🇮🇷 #دختر_شینا 🇮🇷
✫⇠قسمت :8⃣1⃣
#فصل_سوم
کلاه سرش گذاشته بود تا بی موی اش پیدا نباشد. یک ساک هم دستش بود. تا من را دید، مثل همیشه لبخند زد و ساک را داد دستم و گفت: «قابلی ندارد.»
بدون اینکه حرفی بزنم، ساک را گرفتم و دویدم طرف یکی از اتاق های زیرزمین. دنبالم آمد و صدایم کرد. ایستادم. دم در اتاق کاغذی از جیبش درآورد و گفت: «قدم! تو را به خدا از من فرار نکن. ببین این برگه مرخصی ام است. به خاطر تو از پایگاه مرخصی گرفتم. آمده ام فقط تو را ببینم.»
به کاغذ نگاه کردم؛ اما چون سواد خواندن و نوشتن نداشتم، چیزی از آن سر درنیاوردم. انگار صمد هم فهمیده بود، گفت: «مرخصی ام است. یک روز بود، ببین یک را کرده ام دو. تا یک روز بیشتر بمانم و تو را ببینم. خدا کند کسی نفهمد. اگر بفهمند برگه مرخصی ام را دست کاری کرده ام، پدرم را درمی آورند.»
می ترسیدم در این فاصله کسی بیاید و ببیند ما داریم با هم حرف می زنیم. چیزی نگفتم و رفتم توی اتاق. نمی دانم چرا نیامد تو. از همان جلوی در گفت: «پس لااقل تکلیف مرا مشخص کن. اگر دوستم نداری، بگو یک فکری به حال خودم بکنم.»
باز هم جوابی برای گفتن نداشتم. آن اتاق دری داشت که به اتاقی دیگر باز می شد. رفتم آن یکی اتاق. صمد هم بدون خداحافظی رفت. ساک دستم بود.
ادامه دارد...✒️
🌷 @byadshohada 🌷
با ما با شهدا بمانید 👆👆👆
💠 #شخصیت_ابراهیم 💠
#پرهیز_از_اسراف
🌸تکه نان خشکی را روي زمين ديد. خم شد و آن را برداشت. در كنار كوچه نشست و با آجر به آن نان کوبيد و خرده های آن را در مقابل پرندگان ریخت تا نان اسراف نشود...
(بارها از بزرگان شنیده ایم که اسراف، بخصوص در نان که غذای اصلی مردم است سبب #سلب_رحمت_و_گرفتاری #دنیا_و_آخرت_خواهد_شد. بکوشیم تا اسراف نکنیم)
📚بر گرفته از کتاب سلام بر ابراهیم.
🌷 @byadshohada 🌷
با ما با شهدا بمانید 👆👆👆
🔰 ماجرای عدم عکس یادگاری رهبرانقلاب با اعضای دولت در آخرین دیدار تا اهداء نکردن قرآن یادگاری به اعضای دولت برخلاف دولتهای قبل
🔺معزی با اشاره این شایعه که مقام معظم رهبری بر خلاف دولتهای پیشین به اعضای این دولت در پایان دوره مسئولیت قرآن اهدا نکرده، اذعان داشت:
✅ این شایعه نیز درست نیست، به دلیل دستورالعملهای کرونایی، قرآن اهدایی رهبر انقلاب از سوی شخص ایشان به وزرا داده نشد بلکه در انتهای جلسه از سوی دست اندرکاران دفتر ایشان به تک تک وزرا تحویل داده شد
✅ عدم ثبت عکس یادگاری با حضور رهبر انقلاب و اعضای دولت نیز توضیح داد: با توجه به شیوع کرونا و ضرورت رعایت فواصل فیزیکی مشخص در جلسات رسمی، روشن است که امکان ثبت عکس یادگاری وجود نداشت.
✅ معزی همچنین با رد آنچه در خصوص زمان حضور رییسجمهوری در جلسه بیان شده، خاطرنشان کرد: با توجه به اینکه زمان جلسه به دفتر رییسجمهوری ساعت ۱۱ ظهر اعلام شده بود، روحانی ۱۵ دقیقه پیش از موعد هم به محل جلسه رفت اما وقوع برخی ناهماهنگیها سبب شده بود که جلسه پیش از زمان رسمی اعلام شده به دفتر رییسجمهوری آغاز شود لذا هر گونه تفسیر یا برداشت مبنی بر تاخیر عامدانه رییسجمهوری در جلسه با رهبر انقلاب قرین به صحت نیست.
https://b2n.ir/y89013
#پاسخ_به_شبهات
🌷 @byadshohada 🌷
با ما با شهدا بمانید 👆👆👆
13.45M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎤مصاحبه شهید منصور عابدی چند روز قبل از شهادت ،
🎞 تصوير رزمنده پورهادي پشت سر شهید عابدي دیده می شود
🌴 دوران جنگ تحمیلی
🌷 @byadshohada 🌷
با ما با شهدا بمانید 👆👆👆
9.49M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔍 #شبهه :
پرسش :"از کوروش کبیر پرسیدند:
چرااااا زنان شما پوشش سر ندارند؟
کوروش فرمود: 💮پوشش بانوی سرزمین من، "پلک های مردان" سرزمینم است ... "💮
#پویش_حجاب_فاطمے
🇮🇷 #دختر_شینا 🇮🇷
✫⇠قسمت :9⃣1⃣
#فصل_سوم
رفتم و گوشه ای نشستم و آن را باز کردم. چند تا بلوز و دامن و روسری برایم خریده بود. از سلیقه اش خوشم آمد. نمی دانم چطور شد که یک دفعه دلم گرفت. لباس ها را جمع کردم و ریختم توی ساک و زیپش را بستم و دویدم توی حیاط. صمد نبود، رفته بود.
فردایش نیامد. پس فردا و روزهای بعد هم نیامد. کم کم داشتم نگرانش می شدم. به هیچ کس نمی توانستم راز دلم را بگویم. خجالت می کشیدم از مادرم بپرسم خبری از صمد دارد یا نه. یک روز که سرِ چشمه رفته بودم، از زن ها شنیدم پایگاه آماده باش است و به هیچ سربازی مرخصی نمی دهند. پدرم در خانه از تظاهرات ضد شاه حرف می زد و اینکه در اغلب شهرها حکومت نظامی شده و مردم شعارهای ضد حکومت و ضد شاه سر می دهند؛ اما روستای ما امن و امان بود و مردم به زندگی آرام خود مشغول بودند.
یک ماه از آخرین باری که صمد را دیده بودم، می گذشت. آن روز خدیجه و برادرم خانه ما بودند، نشسته بودیم روی ایوان. مثل تمام خانه های روستایی، درِ حیاط ما هم جز شب ها، همیشه باز بود. شنیدم یک نفر از پشت در صدا می زند: «یاالله... یاالله...» صمد بود. برای اولین بار از شنیدن صدایش حال دیگری بهم دست داد. قلبم به تپش افتاد. برادرم، ایمان، دوید جلوی در و بعد از سلام و احوال پرسی تعارفش کرد بیاید تو. صمد تا من را دید، مثل همیشه لبخند زد و سلام داد. حس کردم صورتم دارد آتش می گیرد.
ادامه دارد...✒
🌷 @byadshohada 🌷
با ما با شهدا بمانید 👆👆👆
#خاطرات_شهدا
در نجف تصمیم گرفت که سه روز آب و غذا کمتر بخوره یا اصلاً نخوره تا حال آقا #اباعبدالله_الحسین علیه السلام رو در روز عاشورا درک کنه.روز سوم وقتی خواست از خانه بیرون بیاد که چشماش سیاهی رفت.
می گفت : مثل ارباب همه جا را مثل دود می دیدم. اینقدر حال من بد شد که نمی توانستم روی پای خودم بایستم.
از آن روز بیشتر از قبل مفهوم #کربلا و #تشنگی و #امام_حسین علیه السلام را فهمید.
#شهیدمحمدهادی_ذوالفقاری🌷
🌷 @byadshohada 🌷
با ما با شهدا بمانید 👆👆👆
﷽
🚫شایعه:
سوغاتی قالیباف برای بشار اسد از ایران:
۷۲ میلیون دلار نقد!
صفحه شمارش معکوس که بعضی اخبار محرمانه درون حکومت را منتشر میکند، نوشته:
محمدباقر قالیباف، رئیس #مجلس شورای اسلامی، در سفر به سوریه، سوغاتی ویژهای برای بشار اسد، قصاب دمشق داشت: ۷۲ میلیون دلار پول نقد!
این مبلغ به طور نقدی، چند روز پیش از سفر قالیباف و با هماهنگی و همکاری بیت رهبری، از منابع صندوق بازنشستگی کشوری و صندوق ذخیره فرهنگیان در اختیار تیم همراه قالیباف قرار گرفت و در چندین چمدان در هواپیمای همراه با رئیس مجلس به #سوریه منتقل شد.
یک نامه که شخصا توسط سیدعلی خامنهای خطاب به بشار اسد نوشته شده نیز همراه با این پولها، در دیدار روز چهارشنبه قالیباف با اسد به او تحویل داده شد.
❇️پاسخ:
1️⃣جالب است که سایت ها و کانال هایی که همواره چنین ادعاهای کذبی را منتشر میکنند، هیچ گاه خودشون را موظف نمیدانند که در برابر ادعاهای خود مستندی را ارائه نمایند!
2️⃣جالبتر اینکه در اينجا برای تحریک بیشتر مخاطب، از صندوق بازنشستگی و ذخیره فرهنگیان اسم میبرند!
اینها از یک طرف مدعی هستند که نهادهای زیر نظر رهبری ثروت مملکت را غارت میکنند و از طرفی دیگر رهبری را نیازمند این صندوق ها معرفی میکنند.
ضرب المثل دروغگو کم حافظه است، اینجا مصداق پیدا میکنه!
3️⃣چند سؤال:
آیا پولها حتماً باید توسط قالیباف آنهم بصورت چمدانی! منتقل میشد و هیچ راه دیگه ای وجود نداشت؟
ماجرای نامه چی؟
آیا نمیشد #قالیباف زبانی پیام رهبری را منتقل کند؟
ظاهراً اینها از همه مسائل محرمانه و پشت پرده خبر دارند!
پس چرا از محتوای نامه چیزی منتشر نکردن؟!
4️⃣امروزه راحت ترین کار اینه که گوشی را دستت بگیری و توهمات خودت رو بدون ارائه هیچگونه سند و مدرکی به عنوان اخبار پشت پرده و محرمانه منتشر کنی!!!
#پاسخ_به_شبهات
🌷 @byadshohada 🌷
با ما با شهدا بمانید 👆👆👆
#شهید عشق ذوالفقاری 💚
#عکس_نوشته
#استوری
سعی کنید سکوت شما بیشتر از حرف زدن باشد
🌷 @byadshohada 🌷
با ما با شهدا بمانید 👆👆👆
می گویند
سری را که درد نمی کند
دستمال نمی بندند🤕
ولی
سر من دردمی کند برای سربندی
که نام مقدس تو روی آن حک شده باشد
و چادری که
هیچگاه از سره زینب و اولاداباعبدالله نیفتاد
"یا حسین"🏴
#پویش_حجاب_فاطمے
🌷 @byadshohada 🌷
با ما با شهدا بمانید 👆👆👆
🇮🇷 #دختر_شینا 🇮🇷
✫⇠قسمت :0⃣2⃣
#فصل_سوم
انگار دو تا کفگیر داغ گذاشته بودند روی گونه هایم. سرم را پایین انداختم و رفتم توی اتاق. خدیجه تعارف کرد صمد بیاید تو. تا او آمد، من از اتاق بیرون رفتم. خجالت می کشیدم پیش برادرم با صمد حرف بزنم یا توی اتاقی که او نشسته، بنشینم. صمد یک ساعت ماند و با برادرم و خدیجه حرف زد. وقتی از دیدن من ناامید شد، بلند شد، خداحافظی کرد برود. توی ایوان من را دید و با لحن کنایه آمیزی گفت: «ببخشید مزاحم شدم. خیلی زحمت دادم. به حاج آقا و شیرین جان سلام برسانید.»
بعد خداحافظی کرد و رفت. خدیجه صدایم کرد و گفت: «قدم! باز که گند زدی. چرا نیامدی تو. بیچاره! ببین برایت چی آورده.» و به چمدانی که دستش بود اشاره کرد و گفت: «دیوانه! این را برای تو آورده.»
آن قدر از دیدن صمد دستپاچه شده بودم که اصلاً چمدان را دستش ندیده بودم. خدیجه دستم را گرفت و با هم به یکی از اتاق های تو در تویمان رفتیم. درِ اتاق را از تو چفت کردیم و درِ چمدان را باز کردیم. صمد عکس بزرگی از خودش را چسبانده بود توی درِ داخلی چمدان و دورتادورش را چسب کاری کرده بود. با دیدن عکس، من و خدیجه زدیم زیر خنده. چمدان پر از لباس و پارچه بود. لابه لای لباس ها هم چند تا صابون عطری عروس گذاشته بود تا همه چیز بوی خوب بگیرد.
ادامه دارد...✒️
🌷 @byadshohada 🌷
با ما با شهدا بمانید 👆👆👆
9.34M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
✅ آنچه از #کانادا نمی دانید
✅ این شهروند اصیل کانادایی چند سال در خاورمیانه بودند و حالا برگشتند به کانادا و مقایسه ای بین #ایران و #کانادا بر طبق تجربیات خود کرده اند که شنیدنی است.
💬 #خارج_بدون_روتوش