فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 بعد از دیدن این کلیپ ببینیم آیا رواست بجای بزرگداشت فرهنگ ایثاروشهادت در پی حذف آن باشیم؟!فرهنگی که با دست خالی در مقابل همه دنیا ایستاد! تا در سایه امنیتی که ایجاد شد!
حالا عده ای ثروت مملکت رو خانوادگی و بارانت بازی بالا بکشند!!نون خوردن و سفره پاره کردن مرام چه کسانی است؟!
#استاد_رحیم_پور_ازغدی
#کوچه_شهید
#حذف_نام_شهید
برگرفته از کانال محرم ۱۴۳۹
🌷 @byadshohada 🌷
با ما با شهدا بمانید 👆👆👆
👆👆👆پژوهشها نشان می دهد، زنان با حجاب ، رضایت جسمانی و عزت نفس بالاتر ، احساس قدرت ، امنیت و آرامش بیشتر و تمایل کمتری به استفاده از لوازم آرایشی و جراحی های زیادی دارند.
اسلاملو، جواهرانه ،ص ۱۰۲
#پویش_حجاب_فاطمے
🌷 @byadshohada 🌷
با ما با شهدا بمانید 👆👆👆
🇮🇷 #رمان_عاشقانه_دو_مدافع 🇮🇷
#قسمت_بیستونهم
تولد امام رضا نزدیک بود🎊🎉 و قرار بود عقدمونو تو حرم بخونݧ و همونجا هم ثبتش کنیم📝
لحظہ شمارے میکردم براے اوݧ روز
حلقہهامونو💍 یہ شکل سفارش دادیم علے انگشتر عقیق خیلے دوست داشت اما بخاطر مـݧ چیزے نگفت😐
مراسم اردلاݧ تموم شد و از هموݧ بعد عقد دنبال کارهاے عروسے بودݧ.درس زهرا کہ تموم شده بود اردلاݧ بخاطر تحصیلاتش راحت تو سپاه استخدام شد و مشکلے نداشتند.😊
اما مـݧ و علے بخاطر درسموݧ مجبور بودیم عروسیموݧ و عقب بندازیم
بلیط قطار🚞 واسہ ۸صبح بود
مشغول آماده کردݧ ساک لباساموݧ بودم
علے یہ گوشہ نشستہ بود با لبخند😊 نگاهم میکرد
علے جاݧ چیہ باز اونطورے نگاه میکنے؟؟باز چہ نقشہاے تو سرتہ، ها❓
از جاش بلند شد و همونطور کہ میومد سمتم با خنده😁 گفت هیچے یاد این شعره افتادم:
"دوست دارم خندهات را
چادرت را بیشتر
هست زیبا سادگی
از هرچه زیبا بیشتر
ما دوتا-ماه عسل-مشهد-حرم
صحن عتیق
عشق میچسبد همیشه
پیش آقا بیشتر"
خندیدم و گفتم حالا بزار ما عقدکنیم💞 ماه عسل پیشکش بعدشم اخمے کردم و گفتم:نکنہ میخواے ایـݧ سفر و ماه عسل و یکے کنے؟؟آره علے؟؟
نه خانومم .ماه عسل جاے خود مـݧ از الاݧ ب اوݧ روزها فکر میکنم.🤔
لبخندے از روے رضایت زدم و بہ کارم ادامہ دادم😊
اسماء؟؟
جانم علے؟؟
یعنے فردا میشے مال خود خودم؟؟
مـݧ الانم مال خود خودتم.حالا هم برو استراحت کـݧ از سرکار اومدے خستہ اے.😞
کمک نمیخواے؟؟
ݧه دیگہ تموم شد منم ساک رو ببندم میخوابم😴
کارهام و تموم کردم اما خوابم نبرد بہ فردا فکر میکردم، بہ روزهایے کہ خیلے زود گذشت و روزهایے کہ قرار بود در کنار علے بگذره ولے اے کاش نمیگذشت.
وقتے پیشش بودم دلم❤️ میخواست زمان متوقف بشہ و زمیـݧ از حرکت بایستہ
هیییییی...
تو حال هواے خودم بودم کہ یکے دستشو گذاشت روشونم
برگشتم علے بود
إ بیدار شدے؟؟😊
آره دیگہ اذانہ🍃 خانوم تو نخوابیدے نه؟؟
نه داشتم فکر میکردم🤔
بہ چے؟؟
بہ تو
علے همیشہ پیشم میمونے؟؟😳
معلومہ کہ میمونم .دستش و گذاشت رو قلبش❤️ گفت و تو صاحب قلب علے هستے مگہ میتونم بدوݧ قلبم نفس بکشم؟؟
حالا هم پاشو نمازموݧ قضا میشہها.🍃
سجاده هامونو پهݧ کردم و چادر نمازم سرم کردم.
آقا شما شروع کنم مݧ بہ شما اقتدا کنم
با لبخند نگاهم کرد و گفت :آخ چہ حالے بده ایݧ نماز🍃✨
اللہ و اکبر...
واقا هم چہ نمازے شد اوݧ نماز
انگار همہے فرشتہها🍃✨ از آسموݧ براے تماشاے ما اومده بودݧ .
"السلام و علیکم و رحمہ اللہ برکاتُ"
بعد از تموم شدݧ نمازش دستشو آورد بالا و با صداے تقریبا بلندے دعا کرد
خدایا شکرت کہ یہ فرشتہ ے مهربوݧ و نصیبم کردے🙏
قند تو دلم💖 آب شد .صاحب قلب مردے بودم کہ قلبم رو بہ تسخیر درآورده بود.
سوار قطار🚞 شدیم
پدر مادروها تو یہ کوپہ نشستـݧ
مـݧ و علے و اردلاݧ و زهرا هم تو یہ کوپہ فاطمہ هم بخاطر امتحاناتش نیومد
تقریبا ساعت ۸شب بود کہ رسیدیم از داخل کوپہ گنبد طلا معلوم بود 🕌
دستم و گذاشتم روسینمو زیر لب زمزمہ کردم
"السلام و علیک یا علے بن موسے الرضا"
بغضم گرفت .موبہ تنم سیخ شد و یہ قطره اشک از گوشہ ے چشمم روے گونہ هام چکید 😢
علے دستش رو گذاشت رو سینشو با بغضے کہ داشت شروع کرد بہ خوندݧ.واے کہ چہ صدایے.دل آدمو بہ آتیش🔥 میکشوند.
"آمده ام آمدم اے شاه پناهم بده"
خدایا🍃 صداے مرد مݧ، حرم آقا مگہ میشہ بهتر از ایـݧ دیگہ چے میخوام از ایـݧ دنیا؟
بغض همموݧ ترکید و اشکاموݧ جارے شد😭😭
قطار🚞 از حرکت وایساد
بابا رضا اومد داخل کوپہ ما
إ چیشده چرا گریہ کردید😳😭
بہ احترامش بلند شدیم
هیچے بابا رضا پسرتوݧ دلامونو هوایے کرد
إ کہ اینطور.فقط براے خانومش از ایـݧ کارا میکنہ ها...
خجالت کشیدم و سرمو انداختم پایین ..😔
📝 #ادامـــــهدارد ...
#نویسنـــــده⇩↯⇩
✍ خانم علیآبـــــادی
🌷 @byadshohada 🌷
با ما با شهدا بمانید 👆👆👆
🇮🇷 کلام شهدا 🇮🇷
آیا مگر ما نیستیم و نبودیم که سالها بر سر و سینهی خود میزدیم که ای حسین جان کاش با شما بودیم ، ای کاش حسین(ع) فرمانده میشد و جان خود را در راه خدا برای رضای او هدیه میکردیم !؟
مگر نه اینکه اگر در کربلای حسین بودیم ، همه چیزمان را برای اسلام فدا میکریم و به یاری او میشتافتیم !؟
اگر اکنون نیز بر این عقیده هستیم ، حالا ایران کربلاست و امروز عاشورای دیگر و نواده پاک خاندان رسولالله ، حسین زمان امام خمینی است ؛ آن طرف هم صدام یزید کافر از نواده کثیف ابوسفیان و دیگر طاغوتها !
اگر ایمانی استوار داشته باشیم از برترین و بالاترین ملتها خواهیم بود...
#شهیدرحمت_الله_زکی_پور
🌷 http://eitaa.com/joinchat/2810445824Ccd6c931df1 🌷
با ما با شهدا بمانید 👆👆👆
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥روایت یک عکس ماندگار در دفاع مقدس
🌷 @byadshohada 🌷
با ما با شهدا بمانید 👆👆👆
🇮🇷 سیره شهدا 🇮🇷
✍داشت توی محوطه پادگان قدم میزد و هر از گاهی آشغالهای افتاده روی زمین رو جمع می کردکه یه دفعه وایساد. مثل اینکه چیزی پیدا کرده بود.رفتم نزدیکتر دیدم یه حلب خرماست که روش رو خاک و سنگ گرفته بنظر میومد یکمی ازش خورده بودند و انداخته بودنش اونجا.عصبانیت آقا مهدی رو اولین بار بود که میدیدم. با همون حالت غضب گفت: بگردید ببینید کی اینو اینجا انداخته؟یه چاقو هم بهم بدید. چاقو رو دادیم و نشست روی اون رو ذره ذره برداشت.
#سردار_شهید_مهدی_باکری
🌷 @byadshohada🌷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
آزادی در آمریکا
آیا میشود با خیال راحت در خیابانهای آمریکا رفت و آمد کرد
#پویش_حجاب_فاطمے
🇮🇷 #رمان_عاشقانه_دو_مدافع 🇮🇷
#قسمت_سیام
نزدیک داروالعجابه نشستہ بودم
و منتظر حاج آقایے کہ قرار بود عقدمون💞 و بخونہ بودیم.
کلے عروس داماد👰🤵 مثل ما اونجا بودݧ.
همشوݧ دوست داشتݧ عقدشون و تو حرم اونم تو همچیݧ روزے بخونݧ.
نسیم خنکے دروݧ محوطہ میوزید و بوے خوشے رو تو فضا پخش کرده بود.
همہ جاے حرم و واسہ تولد آقا چراغونے کرده بودند🎊🎉
علے دستمو محکم گرفتہ بود. حاج آقا اومدݧ خطبہ رو خوندݧ
ایـݧ خطبہ کجا، خطبہاے کہ تو محضر خوندیم کجا.😳
حالا دستم تو دست علے، تو حرم آقا باید بلہ رو میدادم.
ایـݧ بلہ کجا و اوݧ کجا
آقا مهمونموݧ بودݧ یعنے برعکس ما مهموݧ آقا بودیم😊
بعد از خطبہ چوݧ حاج آقا آشنا بودݧ رفتیم خارج از حرم و ثبتش کردیم
حالا دیگہ هم رسما هم شرعا همسر علے شده بودم.
مـݧ وعلے دوتایے برگشتیم حرم و بقیہ براے استراحت رفتݧ هتل🏬
همہ جا شلوغ بود جاے سوزݧ انداختݧ نبود
بخاطر همیݧ نتونستیم بریم داخل براے زیارت
تہ حیاط روبروے گنبد نشتہ بودیم
سرمو گذاشتم رو شونہے علے
علے؟؟؟
جاݧ علے؟؟؟
یہ چیزے بخوݧ
چشم
🍃"خادما گریہ کنوݧ صحنتو جارو میزنݧ همہ نقارهے یا ضامݧ آهو میزنـݧ
یکے بیـݧ ازدحام میگہ کربلا میخوام
یکے میبنده دخیل بچم مریضہ بخدا
برام عزیزه بخدا
دلاموݧ همہ آباد رسیده شام میلاد
بازم خیلے شلوغہ پاے پنجره فولاد"🍃
باز دلمو برد با صداش یہ قطره اشک از چشمم😢 رها شد و افتاد رو دستش
سرشو برگردوند سمتم و اشکامو پاک کرد.
چرا دارے گریہ میکنے ؟؟
آخہ صدات خیلے غم داره صدات خیلے خوبہ علے مثل خودت بهم آرامش میده
إ حالا کہ اینطوره همیشہ برات میخونم🗣
اسماء چند وقتہ میخوام یہ چیزے بهت بگم بنظرم الاݧ بهتریݧ فرصتہ
سرم و از شونش برداشتم و صاف روبروش نشستم
با تسبیحش📿 بازے میکرد و سرشو انداختہ بود پاییݧ😔
چطورے بگم..إم..إم
علے چطورے نداره بگو دیگہ دارے نگرانم میکنے ها
چند وقت پیش اردلاݧ راجب یہ موضوعے باهام صحبت کرد و ازم خواست بہ تو بگم کہ با پدر مادرت صحبت کنے.😳
چہ موضوعے؟؟؟
اردلاݧ در حال حاضر تو سپاه براے اعزام بہ سوریہ داره دوره میبینہ و چند ماه دیگہ یعنے بعد از عروسے میخواد بره
باتعجب پرسیدم .چے؟؟؟سوریہ؟؟زهرا میدونہ؟؟؟؟
آرہ
قبول کرده؟؟؟
سرشو بہ نشونہے تایید تکوݧ داد
علے یعنے چے اول زندگیشوݧ کجا میخواد بره اگہ خدایے نکرده یہ اتفاقے...ادامہےحرفمو خوردم
خوب حالا از مݧ میخواد بہ مامانینا بگم ؟؟؟
هم بگے هم راضیشوݧ کنے چوݧ بدوݧ رضایت اونا نمیره😳
آهےکشیدم و گفتم باشہ
خوشبحالش
خوشبحال کے علے؟؟؟
اردلاݧ
چیزے نگفتم😐 ،میدونستم اگہ ادامہ بدم بہ رفتݧ خودش میرسیم
بارها دیده بودم با شنیدݧ مداحے در مورد مدافعاݧ حرم اشک تو چشماش جمع میشہ😢
همیشہ تو مراسم تشییع شهداے مدافع🌷 شرکت میکرد و...
براے شام برگشتیم هتل🏬
تو رستوراݧ هتل نشستیم چند دیقہ بعد زهرا و اردلاݧ هم اومدݧ
بہ بہ عروس دوماد👰🤵 روتونو ببینیم .بابا کجایید شما؟؟
چپ چپ بهش نگاه کردم و گفتم :علیک السلام آقا اردلاݧ
إ وا ببخشید سلام
علے با ایما اشاره بہ اردلاݧ گفت کہ بہ مݧ گفتہ
اومد کنارم نشست و گفت: خوب خواهر جاݧ ببینم چیکار میکنے دیگہ
زدم بہ بازوش وگفتم و چرا همہے کارهاے تورو مݧ باید انجام بدم⁉️
خندید و گفت: چوݧ بلدے
برگشتم سمت زهرا و گفتم: زهرا تو راضے اردلاݧ بره
سرشو بہ نشونہے تایید تکوݧ داد
دستم گرفتم جلوے دهنمو گفتم :جلل الخالق😳
باشہ مݧ با مامانینا میگم ولے عمرا قبول نمیکنݧ❌
مامانینا وارد سالݧ شدݧ
اردلاݧ تکونم دادو گفت :هیس مامانینا اومدݧ فعلا چیزے نگیا...
خیلہ خب
موقع برگشتݧ بہ تهراݧ شده بود نمیتونستیم دل بکنیم از حرم خیلے سخت بود اما چارهاے نبود😔
بعد از یک هفتہ قضیہے رفتݧ اردلاݧ و بہ مامانینا گفتم
ماماݧ از حرفم شوکہ شده بود زهرا روصدا کرد
زهرا؟؟؟؟تو قبول کردے اردلاݧ بره؟؟؟؟
زهرا سرشو انداخت پاییݧ و گفت بلہ ماماݧ جاݧ
یعنے چے کہ بلہ واے خدایا ایݧ جا چہ خبره؟؟؟حتما تنها کسے کہ مخالفہ منم در هر صورت مݧ راضے نیستم بہ اردلاݧ بگو اگہ رضایت مݧ براش مهم نیست میتونہ بره بعدشم شروع کرد بہ گریہ کردݧ😭😭
دستشو گرفتم و گفتم:ماماݧ جاݧ چرا خودتو اذیت میکنے حالا فعلا کہ نمیخواد بره اووووو کو تا دوماه دیگہ.
چہ فرقے میکنہ⁉️
بره یه بلایے سرش بیاد مݧ چہ خاکے بریزم تو سرم الاݧ وضعیت ایݧ پسر فرق میکنہ زݧ داره ،اول زندگیشہ.
مادر مݧ، اولا کہ کے گفتہ قراره بلایے سرش بیاد دوماً هم خودش راضے هم زنش جاے بدے هم کہ نمیخواد بره😳
📝 #ادامـــــهدارد ...
#نویسنـــــده⇩↯⇩
✍ خانم علیآبـــــادی
🌷 @byadshohada 🌷
با ما با شهدا بمانید 👆👆👆
❇️امام سجادعلیه السلام مے فرمایند:
💠 هرڪس بہ تقسیم الهے راضی باشد
از بے نیازترین مردم است
▪شهــادت جانسوز
🕯امام کاروان اسرای کربلا
▪️نگین آرامش قلب اهل حرم
🕯یعقوب دشت کربلا
▪️پسرحضرت ارباب
🕯بزرگ مرد مناجات و دعا
▪️حضرت امام سجاد ( علیه السلام )
🕯بر امام زمان (عج)
و همه ی عاشقانش تسلیت باد
🌷 @byadshohada 🌷
با ما با شهدا بمانید 👆👆👆
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
°•|🌿🌹
#کلیپ
🎞 روضه خوانی سردار #قاسم_سلیمانی برای شهدای دفاع مقدس
🔻چقدر به شهــدا و ایثارگــــران دوران دفاع مقدس مدیــون و بدهکـاریم؟
🍃هفته دفاع مقدس گرامی باد🍃
🌷 @byadshohada 🌷
با ما با شهدا بمانید 👆👆👆
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔅سخنرانی کوتاه
✅ "حاج آقا عالی"
🔰 چهار ویژگی چیز بابرکت و نمونه های آن
قسمت اول
🌷 @byadshohada 🌷
با ما با شهدا بمانید 👆👆👆
🇮🇷 خاطرات شهدا 🇮🇷
◽️همه ایستادیم نزدیک ظهر بود بچهها با آب کمی که همراهشان بود وضو گرفتند، ناگهان...
◽️صدای اذان دسته جمعی به گوش میرسید! به ساعت نگاه کردم وقت اذان نبود! همه این صدا را میشنیدند هر لحظه بر تعجب ما افزوده میشد یعنی چه حکمتی در این اذان بیوقت و دسته جمعی وجود دارد!!
◽️نوای اذان بسیار زیبا و دلنشین بود این صدا از میان نیزارها میآمد با بچهها به سوی نیزارها حرکت کردیم این منطقه قبلا محل عبور قایقها بود هر چه جلوتر میرفتیم صدا زیباتر میشد اما هر چه گشتیم اثری از مؤذنین نبود..
◽️محدوده صدا مشخص بود لذا به همان سمت رفتیم در میان نیزارها قایقی را دیدیم قایق را به سختی از لابلای نیها بیرون کشیدیم؛ آنچه میدیدیم بسیار عجیب و باور نکردنی بود.
◽️"ما موذنین ناآشنا را پیدا کردیم درون قایق شکسته پر از پیکرهای شهدا بود آنها سالهای سال در میان نیزارها وجود داشتند پیکر مطهر سیزده شهید داخل قایق بود، آنها را یکی یکی خارج کردیم عجیب تر اینکه همه آنها #شهدای_گمنام بودند"
سردار تفحص
#شهید_علیرضا_غلامـــــی
🔻فرمانده تعاون و گروه تفحص لشکر ۱۴ امام حسین(ع)
🌷 @byadshohada 🌷
با ما با شهدا بمانید 👆👆👆
🇮🇷 #رمان_عاشقانه_دو_مدافع 🇮🇷
#قسمت_سیویکم
خلاصہ یہ چیزے مݧ میگفتم یہ چیزے زهرا، باباهم همینطورے نشستہ بود و بہ یہ گوشہ خیره شده بود و حرف نمیزد
اما ماماݧ راضے نمیشد کہ نمیشد❌
یہ هفتہ هم بابت ایـݧ موضوع با هیچکدومموݧ حرف نمیزد.😐
هر چقدر اردلاݧ و بابا باهاش حرف میزدݧ کوتاه نمیومد آخر حرفاشونم بہ بد شدݧ حال ماماݧ ختم میشد.😔
اوݧ روزا اردلاݧ خیلے داغوݧ بود😞 همش تو خودش بود زیاد حرف نمیزد همموݧ هم میدونستیم کہ بدوݧ رضایت ماماݧ نمیره.
دوهفتہ گذشت ما هر کارے میتونستیم براے راضے کردݧ ماماݧ کردیم حتے علے هم با ماماݧ حرف زد.
یه روز بعد از نماز صبح🍃 ماماݧ صداموݧ کرد کہ بریم پیشش.
نمازش رو تازه تموم کرده بود و همونطور کہ رو سجاده نشستہ بود و تسبیحش📿 دستش بود آهے کشید و با بغض بہ اردلاݧ نگاه کرد😳 و گفت:
برو مادر خدا پشت و پناهت.. و قطرهاے اشک از چشماش رو گونہهاش افتاد
همموݧ شوکہ شدیم.😭
اردلاݧ دست مامانو بوسید،😘 بغلش کرد و زد زیر گریہ😭
از گریہ اونها ماهم گریموݧ گرفتہ بود .
همونطور کہ اشکام و پاک میکردم گفتم:خوب دیگہ بستہ فیلم هندیش نکنید
اوݧ دوماه بہ سرعت گذشت و اردلاݧ دو هفتہ بعد از عروسیش💞 رفت سوریہ
هیج وقت اوݧ روزے کہ داشت میرفت و یادم نمیره
ماماݧ محکم اردلاݧ و بغل کرده بود گریہ میکرد😭
مـݧ هم دست کمے از ماماݧ نداشتم باورم نمیشد اردلاݧ داره میره .
میترسیدم براش اتفاقے بیوفتہ.😔
اما زهرا خیلے قوے بود و با یہ لبخند همسرشو راهے کرد بہ قول خودش علاوه بر ایݧ کہ همسر اردلاݧ بود همسفرش هم بود😍
خیلے محکم و قوے بود وقتے ازش پرسیدم چطورے تونستے راضے بہ رفتݧ اردلاݧ بشے، لبخندے زد و گفت همہ چیزم فداے حضرت زینب🍃✨
بابا اما یہ قطره اشک هم نریخت ،اما مݧ میدونستم چہ خبره تو دلش💓
علے هم اصلا حال خوبے نداشت .اشک نمیریخت اما میفهمیدم حالش رو بہ جاے اینکہ اوݧ منو دلدارے بده مـݧ باید دلداریش میدادم. البتہ حال خرابش بخاطر خودش بود.
روز خوبے نبود اما بالاخره تموم شد.
تازه بعد از رفتنش شروع شد غصہے ماماݧ💔
هر روز یا در حال خوندݧ دعاے طول عمر و آیةالکرسی براے اردلاݧ بود یا بے حوصلہ یہ گوشہ مینشست و با کسے حرف نمیزد😐
ولے وقتے اردلاݧ زنگ میزد☎️ چند روزے حالش خوب بود
دو هفتہ از رفتݧ اردلاݧ میگذشت
یکے دو روزے بود از علے خبر نداشتم، دانشگاه هم نمیومد نگرانش شدم و رفتم خونشوݧ.
وارد کوچشوݧ شدم ماشیݧ جلوے در بود
زنگ و زدم🛎
کیہ؟؟؟؟
منم فاطمہ باز کݧ
إ زݧ داداش تویے بیا تو
پلہهارو تند تند رفتم بالا
وارد خونہ شدم و بلند گفتم
سلااااااام✋
سلام زنداداش خوش اومدے ازینوارا؟؟؟؟
اومدم یہ سرے بزنم بهتوݧ کسے خونہ نیست
ݧه نیست اومدے بہ ما سر بزنے یا آقاتوݧ⁉️
چہ فرقے میکنہ؟؟؟
فرقے نداره دیگه
خندیدم😁 و گفتم :حالا نوبت خودتم میشہ علے و خونست؟؟؟
آره بالا تو اتاقشہ
از پلہها رفتم بالا و در زدم
جواب نداد
دوباره در زدم بازم جواب نداد
نگراݧ شدم درو باز کردم
علے رو تخت🛌 خوابیده بود اتاق تاریک تاریک بود
پردهها رو کشیدم کنار نور افتاد☀️✨ روصورتش و چشمشو اذیت کرد
دستشو گرفت جلوے چشمش و از جاش بلند شد
سلام ✋
علیک السلام علے آقا ساعت خواب ؟؟؟
دانشگاه چرا نمیاے؟؟؟گوشیتم📱 کہ خاموشہ نمیگے نگراݧ میشم ؟؟؟
ببخشید
همیـݧ فقط؟؟؟ببخشید؟؟
آهے کشید و کلافہ بہ موهاش دستے کشید
نگراݧ شدم دستم و گذاشتم رو شونش
چیشده علے⁉️
چیزے نیست
چیزے نیست و حال روزت اینطوره چیشده دارم نگراݧ میشما
هیچے اسماء رفیقم...
رفیقت چے؟؟؟
رفیقم شهید شد...🕊🌷
📝 #ادامـــــهدارد ...
#نویسنـــــده⇩↯⇩
✍ خانم علیآبـــــادی
🌷 @byadshohada 🌷
با ما با شهدا بمانید 👆👆👆
#آخرین_دستنوشته
◽️قرآن، من شرمنده توام اگر از تو آواز مرگی ساختهام که هر وقت در کوچهمان آوازت بلند میشود، همه از من میپرسند چه کسی مرده است؟ چه غفلت بزرگی که میپنداریم خدا تو را برای مردگان ما نازل کرده است...
◽️قرآن، از تو شرمندهام اگر تو را از یک نسخه عملی به افسانهای موزهنشین مبدل کردهام. یکی ذوق میکند که تو را بر روی برنج نوشته و یکی ذوق میکند که تو را بر روی فرش نوشته است. یکی ذوق میکند که تو را بر طلا نوشته و یکی ذوق میکند که تو را بر کوچکترین قطع ممکن منتشر کرده است...
◽️قرآن، از تو شرمندهام؛ حتی آنان که تو را میخوانند و تو را میشنوند، آنچنان به پایت مینشینند که خلایق به پای موسیقی هر روزه نشستهاند. اگر چند آیه از تو را بخوانند، مستمعین فریاد میزنند احسنت..! گویی مسابقه نفس است.
◽️قرآن، من شرمندهام اگر به یک فستیوال مبدل شدهای حفظ کردن تو با شماره صفحه، خواندن تو از آخر به اول یک معرفت است یا رکوردگیری؟ ای کاش آنان که تو را حفظ کردند، حفظ کنی تا اینچنین تو را اسباب مسابقات هوش ندانند.
🔻خوشا به حال هر کسی که دلش رحلی است برای تو؛ آنان که وقتی تو را میخوانند، چنان حظ میکنند که گویی قرآن همین حالا بر ایشان نازل شده است.
#شهید_محسن_حاجیحسنی_کارگر
🌷 @byadshohada 🌷
با ما با شهدا بمانید 👆👆👆
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✅ "حاج آقا عالی"
🔰 چهار ویژگی چیز بابرکت و نمونه های آن
قسمت دوم
🌷 @byadshohada 🌷
با ما با شهدا بمانید 👆👆👆
هدایت شده از 🌷به یاد شهدا🌷
🔸شهید مهدی زین الدین :
🌹هر گاه شب جمعه #شهدا را یاد کردید، آنها شما را نزد "اباعبدالله" (ع) یاد میکنند.
🌷 @byadshohada 🌷
با ما با شهدا بمانید 👆👆👆
هدایت شده از 🌷به یاد شهدا🌷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💕تشنه ی دیدار 💕:
وقت آن است کمی تشنه لب آب شویم
روبه خورشید نماییم و چومهتاب شویم
دست بر سینه گذارید سلامی بدهیم
تا شب جمعه همه زائر ارباب شویم
السلام علیک یااباعبدالله الحسین
🌷 @byadshohada 🌷
با ما با شهدا بمانید 👆👆👆
هدایت شده از 🌷به یاد شهدا🌷
#سلام_امام_زمانم💔
آل عبا بدون پناه اسٺ العجل
بر روے نیزه ها سر ماه اسٺ العجل
یا این دل شڪسٺہ ے ما را صبور ڪن
یا از براے زینب ڪبرے ظهور ڪن
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
🌷 @byadshohada 🌷
با ما با شهدا بمانید 👆👆👆
🌷دو توصیه راهگشا از حضرت ولی عصر (عج)
🔻امام زمان عليهالسلام:
فَاغْلُقُوا أبْوابَ السُؤالِ عَمّا لا يَعْنيكُمْ وَ لا تَتَكَلَّـفُوا عِلْمَ ما قَـدْ كَـفَيتُمْ وَ أكْثِرُوا الدُّعاءَ بِتَعْجيلِ الْفَرَجِ فَإنَّ ذلِكَ فَرَجَكُمْ
🔸درهاى سؤال از چيزهايى را كه براى شما مفيد نيست، ببنديد و خود را در مورد دانستن چيزهاى غيرلازم به زحمت نيندازيد، و درمورد تعجيل فرج زياد دعا كنيد؛ زيرا كه موجب فرج خواهد شد.
📚 بحارالانوار ۵۳، ۱۸۱
🌷 @byadshohada 🌷
با ما با شهدا بمانید 👆👆👆
🇮🇷 سیره شهدا 🇮🇷
#زیارت_عاشــوراےهمیشگے
عــملیات کربــلای ۴ بود. اتش دشمن سنگین بود.زیر یک پــل جمع شده بودیم.جای پنـــج نفر بود, اما ده نفر به زحمت خود را جا داده بودیم و پا ها از زیر پل بیرون زده بود.دیدم رضا چراغ قوه اش را بــیرون اورد و نورش را انداخت روی کتاب کوچک دعایش و شروع کرد به خواندن زیارت عاشورا. گفتم رضا تو این شــرایط چه وقت زیارت خوندنه!!!
خندید و گفــت مــن از اول انقلاب تا حالا یه روز هم زیارت عاشورام ترک نشده, حــتی زمانی که در سینــما کار می کــردم!....
و *شاید بــا همـین زیــارت عاشــوراها برات شهــادتش را گرفــت* 😞
#شهید_عبدالرضا_مصلی_نژاد
#شهدای_فارس
🌷 @byadshohada 🌷
با ما با شهدا بمانید 👆👆👆