با سنگی کوچک متلاطم می شود و آرامش خود را از دست می دهد.
🟠مدیران دارای شرح صدر مدیران دریا دلی هستند که با بزرگی وجود خود همه ی مشکلات را با پنجه ی تدبیر حل می کنند. انبوه مشکلات را در دل دریایی خود جا می دهند و خم به ابرو نمی آورند. با تحمل و شکیبایی در آن شرایط سخت، بهترین راه حل ها را پیدا می کنند.
آن ها نمی گذارند مشکلات و موانع مسیر آن ها را در انجاممأموريت ها دچار خلل کند.
🟥 *هیج مدیری بدون داشتن سعه ی صدر نمی تواند در مأموریت خود موفق باشد
بوشهر مردادماه ۱۴۰۰
🔷🔷🔷💎💎💎🔷🔷🔷
*برداشتی از اخلاق مدیریت در قرآن (۵)*
🖋️ *دکتر نصرالله شفیعی*
🔰 *۶. سعه ي صدر*
✅ سعه ي صدر يا شرح صدر يكي از مهم ترين ويژگي هاي مديريت است كه در همين راستا در قرآن نيز به صراحت بر آن تأكيد شده است. حضرت موسي وقتي از سوي خداوند رسالت سنگين پيامبري و به دنبال آن دعوت از فرعون به سوي خدا بر عهده اش گذاشته شد، از خداوند چندين درخواست كرد كه اولين آن شرح صدر بود:
*قَالَ رَبِّ اشْرَحْ لِي صَدْرِي*
ﮔﻔﺖ: ﭘﺮﻭﺭﺩﮔﺎﺭﺍ! ﺳﻴﻨﻪ ﺍم ﺭﺍ [ﺑﺮﺍﻱ ﺗﺤﻤﻞ ﺍﻳﻦ ﻭﻇﻴﻔﻪ ﺳﻨﮕﻴﻦ] گﺸﺎﺩﻩ ﮔﺮﺩﺍﻥ. (طه/٢٥)
🔹شايد در فارسي بتوان«سينه ي فراخ»را ترجمه ي آن دانست؛ اما آنچه مهم است معنا و مفهوم اين اصطلاح است.
❇️ شرح صدر يعني مدير به نيرويي دروني دست پيدا كند كه در برابر تمامي عوارض و جوانب، خوشي ها و ناخوشي هاي مسؤوليت، كنترل خود را از دست ندهد و از اصول و برنامه هاي مديريتي خود عدول ننمايد و به دنبال بهترین راه حل برای مشکلات باشد. به عبارتي مديريت همراه با انواع مسائل و مشكلات است. در بيشتر موارد وزش بادها در جهت مخالف است. گاه كمبودها، توقعات، مسائل و مشكلات، بحران ها، اعتراضات، تبليغات سوء، كارشكني ها، توطئه ها، درگيري ها و صدها مشكلات ديگر آن چنان عرصه را بر مدير تنگ مي كند كه هيچ راه فراري براي مدير باقي نمي گذارد. در چنين شرايطي مديران دو دسته مي شوند:
1️⃣عده اي خود را مي بازند و احساس مي كنند كه آسمان به زمين رسيده و ادامه ي كار براي آن ها سخت و طاقت فرسا گرديده و از كوره به در مي روند و حتي با تصميم ها و اقدامات عجولانه و غير كارشناسي كار را بر خود و ديگران مشكل تر مي کنند. اين ها كساني هستند كه سعه ي صدر يا شرح صدر ندارند. در همين راستا افرادي كه شرح صدر ندارند در برابر پيروزي ها و موفقيت ها نيز تعادل خود را نمي توانند حفظ كنند و آن چنان ذوق زده و خوشحال مي شوند كه دست به رفتارهاي غير عادي مي زنند.
2️⃣کسانی که در مواجهه با مشکلات و سختی های مدیریتی خود را نمی بازند، بر رفتار و اخلاق خود کنترل دارند، تدبیر را از دست نمی دهند و بدون توجه به حجم سنگین مشکلات به دنبال راه حل و خروج از مشکلات هستند. اهل شکیبایی و صبر هستند و رفتارهای غیر متعارف از آن ها سر نمی زند.
اینها آن دسته از مدیرانی هستند که دارای سعه صدر هستند.
🔸🔶«نخستين سرمايه براي يك رهبر انقلابي، سينه ي گشاده، حوصله ي فراوان، استقامت و شهامت و تحمل بار مشكلات است، و به همين دليل در حديثي از اميرمؤمنان علي علیه السلام مي خوانيم: « *آله الرياسه سعه الصدر* » وسيله رهبري و رياست سينه ي گشاده است.
(نهج البلاغه، حكمت176) به نقل از (تفسير نمونه ج 13، ص 139 و 186)
همچنين در تفسير نمونه جلد 5 ص 436 ذيل آيه 125 سوره انعام در معناي شرح صدر اين گونه آمده است:
سعه صدر(گشادگي سينه) يكي از مواهب بزرگ و ضيق صدر (تنگي سينه) يكي از كيفرهاي الهي شمرده شده است، همان طور كه خداوند در مقام بيان يك موهبت عظيم به پيامبر خود مي گويد: «الم نشرح لك صدرك»آيا سينه تو را وسيع و گشاده نساختيم.
و اين موضوعي است كه با مطالعه در حالات افراد به خوبي مشاهده مي شود.
🟢 بعضي روحشان آن چنان باز و گشاده است كه آمادگي براي پذيرش هر واقعيتي- هر چند بزرگ باشد- را دارند اما به عكس بعضي روحشان آن چنان تنگ و محدود است كه گويا راهي و جایي براي نفوذ هيچ حقيقتي در آن نيست. افق ديد فكري آن ها محدود به زندگي روزمره و خواب و خور آن ها است، اگر به آن ها برسد همه چيز درست است و اگر كمترين تغييري در آن پيدا شود گويا همه چيز تغییر يافته و دنيا خراب شده است.»
🔷شرح صدر يعني برخورداری از ظرفیت بزرگ برای پذیرش بالاترین نعمت های معنوی همچون اسلام است. خداوند می فرماید:
*أَفَمَن شَرَحَ اللَّهُ صَدْرَهُ لِلْإِسْلَامِ فَهُوَ عَلَىٰ نُورٍ مِّن رَّبِّهِ فَوَيْلٌ لِّلْقَاسِيَةِ قُلُوبُهُم مِّن ذِكْرِ اللَّهِ أُولَٰئِكَ فِي ضَلَالٍ مُّبِين* ٍ
ﺁﻳﺎ ﻛﺴﻲ ﻛﻪ ﺧﺪﺍ ﺳﻴﻨﻪ ﺍﺵ ﺭﺍ ﺑﺮﺍﻱ [ﭘﺬﻳﺮﻓﺘﻦ] ﺍﺳﻠﺎم ﮔﺸﺎﺩﻩ ﺍﺳﺖ، ﻭ ﺑﻬﺮﻩ ﻣﻨﺪ ﺍﺯ ﻧﻮﺭﻱ ﺍﺯ ﺳﻮﻱ ﭘﺮﻭﺭﺩﮔﺎﺭ ﺧﻮﻳﺶ ﺍﺳﺖ [ﻣﺎﻧﻨﺪ ﻛﺴﻲ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﺳﻴﻨﻪ ﺍﺵ ﺍﺯ ﭘﺬﻳﺮﻓﺘﻦ ﺍﺳﻠﺎم ﺗﻨﮓ ﺍﺳﺖ ؟] ﭘﺲ ﻭﺍﻱ ﺑﺮ ﺁﻧﺎﻥ ﻛﻪ ﺩﻝ ﻫﺎﻳﺸﺎﻥ ﺍﺯ ﻳﺎﺩ ﻛﺮﺩﻥ ﺧﺪﺍ ﺳﺨﺖ ﺍﺳﺖ، ﺍﻳﻨﺎﻥ ﺩﺭ ﮔﻤﺮﺍﻫﻲ ﺁﺷﻜﺎﺭ ﻫﺴﺘﻨﺪ. (زمر/٢٢)
🔺نکته زیبایی که در این آیه وجود دارد این است که خداوند در این آیه شرح صدر را برای انسان به عنوان یک نور معرفی کرده است. همان طور که نور در تاریکی راه را به انسان نشان می دهد شرح صدر نیز نوعی روشنایی است که حقیقت را برای انسان نمایان می کند تا در کژراهه نیفتد.
🔹مدیر باید شرح صدر داشته باشد. شاید تعبیر دریا دلی برای صاحبان سعه ی صدر تعبیری بس زیبا باشد. دریا آن قدر پهناور است که با هر سنگی متلاطم نمی شود و از کوره به در نمی رود. دریا آن قدر ظرفیتش بزرگ است که هر شئ بزرگی را در خود جا می دهد و از جا هم کنده نمی شود. ولی برکه ای کوچک
*برداشتی از اخلاق مدیریت در قرآن (۶)*
🖋️ *دکتر نصرالله شفیعی*
🔰 *۷. عدم دلبستگی به پست و مقام*
✅یکی از آسیبهایی که بشریت در طول تاریخ از جانب خویش به او وارد شده، مسأله مقامدوستی و ریاستطلبی است. از آن جهت که انسان حبّ ذات دارد، دوست دارد به همه تعلقات دنیوی دست یابد تا هم نیازهای جسمی و هم نیازهای روحی خود را اشباع سازد. علاقه به دنیا که پست و مقام و ریاست یکی از مظاهر آن میباشد، اگر در حد متعادل و متعارف و رفع نیازهای مادی نباشد به عنوان صفتی مذموم تلقی میشود، که بسیاری انسانها از این ناحیه آسیب فراوان دیدهاند.
🔷در اسلام پذیرش مسؤولیت که همانا خدمتگزاری به آحاد مردم است اگر با انگیزه خدایی و تلاش در جهت رفع مشکلات و نابسامانیهای مردم باشد کاری بس نیکو و پسندیده است؛ ولی هر صاحبپستی باید به این نکته توجه داشته باشد که پست و مقام نباید هدف باشد به طوری که با تمام وجود به آن دل ببندد.
🟢هر پست و مقامی دو چهره دارد: یک چهره آن خدمت به مردم؛ یعنی عبادت و چهره دوم آن دنیاطلبی و استفادههای مادی و تظاهر و فخرفروشی است. که قرآن این بعد را نکوهش میکند و به انسانها هشدار میدهد که: « *وَمَا الحَیوهُ الدُّنیا اِلّا لَعِبٌ و لهو وَ للدارُ الاخره خیرُ لِلذینَ یَتّقون اَفَلا تعقلون* َ»
(انعام[6]/32)
و زندگی دنیا جز بازی و سرگرمی نیست و قطعاً سرای بازپسین برای کسانی که پرهیزگاری میکنند بهتر است. آیا نمیاندیشید؟
خداوند به صراحت کسانی را که در دنیا به دنبال برتریطلبی هستند به شدت توبیخ کرده و آنها را از نعمت خاص خود در آخرت محروم کرده است. مسلما قدرتطلبی یکی از مصادیق اصلی برتریطلبی است:
*تِلْكَ الدَّارُ الْآخِرَةُ نَجْعَلُهَا لِلَّذِينَ لَا يُرِيدُونَ عُلُوًّا فِي الْأَرْضِ وَلَا فَسَادًا ۚ وَالْعَاقِبَةُ لِلْمُتَّقِينَ*
اين سراى آخرت را از آن كسانى ساختهايم كه در اين جهان نه خواهان برترىجويى هستند و نه خواهان فساد. و سرانجام نيك از آن پرهيزگاران است.
(قصص/۸۳)
🔶در روایتی امام صادق علیهالسلام قدرتطلبان و آنها را که با انگیزه دنیاطلبی برای ریاست دست و پا میزنند ملعون خطاب کرده و میفرماید: *مَلْعُونٌ مَنْ تَرَأَّسَ مَلْعُونٌ مَنْ هَمَّ بِهَا مَلْعُونٌ مَنْ حَدَّثَ بِهَا نَفْسَهُ*
🔺امام صادق علیهالسلام فرمود: ملعون است کسی که رياست را به خود بندد، ملعون است کسی که به آن همت گمارد، ملعون است کسی که به فکر آن باشد.
(وسائلالشیعه، ج ۱۵، صفحه ۳۵۱)
نتیجه آنکه هر مدیر نباید نگاه دنیوی به پست داشته باشد که جز بازیچه و سرگرمی نمیباشد.
🟡 دلبستگی به پست موجب میشود که مدیر در انجام وظیفه نیز نتواند به نحو مطلوب عمل کند. در چنین شرایطی دستیابی و حفظ مقام، مقصود اصلی میشود و حفظ آن در درجه اول اهمیت قرار میگیرد. به همین خاطر این گونه مدیران هرگز قادر نخواهند بود قاطعیت لازم را در انجام مسؤولیتها داشته باشند.
🟥 *در موارد بسیاری مجبور به مسامحه و کوتاهی از وظایف محوله خواهند شد و قطعاً این گونه مدیران خدمتگزاران خوبی برای مردم نخواهند بود.*
بوشهر مردادماه ۱۴۰۰
*برداشتی از اخلاق مدیریت در قرآن (۷)*
🖋️ *دکتر نصرالله شفیعی*
*۸. پرهیز از برخوردهای ناروا با اربابرجوع*
🔰مردم همواره خواستههای فراوانی دارند که انتظار دارند مدیر و رئیس دستگاه، آنها را رفع نماید.
🔶 بدین منظور میطلبد به عنوان اربابرجوع از جانب مسؤولان نه تنها مورد بیمهری و طرد قرار نگیرند؛ بلکه با نیکوترین اخلاق آنها را به حضور بپذیرند.
اخلاق نیکو در برخورد مردم خصوصا از سوی مسئولان به مثابه حل نصفی از مشکلات است. بدون تردید هیچ مسئولی توانایی آن را ندارد که همه مشکلات و خواستههای ارباب رجوع را حل کند؛ ولی میتواند با خوشاخلاقی و برخورد احترامآمیز جایگاه و شخصیت او را حفظ کند.
🔺 چنین رفتارهای کریمانهای موجب میشود که اربابرجوع این احساس را کند که اگر مشکل او حل نشده نه ناشی از بیتفاوتی و بیاعتنایی مسئولان است؛ بلکه ناشی از عواملی است که از دست آن مسئول خارج است. همین امر باعث ایجاد رضایت خاطر و امیدواری در اربابرجوع میشود. علاوه بر آن هر مدیر باید وظیفه خود بداند که مشکلات مردم را حل کند و آنها را از دفتر خود طرد نکند.
🔶قرآن خطاب به پیامبر اکرم صلواتالله علیه و آله این چنین توصیه مینماید: « *وَ لا تطرد الذین یَدْعون رَبَّهُم بِالغدوهِ والعَشِیِّ یُریدونَ وَجْهَهُ ما علیک مِنْ حسابِهِم مِنْ شَئ وَ ما مِنْ حسابِک علیهم مِنْ شَیءٍ فَتَطْرُدَهُمْ فتکونَ مِنَ الظالمینَ* .» (انعام[6]/52)
ترجمه: [و کسانی را که پروردگار خود را بامدادان و شامگاهان میخوانند، در حالی که خشنودی او را میخواهند مران. از حساب آنان چیزی بر عهده تو نیست و از حساب تو [نیز] چیزی بر عهده آنان نیست تا ایشان را برانی و از ستمکاران باشی].
📌نکته قابل توجه در این است که در این آیه صراحتا خداوند خطاب به پیامبر میفرماید: اگر مردم را که به او مراجعه میکنند از خود طرد کند یعنی به آنها بیتوجهی نماید و به مسائل و مشکلات آنان توجه ننماید از ستمگران خواهد بود.
🔖نکته دیگری که از آیه برداشت میشود توجه ویژه به قشری است که معمولا صاحب نفوذ در ادارات و یا موقعیت خاص اجتماعی نیستند. این امر از آن جهت اهمیت دارد که افراد صاحبنفوذ یا ثروتمند به هر جا که مراجعه کنند معمولاٌ مورد توجه مسؤولان قرار میگیرند و به راحتی به آنها وقت ملاقات داده میشود و مشکلات و یا بهتر بگویم خواستههای آنها حل میشود. این توده مردم و افراد بیبضاعت و بینام و نشان هستند که نه خود توان آن نفوذ را دارند و نه واسطههایی دارند که از آن طریق خواستههای خود را اعمال نمایند.
🟥 بنابراین خداوند تأکید دارد که پیامبر این افراد را از خود نراند و به حضور بپذیرد و مورد حمایت خویش قرار دهد و مشکلات آنها را حل نماید.
بوشهر مردادماه ۱۴۰۰
برداشتی از اخلاق مدیریت در قرآن (۸)
دکتر نصرالله شفیعی
۹. بیاعتنایی به خردهگیران
مدیریت همواره با مشکلات متعدد از سوی مخالفان و خردهگیران روبهرو است. عدهای از آن جهت که با شخص مدیر و رئیس مسائل حاشیهای و شخصی دارند و عدهای نیز از آن جهت که جریان منتسب به مدیر را قبول ندارند به شکلهای مختلف اقدام به تضعیف و خردهگیری در قالب سخنرانی، چاپ مطلب در مطبوعات، مصاحبههای گوناگون، پخش شایعات و ... میکنند. اهداف این گونه افراد که معمولا با اغراض خاص سیاسی همراه است تضعیف نظام مدیریتی آن دستگاه است. در چنین مواردی رئیس دستگاه با هوشیاری لازم میبایست طوری عمل کند که هم جلوی بهانهگران را بگیرد و هم به شکلی در دام تفرقهافکنیهای این افراد و جریانها قرار نگیرد که چه بسا مشغول شدن به پاسخگویی این افراد باعث شود که بخشی از فرصتها و امکانات مدیریت صرف این جر و بحثهای بیهوده شود. بنابراین گاهی اوقات سکوت در برابر این سخنان بهترین پاسخ و راهحل میباشد.
در صدر اسلام که پیامبر اکرم صلواتالله علیه و آله مأمور بود آیات الهی را به مردم برساند عدهای از مخالفان با ایجاد سر و صدا و جوسازی تلاش میکردند در اقدام تبلیغی پیامبر صلواتالله علیه، خلل ایجاد کنند. در چنین شرایطی اگر پیامبر صلواتالله علیه با آنها وارد جر و بحث میشد فرصتهای لازم را برای انجام مأموریت از دست میداد. خداوند به او فرمود: «وَاِذا رأیت الّذین یَخوضون فی آیاتنا فَاَعْرِضْ عَنْهم حَتّی یَخُوضوا فیِ حدیثٍ غیره...» (انعام[6]/68)
و چون ببینی کسانی [به قصد تخطئه] در آیات ما فرو میروند از ایشان روی برتاب، تا در سخنی غیر از آن درآیند ...
نکته قابل توجه این است که بیاعتنایی به این گونه افراد بهانهجو و خردهگیر موجب خواهد شد که در نهایت از این اقدامشان منصرف و به دنبال کار خویش روند.
علاوه بر بیاعتنایی در برابر تبلیغات سوء و جوسازیها توسط مخالفین، خداوند دستوری فراتر از این نیز به پیامبر بزرگوار خود داده است. خداوند رفتار این انسانهای ستیزهجو را که با لفاظی به دنبال تخریب مدیر شایسته هستند جاهلانه میداند و پاسخ به این جاهلان را نه با برخورد یا الفاظ تند، بلکه پاسخی بس کریمانه و بزرگوارانه میداند.
میفرماید:
وَ عِبَادُ الرَّحْمَٰنِ الَّذِينَ يَمْشُونَ عَلَى الْأَرْضِ هَوْنًا وَإِذَا خَاطَبَهُمُ الْجَاهِلُونَ قَالُوا سَلَامًا
ﻭ ﺑﻨﺪﮔﺎﻥ ﺭﺣﻤﺎﻥ ﻛﺴﺎﻧﻲﺍﻧﺪ ﻛﻪ ﺭﻭﻱ ﺯﻣﻴﻦ ﺑﺎ ﺁﺭﺍﻣﺶ ﻭ ﻓﺮﻭﺗﻨﻲ ﺭﺍﻩ ﻣﻰﺭﻭﻧﺪ ﻭ ﻫﻨﮕﺎﻣﻰ ﻛﻪ ﻧﺎﺩﺍﻧﺎﻥ ﺁﻧﺎﻥ ﺭﺍ ﻃﺮﻑ ﺧﻄﺎﺏ ﻗﺮﺍﺭ ﻣﻰﺩﻫﻨﺪ [ﺩﺭ ﭘﺎﺳﺨﺸﺎﻥ] ﺳﺨﻨﺎﻧﻲ ﻣﺴﺎﻟﻤﺖﺁﻣﻴﺰ ﻣﻰﮔﻮﻳﻨﺪ. (فرقان/٦٣)
پاسخ مسالمتآمیز به چنین مخالفان جاهل که خداوند با زیباترین تعبیر [سلاما] بیان کرده، بهترین شیوه در برخورد با آنها است.
نتیجه آنکه در برابر تخریبها و جوسازیهای مخالفین که رفتاری جاهلی دارند دو راه پیشنهاد شده است:
۱. بیتوجهی و بیاعتنایی به آنها؛
۲. پاسخی کریمانه و مسالمتجویانه که موجب شرمندگی و انفعال آنها شود.
مسلما عمل به این رفتارها که از فرهنگ ناب قرآنی سرچشمه گرفته، در آغاز کار سادهای نیست؛ ولی با خو گرفتن با فرهنگ و اخلاق و سیره قرآنی، میتوان چنین شیوهای را در مقام عمل پیاده کرد
بوشهر مردادماه ۱۴۰۰.
*برداشتی از اخلاق مدیریت در قرآن (۹)*
دکتر نصرالله شفیعی
*۱۰. تکریم ارباب رجوع*
خداوند انسان را گرامی داشته و در قرآن خویش بدان تصریح نموده است. میفرماید: «لقد کرّمنا بنیءادم.» از همین روی میطلبد که تکریم انسانها به عنوان اصلی خدشهناپذیر در دستور کار همه به خصوص مسؤولان و دستاندرکاران قرار بگیرد. احترام به انسانها به خصوص از جانب مدیران از جهاتی اهمیت دارد:
1- عمل به وظیفهای الهی و انسانی میباشد.
2- این امر باعث میشود که افراد در خود بیشتر احساس شخصیت پیدا کنند و رفتارهای متعادل در جامعه بیشتر گسترش پیدا کند.
3- مردم به دوام حکومت و آینده بیشتر امیدوار شوند.
مدیران باید به این اصل توجه کنند که تکریم ارباب رجوع علاوه بر آنکه دستاوردهای فوق را به دنبال دارد باعث رضایتمندی بیشتر مردم از مدیریت آنها نیز خواهد شد و از همین روی آنها همواره به عنوان مدیرانی کارآمد و موفق در جامعه زبانزد خواهند بود.
قرآن با تأکید بر حفظ حرمت انسان میفرماید: *«وَ اِذا جاءَکَ الّذین یؤمنون بآیاتِنا فَقُلْ سلامٌ علیکم کَتَبَ رَبٌُکم علی نفسَهِ الرَّحمه، اَنَّهُ مَنْ عَمِلَ مِنْکُمْ سوءًا بجهلَهٍ ثُمَّ تابَ مِنْ بَعْدِهِ وَ اَصْلَحَ فَاَنَّهُ غفورٌ رحیمٌ» (انعام[6]/54)*
ترجمه: «چون کسانی که به آیات ما ایمان دارند، نزد تو آیند، بگو؛ درود بر شما، پروردگارتان رحمت را بر خود مقرّر کرده که هر کس از شما به نادانی کار بدی کند و آنگاه به توبه و صلاح آید، پس وی آمرزنده مهربان است».
نکته قابل توجه در این است که در آیه اشاره به این موضوع نیز شده که اگر احیاناً در این مورد کوتاهی صورت پذیرد باید جبران شود و خدا نیز از این اشتباه درخواهد گذشت. یا میتوان چنین نتیجه گرفت که بیاحترامی و عدم توجه لازم به مردم و ارباب رجوع نوعی گناه محسوب میشود که باید جبران شود.
قرآن در جایی دیگر نیز تأکید بر رفتار فروتنانه مسؤولان و مدیران با مردم دارد. یک مدیر خود را باید خدمتگزار مردم بداند. اگر کسی خود را خدمتگزار مردم دانست، باید روحیه خدمتگزاری در خود ایجاد کند. وقتی این روحیه ایجاد شد مردم دیگر آن عوام که چیزی نمیدانند نخواهند بود، بلکه ارباب و صاحب نعمت و ولی هستند. خدمتگزار نیز چارهای جز خدمت به ارباب خود ندارد. آن وقت است که فروتنی و تواضع جزء خصلتی جدانشدنی برای مسؤولان خواهد بود.
قرآن میفرماید: *«وَ اخفض جَناحَک للمُؤمنین»* (حجر[15]88)
[و بال و پر خویش را برای مؤمنان فرو گستر].
وَاخْفِضْ جَنَاحَكَ لِمَنِ اتَّبَعَكَ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ
[ﻭ ﭘﺮ ﻭ ﺑﺎﻝ [ﻓﺮﻭﺗﻨﻲ ﻭ ﺗﻮﺍﺿﻊ] ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺑﺮﺍﻱ ﻣﺆﻣﻨﺎﻧﻲ ﻛﻪ ﺍﺯ ﺗﻮ ﭘﻴﺮﻭﻱ ﻣﻰﻛﻨﻨﺪ ﺑﮕﺴﺘﺮ]. (شعراء/٢١٥)
این فروتنی نه تنها موجب عیب و ننگ برای مدیر نیست بلکه موجب محبوبیت و عزت او نیز خواهد شد.
تأکیدی که خداوند بر تکریم ارباب رجوع دارد حتی فراتر از حدودی است که امروز توصیه میشود و یا مد نظر است.
برخورد نیکو و متواضعانه با ارباب رجوع همسنگ برخورد متواضعانه و سرشار از مهربانی با پدر و مادر شمرده شده است. آنجا که خداوند در تکریم پدر و مادر دستور میدهد:
*وَاخْفِضْ لَهُمَا جَنَاحَ الذُّلِّ مِنَ الرَّحْمَةِ وَقُل رَّبِّ ارْحَمْهُمَا كَمَا رَبَّيَانِي صَغِيرًا*
[ﻭ ﺑﺮﺍﻱ ﻫﺮ ﺩﻭ ﺍﺯ ﺭﻭﻱ ﻣﻬﺮ ﻭ ﻣﺤﺒﺖ، ﺑﺎﻝ ﻓﺮﻭﺗﻨﻲ ﻓﺮﻭﺩ ﺁﺭ ﻭ ﺑﮕﻮ: ﭘﺮﻭﺭﺩﮔﺎﺭﺍ! ﺁﻧﺎﻥ ﺭﺍ ﺑﻪ ﭘﺎﺱ ﺁﻧﻜﻪ ﻣﺮﺍ ﺩﺭ ﻛﻮﺩﻛﻲ ﺗﺮﺑﻴﺖ ﻛﺮﺩﻧﺪ، ﻣﻮﺭﺩ ﺭﺣﻤﺖ ﻗﺮﺍﺭ ﺩﻩ]. (اسراء/٢٤)
برخورد مناسب، تلاش برای حل مشکل و یا برآورده کردن خواست مردم به آسانترین راه و در اسرع وقت، از مهمترین مصادیق تکریم اربابرجوع است. ولی قرآن در بیانی فراتر از این موارد میفرماید که شما به مراجعان سلام هم بکنید.
*«فقل سلامعلیکم»* این بیان و برخورد، عالیترین نوع رفتار در تکریم اربابرجوع است.
بوشهر مردادماه ۱۴۰۰
*برداشتی از اخلاق مدیریت در قرآن (۱۰)*
🖋️ *دکتر نصرالله شفیعی*
📌 *۱۱. دوری از دنیاطلبان و دینفروشان*
🔷🔶 *یکی از نکات مهم در مدیریت، هوشیاری و فریب افراد فرصتطلب و دینفروش را نخوردن است* . افراد دنیاطلب و زراندوز معمولاً با ترفندهای خاص و روشهای گوناگون تلاش میکنند تا خود را به مسؤولان نزدیک کنند و از آن رهگذر بتوانند کیسه خود را پرتر و دستیابی به اهداف خویش را آسانتر کنند.
🔺این افراد میدانند از طریق نفوذ بر مدیران به راحتی مشکلات فرا روی آنها حل میشود و میتوانند با هزینه کمتر سودهای سرشارتر نصیب خود سازند. از همین روی میطلبد که مدیران با تیزبینی و دوری از زخارف دنیوی و بستن چشم طمع، افرادی را که به سوی آنها میآیند کاملاً شناسایی کرده و به اهداف و نیات باطنی آنها پی ببرند، تا در دام دنیاطلبیهای آنها نیفتند.
🔶 متأسفانه تجربه نشان داده که بخشی از مدیران از این رهگذر آسیبهای فراوانی را متحمل شدهاند. پس بهترین راه برای اینکه مدیران در دام دینفروشان و دنیاطلبان نیفتند دوری جستن از آنها و تحویل نگرفتن آنهاست. خداوند به صراحت چنین خطری را به همه مؤمنان گوشزد میکند و از این جهت مدیران باید با تمام وجود متوجه این هشدار باشند:
« *وَذَرالذین اتخذوا دینهم لعباً و لهواً و غرّتهم الحیوه الدنیا وَذَکِّر بِهِ اَنْ تُبْسَلَ نفسٌ بما کسبت لیس لها مِنْ دونِ اللهِ وَلّیٌ ولا شفیعٌ وَ انْ تَعْدِلْ کُلِّ عَدْلٍ لا یُؤْخَذُ مِنْها اولئک الذین اُبْسِلوُا بِما کَسبُوا لَهُمْ شَراب مِنْ حمیمٍ وَ عذابُ اَلیمٌ بما کانوا یکفرون* » (انعام[6]/70)
ترجمه: و کسانی که دین خود را به بازی و سرگرمی گرفتهاند و زندگی دنیا آنان را فریفته است، رها کن، و [مردم را] به وسیله این [قرآن] اندرزده مبادا کسی به [کیفر] آنچه کسب کرده به هلاکت افتد، در حالی که برای او در برابر خدا یاری و شفاعتگری نباشد، و اگر [برای رهایی خود] هر گونه فدیهای دهد، از او پذیرفته نگردد. اینانند که به [سزای] آنچه کسب کردهاند به هلاکت افتادهاند، و به [کیفر] آنکه کفر میورزیدند، شرابی از آب جوشان و عذابی پردرد خواهند داشت.
🔺تهدیدهایی که خداوند در دنباله آیه آورده نشان از تأثیرگذاری بسیار منفی این افراد است. همچنین قرآن در جای دیگر میفرماید:
« *وَلا تُطِعْ مَنْ اَغْفَلْنا قَلْبَهُ عَنْ ذِکْرِنا وَاُتَّبَعَ هواهُ وَکانَ اَمْرُهُ فُرُطا* ً»
(کهف[18]/28)
ترجمه: و از آن کس که قلبش را از یاد خود غافل ساختهایم و از هوس خود پیروی کرده و [اساس] کارش بر زیادهروی است اطاعت مکن.
🔷این اطاعت ممکن است در قالبهای مختلف باشد که هر کدام برای مدیر یک دام است.
مدیری که میخواهد در چنین شرایطی قرار نگیرد بهترین راه آن است که در برابر درخواستهای این افراد یا نفوذ موریانهای آنان شجاعت داشته و با نه محکم، هر امیدی را از افراد فرصتطلب سلب کند.
🟥 *تجربه نشان داده مدیری که خود پاک باشد و هوشیار و تیزبین باشد در دام چنین افرادی نمیافتد.*
بوشهر مردادماه ۱۴۰۰
*برداشتی از اخلاق مدیریت در قرآن (۱۱)*
🖋️ *دکتر نصرالله شفیعی*
*۱۲. پاداش متفاوت در برابر عملکردهای متفاوت*
🔰در حیطه کاری و عملکردی، همه کارمندان و کارگران یکسان نیستند. برخی اهل تلاش فراوان، ابتکار و خلاقیت هستند. علاوه بر آن که در ساعات کاری به وظایف خویش دقیقاً عمل میکنند در صورت نیاز خارج از وقت اداری نیز از هیچ فعالیت و تلاشی دریغ نمیورزند.
🔶 در مقابل، عدهای نیز هستند که به درستی وظایف خویش را انجام نمیدهند. نه تنها در ساعات غیراداری حاضر نیستند فعالیتی فوقالعاده نمایند بلکه در ساعات اداری نیز میکوشند از زیر بار وظایف خود شانه خالی کنند.
🔺یک مدیر و مسؤول در برابر چنین کارمندانی میبایست رفتارهای متفاوت داشته باشد. در پاداش، تشویق و همه اهرمهایی از این قبیل باید رفتار عدالتمحور داشته باشد. مسلماً اگر پاداشها به تناسب عملکردها باشد آن کس که تلاش بیشتری میکند تشویق میشود و روحیهای دوباره میگیرد و همین امر موجب میشود تا به تلاشهایش بیافزاید و آن کس که تلاش کمتری میکند متوجه میشود که برای دستیابی به پاداش بیشتر باید بیشتر بکوشد.
✅ قرآن در باره این دو گروه میفرماید: « *و لِکُلٍّ درجاتٍ مِمّا عَمِلوُا وَ ما ربّک بغافلٍ عَمّا یَعْمَلونَ* » (انعام[6]/132)
ترجمه: و برای هر یک [از این دو گروه]، از آنچه انجام دادهاند، در پاداش مراتبی خواهدبود و پروردگارت از آنچه میکنند غافل نیست.
❇️ *در پایان آیه میتوان این نکته را استفاده نمود که لازمه تشخیص عملکردهای متفاوت افراد، نظارت پیوسته و عدم غفلت از عملکردهاست.*
بوشهر مردادماه ۱۴۰۰
سلام
مطالب دکتر نصرالله شفیعی در موضوع برداشتی از اخلاق مدیریت در قرآن در همه ی کانالها پخش گردد
باتشکر
❇️ *برداشتی از اخلاق مدیریت در قرآن (۱۲)*
🖋️ *نصرالله شفیعی*
🔰 *۱۳. رعایت صرفهجویی در بیتالمال*
🔶یکی از نکات مهم و مورد تأکید در اسلام، جلوگیری از اسراف و ریخت و پاش است. اسراف هم در اموال شخصی و هم در اموال دولتی و بیتالمال، هر دو تخلف محسوب میشود.
🔺اسراف در لغت به معنی تجاوز و زیادهروی است و بنابراین در اغلب امور و در تمام افعال و
اعمال انسانی متصور است.
یکی از علمای اخلاق اسلامی در تعریف اسراف و انواع آن میگوید:
« *اسراف، به معنای تجاوز از حد و زیادهروی کردن است و آن یا از جهت کمیت است که صرف کردن مال است در موردی که سزاوار نیست هر چند به مقدار درهمی باشد و یا از جهت کیفیت است و آن صرف کردن مال است در موردی که سزاوار است، لکن بیشتر از آن چه شایسته است و از همین رو بعضی صرف مال را در موردی که سزاوار نیست تبذیر گفتهاند و صرف مال را در زیادتر از آنچه سزاوار میباشد، اسراف دانستهاند* ». (گناهان کبیره، شهید دستغیب، جلد۲، ص۱۰۳)
❇️به طور کلی اسراف این است که انسان بیجا و بیش از شأن خود مصرف کند.
در منابع روایی و همچنین آیات قرآن به کرّات بر این موضوع تأکید شده است.
توجه به بیتالمال و جلوگیری از حیف و میل آن مسألهای است که همواره دغدغه مردم بوده و نگرانند که نکند مسؤولان در امر بیتالمال رعایت صرفهجویی را نکنند.
✅خطر اسراف برای مدیران و رؤسا بیشتر وجود دارد. از آن جهت که چون اموال بیتالمال در اختیارشان است و در مصرف آن مبسوطالید هستند و از جهت شخصی نیز هزینهای نمیکنند، چه بسا در خرج کردن زیادهروی کنند. اگر نگاهی دقیق و مکتبی به هزینهکرد بیتالمال در ادارات بیندازیم، شاهد آن خواهیم بود که بیتوجهی به بیتالمال در اکثر ادارات وجود دارد؛ هر چند در برخی موارد بنابر عادت، خیلی از هزینهها در نگاه اولیه اسراف محسوب نمیشود؛ ولی اگر با نگاهی دقیق و محاسبهگر به موضوع نگاه شود شاهد خواهیم بود که خیلی از رفتارها اسراف است.
🟢متأسفانه فرهنگ مبارزه با اسراف در کشور ما ضعیف است و بسیاری از کارهایی که واقعاً اسراف میباشند چه در رفتار شخصی و چه اجتماعی و چه اداری به عنوان اسراف شناخته نمیشوند.
🔷این امر باعث شده که همواره سطح هزینهها بالا رود و بسیاری امور معطل بماند و مشکلات حل نشود. شاید بیسابقه باشد که رهبر معظم انقلاب حضرت آیتالله خامنهای به صراحت از ملت ایران انتقاد کرده باشد. با نگاهی به سخنان امام راحل (ره) و مقام معظم رهبری درمییابیم که از اول پیروزی انقلاب تاکنون همواره ایشان مدح ملت ایران را کردهاند و از فداکاریها، ایثارگریها، توانمندیها و تعهدهای این ملت ستایش کردهاند و حتی امام راحل ملت ایران را از ملتهای صدر اسلام؛ یعنی مردم حجاز در زمان پیامبر خدا صلواتالله علیه و آله، مردم کوفه در زمان امام علی و امام حسین علیهماالسلام برتر شمردهاند.
🔰 همه این ستایشها تعارف نبوده بلکه اعتقاد آنها در مورد ملت ایران بوده است؛ ولی شاهدیم که حضرت آیتالله خامنهای بارها به صراحت از ملت ایران در مورد اسراف و زیادهروی انتقاد کرده و ابراز نگرانی کردهاند. با توجه به این نگرانی که به حق نیز هست میطلبد تلاش فراوان در جهت رفع آن گردد.
🔶 البته مبارزه با این صفت و خلق و خوی، کار سادهای نیست که یک روزه یا با چند تذکر و سخنرانی رفع شود. باید فرهنگسازی فراوان کرد و مصادیق اسراف و تبذیر اعم از خرد و کلان را برای مردم ترسیم کرد و در گذر زمان به رفع این نقیصه پرداخت. در این مورد مدیران و مسؤولان دستگاههای اجرایی باید به این مسأله توجه داشته باشند و باید تلاش کرد نهضت ضداسراف در کشور ایجاد کرد. من اطمینان دارم خیلی از موارد و مصادیق اسراف را مردم نمیشناسند و شاید اگر به آنها گفته شود برایشان قابل قبول نباشد؛ ولی با تأکید و تبلیغ به خصوص با ابزار هنر و فیلم میتوان این فرهنگسازی را ایجاد کرد.
💠 قرآن، این کتاب انسانساز به کرّات از صرفهجویی و جلوگیری از اسراف و پایمال کردن حقوق شخصی و عمومی یعنی بیتالمال سخن گفته است.
واژه اسراف در قرآن مجید به دو معنا به کار میرود.
یکی همان زیادهروی و ريخت و پاش در مصرف مال، دوم ارتکاب گناه و در زمین فساد به پا کردن است. وجه مشترک هر دو معنا همان گناه بودن کار است.
💠آیات درباره اسراف در قرآن مجید فراوان است که به چند مورد آن اشاره میشود:
📌 قرآن مجید اسراف و زیادهروی را از صفات فرعون میشمرد و میگوید: « *و اِنَّ فرعون لعالٍ فیالارض و انه من المسرفین* » (یونس[10]/83)
در حقیقت فرعون در آن سرزمین برتری جوی و از اسرافکاران بود.
📌 اسرافکاران اهل جهنم هستند:
« *وَ اَنَّ المسرفین هُمْ اَصحاب النار* » (غافر[40]/43)
📌از اسرافکاران نباید اطاعت کرد.
« *وَ لا تُطیعوُا اَمر المسرفینَ» (شعراء* [26]/151)
📌 اسرافکاران اهل هلاکت هستند:
« *ثُمَّ صَ
دَقْناهُمْ الوَعْد َفَاَنْجیناهُمْ وَ مَنْ نشاءُ وَ اَهْلکنا المسرفین»*
(انبیاء[21]/9)
[سپس وعده [خود] به آنان را راست گردانیدیم و آنها و هر که را خواستیم نجات دادیم و اسرافکاران را به هلاکت رسانیدیم].
📌اعمال خلاف اسرافکاران در نظرشان زینت داده شده است.
« *کذلک زُیِّنَ للمسرفینَ ما کانوا یعملون* » (یونس[10]/12)
[این گونه برای اسرافکاران آنچه انجام میدادند زینت داده شده است].
📌 خداوند اسرافکاران را دوست نمیدارد.
«کُلوا و اشْرَبوا وَ لا تُسْرِفوْا اِنَّهُ لا یُحِبُ المسرفینَ» (اعراف[7]/31)
چرا که اسرافکاران برادران [شیطانهایند و شیطان همواره نسبت به پروردگارش ناسپاس بوده است].
📌همه این آیاتی که درباره نکوهش اسراف و ریخت و پاش آورده شد نشانگر قبح سنگین این عمل است که ضرورت دارد هر مدیر مراقبت بسیاری داشته باشد.
🔶جلوگیری از حیف و میل بیتالمال و مبارزه با ریخت و پاش و به طور کلی حفاظت از اموال عمومی جزء اولین و مهمترین ویژگی مدیریت است. حضرت یوسف وقتی اوضاع نابسامان جامعه مصر و بیلیاقتی درباریان را مشاهده کرد، خودش به عزیز مصر پیشنهاد کرد که مدیریت مالی دستگاه حاکمیت را بر عهده بگیرد و برای آنکه اعتماد عزیز مصر را در این مورد جلب کند به دو ویژگی خود اشاره کرد: « *قال اجعلنی عَلی خزائنِ الاَرْضِ اِنّی حفیظٌ علیم* ٌ» (یوسف[12]/55)
[یوسف گفت: «مرا بر خزانههای این سرزمین بگمار، که من نگهبانی دانا هستم].
🔺این دو ویژگی که در آیه فوق بدان اشاره شد، یکی نگهبان و حافظ بودن است و چون پذیرش این مسؤولیت از سوی یوسف مربوط به اموال و داراییها بوده، قطعاً حفاظت از اموال و جلوگيري از مصرف بیرویه امکانات نیز مدنظر او بوده است.
🟥به هر حال اگر این ویژگی در مدیران ضعیف باشد، در برابر وسوسههای شیطانی و تمایلات دنیاطلبانه خودشان را خواهند باخت، همان طور که تجربه نشان داده افراد زیادی که تا قبل از پذیرش مدیریت خیلی هم اهل ادعا بودهاند؛ ولی پس از گرفتن مسؤولیت خود را در برابر مال باخته و غلتیدهاند.
بوشهر مردادماه ۱۴۰۰
*برداشتی از اخلاق مدیریت در قرآن (۱۴)*
🖋️ *دکتر نصرالله شفیعی*
📌 *۱۵. عمل دقیق به قوانین و دستورات اداری*
🔰یکی از ساز وکارهای مهم مدیریت، قوانینی است که از سوی مراجع ذیصلاح وضع شده و به مدیران و کارگزاران برای اجرا ابلاغ میشود. رعایت دقیق دستورالعملها، بخشنامهها و قوانین موجب میشود که مدیر در یک سیستم صحیح به انجام وظیفه بپردازد و از اعمال سلیقههای شخصی و غیرکارشناسی خودداری نماید.
✅یکی از مشکلات نظام مدیریتی به خصوص در ایران رفتارهای سلیقهای در اعمال مدیریت است که عوارض منفی زیادی دارد. اگر قوانین و مقررات اداری تحتالشعاع سلیقههای حزبی و جناحی و فردی قرار گیرد، اعتبار قوانین از بین خواهد رفت و روند پیشرفت و توسعه متوازن دچار خدشه خواهد شد.
🔶 میطلبد که همه مدیران جدای از گرایشها و سلیقههای شخصی بر اساس دستورات و بخشنامهها و قوانین عمل نمایند. در این صورت حتی با تعویض مدیر هم روند پیشرفت با مشکل روبهرو نخواهد شد. پیامبران الهی در طول تاریخ علاوه بر انجام رسالت پیامبری، مدیران و رهبران جامعه نیز بودهاند. هدفشان نیز اصلاح و پیشرفت جوامع انسانی - البته با خدامحوری - بوده است.
💠وقتی خداوند حضرت موسی (ع) را به پیامبری برمیگزیند رعایت قوانین را به او گوشزد میکند و میفرماید: « *قال یا موسی اِنّی اصْطَفیتُکَ عَلَی الناّسِ برِسالاتی وَ بکلامی فَخُذْ ما آتیتُکَ وَ کُنْ مِنَ الشاکرین* » (اعراف[7]/144)
[ای موسی تو را با رسالتها و با سخن گفتنم [با تو] بر مردم [روزگار] برگزیدم، پس آنچه را به تو دادم بگیر و از سپاسگزاران باش].
❇️در ادامه نیز خداوند به قوانین و مقررات ابلاغی که حضرت موسی باید بدان عمل نماید اشاره میکند و میفرماید: «و در الواح [تورات] برای او در هر موردی پندی و برای هر چیزی تفصیلی نگاشتیم، پس [فرمودیم:] «آن را به جد و جهد بگیر و قوم خود را وادار کن که بهترین آن را فرا گیرند، به زودی سرای نافرمانان را به شما مینمایانم». (اعراف/145)
🔺در جایی دیگر خداوند به صراحت به پیامبر اسلام سفارش میکند که بر اساس آنچه که به او وحی شده یعنی همان قوانین و مقررات عمل نماید: « *وَ اتّبع ما یوحی الیک وَ اصْبِرْ حَتّی یَحْکُمَ الله و هُوَ خیرُ الحاکمین* » (یونس[10]/ 101)
[و از آنچه بر تو وحی میشود پیروی کن و شکیبا باش تا خدا [میان تو و آنان] داوری کند و او بهترین داوران است].
🔷رعایت قوانین و عمل به دستورالعملها موجب میشود که قانون جای سلیقههای شخصی را بگیرد.
رعایت قانون باعث ایجاد روحیه پاسخگویی مدیر در برابر مردم و قانونگذار میشود.
🟢رعایت قانون موجب میشود که کشور در یک انسجام مدیریتی به طور متوازن پیشرفت کند.
رعایت قانون جلوی سوءاستفاده مدیران قانونگریز را میگیرد.
رعایت قانون امکان ارزیابی دقیقتر عملکرد مدیران را فراهم میسازد.
رعایت قانون باعث ایجاد فرهنگ قانونمداری در جامعه میشود.
رعایت قانون به شفاف کردن فعالیتهای مدیران کمک میکند.
بوشهر مردادماه ۱۴۰۰