eitaa logo
🌷به یاد شهدا🌷
687 دنبال‌کننده
4هزار عکس
1.6هزار ویدیو
21 فایل
امروزفضیلت زنده نگهداشتن یادوخاطره ی #شهدا کمتراز #شهادت نیست. کپی مطالب با ذکر صلوات آزاد است. ارتباط باخادم الشهدا👇 @Mehrabani1364 🔽تبادل داریم
مشاهده در ایتا
دانلود
سالهااز شهادت ابراهيم گذشــت. هيچکس نميتوانست تصور کند که فقدان او چه بر سر خانواده اي ما آورد. مادر ما از فقدان ابراهيم از پا افتاد و... تا اينکه در ســال 1390 شــنيدم که قرار است سنگ يادبودي براي ابراهيم، روي قبر يکي از شهداي گمنام در بهشت زهرا ساخته شود. ❣️ابراهيم عاشق گمنامي بود. حالا هم مزار يادبود او روي قبر يکي از شهداي گمنام ساخته ميشد. در واقع يکي از شــهداي گمنام به واسطه ابراهيم تکريم ميشد. اين ماجرا گذشت تا اينكه به كنار مزار يادبود او رفتم. روزي که براي اولين بار در مقابل ســنگ مزار ابراهيم قرار گرفتم، يکباره بدنم لرزيد! رنگم پريد و باتعجب به اطراف نگاه کردم! چند نفر از بســتگان ما هم همين حال را داشتند! ما به ياد يک ماجرا افتاديم که سي سال قبل در همين نقطه اتفاق افتاده بود! درســت بعد از عمليات آزادي خرمشهر، پســرعموي مادرم، شهيد حسن سراجيان به شهادت رسيد. آن زمــان ابراهيــم مجروح بود و با عصا راه ميرفت. اما به خاطر شــهادت ايشان به بهشت زهرا آمد. وقتي حسن را دفن کردند، ابراهيم جلو آمد و گفت: خوش به حالت حسن، چه جاي خوبي هستي! قطعه26 و كنار خيابان اصلي. هرکي از اينجا رد بشه يه فاتحه برات ميخونه و تو رو ياد ميکنه. ❣️بعد ادامه داد: من هم بايد بيام پيش تو! دعا کن من هم بيام همينجا، بعد هم با عصاي خودش به زمين زد و چند قبر آن طرف تر از حسن را نشان داد! چند ســال بعد، درست همان جائي که ابراهيم نشــان داده بود، يک شهيد گمنام دفن شد. و بعد به طرز عجيبي ســنگ يادبــود ابراهيم در همان مــکان که خودش دوست داشت قرار گرفت!! راه نجات از ۲۶ میگذرد... 🌷🌷 @byadshohada 🌷🌷 با ما با شهدا بمانید 👆👆👆
😊 لبخند شهدایی 😊 😁 سر به سر عراقی ها هوس کردم با بی سیم عراقی ها را اذیت کنم. گوشی بی سیم را گرفتم، روی فرکانس یک عراقی که از قبل به دست آورده بودم، چند بار صدا زدم: " صفر من واحد. اسمعونی اجب" بعد از چند بار تکرار صدایی جواب داد: "الموت لصدام" تعجب کردم و خنده بچه ها بالا رفت. از رو نرفتم و گفتم: " بچه ها، انگار این ها از یگان های خودمان هستند، بگذارید سر به سرشان بگذاریم." به همین خاطر در گوشی بی سیم گفتم: "انت جیش الخمینی" طرف مقابل که فقط الموت بلد بود گفت: "الموت بر تو و همه اقوامت" همین که دیدم هوا پس است،‌ عقب نشینی کرده،‌ گفتم: "بابا ما ایرانی هستیم و شما را سر کار گذاشته بودیم." ولی او عکس العمل جدی نشان داد و اینبار گفت: "مرگ بر منافق! بالاخره شما را هم نابود می کنیم. نوکران صدام، خود فروخته ها..." دیدم اوضاع قمر در عقرب شد، بی سیم را خاموش کرده و دیگر هوس سر به سر گذاشتن عراقی ها نکردیم. 🌷🌷 @byadshohada 🌷🌷 با ما با شهدا بمانید 👆👆👆
🇮🇷 زندگی نامه شهدا 🇮🇷 نام سید علی موسوی تاریخ و محل شهادت 5/7/60-منطقه عملياتي دارخوئين در عمليات ثامن‌الائمه (ع) گروه دفاع مقدس زندگینامه سال ۱۳۴۰ش بود؛ سالي که در منطقه رهنان اصفهان، کودکي بهنام سيدعلي در خانواده‌اي مذهبي و متدين مصادف با تولد هشتمين اختر تابناک آسمان امامت و ولايت امام رضا (ع) پا به عرصه هستي نهاد: شهيد سيدعلي موسوي. دوران کودکي را با شور و شعف در کنار پدر و مادر سپري نمود و با رسيدن به هفت سالگي جهت آموختن علم و دانش راهي مدرسه گرديد و تحصيلات ابتدايي و راهنمايي را در شهر اصفهان در مدرسه جعفري گذراند و در دبيرستانهاي ادب و صائب به ادامه تحصيل مشغول شد. با آغاز فعاليتهاي انقلابي، سيدعلي در سيل خروشان امت و امام خميني (ره) قرار گرفت و در پخش اعلاميه‌ها و شرکت فعالانه در تظاهرات تلاش فراوان مي‌کرد. بعد از پيروزي انقلاب اسلامي و با آغاز جنگ تحميلي، در صفوف سربازان روح‌الله (ره) قرار گرفت و براي دفاع از اسلام و مرز و بوم ايران اسلامي راهي جبهه‌هاي نبرد گشت. سرانجام در تاريخ پنجم مهرماه سال ۱۳۶۰ هجري شمسي در منطقه عملياتي دارخوئين در عمليات ثامن‌الائمه (ع) درحاليکه ۲۰ سال بيشتر نداشت، به درجه رفيع شهادت نائل آمد. 🌷 @byadshohada🌷 باماباشهدابمانید🖕🖕🖕
🌻 کلام شهدا 🌻 در زندگی دنبال کسانی حرکت کنید که هر چه به جنبه های خصوصی تر زندگی ایشان نزدیک شوید تجلی ایمان را بیشتر می بینید. 🌷🌷 @byadshohada 🌷🌷 با ما با شهدا بمانید 👆👆👆
🌸 سیره شهدا 🌸 در منطقة عملیاتی فاو، كنار اروند، با یك نفر در حال نگهبانی بودیم. حاج حسین خرازی به تنهایی به طرف ما می‌آمد. به شخص همراه خود گفتم: ایشان فرماندة لشكر است. قبول نكرد و گفت: فرماندة لشكر این طور تنها و عادی بین نیروها حركت نمی‌كند. چند لحظه بعد حاج حسین آمد و به درون سنگر رفت. هنگام ظهر، برادرها از حاج حسین خواستند جلو بایستید. حاجی نپذیرفت و گفت: اگر هر كدام از شما برادران بسیجی جلو بایستید، پشت سرتان اقتدا می‌كنم. همین كار را هم كرد. 🌷🌷 @byadshohada 🌷🌷 با ما با شهدا بمانید 👆👆👆
😊 لبخند شهدایی 😊 ☘️ شفاعت ☘️ خیلی شوخ و با روحیه بود. وقتی مثل بقیه دوستان به او التماس دعا می‌گفتیم یا از او تقاضای «شفاعت» می‌کردیم می‌گفت: مسئله‌ای نیست دو قطعه عکس سه در چهار و یک برگ فتوکپی شناسنامه بیاور ببینم برایت چکار می‌توانم بکنم. در ادامه هم توضیح می‌داد که حتماً گوشهایت پیدا باشد، عینک هم نزده باشی شناسنامه هم باید عکس‌دار باشد. 😂😂😂😂 🌷🌷 @byadshohada 🌷🌷 با ما با شهدا بمانید 👆👆👆
🇮🇷 زندگی نامه شهدا 🇮🇷 مهدی سلیمان پور تاریخ و محل شهادت 5/7/60-جنگ تحميلي و عمليات شکست حصر آبادان - ثامن‌الائمه (ع) گروه دفاع مقدس زندگینامه روز فرخنده نيمه شعبان، ميلاد يگانه منجي عالم بشريت، در سال ۱۳۳۷ش نويدبخش تولد کودکي از تبار ياران حضرت بقية‌الله در خانواده‌اي متدين بود که نامش را به تبرک نام حضرت اباصالح (عج) مهدي نهادند: شهيد مهدي سليمان‌پور. مهدي کودکي فعال، زرنگ و باهوش و نسبت به تعاليم دين بسيار حساس بود. وي پس از اتمام دوران تحصيل، براي گذراندن خدمت سربازي عازم شهر مقدس مشهد شد. مهدي علاقه بسياري به کلام خدا داشت و بههمين دليل، در پادگان براي سربازان کلاس تعليم قرآن تشکيل داده بود. پس از پيروزي شکوهمند انقلاب اسلامي، به خدمت کميته انقلاب اسلامي اصفهان درآمد و پس از مدتي بهعنوان مربي تاکتيکي در پادگان غدير وابسته به سپاه پاسداران مشغول بهکار شد. با شروع غائله کردستان، مهدي بههمراه ياران همرزمش به آن ديار شتافت و در کردستان مسئوليت فرماندهي سپاه سنندج را بر عهده گرفت. شجاعت و شهامت او مثالزدني بود وي اغلب شبها در کوچه‌هاي خلوت شهر به گشت‌زني ميپرداخت و تعدادي از اشرار و ضد انقلاب را در همين گشت‌زني‌ها دستگير کرد. او اخلاق بسيار خوبي داشت و هرگز به نيروهاي خود خشم نمي‌گرفت و همين برخورد سبب مي‌شد که خيلي از نيروها را به خود جذب کند. مهدي معتقد بود که کارهاي فرهنگي و عمراني و هماهنگ با امور نظامي درکردستان لازم است و خود با وقار و صلابت مثالزدني و اخلاق نيکو در شرکت دادن برادران کُرد در اين حرکت و استقرار امنيت و ريشه‌کني فقر و محروميت در آن منطقه نقش مؤثري داشت. 🌷 @byadshohada🌷 باماباشهدابمانید🖕🖕🖕
🌻 کلام شهدا 🌻 و اما ای برادران و خواهران دینی به شما سفارشی می کنم به پیروی از ولایت فقیه و گوش دادن و عمل بی قید و شرط به فرمایشات ایشان و احترام به پدر و مادر که خیلی به گردن ما حق دارند، خواندن زیارت عاشورا، من خود هر صبح و شام زیارت عاشورا را می خواندم، نتیجه آن را در زندگی دیدم و از خدا بخواهید که به همه ما اشک چشم و دل مناجات عنایت کند، مخصوصا در مجالس روضه امام حسین(ع). شهید مدافع حرم علی شاه سنایی 🌷🌷 @byadshohada 🌷🌷 با ما با شهدا بمانید 👆👆👆
🌸 سیره شهدا 🌸 در یكى از شبهاى بسیار سرد و تاریك كه بر فراز تپهاى به نام كماجر، مشرف بر نوسود از توابع شهرستان پاوه بودم - نزدیك شهر طویله عراق - بعد از پایان دو ساعت نگهبانى به طرف سنگر استراحت بر مىگشتم و مسیرم از كنار سنگر فرماندهىِ تپه بود. ناگهان چشمم به فردى افتاد كه در گوشهاى تاریك بیرون از سنگر ایستاده بود. دقت كردم، فهمیدم بىسیم چى است. او مشغول نماز شب بود، آن هم در شبى كه نفس آدمى از سرما بند مىآمد. بى سیم چى، برادرى طلبه از كازرون به نام على بازیار بود. بعد از پایان جنگ، تصویر او را در روزنامه جمهورى دیدم. مفقود الجسد شده بود. وصیت نامهاش كنار عكسش به چاپ رسیده بود. در وصیت نامهاش خواندم كه دوست دارد گمنام بماند. و چه خوب دعایش به اجابت رسید 🌷🌷 @byadshohada 🌷🌷 با ما با شهدا بمانید 👆👆👆
😊 لبخند شهدایی 😊 ☘️ اللهم ارزقنا ترکشاً ریزاً ☘️ استاد سرکار گذاشتن بچه‌‌ها بود. روزی از یکی از برادران پرسید: «شما وقتی با دشمن روبه‌رو می‌شوید برای آنکه کشته نشوید و توپ و تانک آنها در شما اثر نکند چه می‌گویید؟» آن برادر خیلی جدی جواب داد: «البته بیشتر به اخلاص برمی‌گردد والا خود عبادت به تنهایی دردی را دوا نمی‌کند. اولاً باید وضو داشته باشی، ثانیاً رو به قبله و آهسته به نحوی که کسی نفهمد بگویی: اللهم ارزقنا ترکشاً ریزاً بدستنا یا پاینا و لا جای حساسنا برحمتک یا ارحم‌الراحمین» طوری این کلمات را به عربی ادا کرد که او باورش شد و با خود گفت: «این اگر آیه نباشد حتماً حدیث است» اما در آخر که کلمات عربی را به فارسی ترجمه کرد، شک کرد و گفت:«اخوی غریب گیر آورده‌ای؟» 🌷🌷 @byadshohada 🌷🌷 با ما با شهدا بمانید 👆👆👆
🇮🇷 زندگی نامه شهدا 🇮🇷 نام سيدعبدالكريم هاشمي نژاد تاریخ و محل شهادت 7/7/60- به دست يكي از منافقين كوردل، بر اثر انفجار نارنجك به شهادت رسيد. گروه شهید ترور زندگینامه شهيد حجتالاسلام و المسلمين سيد عبدالكيم هاشمينژاد در سال 1311 شمسي (1351 ق) در خانوادهاي متدين در "بهشهر" مازندران ديده به جهان گشود و از 14 سالگي در محضر آيتاللَّه كوهستاني و سپس در قم به مدت چهارده سال نزد آيات عظام: سيد حسين بروجردي و امام خميني(ره) به تحصيل علوم ديني پرداخت. وي در دوران مبارزات اسلامي ملت ايران به رهبري امام خميني(ره) با خطبهها و سخنرانيهاي حماسي و آتشين خويش، در نشر افكار انقلابي اسلام و افشاي ماهيت رژيم پهلوي، تمامي توان خود را به كار برد و در اين راه متحمّل سختيها و شكنجههاي ايادي رژيم گرديد. وي از ابتداي مبارزه تا پيروزي انقلاب اسلامي، چندين بار دستگير و به زندانهاي طولاني مدت محكوم گرديد. اين مجاهد انقلابي پس از پيروزي انقلاب اسلامي، به عنوان نماينده استان مازندران در مجلس خبرگان قانون اساسي انتخاب شد، در تدوين قانون اساسي و به خصوص در جهت تثبيت اصل ولايت فقيه، زحمات بسياري كشيد. حجتالاسلام هاشمي نژاد پس از پايان دوره مجلس خبرگان و تدوين قانون اساسي، مقام دبيري حزب جمهوري اسلامي مشهد را به عهده گرفت و از اين پايگاه، حملات مداوم خود را متوجه نفاق حاكم بر بعضي مكانهاي دولتي و ارتجاع كرد و با ضد انقلاب به مبارزه سختي پرداخت. وي با شروع جنگ تحميلي، در جبهههاي غرب و جنوب حضور يافت و با سخنرانيهاي پرشور خود، در بالابردن روحيه رزمندگان، نقش بسزايي ايفا كرد. آن شهيد بزرگوار، پشتوانه محكمي براي انقلاب بود، از اين رو نقشه ترور وي طرح شد و در سالروز شهادت امام جواد(ع) در هفتم مهر 1360 در چهلونه سالگي به دست يكي از منافقين كوردل، بر اثر انفجار نارنجك به شهادت رسيد. 🌷 @byadshohada🌷 باماباشهدابمانید🖕🖕🖕
🌻 کلام شهدا 🌻 شما مسئولیت خطیری در پیشگاه خداوند وامام زمان عج الله تعالی فرجه الشریف وشهدا دارید اعمال شما باید نشان دهنده اسلام باشد وباید در خط رهبری ولایت فقیه باشید شهدایمان از ما انتظار دیگری دارند چطور شما می بینید از هر طرف به اسلام عزیز حمله ور شده اند ساکت و گوشه نشینی و مصلحت پذیری را پیشه می کنید. 🌷🌷 @byadshohada 🌷🌷 با ما با شهدا بمانید 👆👆👆
🌸 سیره شهدا 🌸 🎋شکستن نفس مهر تأیید شهادت بعد از نماز ظهر بود. کل بچه های گردان دور هم جمع بودند. یکی از مسئولین لشکر آمد و گفت: رفقا، دستشویی اردوگاه خراب شده. چون این بار دیوارهای کنار دستشویی ریخته بود. امکان تخلیه با ماشین نبود. برای مرمت دیوار باید چاه تخلیه می شد. از طرفی هیچ دستشویی دیگری برای استفاده بچه ها نبود. هرکس چیزی می گفت: یکی می گفت: پیف پیف! چه کارهای از ما می خوان. دیگری می گفت: ما آمدیم بجنگیم، نه اینکه... خلاصه بساط شوخی و خنده بچه ها راه افتاده بود. رفتیم برای ناهار. بعد هم مشغول استراحت شدیم. با خودم گفتم: کسی که برای این کار داوطلب بشه کار بزرگی کرده. نفس خودش رو شکسته. چون خیلی ها حاضرند از جانشان بگذرند اما... گفتم: تا بچه ها مشغول استراحت هستند بروم سمت دستشویی ها ببینم چه خبره! وقتی به آنجا رسیدم خیلی تعجب کردم. عده ای از بچه های گردان ما مشغول کار شده بودند. از هیچ چیزی هم باکی نداشتند؛ نجاست بود و کثیفی. اما کار برای خدا این حرفها را ندارد. با تعجب به آنها نگاه کردم. آنها ده نفر بودند. اول آنها محمد تورجی بود، بعد رحمان هاشمی و ... تا غروب مشغول کار بودند. بعد همگی به حمام رفتند. دستشویی های اردوگاه همان روز راه افتاد. بعضی از بچه ها وقتی این ده نفر را دیدند شوخی می کردند. سر به سرشان می گذاشتند. اما آنها... آنها به دنبال رضایت خدا بودند. آنچه که برای آنها مهم بود انجام وظیفه بود. نمی دانم چرا، ولی من اسامی آنها را نوشتم و نگه داشتم. سه ماه بعد به آن اسامی نگاه کردم. درست بعد از عملیات کربلای ده. نفر اول شهید، نفر دوم شهید، نفر سوم ... تا نفر آخر که محمد تورجی بود؛ به ترتیب یکی پس از دیگری! گویی این کار آنها و این شکستن نفس مهر تاییدی بود برای شهادتشان. شهید محمدرضا تورجی زاده 🌷🌷 @byadshohada 🌷🌷 با ما با شهدا بمانید 👆👆👆
😊 لبخند شهدایی 😊 👏 خدایا مرسی منو آفریدی 👏 قبل از غروب آفتاب رسیدیم مهران.خسته و کوفته با همان سر و وضع آشفته خودمان را به بهداری رساندیم. آنجا صحنه ای را دیدم که هرگز یادم نمی رود. جلو در اورژانس، یکی از اون بچه های شوخ که بهش بمب روحیه هم می گفتند، نشسته بود و دست ها رو بالا برده بود و می گفت: «خدایا ! از اینکه منو آفریدی، مرسی! دستت درد نکند، شرمنده ام کردی!» 🌷🌷 @byadshohada 🌷🌷 با ما با شهدا بمانید 👆👆👆
🇮🇷 زندگی نامه شهدا 🇮🇷 نام یوسف کلاهدوز تاریخ و محل شهادت 8/7/60-عملیات ثا من الائمه (ع) گروه دفاع مقدس زندگینامه سرلشکر یوسف کلاهدوز (زاده ۱ دی ۱۳۲۵، قوچان – درگذشت ۸ مهر ۱۳۶۰، تهران) قائم مقام سپاه پاسداران بود. یوسف کلاهدوز پس از دریافت دیپلم، علی‌رغم انتظار نزدیکانش، وارد دانشگاه افسری ارتش شد. او به دلیل تیزهوشی و استعداد فراوان در ارتش توانست به گارد شاهنشاهی منتقل شود. از جمله اقدامات وی پس از انقلاب تشکیل سپاه پاسداران به فرمان امام خمینی و راه‌اندازی واحدهای آموزشی سپاه و توسعه آن بود همچنین ایشان در تدوین اساسنامه سپاه نقش اساسی داشت. آخرین مسؤولیت وی، قائم مقامی فرماندهی سپاه بود. وی در کنار این وظیفه حساس، در شورایعالی دفاع نیز نقش مؤثری را بر عهده داشت. سرانجام در روز هفتم مهر ماه ۱۳۶۰ هنگامی که با دیگر همرزمانش با یک فروند هواپیمای سی–۱۳۰ نیروی هوایی ارتش، عازم تهران بودند بر اثر سقوط این هواپیما در حدود ساعت ۸ بعد از ظهر در بیابان‌های کهریزک، این فرماندهان، کشته شدند 🌷 @byadshohada🌷 باماباشهدابمانید🖕🖕🖕
🌻 کلام شهدا 🌻 تقوای خدا پیشه کنید و خانه دل را برای او خلوت کنید. وقتی دل از یاد خدا غافل شد، آنگاه [خانه] شیطان می گردد و شما را تباه می کند. ... سفارش می کنم شما را به تبعیت از امام امت ... اگر تمسک به فرمایشات ایشان در جامعه رو به تحلیل نرود یقیناً این مملکت شکست نخواهد خورد. 🌷🌷 @byadshohada 🌷🌷 با ما با شهدا بمانید 👆👆👆
🌸 سیره شهدا 🌸 در عملیات بدر، برادر مجروحی را دیدم كه تیر به چشم چپ او اصابت كرده بود؛ به طوری كه مردمك و كاسه چشم او روی چانه‌اش آویزان شده بود. از ناحیه دست و سر هم مجروح بود. از بس فشاری كه بر اثر جراحت به این برادر وارد می‌شد، زیاد بود، نه قدرت تكلم داشت و نه می‌توانست حداقل با اشاره منظور خود را به كسی تفهیم كند. چون وسیله‌ای برای بردن ایشان در منطقه عملیاتی بدر نبود و وسایل پزشكی لازم هم وجود نداشت، چند ساعت در همان جا ماند و درد و رنج را تحمل كرد. در عین حال، هنگا م نماز ظهر خود را جمع و جور كرد و دو زانو نشست و نماز خواند راوی: سردار شهید حسین نوروزی 🌷🌷 @byadshohada 🌷🌷 با ما با شهدا بمانید 👆👆👆
😊 لبخند شهدایی 😊 ❣️صدام، جارو برقیه ❣️ صبح روز عملیات والفجر10 در منطقه حلبچه همه حسابی خسته بودند، روحیه‌ مناسبی در چهره بچه‌ها دیده نمی‌شد از طرفی حدود 100اسیر عراقی را پشت خط برای انتقال به پشت جبهه به صف کرده بودیم برای اینکه انبساط خاطری در بچه‌ها پیدا شود و روحیه‌های گرفته آنها از آن حالت خارج شود، جلوی اسیران عراقی ایستادم و شروع به شعار دادن کردم و بیچاره‌ها هنوز، لب باز نکرده از ترس شروع به شعار دادن می‌کردند. مشتم را بالا بردم و فریاد زدم:«صدام جارو برقیه» و اونا هم جواب می دادند. 😂فرمانده گروهان برادر قربانی کنارم ایستاده بود و می خندید. منم شیطونیم گل کرد و برای نشاط رزمنده ها فریاد زدم:«الموت لقربانی» اسیران عراقی شعارم را جواب می‌دادند بچه‌های خط همه از خنده روده بر شده بودندو قربانی هم دستش را تکان می‌داد که یعنی شعار ندهید! او می‌گفت: قربانی من هستم «انا قربانی» و اسیران عراقی هم که متوجه شوخی من شده بودند رو به برادر قربانی کردند و دستان خود را تکان می‌دادند و می‌گفتند:«لا موت لا موت» یعنی ما اشتباه کردیم. 😊😊😊 🌷🌷 @byadshohada 🌷🌷 با ما با شهدا بمانید 👆👆👆
🌻 کلام شهدا 🌻 وصیت من به شما راجع به نماز است چیزی را که فردای قیامت به آن رسیدگی می کنند نماز است پس سعی کنید در حد توانتان نمازهایتان را سر وقت بخوانید و قبل از شروع نماز از خداوند منان توفیق حضور قلب و خضوع در نماز طلب کنید. 🌷🌷 @byadshohada 🌷🌷 با ما با شهدا بمانید 👆👆👆
🌸 سیره شهدا 🌸 از اصفهان به قم می رفت. صدای آهنگ مبتذلی که راننده گوش می کرد جلال رو آزار می داد. رفت و با خشرویی به راننده گفت: اگر امکان داره یا نوار رو خاموش کنید، یا برا خودتون بذارین. راننده با تمسخر گفت: اگه ناراحتی میتونی پیاده شی! جلال رفت توی فکر، هوای سرد و بیابان تاریک و ... قصد کرد وجدان خفته راننده رو بیدار کنه، اینبار به راننده گفت: اگه خاموش نکنی پیاده می شم. راننده هم نه کم گذاشت و نه زیاد، پدال ترمز رو فشار داد و ایستاد و گفت بفرما! جلال پیاده شد. اتوبوس هنوز خیلی دور نشده بود که ایستاد! همینکه جلال به اتوبوس رسید راننده به جلال گفت: بیا بالا جوون، نوارو خاموش کردم. وقتی سالها بعد خبر شهادت جلال رو به آیه الله بهاءالدینی دادن، ایشون در حالی که به عکسش نگاه می کرد فرمود: امام زمان (عج) از من یه سرباز خواست، من هم صاحب این عکس رو معرفی کردم. 🌷🌷 @byadshohada 🌷🌷 با ما با شهدا بمانید 👆👆👆
😊 لبخند شهدایی 😊 😁 سلامتی راننده 😁 صدا به صدا نمی‌رسید. همه مهیای رفتن و پیوستن به برادران مستقر در خط بودند. راه طولانی، تعداد نیروها زیاد و هوا بسیار گرم بود. راننده خوش انصاف هم در کمال خونسردی آینه را میزان کرده و به سر و وضعش می‌رسید. بچه‌ها پشت سر هم صلوات می‌فرستادند، برای سلامتی امام، بعضی مسئولین و فرمانده لشگر و ... اما باز هم ماشین راه نیفتاد. بالاخره سر و صدای بعضی درآمد: «چرا معطلی برادر؟ لابد صلوات می‌خواهی. اینکه خجالت نداره. چیزی که زیاد است صلوات.» سپس رو به جمع ادامه داد: «برای سلامتی بنده! گیر نکردن دنده، کمتر شدن خنده یک صلوات راننده پسند! بفرستید.» 🌷🌷 @byadshohada 🌷🌷 با ما با شهدا بمانید 👆👆👆
🇮🇷 زندگی نامه شهدا 🇮🇷 نام سید موسی نامجوی تاریخ و محل شهادت 8/7/60-عملیات ثا من الائمه (ع) گروه دفاع مقدس زندگینامه سید موسی نامجو در سال 1317 در بندرانزلی بدنیا آمد و پس از انجام تحصیلات ابتدایی و متوسطه به تحصیل در دانشکده افسری ادامه داد و افسری با دانش شد. او پس از پیروزی انقلاب اسلامی در مسئولیتهایی چون عضو هیئت علمی و فرماندهی دانشکده افسری و وزارت دفاع جمهوری اسلامی ایران به خدمت در ارتش پرداخت و سرانجام در شامگاه هفتم مهرماه به آرزوی خودش نائل شد. 🌷 @byadshohada🌷 باماباشهدابمانید🖕🖕🖕
🌻 کلام شهدا 🌻 آگاه باشيد كه در اين برهه از زمان مسئوليت سنگيني بر دوش داريد. شما پاسدار خون هاي ريخته شده براي اسلام عزيز هستيد و بايد شما عزيزان پيام خون شهيدان و شعار آنها را با كار و كوشش در راه خدا به جهانيان صادر نمائيد 🌷🌷 @byadshohada 🌷🌷 با ما با شهدا بمانید 👆👆👆
🌸 سیره شهدا 🌸 ❣️مادر بهش گفت: ابراهیم! سرما اذیتت نمی‌کنه؟ گفت: نه مادر، هوا خیلی سرد نیست. هوا خیلی سرد بود، ولی نمی‌خواست ما را توی خرج بیندازد. دلم نیامد؛ همان روز رفتم و یک کلاه برایش خریدم... صبح فردا، کلاه را سرش کشید و رفت. ظهر که برگشت، بدون کلاه بود. گفتم مادر کلاهت کو؟ ❣️گفت: اگر بگم دعوام نمی‌کنی؟ گفتم: نه مادر؛ مگه چیکارش کردی؟ گفت: یکی از بچه‌ها توی مدرسه‌مون با دمپایی میاد! امروز سرما خورده بود، دیدم کلاه برای اون واجب‌تره. 🌷🌷 @byadshohada 🌷🌷 با ما با شهدا بمانید 👆👆👆
😊 لبخند شهدایی 😊 ❣️ الاغی که اسیر شد ❣️ در یک منطقه کوهستانی مستقر بودیم و برای جابجایی مهمات و غذا به هر یگان الاغی اختصاص داده بودند. از قضا الاغ یگان ما خیلی زحمت می کشید و اصلا اهل تنبلی نبود.یک روز که دشمن منطقه را زیر آتش توپخانه قرار داده بود.الاغ بیچاره از ترس یا موج انفجار چنان هراسان شد که به یکباره به سمت دشمن رفت و اسیر شد.چند روزی گذشت و هر زمان که با دوربین نگاه می کردیم متوجه الاغ اسیر می شدیم که برای دشمن مهمات و سلاح جابجا می کرد و کلی افسوس می خوردیم. اما این قضیه زیاد طول نکشید و یک روز صبح در میان حیرت بچه ها الاغ با وفا در حالیکه کلی آذوقه دشمن بارش بود نعره زنان وارد یگان شد.الاغ زرنگ با کلی سوغاتی از دست دشمن فرار کرده بود. 😊😊😊 راوی رزمنده عباس رحیمی .منبع کتاب غلط انداز 🌷🌷 @byadshohada 🌷🌷 با ما با شهدا بمانید 👆👆👆