eitaa logo
🌷به یاد شهدا🌷
652 دنبال‌کننده
4هزار عکس
1.7هزار ویدیو
21 فایل
امروزفضیلت زنده نگهداشتن یادوخاطره ی #شهدا کمتراز #شهادت نیست. کپی مطالب با ذکر صلوات آزاد است. ارتباط باخادم الشهدا👇 @Mehrabani1364 🔽تبادل داریم
مشاهده در ایتا
دانلود
🇮🇷 کلام شهدا 🇮🇷 در زندگي خود جز رضاي حق را در نظر نگيريد. هرچه مي کنيد و هرچه مي گوييد با رضاي او بسنجيد. اين دنيا محلي نيست که دلي هواي ماندن در آن را بنمايد نهايت و اوج محبت فاني شدن در معشوق است فقط نحوه رفتن مهم است و با چه توشه اي رفتن... 🌷  @byadshohada 🌷 با ما با شهدا بمانید 👆👆👆
🔔 زنگ حکایت 🔔 🌺🍃🍁🍃🍂🍃🍁🍃🍂🍃🍁 🍃 روزی حضرت سلیمان مورچه ای را در پای کوهی دید که مشغول جابجا کردن خاک های پایین کوه بود. از او پرسید: چرا این همه سختی را متحمل می شوی؟ مورچه گفت: معشوقم به من گفته اگر این کوه را جابجا کنی به وصال من خواهی رسید و من به عشق وصال او می خواهم این کوه را جابجا کنم. حضرت سلیمان فرمود: تو اگر عمر نوح هم داشته باشی نمی توانی این کار را انجام بدهی. مورچه گفت: تمام سعی ام را می کنم... حضرت سلیمان که بسیار از همت و پشت کار مورچه خوشش آمده بود برای او کوه را جابجا کرد. مورچه رو به آسمان کرد و گفت: خدایی را شکر می گویم که در راه عشق، پیامبری را به خدمت موری در می آ ورد... تمام سعی مان را بکنیم، پیامبری همیشه در همین نزدیکی ست... 🍃 🌺🍃 🌷  @byadshohada 🌷 با ما با شهدا بمانید 👆👆👆
از توشه دنیا غافل نشیماز توشه دنیا غافل نشیم.mp3
زمان: حجم: 3.12M
✅موضوع : از توشه دنیا غافل نشیم 🌷  @byadshohada 🌷 با ما با شهدا بمانید 👆👆👆
🇮🇷 🇮🇷 ✍نویسنده: طلبه آزاده رحمان سلطانی 💢قسمت پنجاه و هفتم: افتتاح اولین اردوگاه مفقودالاثرها بعد از گذشت ساعتا و تاخیر فراوان ، فاصله ۱۸۰ کیلومتری بین بغداد تا تکریت طی شد و تو دل شب اتوبوسا وارد پادگانی شدن که اطراف آن با دهها ردیف رشته های متعدد سیم خاردار محصور شده بود. سر در ورودی اردوگاه جمله ای به زبان عربی نوشته شده بود « انتم ضیوفنا و لا اسرانا » یعنی شما مهمون ما هستین نه اسیر. البته این جمله رو اون شب ما ندیدیم ولی بعدا که اوضاع کمی عادی تر شده بود رو دیدیم و تو دلمون به این شعار مضحک می خندیدیم. با اومدن ما به تکریت، اردوگاه جدیدی به نام «تکریت یازده» با مراسم خاص و ویژه ای افتتاح شد و چه مراسمی! اردوگاه ۱۱ تکریت ، اولین اردوگاه عراق برای اسرای ایرانی بود که از دید صلیب سرخ جهانی دور نگه داشته شد و تمامی اسرای این اردوگاه و اردوگاهای بعد تا زمان تبادل اسرا در مرداد ۶۹ بصورت مخفیانه و مفقود الاثر نگهداری شدن. تراژدی بزرگ افتتاح اردوگاه ۱۱ تکریت قبلا تو استخبارات شهر بغداد، یه بار شاهد استقبال باشکوه و مهمون نوازی بعثیا بودیم و ماجرای اون دیوار مرگ و تونل وحشت هنوز تو خاطره هامون باقی بود و اجمالا می دونستیم که با هر جابجایی این نوع استقبال تکرار میشه. اما این مراسم چیز دیگه ای بود. « التکریت و ما ادریک ما التکریت » شامگاه سه شنبه روز پنجم اسفند سال ۱۳۶۵ و در حالی که هوا تاریک شده بود ، وارد فضای اردوگاهی در حوالی این شهر شدیم. اتوبوسا وارد محوطه اردوگاه شدند. مقداری معطل کردن و کسی رو پیاده نکردن تا رسم و آداب مهمون نوازی رو طبق فرهنگ ناب تفکر بعثیا بجا آورده و به رخ ما بکشن و به ایرانی جماعت یاد بدن که چگونه باید به مهمان خوشامد گفت و اون جمله سر درِ اردوگاه رو عملا برامون تبیین و تفسیر کنن. در حدود دوازده ، سیزده اتوبوس و تعدادمون حدودا پونصد نفر بود. غلغله ای داخل محوطه برپا بود و هر جا که نگاه می کردی هیاهو بود و سربازای عراقی دوون دوون خودشون رو به دو صف طولانی می رسوندن که در مقابل هم تشکیل شده بودم... ادامه دارد...✒️ 🍃جهت تعجیل در فرج و سلامتی آقا و شادی روح امام و ارواح طیبه شهدا صلوات🍃 🌷  @byadshohada 🌷 با ما با شهدا بمانید 👆👆👆
5.04M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥باید مراقب باشیم با حجاب بی عفت نباشیم حجت الاسلام 🌷  @byadshohada 🌷 با ما با شهدا بمانید 👆👆👆
💞 زيبا غزل دفتر عشق اسٺ محمد🌸🍃 بر فَرق فلڪ افسر عشق اسٺ محمد دروسعٺ هفٺ آسمان هستے🌸🍃 رخشنده‌ترين اخترعشق اسٺ محمد 🌷  @byadshohada 🌷 با ما با شهدا بمانید 👆👆👆
8.32M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌺 ببینید پیامبر (صلی الله علیه و آله) چقدر دلسوز مردم بودند از 🌸عید مبعث مبارک باد🌸 🌷  @byadshohada 🌷 با ما با شهدا بمانید 👆👆👆
🇮🇷 معرفی شهید 🇮🇷 ترجیح_داد💫 شهید علاء حسن نجمه🌹 تاریخ تولد: ۱۷ / ۶ / ۱۳۷۱ تاریخ شهادت: ۲۹ / ۷ / ۱۳۹۵ محل تولد: لبنان محل شهادت: سوریه 🌹یتیمی بود که برای خواهر و برادران یتیمش پدری می‌کرد.در کنار مادرش سرپرستی خواهر و سه برادرش را بر عهده داشت. 💫 به خاطر سیمای زیبایش بارها برای بازیگری در تلویزیون دعوت شده بود اما او راه و رسم دیگری در پیش گرفته بود؛ باید می‌رفت تا به گونه ای دیگر بدرخشد و ستاره باشد.💫 او داوطلبانه به حرم حضرت زینب(س) رفت🌷 آخرین نماز صبح «علاء نجمه» نماز وداع او بود، گویی دیگر دنیا برایش تنگ شده بود و فرصتی برای برآورده شدن آرزوی مادرش و دیدن او در لباس دامادی باقی نمانده بود🖤🌹 کسی فکر نمیکرد متنی را که در صفحه شخصی‌اش در فیسبوک نوشته است وداع آخر قبل از شهادتش باشد🕊️ او چند روز قبل از شهادتش نوشت: «اشک‌های جاری خود را آماده کنید». این جمله را درباره استقبال از عاشورای حسینی نگاشت🏴 «علاء» آماده شهادت بود، چه سخت بود وداع آخر مادر شهیدی که تنها آرزویش داماد کردن پسر یتیمش بود🎊 در حالیکه باید او را در لباس سفید و کفن بدرقه می‌کرد.🖤 او در ایام عزاداری اباعبدالله🏴 توسط تروریست های تکفیری به شهادت رسید و به ملکوت اعلی پرواز کرد🕊️🕋 🌷 🌷  @byadshohada 🌷 با ما با شهدا بمانید 👆👆👆
@Pelak_Channel حاج حسین یکتا .mp3
زمان: حجم: 8.14M
🔊 | خودمون نخواستیم که شهید نشدیم 🎙به روایت حاج حسین یکتا 🌷  @byadshohada 🌷 با ما با شهدا بمانید 👆👆👆
🇮🇷 کلام شهید 🇮🇷 درست است که ما مهمات کم داریم و آن‌ها مهمات زیاد دارند ولی خدا از آن‌ها بالاتر است؛ مهمّات نیست که کار می‌ کند؛ بلکه ایمان و عقیده است که کار می‌ کند؛ خدا با ما هست و دست خدا بر سر ماست پس هیچ هراسی از دشمن نداشته باشید. 🌷  @byadshohada 🌷 با ما با شهدا بمانید 👆👆👆
🌷🍂🍁🍂🌷 آن ها چفیه داشتند… من دارم!!!👌 آنان چفیه می بستند تا بسیجی وار بجنگند… من حجاب دارم تا زهرایی زندگی کنم…❣ آنان چفیه را خیس می کردند تا نَفَس هایشان آلوده ی شیمیایی نشود… من حجاب دارم تا از نفَس های آلوده دور بمانم…😶 آنان موقع شب با چفیه صورت خود را می پوشاندند تا شناسایی نشوند… من حجاب دارم تا از نگاه های حرام پوشیده باشم…😶😶 آنان با چفیه زخم هایشان را می بستند … آنان سرخی خونشان را به حجاب امانت داده اند… من حجابم را محکم می پوشم تا امانتدار خوبی برای آنان باشم..🙂🙂 🌷  @byadshohada 🌷 با ما با شهدا بمانید 👆👆👆
🇮🇷 🇮🇷 ✍نویسنده: طلبه آزاده رحمان سلطانی 💢قسمت پنجاه و هشتم: بچه ها ذکر بگید حیف بود کسی جا بمونه و ازین خوان گسترده ضیافت بی نصیب و بهره بمونه. مگه میشه مهمون بیاد و میزبان با تمام اهل و عیال جم نشه و آداب میزبانی رو بتمامه انجام ندن. ازین همه سخاوت و دست و دل بازی و اون سفره گسترده و رنگارنگ فهمیدیم دوباره تکرار داستان تونل مرگ و وحشت در کاره و اینبار با حجم بسیار گسترده تر و عظیم تر از استخبارات عراق. کم کم بچه ها را پایین کردند. نه همه رو با هم ، بلکه یه نفر یه نفر و اتوبوس به اتوبوس. دو صف طولانی مجهز و آماده در مقابل هم تشکیل شده بود و همانند مراسم سان دیدن به این تفاوت که در دو سو و مقابل هم مستقر شده بودن و داشت مقدمات این مراسم اجرا می شد. چه تعداد سرباز و درجه دار و افسر اونجا مستقر بودن نمی دونم ، اما همینقدر می دونم که صفی در حدود ۶۰ تا ۷۰ متر بود که تمامی افراد به انواع سلاحای سرد مانند چوب، سیم خاردار چندلایه بافته شده، لوله آب، کابلای ضخیم و دسته بیل و کلنک و غیره مسلح بودن. صفوفی از عقده ای ترین انسانای روی زمین و آماده برای پاره کردن و دریدن همنوعای خودشون. تو اتوبوس ما یکی از عزیزان بود بنام مسلم گلستان زاده از برو بچه های کازرونِ شیراز که کمی سنش بیشتراز ما بود ، ملتمسانه سفارش می کرد ، بچه ها ذکر بگید و همه زیر لب ذکر می گفتیم و به پیامبر و اهل بیت متوسل می شدیم. صحنه بسیار هولناک بود. یه نفر که پیاده می شد و اونو وارد تونل وحشت می کردن، قیامتی بر پا میشد. دیدن این منظره از قرار گرفتن داخل آن وحشتناک تر بود. خوش به حال اونایی که زودتر پیاده شده بودن. حداقل کمتر این صحنه های وحشتناک رو می دیدن. واقعا تو اون لحظات پر از اضطراب و هراس آدم دوست داشت زمان متوقف بشه و هیچگاه از اتوبوس پیاده نشه. اسرای زخمی و نیمه جون باید یکی یکی وارد این تونل مخوف می شدن و تا نیمه تونل که می رفت دیگری را پیاده می کردن. نگهبانا که مامور شکنجه و کتک کاری بودند ، هیچ محدودیتی برای زدن نداشتن، تنها استثناء این بود که حتی الامکان از ضربه مستقیم بر سر که باعث مرگ بشه منع شده بودن اینم فقط بخاطر این بود که برای تبادل اسرا به زنده ی ما نیاز داشتن و مرده ما بدردشون نمی خورد. طلبه آزاده رحمان سلطانی ادامه دارد...✒️ 🍃جهت تعجیل در فرج و سلامتی آقا و شادی روح امام و ارواح طیبه شهدا صلوات🍃 🌷  @byadshohada 🌷 با ما با شهدا بمانید 👆👆👆