8.43M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📌#مستند «پیاده چه فایده؟ا»
🔻اگر هدف زیارت است، چرا وقتمان را با پیادهروی تلف کنیم؟!
🔻تفاوت زیارت با «پای پیاده» و زیارت با «اتوبوس» چیه؟
#پیاده_روی #اربعین #تصویری
@brjko1402
7.74M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
پدر شهید آرمان علی وردی در کربلا💔
ما ملت امام حسینیم♥️
@brjko1402
#روزانه_ده_دقیقه_نهج_البلاغه_بخوانیم
❣️به نام خدای مهربان
سلام و درود بر تک تک عزیزان و یاران نهج البلاغه دوست
عرض ارادت های خالصانه تون و عزاداری هایتان قبول حق و مورد رضایت مهدی فاطمه ان شاالله ❣️
#برنامه_نهج_البلاغه_خوانی_راخواهیم_داشت
برنامه بصورت ذیل میباشد
💠 #برنامه_نهج_البلاغه_خوانی
#از_شنبه_تا_چهارشنبه💠
⬅️شنبه و سه شنبه با حکمتها و شرح حکمتها↗️
⬅️یکشنبه و چهارشنبه با خطبه ها و شرح خطبه ها↗️
⬅️دوشنبه و چهارشنبه نیز نامه ها و شرح نامه ها↗️
#درمسیرسعادت_درمسیرنهج_البلاغه_خوانی
#انس_بانهج_البلاغه
#انس_بامولای_متقیان
#انس_باامام_زمان
🌷🌷🌷🌷🌷
هم اکنون برنامه نهج البلاغه خوانی و بخش خطبه ها را خواهیم داشت
ممنونم از همراهی تک تک شما خوبان
#روزهای_یکشنبه_و_چهارشنبه_خطبه_های_مولای_متقیان
🌷🌷🌷🌷🌷
📚 #نهج_البلاغه_خطبه۳۶
🔹در بيم دادن نهروانيان
🍃تلاش در هدايت دشمن
🔹شما را از اين مي ترسانم! مبادا صبح كنيد در حالي كه جنازه هاي شما در اطراف رود نهروان و زمينهاي پست و بلند آن افتاده باشد، بدون آن كه برهان روشني از پروردگار، و حجت و دليل قاطعي داشته باشيد، از خانه ها آواره گشته و به دام قضا گرفتار شديد. من شما را از اين حكميت نهي كردم ولي با سرسختي مخالفت نموديد، تا به دلخواه شما كشانده شدم. شما اي سبكسران، و بيخردان، اي ناكسان و بي پدران، من كه اين فاجعه را ببار نياوردم و هرگز زيان شما را نخواستم (زيرا امام همواره با حكميت مخالف بود)
🌿🌺🌿
✨﴾﷽﴿✨
🔹 #شرح_خطبه_۳۶بخش_اول🔹
❌اتمام حجّت بر خوارج نهروان:
اين خطبه قبل از شروع جنگ نهروان از سوى امام اميرالمؤمنين (عليه السلام) ايراد شده است و مى دانيم جنگ نهروان يکى از پيامدهاى داستان حکمين است.
گروه نادان و خيره سرى که نتيجه نامطلوب حکمين را مشاهده کردند، در برابر امام (عليه السلام) سر به طغيان برداشته و او را مسؤول جريان حکميّت و پيامدهاى آن دانستند، حال آن که امام (عليه السلام) هم با اصل مسأله حکميّت مخالف بود و هم با شخصى که به عنوان حَکَم انتخاب کردند.
اين خطبه در واقع اتمام حجّتى است براى کسانى که آگاهى کافى از ماجرا نداشتند و يا مى دانستند و عملا آن را به فراموشى سپرده بودند.
در بعضى از روايات، در آغاز خطبه جمله هايى ديده مى شود که امام (عليه السلام) نخست به معرفى خود پرداخته مى فرمايد:
«نَحْنُ أهْلُ بيتِ النُّبُوَّةِ وَ مَوضِعُ الرّسالَةِ وَ مُخْتَلَفُ الْمَلائکَةِ وَ عُنْصُرُ الرَّحْمَةِ وَ مَعْدَنُ الْعِلمِ وَ الْحِکْمَةِ. نَحْنُ أُفُقُ الْحِجازِ، بِنا يَلْحَقُ الْبَطىءِ وَ اِلَيْنا يَرجَعُ التّائِبِ; ما خاندان نبوّت و جايگاه رسالت و محل آمد و شد ملائکه و عنصر رحمت و معدن دانش و حکمت هستيم. ما افق تابناک حجازيم و کندروان، به ما مى پيوندند و تندروان توبه کار به سوى ما باز مى گردند.»
اين در واقع اشاره به افراط و تفريط هايى بود که گروه هاى نادان، در مسأله حکميت داشتند. حضرت سپس آنها را مخاطب ساخته، فرمود: «من شما را از اين برحذر مى دارم که بدون دليل روشنى از سوى پروردگارتان و با دستى تهى از مدرک اجساد بى جانتان در کنار اين نهر و گودال بيفتد.
«فَأَنَا نَذِيرٌ لَکُمْ أَنْ تُصْبِحُوا صَرْعَى بِأَثْنَاءِ هذَا النَّهْرِ، وَ بِأَهْضَامِ هذَا الْغَائِطِ، عَلَى غَيْرِ بَيِّنَة مِنْ رَبِّکُمْ، وَ لاَسُلْطَان مُبِين مَعَکُمْ»;
امام (عليه السلام) در واقع در اين سخن خود پيشگويى صريحى درباره پايان جنگ نهروان مى کند و به آنان خبر مى دهد که در همين مکان، همه بر روى خاک خواهيد افتاد، ولى مشکل مهم اين است که پرونده شما در روز قيامت سياه و تاريک است; چرا که انگيزه اى براى اين جنگ جز لجاجت و خيره سرى نداشته ايد و هيچ مدرک الهى و قابل قبولى، در دست شما نيست. به اين ترتيب، هم دنياى شما بر باد مى رود و هم آخرت شما.
حضرت سپس مى افزايد: «دنيا و (دنياپرستى) شما را در اين پرتگاه (بدبختى) پرتاب کرده و افکار نادرستتان شما را گرفتار اين دام خطرناک کرده است. «قَدْ طَوَّحَتْ بِکُمْ الدَّارُ وَ احْتَبَلَکُمُ الْمِقْدَارُ».
واژه «دار» در اينجا اشاره به دار دنيا يا به تعبير ديگر دنياپرستى است و «احتبل» از مادّه «حبل»، به معناى «دام» است و منظور از «مقدار» به گفته بعضى از شارحان نهج البلاغه، همان تفکرات نادرست و تحليل هاى بيهوده از حوادث مختلف است و به گفته بعضى ديگر مقدار، اشاره به مقدّرات الهى است که بر طبق لياقت ها از سوى خداوند تعيين مى شود.
هنگامى که تاريخ اين ماجرا را بدقّت مطالعه کنيم، آثار سخنان امام (عليه السلام) کاملا در زندگى اين گروه نمايان است. آنها گروهى لجوج و متعصّب و کم فکر و دنياپرست و سست عنصر بودند.
سپس امام (عليه السلام) به داستان حکمين پرداخته و با صراحت مى فرمايد:
«من شما را از اين حکميت نهى مى کردم، ولى شما با سرسختى مخالفت کرديد و فرمان مرا دور افکنديد تا آنجا که ناچار به پذيرش شدم و به دلخواه شما تن در دادم.
وَ قَدْ کُنْتُ نَهَيْتُکُمْ عَنْ هذِهِ الْحُکُومَةِ فَأَبَيْتُمْ عَلَيَّ إِبَاءَ الْمُخالِفينَ الْمُنابِذينَ، حَتَّى صَرَفْتُ رَأْيِي إِلَىْ هَوَاکُمْ».
در واقع شما، چيزى را بر من خرده مى گيريد که بنيانگذارش خودتان بوديد و بر من تحميل کرديد و حتّى مرا به قتل تهديد کرديد. حال که آثار شوم حکميت را ديده ايد، مى خواهيد گناهتان را به گردن ديگرى بيندازيد!
حضرت، سپس مى فرمايد: «اينها همه به خاطر آن است که شما گروهى سبک سر هستيد و کوتاه فکر; (وَ أَنْتُمْ مَعَاشِرُ أَخِفَّاءُ الْهَامِ سُفَهَاءُ الاَْحْلاَمِ).
ممکن است اين دو جمله تأکيد بر سفاهت و نادانى جمعيّت نهروانيان باشد و ممکن است که جمله نخست ـ همان گونه که بعضى از شارحان نهج البلاغه گفته اند ـ اشاره به سبک سرى آنها باشد که با کمترين چيزى، تغيير فکر و تغيير مسير مى دادند و يک روز، طرفدار شديد حکميت بودند و روز ديگر، دشمن سرسخت آن; و جمله دوم اشاره به کم فکرى آنان است; چرا که توطئه هاى دشمن را که يکى بعد از ديگرى صورت مى گرفت و قرائن آن براى همه هوشمندان آشکار بود، نمى ديدند و درک نمى کردند و همين سبب شد که بارها فريب لشکر معاويه و اطرافيان او را بخورند و در مسيرى گام بگذارند که سبب بدبختى آنها و مصيبت براى جهان اسلام بود.⬇️
↩️حضرت در پايان اين سخن بار ديگر بر اين حقيقت تأکيد مى فرمايد که اين بلاهايى که دامنگير شما شده است از سوى خود شما است و من هيچگونه دخالتى در آن نداشتم که به مبارزه من برخاسته ايد و شمشيرها را برکشيده، راهى اين ميدان گشته ايد! مى فرمايد:
«خداوند شما را خوار و ذليل کند! من کار خلافى انجام ندادم و نمى خواستم به شما زيانى برسانم. وَ لَمْ آتِ ـ لاَأَبَالَکُمْ! ـ بُجْراً وَ لاَأَرَدْتُ لَکُمْ ضُرّاً».
جمله (لا أَبَالَکُمْ)! «پدرى براى شما نباشد» ممکن است که از قبيل دشنام باشد که مفهوم آن در فارسى «اى بى پدران» مى شود و اشاره به اين است که شما افرادى هستيد که تربيتِ خانوادگى صحيح اسلامى و انسانى نداريد ـ به همين دليل کار خلافى را انجام مى دهيد، بعد که آثار سوء آن را مى بينيد به ديگرى نسبت مى دهيد و نيز ممکن است از قبيل نفرين باشد; يعنى «خداوند پدرانتان را از ميان بردارد» که در واقع کنايه از خوار گشتن و ذليل شدن است; زيرا از دست دادن پدر، مخصوصاً در کودکى و آغاز جوانى، سبب خوارى و ذلّت است.
آرى همان گونه که در بالا گفتيم امام (عليه السلام) در آغاز با اصل مسأله حکميت مخالف بود و دستور ادامه جنگ را که به مراحل حسّاس و سرنوشت ساز رسيده بود صادر کرد ولى اين سبک سران سفيه امام على(عليه السلام) را تهديد به مرگ و او را وادار به رها ساختن جنگ کردند و در مرحله بعد که امام (عليه السلام) بناچار تسليم حکميت شد، درباره شخص حَکَم نظرى داشت که اگر عمل مى شد، ماجراى رسواى ابوموسى اشعرى سفيه واقع نمى شد.
بنابراين در هر مرحله امام (عليه السلام) وظيفه خود را در مسير پيروزى و سربلندى آنها انجام داد و آنها در هر مرحله با آن مخالفت کردند.
هنگامى که نتايج دردناک حکميت آشکار گشت به جاى آن که خود را ملامت کنند و به پيشگاه امام (عليه السلام) بيايند و عرض توبه کنند، گناه خود را به گردن امام (عليه السلام) افکندند که «چرا قبول کردى»؟! و به دنبال آن آتش جنگ نهروان را برپا ساختند! و اين است طريقه افراد سبک سر و طرز کار سفيهان کم عقل
#پایان_بخش_اول