﷽
♨️اخیرا ضد انقلاب فیلمی در شبکه های اجتماعی منتشر کردن مبنی بر کمک مالی سردار سلیمانی به جبهه حماس در قالب چمدان های پر از پول به ارزش حدود ۲۲ میلیون دلار
🔴قیمت این تانک فرانسوی ۲۷ میلیون دلاره!
گیریم #حاج_قاسم ۲۲ میلیون دلار خرج حماس کرده باشه
یه دونه تانک توی انبارهای نیرو زمینی بیشتر بازدارندگی داره یا وجود یه گروه جهادی مسلح زیر خرخره #اسرائیل؟
✅بد نیست بدونید ایران توی منطقه کم ترین بودجه نظامی را داره و بیشتر قدرت نظامی و این مدیون اقدامات هوشمندانه امثال سردار سلیمانی بوده
#پاسخ_به_شبهات
🌷 @byadshohada 🌷
با ما با شهدا بمانید 👆👆👆
8.12M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔴 انتشار نخستین بار؛ دیدار و گفتگوی شهید حاج قاسم سلیمانی با مرحوم علامه مصباح یزدی
🔹 دعای علامه مصباح برای حاج قاسم
🌷 @byadshohada 🌷
با ما با شهدا بمانید 👆👆👆
🔴 پیروزی از آن مردان خداست..
📍فَلْيُقَاتِلْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ الَّذِينَ يَشْرُونَ الْحَيَاةَ الدُّنْيَا بِالْآخِرَةِ وَمَن يُقَاتِلْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ فَيُقْتَلْ أَوْ يَغْلِبْ فَسَوْفَ نُؤْتِيهِ أَجْرًا عَظِيمًا
(سوره نسا آیه ۷۴)
📍ﺑﺎﻳﺪ ﻛﺴﺎﻧﻲ ﻛﻪ ﺯﻧﺪﮔﻲِ ﺯﻭﺩﮔﺬﺭِ ﺩﻧﻴﺎ ﺭﺍ ﺑﺎ ﺳﺮﺍﻱ ﺟﺎﻭﻳﺪﺍﻥ ﺁﺧﺮﺕ ﻣﺒﺎﺩﻟﻪ ﻣﻰ ﻛﻨﻨﺪ ، ﺩﺭ ﺭﺍﻩ ﺧﺪﺍ ﺑﺠﻨﮕﻨﺪ . ﻭ ﻫﺮ ﻛﻪ ﺩﺭ ﺭﺍﻩ ﺧﺪﺍ ﺑﺠﻨﮕﺪ ﻭ ﻛﺸﺘﻪ ﺷﻮﺩ ، ﻳﺎ ﺑﺮ ﺩﺷﻤﻦ ﭘﻴﺮﻭﺯ ﮔﺮﺩﺩ ، ﭘﺲ ﭘﺎﺩﺍﺵ ﺑﺰﺭﮔﻲ ﺑﻪ ﺍﻭ ﺧﻮﺍﻫﻴﻢ ﺩﺍﺩ .✳✳✳
📍 ﻳﻌﻨﻰ ﺗﻨﻬﺎ ﻛﺴﺎﻧﻰ ﻣﻰ ﺗﻮﺍﻧﻨﺪ ﺟﺰء ﻣﺠﺎﻫﺪﺍﻥ ﻭﺍﻗﻌﻰ ﺑﺎﺷﻨﺪ ﻛﻪ ﺁﻣﺎﺩﻩ ﭼﻨﻴﻦ ﻣﻌﺎﻣﻠﻪ ﺍﻯ ﮔﺮﺩﻧﺪ، ﻭ ﺑﻪ ﺭﺍﺳﺘﻰ ﺩﺭﻳﺎﻓﺘﻪ ﺑﺎﺷﻨﺪ ﻛﻪ ﺯﻧﺪﮔﻰ ﺟﻬﺎﻥ ﻣﺎﺩﻩ ﺁﻥ ﭼﻨﺎﻥ ﻛﻪ ﺍﺯ ﻛﻠﻤﻪ ﺩﻧﻴﺎ (ﺑﻪ ﻣﻌﻨﻰ ﭘﺴﺖ ﺗﺮ ﻭ ﭘﺎﺋﻴﻦ ﺗﺮ) ﺑﺮ ﻣﻰ ﺁﻳﺪ ﺩﺭ ﺑﺮﺍﺑﺮ ﻣﺮﮒ ﺍﻓﺘﺨﺎﺭ ﺁﻣﻴﺰ ﺩﺭ ﻣﺴﻴﺮ ﺯﻧﺪﮔﻰ ﺟﺎﻭﻳﺪﺍﻥ ﺍﻫﻤﻴﺘﻰ ﻧﺪﺍﺭﺩ، ﻭﻟﻰ ﺁﻧﻬﺎ ﻛﻪ ﺣﻴﺎﺕ ﻣﺎﺩﻯ ﺭﺍ ﺍﺻﻴﻞ ﻭ ﮔﺮﺍﻧﺒﻬﺎ ﻭ ﺑﺎﻟﺎﺗﺮ ﺍﺯ ﺍﻫﺪﺍﻑ ﻣﻘﺪﺱ ﺍﻟﻬﻰ ﻭ ﺍﻧﺴﺎﻧﻰ ﻣﻴﺪﺍﻧﻨﺪ ﻫﻴﭽﮕﺎﻩ ﻣﺠﺎﻫﺪﺍﻥ ﺧﻮﺑﻰ ﻧﺨﻮﺍﻫﻨﺪ ﺑﻮﺩ.
ﺳﺮﻧﻮﺷﺖ ﭼﻨﻴﻦ ﻣﺠﺎﻫﺪﺍﻧﻰ ﻛﺎﻣﻠﺎ ﺭﻭﺷﻦ ﺍﺳﺖ، ﺯﻳﺮﺍ ﺍﺯ ﺩﻭ ﺣﺎﻝ ﺧﺎﺭﺝ ﻧﻴﺴﺖ ﻳﺎ ﺷﻬﻴﺪ ﻣﻰ ﺷﻮﻧﺪ ﻭ ﻳﺎ ﺩﺷﻤﻦ ﺭﺍ ﺩﺭ ﻫﻢ ﻣﻰ ﻛﻮﺑﻨﺪ ﻭ ﺑﺮ ﺍﻭ ﭘﻴﺮﻭﺯ ﻣﻰ ﮔﺮﺩﻧﺪ، ﺩﺭ ﻫﺮ ﺻﻮﺭﺕ ﭘﺎﺩﺍﺵ ﺑﺰﺭﮔﻰ ﺑﻪ ﺁﻧﻬﺎ ﺧﻮﺍهند ﺩﺍﺩ.✴✴✴
#کلام_وحی
11.7M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
شعر بسیار زیبایی احمد بابایی در رسای سردار دلها
🌷 @byadshohada 🌷
با ما با شهدا بمانید 👆👆👆
😈خانوووووووووم......شماره بدم؟
🚗خانوم خوشگله برسونمت؟؟
💁♂ خوشگله چن لحظه از وقتتو به ما میدی؟؟
☝️اینها جملاتی بود که دخترک در طول مسیر خوابگاه تا دانشگاه می شنید!‼️
بیچاره اصلا” اهل این حرفها نبود… این قضیه به شدت آزارش می داد😔
🎋 تا جایی که چند بار تصمیم گرفت بی خیال درس و مدرک شود و به محل زندگیش بازگردد...
🌸روزی به امامزاده ی نزدیک دانشگاه رفت…
👈شاید می خواست گله کند از وضعیت آن شهر لعنتی….!‼️
🍁دخترک وارد حیاط امامزاده شد
خسته… انگار فقط آمده بود گریه کند…
دردش گفتنی نبود…!!!
🍃رفت و از روی آویز چادری برداشت و سر کرد
وارد حرم شد و کنار ضریح نشست🌸
😔زیر لب چیزی می گفت انگار!!! ‼️
😭خدایا کمکم کن…
☝️چند ساعت بعد،دختر که کنار ضریح خوابیده بود با صدای زنی بیدار شد…
👩💼خانوم! خانوم! پاشو سر راه نشستی! مردم می خوان زیارت کنن!!!‼️
😧دخترک سراسیمه بلند شد و یادش افتاد که باید قبل از ساعت 8 خود را به خوابگاه برساند…
💃به سرعت از آنجا خارج شد… وارد شهر شد…
اما… اما انگار چیزی شده بود… دیگر کسی او را بد نگاه نمی کرد..!
😯 انگار محترم شده بود… نگاه هوس آلودی تعقیبش نمی کرد!‼️
🌼احساس امنیت کرد…با خود گفت: مگه میشه انقد زود دعام مستجاب
شده باشه!!!!
🙎فکر کرد شاید اشتباه می کند!!! ‼️اما اینطور نبود!
🌿یک لحظه به خود آمد…
🌸دید #چادر امامزاده را سر جایش نگذاشته…!☺️
#تلنگرانه 👌🏻
#پویش_حجاب_فاطمے
🌷 @byadshohada 🌷
با ما با شهدا بمانید 👆👆👆
📸 پیشبینی حاج قاسم از نحوه شهادتش
🔹دستخط نامه سردار سلیمانی به دخترش: آه وقتی بوسهی انفجار همه وجود مرا در خود محو میکند، دود میکند و میسوزاند.
🔹چقدر این منظره را دوست دارم. خدایا ۳۰ سال برای این لحظه مبارزه کردهام، با همه رقبای عشق درافتادهام و دهها زخم برداشتهام...
#صبحتون_بخیـــــر
#دلاتـــــون_شھـــــدایـــــے
#روزتون_معطر_با_عطر_و_بوی_شهدا
🌷 @byadshohada 🌷
با ما با شهدا بمانید 👆👆👆
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
﷽
⁉️می دانید چرا اصلاح طلبان به آیت الله مصباح فحاشی می کردند؟!
به این دلیل 🔻
🚨مامور سیآیای: #آیتالله_مصباح بزرگترین دشمن ماست!
🔻 صحبت های رائول مارک گرشت مأمور سابق CIA در مورد آیت الله مصباح یزدی:
⭕️ بگذارید راحتتان کنم، تنها مانع ما برای ایجاد دموکراسی (آمریکایی سازی)، ایران آیت الله مصباح یزدی است، فقط آیت الله مصباح یزدی!
او تنها کسی است که دموکراسی (آمریکایی) را به چالش کشیده است.
#آیت_الله_مصباح_یزدی
#پاسخ_به_شبهات
🌷 @byadshohada 🌷
با ما با شهدا بمانید 👆👆👆
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 حاج قاسم: من هستم، مرا نمیبینید؟!
💠فرزند سردار شهید محمد ناظری: حاج قاسم در خواب به من گفت که به مردم بگو «چرا میگویند کاش حاج قاسم بود؟»
✖️من هستم، مگر مرا نمیبینید؟
#مرد_میدان
#حاج_قاسم🌷
🌷 @byadshohada 🌷
با ما با شهدا بمانید 👆👆👆
🔴 دو دستور نجات بخش
📍وَ اسْتَغْفِرُوا رَبَّكُمْ ثُمَّ تُوبُوا إِلَيْهِ إِنَّ رَبِّي رَحِيمٌ وَدُودٌ
(سوره هود آیه 90)
📍از پروردگار خود آمرزش بطلبيد و به سوي او باز گرديد كه پروردگارم مهربان و دوستدار (بندگان توبه كار) است.✳✳✳
📍این آیه از زبان شعیب پیامبر خطاب به قوم گنهکارش هست. البته می تواند خطاب به تمام انسان های گنهکار و روسیاهی باشد که دوست دارند از سیطره عذاب الهی به توجهات رحمتش کوچ کنند. نـخـسـت ايـنـكـه از خـداونـد آمـرزش بـطلبيد تا از گناه پاك شويد، و از شرك و بت پرستى و خيانت در معاملات بر كنار گرديد.
و پـس از پـاكـى از گـنـاه به سوى او باز گرديد كه او پاك است و بايد پاك شد و به سوى او رفت . در واقـع اسـتـغـفـار، تـوقـف در مـسير گناه و شستشوى خويشتن است و توبه بازگشت به سوى او است كه وجودى است بى انتها و بـدانـيـد گـنـاه شـمـا هر قدر عظيم و سنگين باشد، راه بازگشت به روى شما باز است چرا كه پروردگار من ، هم رحيم است و هم دوستدار بندگان .
#کلام_وحی
🌷 @byadshohada 🌷
با ما با شهدا بمانید 👆👆👆
😊 لبخند شهدایی 😊
🍀 شفاعت
🔻خیلی شوخ و با روحیه بود. وقتی مثل بقیه دوستان به او التماس دعا میگفتیم یا از او تقاضای «شفاعت» میکردیم میگفت: مسئلهای نیست دو قطعه عکس سه در چهار و یک برگ فتوکپی شناسنامه بیاور ببینم برایت چکار میتوانم بکنم.
💢در ادامه هم توضیح میداد که حتماً گوشهایت👂 پیدا باشد، عینک هم نزده باشی شناسنامه هم باید عکسدار باشد!👤
🌷 @byadshohada 🌷
با ما با شهدا بمانید 👆👆👆
🇮🇷 #خاکریز_اسارت 🇮🇷
✍نویسنده: طلبه آزاده رحمان سلطانی
#قسمت_دویست_و_چهلوهفتم
💢زورکی خوش باشید و برقصید(۱)
آخرین عید نوروز اسارت (نوروز۶۹) از راه رسید. بچهها در تدارک برگزاری جشن بودن. آسایشگاها رو تمیز کردیم. لباسا رو با گذاشتن زیر پتو اتو زدیم و بعضی شعر و سرود و بعضی جوک و لطیفه و تعدادی هم تئاترِ طنز و خنده دار آماده میکردن و یه نفر هم داشتیم که شعبده بازی بلد بود و یه سری شیرینکاری انجام میداد و در نوع خودش و بدون امکانات شعبده بازی جالب بود.
عدهای هم با کمک آشپزها از حداقل امکانات مثل خمیرداخلِ صمون و کمی روغن و شکر، شیرینی آماده میکردن. بعثیا که هیچ بهانه ای برای بر هم زدن عید و شادی ما نداشتن، یه ترفندِ شیطانی به ذهنشون رسیده بود و برای ما شدن دایه از مادر مهربونتر و وانمود میکردن که مثلا میخوان کاری بکنن که خیلی بهمون خوش بگذره و خوش بحالمون بشه.
روز عید شد و ما از قبل برای برگزاری جشنِ روزِ عید نوروز از عراقیا اجازه گرفته بودیم. سال تحویل شد و برای اولین بار در اسارت همه دور هم جمع بودیم و میخواستیم یه جشن حسابی برگزار کنیم و شادی کنیم. شیرینی بین بچهها تقسیم شد و گروه سرود یه سرود شاد اجرا کردن و رفیق شعبده بازمون، یه شعبده بازی حسابی راه اندخت و یه تئاتر طنز هم اجرا شد. داشت حسابی بهمون خوش می گذشت که بعثیا اومدن وسط ماجرا و ازمون خواستن که برقصیم. بچه ها که نمی خواستن بهونه دستشون بدن و عیدمون خراب نشه . گروهی اومدن وسط و شروع کردن بصورت هماهنگ یه سری حرکات نرمش زورخونه ای رو انجام دادن. البته برای ما جذاب و جالب بود، ولی بعثیا به این حد قانع نبودن و می دونستن ما رقص رو حروم میدونیم ، میخواستن با تحت فشار قرار دادنمون، عید رو خراب کنن و بهانهای برای زدن پیدا کنن. افسر اردوگاه جلو اومد و گفت: «شنو های ریاضه» یعنی این چیه این ورزشه. باید برقصید.
گفتیم ما هیچکدوم رقصیدن بلد نیستیم و تو شادیهامون نمی رقصیم. ما اینجور راحتیم و اجازه بدید به روش خودمون و طبق آداب و سنتهای خودمون شادی کنیم و جشن بگیریم. افسر گفت: ما بهتون اجازه ندادیم که هر کاری میخواید انجام بدین، بلکه باید اونجوری که ما میخوایم شادی کنید. گفتیم پس اجازه بدید بریم تو آسایشگاهامون و برای خودمون استراحت کنیم. شروع کرد به تهدید کردن که اگه نرقصید کتک میخورید و کابل ها رو دست گرفتن. تعدادی رو به زور کشاوندن وسط و دستور دادن برقصید.
ادامه دارد...✒️
🍃جهت تعجیل در فرج و سلامتی آقا و شادی روح امام و ارواح طیبه شهدا صلوات🍃
🌷 @byadshohada 🌷
با ما با شهدا بمانید 👆👆👆
#خاطرات_شهید
💠شهید حسن فتاحی معروف به حسن امریکایی یا حسن سر طلا
پدر و مادرم اصفهانی بودند؛ در کودکی به عراق رفتند و در شهر نجف اشرف مستقر شدند؛ ما هم از کودکی در نجف بزرگ شدیم؛ همسرم مرحوم «جانمحمد فاتحی» که با برادر و پسرعمویشان به عراق برای کار رفته بودند، در منزل پدرم ساکن شدند؛ بعد از آشنایی با وی ازدواج کردیم.
حسن فرزند پنجم خانواده بود که 20 شهریور 1348 در نجف اشرف به دنیا آمد؛ وقتی او دو ساله بود، در سال 1350 ما را از عراق بیرون کردند و زمانی که وارد ایران شدیم، با توجه به سردی هوا ما را به جیرفت استان کرمان بردند؛ برای همه ما که از عراق آمده بودیم، چادر زدند؛ اطراف مان کوه بود.
محل موقت زندگیمان به قدری جمعیت زیاد بود که یک بار حسنآقا را گم کردم و بعد از ساعتی در پشت بلندگو اعلام کردند: «بچهای با موهای طلایی پیدا شده، خانوادهاش بیایند و او را تحویل بگیرند». بعد از 3 ماه ما را از کرمان به اصفهان منتقل کردند و بعد از 2 ـ 3 سال در شاهینشهر ساکن شدیم.
او 17 سال بیشتر نداشت و در وصیتنامهاش برای خواهرانش نوشت: «مثل حضرت زینب(س) باشید»؛ دفعه آخر هم میخواست برود، گفت: «اگر من مجروح و زخمی شدم؛ اگر شهید شدم و نیامدم، شما راه مرا ادامه بدهید».
تا اینکه پسرم در 14 دی 1365 و در جریان عملیات «کربلای 4» منطقه امالرصاص به شهادت رسید و پیکرش را نتوانستند به عقب بازگردانند.
#شهید_حسن_فتاحی
🌷 @byadshohada 🌷
با ما با شهدا بمانید 👆👆👆