eitaa logo
برگزیده اشعار مداحی
235 دنبال‌کننده
91 عکس
103 ویدیو
19 فایل
با سلام خدمت همه ی عزیزان، با نظرات وپیشنهادات سازنده ی خود، حقیر را یاری فرمایید @MA1313
مشاهده در ایتا
دانلود
به صورت آفلاین وآنلاین گروه را به دوستان خود معرفی کنیدودر ثواب آموزش دادن قران شریک شوید گروه آموزشی قران. و به صورت https://eitaa.com/joinchat/4098490570C64dee55f5f
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
دیگه راحت شده حیدر.mp3
6.27M
السلام 🎤مداح :کربلایی جواد مقدم ✍شاعر:کربلایی امیر حسین سلطانی ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ دیگه راحت شد حیدر،از غم و غصه و درد میشه مهمونه زهرا،با روی گلگون و زرد میره از خونه مولا،مثل زهرا شبونه میزبانش تو جنت،مادر قد کمونه شهادت مرتضاست،شبه یتیمیه ماست عزای شیر خداست،دل نجف و کربلاست شال عزا گردنه،حسینه و مجتباست حضرت صاحب زمان،امشب و صاحب عزاست علی علی جان علی ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ میره مردی که هر شب،رو دوشش نون و خرما میگرفت و میبردش،در خونه ی یتیما میره مردی که دردش،رو میگفت با دل چاه میکشید از ته دل،همیشه ناله و آه شهادت مرتضاست،همونی که لافتاست کشته به شمشیر کین،درد آقا بی دواست شال عزا گردنه،حسینه و مجتباست حضرت صاحب زمان،امشب و صاحب عزاست علی علی جان علی ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ شده تر چشم زینب،تو دلش غم نشسته نمیتونه ببینه،بابا فرقش شکسته اما باید ببینه،یه روزی توی گودال یک بدن بی سر و،تنی که میشه پامال اونکه زیر دست و پاست،پیکر ارباب ماست سری که از تن جداست،ذبیح کرب و بلاست اونکه به سر میزنه،خواهر خون خداست اونکه خمه قامتش،مادر خون خداست حسین حسین جان حسین https://eitaa.com/brgzida
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀 علیه السلام بسم الله الرحمن الرحیم یا رحمن یا رحیم يَا اَبَا الْحَسَنِ، يا اَميرَ الْمُؤْمِنينَ، يا عَلِىَّ بْنَ أَبيطالِبٍ، يا حُجَّةَ اللّهِ عَلى خَلْقِهِ، يا سَيِّدَنا وَمَوْلينا، إِنّا تَوَجَّهْنا وَاسْتَشْفَعْنا وَتَوَسَّلْنا بِكَ اِلَى اللَهِ، وَقَدَّمْناكَ بَيْنَ يَدَىْ حاجاتِنا، يا وَجيهاً عِنْدَ اللَهِ، اِشْفَعْ لَنا عِنْدَ اللَهِ. 🔸شب شام غریبان باشد امشب 🔸عزای شاه مردان باشد امشب 🔸بود جای علی در خانه خالی 🔸به زیر خاک پنهان باشد امشب 🔸علی شد کشته در راه عدالت 🔸که زینب مو پریشان باشد امشب 🔸حسن ازداغ بابایش دل افکار 🔸حسینش دیده گریان باشد امشب 🔸زند بر سینه و سر ام کلثوم 🔸به غم سقای طفلان با امشب 🔸کشد ازدل فغان ایتام کوفه 🔸کجا یار یتیمان باشد امشب 🔸بیاید تسلیت گویید به مهدی 🔸که اوزارونالان باشد امشب ⬅️عجب شام غریبانی شد خونۀ علی، یه بستر غرق خون بچه ها دورش حلقه زدند، اما هر چی باشه همه محرمند کسی به اینا جسارت نکرد، کسی دیگه گوشواره هاشونو نکشید، کسی دیگه به اینا ناسزا نگفت، خونشون را کسی آتیش نزد، این یه شام غریبانه اما من دلم جای دیگه ست، این شام غریبان کجا؟! امام مجتبی دونه دونشون رو داره ساکت میکنه، هم زینب، هم قمربنی هاشم، هم ابی عبدالله(ع)، اما دلا بسوزه برای ابی عبدالله و شام غریبانش، فقط من شعرشو میخونم ببینم حالت شام غریبانی هست یا نه 🔸غروب بود و زنی بی قرار تنها بود 🔸هنوز که نگفتم این زن کیه 🔸زنی زداغ برادر، فکار، تنها بود 🔸غروب بود و علمدار خفته و زینب 🔸میان خیمۀ بی پاسدار تنها بود 🔸غروب بود و به مقتل برادرو زینب 🔸هزار و نهصدو پنجاه بار تنها بود می ترسم این یه بیتو بگم، اماسفره، سفرۀعلی علیه السلامه، کربلا هم اگر میرید همین سفره پهن باشه 🔸غروب بود و رباب و صدای لالایی 🔸کنار تربت یک شیرخوار، تنها بود حسین حسین 🔸غروب بود و طناب و اسیری و زینب بذار از این روضه دربیام خلاصه این همه غم بود و زینب کبری میان لشگری از نیزه دار تنها بود محمل درست در وسط نیزه دارها یک ذره رحم در دل خود ساربان نداشت این یه شام غریبان تو خیمۀ نیم سوخته، یه شام غریبانم کنار گودال برپا شد، پیغمبر و انبیاء و اولوالعزم آمدن؛ فاطمه و چهار زن بهشتی هم آمدند بماند؛ چون قصۀ ربودن انگشتره، اما شام غریبان سوم رو بگم زن خولی میگه نیمۀ دل شب دیدم تنور خونم روشنه یا للعجب! من که تنور را اول شب خاموش کردم، وارد اتاق شدم دیدم بانوان مجلله ای کنار تنورند، همه زیر بغل یه خانمی رو گرفتن، خدایا این ها کین کنار تنور خانۀمن؟! دیدم این بانو خم شد یه چیزی رو از تنور خونم بیرون آورد؛ اول شروع کرد این خاکسترا رو از سر او پاک کردن، اینها کین؟ اونی که دست اون بانو هست چیه؟! با یه سلام این بانو جوابمو گرفتم، من تا حالا تو روضه هیچ جا ندیدم فاطمه به حسینش این جوری خطاب کنه، فقط مال تنور خولیه، یه لحظه تصور کن این تنور خونه ها که روشن بود تا صبح خاکسترش داغ میموند، اون رگ های بریده و محاسن رو این خاکسترا، بانو سر رو به سینه چسباند یه جمله گفت و غش کرد، صدا زد: السلام علیک یا شهید وَ سَیَعلمُ الذین ظَلمو ای مُنقَلبٍ یَنقلبون بلند صلوات التماس دعا https://eitaa.com/brgzida 🥀🥀🥀🥀🥀🥀
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
السلام کوفیان بهر علی امشب عزاداری کنید تا سحر با زینبم از دیده خون جاری کنید بر غریبی علی با کودکان بی پدر در کنار سفره های بی غذا زاری کنید تا که بودم کس نشد از مهر یار من ولی در عزای من یتیمان مرا یاری کنید هر چه بود از من گذشت ای کوفیان بی وفا بعد از من با حسین من وفاداری کنید وای اگر بر خیمه های او ببندید آب را وای اگر با تیغ و نیزه میهمانداری کنید زین همه شیری که آوردید از بهر علی جرعه ای بهر علی اصغر نگهداری کنید یاد ایامی که زینب بود عزیز شهرتان سنگ بر فرقش نریزید آبرو داری کنید دیدن فرق سر خونین من او را بس است تا نبیند او سری بر نیزه ها کاری کنید https://eitaa.com/brgzida
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🥀🥀🥀🥀🥀🥀 (ع) (ع) يَا اَبَا الْحَسَنِ، يا اَميرَ الْمُؤْمِنينَ، يا عَلِىَّ بْنَ أَبيطالِبٍ، يا حُجَّةَ اللّهِ عَلى خَلْقِهِ، يا سَيِّدَنا وَمَوْلينا، إِنّا تَوَجَّهْنا وَاسْتَشْفَعْنا وَتَوَسَّلْنا بِكَ اِلَى اللَهِ، وَقَدَّمْناكَ بَيْنَ يَدَىْ حاجاتِنا، يا وَجيهاً عِنْدَ اللَهِ، اِشْفَعْ لَنا عِنْدَ اللَهِ. 🔸آقا بیا که بی تو پریشان شدن بس است 🔸از دوری تو پاره گریبان شدن بس است یا بن الحسن کجایی آقا... در این شب قدر و... ایام شهادت امیرالمومنین... امام زمان... امشب میخوام اعتراف کنم... 🔸تا کی گناه پشت گناه ایّها العزیز؟! 🔸تا کی اسیر لذّت عصیان شدن؟! بس است نمیدونم تا کی قراره دلت رو بشکنم آقا... شرمنده ام مولای من... شرمنده ام آقای من... دیگه خجالت میکشم... از بس که گناه کردم و... گفتم خدایا... بالحجه الهی العفو... دیگه خجالت میکشم... از بس که گناه کردم و... هر شب قدری که رسید... گفتم خدایا به امام زمان... منو ببخش... امشب اومدم بگم آقای خوبم... 🔸اِحیا نما در این شب اَحیا دل مرا 🔸دل مردگی و این همه ویران شدن بس است دیگه بسمه آقا... یا بن الحسن... 🔸آقا بیا به حقّ شکاف سر علی جان من و پدر و مادرم فدای علی... حالا که اسم امیرالمومنین اومد... بزار اینم بگم آقا... با همه بدی هام... این شبها برای جد غریب شما اشک ریختم... برا امیرالمومنین به سر و سینه زدم... آقا.. ما در عزای عزیزانمون... بیشتر از یک هفته و چهل روز سیاه نمیپوشیم... اما در عزای جد شما... یک عمره سیاهپوشیم... آقا ما محبت شما رو در سینه داریم... ما با محبت شما زنده ایم... آقا میشه امشب... نگاه به اعمال بدم نکنی... نگاه به کارهای بدم نکنی... امشب دستم خالیه... شب قدر میخوام برم در خونه خدا... میخوام بگم الهی العفو... اما آبرویی ندارم... آقا یک بار دیگه آبرو داری کن... امام زمان... شرمندتم هستم آقا... قول میدم آقا... دیگه دلت رو نشکنم... قول میدم دیگه گناه نکنم... 🔸آقا بیا به حقّ شکاف سر علی 🔸از داغ هجرت آتش سوزان شدن بس است حالا هر چقدر با آقا کار داری صداش بزن... در این شب قدر همه به هم... یا صاحب الزمان... ⬅️عزیزان امشب شب سوم شهادت امام علی(ع) است امشب برای غریبی امام علی گریه کنید جان عالم به فدایت یا علی جان قربان مظلومیت برم مولا از همین جا دلها را ببریم خانه غم گرفته امام علی(ع) با بچه های علی هم ناله شویم شب قدر است نمی دانیم تا سال بعد زنده باشیم یانه که در شب قدر شرکت کنیم امشب ای کسانی که در گوشه مجلس نشسته آید می دونم گرفتاری حاجت داری مریض داری جوان داری شب قدره از مولا امیرالمومنین بخواه انشاالله حاجت روا می شید ⏪امشب همه ملائک از آسمانها فرود می آیند برای بندگان که در این شب راز و نیاز می کنند بالهای خودشان را پهن می کنند فرش زیر پای مهمان خدا می کنند بریم کوفه به بچه های امام علی تسلیت بگم معمولا رسمه روز سوم عزا؛ بچه ها یش می روند کنار قبر دسته گل می برند کنارقبر بابا گریه می کنند انشاالله هیچ فرزندی را داغ بابا نشان ندهد اما شیعیا ن قبر علی مخفی است بچه های علی نتوانستند برند کنار قبر بابا اما وقتی شب شد شب بیست و یکم داشتند بابا را دفن می کردند به یاد آن شبی افتادند که بابا مادرشان را دفن می کرد آن شب چقدر بابا غریب بود کسی نبود کمکش کند بدن فاطمه را تو قبر گذاشت یاد شهدا امام شهدا اموات جمع حاضر ازاین مجلس و محفل فیض ببرند اما گریزی هم داشته باشیم به روضه آقا ابوالفضل ، اما بمیرم کربلا؛ تا صدای اخا ادرک اخا رو حسین شنید...  ابی عبدالله در بین نخلستان پیاده شد، شیئی را برداشت و آن را به چشم هایش مالید و بوسید. جلو رفتم دیدم دست های عباس که در بغل ابی عبدالله است و... راوی می گوید: دیدم که ابی عبدالله از آن جا تا نهر علقمه پیاده رفته و به کنار بدن و جسم پاره پاره ی عباس رسید و فرمود:«الان انکسر ظهری و .. » همین که به سمت خیمه ها آمد، با خواهرش ملاقات کرده است! خواهرش صدا زد داداش! ز میدان آمدی پشتت خمیده بگو با من چرا رنگت پریده برادر جانم! چرا دست بر کمر گرفتی! چرا عمود خیمه را برداشتی! فرمود: زینب جان! به خدا عباسم را کشتند. برو به اهل خیمه بگو که دیگر لباس های اسیریشان را بپوشند و آماده ی اسارت باشند! حسین آرام جانم حسین روح روانم وَ سَیَعلمُ الذین ظَلمو ای مُنقَلبٍ یَنقلبون بلند صلوات التماس دعا 🥀🥀🥀🥀🥀🥀 https://eitaa.com/brgzida
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀 (ع) بسم الله الرحمن الرحیم یا رحمن یا رحیم يَا اَبَا الْحَسَنِ، يا اَميرَ الْمُؤْمِنينَ، يا عَلِىَّ بْنَ أَبيطالِبٍ، يا حُجَّةَ اللّهِ عَلى خَلْقِهِ، يا سَيِّدَنا وَمَوْلينا، إِنّا تَوَجَّهْنا وَاسْتَشْفَعْنا وَتَوَسَّلْنا بِكَ اِلَى اللَهِ، وَقَدَّمْناكَ بَيْنَ يَدَىْ حاجاتِنا، يا وَجيهاً عِنْدَ اللَهِ، اِشْفَعْ لَنا عِنْدَ اللَهِ. ♦️نخلها دلتنگ آهنگ صدای حیدرند ♦️چاهها بی تاب آه و ناله های حیدرند ♦️اشک در چشم یتیمان حلقه بست و پشت در ♦️نیمه شبها بی قرار لقمه های حیدرند ♦️پیر نابینای ویران از غمش دق کرد و مُرد ♦️مسجد و گلدسته ها نوحه سرای حیدرند ♦️کیسه ی خرما و نان بر دوش مردی دیگر است ♦️بچّــه ها سیر از غذا صاحب عزای حیدرند ♦️اشکهای زینبین و آه عبّاس و حسین ♦️یاد روز آخرین و گفته های حیدرند ♦️کوفه در فکر فراموشیِّ خوبیهای اوست ♦️کوفیان دنبال طرح روضه های حیدرند ♦️سنگهای کوچه ها انگار بیش ازپیش تر ♦️در هوای ضربه ای بر بچّــه های حیدرند ♦️زینب از حالا شده دلواپس ارباب ما ♦️نان و خرما خورده ها خیره به جای حیدرند ♦️کاسه های شیر ما را سمت تیری برده که ♦️در مسیر حلق طفل کربلای حیدرند ♦️از علیِّ خیبر افکن تا علی اصغر همه ♦️چشم بر راه غریب آشنای حیدرند ⬅️اجرو مزده همه شما عزاداران با مولایمان امیر المومنین انشاالله به برکت شب قدر درهرگوشه ای ازاین مجلس ومحفل نشسته ای حاجت روا بشید عزیزان شب بیست سوم است شب‌های قدر تمام شد معلوم نیست تا سال آینده زنده باشیم که در این شب ها شرکت کنیم یانه خیلی دربین من وشما بودید ولی حالا جایشان خالیست انشاالله روحشان برسر سفره مولایمان مهمان بشه حالا دلت آماده شد بریم نجف هم ناله بشیم با بچه های امام علی (ع)حالا روضه برات بخونم ... شب بیست سوم معمولا میگن مجلس سوم، مجلس دختره...برا بابا روضه می گیره... یا صاحب الزمان... امشب اجازه داریم بگیم امان از دل زینب... اگه دنبال مرثیه ای همین روضه هست... امان از دل زینب... کدوم زینب... اون زینب چهار ساله ی مدینه یا زینب 34 ساله ی کوفه... کدوم زینب همون زینبی که از مدینه پرستاری رو شروع کرد... شب 23 دلم میخواد خستگی من و بعد از صد فراز جوشن با اشک و زمزمت جبران کنی... حیف من از این مسجد برم، بگم حق شب 23 رو ادا نکردم...آماده ای یا نه! حالا که شب سوم باباست... معمولا رسم اینه خواهرا و مادرا و دختر علی مرتضی باید گریه کنند... اون بانویی که از چهار سالگی پرستار مادره پهلو شکسته بود... میخوام همین و بگم و روضم تمام... بعد اومد کوفه... پرستار بابایی شد که با فرق شکافته آمد... پرستار پدری شد که این همه جنگ... بارها و بارها پدر رو زخمی دیده بود... فقط تو یه جنگ 90 تا زخم به بدن باباش اومد... اما ندیده بود پاهاش بلرزه ولی این روزهای آخر دید رنگ از صورت بابا پریده... تو کوفه پرستار بابا شد... عرضه بداریم بی بی جان... یا زینب کبری... خیلی بهتون سخت گذشت... اما میخوام بگم دیگه شما اینجا تنها نبودید... وقتی زنها خبردار شدند همه اومدند... به شما تسلیت گفتند... باهاتون همدردی کردند... اما دلها بسوزه برای دختر حسین... بجای اینکه بهش تسلیت بگند... چند نفر اومدند... کشان کشان... دختر رو از کنار جنازه بابا جدا کردند... یک وقت صدای ناله اش بلند شد... 🔸نزنیدم که در این دشت، مرا کاری هست 🔸گل اگر نيست ولي صفحه ي گلزاري هست 🔸ساربانا مزنيد اين همه آواز رحيل 🔸آخر اين قافله را قافله سالاري هست علي لعنة الله علي القوم الظالمين و سيعلم الذين ظلموا اي منقلب ينقلبون التماس دعا 🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀 https://eitaa.com/brgzida