eitaa logo
اخبار بسیج
233 دنبال‌کننده
6.2هزار عکس
4.5هزار ویدیو
74 فایل
اخبار محلی و اطلاعیه ها و رخدادها و گزارشات خود را جهت انعکاس عمومی برایمان ارسال کنید: ارتباط باما : عضویت در کانال: https://eitaa.com/bsjtakestan
مشاهده در ایتا
دانلود
🟢⚪️🔴چند طنز خنک از کسی که اعتبار اصلاح‌طلبان را نابود کرد بخش اول یکی از سردمداران آشوب نیابتی علیه جمهوریت و اسلامیت در سال 1388، مدعی نگرانی برای انقلاب و حاکمیت شد. خاتمی در دیدار عده‌ای از زندانیان قبل از انقلاب گفت: باید در کنار مردم ایستاد و دردهای آنها را شناخت و بیان کرد و به حاکمیت اعلام کنیم که به مردم بد می‌کند. وی با بیان اینکه طبقه متوسط موتور حرکت جامعه به سمت پیشرفت است، گفت: طبقه متوسط کجاست؟ بخشی به طبقه فرودست هل داده شده و بخشی دیگر مهاجرت کردند و بخشی هم که مانده‌اند گرفتار انواع مسائل هستند. خاتمی ادامه داد: مردم که برده نیستند! آدمی را سرکار بیاورید که بتواند کار کند و جواب مردم را بدهد. اگر هم می‌گویید زور داریم و همین است که هست خب چرا به نام اسلام چنین می‌کنید؟ وی گفت: اگر آن روز که همه‌پرسی شد می‌گفتیم اسلامی که کنار این جمهوری می‌نشانیم، رای مردم و حق حاکمیت مردم و توسعه را قبول ندارد و برای مجلس هیچ اصالتی قائل نیست و...؛ آیا مردم به این رأی می‌دادند؟ این اسلامی که امروز وصف جمهوریت شده است اسلامی که در نوفل‌لوشاتو مطرح شد، نیست. آیا جمهوری ما همان است که در دنیاست؟ آیا اسلام که از آن دم می‌زنند، همان اسلام سازگار با جمهوریت است؟ این اسلام با جمهوریت و با دموکراسی و مردم‌سالاری سازگار نیست، سبب اصلی ناکارآمدی‌ها است. وی گفت: نه از انقلاب پشیمانیم و نه جمهوری اسلامی را رد می‌کنم اما حرف‌مان این است که آنچه هست با جمهوری اسلامی فاصله بسیار زیادی دارد. برگردید به جمهوری اسلامی و خوداصلاحی کنید. حکومتی که هدف آن توسعه و رفاه و عدالت به معنای واقعی کلمه و امنیت نباشد، پایدار نخواهد بود. قبلا گفته‌ام اگر خوداصلاحی نکنید نابودی‌تان حتمی است. خاتمی درباره انتخابات گفت: انتخابات برای مردم است؛ باید واقعا انتخابات صورت گیرد. نمی‌شود دست و پای کسی را ببندید و بگویید شنا کن! وقتی همه درها بسته می‌شود و بخش‌های زیادی از مردم اصلا نامزد موردنظر خود را ندارند که بتوانند رأی دهند، به چه چیز رأی بدهند.  او همچنین گفته است: «باید مشخص شود که آیا اپوزیسیون مورد قبول حاکمیت است یا نه؟ اگر بگویید هرکس با روال و روش و رویکرد موجود مخالف است، او ضد است و باید نابود شود که این بدترین شکل دیکتاتوری است. اگر کسی بگوید با قانون شما و در چارچوب آن کار می‌کند ولو آن را قبول ندارد، چه؟ حال حرف‌های جذاب پیش از انقلاب که کمونیست‌ها و حتی خداناباوران هم شهروند و آزادند مگر اینکه توطئه‌آمیز دست به خشونت و به‌هم زدن نظم کنند، پیشکش! صاف بگویید اپوزیسیون و مخالف قانونی را قبول ندارید».  گوینده این سخنان، کسی است که اولا در پروژه القای دروغ تقلب در انتخابات 14 سال قبل و نابودی حماسه مشارکت 85 درصدی مردم، نقش بازیچه سرویس‌های بیگانه را ایفا کرد و حال آنکه نه‌تنها کوچک‌ترین سندی برای این دستمایه آشوب‌افکنی ارائه نکرده، بلکه در محافل خصوصی گفته که از ابتدا باور داشته تقلبی صورت نگرفته است(!) این در حالی است که ادعای تقلب، دستاویز کانونی سرویس‌های جاسوسی غرب برای راه‌اندازی کودتاهای مخملی بوده و خاتمی به همین دلیل در خیانت موسوی و برخی عناصر اشرافی غربگرا (برخی اعضای دولت موسوم به اصلاحات) شریک است. ثانیا او و برخی اطرافیانش، سرمایه‌گذار و موسس اصلی دولت روحانی بودند که موجب شکاف طبقاتی شدید در دوره مدیریت هشت‌ساله شد و به زندگی طبقات متوسط و فرودست آسیب‌های اساسی زد. در این‌جا به نظر می‌رسد نقش خاتمی و هم‌طیفانش مشابه نقش همان کسانی است که از دربار خلیفه سوم متنعم بودند اما هنگام شورش علیه امیر مومنان‌(ع) دم از عدالت و مردم می‌زدند؛ تا آن‌جا که امام فرمود «آنان حقی را مطالبه می‌کنند که خود واگذاشتند و خونی را می‌طلبند که خود ریختند»! خاتمی در حالی از حرمت و معاش مردم دم می‌زند که حتی یک‌بار به صراحت به حسن روحانی یا وزرا و مدیران او بابت تحمیل تورم 60 درصدی، تورم بیش از 700 تا 1000 درصدی اقلام مختلف در طول هشت سال، حقوق‌های گزاف نجومی، واگذاری فسادآلود و رانتی ده‌ها شرکت بزرگ دولتی، حراج 18 میلیارد دلار ارز و 60 تن طلا و خالی کردن خزانه، سه برابر کردن ناگهانی بنزین و تسهیل برنامه دشمن برای آشوب‌افکنی در آبان 1388، تعطیلی برنامه هسته‌ای و تعهد به غرب برای کاهش نیروگاه‌‌سازی، و ده‌ها خسارت از این دست، یک کلمه اعتراض نکرد تا حتی ادای طرفداری از حقوق مردم را درآورده باشد. علت هم این بود که مدعیان اصلاح‌طلبی در انتخابات 96 گفته بودند ما تضمین وعده‌های روحانی هستیم.
🟢⚪️🔴 بخش دوم در حقیقت اگر نظام مواخذه و حسابرسی جامعی در کار بود، حالا باید امثال خاتمی نه فقط برای جنایت و وطن‌فروشی سال 88 بلکه به خاطر تلبیس انتخاباتی سال 92 و 96 و نابودی معیشت مردم محاکمه و مجازات می‌شدند. اما چون آزادی بیان- حتی در حد لافزنی و تحریف- برقرار است، متهم بدهکاری چون او می‌تواند ادا و اطوار طلبکاران را دربیاورد! از همه طنزها خنک‌تر هم این است که فرد بی‌کفایتی با هشت‌سال ریاست‌جمهوری و چندسال وزارت و نیز هشت‌سال حمایت از ناکارآمدترین دولت تاریخ چنددهه اخیر، با واژه اپوزیسیون بازی کند و خود ناچیزش را مثلا اپوزیسیون وانمود کند!! یادآور می‌شود در نظام‌های دموکراتیک غربی که قبله آماده غربگرایان هست، امکان ندارد به دار و دسته و گروهی اجازه بدهند که بعد از چندبار ارتکاب وطن‌فروشی و آشوب‌افکنی و بازی به‌عنوان مهره پیاده سرویس‌های خارجی در برنامه براندازی، مجال عرض‌اندام داشته باشد چه رسد به اینکه درباره انتخابات و دموکراسی و اپوزیسیون قانونی حرف بزند. سرانجام اینکه برخلاف ادا و اطوار مخالف‌خوانی علیه انتخابات، خبرها حاکی از پیش‌ثبت‌نام حداقل 800 نامزد اصلاح‌طلب برای انتخابات مجلس است که باز هم میزان صداقت برخی مدعیان را نشان می‌دهد. یادآور می‌شود حجم خیانت‌های خاتمی و برخی اطرافیان وی، موجب آسیب به اعتبار نامزد‌های اصلاح‌طلب هم شده، چنان‌که اولین نفر سه فهرست انتخاباتی آنها در انتخابات مجلس قبل در تهران فقط 67 هزار رأی کسب کرد. در انتخابات ریاست‌جمهوری نیز آقای همتی که مورد حمایت خاتمی و 16 حزب همسو بود نتوانست بیش از 2/4 میلیون را کسب کند. قابلیت تدریس برجام به عنوان نمونه توافق بد در دانشگاه‌های دنیا رئیس ‌مستعفی جبهه اصلاحات گفته است: در دولت روحانی احیای برجام در دسترس بود اما اجازه ندادند. رسانه‌های اصلاح‌طلبان بخشی از اظهارات نبوی در گفت‌و‌گو با نشریه آگاهی نو را که در دفاع از برجام است، باز نشر کردند. این بازنشر در حالی است که چند روز قبل، بازنشر اظهارات انتقادی نبوی درباره عناصر تندرو در جبهه اصلاحات، موجب حملاتی علیه وی شده بود. نبوی در این زمینه با انتقاد از مرض تندروی بچه‌گانه افزوده بود: «من تفکر چپ‌روانه را قبول ندارم. خیلی از کارهایی که انجام می‌شود چپ‌روی است؛ چون وقتی کاری بکنیم که عاقبت آن را ندانیم چه می‌شود، همین‌طور دیمی حرکت کنیم، اسمش می‌شود چپ‌روی... مرحوم شعاعیان را که با هم مبارزه مسلحانه می‌کردیم، در نقد چپ‌روی در آن زمان می‌گفت «این‌ها چپ نیستند، لوچ‌اند یعنی چشم‌هایشان تا‌به‌تا می‌بیند و نمی‌شود اسم این‌ها را چپ گذاشت». واقعا ما الان هم دچار مرض بچه‌گانه چپ‌روی هستیم. یعنی کسانی که لوچ‌اند... در مجموعه خودمان هم می‌بینیم، نه این‌که فکر کنید منظورم نیروهای بیرون از مجموعه است، به آن‌هایی که کف خیابان بودند کاری ندارم. در مجموعه‌های خودمان هم لوچ داریم... در جبهه اصلاحات یک زن که فعالیت سیاسی گسترده‌ای هم از گذشته داشته، رئیس‌ شده است که مبارک است ولی بعضی از دوستان تصورشان این است که با شعار جوانگرایی یا استفاده از خانمها، جوان‌های کف خیابان به سمت ما خواهند آمد که من چنین تصوری ندارم». حالا برخی رسانه‌های طیف اصلاح‌طلبان، اظهارات نبوی درباره برجام را بازنشر کرده‌اند تا احتمالا زهر ادبیات اعتراضی وی درباره اصلاح‌طلبان را بگیرد. او در این بخش گفته است: «در دولت آقای روحانی امضای برجام کار ساده‌ای نبود. ببینید الان دو سال است دنبال این‌اند که برجام را به نتیجه برسانند، همان برجامی که به آن بد و بیراه می‌گفتند، اما هنوز نتوانسته‌اند. امضای برجام و در پی آن رفع تحریم‌ها و خروج پرونده ایران از شورای امنیت، کارهایی بسیار مهم بود. شما ببینید در دوره بایدن نمی‌توانند مذاکره کنند و کار بازگشت به برجام را به نتیجه برسانند. روحانی در دوره ترامپ توانست برجام را حفظ کند. اواخر دوره روحانی، احیای برجام کاملا در دسترس بود ولی اجازه ندادند. ظاهرا آقای روحانی گفته بود اجازه دهید دولت من توافق امضا کند و شما از ثمره‌اش بهره‌مند شوید که مقبول واقع نشد. من همیشه از عملکرد دولت‌های اصلاح‌طلب و میانه‌رو و معتدل دفاع کرده و می‌کنم». درباره این اظهارات برجامی، شایان ذکر است: 1) بخش عمده‌ای از برجام، دیکته طرف آمریکایی است به همین علت هم امتیازات مد نظر آمریکا و اروپا «مشخص، نقد، و واجب‌الاجرا پیش از فرا رسیدن روز اجرای برجام، و برگشت‌ناپذیر» است، اما مطالبات ایران، «سرهم‌بندی» (تعبیر مجله تایم)، مبهم، نسیه، پس از انجام همه تعهدات ایران است. به بیان دیگر، تعهدات طرفین در برجام نا متوازن و ناهمزمان است و ضمنا هیچ تضمینی برای انجام تعهدات طرف غربی برای لغو تحریم‌ها یا سازوکار شکایت و اخذ تضمین در صورت بدعهدی طرف غربی، پیش‌بینی نشده و به این معنا، برجام نه یک دستاورد حتی دم‌دستی، بلکه مالباختگی و
🟢⚪️🔴 بخش سوم خسارت‌دیدگی است که باید به عنوان یک قرارداد و توافق افتضاح، در آکادمی‌های حقوق بین‌الملل تدریس شود. 2) انجام چنین توافقی نه تنها هنر نیست بلکه بانیان مطلع آن به ویژه شخص آقای روحانی و برخی افراطیون غربگرا را در موضع اتهام قرار می‌دهد. 3) برجام احیا نشد، چون دولت‌های ترامپ و بایدن حاضر نبودند دو هزار تحریم پدید آمده با برجام را لغو کنند و برای انتفاع پایدار ایران تضمین و تعهد بدهند، بلکه برجام را گروگانی برای اخذ باج‌های بزرگ‌تر می‌دانستند. با این وصف معلوم نیست مدعیان اصلاحات چگونه این دروغ بزرگ را تقلید و تکرار می‌کنند که برجام در اواخر دولت روحانی قابل احیا بود. بدون سند آوردن درباره تضمین لغو پایدار و موثر تحریم‌ها از سوی غرب – که وجود خارجی هم ندارد- چگونه می‌توان مسئولیت بدعهدی را از دوش غرب برداشت و بر دوش طرف ایرانی گذاشت؟! در همین زمینه، یکی از کانال‌های مجازی با مرور سرگذشت برجام نوشت: ۲۶ دی ۹۴، برجام اجرا شد اما ۲۸ فروردین ۹۵، آقای سیف، رئیس‌کل سابق بانک مرکزی دولت روحانی در مصاحبه‌ با تلویزیون بلومبرگ گفت: عایدی ایران از برجام تقریباً «هیچ‌چیز» بوده است. او در نشست شورای روابط خارجی آمریکا عنوان کرد: ما قادر نیستیم از پول‌های خود در خارج استفاده کنیم؛ آمریکا به تعهداتش عمل نکرد. از سوی دیگر، اوباما 25 دی ۹۵ در حالی که کمتر از یک هفته به پایان دوره ریاست‌جمهوری‌اش باقی مانده است، فرمان وضعیت اضطرار ملی درباره ایران را تمدید کرد. قانون وضعیت اضطرار ملی درباره ایران یا همان تحریم داماتو، ایلسا و ایسا از سال ۱۹۹۵ و از زمان دولت ‌هاشمی ‌رفسنجانی، اعلام شده است. همچنین ۱۳ آبان ۹۶ آقای صالحی، معاون رئیس‌جمهور تاکید کرد: آمریکا از روز نخست، دبه را آغاز کرد و نه یک دبه بلکه چند بار دبه کرد. چند ماه بعد یعنی ۱۸ اردیبهشت ۹٧، ترامپ از برجام خارج شد. گسترش اعضای بریکس وجهه ضد غربی آن را تشدید می‌کند. با عضویت ایران و برخی کشورهای دیگر در بریکس، این پیمان وجهه ضدغربی و ضدآمریکایی بیشتری پیدا می‌کند. دویچه‌وله وابسته به دولت آلمان در این‌باره نوشت: نشست سه‌روزه سران پنج کشور گروه بریکس با حضور ده‌ها تن از سران دیگر کشورها در ژوهانسبورگ، آفریقای جنوبی آغاز به‌کار کرد. بریکس زمانی به‌عنوان یک اتحاد اقتصادی در تقابل با گروه هفت غربی تشکیل شد. حال ایران، کوبا، بلاروس و ونزوئلا نامزد عضویت هستند. بریکس امروز خصلت سیاسی به خود گرفته و برخی کشورها با توسعه بحران‌زای آن مشکل دارند. با پایان نشست بریکس در ژوهانسبورگ در روزهای آینده، اتحادیه کشورهای در آستانه صنعتی می‌تواند ترکیب دیگری داشته باشد. در نشست سه‌روزه بریکس، سران پنج کشور عضو آن می‌خواهند بیش از هرچیز در مورد توسعه این اتحاد تصمیم بگیرند. پیش از این ۲۳ کشور خود را برای پیوستن به این اتحاد اعلام کرده‌اند. این فهرست نشان می‌دهد که بریکس با پذیرش آنها در چه مسیری حرکت می‌کند، زیرا نامزدها شامل ایران، کوبا، بلاروس و ونزوئلا هم می‌شود. این دولت‌های نامزد عضویت، بیزاری خود را از «هژمونی» آمریکا و کشورهایی که آنها را دست‌نشاندگان غربی آن می‌دانند، پنهان نمی‌کنند و مایلند که این اتحاد هرچه بیشتر به‌عنوان «سنگری در برابر سلطه غرب» برآمد کند. گروه بریکس در سال ۲۰۰۹ با چهار عضو برزیل، روسیه، هند و چین تأسیس شد و یک سال بعد آفریقای جنوبی به‌عنوان چرخ پنجم واگن به آن پیوست. در آن زمان یک بانکدار غربی به نام لرد جیم اونیل، اقتصاددان ارشد گلدمن ساکس، ایده چنین اتحادی را مطرح کرده بود. کشورهای بریکس حتی پیش از توسعه آن ۴۲ درصد از جمعیت جهان (حدود ۳.۲ میلیارد نفر) و ۲۷ درصد از درآمد سرانه جهانی را تشکیل می‌دادند. اونیل در ابتدا بریکس را به‌عنوان یک اتحاد اقتصادی در نظر داشت، زیرا در دهه اول هزاره جدید، چهار کشور بنیانگذار رشد اقتصادی سریعی داشتند. هیچ‌یک از این کشورها در گروه هفت کشور توسعه‌یافته صنعتی (جی۷) حضور نداشتند و اونیل احساسی جز تحقیر برای این گروه نداشت. او معتقد بود که رویکرد متکبرانه گروه هفت برای زنده نگاه داشتن جهان مطابق خواست و منافع خود «خجالت‌آور» است. از سوی دیگر، نفوذ گروه جی۷ به‌دلیل رکود طولانی مدت در ژاپن و ایتالیا نیز به‌طور پیوسته در حال کاهش است، در حالی که کشورهای بریکس در حال سبقت از آنها هستند. با تشدید جنگ قدرت میان آمریکا و چین، لحن‌ها شدیدتر شد؛ و هنگامی که روسیه جنگ تهاجمی خود را علیه اوکراین به راه انداخت، ادعای بی‌طرفی و معصومیت سیاسی این اتحاد اقتصادی شکست خورد. جنگ روسیه علیه اوکراین سه عضو باقیمانده را در تنگنا قرار داد: برزیل خود را نقطه مقابل غرب نمی‌بیند و با گسترش بریکس بزرگ‌ترین مشکل را دارد.
🟢⚪️🔴 بخش پایانی آفریقای جنوبی در معرض این خطر قرار دارد که میان مواضع متناقض مبارزان آزادی‌بخش کهنه‌کار طرفدار روسیه در کنگره ملی آفریقای حاکم و جامعه تجاری این کشور که طرفدار غرب است گرفتار شود. هند هم از زمان سفر نخست‌وزیر نارندرا مودی به واشنگتن در ماه ژوئن سال جاری، با فشار گسترده از سوی آمریکا رو‌به‌رو است.
🟢⚪️🔴 روزنامه جوان: طبیعی است کسی که بخاطر رتبه پایین کنکور در رشته ای لیسانس گرفته و معلم شده، دانش آموزان را به مهاجرت ترغیب کند! روزنامه جوان نوشت: هرکس با مدارس و دانشگاه‌ها به‌نحوی مرتبط باشد می‌داند که در مدارس برخی معلمان، و بعداً در دانشگاه‌ها برخی استادان، هرچند محدود، دانش‌آموزان و دانشجویان را برای رفتن از کشور ترغیب می‌کنند. این فضای خیانت برخی اساتید، معلمان و دلالان را بشکنید و قاطعانه دستگاههای امنیتی برخورد کنند. کسی که با هزینه ها و امکانات یارانه ای ایران نخبه شد و قصد مهاجرت دارد تمام این هزینه را بایستی به بیت المال کشور عودت دهد و تشویق کنندگان و ترغیب کنندگان و دلالان مهاجرت در مدارس در دانشگاهها را شناسایی و با آنها برخورد قاطع امنیتی شود. هزینه ماندگاری این مملکتی که عده ای با امکانات آن نخبه میشوند و قصد سفر و خدمت به دشمنان این کشور را دارند؛ ریختن خون بیش از ۲۰۰ هزار جوان نخبه دهه ۶۰ است. اساتید و معلمان و مسئولینی که مماشات در این خیانت و فرار نخبگان؛ شریکند. سازوکاری در مجلس مصوب شود که افراد نخبه ای که قصد خروج از کشور را دارند تمام هزینه کرد آنها از اول ابتدایی تا زمان خروج با ضریب تعهد خدمت به کشور؛ محاسبه و عودت شود. دهها زیرساخت در کشور فراهم شده تا یک فرد در کشور به نخبگی و پذیرش نهایی و اخذ مدرک برسد. اونوقت سرشو بزاره پایین بره برای دشمنان خدمت کند؟؟ اما این ترغیب‌ها و تشویق‌ها به‌سرعت در میان جامعه دانش آموزی و دانشجویی ما شیوع پیدا می‌کند. این یعنی معلمی که با رتبه پایین کنکور در یکی از رشته‌ها لیسانس گرفته و از شغل خود به هردلیل ناراضی است، بدون توجه به آثار مخرب بیزارکردن نوجوانان از هویت ایرانی خود، بذر مهاجرت را در ذهن آنان می‌پاشد. این بیزارکردن داخلی موتور محرکه‌ای است که بی‌هزینه و دردسر ماشین تبلیغات کشورهای غربی برای جذب نیروی انسانی جوان و توانای جهان را روشن می‌کند. 🌹🍃🌿🌸 🍃🌹🍂 🌿🍂 🌸 🟢⚪️🔴 مشارکت در روشنگری و تبیین روایت ها با عضویت در: گروه 👈گام دوم انقلاب 👇 https://eitaa.com/joinchat/1198194870Cc4637fb806 و کانال 👈گام دوم‌ انقلاب👇 https://eitaa.com/joinchat/869073078C29271ed308 عضو کانال و یا گروه (گام دوم انقلاب) متشکل از فعالان مخلص عرصه جنگ نرم از سراسر ایران شوید و ما را در جهاد و تبیین روایتها، روشنگری و افشای فتنه، نفاق و نفوذ یاری کنید. اسکندری🟢⚪️🔴
پیام تبریک روز پزشک توسط فرماندهی محترم ناحیه تاکستان 📝کانال در ایتا↙️ ➥ @bsjghaghazan1
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 نشست رییس دستگاه قضا با دادستان های کل کشور 💠گزارشی از همایش روز پنج شنبه ۲ شهریور ماه 👈 دادستان مرکز استان قزوین: جلوگیری از فعالیت ۶۰ شرکت متخلف خودرویی در استان 🔺 روابط عمومی دادسرای عمومی و انقلاب مرکز استان قزوین @dadsara_qazvin
🇮🇷 🖼 چرا نزدیک قله‌ایم؟
چرا به «دولت موازی» اجازه فعالیت داده‌اید؟ فعالیت پلتفرم‌های قانون‌گریز که وابستگی آنها به دشمنان ایران برملا شده است، فعالیت سکوهای سالم و مفید را که به مراتب فراتر از پلتفرم‌های وابسته است با دشواری روبرو می کند‌. چرا نباید مدیریت این سکوها تحت نظارت دولت به افراد صاحب صلاحیت سپرده شود؟! فارس‌پلاس؛ حسین شریعتمداری در یادداشتی نوشت: ۱- یادداشت ۲۲ مرداد نگارنده با عنوان «‌سکوهای مجازی یا دولت موازی‌» بازتاب گسترده‌ای در محافل سیاسی و رسانه‌های داخلی و شبکه‌های خارجی داشت. در آن یادداشت ضمن تاکید بر ضرورت وجود پلتفرم‌ها برای تامین آسان برخی از نیازهای روزمره مردم نظیر، خرید لوازم مورد نیاز، رفت و آمدهای درون و بیرون شهری، کسب اطلاعات، معاملات مسکن و... به رها بودن فعالیت سکوهای مجازی و قانون‌گریزی‌های پی‌در‌پی برخی از آنها ‌اشاره کرده و آورده بودیم: «‌نیم نگاهی به عملکرد شاخص‌ترین نمونه‌های سکوهای مجازی که پُر مراجعه‌ترین‌ها نیز هستند، بیندازید! چه می‌بینید؟! قانون‌گریزی، تخلفات پی‌در‌پی، همراهی با دشمنان مردم این مرز و بوم، کوک کردن ساز بیگانگان علیه وطن خویش، آن‌هم در موارد و عرصه‌هایی که بیرون از دایره تعریف شده کار و فعالیت آنهاست. بارزترین نمونه این قانون‌گریزی و همسویی با دشمنان بیرونی را در مقابله با قانون حجاب و عفاف می‌توان دید. در یک مقطع زمانی خاص و در حالی که مقابله با کشف حجاب یکی از شاخص‌ترین تلاش نظام و خواسته توده‌های ده‌ها میلیونی مردم بود، برخی از این سکوهای مجازی در اقدامی هماهنگ که از فرمان واحدی خبر می‌داد، تصاویری از اعضا و کارکنان خود را منتشر کردند که در آن خانم‌های حاضر بدون حجاب ظاهر شده بودند. و ده‌ها تخلف و قانون‌شکنی دیگر‌». ۲- منتقدان یادداشت یاد شده را در مجموع می‌توان به دو گروه جداگانه تقسیم کرد. گروه اول شامل آن دسته از سایت‌ها و یا ‌اشخاص حقیقی و حقوقی در داخل و خارج کشور بود که پیشنهاد کیهان درباره ضرورت نظارت بر فعالیت سکوهای مجازی را با منافع مفت و باد‌آورده و چند ده یا چند صد میلیاردی خود در تعارض می‌دیدند. این طیف برای موجه نشان دادن انتقاد خود، بخش‌هایی از یادداشت کیهان را تحریف کرده و بر قاب تحریف شده، تار دروغ بافته بودند! این گروه پیشنهاد نظارت بر فعالیت پلتفرم‌ها را دولتی کردن آنها معنی کرده و درباره ضرورت توجه به اصل ۴۴ قانون اساسی و سپردن کار مردم به مردم داد سخن داده بودند! گروه دوم، برخی از شخصیت‌ها و افراد درون جبهه انقلاب بودند که متاسفانه در برداشت از موضوع یاد شده بی‌دقتی کرده و بی‌آن که به اصل ماجرا توجهی داشته باشند، تقریباً همان ادعای تحریف شده گروه اول را تکرار کرده بودند و البته مؤدبانه و دلسوزانه. در این خصوص ‌اشاره به نکاتی را ضروری می‌دانیم. بخوانید! ۳- در یادداشت مورد ‌اشاره تاکید شده بود « این سکوهای مجازی - و نه همه آنها- در حالی به یک دولت موازی تبدیل شده و قوانین جاری نظام را زیر پا می‌گذارند، که از خود هیچ سرمایه‌ای به میدان نیاورده‌اند. اسنپ حتی یک خودرو نیز از خود به میان نیاورده و از خودروهای مردم جویای کار بهره می‌برد. دیجی‌کالا و ازکی دلال هستند و از امکانات نظام در این دلالی سود می‌برند. روبیکا، فیلیمو، نماوا و... نیز حال و روز مشابهی دارند‌». اکنون جان کلام این است که مگر سکوهای مجازی از امکانات و ظرفیت‌های نظام استفاده نمی‌کنند؟! پاسخ این سؤال مثبت است. و مگر بدون استفاده از امکانات نظام، قادر به ادامه حیات هستند؟! پاسخ این پرسش منفی است. بنابراین وقتی از امکانات و ظرفیت‌های نظام استفاده می‌کنند، باید تحت مدیریت و نظارت نظام نیز باشند. این قاعده به عنوان یک قانون لازم‌الاتباع در همه کشورهای دنیا وجود دارد و سکوها و پلتفرم‌هایی که این قانون را نادیده گرفته و از آن تخطی می‌کنند به شدت جریمه و مجازات می‌شوند. مگر سکوهای مجازی در ایران تافته جدا بافته هستند که از مدیریت و نظارت نظام می‌گریزند؟! و اگر کاسه‌ای زیر نیم‌کاسه ندارند، چرا باید از نظارت مراکز مسئول طفره بروند؟! ۴- در یادداشت کیهان نیز بر ضرورت همین الزام قانونی تاکید شده و آمده بود « ‌اگر وجود پلتفرم‌های خدمت‌رسان ضروری است، که هست، چرا از سکوهای قانون‌گریز سلب صلاحیت نمی‌شود و مدیریت آنها به افراد صاحب صلاحیت و تحت نظارت مستقیم مراکز ذی‌ربط واگذار نمی‌شود؟! مگر امکانات و ظرفیت‌های مورد استفاده آنها متعلق به نظام نیست؟! بنابر‌این چرا مالکیت و مدیریت آنها در اختیار نظام نباشد؟! می‌فرمایند به نیروی کارآزموده نیاز است. بسم‌الله! مگر مدیران کنونی این پلتفرم‌ها شق‌القمر می‌کنند؟! توان و هوشمندی نیروهای متعهد و پا به رکاب ایران اسلامی را دست‌کم نگیرید‌».
۵- در انتقاد به یادداشت مورد ‌اشاره گفته‌اند «‌باید کار مردم به مردم واگذار شود‌» که سخن قابل قبولی است و ما نیز سخن از نظارت گفته‌ایم و سپردن مدیریت سکوهای مجازی به مردم را پیشنهاد کرده‌ایم. اما، شمار قابل توجهی از مدیران نزدیک به ۴۰۰ پلتفرم فعال در ایران مردم و مردمی نیستند! می‌پرسید چرا؟! خُب به اسناد موجود مراجعه کنید! عماد شرقی، با نام کامل « ادوارد عماد شرقی» یکی از جاسوسان آمریکا در ایران است که چند سال قبل همراه با اسناد نظامی کشورمان بازداشت شده بود و امروزه یکی از جاسوسان زندانی است که در صف مبادله زندانیان با آمریکا قرار دارد. عماد شرقی معاون بین‌الملل «هولدینگ سرآوا‌» است یعنی هولدینگ بالا دستی دیجی‌کالا...! سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا (CIA) در سال ۱۹۸۳ به این نتیجه رسید که برای مقابله با کشورهای مخالف آمریکا (با تاکید بر ایران‌)، ایجاد پایگاه‌های مخفی کافی نیست و باید با ایجاد پایگاه‌های آشکار در آن کشورها، اهداف مورد نظر آمریکا را دنبال کرد. با این نگاه بود که سال ۱۹۸۳ بنیادی تحت عنوان موقوفه ملی برای دموکراسی National Endowment for Democracy - ـ (NED‌) تشکیل شد. بنیانگذار NED یک سرمایه‌دار یهودی بنام «‌آلن وینستین‌» است. روز ۲۲ سپتامبر ۱۹۹۱ روزنامه واشنگتن‌پست از قول وینستین می‌نویسد؛ «بسیاری از کارهایی که ما امروز انجام می‌دهیم، ۲۵ سال پیش به‌طور مخفیانه توسط CIA انجام می‌شد»! بنیاد NED چهار زیر مجموعه دارد که یکی از مهم‌ترین آنها «‌مرکز شرکت‌های خصوصی بین‌المللی، با عنوان (CIPE) است که تحت مدیریت اتاق بازرگانی آمریکا قرار دارد و... تعدادی از عوامل سایپ در دهه ۸۰ شمسی وارد ایران می‌شوند. سایپ در سال ۱۳۸۴ در ایران پایگاهی با عنوان انجمن بین‌المللی مدیران ایرانی (i-aim) تاسیس می‌کند. ماموریت این پایگاه تشکیل (استارت‌آپ‌ها‌) و ایجاد سکوهای مجازی در ایران است. در‌این‌باره گفتنی‌ها و اسناد دیگری هست که به بعد می‌گذاریم. اما، بخوانید! ۶- روز ۲۲ مهرماه ۱۳۹۵ سیامک نمازی، جاسوس نشان‌دار آمریکا در ایران بازداشت می‌شود. یکی از ماموریت‌های او فعالیت در حوزه استارت‌آپ‌ها و ایجاد سکوهای مجازی است. او در اعترافات خود می‌گوید «‌یک روز آقای گرشمن رئیس‌[وقت] NED به من گفت که خیلی علاقه‌مند است در ایران پروژه‌ای را انجام بدهد و می‌توانند کمک کنند. NED من را به سایپ معرفی کرد‌». او درباره سایپ و اهداف آن تاکید می‌کند که «‌آنها الزاماً به دنبال بازدهی سریع نیستند. گام اول، شناسایی افراد و تعلیم افکار خود به آنهاست و این به معنای گسترش نفوذ آنان در سیستم است‌». گفتنی است سیامک نمازی هم یکی از جاسوسانی است که قرار است با آمریکا مبادله شود. ۷- بار دیگر تاکید می‌کنیم که مقصود و منظور ما همه پلتفرم‌ها و سکوهای مجازی نیست، چرا که بسیاری از آنها فعالیت مثبت و گره‌گشایی دارند، بلکه منظور آن تعداد از سکوهای مجازی است که ضمن کسب درآمدهای نجومی و فوق‌نجومی با استفاده (بخوانید سوءاستفاده‌) از امکانات و ظرفیت‌های کشور، در بزنگاه‌ها، ماموریتی که دشمنان این مرزو‌بوم بر عهده آنها گذارده است را انجام می‌دهند. دقیقاً نظیر اقدام هماهنگ آنها در انتشار تصاویری از کارکنان زن کشف حجاب کرده خود. چرا همزمان؟! چرا همسان؟! و اساساً این اقدام پلشت با حوزه کاری آنها چه ارتباطی داشته است؟! آیا می‌تواند غیر از انجام ماموریتی که از سوی دشمنان ایران اسلامی به آنها دیکته شده است، تعریف دیگری داشته باشد؟! ۸- ‌اشاره به دو نکته را در پایان این یادداشت ضروری می‌دانیم؛ اول؛ روی سخن با برخی از نیروهای متعهد است و از آنها می‌خواهیم، ابتدا موضوع را بشناسند و بعد درباره آن اظهار نظر کنند. شماری از آنها با استناد به مطالب تحریف شده رسانه‌های بیرونی و برخی از مدعیان اصلاحات ادعا‌های بی‌اساسی را مطرح کرده و به کیهان نسبت داده بودند و تعدادی نیز با کلی‌گویی‌های طولانی به نقد یادداشت مورد ‌اشاره پرداخته بودند. پرسش از این طیف آن است که با چه توضیح و توجیهی رها‌شدگی فعالیت پلتفرم‌های قانون‌گریز و همسویی آنها با خواست اعلام شده دشمنان مردم و نظام را مجاز تلقی کرده‌اید؟! دوم؛ روی سخن با مسؤولان محترم نظام است که چرا به سکوهای قانون‌گریز اجازه فعالیت داده‌اید؟! و با چه توجیهی مدیریت اقتصاد دیجیتال را به سکوهایی سپرده‌اید که از یک سو با استفاده مفت و مجانی از امکانات و ظرفیت‌های نظام درآمدهای فوق‌نجومی کسب می‌کنند و از سوی دیگر در بزنگاه‌ها اهداف دیکته شده دشمنان مردم را به اجرا می‌گذارند؟! کدام نظام حکومتی و مردمی را سراغ دارید که به وجود و فعالیت یک دولت موازی‌ در ساختار خود تن بدهد؟!
فعالیت پلتفرم‌های قانون‌گریز که وابستگی آنها به دشمنان ایران بر ملا شده است، فعالیت سکوهای سالم و مفید را که به مراتب فراتر از پلتفرم‌های وابسته است با دشواری روبرو می کند‌. چرا نباید مدیریت این سکوها تحت نظارت دولت به افراد صاحب صلاحیت سپرده شود؟! در‌این‌باره گفتنی‌ها و اسناد دیگری نیز هست که شرح آن را به فرصتی دیگر موکول می‌کنیم. پایان پیام/ت
هدایت شده از کانال قزوین سلام 💠
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔸 قسم دادم پاهامو، کم نیارن 🔹 همین روزا خودم رو می‌رسونم 🔷️قزوین سلام 🔷️ @qazvinsalam ┄┅┅❅🌸🌺🌸❅┅┅┄
🔰 برخی می گویند رهبری از همه مسئولان و نهادها و دولت ها و مجلس ها دفاع کرده ، پس این دلیل نمی شود آنها خوب باشند ! 👈 در جواب می گوییم : ⬅️ می شود بگویید کی و کجا رهبری به مجلس قبلی یا مثلا مجلس ششم ، لقب داده است ⁉️ می شود یک نمونه بیاورید ⁉️ ⬅️ چرا رهبری در چندین دوره قبلی مجلس ، برخی سالها دیدار سالانه با نمایندگان مجلس که در اوایل خرداد ماه هر سال برگزار می شود را نپذیرفتند و به آنها وقت ملاقت ندادند ⁉️ ⬅️ آِیا رهبری در دو دوره ریاست ، به دولت ایشان لقب داد ⁉️ ⬅️ هر چند ما که می دانیم این جماعت مدام در حال غر زدن و ایراد گرفتن نه اهل هستند و نه حتی سخنان رهبری را دنبال می کنند ، اما خواهش می کنیم بروند صحبت ها و تعاریف رهبری از مجلس قبلی و دولت و را دنبال کنند ، سپس تعاریف و حمایت های رهبری از این مجلس و دولت فعلی را هم ببینند و با هم مقایسه کنند. خودشان متوجه فرق و اختلاف فاحش خواهند شد. 👌 بله ، رهبری از همه دولت ها و مجلس ها حمایت کرده ، اما به هیچ عنوان به هر مجلس و دولتی لقب نداده اند و حمایت نکرده اند. ❌ به جای توجیه حرفهای رهبری ، انگشت اشتباه را به سمت خود و تحلیل های خود بگیریم و بدانند آنهایی که صبح تا شب در کانال های خودشان در حال ناکارامد نشان دادن مسئولین هستند و همه آنها را خائن و دشمن و... می دانند ، دارند مسیری خلاف مسیر رهبری می روند. امان از عدالتخوارهای بی منطق در لباس دوست ! ❌ 🔰🔰 اما یک سوال جدی ⁉️ 👈 با وجود ایراداتی که در مسئولین هست ، آیا نباید هم کرد ⁉️ ✅ اتفاقا باید انتقاد هم کرد ، شکی نیست ، اما خود رهبری برای ما مشخص کردند چه شکلی انتقاد کنیم ، انتقادی همراه با ، یعنی انتقاد ما به شکلی نباشد که کل عملکرد مسئولین را زیر سوال ببرد ، نباید انتقاد به شکلی باشد که گویا مسئولین همه در خواب هستند و هیچ طرح و برنامه ای برای هیچ کاری ندارند ! 👈 انتقاد باید همراه با گفتن نکات مثبت باشد تا مردم و خوانندگان و مخاطبان محترم بدانند که مسئولین در حال کارند ، اما در برخی موارد ضعیف عمل کردند و نتوانستند به وعده های خود عمل کنند. 👈👈👈 رهبری شاخص را معرفی کرده ، راه را مشخص کرده ، شیوه درست انتقاد را هم گفته ، اما باز تعجب می کنیم چطور برخی ها هنوز سرگردان و حیران هستند که کدام حرف را قبول کنند ‼️‼️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
حرف‌های تکان دهنده حاج آقای ماندگاری درباره وضعیت فاجعه باری که روحانی بوجود آورد! ‏قبل از تحویل دولت گفت کاری کردیم که دولت رئیسی تا 40 روز هم دووم نیاره و مجبور شه در مقابل غرب تسلیم شه ‏ببینین وقتی میگن آقای رییسی زمین مین گذاری تحویل گرفت یعنی چی! 🆔 @News_Fath
هدایت شده از کانال قزوین سلام 💠
مجموعه مداحی های مناسب برای سفر زیارتی اربعین برای داخل ماشین ها 🔷️قزوین سلام 🔷️ @qazvinsalam ┄┅┅❅🌸🌺🌸❅┅┅┄ حال و هوای اربعین بگيريد 👆👆
🟢⚪️🔴رازگشایی‌تیترها از معمای اختلاف‌افکنی بخش ۱ موفقیت‌ها و پیروزی‌های پیاپی، نباید کسی را در میان نیروهای انقلاب، سرمست و مغرور کند؛ یا از طراحی شبانه‌روز دشمنان غافل سازد. باید مراقب خوابزدگی در خط مقدم بود. به گزارش مشرق، محمد ایمانی طی یادداشتی در روزنامه کیهان نوشت: «کوچه دادن به دشمن، بدترین نوع خیانت است». این هشدار حکیمانه را شهید سلیمانی مهر ماه ۱۳۹۵، در حالی بیان کرد که جریان غربگرا، در حال معبرگشایی برای دشمن بود. اما کوچه دادن به دشمن، فقط در همان مصداق برجامیزاسیون خلاصه نمی‌شود. دامن زدن به اختلاف در میان نیروهای انقلابی و دستگاه‌های حاکمیتی نیز، کوچه باز کردن برای دشمنان است. هم‌افزایی دولت، مجلس و دستگاه قضایی به ویژه در دو سال اخیر، موفقیت‌های چشمگیری را برای کشور فراهم کرده است. طبیعتا این همدلی و تعاون، دشمنان بزرگی دارد؛ و در این میان، کدام ضربه به همدلی و هم‌افزایی، موثرتر از اختلاف‌افکنی؟ 🔵۱) این تیترهای دروغ یا اغراق شده (و بعضا متناقض) در رسانه‌های زنجیره‌ای بیگانه و دنباله آنها در فضای رسانه‌ای داخلی را مرور کنید که با وجود همدلی بالای آقایان رئیسی و قالیباف و اغلب وزیران و نمایندگان، چگونه از هیچ یا کاه، کوه می‌سازند: «جنگ قالیباف و رئیسی در کف خیابان؟ تعارف مجلس با دولت به پایان رسید»/ جدال توئیتری تیم قالیباف و رئیسی بالا گرفت؛ دعوای تیم قالیباف و رئیسی به فضای مجازی کشیده شد/ ورود دولت به انتخابات مجلس، ورود قالیباف به انتخابات ریاست جمهوری/ قالیباف، رئیسی را با مشکلات تنها گذاشت/ حاملان تفکر مصباح یزدی، کجای دولت و مجلس هستند؟ جبهه پایداری؛ مغز و ارگانیسم دولت رئیسی/ اختلافات قالیباف و رئیسی واقعی است/ این دولت، دولت جبهه پایداری است/ نقشه اتاق فکر افراطیون برای انتخابات مجلس؛ خویشتنداری قالیباف مقابل حامیان رئیسی به پایان رسید/ برخی اخبار، از جلسات انتخاباتی اعضای دولت حکایت دارند؛ حمله گازانبری به قالیباف! اتحاد پایداری و دولت برای فتح مجلس دوازدهم/ خیز قالیباف برای ریاست جمهوری/ دولت رئیسی ۴ ساله می‌شود؟». 🔵۲) همچنین این تیترها را ببینید: «پایداری از ریاست مجلس در سال جاری دور شد؛ آیا اختلافات قالیبافی‌ها و پایداری‌ها تشدید می‌شود؟/ هدف شریان چیست؟ دولت رئیسی به دنبال حذف قالیباف/ پیام تیم قالیباف به رئیسی: ابراهیم حذر کن! اختلافات جریان قالیباف و دولت علنی می‌شود/ در آینده نزدیک، شاهد دعوای قالیباف و رئیسی خواهیم بود/ دعوای دولت و مجلس، جنگ زرگری است/ پیش‌بینی دعوای مفصل اصولگرایان؛ جبهه پایداری می‌خواهند مجلسی وکیل‌الدوله ایجاد کنند/ از سیسمونی ‌گیت قالیباف تا پرسش از قدرت فهم رئیسی/ جبهه پایداری، متحد استراتژیک شخص رئیسی است/ جلسات منظم دولت و ‌جبهه پایداری‌ برای «خالص‌سازی»/ جریان بذرپاش مشغول موج دوم خالص‌سازی است/ دولت با کمک پایداری، می‌خواهد انتخابات مجلس را مهندسی کند./ رئیسی در انتخاب کابینه، به جبهه پایداری محل نداد/ پشت پرده تحرکات ضد رئیسی پایداری‌ها/ اختلاف پایداری و قالیباف، دعوا بر سر لحاف ملاست/ جلیلی، نامزد نمایشی بود، نه پوششی/ جلیلی، می‌خواهد نتیجه ۸سال زحمت برای دولت سایه را ببیند/ جلیلی علیه رئیسی؛ نجواهای اختلاف بخشی از جریان پایداری با سیاست‌های رئیسی/ رسانه قالیباف، پایداری را از لیست اخراج کرد؛ پایداری لیست جدا می‌دهد». 🔵۳) نه رئیسی، احمدی‌نژاد است، و نه قالیباف، لاریجانی؛ ایضا دولت و مجلس. اما دشمنان ملت ایران و جمهوری اسلامی، یک جبهه واحد بیشتر نیستند. آقایان احمدی‌نژاد و لاریجانی (دبیر وقت شورای عالی امنیت ملی)، از همکاری و هم‌افزایی دو ساله، به جدایی و سپس تقابل شدید در سال ۱۳۹۱رسیدند. جالب است بدانیم برخی حامیان احمدی‌نژاد معتقد بودند آقای حداد عادل به ‌اندازه کافی مدیریت و همراهی ندارد و بنابراین در مجلس هشتم، سراغ حمایت از ریاست لاریجانی رفتند. همچنین برخی افراد مثل مطهری، با حمایت خاص احمدی‌نژاد در فهرست جریان انقلاب در مجلس هشتم قرار گرفتند، اما گذر زمان، برخی غفلت‌ها از سوی طرفین و نفوذ و دو به هم زنی طیف‌های نفاق، موجب تقابل تدریجی دولت و مجلس و نهایتا لجن مال کردن همدیگر در ماجرای استیضاح وزیر رفاه و کار (بهمن سال ۱۳۹۱) شد. میوه‌اش را هم پنج ماه بعد، ائتلاف ‌اشرافیت غربگرا در انتخابات سال ۱۳۹۲ چیدند؛ و آن هشت سال پر خسارت را به کشور تحمیل کردند. 🔵۴) اختلاف شخصیت‌ها به خودی خود آن قدر موضوعیت نداشت، که تاثیر آن در ناامید کردن مردم و امیدوار کردن بدخواهان.
🟢⚪️🔴 بخش ۲ رهبر انقلاب در تاریخ ۱۰ آبان ۱۳۹۱ فرمودند: «البته اختلاف نظر، فراوان است؛ هیچ ‌اشکالی هم ندارد- دو نفر مسئولند، رفیقند، اختلاف نظر هم دارند؛ همیشه هم بوده- اما اختلاف نظر نباید به اختلاف در عمل و اختلاف در برخوردهای گوناگون، به اختلاف علنی،‌گریبانگیری، به مچ‌گیری در مقابل چشم مردم منتهی شود... اختلافات را نباید به مردم کشاند؛ احساسات مردم را نباید در جهت ایجاد اختلاف تحریک کرد. از امروز تا روز انتخابات، هر کسی احساسات مردم را در جهت ایجاد اختلاف به کار بگیرد، قطعاً به کشور خیانت کرده است. ایشان همچنین اوایل بهمن ۹۱، در دیدار شماری از رؤسای کمیسیون‌های مجلس و برخی مقامات دولتی، ضمن گلایه از فضای مجادله و تعارض، از آنها خواسته بودند اهتمام به امور خطیر کشور را در اولویت قرار داده و حتی مسائل مهم را فدای «اهمّ» که همان مسائل کلان کشور و از جمله دغدغه‌های معیشتی مردم و معضل تورم است، کنند. در پی این رهنمود، جلساتی برای هم‌اندیشی دولت و مجلس برقرار شد، اما برخی طرفین مجادلات به فاصله ۱۰ روز، ماجرای تلخ جلسه استیضاح را پدید آوردند و متعاقب این فضای خود مشغولی و فرسایش، دولتی ‌اشرافی و منفعل در برابر غرب سر کار آمد. 🔵۵) با گذشت بیش از یک دهه، چرا مجددا به اختلافات مجلس و دولت و دیگر نهادها و نیروهای انقلابی دامن زده می‌شود؟ پاسخ اصلی را باید در سلسله شکست‌های غرب دید. آمریکا و غرب در منطقه و جهان، قافیه را باخته‌اند و چاره کار را در اختلاف افکنی، مشغول ‌سازی و تضعیف ایران قدرتمند می‌بینند. اجازه بدهید، از عناوین رسانه‌های غربی کمک بگیریم. چند نمونه از هزاران تیتر و تحلیل مشابه را مرور کنید: «اندیشکده کوئینسی: آمریکا ناتوان از ادامه جنگ در اوکراین است»/ «گاردین: قرن آمریکایی به سر رسیده و نفوذ آمریکا در غرب آسیا مانند پایان خفت ‌بار امپراتوری بریتانیا، رو به پایان است»/؛ نهاد سلطنتی خدمات دفاعی- امنیتی انگلیس: روسیه با الگو برداری از ایران، در حال عبور از تحریم‌های غرب است؛/ «نیوزویک: آمریکا از تحولات جا مانده و خاورمیانه در حال دور شدن از آمریکاست»/ «سناتور لینسی گراهام: خروج از افغانستان، شرم‌آورترین تصمیم در تاریخ سیاست خارجی آمریکا بود»/ «آرون دیوید میلر مذاکره‌کننده سابق، فارین پالیسی: آمریکا میان انواع بحران‌ها مجبور به توافق است. هیچ توافق خوبی با ایران وجود ندارد و این انتخاب، بین بد و بدتر است. برای دولت آمریکا که گرفتار مجموعه از معضلات، از جنگ اوکراین و روسیه تا رقابت با چین است و انتخابات را در پیش دارد، تلاش برای جلوگیری از افزایش تنش، یک بازی هوشمندانه است. آخرین چیزی که بایدن به آن نیاز دارد، تنش با ایران است»/ «اندیشکده بنیاد دفاع از دموکراسی‌ها: دولت بایدن، تسلیم ایران شد. توافق برای آزادی ۶ میلیارد دلار از اموال ایران، نشانه ضعف دولت آمریکا است». 🔵 ۶) همچنین این عناوین را ببینید: «تامیر هیمن، مدیر موسسه تحقیقات امنیت ملی اسرائیل: امروز هیچ چیزی جز اراده خود ایرانی‌ها نمی‌تواند آنها را محدود کند. آنها بدون سلاح هسته‌ای به بازدارندگی رسیده‌اند و این یعنی همان وضعیت عالی از نگاه ولی‌فقیه در برابر غرب»/ «روزنامه کویتی الرای: تقویت شمار نیروهای آمریکا در منطقه بیش از آن که پیامی به دشمنانش باشد، خطاب به دوستانش است. آمریکا زورش به دشمنانش نمی‌رسد، می‌خواهد دوستانش را از نزدیکی به چین و ایران بترساند»/ «دویچه ‌وله: پیمان بریکس، هژمونی‌ نظم جهانی پس ‌از جنگ جهانی دوم را به چالش کشیده است»/ «بلومبرگ: بریکس، ایران و عربستان و دیگر کشورها را فرا می‌خواند تا بر وزن خود بیفزاید»/ «نشنال اینترست: آمریکا از عهده پهپادهای ارزان قیمت ایران که ستون قدرت نظامی آن کشور در منطقه شده، بر نمی‌آید»/ «اکونومیست: تفاهم با ایران و پاداش دادن به این کشور خطرناک است، اما آمریکا چاره دیگری ندارد»/ «متیو کانتینی تحلیلگر امریکن اینتر پرایز: بایدن با حقارت در حال امتیاز دادن به ایران است»/ «المانیتور: موفقیت‌های ایران، آمریکا را مجبور به توافق می‌کند» /»نشریه نوول ابزرواتور: آمریکا به خاطر بلبشوی پدید آمده در اثر جنگ اوکراین و به هم خوردن ائتلاف‌های قدیمی، مجبور به واگذاری امتیاز به ایران شده است/ «بی بی‌سی: هیچ گزینه‌ای روی میز دولت آمریکا برای فشار به ایران باقی نمانده است»/ «رویترز: جنگ اوکراین، اقتصاد اروپا را به لیگ بازنده‌ها فرستاد»/ «فارن افرز: موقعیت ایران در ماه‌های اخیر بدون توافق با آمریکا بهبود یافته است.»/ «وال استریت ژورنال: رهبر ایران به شکل هوشمندانه، در حال تشکیل خاورمیانه بدون آمریکاست».
🟢⚪️🔴 بخش ۳ و پایانی 🔵 ۷) موفقیت‌ها و پیروزی‌های پیاپی، نباید کسی را در میان نیروهای انقلاب، سرمست و مغرور کند؛ یا از طراحی شبانه‌روز دشمنان غافل سازد. این عبرت بزرگ جنگ اُحُد برای همیشه تاریخ است؛ آنجا که برخی از رزمندگان به توهم پایان جنگ با مشرکان (و جمع‌آوری غنائم)، تنگه راهبردی را رها کردند و دشمن از همان نقطه شبیخون زد. باید مراقب سُکر نعمت و قدرت، و خوابزدگی در خط مقدم بود. اختلاف، همیشه محتمل است، اما مجادلات رسانه‌ای و به حاشیه ‌انداختن موفقیت‌ها، آن هم در آستانه انتخاباتی مهم، اصلا نمی‌تواند طبیعی باشد. در همین موضوع انتخابات، هر چند برخی محافل ‌اشرافی غربگرا ژست مخالف‌خوانی می‌گیرند، اما گزارش‌ها از اقدام پرحجم و در عین حال چراغ خاموش آنها (از جمله ثبت‌نام دست کم ۸۰۰ نفر) حکایت می‌کند. نقشه غربگرایان بر این است که به بروز اختلاف میان جریان انقلابی فرصت بدهند، بلکه از طریق واسطه‌ها یا عناصر کم ظرفیت، به اختلاف دامن بزنند. بروز اختلاف، می‌تواند موجب دلسردی و کاهش مشارکت مردم، یا ریزش کلیت رای نیروهای انقلابی شود. 🔵 ۸) تعامل و تعاون سازنده نیروهای وفادار به انقلاب، موضوعی بسیار فراتر از انتخابات است. کیفیت عبور از پیچ مهم تاریخی جهان و رسیدن به قله‌های پیشرفت و اقتدار، به یک معنا، موکول به همین تعاون یا تقابل و تخاذل نیروهای انقلابی است.این‌جاست که مراقبت از کامل نکردن پازل دشمن اهمیت پیدا می‌کند. در این باره، رهبر انقلاب ۳۱ اردیبهشت ۱۳۸۶ فرمودند: « گاهی اوقات، دشمن کار را به گونه‌ای ترتیب می‌دهد که حرف حقی، از زبان یک نفر صادر بشود! دشمن ناحق و باطل است، پس چرا می‌خواهد این حرف حق از زبان آن شخص صادر بشود؟ چون می‌خواهد پازل خودش را کامل کند. این پازل از ۱۰۰ یا ۲۰۰ قطعه تشکیل شده؛ یک قطعه‌اش هم همین حرف حقی است که آن شخص باید بزند تا این پازل را کامل کند. این‌جا این حرف حق را نباید زد. پازل دشمن را کامل نباید کرد. در این حد هوشیاری لازم است... چه طور تمایلات دشمن را کشف کنیم؟ چه طور بفهمیم که این کار به نفع دشمن است یا به ضرر دشمن؟ این همان جایی است که به اهتمام کامل، مطلقاً سهل‌انگاری نکردن و هوشیاری و بیداری کامل احتیاج دارد.». 🔵۹) رهبر حکیم انقلاب، همچنین ۲۱ دی ماه ۱۳۸۸، در دیدار فراکسیون انقلاب اسلامی (مجلس هشتم) توجه دادند: «یک مطلب کلی را باید همیشه در نظر داشته باشیم و آن این است که توقع کم گذاشتن در کفه حق را از همه کس باید داشت؛ یعنی انسان نباید بی‌توقعی‌اش بشود. انسان کامل و بی‌عیب و نقصی که آدم هیچ راهی برای ‌اشکال بر او نداشته باشد؛ پیدا نمی‌کنیم به جز معصومین. باید یک مقداری آماده بود برای آنچه که انسان آن را کوتاهی و جفا و بی‌وفایی بنامد... بله این‌اشکال (در دولت یا مجلس) اگر وجود نداشت بهتر بود. حالا که ‌اشکال وجود دارد، چه کار باید بکنیم؟ آرمان‌گرایی باید ما را به سمت بالا بکشاند. جوری نباشد که به خاطر دیدن برخی ناهنجاری‌ها که با آرمان‌گرایی مخالف است، حرکت ما دچار وقفه یااشتباه و انحراف شود، یا از آن مسیری که دارد، به جای دیگری مشغول بشود. اگر منکری می‌بینید، نهی از منکر کنید، اگر چنانچه معروفی هست که بر زمین مانده، امر به معروف کنید. اما این موجب نشود که آدم، این منکر یا این نقطه منفی را بهانه قرار بدهد و راهش را جدا کند، یا فرض کنید که فاصله ایجاد شود، یا تعارض کند یا تخریب کند؛ کما این که بعضی‌ها همین جورند...‌اشکالات را تذکر بدهید مانعی ندارد؛ منتها سعی کنید بیش از آن مقداری که حد و حق این ‌اشکالات است، برایش حساب باز نکنید. اولاً راه حمل بر صحت را به کلی و در مواردی نبندید... ثانیاً وحدت مهم است. البته ما در سطح کشور هم معتقد به وحدتیم. این را باید حفظ کرد؛ ولو با اغماض‌هایی. بعضی از اغماض‌ها ممکن است اعتراض برخی دیگر را متوجه انسان بکند، خوب بکند، ولی آدم باید ببیند حق چیست. یک جاهایی باید برخی اغماض‌ها را برای یک مصلحت بزرگ‌تری انجام داد که حالا در این مورد بحث ما، مصلحت، اتحاد و اتفاق و با هم بودن و یک حرف زدن و یک صدا داشتن و اینهاست».
🟢⚪️🔴رییس اصلاح طلبان بیش از هر زمانی تحت تاثیر تاج زاده سخن می گوید؛ عبور خاتمی از خاتمی بخش ۱ روایت کارگزاران و سیاست‌مدارانی که چون به بیرون قدرت می‌روند «آن کار دیگر» می‌کنند و در قامت «روشنفکرانی عزلت‌گزیده» درمی‌آیند. این داستان همیشگی خاتمی و یارانش است؛ روایتی قدرت‌زده از ایران. به گزارش مشرق، سعید آجورلو، مدیر مسئول روزنامه «صبح‌نو» و سایت «فردا» و از فعالان سیاسی به سخنرانی جدید سید محمد خاتمی که به نحوی عبور از اصلاح‌طلبی بود واکنش نشان داد و نامه‌ای خطاب به وی نوشت که متن نامه به این شرح است: جناب آقای حجت‌الاسلام سید محمد خاتمی با سلام اکنون تردیدی نیست که با زبان مصطفی تاج‌زاده سخن می‌گویید، با اندیشه تاج‌زاده، رئیس جبهه اصلاحات را انتخاب می‌کنید و با رویکرد تاج‌زاده به توصیف و تبیین عرصه سیاست می‌پردازید. برای قرار گرفتن در موقعیت ۱۴۰۲ از سال ۷۶ آغاز کرده و نه با ادبیات چپ سنتی و محافظه‌کاران جناح چپ که با تندترین روایت از دوم خرداد که توسط معاون سیاسی اول وزارت کشورتان ساخته و پرداخته شده از خاتمی رئیس‌جمهور و خاتمی اصلاحات عبور می‌کنید. در سخنرانی اخیر خود در مقام تندترین اپوزیسیون‌های داخلی به ریشه‌های جمهوری اسلامی حمله می‌کنید، طعنه می‌زنید و با روایتی رادیکال، صحنه را توصیف می‌کنید، انگار که تاج‌زاده در حال سخن‌گفتن باشد. بیش از هر زمان دیگر به طیف رادیکال و تجدیدنظرطلب اصلاحات نزدیک شده و اکنون شاید بتوان گفت که زاویه‌ای با این طیف ندارید. چنان‌که آذر منصوری را به ریاست جبهه اصلاحات انتخاب و بهزاد نبوی را به خانه می‌فرستید و در لباس اپوزیسیون همچون رهبران نهضت آزادی سخن می‌گویید. سخنان جدید جنابعالی از چند جهت قابل نقد است. هم روح حاکم بر سخن‌تان و هم اجزای سخن که به چند مورد از آنها اشاره می‌کنم؛ 🟣۱: روایت شما از آنچه در کشور می‌گذرد، یک روایت ناقص، غیرمنصفانه و یک‌طرفه است. شبیه همان روایتی که در دوران عسرت اصلاح‌طلبان در دهه ۷۰ و ۸۰ از آنها شنیده می‌شد. در این روایت، ایران کشوری شکست‌خورده با ملتی از هم گسسته و آینده‌ای موهوم و تاریک تصویر می‌شود و خاتمی و یارانش خیرخواهانی دوراندیش هستند در حال پند و اندرزدادن حاکمان، نه گروهی که حداقل مدیر، کارگزار و رئیس ۶ دولت همین حکومت بوده‌اند و در دو دولت دهه ۶۰ هم عنان کار را در اختیار داشته‌اند و دقیقا در دو دولت و نیمی که بیرون از قدرت رفته‌اند، سرنوشت ایران، سیاه و تاریک شده و طبقه متوسط تضعیف شده و «نابودی‌شان حتمی شده». روایت کارگزاران و سیاست‌مدارانی که چون به بیرون قدرت می‌روند «آن کار دیگر» می‌کنند و در قامت «روشنفکرانی عزلت‌گزیده» درمی‌آیند. این داستان همیشگی خاتمی و یارانش است؛ روایتی قدرت‌زده از ایران. آقای خاتمی بالاخره کدام؛ منزلت روشنفکری یا پیشه و حرفه سیاست؟
در این روایت به این سوالات پاسخ داده نمی‌شود که آیا ایران امروز از ایران سال ۷۰ شمسی قوی‌تر نشده است؟ ایران امروز در زمینه دانش هسته‌ای، در زمینه‌های صنعت نظامی، در حوزه‌های بازدارندگی نظامی، در دانش‌های جدید، قوی‌تر از ۳۰ سال پیش نیست؟ آیا آمریکا به‌راحتی اوایل دهه ۸۰ شمسی می‌تواند ایران را تهدید به حمله نظامی کند؟ آیا اقتصاد ایران مانند دهه ۹۰ مریض و بیمار تحریم است و راه‌های جدیدی برای جبران کسری بودجه نیافته؟ آیا انقلاب‌های عربی آن‌گونه که اصلاح‌طلبان می‌پنداشتند در نهایت به تضعیف ایران انجامید؟ آیا عربستان در جنگ یمن توفیقی کسب کرد؟ آیا رژیم صهیونیستی نسبت به بیست سال گذشته ضعیف‌تر نشده و آیا جبهه مقاومت فلسطینی، قوی‌تر از بیست سال گذشته نیست؟ آیا به میزان نفوذ و قدرت الهام‌بخش ایران در منطقه افزوده نشده است؟ آیا هدف آمریکا در براندازی محقق شده است؟ آیا آن‌گونه که امثال دکتررنانی می‌پنداشتند فروپاشی اتفاق افتاده است؟ این چه روایت یک‌طرفه و بدپندارانه‌ای است که به‌اندازه حتی یک نقطه روشن در ورق سراسر سیاهی که ترسیم شده، دیده نمی‌شود؟ اگر توصیف، سیاست‌مدارانه باشد که توصیفی ناشیانه است و اگر توصیفی روشنفکرانه باشد، حتما از جنس روشنفکری نیهیلیستی است. روایتی که کامیابی‌ها را سانسور می‌کند و چالش‌ها و مشکلاتی را که خود در آن سهیم بوده ناامیدانه برجسته، هر چه باشد، خیرخواهانه و مشفقانه نیست.
یک روایت درست و واقعی، روایتی است که این میزان دشمنی آمریکا و غرب با ایران را اشاره‌ای کند و بر توان جمهوری اسلامی در عبور از این همه بحران، ‌آفرینی هم بگوید و اقتدار ایران در منطقه را بستاید و بعد، از تورم، بیکاری و چالش‌های اجتماعی هم سخن بگوید که مگر دوست‌داران واقعی انقلاب غیر از این می‌کنند؟ مگر انقلابی‌ها چشم بر چالش‌هایی که در حداقل ۶ دولت خاتمی و دوستانش حل نشد، می‌بندند و از بی‌آبی خوزستان و سیستان‌وبلوچستان کارت‌پستال رنگین درست می‌کنند؟ شرط انصاف نیست که جمهوری اسلامی بدون خروج
🟢⚪️🔴 بخش ۲ ترامپ از برجام، بدون دیدن تحریم‌های رنگارنگ آمریکا و غرب علیه ایران، بدون لحاظ تروریسم و خرابکاری مورد حمایت سرویس‌های منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای، توصیف و تبیین شود. نقدها را بدون اشاره به کامیابی‌ها گفتن و زبان تند کردن هر چه باشد راه و مرام اصلاح طلبی نیست. 🟣۲: جنابعالی در سخنرانی اخیر خود از «امام نوفل لوشاتو» سخن گفته‌اید. ادبیاتی مربوط به سال‌های گذشته اصلاح‌طلبان که تقریبا بدون پاسخ مانده است. آقای خاتمی قبل از هر چیز به این سوال پاسخ دهند که چگونه فاصله میان دوران نوفل لوشاتو با پایان دهه ۶۰ را که دوران تثبیت انقلاب و شکل‌گیری جمهوری اسلامی بود، نادیده می‌انگارند و جا می‌اندازند؟ چگونه جنگ‌های داخلی و جنگ تحمیلی علیه انقلاب اسلامی را فیلتر می‌کنند که هر یک در شکل‌یافتن جمهوری اسلامی نقش داشت، سخن نمی‌گویند؟ چگونه از نقش خود و دوستان‌شان در دهه ۶۰ در شکل‌دادن به حکومت سخن نمی‌گویند و انگار که پس از ۴۵ سال از خواب اصحاب کهف برخاسته باشند، صحنه را توصیف می‌کنند. و بعد، آموزگار جمهوری اسلامی و رهبر معظم انقلاب اسلامی جز دوران رهبری امام خمینی (ره) و شخصیت یگانه امام (ره) نبوده است. 
آیا آیت‌الله خامنه‌ای در مبارزه با استکبار آمریکا، معلمی جز امام راحل داشته‌اند؟ و آیا قدمی از راهی که امام (ره) ترسیم نموده، عدول کرده‌اند؟ بر عکس، اتفاقا آنان که عدول کردند، اصلاح‌طلبانی بودند که ذات انقلاب اسلامی و حاکمیت ایالات متحده را آشتی‌پذیر دانستند و واژه «شهید ابراهام لینکلن» را مقابل کریستین امان‌پور به زبان آوردند. اگر از نظر شما دوران رهبری امام در مبارزه با استکبار و مقاومت مقابل ظلم بین‌المللی بدون اشکال بوده، پس اکنون به مدیریت آیت‌الله خامنه‌ای احسنت بگویید و اگر از راه امام بریده‌اید، شهامت کنید و روراست حرف بزنید و پشت واژه‌هایی چون نوفل لوشاتو پنهان نشوید. راه و مسیر حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، راه و مسیر امام است؛ چه در مقاومت مقابل استکبار، چه در ایستادگی مقابل زورگویان بین‌المللی و چه در دعوت مسلمانان به اتحاد و همدلی مقابل رژیم منحوس صهیونیستی. اتفاقا حاج قاسم سلیمانی برآمده چنین مسیر و مکتبی است که چون صادقانه با مردم رفتار کرد، مردم این‌گونه به او عشق می‌ورزند. دقیقا برعکس خیلی از همراهان شما که الان در واشنگتن، لندن و پاریس نشسته‌اند و مشغول نقشه‌کشیدن برای تحریم بیشتر برای ایرانیان هستند. برآمدگان مکتب خمینی و خامنه‌ای با برآمدگان اندیشه خاتمی یکی نیستند. گروه اول، اهل یقین، ایمان، جهاد و شهادت هستند و گروه دوم ......بگذریم. آقای خاتمی خود می‌دانند که رهبر انقلاب در مواجهه با رأی و نظر مردم مانند امام عزیز معتقد به مردم‌سالاری دینی هستند. چه آنکه پرشورترین و رقابتی‌ترین انتخابات‌های ریاست‌جمهوری چه در سال ۷۶ چه ۸۴، ۸۸، ۹۲، ۹۶ و فراوان انتخابات‌های مجلس در دوران رهبری ایشان برگزار شد و هر آنکه از صندوق بیرون آمد، رئیس‌جمهور و وکیل شد. خود آقای خاتمی می‌دانند که در سال ۷۶ چه‌قدر حفاظت از رأی مردم و انتقال قدرت به رئیس‌جمهور جدید مهم و مثال‌زدنی بود و چه‌قدر دوام‌آوردن آن دولت رادیکال و خام‌اندیش در سیاست داخلی سخت. آن‌که دولت خاتمی را نگاه داشتند و نگذاشتند شعار «خاتمی مثل بنی‌صدر» از سوی برخی طیف‌ها به کرسی بنشیند، فردی جز آیت‌الله خامنه‌ای نبودند وگرنه نه الان اثری از دولت خاتمی مانده بود که حامیانش به آن افتخار کنند و نه فرصتی برای این‌گونه طعنه‌زدن‌ها. در سال ۸۴ هم همین‌گونه بود. اینکه اصلاح‌طلبان چنان سرمست قدرت بودند که به‌مثل خاتمی هم بسنده نکردند و مصطفی معین را به‌عنوان اصلاح‌طلب آوانگارد به میدان فرستادند و حتی از کروبی هم عبور کردند، تقصیر حاکمیت بود؟ اگر سیاست‌ورزی می‌دانستید، ائتلاف می‌کردید تا مثل احمدی‌نژادی به قدرت نرسد که بعد آه و شیون کنید و حتی به‌اندازه نقطه‌ای از بخش‌های مثبت عملکرد اجرایی دو دولتش سخن نگویید. در سال ۸۸ اینکه نامزد مطلوب شما رأی نیاورد و حتی در خفا به کلیدواژه «تقلب» انتقاد کردید هم تقصیر حاکمیت بود؟ آقای خاتمی اگر در دوران رهبری امام راحل، طرف بازنده انتخابات این‌گونه به خیابان لشکرکشی می‌کرد، امام با آنها چه برخوردی می‌کردند؟ و در انتخابات سال ۹۲ مگر اصولگرایان به نتایج انتخابات تمکین نکردند؟ نمی‌توانستند برای آن زیر یک درصد رأی روحانی خواستار بازشماری صندوق‌ها شوند؟ و مگر برجامی که روحانی خواست و مردم از او حمایت کردند، مورد تأیید نظام قرار نگرفت؟ جز آنکه مدعی شوید ترامپ را هم جمهوری اسلامی سرکار آورد تا روحانی و اصلاح‌طلبان شکست بخورند. همچنین در سال ۹۶ که باز هم انتخابات را بردید و طبیعتا نه خبری از انگ تقلب‌زدن بود، نه پیش‌رو تاریک و ترسناک؛ چراکه ایام به کام بود و دوستان در قدرت و نوبت روشنفکری به تأخیر افتاد.
🟢⚪️🔴 بخش ۳ در انتخابات مجلس یازدهم فهرستی ارائه کردید در قواره انتخابات مجلس دهم و بپذیرید که اقبالی به اصلاحات نبود و دولت روحانی چنان بدنه‌تان را مأیوس کرده بود که از جانب شما خبری از «تکرار» نشد. جبهه اصلاحات، کرکره را پایین کشید و عارف سکوت کرد تا زبان رادیکال‌های اصلاح‌طلب باز شود. در انتخابات ۱۴۰۰ حتما صحنه می‌توانست رقابتی‌تر از این شود؛ اما فراموش نکنیم که میزان اقبال آقای رئیسی به‌قدری بود که آن بدنه مأیوس شما را امیدی به غلبه نبود و امیدی به سیاست‌مداران‌تان وجود نداشت، پس هر قدر هم که همتی تندتر از روحانی ۹۲ سخن گفت، شوری در میان مردم نیافرید. گرچه در این میان فهرست شورای شهر مورد تأیید جنابعالی به‌سختی شکست خورد تا آیینه‌ای برای سرمایه اجتماعی اصلاحات باشد. 
امام نوفل لوشاتو یک واژه برای طعنه‌زدن به دوران پس از امام از جانب اصلاح‌طلبان است و نه چیزی بیشتر از این، وگرنه راه و سیره رهبر انقلاب نزدیک‌ترین راه به امام و منش امثال موسوی خوئینی‌ها که مدعی خط امام هستند، در این سال‌ها دورترین منش‌های سیاسی به خط امام است. خط امام واقعی همان خط حضرت آیت‌الله خامنه‌ای است. جمله آخر در این بخش این باشد که قانون اساسی که برخی از دوستان شما در نظر دارند، نه از مدل امام نوفل لوشاتو که مانند حرف‌ها و سخنان‌شان عبور از اسلام‌سیاسی و ورود به ساحت سکولاریسم است که هر چه باشد، سنخیتی با گفتار امام راحل ندارد. 🟣۳: در بخشی هم به مجلس خبرگان نقد می‌کنید و به‌گونه‌ای انگار آنها را به سبب نظارت‌نکردن بر رهبری مقصر می‌دانید. پاسخ هیأت رئیسه خبرگان به این ادعا حتما لازم است؛ اما فعلا این ادعا نباید بدون پاسخ بماند. اولا آقای خاتمی پاسخ دهند که در زمان رحلت امام عزیز، چه گزینه‌ای بهتر از آیت‌الله خامنه‌ای وجود داشت؟ آقای آذری قمی؟ آقای موسوی خوئینی‌ها؟ آقای کروبی؟ یا طرح دوباره رهبری آیت‌الله منتظری؟ و غیر از این بود که امام در چند نوبت به نام آیت الله خامنه‌ای برای این سمت اشاره کردند و با وجود تایید امام باز هم ایشان این عنوان را نمی پذیرفتند تا آنکه اصرارها فزون و بر ایشان تکلیف گردید. و در طول این سال‌ها از سال ۶۸ تا ۱۴۰۲ آیا شما فردی لایق‌تر، شجاع‌تر و باتقواتر از آیت‌الله خامنه‌ای سراغ دارید؟ اگر تسلط ایشان بر نفس و تقوا و ایمان مرتب نو شده ایشان نبود، مخالفان سیاسی این‌گونه جولان نمی‌دادند و رجز نمی‌خواندند که هر آنکه ژست غلیظ ‌تر اپوزیسیونی بگیرد، پوزیسیون شود و راحت دولت تشکیل دهد و دولتش دوام یابد. اگر فردی غیر از ایشان به رهبری برگزیده می‌شد، بعید می‌دانم در مقابل دولتی که از تحصن نمایندگان مجلس حمایت کرده و اعضایش نامه استعفا می‌نویسند، تحمل می‌کرد و دو سال بعدش هم حکم حکومتی برای تأیید صلاحیت معین و مهرعلیزاده صادر می‌کرد. اگر فردی غیر از ایشان به رهبری می‌رسید، بسیار بعید بود که با پیشنهاد دوستان آقای خاتمی برای پیوستن به صدام در جنگ کویت و جنگ با طالبان همراهی نمی‌کرد.
دوستان شما که در دوران دوم خرداد به عالم‌وآدم فحش و ناسزا گفتند و بر سر مخالفان موشک فرود آوردند و مثل چپ‌های جوان مارکسیست، گلوله بر سر مرحوم هاشمی می‌ریختند، حالا سخن از مدارا و نقدپذیری می‌گویند. دوستان شما اگر در جایگاه رهبری می‌نشستند، نه از منتقد خبری بود، نه از نقد. شاهد چنین ادعایی، روزنامه صبح امروز و خرداد و حجاریان و اکبر گنجی است که خودتان بارها تندوری شان را نقد کردید. چه کسی است فراموش کند سخنرانی حجاریان پیش از انتخابات مجلس ششم را قریب به این مضمون؛ «اسباب قدیمی را در نزدیکی بهار از خانه بیرون می‌ریزند و اکنون در انتخابات مجلس اسفند همین کار را با نمایندگان جناح راست باید انجام داد و خانه تکانی باید کرد.» آن روز که حجاریان و رفقای عزیزتان مثل روبسپیر بعد از انقلاب فرانسه به‌جای گیوتین با کلمه، سر مخالفان را می‌بریدند، کجا بودید آقای خاتمی؟ حالا به رهبری طعنه می‌زنید و خبرگان را مسئول می‌دانید؟ همین که رهبری ۶ دولت دوستان شما و دو دولت دهه ۶۰ که رأی به ایشان بود و به کام دوستان شما را تحمل کردند، بر وسعت نظر، صبر و مدارای ایشان بهترین شاهد است. خدا به این ملت رحم کرد که از دوستان شما کسی به مقام رهبری نرسید آقای خاتمی و البته نباید از یاد ببریم که با این سطح از مواضع اپوزیسیونی باز هم در صحنه سیاست داخلی فعال هستید و سودای قدرت دارید. در تقوا، پاک‌دستی، تدبیر، شجاعت، ایستادگی بر خط امام و در صدها صفت دیگر بهتر از این رهبر در ایران امروز نیست آقای خاتمی که ایران را از هر جنگی مصون بدارد و این سرزمین بزرگ را حفظ کند، نهاد انتخابات را بیش از ۳۰ سال مراقبت کند؛ اما در رابطه‌ای یک‌طرفه با جناحی سیاسی به‌سر برد که قدرت داشته و مسئولیت نپذیرفته، عامل و بانی برخی مشکلات بوده و آن را به گردن رهبری انداخته، نقد نپذیرفته و دیگران را به نقدناپذیری
🟢⚪️🔴 بخش ۴ متهم کرده، از سوی مردم بی‌اقبال شده و اقبالش را در حمله به حاکمیت جست‌وجو می‌کند. و نظام سیاسی را در کمال بی‌انصافی به دیکتاتوری هم متهم می‌کنید، درحالی‌که بزرگ‌ترین شاهد دیکتاتوری نوع مواجهه دوستان شما با مخالفان‌شان پس از دوم‌خرداد است که به‌تفصیل آمد که یکی از آنها نوع مواجهه با مرحوم هاشمی در انتخابات مجلس ششم بود و البته نمونه تازه آن در انتخاب انتصاب‌گونه خانم منصوری به رهبری جبهه اصلاحات نمایان. یک نمونه دیگر هم مربوط به سال ۸۸ می‌شود که چگونه با رأی اکثریت مقابله کردید و به دنبال دیکتاتوری اقلیت بودید. انگار هر وقت انتخابات به سود شما تمام می‌شود، شمارش سالم و صحیح بوده وگرنه حتما اشکالی پدید آمده. حالا هم دوستان شما با تمام توان مقابل طرفداران مشارکت در انتخابات مجلس ایستاده‌اند و از حمایت جنابعالی هم برخوردار. تا معنی دیکتاتوری چه باشد.
در مقابل این رویکرد اما رهبری همواره بر حیات دو جناح اصلی سیاست تاکید کردند و بیشتر از هر فردی مراقب بودند که اصلاح طلبان تبدیل به نهضت آزادی نشوند. اما گویا اراده ای در آن جناح حاکم است که قصد دارد چالش هویتی و مشروعیت خود را با مشروعیت نظام سیاسی موازنه نماید و رقیب مشارکت در انتخابات شود. آیا چنین رویکردی اصلاح طلبی است جناب خاتمی؟ این چه رفرمی است که داد تحریم برمی آورد؟ 🟣۴: گفته‌اید که یک نفر را بر سر کار بیاورید که جواب مردم را بدهد. چه‌قدر ظاهر فریبنده و چه‌قدر باطن ترسناکی دارد این سخن. آقای خاتمی، جمهوری اسلامی از سال ۱۴۰۰ آغاز نشده است که شما به‌عنوان یک تازه‌وارد مثل اپوزیسیون خارج از کشور ژست می‌گیرید. در ماجرای آبان‌ماه ۹۸ هم مردم برده نبودند که رئیس‌جمهور مورد حمایت‌تان یک کلمه به آنها توضیح نداد و آخر سر هم گفت؛ خبر نداشتم. در ماجرای جهش وحشتناک ارز از چهار به ۱۸ هزار تومان دوستان شما در دولت نباید جواب مردم را می‌دادند؟ در مقابل سه سال بی‌عملی دولت روحانی در انتظار مذاکره با ترامپ کسی قرار نبود جواب مردم را بدهد. فقط این دولت و مجلس باید جواب مردم را بدهند که البته باید هم بدهند؛ اما مجلس دهم در مقابل تورم و رخوت دولت نباید به مردم پاسخ می‌داد؟ و شورای شهر قبلی که از بی‌کارنامه‌ترین نهادها بود، هیچ توضیحی برای مردم ندارد؟ شما چه‌قدر در مقابل عملکرد شهردارهایی که برگزیدید، به مردم پاسخگو بودید؟ آنجا هم تقصیر از برجام بود؟ آیا جناب روحانی که فصل مشترک جنابعالی و دوستان اعتدالی‌تان بود، درباره سقوط طبقه متوسط هیچ تقصیری ندارند؟ تضعیف طبقه متوسط فقط مربوط به این دو سال اخیر است؟ روند مهاجرت معکوس و مهاجرت نخبگان منحصر در این ۳-۲ سال است؟ 🟣۵: و در ادامه گفته‌اید که دست‌وپای ما را بسته‌اند و می‌گویند شنا کن؛ کنایه‌ای به انتخابات مجلس. اگر منظور از دست‌وپا بستن، اجازه‌ندادن به مشارکتی‌های تندرو برای ورود در قدرت است که نامش تدبیر و عقلانیت است، نه دست‌وپا بستن که هیچ سیستمی، فردی که بنیان سیستم را قبول ندارد، مسئول حفظ سیستم قرار نمی‌دهد؛ اما اگر منظور چهره‌های سرشناس اصلاحات مانند جهانگیری، عارف، مجید انصاری، موسوی لاری، محمد صدر و... است که چه‌بسا امکان تأیید صلاحیت آنها زیاد بود، تقصیر ثبت‌نام نکردن آنها برعهده حاکمیت نیست. چه‌بسا هم امکان ثبت‌نام فهرست سرشناسان اصلاح‌طلب وجود داشت و هم امکان تأیید صلاحیت؛ اما انگار مصلحت اصلاحات در این بود که قبل از تصویرشدن بی‌اقبالی مردمی، فاکتور این اقدام برای حاکمیت به‌عنوان هزینه صادر شود وگرنه چه کسی است که نشاندن آذر منصوری بر صندلی ریاست جبهه اصلاحات را مغایر با راهبرد رقابتی‌شدن انتخابات از جانب حاکمیت نپندارد. گویا جناب خاتمی هم مانند دوستان تندرواش به‌جای جناح راست، خود را رقیب نظام سیاسی می‌دانند که بهزاد نبوی را به گوشه‌ای فرستادند و نماینده تحریم‌طلبان اصلاح‌طلبان را به عرصه آوردند و البته این تمام بازی نیست؛ چراکه فهرستی از نمایندگان یقه‌سفید اصلاحات و فراوان چهره‌های نزدیک به اعتدال ثبت‌نام کرده‌اند تا اگر این رادیکالیسم خاتمی، یخ بدنه را شکاند، راهی دوباره به قدرت بجویند و اگر غیر از این شد، در موقعیت اپوزیسیون جمهوری اسلامی، پا را بر زمین سفت‌تر کنند. هسته سخت اصلاحات که امروز بیان، کنش و سخن خاتمی را در دست دارد، به دنبال نمایندگی طیفی است که در سه انتخابات گذشته رأی نداده است. شبیه سودای اپوزیسیون. هر دو به دنبال نمایندگی «نامشارکتی‌ها» و «تحریمی‌ها» هستند. در مقابل چنین بازی خطرناکی باید به این شکل اصلاح‌طلبی گفت که چرخیدن بر این مدار «نابودی‌تان را حتمی خواهد کرد» چراکه نه اقبالی در میان اپوزیسیون خارجی خواهید داشت و نه حاکمیت را فرصتی دیگر به چنین شعبده‌بازی‌ها روا است.
🟢⚪️🔴 بخش ۵ در پایان شاید از منظر خیرخواهی چنین توصیه‌ای به جناب خاتمی لازم باشد که اولا اگر نیت خیری درباره گفت‌وگو درباره آینده ایران دارید، واقعیت‌های ایران را ابتدا درست درک کنید و سپس به‌نحوی‌که سهم خود را در حدود پنج دهه اخیر پذیرفتید، به میدان گفت‌وگو بیایید تا تفاهمی برای یافتن مسیر توسعه و پیشرفت فراهم شود و البته در این میان، راه را در اصلاح‌طلبی پوپولیستی نجویید که زبان سرخ را مقدم بر اندیشه سبز می‌داند و حقیقت را فدای خوشامد عده‌ای تندرو می‌کند. گاهی خوردن یک شربت تلخ، سودآورتر از نوشیدن شربت شیرین برای بدن یک بیمار است. بدن اصلاح‌طلبی را به این تلخی عادت دهید که در شیرینی ظاهری گروهی تندرو، عافیت و خیر نیست. آقای خاتمی از خاتمی عبور نکنید و به تندروهای اطرافتان که این گونه سخن گفتن را در قالب اصلاح‌طلبی توجیه می کنند اعتماد ننمایید که این نوع سخن گفتن هر چه باشد اصلاح طلبی نیست. ادبیات تحریم طلب و ضد نهاد انتخابات اصلاح‌طلبی نیست آقای خاتمی. 
وَالعاقِبَةُ لِلمُتَّقینَ 
 سوم شهریور ۱۴۰۲
سعید آجورلو، مدیرمسئول روزنامه «صبح نو» و سایت «فردا». پایان پیام. کانال گام دوم انقلاب جهت آگاهی، دریافت و نشر حداکثری تحلیل و محتواهای روشنگرانه، افشاگرانه از چهره ها و جریانات نفوذ و نفاق و فتنه و در راستای تبیین روایتهای واقعی و مستند است. 👈کانال👇 https://eitaa.com/joinchat/869073078C29271ed308 و گروه گام دوم جهت مشارکت در نشر و دریافت این محتوا و روایتهاست. 👈 گروه👇 https://eitaa.com/joinchat/1198194870Cc4637fb806 همراهی در نشر این روشنگری جهاد ماست. اسکندری
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
با سلام ◾موکب مردمی حضرت رقیه (س) شهرستان تاکستان ◾ ان شاالله در عمود ۳۶۱ در مسیر پیاده روی نجف تا کربلا در خدمت همه عزیزان هستیم🌹
🟢⚪️🔴تریبون عبدالحمید چند نفر را عزادار می‌کند؟ عبدالحمید در طی دوران آشوب‌ها هر هفته در خطبه‌های نماز جمعه با سیاه‌نمایی در خصوص وضعیت اهل سنت و بلوچ‌ها در ایران، تلاش کرد دوقطبی مذهبی- قومیتی مدنظر غرب را در وسعت تأثیرگذاری خود ایجاد و پررنگ کند. به گزارش مشرق، از آغاز ناآرامی‌های پاییز ۱۴۰۱ در شهرهای کشور، یکی از کانون‌های تحریک و آشوب سخنرانی‌های عبدالحمید اسماعیل زهی، امام جماعت مسجد مکی زاهدان بوده است. او در طی دوران آشوب‌ها هر هفته در خطبه‌های نماز جمعه با سیاه‌نمایی در خصوص وضعیت اهل سنت و بلوچ‌ها در ایران، تلاش کرد دوقطبی مذهبی- قومیتی مدنظر غرب را در وسعت تأثیرگذاری خود ایجاد و پررنگ کند. نتیجه تحریکات و آشوب‌طلبی‌های او مختلف بود، اما اوج آن رقم‌خوردن جمعه‌ای سیاه در زاهدان در ۸ مهر ۱۴۰۱ بود که طی آن افرادی به کلانتری ۱۶ زاهدان حمله کردند و به گفته فرماندار که از سنگ پراکنی و حمله با اتوبوس شرکت واحد به در کلانتری می‌گوید، «از نوع حمله و سرعت و شدت آن مسلم است که مهاجم قصد تصرف کلانتری را دارد.» نخعی فرماندار زاهدان ادامه می‌دهد: «پس از حمله اتوبوس از ساختمان‌های مجاور به سمت کلانتری تیراندازی می‌شود.» وقتی تیراندازی به کلانتری آغاز می‌شود، نیروهای مستقر در کلانتری هم شروع به تیراندازی می‌کنند. عده‌ای از همین اغتشاشگران هم به نقاط مختلف شهر می‌روند و آنجا هم درگیری مسلحانه ایجاد می‌کنند. یکی از اغتشاشگران اعتراف کرده است یک خودروی پژو در میان جمعیت قرار گرفته و از صندوق عقب کلت و کلاشینکف در میان معترضان پخش کرده است. پس از پایان درگیری‌ها خسارات این اقدام تروریستی ورای تصور بود؛۱۹ جان‌باخته و ۲۰ زخمی. معاون سازمان اطلاعات سپاه سیستان و بلوچستان مورد هدف تیر تک‌تیرانداز قرار گرفت و در بین درگیری‌ها ترور شد. سه کلانتری، دو مدرسه، خودروهای آتش‌نشانی و اورژانس و ده‌ها مغازه به آتش کشیده شد. خطبه‌های نماز جمعه آن روز را عبدالحمید اسماعیل زهی با خبر دروغ تجاوز یک افسر پلیس به دختر ۱۵ ساله در چابهار به پایان رسانده بود و نتیجه ادعای دروغینش این خسارات و خدشه بر امنیت شهر بود. شامگاه جمعه دو جسد شناسایی شد تا فضا روشن شود؛ عبدالمجید ریگی و یاسر شه بخش دو عضو گروهک تجزیه‌طلب جیش‌الظلم در میان کشته‌شدگان درگیری‌های خیابانی بودند. از آن روز تاکنون بارها عبدالحمید اسماعیل زهی تریبون نماز جمعه یا صفحه توئیترش را محمل تهدید نظام و تحریک مردم و توجیه کار تروریست‌ها کرده است و هر بار یا زاهدان برای ساعاتی آشوب را تجربه کرده یا اتفاقی تروریستی رخ داده که هر کدام هم گاه باعث مرگ افراد بی گناه شده است. از جمله با دستگیری مولوی فتحی محمد نقشبندی «به اتهام تشویش اذهان عمومی از طریق سخنرانی‌های کذب، تهمت و افترا به نظام جمهوری اسلامی ایران و اقدام علیه امنیت ملی و تصرف غیر قانونی اراضی ملی»، عبدالحمید در توئیتی نوشت: «بازداشت مولانا فتحی محمد نقشبندی امام جمعه محترم راسک و از چهره‌های مردمی و علمای شاخص به خاطر انتقاد از عملکرد مسئولان باعث گسترش نارضایتی می‌شود و تبعات منفی در پی خواهد داشت. آزادی هر چه زودتر ایشان به نفع همه است.» و چند روز پس از این کد دادن‌ها و تهدید و تحریک‌های عبدالحمید، گروهک تروریستی جیش العدل با حمله به گشت کلانتری سیب و سوران، ستوان دوم علی بیژنی زیبا را به شهادت رساندند. او متأهل، صاحب دو فرزند و ساکن استان مرکزی بود. حال باید پرسید آن تبعات منفی که عبدالحمید با تهدید می‌گوید، قرار است چند نفر را شهید، چند نفر را یتیم و و چند نفر را عزادار کند؟ منبع: روزنامه جوان