم ..... دستمو تکون میدادم ........." حسین .......... غم عشقت بیابون پرورم کرد ....... هوای وصل بی بال و پرم کرد ...... ای دل .....ای دل ..... به ما گفتی صبوری کن صبوری صبوری، طرفه خاکی بر سرم کرد ...... دلم را هر چه میخواهی بسوزان تنم را هرچه میخواهی بلرزان ولی در کوچه های کوفه و شام .... به پیش چشم نامحرم مگردان ... حسین ......... ➖➖➖➖➖➖➖➖
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴 جانم به فدای توای ماه بنی هاشم قربان وفای توای ماه بنی هاشم ای عبدمطیع حق،حق داده تورارونق رحمت به صفای توای ماه بنی هاشم ◾️◾️◾️ بی تو برادر کربلا برپا نمی شد بی تو کسی سقای عاشورا نمی شد بی تو برادر در ره سرخ شهادت عشق و وفا در راه حق معنا نمی شد ◾️◾️◾️ روزی که دو دست عباس بریده شد یعنی که سلام از میان برداشته شد گرسلام نباشد اخوتی در کار نیست لیک عباس بی دست اخوتش ثابت شد ◾️◾️◾️ یک تار مویش بجهانی نفروشم با نام عباس در خود میجوشم گر ترس و سکوت بر ما حاکم شود با لبیک یاعباس در جهان می خوروشم ◾️◾️◾️ عباسم ای سقای لب عطشان دیدی عزیزان حسین در بر گرفتند جان زیرا علمدار حسین بی دست و چشم گریان مَشک پراز خالی زآب بگرفته با دندان ◾️◾️◾️◾️◾️ (ع)