eitaa logo
برگزیده اشعار مداحی
232 دنبال‌کننده
91 عکس
102 ویدیو
19 فایل
با سلام خدمت همه ی عزیزان، با نظرات وپیشنهادات سازنده ی خود، حقیر را یاری فرمایید @MA1313
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🍃 از فراق تو نمردیم و مسیحا نشدیم 🍃 چشم ما تار نشد از غم و بینا نشدیم 🍃 جای تو دست به دامان طبیبان بودیم 🍃 حقمان بود اگر باز مداوا نشدیم 🍃 بی تو یک عمر پی هر کس و ناکس رفتیم 🍃 گم شدیم آخر از این غفلت و پیدا نشدیم 🍃 نام مجنون به روی ماست ولی کو مجنون 🍃 وقتی از هجر تو آواره ی صحرا نشدیم .... خوشبحال اونایی كه این چند روز آواره ی بیابون ها بودند، خوشبحال اونایی كه الان رسیدن كربلا،الان پاهاشون زخم شده،خوشبحال اونایی كه الان خاكی،زخمی،خسته، رسیدن جلو حرم امام حسین،یه نگاه كردن خستگی شون در رفت،آخ قربون حرم قشنگت .... 🍃خاک عالم به سر ما که در این عمر دراز 🍃لحظه ای مشتری یوسف زهرا نشدیم 🍃همه رفتند حرم ما که نرفتیم هنوز 🍃زائر مرقد شش گوشه ی آقا نشدیم 🍃کاش میشد که تو ما را به زیارت ببری 🍃بی تو هرگز بخدا سیر زیارت ما نشدیم .... یا صاحب الزمان،ان شاءالله یه شب اربعین كنار تو بایستم، شما دست بزنی به سینه ات بگی:امان از دل زینب،منم با زینب زینب گفتنت زیر و رو بشم. ان شاءالله یه اربعین امام زمان برا من و شما روضه بخونه: .... 🔹سه غم آمد به جانوم هر سه یك بار 🔹غریبی و اسیری و غم یار 🔹غریبی و اسیری چاره داره 🔹ولی آخر كشد ما را غم یار این حرف مال فرداست: 🔹خودم دیدم زبالای بلندی 🔹عزیز مصطفی را سر بریدند .... کاروان داشت می رسید از راه،دل زینب در التهاب افتاد دیدی نزدیك كربلا دلت شور میزنه،شدی اینجوری تا حالا؟اصلاً می ری نجف اینجوری نیستی،كاظمین اینجوری نیستی،مشهد اینجوری نیست،فقط جنس جنس كربلاست 🔹کاروان داشت می رسید از راه ،دل زینب در التهاب افتاد 🔹تا که چشم ستاره های کبود ،بر سر قبر آفتاب افتاد 🔹کاروانی که از هزاران دشت ،از سر شوق با سر آمده بود 🔹به مرور غم خودش که رسید ،کم کم از مرکب شتاب افتاد همه خودشون رو انداختن رو خاك 🔹دختری سمت علقمه رفت 🔹،مادری سمت قبر کوچک خود 🔹خواهری بر سر مزار خودش 🔹،دل به دریا زد و به آب افتاد اینجا قبر حضرت زینب ِ، اون روزی كه امام سجاد تو رو خاك كرد،خواهرتم باتو خاك كرد. گفت: 🔹 اگرچه که بی پر آمده است 🔹بی پر و بی برادر آمده است 🔹چشم وا کن که خواهر آمده است 🔹که پس از تو به اضطراب افتاد 🔹زینبی که اسیر مویت بود 🔹بین خون، گرم جستجویت بود 🔹در به در شد درست آن وقتی 🔹که به موی تو پیچ و تاب افتاد 🔹بعد تو خیمه در حصار آمد 🔹از زمین و زمان سوار آمد 🔹به حرم امر برفرار آمد 🔹همه ی خیمه در عذاب افتاد 🔹پای غارت به خیمه ها واشد 🔹دستهای پلید پیدا شد 🔹سر یک گوشواره دعوا شد 🔹سنگ بر شیشه ی گلاب افتاد ... داداش تا شب ِ آخر بچه ات هی می گفت:عمه گوشام درد میكنه،همه رو ساكت كردم دخترت رو نتونستم ساكت كنم،داداش: 🔹داغدارم هنوز از کوفه 🔹از گریز رئوس مکشوفه 🔹داغدارم از آن زمانی که 🔹از سر بچه ها حجاب افتاد 🔹تشنگی های تو کویرم کرد 🔹غم دوری تو اسیرم کرد 🔹ماجراهای شام پیرم کرد 🔹کار به مجلس شراب افتاد 🔹خیزران را که غرق خون دیدم 🔹از غرور رقیه ترسیدم 🔹لرزه بر جان بچه های تو و 🔹بر لبت بوسه بی حساب افتاد ... 🏴🌴🏴🌴🏴🌴 🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹 https://eitaa.com/brgzida
– از ازدحام کوچه ها رنجید زینب از هم محلی، کم محلی دید زینب همسایه ای داغ دلم را تازه میکرد چادر نمازم را سرش اندازه میکرد خاکستر غم، بر سر من ریخت کوفه خورشید را از شاخه ای آویخت کوفه *یه وقت یه نشونه در حال حرکتِ از ده تا سنگ دو یا سه تا سنگ به نشونه میخوره،اما یه وقت نشونه ثابتِ…تو کوفه دیدن سر رو به درخت آویزون کردن،من نمیگم چیکار کردن،اما تا سر رو گذاشتن جلویِ یزید،تا مختار وارد شد سر رو دید غش کرد،مختار یه مَرد جنگیِ،طاقت نیاوُرد سر رو اینجوری ببینه، از حال رفت،اما من یه دختر بچه سراغ دارم،تا سر بابا رو تو خرابه آوُردن…* خاکستر غم، بر سر من ریخت کوفه خورشید را از شاخه ای آویخت کوفه رفتم، برای ماندن اسلام رفتم با آستینی پاره شهر شام رفتم از خنده های ساربان رنجید زینب آخر سرِ دروازه را هم دید زینب از راه های سخت و بی برگشت رفتم با دست هایی بسته پای طشت رفتم 🌴🏴🌴🏴🌴🏴🌴🏴 https://eitaa.com/brgzida
29.52M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📌 «چه کربلا نرفته‌هایی، که کربلایی شدن...» بی قراری شهید فخری زاده برای سفر کربلا ◇‌ ایشون خیلی دوست داشتن کربلا برن، ولی بخاطر محدودیت‌های امنیتی که داشت نمی‌تونست از کشور خارج بشه و کربلا و مکه نرفته بود. ❤️ یک بار به حاج قاسم گفته بود امکانش هست، اینقدر تو عراق نفوذ داری، من تا حالا حرم امام حسین(علیه‌السلام) نرفتم یه بار برم و بیام.. 🖤 حاج قاسم بهش گفته بودن: محال نیست، اما من موافق نیستم. 📌 چون اگر من شهيد بشم جایگزین دارم، ولی تو معادل نداری، هیچ کسی نیست که جاتو پر کنه !!!!! ♻️ روایت حاج حسین کاجی از شهید گرانقدر فخری زاده ... 🏴صلی‌الله عَلَيْكَ يَا أَباعَبْدِاللّٰه🏴 اربعینیا نایب الزیاره الشهدا باشید. 💠💠💠💠💠 🏴🏴🏴
» «کَربَلاکَعبهٔ دلهاست» بیا تابرَویم «دیدَنَش آرزوی ماست» بیاتابرویم «کربَلاگُلشَن سَرسَبز علی وزهراست» «تاچه حَد وَقف تماشاست» بیاتابرویم «ما عَزادارحسینیم که اَشک غَم او» «آبروی هَمهٔ ماست» بیاتابرَویم دَرکنار حَرَم وتُربَت شش گوش حسین عشق بی واسطه «پیداست» بیاتابرویم اَربَعین آمَدوزینَب زسفَر بَرگَشته است غَرق درغَم همه «دنیاست» بیاتابرویم کوله ها راهَمه بَستَندوبفکرسَفَرَند سَفَر عشق «مُهَیاّست» بیاتابرویم این نَفَسهای بهشتی همگی گَرمتَراَز نَفَس گَرم «مَسیحاست» بیاتابرویم آسمان خیمهٔ مأتَم زَده دَر کَربُبَلا غَرق غَم دامَن «صَحراست» بیاتابرویم هَمه مهمان گُل حَضرَت خیرُالبشَرید میزبان یوسُف «زهراست» بیاتابرویم جلوهٔ نورخدا رابنگَر ای زائر گَردلَت غَرق «تَوَلاّست» بیاتابرویم خیمه ها گرم عَزای پسَرفاطمه است چقَدراین مَعرکه «زیباست» بیاتابرویم یادَم آمَد زوداع حَرَم مُحتَرَمَش کودکی غَرق «تَمناّست» بیاتابرویم میزَنَدچَنگ به دامان پدَر دختر زار بَسکه دلدادهٔ «باباست» بیاتابرویم ناله ای میرسَدازعَلقَمه باسوز ونوا چقدراین ناله«غَم اَفزاست»بیا تابرویم عَلَم اُفتاده زدَستان عَلَمدار حُسین غَرق درخون تَن «سَقاّست»بیاتابرویم 🏴🌴🏴🌴🏴🌴🏴 https://eitaa.com/brgzida
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
پسر فاطمه سلام سلام خواهرت زینب آمده از شام من که بی تو سفر نمیکردم بی تو یک لحظه سر نمیکردم مانده زخم فِراغ بر جگرم سر پاک تو گشت همسفرم بود بهر تَسلیِ دل من سرِ تو سایه بانِ محمل من لشگر اشکِ من سپاه تو بود نفسم شعله هایِ آه تو بود صوت قرآن تو دلم را بُرد چشم هایِ تو محملم را بُرد چتر من سایۀ سر تو مونسم بود اشکِ دختر تو ای سرت بر سنان تماشایی ای لبت خشک و دیده دریایی تا کنی اشک چشم ما را پاک دست بیرون بیار از دل خاک غم ایام را بپرس از من قصۀ شام را بپرس از من .. کوه اندوه ریخت بر سر ما شام شد کربلایِ دیگر ما صوت قرآن کجا؟.. شراب کجا؟!.. دستِ زینب کجا؟.. طناب کجا!؟.. یا اَخا شامیان بدند ، بدند دختران تو را زدند ، زدند من که خود بوده ام شریک غمت من که بودم مدافعت حرمت حامی نازدانه ها بودم سپر تازیانه ها بودم هر چه تو زخم دیدی از دشمن جای کعبه نی است بر تن من به تو و باغ لاله ات سوگند به سفیر سه ساله ات سوگند به لبت کز عطش ترک خورده به تن کودک کتک خورده به همه زخم هایِ سلسله ام به قنوت نماز نافِله ام به سِرشک دو دیده ات سوگند به گلوی بریده ات سوگند نه فقط زینب است خواهر تو تو امامی و من پیمبر تو *▪️داداش اگه نامحرم نبود .. بدنمُ نشان میدادم .. میدیدی تازیانه ها با خواهرت چه کردن .. بدنم از بدنِ مادرمون کبودتر شده .. اما داداش اینا درد نداشت بالاترین دردمُ بزار برات بگم : ..* 🌴تو رو میون قتل گاه ، غریب گیر آوردنت رقیتُ تو کوچه ها ، یتیم گیر آوردنش از جای تازیونه ها ، نشونه بود روی تنش بچه ها هم میزدنش ، یتیم گیر آوردنش حسین …. ▪️چه خبره الان کربلا … امسال مارو نبردی آقا …. اصلا امروز روضه خوان نداریم .. فقط همینُ بگم : همه از بالا شترها خودشونُ به زمین انداختن … ای حسین … 🌴رأس تو که رو به رویِ خواهر بوده خورشیدِ امید چند دختر بوده با دیدنِ حنجر تو میشد فهمید خنجر که سرت بُریده لب پَر بوده .. 🌴🏴🌴🏴🌴🏴🌴🏴 https://eitaa.com/brgzida
🍃آنگونه که حاجی ست در احرام پیاده 🍃من هم شده ام سوی تو اعزام پیاده 🍃طوفانم و می آیم و در حلقه ی عشاق 🍃بر خویش سوارم ولی از نام پیاده 🍃بر عرش سوارش بکنی روز قیامت 🍃هرکس طرفت آمده یک گام پیاده 🍃ای خاص ترین عام،می آیند دوباره 🍃خاصان طرفت در مَلَاءِ عام پیاده * حسین جان!…قربون اسمت برم،آقا!این چه اسمیِ تا میاد هق هقِ آدم بلند میشه… اینی که تا اسمش رو میشنوی گریه ات در میاد،نشونه ی مؤمنِ… {فرمود:اگه خواستید دوست مارو بشناسید،کافیِ بشینی رو بروش،سه مرتبه بگی: “صَلَّى اللَّهُ عَلَیْکَ یَا أَبَا عَبْدِ اللَّهِ”…اگه دیدی دلش لرزید و اشکش جاری شد بدون از ماست…} آقا! شما فرمودید:سه بار سلام بدید،اما این مردم سلام نداده تا میگم:حسین…دادشون بلند میشه… وقتی اون عارف در عالم مکاشفه،بی بیِ دوعالم فاطمه رو دید،عرضه داشت: مادرجان! ما برا حسینِ شما روضه می گیریم،آیا این روضه های ما باعث خوشحالیِ شما میشه یا نه؟فرمود:خیلی خوشحالم می کنید…مادرجان!ما تو روضه هامون،شعر میخونیم،مصیبت می خونیم،سینه می زنیم… کجای مجلس شمارو بیشتر خوشحال میکنه؟ فرمود: اونجایی که گریه کن های حسینم همه باهم حسینم رو صدا میزنن… حسین…. جان… حسین…. وقتی میگی:حسین:مادرش فاطمه از عرش صدا میزنه:اگه حسینِ خودت رو میگی خدا برات حفظش کنه،اما اگه حسینِ من رو میگی، بینِ دو نهرِ آب با لبِ تشنه،سر از بدنش جدا کردن…* ▪️ای کاش بگویند که در راه حرم مُرد ▪️یک شاعرِ ایرانی ناکام،پیاده *تا میگی: پیاده…دلِ ما یه جایی میره…بس که دویدم عقبِ قافله…پای من از ره شده پُر آبله…* ▪️زینب شده از ناقه پیاده که بیایند ▪️بر تسلیتش لشکرِ خُدام پیاده ▪️زینب شده از ناقه پیاده که به هر حال ▪️باران شود از اَبر سرانجام پیاده ▪️امروز ز ناقه اگر افتاد به سرعت ▪️یک روز ز ناقه شده آرام پیاده ▪️زانوی قدح بوده و بازوی پیاله ▪️هرجا که شرابی شده از جام پیاده ▪️از کرب و بلا رفته پیاده طرف شام ▪️تا کرب و بلا آمده از شام پیاده ▪️شامی که در آن از پس هفده سر بر نی ▪️خورشید شده بر سر هر بام پیاده ▪️ناموس خدا زینب کبری به زمین خورد ▪️تا بین خلایق شود اسلام پیاده *این زینب،همون زینبیه که،همه ی بچه هارو خودش سوارِ بر ناقه کرد،قافله سالار زینبِ،مراقبِ همه بود،یه وقت کسی زمین نخوره،یه وقت کسی خودش رو از شتر رو زمین نندازه… از شام راه افتادن،کاروان اومد تا به سر یه دو راهی رسید،ساربان اومد محضر آقا امام سجاد،آقا! از طرف مدینه بریم یا از کربلا؟ فرمود: یه لحظه صبر کن،برم از عمه ام سئوال کنم،اومد پیش حضرت زینب،عمه جان!امر شما چیست،بریم کربلا یا بریم مدینه؟ عرضه داشت: عزیزِ برادرم! بریم کربلا…خیلی دلم برا حسینم،برا عزیزم، برا سایه سرم،برا تکیه گاهم تنگ شده… ▪️مرا ببر به کرب بلا که دلم شوق کربلا دارد ▪️خدا کند برادر ک مرا نگه دارد ▪️مرا ببر به کرب بلا تازیارت کنم علی اصغر را ▪️خصوص شبه پیمبر علی اکبر را اُم لیلا گفت:بریم کربلا خیلی دلم برا علی اکبرم تنگ شده…نجمه گفت:بریم کربلا،خیلی دلم برا قاسمم تنگ شده،رباب گفت: بریم کربلا،میخوام یه ذره برا پسرم لالایی بخونم… اومدن کربلا،گفتم:بی بی زینب مواظب همه بود که کسی زمین نخوره،اما به یه جایی رسیدن سر رو ازمحمل آورد بیرون…”اَشَمُّ راَّئِحَةُ الْحُسَیْن” ،دیدن خانوم یه بویی کشید،خودش رو ازبالای ناقه روی زمین انداخت…. داره بوی حسینم میاد… 🌴🏴🌴🏴🌴🏴 https://eitaa.com/brgzida
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا