#ورود_به_مدینه
خزان شد لاله زارم ای مدینه!
دریغا از بهارم ای مدینه!
منم آن بلبل شوریده حالی
که دیگر گل ندارم ای مدینه!
دلی صد پاره تر از لاله دارم
بسان جسم یارم ای مدینه
خمیده قد، شکسته دل، به سویت
دوباره رهسپارم ای مدینه!
نمی دانم به سوی هاشمیّات
چگونه رو بیارم ای مدینه!
از آن ترسم که عبدالله جعفر
بود چشم انتظارم ای مدینه!
گر از حال دو فرزندش بپرسد
زپاسخ شرمسارم ای مدینه!
الهی خون بریزد از دو عینم
که باشد بر جگر داغ حسینم
مدینه! ریزد از چشمم ستاره
به یاد مهر و ماه و ماهپاره
مدینه! گریه کن بر غربت من
که خندیدند بر اشکم هماره
چنان بر من بنال ای شهر زهرا
که خون جوشد زقلب سنگ خاره
مدینه گوش ما را پاره کردند
برای غارت دو گوشواره
مدینه! وای بر من! وای بر من!
که سویت زنده برگشتم دوباره
مدینه! کاش می دیدی چگونه
نفس در سینه ام می شد شراره
مدینه! مرحبا! آغوش بگشا
به زوار گلوی پاره پاره
الهی خون بریزد از دو عینم
که باشد بر جگر داغ حسینم
خودم دیدم که قرآن زیر پا بود
همه آیات آن از هم جدا بود
خودم دیدم که لب های حسینم
به زیر تیغ مشغول دعا بود
خودم دیدم که آن رخسار خونین
به روی خاکِ گرمِ کربلا بود
خودم دیدم که ذکرش در یمِ خون
خدا بود و خدا بود و خدا بود
خودم دیدم به چشم پر ستاره
که ماهم آفتاب نیزه ها بود
خودم دیدم که از بالای نیزه
زهر جانب نگاهش سوی ما بود
خودم دیدم سر فرزند زهرا
به زیر چوب، در طشت طلا بود
الهی خون بریزد از دو عینم
که باشد بر جگر داغ حسینم
مدینه! قلب قرآن را دریدند
امامت را به خاک و خون کشیدند
مدینه! تشنه لب بین دو دریا
سر فرزند زهرا را بریدند
مدینه! نیزه داران مثل شاهین
به دنبال کبوترها دویدند
مدینه! طایران گلبن وحی
به زیر بوته ی خار آرمیدند
مدینه! کاش می دیدی که طفلان
چگونه اشک خود را می مکیدند
به زیر بوته های خار خفتند
نخورده آب، خواب آب دیدند
دریغا! کس نگفت این کودکان را
میازارید فرزندِ شهیدند
الهی خون بریزد از دو عینم
که باشد بر جگر داغ حسینم
🏴🌴🏴🌴🏴🌴🏴
https://eitaa.com/brgzida
-------------
#سینه_زنی_ورود_به_مدینه
اشکْفشان، در غم نورِ دو عین آمدم
مدینه راهم نده که بیحسین آمدم
وای حسین کشته شد(2)
مدینه من، زائر گلوی ببْریدهام
جای سم اسب را، به چشم خود دیدهام
وای حسین کشته شد(2)
مدینه من دیدهام دو شاخۀ یاس را
دو شاخۀ یاس را دو دست عباس را
وای حسین کشته شد(2)
مدینه، من زخم دل، زخم تن آوردهام
ز هیجده یوسفم، پیرهن آوردهام
وای حسین کشته شد(2)
مدینه، خون دل و چشم تر آوردهام
خبر ز چوب و لب و طشت زر آوردهام
وای حسین کشته شد(2)
مدینه هفتاد داغ، بر جگر آوردهام
نه اکبر آوردهام، نه اصغر آوردهام
وای حسین کشته شد(2)
مدینه بر زخم ما، همه نمک میزدند
گهی به زخم زبان، گهی کتک میزدند
وای حسین کشته شد(2)
🌴🏴🌴🏴🌴🏴🌴
https://eitaa.com/brgzida
#زبان_حال_زینب_کبری_با_جد_بزگوار_
#ورود_مدینه_
برخيز حال زينب خونين جگر بپرس
از دختر ستمزده حال پسر بپرس
با كشتگان به دشت بلا گرنبودهاي
من بودهام حكايتشان سر بسر بپرس
از ماجراي كوفه و از سرگذشت شام
يك قصه ناشنيده حديت دگر بپرس
از كودكانت از سفر كوفه و دمشق
پيمودن منازل و رنج سفر بپرس
دارد سكينه از تن صد پارهاش خبر
حال گل شكفته ز مرغ سحر بپرس
از چشم اشكبار و دل بيقرار ما
كرديم چون به سوي شهيدان گذربپرس،
بال و پرم ز سنگ حوادث بهم شكست
برخيز حال طائر بشكسته پر بپرس
🌴🏴🌴🏴🌴🏴🌴
https://eitaa.com/brgzida
#رقیه_سلام_الله_علیها_
✅ امشب با این شعر مهمان روضه حضرت رقیه سلام الله علیهم باشیم..
بی تابم و شعله ورم ، اصلا خبر داری ؟
از دوری ات در به درم ، اصلا خبر داری ؟
.
محبوب من ! تو شمعی و من در وصال تو
پروانه نه … خاکسترم ، اصلا خبر داری ؟
.
از این لباس پاره و موی پریشان و …
… وضع خجالت آورم اصلا خبر داری ؟
.
از زخم های صورتت بابا خبر دارم
از دردهای پیکرم اصلا خبر داری ؟
.
من هم شبیه تو به زیر دست و پا ماندم
زخمی شده بال و پرم ، اصلا خبر داری ؟
.
دارم شبیه پیرِ زن ها می شوم بابا
از لرز دست لاغرم اصلا خبر داری ؟
.
بابا بگو از جانب من به عمو عباس :
از روسری و معجرم اصلا خبر داری ؟
.
انگشترت را من به دست ساربان دیدم
از گوشوار و و زیورم اصلا خبر داری ؟
.
افتاد جای آن گلوبندم که غارت شد
زنجیر دور حنجرم ، اصلا خبر داری ؟
.
سنگی به چشمت خورد و پیش پای من افتاد
خون شد دو چشمان ترم ، اصلا خبر داری ؟
.
چشمان هیز شامیان و طبل و سوت و کف
جنجال شد دور و برم ، اصلا خبر داری ؟
.
همراه ده ها مرد شامی بزم مِی رفتم
دیدی چه آمد بر سرم ؟ اصلا خبر داری ؟
.
مرد پلیدی یک کنیز از ما طلب می کرد
اصلا نمی شد باورم … اصلا خبر داری ؟
🌴🏴🌴🏴🌴🏴🌴
https://eitaa.com/brgzida
.
#نوحه_سینه_زنی_امام_حسن (ع)
▪️من امام مجتبى ریحانه پیغمبرم
▪️از چراغ انجمن در انجمن تنها ترم
من غریب خانه ام.
در وطن بی گانه ام
واشهیدا واحسن
▪️درسنین کودکی زهرا برایم گریه کرد
▪️ از غریبی ماهی دریا برایم گریه کرد
تاقیامت تربتم
شد گواه غربتم
واشهیدا واحسن
▪️بود خالی جای بابایم امیر المؤمنین
▪️ پیش چشمم مادرم در کوچه شد نقش زمین
پاره شد آنجا دلم
گشته ثانی قاتلم
واشهیدا واحسن
▪️طعنه و زخم زبان و زهر بی تابم نکرد
▪️ قصه ای مانند داغ فاطمة آبم نکرد
می رود روح ازتنم
بامغیره دیدنم
واشهیدا واحسن
▪️من که عمری عزت اسلام ودینم گفته اند
▪️ دشمنانم یا مذل المؤمنینم گفته اند
شد غذا خون دلم
گشته یارم قاتلم
واشهیدا واحسن
▪️از غم بی یاریم خون بر دل یاران شده
▪️ جسم از گل بهترم باتیری گلباران شده
تا قیامت صبر من
شد عیان ازقبر من
واشهیدا واحسن
🌴🏴🌴🏴🌴🏴🌴
https://eitaa.com/brgzida