eitaa logo
اخبار بسیج
233 دنبال‌کننده
6.2هزار عکس
4.5هزار ویدیو
74 فایل
اخبار محلی و اطلاعیه ها و رخدادها و گزارشات خود را جهت انعکاس عمومی برایمان ارسال کنید: ارتباط باما : عضویت در کانال: https://eitaa.com/bsjtakestan
مشاهده در ایتا
دانلود
🌷🌷 پانزده خصلت نماز 🌷🌷 "ص" فرمود: كسى كه نمازهاى پنجگانه را در موقع خود اقامه كند و ركوع و سجود نماز را كامل بجا آورد خداى عزّ و جلّ ۱۵ خصلت به او عطا فرمايد: 🌷 1⃣ سه خصلت در دنيا:✨ عمر او را زياد كند، مال و اموال او را زياد كند، اولاد صالح او را زياد كند. 🌷 2⃣ سه خصلت در موقع مرگ:✨ از ترس او را ايمن دارد، از هول مرگ ايمن دارد، او را داخل بهشت گرداند. 🌷 3⃣ سه خصلت در قبر:✨ سؤ ال نكير و منكر را بر او آسان كند، قبر او را وسيع گرداند، درى از درهاى بهشت به روى او گشوده شود. 🌷 4⃣ سه خصلت در محشر:✨ صورت او مثل ماه ، نور مى دهد، نامه عملش را به دست راستش دهند، حساب را بر او آسان مى گرداند. 🌷 5⃣ سه خصلت در موقع عبور از صراط:✨ خداوند از او راضى مى شود، به او سلام مى دهد، نظر رحمت به او مى فرمايد. 📚 كنز العمّال، ج 7، حديث 19036 ─┅─═इई 🌸🌺🌸ईइ═─┅─ @khanevade_movafagh 🌸🍃
در دنیا به صاحبان خانه دوهزار متری و ریاست و ماشین میگویند اشراف مملکت؛ اما در قیامت اشراف آن کسانی هستند که نماز شب خوان هستند. •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• https://eitaa.com/joinchat/4231069722C4a024ff0ef
دسترسی ویژه به اطلاعات طبقه‌بندی‌شده در جنگ اقتصادی! اتاق بازرگانی ایران به‌صورت روشن یکی از مراکز حساس اقتصادی کشور محسوب شده و دسترسی ویژه به بسیاری از اطلاعات طبقه‌بندی‌شده دارد که به‌صورت طبیعی نباید در اختیار اشخاص بدون صلاحیت قرار بگیرد. رئیس اتاق ایران به نمایندگی از بخش خصوصی در بسیاری از مجامع تصمیم‌گیری اقتصادی کشور شرکت خواهد کرد، شورای عالی بورس، شورای عالی کار کشور، شورای عالی حفاظت فنی کشور، نمایندگی بخش کارفرمایی ایران در سازمان بین‌المللی کار (ILO)، عضویت در کمیته برنامه استراتژیک حمایت اجتماعی سازمان بین‌المللی کار، ستاد پیگیری اجرای سیاست‌های اقتصاد مقاومتی، ستاد تسهیل واحدهای اقتصادی، هیئت عالی مقررات زدایی، قائمی مقامی در شورای گفتگوی دولت و بخش خصوصی، حضور در شورای عالی استاندارد، ستاد مبارزه با قاچاق کالا و ارز و نیز کمیسیون تخصصی شورای اقتصادی بخشی از بیش از ۱۴۰ عنوان برای رئیس اتاق ایران است که دسترسی این فرد را به‌تمامی ارکان، جزئیات و اطلاعات طبقه‌بندی‌شده و به‌کلی محرمانه را تسهیل می‌کند. طبیعی است که افرادی باید به اطلاعات طبقه‌بندی‌شده و به‌کل سری دسترسی کشور به‌ویژه در بخش اقتصادی دسترسی داشته باشند که تمامی استعلامات امنیتی، سازمانی و ساختاری را طی کرده و از فیلترهای آن نیز عبور کرده باشند. دسترسی اشخاصی که کارنامه نامطلوبی در اتاق ایران از خود به‌جای گذاشته و در طی اغتشاشات اخیر نیز گاه و بیگاه نقش شتاب‌دهنده آشوب را داشته و آتش بیار معرکه بوده است در سمت ریاست پارلمان بخش خصوصی قابل‌تأمل است! در انتخابات اتاق ایران تمامی افراد نامزدها تائید نهایی را از وزارت اطلاعات کسب کرده و تنها پرونده آقای سلاح ورزی فاقد استعلام نهایی بوده است. پایان🇮🇷🇮🇷🇮🇷
🟣🟢🟣 پیشنهاد بی‌شرمانه در نیمه‌شب! خندیدم و گفتم: فکر کردم همه آن چیزهایی را که در کیهان می‌نویسم، می‌توانم در یک روزنامه اصلاح‌طلب هم بنویسم، به‌خصوص درباره شخصیت روشنفکری، چون دکتر شریعتی، اما ظاهراً آنجا دستم بسته‌تر از کیهان است. به گزارش مشرق، تقی دژاکام طی یادداشتی در روزنامه جوان نوشت: خانم فرزانه روستایی همکلاسی ما در دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران تماس گرفت و گفت امشب می‌خواهم به خانه شما بیایم. جا خوردم و البته رویم هم نشد که بپرسم چرا و چطور این‌طور بی‌مقدمه و.... در هر صورت ایشان به همراه یکی از خانم‌های همدوره‌ای ما در دانشکده به منزل ما آمدند. آن‌موقع خانم دکتر روستایی در روزنامه اصلاح‌طلب جامعه دبیر بخش بین‌الملل یا معاون سردبیر یا هر دو بود و طبیعتاً بحث و گپ ما از همان سر شب خیلی جدی حول مسائل سیاسی روز دور زد. اما فارغ از مسائل سیاسی روز، معلوم شد که خانم روستایی آمده است تا با اصرار، مرا راضی کند از کیهان جدا و در روزنامه جامعه مشغول شوم و هر چه توضیح می‌دادم که من در اکثر موارد با مواضع کیهان همراه و با بسیاری از موضع‌گیری‌های جامعه مخالفم و هیچ دلیل عقلی برای این جدایی ندارم، کوتاه نمی‌آمد و اصرارهای خودش را تشدید می‌کرد. اگر اشتباه نکنم بحث حقوق بیشتر را هم مطرح کرد و از آن مهم‌تر اینکه تو به جامعه بیا و همین چیزهایی را بنویس که در کیهان می‌نویسی! تعجب کردم و گفتم: مگر می‌شود من در آنجا هم همین مقالات و یادداشت‌ها را بنویسم؟! و او می‌گفت من تضمین می‌کنم که تو در جامعه هیچ منع و مانعی برای نوشتن نداشته باشی و هر چه نوشتی بدون تغییر منتشر شود. در هر صورت، من در آن لحظه که دیگر به ساعت یک نیمه‌شب نزدیک می‌شدیم چیزی به ذهنم رسید. راستش فکر کردم که چه چیزی می‌تواند «خط قرمز» روزنامه جامعه و گردانندگانش که بسیار به دکتر سروش نزدیک بودند، باشد. اولین مورد بارز تفاوت شدید آن‌ها با دکتر شریعتی بود. شریعتی یک دینمدار معتقد به ایدئولوژی و تفکیک روحانیت به انقلابی و غیرانقلابی و سیاسی و غیرسیاسی بود. یاد فریادهایش در شب شام غریبان در مسجد جامع نارمک تهران افتادم که گفته بود: «اگر امامت نباشد، اگر رهبری نباشد، اگر هدف نباشد، اگر حسین نباشد و اگر یزید باشد، چرخیدن بر گرد خانه خدا با خانه بت، مساوی است.» به‌خصوص یاد این جمله معروف او افتادم که به دینداران سیاست‌گریز گفته بود: «وقتی در صحنه حق و باطل نیستی، وقتی شاهدِ عصر خودت و شهید حق و باطل جامعه‌ات نیستی، هر کجا که می‌خواهی باش، چه به نماز ایستاده باشی چه به شراب نشسته باشی، هر دو یکی است». یاد این افتادم که شریعتی به تقلید و مرجعیت اعتقاد داشت و مرجع خودش را امام خمینی انتخاب کرده بود؛ نکته‌ای که در گزارش‌های متعدد ساواک هم آمده بود، با این تأکید که «شریعتی از طرفداران خود خواسته است که همه‌جا برای مرجعیت خمینی تبلیغ کنند.» خود شریعتی در چند جا با اشاره و تصریح به این موضوع اشاره می‌کند از جمله در کتاب خودسازی انقلابی: «.. ظهور روح‌های انقلابی و شخصیت‌های پارسا، آگاه و دلیری که به خاطر وفادار ماندن به ارزش‌های انسانی و پاسداری از حرمت و عزت اسلام و مسلمین گاه به گاه در برابر استبداد، فساد و توطئه‌های استعمار قیام می‌کرده‌اند، از این‌گونه است. قیام‌هایی که از زمان میرزای شیرازی تا اکنون، آیت‌الله خمینی، شاهد آن بوده‌ایم.» یا آنجا که در تحلیل قیام ۱۵ خرداد ۱۳۴۲، از «پایان مماشات روحانیت با سلطنت» یاد و از امام خمینی تجلیل می‌کند. بگذریم از تصریح مکرر او در تفکیک روحانیت قاعد و ساکت و غیرسیاسی با روحانیان انقلابی و خوشفکری، چون مطهری، خامنه‌ای، صدر، طالقانی و بهشتی و اینکه: «اول گفتند با ولایت مخالف است! بعد که دیدند یک میلیون نسخه کتاب و نوار از من درباره ولایت، در دسترس مردم قرار گرفته، گفتند: نه؛ با روحانیت مخالف است! در این باره عرض می‌کنم (و تذکار این مطلب، نه به خاطر مصلحت است – چرا که خدا و خلق می‌دانند که تاکنون دروغی را به خاطر «مصلحت» نگفته بودم و نگفته‌ام و نخواهم گفت و سرنوشتم حاکی از این است که نگفته‌ام و به خاطر اعتقاد و ایمان خود و ضرورت اجتماعی و مسئولیت فکری من است) که من در طول این مدتی که می‌توانستم – در هر سطحی، چه در اروپا و چه در اینجا – کار کنم، حرف بزنم و خدمتی انجام دهم، همیشه قوی‌ترین، مؤمنانه‌ترین و متعصبانه‌ترین دفاع را از "‌روحانیت راستین و مترقی"، از جامعه علمیِ "‌درست و اصیل اسلامی‌" کرده‌ام و در اینجا حتی به خود شما هم گفته‌ام که دفاع، نگاهبانی و جانبداری از این جامعه علمی نه فقط وظیفه هر مسلمان مؤمن است بلکه – از آنجا که آخرین و تنها سنگری است که در برابر هجوم استعمار فرهنگی غرب، ایستادگی می‌کند، وظیفه هر "‌روشنفکر مسئول‌" است ولو معتقد به مذهب هم نباشد.»
🗣کسی که با نظام عناد دارد باید مسیول باشد؟ 🗣 آیا اتاق بازارگانی از نظام جداست؟ گر چه انتخابات است، افراد نامزد نباید تایید صلاحیت شوند؟ کسی که در اغنشاشات کنار ضد انقلاب است و حامی بر اندازان او باید در اتاق بازارگانی چه گلی بر سر نظام بزند؟ بیدار باش!!!! حسین سلاح ورزی  به عنوان رئیس تاق بازرگانی، صنایع، معادن و کشاورزی ایران انتخاب شد. از کلاب هاوس او را می شناسیم، ده ها نفر روزانه چنین حرفهایی را میگویند و مینویسند و من نظرم این است قلم باید آزاد باشد، مگر اینکه موجب اختلال امنیت ملی باشد. ولی مشکل این است که این شخص با این تفکرات رئیس اتاق بازرگانی جمهوری اسلامی شده است و این آدم که تفکراتش با تفکرات دولت رئیسی مخالف است، در یک نقش مهم اقتصادی میخواهد کار کند! اصلا از اختیارات اتاق بازرگانی و تاثیر آن در اقتصاد اطلاع دارید؟! این شخص که میگوید مهسا را مثل انار دانه دانه کردیم، از علی کریمی حمایت میکند، رابطه چین و روسیه را تمسخر میکند، مثل براندازان میگوید ایذه به خون کشیده شده، آیا این شخص میتواند گزینه مناسب برای ریاست اتاق بازرگانی در سال رشد تولید و مهار تورم باشد. سروران گرامی! واقعا این آدم ها را نمی: شناسید؟ یا اینا نور چشمی هستند و میتونند در فضای مجازی مزه بریزند فالور و در حقیقی هم پست بگیرند. یعنی ما زورمان به اتاق بازرگانی هم نمی رسد؟ مایی که عربستان را آوردیم کنار خودمان، اسرائیل مثل بز از ما میترسد، آمریکا را در منطقه شکست می دهیم، واقعا اینقدر فشل هستیم که سلاح ورزی رئیس اتاق بازرگانی بشود😔» ۱۴٠۲/۳/۲۹
🇮🇷بازنگری در کارشناسان حراست ضروریست🇮🇷 چشم و گوش نظام در وزارتخانه ها و زیر مجموعه حراست ها هستند. زیرا بدون نظر و تایید حراست ها انتصابات معنی ندارد و خلاف قانون است. در دولت قبل قطعا به این موضوع اهمیت دادند و خیلی از کارشناسان حراست ها را تغییر دادند با توجه به وزیر اطلاعات دوران روحانی و تایید صلاحیت حراست ها توسط وزارتی که فشل شده بود. بنابراین کارشناسان حراست منصوب شده آن ۸ سال دولت بی تدبیر نمی توانند، در جهت انتصاب نیروی های جهادی موفق عمل کنند. نیاز است بازرس ویژه ریاست جمهوری پرونده حراست ها را بررسی، در صورت انتصاب در دولت ۸ سال گذشته بدقت بررسی مجدد صورت گیرد تا چنانچه اهمالی صورت گرفته اقدام گردد و افرادی مومن، پر تلاش و عدالت محور به عنوان کارشناس حراست ها منصوب شوند. هر مدیری که از وزیر گرفته تا استانداران، مدیران کل، فرمانداری ها و مدیران ادارات تابعه، برای انتصاب در پست های اداری زیر مجموعه خود، باید کارشناس حراست در جنبه های مختلف آن فرد را تایید صلاحیت کند و اگر افراد سست عنصری باشند، قطعا منصوب شدگان در راستای اهداف دولت جهای اقدام نخواهند کرد و امور آنطوری که باید پیش نخواهد رفت. اخبار واصله از برخی سازمان ها بالاخص برخی شرکت های زیر مجموعه وزارت راه و شهرسازی، جهاد کشاورزی، صمت، و تعدادی سازمان های دیگر حکایت از این دارد، که تعدادی از مدیران باقی مانده و افراد تاثیرگذار منسوب به دولت اصلاحات در قالب چهره حراست، حیات خلوت برخی ادارات یا دفاتر حراست را از آن خود ساخته اند و حامیان یا افراد منتسب به دولت جهادی را که قصد حضور در برخی مناسب و رده های کارشناسی یا مدیریتی یا تبدیل وضعیت دارند، در پیچ و خم بروکراسی ادارات و با قید بررسی عجیب و سخت تر از شورای نگهبان اسیر نموده اند. آقای رئیس جمهور! جنابعالی تاکید بر حضور نیروهای نخبه و افراد جهادی متعهد و منتسب به دولت داشته اید. لطفا در دو سال باقی مانده بالاخص قله نزدیک به انتخابات مجلس، کارشناسان نالایق را عزل کنید. این آقایان! صلاحیت عمومی و اختصاصی خود را از کجا بدست آورده اند و آنها را چه کسانی تایید کرده اند. برخی قاطی و حامی تیم های ضد دولت فعلی و حامی بنفش و دوم خردادی شده اند. کارشناس حراست باید متقی و مستقل باشد، نه اینکه بخواست مافوق عمل کند. نکته: در تخلفات اداری و مالی که در سیستم اداری یا بانکی و شرکت ها رخ می دهد، متهم اول کارشناس حراست است. یا بی عرضه است یا خواب و غافل یا مغرض و همراه😔، در هر حال متهم ردیف اول است»م م» ۱۴٠۲/۳/۲۹👇 @mhg12871338 🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌸ایرانی ها در عربستان عزیز شدند🌸 اظهارات یکی از حجاج ایرانی در حج امسال را تماشا کنید👇 عزت و احترام فوق‌العاده‌ای که عربستان نسبت به ایرانی ها دارد، نشانه قدرت و موفقیت دولت و سیاست های انقلابی است یکی از حجاج توضیح زیبایی در این زمینه داده لطفا تماشا کنید» ۱۴٠۲/۳/۲۹ @mhg12871338 🌸🌸🌸🌸🌸
🌕قطر در کنار ایران به آرامش رسید، چرا دیگران نه؟ 🌕 قطر و امارات از امروز روابط دیپلماتیک را از سر گرفتند وزارت امور خارجه قطر: سفارتخانه‌های قطر و امارات امروز دوشنبه پس از توافق دو کشور حوزه خلیج‌فارس برای بازسازی روابط دیپلماتیک، بازگشایی شدند. در سال۲۰۱۷ عربستان، امارات، بحرین و مصر تمامی روابط خود را با قطر به اتهام حمایت از تروریسم (روابط نزدیک با ایران) اشاره به اسلام سیاسی و ایجاد روابط مستحکم با ایران قطع کردند. نکته اول: اقدام عملی کشورهای عربی، رهبران قطر را از واقعیت دور نکرد، حتی فضای کشورشان را بر هواپیماهای قطر مسدود کردند و این کشور ارتباطش با ایران بیشتر شد و کل نیازهایش را از طریق ایران یا از فضای ایران بخارج اقدام کرد. بر خواسته بحق خود اصرار کرد و برنده شد. الان همان کشورها هم با قطر و هم ایران رابطه بر قرار کردند یا آماده رابطه هستند (حتی مصر) چون هم به سود کشورشان است، هم باعث سربلندی اعراب خواهد شد. نکته دوم: ضرب المثلی است: اگر درخت تنومندی که برای خانه ات سایه میکنه و مزاحمه (مراحمه، القاء کردن که مزاحمه) نمی تونی قطعش کنی، حداقل زیر سایه اش استراحت کن و لذت ببر. نکته سوم: ایران اسلامی کشوری کهنسال و سابقه چند هزار ساله دارد، در واقع جزو چند کشور انگشت شمار جهان است، قطع چنین درختی امکان ندارد، لذا رهبران عاقل کشورها ترجیح می دهند، زیر سایه اش استراحت کنند، چون می دانند ایران اسلامی حامی ضعفا و دشمن مستکبران است. در عمر۴۴ساله اش پس از پیروزی انقلاب اسلامی، عملا این موضوع را ثابت کرده است» م م» @mhg12871338 https://eitaa.com/joinchat/3515810075Cc5ed03ef75
۲ حتماً باید سری به تیتر‌های متنوع روزنامه‌هایی که در آن می‌نویسید بزنید تا ببینید که این از نظر دوستان شما نشدنی بود که ما هم اورانیوم ۲۰ درصد داشته باشیم، هم با امریکا انواعی از توافق‌ها را از تبادل زندانیان و رفع مسدودی پول‌ها و آنچه این روز‌ها می‌شنوید، به انجام برسانیم و هم با روسیه و چین ببندیم- چنانکه سناتور‌های امریکا رسماً می‌گفتند نزدیک‌شدن به چین مانع توافق است- چه رسد به اورانیوم ۶۰ درصد و این حرف‌ها! نباید اینکه راهگشایی در کشور به دست کدام دولت و جریان انجام می‌شود، ما را حساس و به قضاوت عجولانه و متناقض بکشاند. نواصولی‌های شما نیز اگر به فرض چنین کرده و موفقیت‌ها را مانع شده باشند تا به دست خودشان رقم بخورد، بیخود کردند. افتخار هر گشایشی باید به پای ملت نوشته شود. ما ۱۱۵ کیلو اورانیوم ۶۰ درصد داریم که نقد است و اسرائیلی‌ها حالا می‌گویند اگر ۹۰ درصد نشود، با این کنار می‌آیند! و امریکا با دوربین‌های خاموش آژانس و انباشت اورانیوم در ایران، مشغول آزادسازی پول‌های ایران است. این نقد نقد است. آن نتایج فرضی اقتصادی که برشمردید، نسیه است و روی کاغذ و با محاسبه ساده شما. انتخاب با شما که «این نقد بگیرید و آن نسیه بدارید» یا «اصولی و اصلاحی بنشینند کنار هم و آواز دهل از دور بشنوند که مثلاً خوش است!» منبع: روزنامه جوان
🟪🟨🟦آقای عبدی انتخاب با شما! آقای عباس عبدی، تحلیلگر ارشد رسانه‌های اصلاح‌طلب با مفروض گرفتن آنچه کسانی «دستاورد هسته‌ای خروج غیرقانونی امریکای ترامپ از برجام برای ایران» نامیده‌اند و مقایسه آن با «نتایج فرضی اقتصادی باقی‌بودن برجام» خطاب به کسی یا کسانی که معلوم نیست کیستند، نوشته است حالا «انتخاب با شما»! یعنی وقتی این همه خسارت اقتصادی داشته چرا باید به دستاورد هسته‌ای آن فخر کرد. آقای عباس عبدی، تحلیلگر ارشد رسانه‌های اصلاح‌طلب با مفروض گرفتن آنچه کسانی «دستاورد هسته‌ای خروج غیرقانونی امریکای ترامپ از برجام برای ایران» نامیده‌اند و مقایسه آن با «نتایج فرضی اقتصادی باقی‌بودن برجام» خطاب به کسی یا کسانی که معلوم نیست کیستند، نوشته است حالا «انتخاب با شما»! یعنی وقتی این همه خسارت اقتصادی داشته چرا باید به دستاورد هسته‌ای آن فخر کرد. آقای عبدی! مخاطب این «شما» چه کسی است؟ ترامپ یا آن‌ها که «نواصولگرا» می‌نامید؟! اگر به نواصولگرایان کنایه می‌زنید، آن‌ها الان در تلاش برای توافق هسته‌ای با غرب هستند و در زمان خروج امریکا از برجام، نه در دولت روحانی بودند، نه در طرف ترامپ، نه سرپیاز نه ته‌پیاز. چرا باید حالا به آن‌ها بگویید «انتخاب با شما»؟! در این نوشته با خودتان سخن می‌گویید یا با دیگران؟! حتماً نمی‌خواهید بگویید «درست است که ترامپ از برجام خارج شد و دوستی و امید دولت روحانی را به امریکا نادیده گرفت، و درست است که اصولگرایان در آن زمان سکان مذاکرات را در دست نداشتند و هیچ امتیازی برای آنان در روند مذاکرات نمی‌توان قائل شد-که اگر بودند از آن صد‌ها سکه اهدایی به سلاطین مذاکره، چند تایی را هم باید به آنان می‌دادند-، اما خب، برخی از همان اصولگرا‌ها در دل خود یا در نوشته‌های خود، برجام را خوش نمی‌داشتند!» معلوم نیست چرا مخاطب داخلی -اصولی‌ها یا هرکس دیگر- باید بابت کاری که ترامپ کرد، بین ۱۱۵ کیلو اورانیوم ۶۰ درصد و دستاورد‌های اقتصادی ماندن در برجام، یکی را انتخاب کند! داستان به این سادگی است: یک ترامپی بود که اصلاح‌طلبان او را دیوانه می‌نامیدند و برجام را پاره کرد. ایران حتی تهدید‌هایی کرد که مانع آن شود. یعنی مایل به از‌هم پاشیدن همان وضعیت نیم‌بند برجام و بلکه بی‌بند برجام نبود. دوستان شما می‌گفتند «امریکا نمی‌تواند با یک امضا از برجام خارج شود و اگر هم خارج شود، جهان با او همراهی نمی‌کند.»، اما شد آنچه نباید می‌شد و امریکا خارج شد و جهان همراهی کرد. فرض کنیم همه آن خسارت‌های اقتصادی که شما می‌گویید هم به بار آمده باشد (با اینکه در این «اگر»‌ها نتوان نشست و اقتصاد چیزی نیست که بتوان با یکی دو «اگر» و «مگر» از آن یک پیش‌بینی دقیق بیرون کشید)، این نتایج اقتصادی یعنی کاهش رشد اقتصادی و افزایش تورم، ناگزیر بود و در درجه اول، بر گردن ترامپ و بعد تقصیر کسانی بود که امید و اعتماد به امریکا بستند. وقتی ناگزیر بود، باید چه می‌کردیم؟! نباید همان ۱۱۵ کیلو اورانیوم ۶۰ درصد را که هم ارزش مالی و سیاسی دارد و هم از نظر بازدارندگی، خود‌به‌خود مثل بمب عمل می‌کند و هم وزانت توان علمی و فنی و استقلال سیاسی ایران را بالا می‌برد، تولید می‌کردیم؟! این سه دستاورد آیا از هر‌لحاظ قابل اندازه‌گیری است و آیا حدی و قیمتی برای آن هست؟! اگر غنی‌سازی ۶۰ درصد را انجام نمی‌دادیم، ترامپ یا بایدن به برجام بازمی‌گشتند یا تضمینی بود که اقتصاد به آن وضع گرفتار نشود؟ مفهوم مخالف نوشته آقای عبدی این است که «اگر ترامپ از برجام خارج نمی‌شد، وضع اقتصادی ما بهتر بود، هرچند ذخیره اورانیوم ۶۰ درصد هم نداشتیم». خب الان «انتخاب با شما» دیگر یعنی چه؟! انتخاب با کی؟! یعنی آن جماعت تقریباً ذهنی نواصولگرایان (که هرچه می‌خواهید در لفافه به نظام ناسزا بگویید، با ساختن یک موجود خیالی، آشکارا به آن‌ها می‌گویید) باید «به هرقیمتی» ترامپ را خشنود می‌کردند تا در برجام بماند و از این حرف‌های خیالی؟! اگر بخواهیم منصفانه درباره تاریخ بیست‌ساله مناقشه هسته‌ای ایران و غرب قضاوت کنیم، باید بگوییم در آن نوبت که امریکا از برجام خارج شد (ترامپ خارج شد و بایدن و دموکرات‌ها به‌رغم آن همه وعده در تبلیغات انتخاباتی، به آن بازنگشتند)، ایران که خود را محروم از فواید لغو تحریم‌ها می‌دید، دست‌کم کار خود را ادامه داد و حالا همین مقدار اورانیوم غنی‌شده را موتور پیش‌برنده مذاکرات کرده است. ادامه صفحه ۲👇👇👇
حسین نوری، پژوهشگر ادیان در گفتگو با «جوان آنلاین» هشدار داد نرمالیزاسیون کردن فرهنگ صهیونیسم با تعطیلی شنبه ها! دولت آذر ماه سال گذشته طرح ساماندهی تعطیلات را به مجلس ارسال کرد. بر اساس این لایحه دولت به دنبال تعطیلی پنج‌شنبه‌ها بود، اما برخی از نمایندگان مجلس طرح دادند و پیشنهاد تعطیلی شنبه‌ها را مطرح کردند. کمیسیون اجتماعی مجلس شورای اسلامی هم در جلسه اخیر خود این موضوع را بررسی کرد و اعضای کمیسیون لایحه دولت را اصلاح کردند و مصوب شد شنبه‌ها به جای پنجشنبه‌ها تعطیل شود و روز کاری هم از یکشنبه تا پنجشنبه شود. اختصاصی جوان آنلاین: طرح تعطیلی شنبه ها در روز‌های اخیر با واکنش‌های زیادی از سوی رسانه‌ها و همچنین برخی مسئولان همراه بوده و بحث‌هایی هم در میان طرفداران و مخالفان این طرح به وجود آمده که از میان آن‌ها می‌توان به اظهارنظر محسن پیرهادی در مقابل میرسلیم به عنوان نماینده مخالف طرح اشاره کرد. حسین نوری، پژوهشگر حوزه مذاهب در گفتگو با «جوان آنلاین» طرح تعطیلی شنبه‌ها را در راستای نرمالیزاسیون کردن فرهنگ صهیونیسم و فاقد توجیه اقتصادی عنوان کرد. نوری  دو علت را در مخالفت با تعطیلی شنبه‌ها عنوان کرد و گفت: یکی از علل آن به موضوعات اعتقادی و فرهنگی و دیگر به مسائل اقتصادی باز می‌گردد. او درخصوص مسائل فرهنگی اظهار داشت: سبت یا شَبّات به معنای شنبه از سنت‌های آیینی یهود است که اشاره به تعطیلی این روز در این دین دارد و بر این اساس برای آن‌ها این روز قداست داشته تا جایی که برای انجام هر گونه معامله‌ای در این روز اکراه دارند. نوری ادامه داد: ادیان ابراهیمی هر یک برای خود یک روز تعطیلی در هفته دارند که برگرفته از آموزه‌هایشان است. یهودیان هم بر اساس کتاب‌های مقدس موجودشان معتقدند که خداوند جهان را در شش روز آفریده و روز هفتم به استراحت پرداخته است، لذا تعطیلی هفتگی‌شان، شنبه تعیین شده است. این پژوهشگر حوزه ادیان با اشاره به پیگیری این طرح در کمیسیون اجتماعی مجلس گفت: جای تعجب است که نمایندگان مجلس در مطرح کردن موضوعات با چنین اهمیت زیادی، تنها یک جانبه به مسائل نگاه می‌کنند وبا مطرح کردن دلایل اقتصادی که البته آن هم توجیه دقیق ندارد، اطلاعی از ثمره تصمیمات خود ندارند. این کارشناس با اشاره به اینکه اسرائیل به دنبال قدرت نمایی است افزود: اگر قدرت نمایی اسرائیل از طریق مجلس انقلابی تحقق یابد جای بسی تاسف است. به گفته او طرح تعطیلی شنبه‌ها در مجلس، فقط خواسته دشمن صهیونیستی را تامین خواهد کرد و برای حفاظت از یهود مخفی است. نوری در ادامه با اشاره به اظهارات اخیر پیرهادی به عنوان نماینده پیگیر این طرح در مجلس به کنایه گفت: با شجاعت وصف ناپذیر آقای پیرهادی و همت بلند کمسیون اجتماعی، بزرگترین گره و تنها مشکل اقتصاد کشور که تعطیلی روز شنبه بود حل می‌شود. این کارشناس با اشاره به مشکلات فعالان اقتصادی در کشور گفت: سالهاست با مشکلات زیادی در حوزه تجارت از جمله انباشت کالا‌ها در گمرک و تاخیر در ترخیص آن مواجه هستیم، اما متاسفانه برخی با مطرح کردن موضوعات حاشیه‌ای اصل موضوع را رها کرده و با بهانه‌های واهی در راستای اهداف دمشنان حرکت می‌کنند. او افزود: اگر بخواهیم مشکلات در تعطیلات را حل کنیم در ادامه با اختلاف روز و شب چه می‌کنیم. این کارشناس با بیان اینکه در دنیای امروز و با گستره ارتباطات مسائل همانند اختلاف در ساعت یا اختلاف در تعطیلی و ... کمتر اهمیت دارد افزود: برخی نمایندگان آنچنان از رونق اقتصادی با تغییر درتعطیلات صحبت می‌کنند که گویی حل تمامی مشکلات اقتصادی در گرو این مسائل است، اما این گونه مسائل، حاشیه سازی و دور شدن از متن اصلی و حل مشکلات اقتصادی رادر پی دارد. او با اشاره به اینکه گره‌های اقتصادی و مشکلات ریشه در مسائل دیگری دارد تصریح کرد: انتظار می‌رود از نمایندگان مجلس تا با حساسیت و آگاهی بیشتری نسبت به تحرکات صهیونیست‌ها عمل کنند. هر چند که این طرح مخالفان زیادی دارد و به نظر نمی‌رسد که با آن موافقت شود، اما باید توجه داشت که حمایت از آن باعث خوشحالی دشمنان اسلام و انقلاب، از جمله صهیونیسم‌ها می‌شود. این کارشناس با اشاره به نفوذ و ضربات جبران ناپذیر اقدامات صهیونیست‌ها و فراماسون‌ها در کشور گفت: ماحصل آن را در حجاب زنان و عادی کردن فساد در کشور و... مشاهده می‌کنیم و ضروری است در این زمینه‌ها هوشیار بود.
🟡🔵🟤استعفافروشی برای ورود به فهرست مجلس! غلامعلی حدادعادل، رئیس شورای ائتلاف نیرو‌های انقلاب اسلامی، چهارشنبه‌شب در جلسه شورای مرکزی این شورا گفت که کسانی از قول او به برخی شخصیت‌های سیاسی پیام داده‌اند برای کاندیداتوری در انتخابات مجلس استعفا کنند و قول حمایت شورای ائتلاف را داده‌اند. حدادعادل بیان چنین حرف‌هایی از قول خودش یا شورا را دروغ خواند. او با رد توصیه از سوی خودش یا شورا برای استعفا یا حمایت، چنین کاری را «ناپسند و غیراخلاقی» دانست و ابراز امیدواری کرد که این افراد، رفتار خود را اصلاح کنند. حدادعادل و شورای ائتلاف، اسامی این افراد را بیان نکرده‌اند، اما برخی شنیده‌ها حاکی است چنین امری در مورد معاونان برخی وزرا انجام شده است. نکته قابل تأمل این است که نمایندگی مردم در مجلس نیاز به شرایطی از جهت اخلاقی دارد که طبعاً با فریبکاری و دروغگویی منطبق نمی‌شود. کسی که از بدو قدم گذاشتن در مسیر انتخابات، یعنی در مرحله استعفا کردن از پست خود، بخواهد مسیر دروغ را طی کند، نمی‌تواند فرد صالحی برای نشستن بر کرسی مجلس باشد. از سویی وقتی اولین قدم برای کاندیداتوری با دروغ و خدعه همراه باشد، بیراه نیست که نسبت به نحوه طی کردن باقی مراحل تا مجلس توسط چنین فردی، نگرانی به وجود بیاید. چنین افرادی فضای انتخابات را از یک بستر نشاط سیاسی و رقابت انتخاباتی خارج می‌کنند و بعضاً باعث آلودگی دیگری هم می‌شوند. محافظه‌کاری‌های همیشگی که اصولگرایان همواره در چنین مواردی رعایت می‌کنند، باعث شده است اسامی این افراد علنی نشود، البته روشن هم نیست منظور حدادعادل ارتباط میان این شخصیت‌های سیاسی با دروغ‌پردازان است یا اصلاً خود شخصیت‌ها دروغ‌پردازی کرده‌اند، چون فرد ثالث که در این موضوع ذی‌نفع نخواهد بود، مگر آنکه باب جدیدی را در انتخابات با موضوع دلالی و کارچاق‌کنی انتخاباتی و سیاسی باز کنیم! در هر حال شورای ائتلاف می‌تواند- و بلکه باید- اسامی این افراد را در صورتی که استعفا کرده‌اند و قصد کاندیداتوری در انتخابات مجلس را دارند، در اختیار نهاد ناظر بر انتخابات یعنی شورای نگهبان قرار دهد تا در جریان بررسی صلاحیت آن‌ها مبنا و ملاک رأی قرار گیرد. پیش از این، شورای نگهبان بار‌ها اعلام کرده تخلفات انتخاباتی در جریان برگزاری انتخابات از چشم ناظران دور نمانده است و آن‌ها را در بررسی صلاحیت‌ها لحاظ خواهد کرد. حدادعادل توضیح داده است: «این موضوع را به این خاطر قویاً تکذیب می‌کنم که این افراد قصد داشتند با پخش این حرف‌ها برای ما به نوعی تعهد ایجاد کنند، در صورتی که الان ما هنوز وارد فرایند رسیدن به نامزد نهایی نشده‌ایم و هیچ تضمینی نیست که اگر کسی با این استدلال استعفا کند، بتواند در پروسه تعیین نفرات نهایی موفق شود و در لیست قرار گیرد.» برخی هم البته ممکن است در حال سوءاستفاده از انتخابات برای گران‌فروشی خود به مدیران باشند، یعنی نه قصد استعفا دارند و نه تصمیمی برای کاندیداتوری، صرفاً می‌خواهند ارج و قرب خود را بالا ببرند که ببینید فلان جریان سیاسی هم دنبال ماست که کاندیدا شویم و در لیست آن‌ها حضور داشته باشیم. در واقع دنبال این هستند که قیمت خود را بالا ببرند! با این حساب می‌توان گفت تکذیب حدادعادل کاری هوشمندانه بوده تا همگان بدانند که شورای ائتلاف توصیه‌ای برای استعفا به کسی نداشته و هر کس ادعایی در این زمینه داشته، دروغ گفته است. در جریان قرار دادن نهاد‌های ناظر و نیز کمک گرفتن از ابزار «قضاوت افکار عمومی» می‌تواند باعث کوتاه کردن دست این افراد از چنین سوءاستفاده‌هایی شود. منبع: روزنامه جوان
🟪🟨🟥پشیمانی دستیار روحانی از کار در دولت او دستیار حسن روحانی در امور اقتصادی گفته که اگر به سال ۹۲ برگردد، دیگر دستیار اقتصادی رئیس‌جمهور نمی‌شود. مسعود نیلی در سخنانی گفته که در زمان دولت آقای روحانی من مشاور رئیس‌جمهور بودم. سازمانی که من در قالب آن تصمیم گیرنده باشم، در اختیارم نبود. البته من اگر الان به عقب برگردم، این کار را نمی‌کردم. فکر کردم یک دوره استثنایی پیش آمده که شاید مشکلات خارجی ما حل بشود و مشکلات اقتصادی ما هم حل بشود. فکر می‌کردم بعداً نتوانم خودم را ببخشم اگر کاری نکنم. ولی من هیچ وقت تصمیم‌گیرنده اقتصادی نبودم.» او گفته که «در کیفیت حکمرانی خارجی نمی‌توانیم به جامعه خودمان و به دنیا راه‌حلی را معرفی کنیم که متضمن استقلال ما باشد و دعوا در آن نباشد. ما بلد نیستیم! یا می‌رویم دعوا نباشد، می‌گوییم رفتی امتیاز دادی و تمام شد، یا اگر ایستادی، باید دعوا کنی!» در واقع او تلویحاً اذعان کرده آنجایی که ایستادگی و به قول او دعوا با طرف خارجی نباشد، دادن امتیاز و چشم‌پوشی از استقلال اتفاق افتاده است. منبع: روزنامه جوان
🟪🟨🟦آقای عبدی انتخاب با شما! آقای عباس عبدی، تحلیلگر ارشد رسانه‌های اصلاح‌طلب با مفروض گرفتن آنچه کسانی «دستاورد هسته‌ای خروج غیرقانونی امریکای ترامپ از برجام برای ایران» نامیده‌اند و مقایسه آن با «نتایج فرضی اقتصادی باقی‌بودن برجام» خطاب به کسی یا کسانی که معلوم نیست کیستند، نوشته است حالا «انتخاب با شما»! یعنی وقتی این همه خسارت اقتصادی داشته چرا باید به دستاورد هسته‌ای آن فخر کرد. آقای عباس عبدی، تحلیلگر ارشد رسانه‌های اصلاح‌طلب با مفروض گرفتن آنچه کسانی «دستاورد هسته‌ای خروج غیرقانونی امریکای ترامپ از برجام برای ایران» نامیده‌اند و مقایسه آن با «نتایج فرضی اقتصادی باقی‌بودن برجام» خطاب به کسی یا کسانی که معلوم نیست کیستند، نوشته است حالا «انتخاب با شما»! یعنی وقتی این همه خسارت اقتصادی داشته چرا باید به دستاورد هسته‌ای آن فخر کرد. آقای عبدی! مخاطب این «شما» چه کسی است؟ ترامپ یا آن‌ها که «نواصولگرا» می‌نامید؟! اگر به نواصولگرایان کنایه می‌زنید، آن‌ها الان در تلاش برای توافق هسته‌ای با غرب هستند و در زمان خروج امریکا از برجام، نه در دولت روحانی بودند، نه در طرف ترامپ، نه سرپیاز نه ته‌پیاز. چرا باید حالا به آن‌ها بگویید «انتخاب با شما»؟! در این نوشته با خودتان سخن می‌گویید یا با دیگران؟! حتماً نمی‌خواهید بگویید «درست است که ترامپ از برجام خارج شد و دوستی و امید دولت روحانی را به امریکا نادیده گرفت، و درست است که اصولگرایان در آن زمان سکان مذاکرات را در دست نداشتند و هیچ امتیازی برای آنان در روند مذاکرات نمی‌توان قائل شد-که اگر بودند از آن صد‌ها سکه اهدایی به سلاطین مذاکره، چند تایی را هم باید به آنان می‌دادند-، اما خب، برخی از همان اصولگرا‌ها در دل خود یا در نوشته‌های خود، برجام را خوش نمی‌داشتند!» معلوم نیست چرا مخاطب داخلی -اصولی‌ها یا هرکس دیگر- باید بابت کاری که ترامپ کرد، بین ۱۱۵ کیلو اورانیوم ۶۰ درصد و دستاورد‌های اقتصادی ماندن در برجام، یکی را انتخاب کند! داستان به این سادگی است: یک ترامپی بود که اصلاح‌طلبان او را دیوانه می‌نامیدند و برجام را پاره کرد. ایران حتی تهدید‌هایی کرد که مانع آن شود. یعنی مایل به از‌هم پاشیدن همان وضعیت نیم‌بند برجام و بلکه بی‌بند برجام نبود. دوستان شما می‌گفتند «امریکا نمی‌تواند با یک امضا از برجام خارج شود و اگر هم خارج شود، جهان با او همراهی نمی‌کند.»، اما شد آنچه نباید می‌شد و امریکا خارج شد و جهان همراهی کرد. فرض کنیم همه آن خسارت‌های اقتصادی که شما می‌گویید هم به بار آمده باشد (با اینکه در این «اگر»‌ها نتوان نشست و اقتصاد چیزی نیست که بتوان با یکی دو «اگر» و «مگر» از آن یک پیش‌بینی دقیق بیرون کشید)، این نتایج اقتصادی یعنی کاهش رشد اقتصادی و افزایش تورم، ناگزیر بود و در درجه اول، بر گردن ترامپ و بعد تقصیر کسانی بود که امید و اعتماد به امریکا بستند. وقتی ناگزیر بود، باید چه می‌کردیم؟! نباید همان ۱۱۵ کیلو اورانیوم ۶۰ درصد را که هم ارزش مالی و سیاسی دارد و هم از نظر بازدارندگی، خود‌به‌خود مثل بمب عمل می‌کند و هم وزانت توان علمی و فنی و استقلال سیاسی ایران را بالا می‌برد، تولید می‌کردیم؟! این سه دستاورد آیا از هر‌لحاظ قابل اندازه‌گیری است و آیا حدی و قیمتی برای آن هست؟! اگر غنی‌سازی ۶۰ درصد را انجام نمی‌دادیم، ترامپ یا بایدن به برجام بازمی‌گشتند یا تضمینی بود که اقتصاد به آن وضع گرفتار نشود؟ مفهوم مخالف نوشته آقای عبدی این است که «اگر ترامپ از برجام خارج نمی‌شد، وضع اقتصادی ما بهتر بود، هرچند ذخیره اورانیوم ۶۰ درصد هم نداشتیم». خب الان «انتخاب با شما» دیگر یعنی چه؟! انتخاب با کی؟! یعنی آن جماعت تقریباً ذهنی نواصولگرایان (که هرچه می‌خواهید در لفافه به نظام ناسزا بگویید، با ساختن یک موجود خیالی، آشکارا به آن‌ها می‌گویید) باید «به هرقیمتی» ترامپ را خشنود می‌کردند تا در برجام بماند و از این حرف‌های خیالی؟! اگر بخواهیم منصفانه درباره تاریخ بیست‌ساله مناقشه هسته‌ای ایران و غرب قضاوت کنیم، باید بگوییم در آن نوبت که امریکا از برجام خارج شد (ترامپ خارج شد و بایدن و دموکرات‌ها به‌رغم آن همه وعده در تبلیغات انتخاباتی، به آن بازنگشتند)، ایران که خود را محروم از فواید لغو تحریم‌ها می‌دید، دست‌کم کار خود را ادامه داد و حالا همین مقدار اورانیوم غنی‌شده را موتور پیش‌برنده مذاکرات کرده است. ادامه صفحه ۲👇👇👇
۲ حتماً باید سری به تیتر‌های متنوع روزنامه‌هایی که در آن می‌نویسید بزنید تا ببینید که این از نظر دوستان شما نشدنی بود که ما هم اورانیوم ۲۰ درصد داشته باشیم، هم با امریکا انواعی از توافق‌ها را از تبادل زندانیان و رفع مسدودی پول‌ها و آنچه این روز‌ها می‌شنوید، به انجام برسانیم و هم با روسیه و چین ببندیم- چنانکه سناتور‌های امریکا رسماً می‌گفتند نزدیک‌شدن به چین مانع توافق است- چه رسد به اورانیوم ۶۰ درصد و این حرف‌ها! نباید اینکه راهگشایی در کشور به دست کدام دولت و جریان انجام می‌شود، ما را حساس و به قضاوت عجولانه و متناقض بکشاند. نواصولی‌های شما نیز اگر به فرض چنین کرده و موفقیت‌ها را مانع شده باشند تا به دست خودشان رقم بخورد، بیخود کردند. افتخار هر گشایشی باید به پای ملت نوشته شود. ما ۱۱۵ کیلو اورانیوم ۶۰ درصد داریم که نقد است و اسرائیلی‌ها حالا می‌گویند اگر ۹۰ درصد نشود، با این کنار می‌آیند! و امریکا با دوربین‌های خاموش آژانس و انباشت اورانیوم در ایران، مشغول آزادسازی پول‌های ایران است. این نقد نقد است. آن نتایج فرضی اقتصادی که برشمردید، نسیه است و روی کاغذ و با محاسبه ساده شما. انتخاب با شما که «این نقد بگیرید و آن نسیه بدارید» یا «اصولی و اصلاحی بنشینند کنار هم و آواز دهل از دور بشنوند که مثلاً خوش است!» منبع: روزنامه جوان
🔵🔹🔵فرمان بریدن «فرمان‌آرا» در دروغگویی بهمن فرمان‌آرا، کارگردان سینما در بخشی از گفت‌وگویش با روزنامه اعتماد گفته که «دولت می‌گوید اگر می‌خواهید، بخندید، قبل از انقلاب را مسخره کنید، مگر می‌شود؟ به نظر من فیلمی که نتواند به مسائل مملکت بپردازد، فیلم نیست. مثل اینکه فتوا دهیم همه فیلم‌های سینمایی انیمیشن باشد که الان همین اتفاق دارد می‌افتد، چون می‌گویند سرگرمی است و بچه‌ها دوست دارند و... کسی که فیلم می‌سازد خیلی راحت به او می‌گویند انیمیشن بسازید.» بهمن فرمان‌آرا اولین فیلم بعد از انقلابش را سال ۷۸ ساخته، «بوی کافور، عطر یاس» که در جشنواره فیلم فجر ۸ سیمرغ بلورین را به این فیلم داده‌اند. دیگر چگونه قرار بوده این کارگردان و کارش دیده شود؟! اما نکته جالب آنکه از قول دولت، فیلم طنز را محصور در خندیدن به دوران قبل از انقلاب کرده است، در حالی که سالانه فیلم‌های طنز متعددی در ایران ساخته و اکران عمومی می‌شود و ربطی هم به دوران پیش از انقلاب ندارد که هیچ، بلکه بسیاری از آن‌ها سوژه‌های خندیدن را با شوخی با مسئولان کنونی پیدا کرده‌اند! آیا می‌شود که فرمان‌آرا از این فیلم‌ها اطلاعی نداشته باشد؟! جالب‌تر آنکه فرمان‌آرا مدعی شده که گفته‌اند همه فیلم‌ها انیمیشن باشد! این دروغ‌ها را فرمان‌آرا از کجا آورده وقتی سالانه ده‌ها فیلم سینمایی در این کشور ساخته و اکران می‌شود؟! ایراد البته به روزنامه اعتماد هم برمی‌گردد، آیا هر دروغی را یک نفر گفت، باید منتشر کرد؟! فرمان‌آرا در ادامه می‌گوید: «کاری که از اول می‌خواستند با سینما بکنند و آن را تعطیل کنند حالا به سمتی می‌برند که اقتصاد مانع از ساخت فیلم شود.» در حالی که او در آغاز همین مصاحبه از وضع اقتصادی کشور گلایه کرده است. یعنی توان درک این مسئله را دارد که موضوع اقتصاد به سینما مربوط نمی‌شود، پس چرا باز تلاش می‌کند اذهان را به سمتی که گویی مشکل اصلی با سینماست، ببرد؟! از سویی، فرمان‌آرا می‌تواند فیلم خوب بسازد که مردم برای دیدنش ترغیب شوند و به سینما بروند و هزینه ساخت فیلم دربیاید؛ با طرح خوب هم تهیه‌کننده بیابد؛ چرا فکر نمی‌کند فروش نرفتن فیلم‌ها و بازنگشتن سرمایه آن‌ها از گیشه، تقصیر خود اهالی سینما نیست؟ خصوصاً که تأکید دارد «اگر الان هنرپیشه‌ها می‌گویند ماهی ۲‌میلیارد و نیم دستمزد می‌گیرند، خب پرسش من این است ما چگونه می‌خواهیم این هزینه را به دست بیاوریم؟ اصلاً امکانش نیست.» آیا تقصیر دولت است که هنرپیشه‌ها دستمزد چند میلیاردی طلب می‌کنند؟! او در بخشی دیگر از گفت‌وگویش هم فیلم‌های ایرانی را نام می‌برد که به زعم خودش فیلم‌های خوبی هستند، اما در خارج از کشور ساخته شده‌اند و از فیلم «عنکبوت مقدس» هم نام می‌برد. فیلمی که متضمن توهین به مقدسات شیعیان و حرم رضوی در ایران است. برای روزنامه اعتماد حتی این هم مهم نبوده که یک فیلم توهین‌آمیز در روزنامه‌شان به عنوان فیلمی خوب معرفی شود! برخی اهالی سینما تصور می‌کنند ژست‌های انتقادی و سیاسی هم نوعی بازی بر پرده سینماست، هر چه غیرواقعی‌تر، روشنفکرانه‌تر! منبع: روزنامه جوان
⬛️⬛️⬛️کاش پول حج چندباره عبدالحمید خرج فقرا شود کانال تلگرام رسمی عبدالحمید اسماعیل زهی، امام جماعت مسجد مکی زاهدان خبر داده که از سفر او به عربستان سعودی برای شرکت در مراسم حج تمتع ممانعت به عمل آمده است. در این کانال آمده که «بنابر اعلام برخی از مسئولان وزارت اطلاعات، با سفر حج شیخ‌الاسلام مولانا عبدالحمید مخالفت شده است و ایشان نمی‌توانند امسال به این سفر معنوی مشرف شوند... طبق برنامه‌ریزی و نوبت قبلی، مولانا عبدالحمید امسال به عنوان زائر قصد تشرف به حج را داشتند، اما به علت ممانعت حاکمیت، نمی‌توانند به زیارت سرزمین مقدس و حج مشرف شوند.» تعداد دفعاتی که عبدالحمید اسماعیل زهی به حج مشرف شده، روشن نیست و برخی منابع غیررسمی تعداد آن را بالا می‌دانند که، چون رسمی نیست، از ذکر عدد خودداری می‌شود. اما عبدالحمید که مدعی است دغدغه وضعیت معیشتی مردم را دارد و یکی از دلایل اعتراضاتش را وضعیت معیشتی مردم می‌داند، خوب است هزینه حج چندباره را به بخشی از مردم که به لحاظ مالی در تنگنا هستند، اختصاص دهد. منبع: روزنامه جوان
خود مستقل پنداری به بهانه ایذه در این سه روز گذشته از اتفاق تروریستی ایذه و شهادت سروان محمد قنبری و به هلاکت رسیدن پویا مولایی راد، مهاجم حمله ایذه، روزنامه‌های اصلاح‌طلب اخبار پیرامون آن را سانسور کرده‌اند. در حوادث مشابه، آن‌ها پس از روایت ماجرا با جهت‌گیری نزدیک به سمت و سوی رسانه‌های ضدایرانی، در مراحل بعدی تلاش می‌کردند با اعضای خانواده قاتل یا وکلای او گفتگو کنند یا اخبار مرتبط با قاتل، نحوه دادرسی، انتقادات مخالفان حکم صادر شده و تلاش برای رد حکم و امثال این موضوعات را مورد پیگیری قرار دهند. توجه کنیم در همه موارد این چنینی، روزنامه‌های اصلاح‌طلب هیچ‌گاه در مورد شهید، داغ وارد شده به خانواده او و قبح اعمال خشونت علیه نیرو‌های حافظ امنیت نمی‌نویسند یا با اعضای خانواده شهید گفتگو نمی‌کنند. در ماجرایی هم که اخیراً در ایذه به وقوع پیوست و طی آن، پویا مولایی پسر عموی ماه‌منیر مولایی (مادر کیان پیرفلک) با ماشین به نیرو‌های فراجا حمله کرد و سروان محمد قنبری را به شهادت رساند، انتظار می‌رفت رسانه‌های اصلاح‌طلب همین گونه ورود کنند، یعنی روایت نیروی انتظامی را زیر سؤال ببرند، از غم و داغ خانواده پویا مولایی بنویسند و روایت اعضای خانواده او را منتشر کنند. با این حال آن‌ها سکوت کردند و هیچ خبری در مورد ایذه ننوشتند. روز گذشته احمد زیدآبادی، طی یادداشتی در روزنامه هم‌میهن نوشت که «حوادثی مانند آنچه در مراسم بزرگداشت کودک جان‌باخته زنده‌یاد کیان پیرفلک در شهر ایذه به وقوع پیوست، به‌طور طبیعی افکار عمومی را برای آگاهی از حقیقت ماجرا تحریک می‌کند. در پی این قبیل حوادث، مردم از رسانه‌های داخلی مستقل از حکومت، انتظار انتشار گزارشی تحقیقی دارند تا از جزئیات ماجرا و صحت و سقم ادعا‌های گوناگونِ طرف‌های دخیل در آن، باخبر شوند و امکان داوری منصفانه‌ای پیدا کنند. رسانه‌های مستقل به‌خصوص روزنامه ها، اما عمدتاً در برابر چنین حوادثی سکوت می‌کنند یا حداکثر خبر‌های رسمی و غیررسمی در این باره را به‌صورتی حاشیه‌ای و کمرنگ پوشش می‌دهند. این نوع اطلاع‌رسانی قاعدتاً مخاطبان رسانه‌ها را ناراضی و بعضاً عصبی می‌کند، اما واقعیت این است که مطبوعاتِ مستقل از حکومت در کشور ما هیچ امکانی برای نزدیک شدنِ حرفه‌ای به برخی سوژه‌های اجتماعی و سیاسی ندارند و برای روزنامه‌نگاران آن‌ها نیز کم‌ترین حاشیۀ امنیتی در این باره تعریف و تضمین نشده است. مثال مشخصی که در این خصوص به ذهن افراد مطلع از شرایطِ کار روزنامه‌نگاری در ایران خطور می‌کند، سرنوشت دو خبرنگار حوزۀ اجتماعی روزنامه‌های هم‌میهن و شرق است که به دلیل تلاش برای تهیۀ گزارش از حادثۀ جان باختن مهسا امینی و مراسم خاکسپاری او، گرفتارِ اتهام‌های سنگین امنیتی و بازداشت طولانی‌مدت شده‌اند.» در همین چند خطی که زیدآبادی نوشته، کلی شبهه و ادعا و دروغ نهفته است که پشت یک ادبیات روشنفکرانه و ژورنالیستی پنهان شده است: اول آنکه، آیا مستقل بودن یک رسانه به معنای مستقل بودن از حاکمیت مستقر است؟ دوم آنکه آیا رسانه‌های وابسته به حزب و ارگان رسانه‌ای احزاب و جریان‌ها مستقل هستند؟ سوم آنکه آیا مردم حامی حکومت و طرفدار و خواننده رسانه‌های همسو با حاکمیت، مردم نیستند؟ انبوه جمعیت حاضر در تشییع شهید ایذه، چطور در سکوت این رسانه‌های مثلاً مستقل، روایت رسمی را باور کرده و به تشییع آمده بودند؟ آن‌ها مردم نیستند؟ چهارم آنکه آیا روزنامه‌ها در برابر حوادث این‌چنینی اغلب سکوت می‌کنند؟ پس رسانه‌های اصلاح‌طلب چطور از محمد قبادلو، آشوبگری که نیرو‌های یگان ویژه را در رباط کریم تعمداً زیر گرفت، دفاع کردند و تریبون او شدند؟ پنجم آنکه آیا اتهام و دلیل دستگیری دو خبرنگار مذکور صرفاً گزارش از جان باختن مهسا امینی و درج آن در رسانه داخل کشور بود؟ پس چرا باقی فعالان رسانه‌ای که در این مورد نوشتند و گزارش تهیه کردند، دستگیر نشدند؟
🔻🔻🔻 متکدیان کارتخوان دارند اما تاکسی‌ها نه جمعی از کاربران با ثبت پویشی در سامانه فارس من خواستار مجهز شدن تاکسی‌ها به کارتخوان و تسهیل در امر پرداخت شدند.  خبرگزاری فارس؛ فارس من: به تازگی پویشی توسط مخاطبان سامانه فارس‌من ثبت شده که امضاکنندگان آن خواستار مجهز شدن تاکسی‌ها به کارتخوان شده‌اند. این پویش تاکنون حدود ۱۶۰ امضاء را جمع‌آوری کرده است. در متن پویش آمده: «دستفروشان گذری کارتخوان سیار دارند ولی تاکسی‌ها به جز تاکسیرانان جزیره کیش که هزار مجوز و تائیدیه دارند، کارتخوان ندارند.» حسام رحیمی سردبیر این پویش در مصاحبه با خبرنگار فارس بیان کرد: «همواره یکی از مشکلاتی که مسافران با آن مواجه می شوند، پرداخت نقدی است. به این شکل که مسافر به دلیل نداشتن پول خرد یا باید مبلغ بیشتری بپردازد یا اینکه باید برای خرد کردن پول, تاکسی متوقف شود که این نیز خودش مشکلات فراوانی ایجاد می‌کند. گاهی اوقات هنگامی که در خیابان قدم می‌زنم متکدیانی را می‌بینم که مجهز به کارتخوان هستند؛ این درحالی است که تاکسیرانی با تمام گستردگی و حجم مخاطبانش از آن بی‌بهره است» پیش از این امیر علیپور رئیس مرکز کنترل‌ و‌ نظارت سازمان تاکسیرانی شهر تهران در گفت‌و‌گویی بیان کرده بود: «استفاده از دستگاه‌های POS برای پرداخت‌های خرد همچون کرایه تاکسی برای شبکه بانکی مفهومی ندارد. چرا که اعداد عمدتا زیر ۲۰ هزار تومان و خرد هستند و نه تنها توجیه اقتصادی ندارد بلکه برای مدیریت شهری نیز توجیه اقتصادی ندارد و تنها به شبکه بانکی فشار می‌آورد.» البته روش‌های دیگری به منظور پرداخت غیرنقدی کرایه تاکسی‌ها وجود دارد که اپلیکیشن و QR کدها نمونه‌هایی از آن هستند. سردبیر پویش این روش‌ها را چندان کارآمد نمی‌داند و می‌گوید طبق تجربه شخصی و شنیده‌هایش، رانندگان و مسافران به این دلایل از این روش‌ها استقبال نکرده‌اند: - عدم واریز وجوه دریافتی از مسافران در روزهای تعطیل مثل پنجشنبه و جمعه؛ درصورتی که تاکسیران در بانک شهر حساب نداشته باشد. - ارتباط نگرفتن رانندگان تاکسی و مسافران با اپلیکیشن‌ها؛ بسیاری از افراد گوشی هوشمند ندارند یا به کار کردن با ابزار و پلتفرم‌های دیجیتالی عادت ندارند. - عدم ارسال پیامک به راننده به محض پرداخت هزینه توسط مسافر. سردبیر پویش برای رفع این مشکل پیشهادی هم دارد: «به نظرم اگر سیستمی شبیه به پرداخت اتوبوس BRT یا مترو ایجاد شود که بتوان از قبل کارت را شارژ کرد، تمام این مشکلات حل می‌شود. اصلا چه بهتر که خود کارت مترو به این سیستم مجهز شود تا هرکس لازم نباشد چندین کارت پرداخت به همراه خود داشته باشد.» درصورتی که شما هم موافق این پویش هستید با امضاء و انتشار آن را حمایت کنید. پویش‌هایی که به ۱۰۰۰ امضا برسد در دستور کار پیگیری فارس من از مراجع قانونی قرار می‌گیرد. پایان پیام/
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭕️ برای اونایی که از قوانین اسلام، دیه و نفقه و مهریه رو میخوان ولی حجاب رو نه! این شخص اهل و ساکن غرب بوده و هست. لطفا حرفاشو گوش کنید و برای افرادی که نآگاه و غافل هستند و یا معاند و .... اعم از دوست و بستگان و همکاران و ... بفرستید و بگید تا آخر نگاه کنه و از سر انصاف و وجدان در مورد پوشش و حجاب که قانون کشور است و سایر کشورها هم برای آن قانون وضع کردند؛ نظر دهد. قانون صرف نطر از درست بودن و غلط بودن یا اینکه ما خوشمان بیاید یا خوشمان نیاید؛ یعنی اجبار. مثلا خدا گفته نماز صبح دو رکعت ما مجبوریم دو رکعت بخونیم. قانون میگه کمر بند ایمنی باید در خودرو استفاده کنیم. یعنی اجبار. یعنی👈 اجبار👉 ذاتا به قانون هر کشوری و احکام خدا در هر دینی الحاق ذاتی دارد. طرح حجاب اجباری یک مَغلَطِه، یعنی آوردن دلیل اشتباه یا غیرمجاز برای استدلال است که از نظر علم منطق به یکی از دلایل زیر نادرست باشد: نخست آنکه دست‌کم یکی از مقدمات گزاره نادرست باشد؛ دوم آنکه مقدمات گزاره، متضمن نتیجهٔ گزاره نباشد. که ذکر حجاب اجباری دقیقا همین مغالطه است و از سر نفهمی یا عناد قلبی مطرح میشود. حکم خدا یعنی اجبار گروه روشنگری و تبیین روایت ها 👈 گام دوم انقلاب 👇 https://eitaa.com/joinchat/1198194870Cc4637fb806 👇کانال گام دوم‌ انقلاب👇 https://eitaa.com/joinchat/869073078C29271ed308
هدایت شده از کانال قزوین سلام 💠
🔻 | جشن بزرگ خانوادگی حلقه های آرامش۲ به مناسبت سالروز ازدواج حضرت علی علیه السلام و حضرت زهرا سلام الله علیها🌷 سخنران : باموضوع با اجرای خطبه عقد زوج 😍 مولودی خوانی و طنز و ... 👌 🌺همراه با مهدکودک به همراه تجلیل از برندگان مسابقه کتابخوانی (همراه ،همدل و همگام با ولی7) 🌷 غرفه ویژه ازدواج و مشاوره زمان: سه شنبه ۳۰خردادماه ۱۴۰۲ ، ساعت ۱۷ مکان : گلزار شهدای قزوین ۲ 🔷️قزوین سلام 🔷️ @qazvinsalam ┄┅┅❅🌸🌺🌸❅┅┅┄
⭕️⭕️⭕️مؤلفه‌های قانون مطلوب عفاف و حجاب (مقاله وارده)   الزام قانونی به رعایت حجاب شرعی از همان روزهای ابتدایی پس از پیروزی انقلاب اسلامی و در پی تحقق منویات امام راحل(ره) رهجویی شده و پس از چندی در متن قوانین رسمی کشور منعکس شده است. مصوبات نهادهای رسمی و قانونی کشور- مانند شورای عالی انقلاب فرهنگی و مجلس شوری اسلامی- را می‌توان به دو دسته کلی تقسیم نمود. دسته اول مفادی از قانون است که به لزوم کار ایجابی در حوزه حجاب و عفاف تأکید دارد و تکالیف و وظایفی را برعهده دستگاه‌های مختلف کشور قرار داده است. دسته دوم نیز جرم‌انگاری عدم رعایت حجاب شرعی است که مهم‌ترین مصداق آن تبصره ماده (638) کتاب پنجم قانون مجازات اسلامی است. متأسفانه هر دو دسته از مفاد قانونی، وافی به مقصود نبوده‌اند و هر کدام به دلایلی نتوانسته‌اند اهداف مربوط را محقق نمایند. اگرچه آسیب‌شناسی چرایی عدم وصول به اهداف قوانین مزبور، بحثی مستوفی می‌طلبد و در این مختصر مقدور نیست، لکن نظر به ارائه لایحه عفاف و حجاب و اجماع سه قوه نسبت به لزوم اصلاح قوانین مربوط به عفاف و حجاب به نظر می‌رسد لازم است به برخی از مهم‌ترین مؤلفه‌های قانون مطلوب در این حوزه ‌اشاره شود: ۱. توجه توأمان به ابعاد سلبی و ایجابی قانونگذاری قانونگذاری فرهنگی، ابعاد سلبی و ابعاد ایجابی دارد. مقصود از ابعاد ایجابی، فعالیت در راستای تقویت فرهنگ رسمی جامعه است که از طریق نهادها، نخبگان، آموزش، رسانه‌ها و تبادل فرهنگی صورت می‌گیرد. طراحی ساز و کارهای (مکانیسم‌های) تشویقی و ارشادی، تعیین ارزش‌های متعالی و تلاش در جهت سوق دادن جامعه به سمت آن ارزش‌ها، رفع موانع وصول به ارزش‌های متعالی و تمهید بستر لازم برای تحقق ارزش‌های جامعه نمونه‌هایی از ابعاد ایجابی قانونگذاری است. البته پرواضح است که اثرگذاری فعالیت فرهنگی، منوط به اهتمام ویژه در مراحل اجرایی و عملیاتی است و پیش‌بینی تکالیف قانونی نهایتاً‍ می‌تواند یک گام ابتدایی در این زمینه محسوب شود. اصولاً استفاده از ابعاد ایجابی قانونگذاری فرهنگی، نسبت به ابعاد سلبی آن اولی هستند. لکن تقدم رتبی استفاده از ابعاد ایجابی قانونگذاری فرهنگی به معنای منتفی بودن استفاده از ابعاد سلبی قانونگذاری نیست. ۲. تعیین وظایف دقیق و روشن برای دستگاه‌های اجرایی کشور تعیین وظیفه قانونی برای دستگاه‌های مختلف کشور یکی از رایج‌ترین و البته پراشکال‌ترین شیوه قانونگذاری در وضعیت این روزهای نظام قانونگذاری کشور است. بر اساس بند (9) سیاست‌های کلی قانونگذاری، قانون باید قابل شفاف و قابل سنجش باشد. تعیین وظایف دستگاه‌های کشور با عناوین کلی بدون تعیین زمان‌بندی و بدون تعیین مراحل اجرایی، شیوه‌ای است که تا‌کنون در این حوزه دنبال شده و بی‌اثر بودن آن روشن شده است. تعیین وظایف دستگاه‌ها باید به صورت مصداقی، روشن و شفاف و با زمان‌بندی منطقی و بیان جزئیات باشد تا پس از آن با استفاده از ابزارهای نظارتی تحقق آن رهجویی شود. ۳. استفاده منطقی و متوازن از فناوری‌های روز استفاده از ابزارهای نوین برای مبارزه با بی‌قانونی، نه برای اولین‌بار است و نه اختصاص به حجاب دارد. استفاده از دوربین‌های سطح شهر برای مقابله با تخلفات راهنمایی و رانندگی و نیز سایر جرایم- از جمله جرائم مربوط به امنیت ملی- مدت‌ها است که در کشور رواج دارد و با توجه به دقت این ابزارها و ثبت و ضبط سوابق جرائم و تخلفات محاسن متعددی نیز داشته است. طبیعی است که استفاده از این ابزارها با رعایت ملاحظات مربوط به موضوع حجاب قابل توصیه است، لکن انحصار استفاده از این ابزارها منطقی نبوده و چه بسا از جهاتی برگشت به عقب نیز محسوب شود. همان‌طور که استفاده از انواع و اقسام روش‌ها در مواجهه با دیگر جرائم و تخلفات مورد پذیرش قرار گرفته است، مواجهه با بی‌قانونی در حوزه عفاف نیز باید با استفاده از همه ابزارهای موجود دنبال شود. ۴. توجه به نقش‌آفرینی «مردم» در تأمین سلامت اخلاقی جامعه یکی از مهم‌ترین وظایف حکومت دینی، تسهیل اجرای احکام دینی است. امر به معروف و نهی از منکر به عنوان دو مورد از مهم‌ترین مصادیق فروع دین، نباید مورد غفلت قانونگذار قرار گیرند. روشن است که این فریضه دینی، اختصاص به مسئله حجاب ندارد و چه بسا به همین دلیل است که قانون مستقلی تحت عنوان حمایت از آمران به معروف و ناهیان از منکر در نظام حقوقی ایران وجود دارد، لکن قانون جدید حوزه عفاف و حجاب نمی‌تواند بی‌توجه به این واجب فراموش‌ شده درصدد حل مسئله باشد. دولت مردمی و مجلس انقلابی که با اعتقاد به «مردمی‌‌سازی» و «مردم‌محوری» در مسند امر قرار گرفته‌اند، توجه داشته باشند که راه‌حل‌نماها جایگزین راه‌حل‌های واقعی نشود. بدون حضور و همراهی «مردم» این مسئله قابل حل نیست.
لذا طراحی ساز و کارهای منطقی برای نقش‌آفرینی عموم افراد جامعه در حراست و حفاظت از سلامت اخلاقی جامعه با رعایت مراتب امر به معروف و الزامات شرعی آن باید در قانون جدید عفاف و حجاب مورد توجه باشد. ۵. وضع احکام متفاوت برای اغراض مختلف کشف حجاب لازمه ارائه راه‌حل مطلوب نسبت به مسئله موجود، شناخت دقیق از ماهیت و نیز علل بروز مسئله است. روشن است که امروزه کشف حجاب در جامعه ایران، علل متعددی دارد که طیف گسترده‌ای از عوامل سیاسی تا عوامل فرهنگی در آن دخیل هستند. یکسان‌انگاری تمامی انواع کشف حجاب در متن قانون، نوعی از ساده‌اندیشی در مقام قانونگذاری است. لازم است احکام متفاوتی برای کشف حجاب با اغراض و مقاصد سیاسی و خرابکارانه با کشف حجاب از روی سادگی و ناشی از عدم اطلاع در نظر گرفته شود. ۶. تفکیک میان انواع مختلف از عدم رعایت حجاب شرعی روشن است که نظام جمهوری اسلامی به عنوان یک نظام مکتبی نمی‌تواند غیر از حد شرعی حجاب، پوشش دیگری را به رسمیت بشناسد، لکن تعیین ضمانت اجرای یکسان برای عدم رعایت حجاب شرعی- وجه و کفین - و استفاده از لباس‌های نیمه برهنه و بدن‌نما نیز منطقی نیست. قانون جدید باید با شناخت دقیق مسئله ضمانت اجرای متناسبی برای فروض مختلف بی‌حجابی در نظر بگیرد. شاید مهم‌ترین‌اشکال وارد به تبصره ماده (638) کتاب پنجم قانون مجازات اسلامی همین باشد که موضوع عدم رعایت حجاب شرعی را کاملاً بسیط در نظر گرفته است. ۷. تعیین ضمانت اجرای بازدارنده برای مؤثرین قانون‌شکن یکی از مهم‌ترین بایسته‌های تدوین قانون جدید، در نظر گرفتن ضمانت اجرای متناسب برای کسانی است که با استفاده از فضای مجازی و یا با استفاده از ظرفیت‌های اجتماعی خود اقدام به ترویج بی‌قانونی می‌نمایند. اگر قانون جدید نتواند نسبت به این دسته از افراد بازدارنده باشد، تصویب آن دردی را دوا نخواهد کرد. تعیین ضمانت اجرای متناسب برای این دسته از افراد از ضروریات قانون جدید محسوب می‌شود. رضا بکشلو پژوهشگر حوزه قانونگذاری
low.mp3
12.09M
🌀بررسی لایحه عفاف و در برنامه‌ی جهان‌آرا 👥کارشناسان : مهدی جمشیدی (هیات علمی دانشگاه) و دکتر مهدی حاج ملاعلی (حقوقدان) ⭕️در این برنامه‌ی زنده حرفهای سرسام آوری در مورد لایحه حجاب و انتقادات وارده به آن بیان شد که چکیده‌ی تمام آنها در این جمله خلاصه میشود ؛ حداقلی های قانون نویسی در این لایحه رعایت نشده و این لایحه تبدیل به گردابی برای حجاب خواهد شد! ✍میلاد خورسندی ┄┅═✧☫ گونی نیوز ☫✧═┅┄ 🇮🇷@gooninews
🔹🔷🔶رد مغالطه تفکیک عفاف و حجاب مغالطه امکان عفاف بدون حجاب، تنها افرادی را می‌فریبد که تحولات نیم‌قرن اخیر غرب را نبینند. به گزارش مشرق، محمدجواد اخوان طی یادداشتی در روزنامه جوان نوشت: این روزها برخی چهره‌های یک جریان سیاسی در گفته‌های خود مرتباً بر تفکیک عفاف و حجاب تأکید می‌کنند و اظهار می‌دارند که ممکن است کسی حجاب نداشته باشد، ولی عفاف داشته باشد و برعکس. در واقع اصل اینکه عفاف و حجاب یک پدیدار واحد نیستند، درست است، اما این تصور که از هم جدا و بی‌ارتباطند صحیح نیست. به باور استاد شهید مرتضی مطهری (ره)، حفظ عفاف یکی از دلایل تشریع حجاب است. ایشان در آثار گوناگون خود ده‌ها بار واژه عفاف و حجاب را در کنار یکدیگر مطرح کرده و در کتاب مسئله حجاب در خصوص چرایی پوشش اسلامی می‌نویسند: «در دین مقدس اسلام هر چیزی که موجب تحریک شهوات و بر هم زدن عفاف و پاکدامنی است، قدغن شده.» در نگاه شهید مطهری حجاب مقدمه‌ای بر حفظ حریم عفاف است و این موضوع در چندین جا از آثار شهید مطهری مورد تأکید قرار گرفته است. به‌بیان‌دیگر خداوند متعال برای آنکه حریم عفاف در جامعه بشری حفظ شود، مجموعه‌ای از دستورات را تشریع کرده است که یکی از مهم‌ترین آن‌ها «حجاب» است. البته روشن است که حفظ عفاف به چیزهایی بیش از حجاب و پوشش سر و بدن نیازمند است، اما شرط لازم آن حفظ همین حجاب است. حال مغالطه‌ای که اینجا صورت می‌گیرد آن است که پرسیده می‌شود آیا همه کسانی که حجاب را رعایت کرده‌اند، عفاف را هم کامل رعایت کرده‌اند یا آنکه هرکه بی‌حجاب است، پس بی‌عفت است؟ مغالطه‌ای که اینجا صورت می‌گیرد آن است که فرد می‌خواهد با طرح یک مورد استثنا، یک قاعده انسانی و سنت اجتماعی را نادیده بگیرد. در علوم اجتماعی نه درباره یک فرد (که ممکن است به دلایلی متفاوت از بقیه رفتار کند) بلکه درباره کلیت افراد جامعه سخن می‌گوییم. مسئله اصلی اینجا این است که برای حفظ حریم عفاف در جامعه انسانی، خداوند متعال ضوابطی وضع کرده که یکی از مهم‌ترین آن‌ها حفظ حجاب و پوشش اسلامی است. اگر فردی فرضاً توانست دامن خود را از گناه پاک نگاه دارد و درعین‌حال ضوابط حجاب را هم رعایت نکرد، اولاً هیچ ضمانتی وجود ندارد که اگر تاکنون موفق بوده، بعدازاین هم همچنان موفق بماند و ثانیاً مسئله فقط خود او نیست و او در جامعه اسلامی تعریف می‌شود. رفتار او علاوه بر آنکه ممکن است دیگران را به وادی بی‌عفتی بکشاند، عملاً مروج سبک‌زندگی‌ای است که عفاف در آن جایی ندارد. مغالطه امکان عفاف بدون حجاب، تنها افرادی را می‌فریبد که تحولات نیم‌قرن اخیر غرب را نبینند. از زمان وقوع «انقلاب جنسی» در نیمه دوم سده گذشته در اروپا و امریکا، عملاً حریم‌ها در مسائل جنسی و روابط زن و مرد برداشته شد، از حجم پوشش‌ها کاسته شد و بلکه کنار رفت و جامعه در سراشیبی انحطاط اخلاقی قرار گرفت. نیم‌نگاهی به تحولات فرهنگی اجتماعی غرب به‌خوبی نشان می‌دهد که اتفاقاً در سیر تحولات غرب، ابتدا حجاب کمرنگ شد، سپس در عفاف تشکیک شد و نهایتاً مرزهای اخلاقی در جامعه فروپاشید. نتیجه محسوس و ملموس آن را می‌توان در امروز و فردای این جوامع دید که پدیده تولد فرزندان نامشروع به سکه رایج آن‌ها تبدیل‌شده و در برخی از کشورهای غربی، تعداد نوزادان نامشروع از حلال‌زاده‌ها پیشی گرفته است. چنین وضعیتی نتیجه محتوم همان تجویزی است که برخی به نام تفکیک عفاف و حجاب امروز در جامعه ما عرضه می‌کنند. پاسخ دیگر به این مغالطه آن است که اگر بپذیریم می‌توان عفاف داشت، ولی بدون حجاب، پس مرز پوشش عفیفانه چیست؟ اگر ضوابط شرعی کنار روند و سلایق و نسبی‌گرایی جایگزین آن شوند، هرکس از ظن خود وارد مسئله شده و برای «سِتر» خط قرمزی از خود ارائه می‌دهد. نتیجه همین نسبی‌گرایی آن است که عریانی روزبه‌روز افزایش می‌یابد و این همان بلایی است که بر سر جوامع غربی آمده است. اگر در برخی کشورهای غربی تا همین چند سال پیش کشف‌عورت در ملأعام ممنوع بود، الان همین هم در پاره‌ای از این کشورها، در مسیر قبح‌زدایی است؛ لذا تنها پوشش عفیفانه، حجاب شرعی است و اگر به سلیقه انسانی واگذار شود، دیر یا زود سرنوشتی متفاوت از وضعیت امروز جهان غرب نخواهد داشت. خداوند متعال در آیه ۳۰ سوره نور، رعایت حجاب چشم و فروبستن نگاه از نامحرم را موجب پاکی می‌داند و در آیه ۵۳ سوره احزاب، حفظ حجاب در هنگام معاشرت مردان و زنان نامحرم را مایه پیدایش یا افزایش طهارت و پاکی قلب برای هر دو سوی تعامل و معاشرت، ارزیابی می‌کند که این‌ها خود دلایل محکمی بر ارتباط میان عفاف و حجاب است.