🇮🇷 آیه های خودمانی 🇮🇷
حمله شیطون
شما تصمیم بگیر خوب باش، مطمئن باش راه برات باز میشه. اما یادت باشه تا میای خوب بشی شیطون دست به کار میشه و بهت حمله میکنه. یهو میبینی از چپ و راست از بالا و پایین شرایط برات طوری جور میشه که بد بشی. شیطان دوست نداره آدمها خوب بشن، واسه همین تا تصمیم میگیرن خوب بشن هزار تا راه گناه میذاره جلوشون. همون روز اول که خدا شیطونو طرد کرد شیطون گفت برای گمراه کردن آدمها:
لَآتِیَنَّهُمْ مِنْ بَیْنِ أَیْدیهِمْ وَ مِنْ خَلْفِهِمْ وَ عَنْ أَیْمانِهِمْ وَ عَنْ شَمائِلِهِمْ
از جلو و عقب و راست و چپ سراغ آنها میروم
(بخشی از آیه 17 اعراف)
🌷 @byadshohada 🌷
با ما با شهدا بمانید 👆👆👆
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠🔹🔹
#ڪلیپ
📌به یاد تمامی شهدای ۸ سال دفاع مقدس و به یاد مدافعان حرم بیبی زینب و به یاد تمام شهدای امنیت و امربهمعروف و نهیازمنکر و ....
#شهدا_شرمندهایم
#یـادشون_بـا_ذڪـر_صـلـوات
🌷 @byadshohada 🌷
با ما با شهدا بمانید 👆👆👆
💐💐💐
غروب ماه رمضان بود ابراهیم آمد در خانه ما و بعد از سلام و احوالپرسی یک قابلمه از من گرفت، بعد داخل کله پزی رفت...
به دنبالش آمدم و گفتم: "ابرام جون کله پاچه براى افطاری! عجب حالی می ده؟!" گفت: "راست می گی، ولی براى من نیست"
یک دست کامل کله پاچه و چند تا نان سنگک گرفت وقتی بیرون آمد ایرج با موتور رسید ابراهیم هم سوار شد و خداحافظی کرد...
با خودم گفتم لابد چند تا رفیق جمع شدند و باهم افطاری می خورند از اینکه به من تعارف هم نکرد ناراحت شدم فردای آن روز ایرج را دیدم و پرسیدم: دیروز کجا رفتید؟
گفت: "پشت پارک چهل تن، انتهای کوچه، منزل کوچکی بود که در زدیم و کله پاچه را به آن ها دادیم چند تا بچه و پیرمردی که دم در آمدند خیلی تشکر کردند ابراهیم را کامل می شناختند آن ها خانواده ای بسیار مستحق بودند بعد هم ابراهیم را رساندم خانه شان..."
برگرفته از کتاب سلام بر ابراهیم
🌷 @byadshohada 🌷
با ما با شهدا بمانید 👆👆👆
سبک زندگی
✍تمرین برای مقابله با هوای نفس:
🔸عفت تنها برای زنان نیست و مردان نیز وظیفه دارند این مسأله مهم دینی را رعایت کنند. کسی که عفیف و پاکدامن است، لذت عفت خود را بیش از آنکه از چشم و گوش بچشد، از دل خود خواهد چشید.
💠 وأَمَّا مَنْ خَافَ مَقَامَ رَبِّهِ وَنَهَى النَّفْسَ عَنِ الْهَوَى . فَإِنَّ الْجَنَّةَ هِيَ الْمَأْوَى 📚سوره نازعات 40-41
🔅و امّا آن كس كه از جاه و مقام پروردگار خود ترسيده باشد و نفس را از هوي و هوس بازداشته باشد، قطعاً بهشت جايگاه ( او) است.
🔹بهشت با سختی ها و جهنم با شهوات پوشیده شده
🔸انسان با رعایت عفت تمرین می کند که برده ی هوای نفس خود نشده و قدرت مقابله با وسوسه های نفسانی و شیطانی را در خود پرورش می دهد.
#پویش_حجاب_فاطمے
🌷 @byadshohada 🌷
با ما با شهدا بمانید 👆👆👆
🇮🇷 #پایی_که_جا_ماند 🇮🇷
✫⇠قسمت :4⃣3⃣
✍ به روایت سید ناصرحسینی پور
به افسر بازجو گفتم: «من نمیدونم اونهایی که مییومدن توی خاک عراق،کجا میرفتن، این اطلاعات اسرار محرمانه و طبقهبندی شده جنگ بود،من نمیدونم!» با چشمان از حدقه درآمدهاش نگاهم کرد،بلند شد به طرفم آمد و یقهام را گرفت،از روی صندلی بلندم کرد و کشیدهای محکم خواباند توی گوشم.
- چطور ممکنه کسی تو اطلاعات و عملیات یگانش کار کنه،ولی ندونه دوستان و همکارانش تو خاک عراق کجا میرفتن.شبها خونه کیا میخوابیدن و . . .
- من تو اطلاعات،دیدهبان بودم.همیشه بالای دکل بودم،کار دیدهبان مشخصه!
- قرار شد با ما روراست باشی و دروغ نگی؟!
- دروغ نمیگم، به خدا قسم من دیدهبان بودم.
- فرمانده اطلاعات یگانتون کی بود؟!
- ولی عزت اللهی!
وقتی نام ولی عزت اللهی را بردم،افسر بازجو چوبدستیاش را به صرتم کوبید.از روی صندلیاش بلند شد، به طرفم آمد، یقهام را گرفت و چند سیلی آبدار توی صورتم زد.چنان با لگد به پهلویم کوبید که نفسم بند آمد.حرف نزده حدی میزدم چرا عصبانی شد.یقین پیدا کردم فهمید دروغ گفتهام.برایم روشن بود او نام اصلی فرمانده اطلاعات و عملیات تیپ ۴۸ فتح را میداند که اینگونه برآشفته و عصبانی شد.افسربازجو گفت: «پدرسوخته مجوس،راست میگی؟» ساکت ماندم.
- یکبار دیگه بگو فرماندهات کیه؟
مجبور بودم روی همان دروغی که گفته بودم، بمانم و حرفم را پس نگیرم.
- ولی عزت اللهی.
- دروغ نمیگی؟!
- شاید اسم مستعارش بوده و من نمیدونم!
دیگر افسر عراقی از پشت میز بلند شد،به طرفم آمد.سیلی آبداری تو صورتم زد.دستش سنگین بود.اینبار نتوانستم با یک پا خودم را روی عصایم نگه دارم.پرت شدم و افتادم زمین.میخواستم بلند شوم که با لگد به کتفم کوبید و رفت پشت میز نشست.افسر بازجو به زندانبانی که مرا آنجا آورده بود، دستور داد مرا بیرون ببرند.وقتی از اتاق بیرون رفتم، با کابل برق به جانم افتاد.آدم بیرحمی بود، سی و چند ضربه به کمرم زد.بعد از این پذیرایی مفصل،زندانبان مرا به سلول انفرادی منتقل کرد.
ساعت حدود شش صبح بود.مرا به اتاقی بردند که یک صندلی الکتریکی داخل آن بود.توی کف اتاق خون و خونابه ریخته بود.دو دست و یک پایم را با طناب بستند و به حلقه سقفی آویزان کردند.وقتی با طناب کشیدنم بالا یکی از دژبانها با کابل افتاد به جانم.چنان با کابل به کمر و سرم کوبیدند که ناله ام بلند شد.حدود دو سه ساعتی اینطوری به حلقه سقفی نگهم داشتند.مرا پایین کشیدند.افسری که دستور میداد اذیتم کنند، بهم گفت: «حالا حاضری بگی نیروهای اطلاعات و عملیات ایران،تو عراق با کیا ارتباط داشتند.» گفتم: «من که دیروز گفتم!» به دستور افسر استخباراتی مرا روی صندلی الکتریکی قراردادند.ترسیدم. از خدا میخواستم بهم تحمل و صبر دهد.روی صندلی الکتریکی، مثل بستن کمربند ایمنی خودرو، سیمهایی را روی سینه و دورگردن و پشت گوشم بستند. . .
ادامه دارد...✒️
🍃جهت تعجیل در فرج و سلامتی آقا و شادی روح امام و ارواح طیبه شهدا صلوات🍃
🌷 @byadshohada 🌷
با ما با شهدا بمانید 👆👆👆
✳️حجت الاسلام #عالی
🌷ویژه ولادت امام مجتبی🌷
#درخواست_مالی_از_چه_کسی ⁉️
🔸كسی خدمت امام مجتبی(ع) آمد و اظهار نياز كرد. حضرت فرمود: آدم نبايد اظهار نياز كند مگر در سه صورت. چون میدانيد قرض گرفتن، درخواست چيزی را از ديگران كردن به خودی خود مكروه است.
🔸 خدا نمیپسندد يك مؤمنی ذليل شود. شايد از كسی پول بخواهی، او بر سر تو منت بگذارد. يك ذلتی در آن باشد، اگر میخواهی شأنت محفوظ باشد، به خودی خود قرض گرفتن مكروه است.
🔸 امام حسن مجتبی فرمودند: سؤال كردن و درخواست كردن صلاح نيست مگر در سه مورد. #اول اينكه بدهی كمرشكن پيش بيايد. يكمرتبه كسی ورشكست ميشود. يا ديهای سنگين برايش میشود. در اينجا اگر درخواست كند، قرض كند، عيبی ندارد.
🔸 #دوم در جايی كه فقری باشد كه آدم را سياه بخت كند. فقری كه كارد را به استخوان رسانده باشد. فقری كه نشود تحمل كرد. اينكه آدم زود با كوچكترين نيازی درخواست كند، اين درست نيست.
🔸 #سومين مورد جايی است كه يك فشار ناگهانی در زندگی آدم وارد می شود. مثلاً فرض كنيد سيلی، زلزلهایی شود و خانه از بين برود. در اين سه مورد اشكالی ندارد.
🌷 @byadshohada 🌷
با ما با شهدا بمانید 👆👆👆
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 اختیارات رهبری بیشتر است یا سران قوا؟
🔺کسانی که میگویند رئیسجمهور هیچکاره است و تمام مشکلات تقصیر رهبری است این ویدئو را ببینند.
🌷 @byadshohada 🌷
با ما با شهدا بمانید 👆👆👆
🌟اشاره رهبرانقلاب به عاقبت گمنامی شهید ابراهیم هادی
🌺در شب ولادت کریم اهلبیت حضرت امام حسن مجتبی علیهالسلام، جمعی از اهالی فرهنگ، شعر و ادب فارسی با رهبر انقلاب اسلامی دیدار کردند.
🔻آقای محمدحسن جمشیدی از شعرای کشورمان، شعری را در این جلسه قرائت نمود:
🔸️در دعای اهل دل باران فراز آخر است
گریه کن در گریهی عاشق صفایی دیگر است
🔹️عاشقان با اشک تا معراج بالا میروند
بهترین سرمایه انسان همین چشم تر است
🔸️در جواب بیوفایی خلوتی با خود بساز
دست کم تنها شدن از دل شکستن بهتر است
🔹️شد فراموش آنکه بیش از قدر خویش آمد به چشم
آنکه با گمنام بودن سر کند نامآور است
🔸️صحبت از پرواز جانکاه است وقتی روح ما
مثل مرغ خانگی زندانی بال و پر است
🔹️گرچه چندی چهرهی خورشید را پوشاندهاند
در پس این ابرهای تیره صبحی دیگر است
🌷 ۱) رهبر انقلاب: مثل شهید ابراهیم هادی؛ میخواست گمنام زندگی کند اما امروز در تمام آفاق فرهنگی کشور نامش پیچیده است.
🌷 @byadshohada 🌷
با ما با شهدا بمانید 👆👆👆
هدایت شده از افتخارات جمهوری اسلامی
سلام رفقاے جاݧ 🌸🍃
ان شاءالله کہ حالتوݧ خوب باشه
ما دوباره اومدیم 📨
با خبرها و پیشنهاداے #ناب
نیمه شعبان با ی پیشنهاد جذاب باما همراه بودین ، مبنی بر اینکه یک سری بسته های فرهنگی همراه با هدیه های کوچیک تهیه بشه تا از طرف امام زمان ارواحنا فداه بین افراد بد حجاب و کم حجاب توزیع بشه.
که با یاری خدا و نگاه ویژه اقا با استقبال بچه های خوش ذوق و دغدغه مند رو به رو شد و در بعضی از شهر های کشور اجراشد🌈😍
#پویش_حجاب_فاطمے یه پیشنهاد جدید ،جذاب و ویژه داره که میتونیم به مناسبت شبهای قدر اجرایی کنیم ان شاءالله 💫
اینبار قصد داریم بسته های فرهنگیمون مزین به کتابها وکتابچه های 📚📗
تاثیر گذار و زیبا باشه🌱 که حتی اگر یک نفر اون رو بخونه ان شاءالله که اتفاقای قشنگ و ناب براش بیوفته😌
به این صورت که یک کتاب یا کتابچه رو به همراه نوشته های حاوی 👈هدیه از طرف خدا👉 به دوستای بد حجاب و کم حجابمون تقدیم میکنیم😍، تا ان شاءالله شاید وسیله ای باشیم برای برگشت یکي به آغوش خدا...
🤔چون کار فرهنگی وقتی کامل وتاثیر گذار میشه که در کنار گل ها و هدیه های زیبا، فرهنگ اسلامی منتقل بشه اینطوری این تاثیر عمیق و طولانی مدت میشه.🌸🌹🍃
❇️البته لازم نیست تعداد کتابها زیاد باشه هاااا،هر کدوم از شما رفقاے جاݧ🌹 به اندازه نذری که داره میتونه همون تعداد کتاب رو از طرف خدا هدیه بده☺️ از یکی گرفته تا هشتاد میلیون😜
خلاصه کہ حاجاتتونم براورده به خیر😌
پیشنهاد های ما به شما 👇👇
✅کتاب رهایی از رنج ها سید محمد باقر حسینی
✅«یادت باشد» زندگینامه شهید سیاهکالی
✅« او را» اثر خانم افشار
راستےرفقا
پیشنهاد میکنیم اگہ خودتون هم اینا رو نخوندین ومنتظر یہ اتفاق جذاب توی زندگیتون هستین بجنبین همه اینا رو بخونین که الان هم دیر شده😉
『اینم #کانال مخصوص ما ڪہ محتواهاے پیشنهادی پویش حجاب فاطمے مخصوص این حرکت #جذاب و #خدایے 😍 دراین کانال قرار میگیره و به راحتے میتونید از این محتواها براے این حرکت قشنگ استفاده کنید』✅👇👇👇
📲|| @nimeshaebanfatmi
منتظر پیشنهادات،بازخوردها وعکس های شما هستیم...👇👇👇
📮|| @hemayat_puyesh
#پویش_حجاب_فاطمے
نذر فرهنگی تون قبول
🇮🇷 #پایی_که_جا_ماند 🇮🇷
✫⇠قسمت :5⃣3⃣
✍ به روایت سید ناصرحسینی پور
وقتی دکمه را زدند نالهام بلند شد.تحمل این برق گرفتگی را نداشتم.بیهوش نشدم اما درد سختی را تحمل نمودم.دو طرف بدن و سرم بیحس شده بود.افسر استخباراتی بهم گفت: «الان دارن میبرنت اتاق بازجویی حاضری حقیقت رو بگی.» گفتم:«من که حقیقت رو بهتون گفتم.»افسر گفت: «بخوای دروغ بگی دوباره سر و کار به این اتاق میفته.یکی از زندانبانها مرا به اتاق بازجویی برد.وارد اتاق که شدم،همان افسر دیروزی بود با مترجم ایرانی.
حرفهای روز قبل را تکرار کردند و من هم همان حرفهای قبلیام را. تلاش من برای اینکه به آنها ثابت کنم دروغ نمیگویم،بیفایده بود.افسر بازجو دستور داد مرا به سلول برگردانند. نیت کردم برای نجات از آنجا روزه بگیرم.ناهارم را برایافر نگه داشتم. شب نفهمیدم کی موقع افطار است.نمیدانستم کی موقع سحر است. سه،چهار ساعت بعد از افطار، سحری را خوردم.
پا درد گرفته بودم.روزها با سختی حدود بیست دقیقهای، با عصا در همان ابعاد دو در سه قدم میزدم.
امروز صبح از دلدرد به خودم میپیچیدم.دلم میخواست با بدن و لباسهای تمیز روزه بگیرم و نمازم را بخوانم.چندین بار در سلول را کوبیدم، زندانبان دریچه سلول را باز کرد، با ایما و اشاره بهش فهماندم نیاز به دستشویی دارم.عصبانی شد، پنجره سلول را بست و رفت.بدن و لباسهایم بو گرفته بود.در آن سلول کثیف با آن لباسهای نجس نماز را خواندم.
بعدازظهر،قبل از اینکه مرا به اتاق بازجو ببرند، اجازه دادند لباسهایم را بشویم و حمام کنم.
افسر بازجو گفت: «چندتا اسم میخونم، ببین اسمهاشون رو شنیدی؟!» بازجونام دو نفر از افسران ارشدشان را خواند.سرتیپ امیراحمد،فرمانده تیپ ۵۰۶ و سرهنگ محمد عبود، فرمانده توپخان لشکر ۱۹ عراق.
گفتم: «من از این دو فرمانده چیزی نمیدونم ولی اینو میدونم که ایرانیهابه خاطراعتقادات دینی،اسر جنگی رو نمیکُشن!» بعد از بازجویی مرا به سلول برگرداندند.
امروز چهارشنبه نهم شهریور ۱۳۶۷، شب قبل را در سلول خوابیدم.حوادث و اتفاقات جاده خندق از ذهنم دور نمیشد.هر روز به خاطرات روزهای گذشته فکر میکردم و عذاب میکشیدم.کوبیدن پرچم عراق درون سینه شهید،رقاصی و پایکوبی عراقیها با عمامه شهید،انداختن جنازه شهید درون آبراه کناری جاده خندق،شهید صفرعلی کردلو که در لحظات آخر تنفس دهان به دهان به او میدادیم و چه مظلومانه شهید شد.
حوالی ساعت ده صبح،دو دژبان آمدند و مرا به زندان الرشید بردند.وارد زندان که شدم دوستانم از دیدنم خوشحال شدند.
دژبانها تعدادی از چه ها را کف حیاط روی زمین خوابانده بودند و با پوتین روی کمرشان راه میرفتند.یکی از افراد خود فروخته به عراقیها گفته بود، آنها در پاتک عراق در دهلران و موسیان چند تانک عراقی را با آرپیجی هدف قرار دادهاند!
حوالی ظهر یکی از بچهها شهید شد.میگفتند از بهترین کشتیگیران گیلان بود.آن هیکل قوی یک تکه پوست و استخوان شده بود.ترکش به شکم و قفسه سینهاش خورده بود و آنطور که میگفتند به زور نفس میکشید.عراقیها جنازهاش را از زندان بیرون برده و در نقطهای نامعلوم خاک کردند.
ادامه دارد...✒️
🍃جهت تعجیل در فرج و سلامتی آقا و شادی روح امام و ارواح طیبه شهدا صلوات🍃
🌷 @byadshohada 🌷
با ما با شهدا بمانید 👆👆👆
🍃🌺🍃
روزهایم یک به یک میگذرند
حال و روزم خنده دار است....
پُر شده ام از ادعا !
دم از شهدا میزنم....
بهخیال خودم شهید خواهم شد😔
خوشـا به حالت
بدون ادعا شهیــد شدی🕊
بُعد فاصله بینمان بیداد میکند💔
رفیق گاهی نگاهم کن....✋
#شهید_محمد_ابراهیم_همت
#صبحتون_شهدایی
🌷 @byadshohada 🌷
با ما با شهدا بمانید 👆👆👆
🇮🇷فرازی از وصیتنامه🇮🇷
🔻 《فقط ترا به خدا بی بی جان مگذارید که حقیرتان شرمنده برادرتان حضرت عباس بن علی بن ابی طالب علیه السلام شوم (غیرت الله ) مدافع حرم شما بودن افتخار ماست و مدال افتخار است زیرا راه شما و راه آل الله راه نجات است( #انالحسینمصباحالهدیوالسفینهالنجاه ) در این راه و امتحان سخت الهی صمیمانه و عاجزانه به دعای خیر تمام کسانی که ذره ای و کمتر از ذره ای به گردن من روسیاه حق دارند احتیاج مبرم دارم، ان شاءالله که بتوانم سرباز خوبی برای ولایت فقیه حضرت #آیتاللهامامخامنهای (حفظ ) باشم...》♡
▓مــــدافــــعحــــرمـ↯↯
#شهیــــدمیثــــممــدواری
🌷 @byadshohada 🌷
با ما با شهدا بمانید 👆👆👆
@ostad_aali110.mp3
1.96M
🔰 وسوسه شیطان و نفس❗️🔰
#شیخ_مسعود_عالی
┄┅═✧❁یازهرا❁✧═┅┄
🌷 @byadshohada 🌷
با ما با شهدا بمانید 👆👆👆
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥فیلم|مستندی از زندگی شهید محسن وزوایی، دانشجوی پیرو خط امام، فاتح بازی دراز، فرمانده گردان حبیب،فرمانده محور در عملیات بیت المقدس
🔹قسمت: اول
🌷 @byadshohada 🌷
با ما با شهدا بمانید 👆👆👆
🇮🇷 سیره شهدا 🇮🇷
#وابسته_نبودن_به_دنیا
برای داشتن خانه ماشین و وسایل مورد نیاز تلاش می کرد ولی هیچ دلبستگی به دنیا نداشت بود ونبود دنیا برایش مهم نبود ؛ یک روز صبح وقتی از مسجد به خانه آمد می خندید گفت کلاغ پر گنجشک پر ماشین پر گفتم چی ماشین را بردند خندید و سرش را تکان داد. آری دنیا برایش بازیچه ای بیش نبود فقط گذری بود برای رسیدن به معشوقش .
#پایبندی_به_اعتقاداتش
در هر شرایطی تحت هیچ شرایطی از آنچه به آن اعتقاد مذهبی و سیاسی داشت دست برنمیداشت ، مگر آنچه رضایت خدا را در آن نمیدید .
#عمل_کردن_به_آنچه_یاد_میگرفت
و استمرار در آن آنچه را از مستحبات و… یاد میگرفت به طور مستمر و با همت عالی انجام میداد و اگر ترک میشد حتماً قضای آن را بعداً به جا میآورد .
#شهید_عبدالرضا_مجیری🌷
🌷 @byadshohada 🌷
با ما با شهدا بمانید 👆👆👆
🇮🇷 آیه های خودمانی 🇮🇷
لباس نماز
میگن استادی بوده وقتی میخواسته نماز بخونه حسابی تیپ میزده! و حتی تو خونه هم که نماز میخونده با لباس کامل نماز میخونده. اما بعضیها بدترین لباسها و شلختهترین قیافهها رو موقع نماز دارن، لباسهای کثیف، موهای ژولیده، جورابهای سوراخ، پاهای بدبو!
وقتی یه همسایه میاد دم در حتما باید یه دستی به سر و رومون بکشیم و لباس مرتب بپوشیم بعد درو باز کنیم، اما به خدا که میرسه خیلی خودمونی میشیم! خدا گفته ای مردم! وقتی برای نماز حرکت میکنید مرتب باشید:
یا بَنی آدَمَ خُذُوا زینَتَکُمْ عِنْدَ کُلِّ مَسْجِدٍ
زینت خود را به هنگام رفتن به مسجد، با خود بردارید
(بخشی از آیه 31 اعراف)
🌷 @byadshohada 🌷
با ما با شهدا بمانید 👆👆👆
📱💻📲
خدایا...❣
♻️هر چند وقت یکبار به من یادآوری کن
❌نامحرم، نامحرم است ....
🔥چه در دنیای حقیقی ...
🔥چه در دنیای مجازی ...
✅یادمان بینداز فاطمه (س) را،
💫که از نابینا هم رو می پوشاند ....
#پویش_حجاب_فاطمے
🌷 @byadshohada 🌷
با ما با شهدا بمانید 👆👆👆
🇮🇷 #پایی_که_جا_ماند 🇮🇷
✫⇠قسمت :6⃣3⃣
✍ به روایت سید ناصرحسینی پور
شب،سرنگهبان وارد زندان شد.وقتی بچهها را میشمرد، با کوبیدن کابل به سرمان شمارش میکرد.آدم بیرحمی بود.با کابل به سرِ اسماعیل صولتدار کوبید، درست همانجایی که ترکش خورده بود.به کمر نصرالله غلامی میزد،جایی که ترکش خورده بود.ترکش تکهای از گوشت کمرش را کنده و برده بود.وقتی کمر نصرالله را پانسمانی میکردیم،باید مقداری بانداژ در گودی کمرش فرو میبریم،تا هم سطح کمرش شود،بعد پانسمانش میکردیم.
امروز یکشنبه سیزدهم شهریور ۱۳۶۷، یکی از اسرا نام کوچکش محمد بود و اهل لاهیجان.نمیدانم چرا آنهمه دژبانها کتکش میزدند.کتک که میخورد این شعر را برای دژبانها میخواند: «دنیا اگر از یزید لبریز شود / ما پشت به سالار شهیدان نکنیم.»
اسرای سالم غیرت خاصی روی مجروحان داشتند.نمیدانم چه شد که عباس بهنام گفت: «سید! اون موقعی که پهلوی مادرتون زهرا سلاماللهعلیها رو شکستند،اون نامردها او رو تنها گیرآورده بودند،مگه من مُره باشم که اینا اذیتت کنن.»این را که گفت،اشک از چشمانش سرازیر شد.
ساعت حدود ده صبح،بود.اسرا را در حیاط زندان جمع کردند.گفته بودند میخواهند ما را به اردوگاه ببرند.از خدا میخواستم هرچه زودتر از شر زندانالرشید خلاص شوم.نگران بودم نکند همین جمع چند نفریمان را از هم جدا کنند.به هم عادت کرده بودیم.خوشحال بودم از شر بعضی از نگهبانهای بیرحم به خصوص صباح راحت میشوم.هر روز این زندان یک ماجرای عجیب و فراموش نشدنی برایم داشت.
سوار اتوبوسهای خاکستریرنگ وزارت دفاع شدیم و از زندان الرشید بغداد بیرون آمدیم.درعالم خودم بودم.ازدرز پردهها بیرون را نگاه کردم،نخلستانها را میدیدم.نمیدانم چرا دیدن نخلهای خرما اینهمه حزنانگیز بود.شاید فلسفهاش به اهلبیت علیهمالسلام برمیگشت.تا چشمم به نخلهای خرما میافتاد، دلم میگرفت. گویی آن نخلها از مظلومیت علی علیهالسلام و خاندان پیامبر سخن میگفت.قدری عشق میخواست تا غم تنهایی علی علیهالسلام و پیمانشکنی کوفیان را در لین سرزمین نفرینشده بفهمی. با دیدن نخلها اشکم دراومد.
بعد از حدود چهارساعت و طی کردن سیصد کیلومتر،وارد محوطه خاکی پادگانی که اردوگاه اسرای مفقودالاثر در آن قرار داشت.از اتوبوس پیاده شدیم.اطرافم را که نگاه کردم،کویری بود.اطراف اردوگاه را سه ردیف سیمهای خاردار توپی پوشانده بود.دیوار این پادگان بیش از چهارمتر ارتفاع داشت. طول این دیوار با احتساب سیمهای خاردار بیش از شش متر بود.چهار برجک دیدهبانی بلند در چهار قسمت کمپ پیدا بود.وقتی برجکهای دیدهبانی را میدیدم، دلم میگرفت.به یاد میآوردم روزهایی را که بالای دکل دیدهبانی در جزیره مجنون دیدهبانی بودم و عراقیها را زیرنظر داشتم.سه ستون سه،وارد کمپ شدیم . .
ادامه دارد...✒️
🍃جهت تعجیل در فرج و سلامتی آقا و شادی روح امام و ارواح طیبه شهدا صلوات🍃
🌷 @byadshohada 🌷
با ما با شهدا بمانید 👆👆👆
🌹🍃
#معــرفــــے_شھیــــد↯↯
🔸نــام⇦مسعــودارشــــادے
🔹نــامپــــدر⇦جــــواد
🔸تاریخ تولد ⇦1341/02/12
🔹تاریخ شهادت ⇦1365/02/23
🔸مکان شــهادت ⇦ مجــنون
🔹مسئولیت⇦معاونفرماندهگردان ـ ادوات
🔸گلزار ⇦بهشترضا(ع) مشهد مقدس
🔘➼┅══┅┅───┄
🇮🇷فــــرازےازوصیتنــــامــــہ🇮🇷
♡《«خواهران عزیزم، زندگی زنان اسلام، حضرت خدیجه (س)، حضرت فاطمه (س) و حضرت زینب (س) را سرمشق خود قرار دهید و به خود ببالید که در جهان پیرو مکتب اسوه هایی چون فاطمه (س) هستید. زینب وار رسالت خویش را به پایان برسانید که بتوانید در نزد پروردگار خویش سربلند و سرافراز باشید.»》♡
فــــرمانــــدهوالامقــــام⇩
#شهیــــــدمسعــــودارشــــادے
🌷 @byadshohada 🌷
با ما با شهدا بمانید 👆👆👆
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠 4 چیز گرانبها، برای خانه ای که در آن تلاوت قرآن میشود☝️
📽 سخنان آیت الله میرباقری
🌷 @byadshohada 🌷
با ما با شهدا بمانید 👆👆👆
🇮🇷 آیه های خودمانی 🇮🇷
اسراف ممنوع!
سفره رنگین یعنی سفرهای که توش این قدر خوراکی باشه که سرت گیج بره! تو بعضی مهمونیها شاید بیست جور غذا و دسر باشه. مردم هم میگن حالا که مجانیه تا جا داریم بخوریم! خدا به مردم گفته بخورید، اما به اندازه. هیچکس نباید اسراف کنه، این غذاها و نوشیدنیها نعمت خداست و خدا دستور داده ریخت و پاش نکنیم. اگه این آیه قرآن رو درست متوجه بشیم دیگه اسراف نمیکنیم، حالا چه مهمون باشیم چه صاحب خونه!
کُلُوا وَ اشْرَبُوا وَ لا تُسْرِفُوا
بخورید و بیاشامید ولی اسراف نکنید
(بخشی از آیه 31 اعراف)
🌷 @byadshohada 🌷
با ما با شهدا بمانید 👆👆👆