🇮🇷 آیه های خودمانی 🇮🇷
قاطی خلافکارها
تا صحبت از فروع دین میشه همه یاد نماز و روزه و خمس و زکات و … میفتن. تقریبا کسی امر به معروف و نهی از منکرو جدی نمیگیره. درسته که امر به معروف و نهی از منکر شرایط خاصی داره ولی این دلیل نمیشه که آدم کلاً فراموششون کنه. باید تا جایی که ممکنه آدم دوست و آشنارو به کارای خوب راهنمایی کنه و از کارای بد دور کنه. متأسفانه خیلیها نه تنها این کار و نمیکنن بلکه خودشون هم قاطی بقیه میشن و شروع میکنن به کار خلاف!
کانُوا لا یَتَناهَوْنَ عَنْ مُنکَرٍ فَعَلُوهُ
از کار زشت یکدیگر را منع نمیکردند و آن را انجام میدادند
(بخشی از آیه 79 مائده)
🌷 @byadshohada 🌷
با ما با شهدا بمانید 👆👆👆
5.69M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
شب جمعه است هوایت نکنم می میرم
خاطره ای شنیدنی از زیارت شب جمعه کربلا از راه دور.
اشکتون جاری شد شهدا رو یاد کنید
🌷 @byadshohada 🌷
با ما با شهدا بمانید 👆👆👆
هدایت شده از افتخارات جمهوری اسلامی
#پویش_حجاب_فاطمے
پیامبر اکرم (ص) می فرمایند:
زنان خود را با پوشش اندام و جسم،
از دیدار نامحرمان باز دارید، که زنان هر چه پوشیدهتر باشند، سعادتمندتر هستند .
📚 منبع: سفینه_البحار
🇮🇷 #پایی_که_جا_ماند 🇮🇷
✫⇠قسمت :5⃣2⃣
✍ به روایت سید ناصرحسینی پور
امروز دوشنبه بیستم تیر ۱۳۶۷، ماشین خاکستری رنگِ نظامی آیفا جلوی درِ ورودی زندان الرشید ایستاد.چهارنفر از اسرا دیگ غذا را از ماشین پایین آوردند.نگهبانها اطراف دیگ غذا ایستاده و شاهد تقسیم غذا بودند.یکی از اسرای ایرانی که حدود سی و چند سالی داشت در حالی که، ظرف غذا دستش بود، جلوی دیگ غذا حاضر شد.در یک چشم به هم زدن، افسرعراقی ظرف غذا را از دستش گرفت، به زمین پرت کرد، او را به دیوار چسباند و با مشت محکم به صورتش کوبید. نفهمیدم چه کارش داشتند.بیشتر که دقت کردم نوشتهی روی آستین پیراهنش افسر را عصبانی کرده بود. اسیر ایرانی قبل از اسارت، با رنگ فشاری روی آستین پیراهنش نوشته بود: «بیعشق خمینی نتوان عاشق مهدی شد!»
افسر فندکش را به طرف اسیر ایرانی گرفته بود، از او خواست نوشتهی روی آستیناش را با فندک بسوزاند. اسیر گفت: «درش میآرم میدم به خودتون، من که خودم نمیسوزونمش!» اصرار و پافشاری افسر سمج بیفایده بود. افسر نمیخواست جلوی دیگر نگهبانها و دژبانها کم آورده باشد.افسر عصبانی شد، با لگد به جانش افتاد و به دیوار کوبیدش. به دیگر دژبانها دستور داد او را بزنند. دژبانها با کابل و لگد به جانش افتادند. برای اینکه کتک خوردن او را نبینم، برای لحظاتی سرم را پایین انداختم. یکی از دژبانها با لگد به صورتش کوبید، خون از بینیاش سرازیر شد.آدم شجاع و نترسی بود.نمیدانم چه شد، همانجایی که نشسته بود، دست چپش را زیر بینیاش گرفت، خون از لای انگشتانش میچکید. اسیر با انگشت راستش و خون بینیاش روی دیوار نوشت: «خمینی!»
عراقیها فکر نمیکردند او چنین کند. تا دقایقی که متوجهشان بودم،مات و مبهوت نگاهش میکردند.نه ما نه عراقیها انتظار چنین کاری را از او نداشتیم.دژبانهای عصبانی، او را روی زمین خواباندند و سه نفری با پوتین و باتوم به سر و صورتش کوبیدند. صورتش کبود و لباسهایش خونی بود.از بس او را زده بودند که بیحال و بیرمق کنار دیوار افتاده بود.افسر ارشدی که درجهی سرهنگی داشت آنجا حاضر شد و قضیه را پرسید. وقتی سرگرد قضیه را برایش گفت، سرهنگ عصبانی شد و دستور داد او را به انفرادی بردند.یکی از بهترین روزهای اسارتم بود. کار اسیر ایرانی دردهایم را تسکین داد.
آخرای شب بود. دو افسر وارد راهروی زندان شدند. فرمانده زندان الرشید شروع به خواندن نام تعدادی از مجروحان کرد. گویا راستی راستی میخواستند ما را به بیمارستان ببرند.هنوز باورم نمیشد بخواهند ما را بیمارستان ببرند. قبل ازینکه از سلول خارج شویم، اسرای سالم آمدند و ابراز خوشحالی کردند.علیشیرقیطاسی از خوشحالی گریه کرد.عمو حسن کنارم نشست و زد زیر گریه. پیشانیاش را بوسیدم. نتوانستم جلوی بغضم را بگیرم.عمو حسن گفت: «پسرم! این اشکِ خوشحالی و ناراحتیه. خوشحالی به خاطر اینکه بالاخره دارن میبرنتون بیمارستان، ناراحتیم به خاطر اینکه از شما جدا میشیم و شاید دیگه هیچوقت همدیگه رو نبینیم. از بچهها خداحافظی کردم. اسرایی که دیگر هیچوقت آنها را ندیدم! به همراه دیگر مجروحان سوار آمبولانس شدیم. آمبولانس از زندان الرشید خارج شد، نمیدانستم مقصد بعدیمان کدام بیمارستان است. از اینکه از زندانالرشید میبردنم، خوشحال بودم. از تحقیرهایی که در المیمونه مقر سپاه چهارم عراق و این زندان شده بودم، بدجوری دلم میگرفت.دوست داشتم هر دوپایم را قطع میکردند، اما آنطور تحقیر نمیشدم. آمبولانس خاکستریرنگ بهداری ارتش عراق، وارد بیمارستان نظامی الرشید بغداد شد . .
ادامه دارد...✒️
🍃جهت تعجیل در فرج و سلامتی آقا و شادی روح امام و ارواح طیبه شهدا صلوات🍃
🌷 @byadshohada 🌷
با ما با شهدا بمانید 👆👆👆
🇮🇷فرازےازوصیتـــــنامہ🇮🇷
✍ خداوند بر همه کارها نظاره می کند. برای ساختن جامعه باید اول از خود شروع کرد تا بتوان جامعه را خوب ساخت در کارها و گفتارتان رعایت اخلاق اسلامی را بکنید همیشه باید حالت جذب کنندهای داشته باشید. نه دفع کننده و همیشه باید مواظب حرکات منافقین باشید.
▫️مدافـــــع حـــــرم▫️
#شهیـد_میثــــم_علیجــــانی🌷
●|زمان شهادت: تیر ماه ۱۳۹۶
●|مکان شهادت: شمالغرب، سیلوانا، مرز ایران و ترکیه
🌷 @byadshohada 🌷
با ما با شهدا بمانید 👆👆👆
🇮🇷 زلال سخن 🇮🇷
💠نکات کوتاه ماه مبارک رمضان در کلام استاد #عالی
✅بهترین عمل در ماه مبارک رمضان ترک حرام هاست،واگرنه کارهای خوب ما زیاد انجام میدیم،پس چرا رشد معنوی پیدا نمیکنیم.⁉️
دلیلش اینه که در کنار کارهای خوب یه کار های حرامی هم داریم که میسوزونه کار های خوب ما.
به قول مرحوم #مجتهدی_تهرانی ما ثواب جمع میکنیم اما ثواب دون ما سوراخه،این سوراخه همون کارهای حرامه،که باید ترک بشه.
🌙 #رمضان_الکریم
🌷 @byadshohada 🌷
با ما با شهدا بمانید 👆👆👆
🇮🇷 آیه های خودمانی 🇮🇷
من شاهد بودم!
شهادت دادن از اون کارای سخته. مثلاً یه مشکلی پیش اومده یا یه اتفاقی افتاده و چند نفر شاهد باید بیان بگن که در جریان موضوع هستن. اما نمیشه همینطوری به خاطر دوست و آشنا رفت و شهادت داد. خدای نکرده شهادت دروغ نباید داد. یه عده هم هستن که به خاطر دردسرش از شهادت دادن فرار میکنن. میگن آدم گرفتار میشه و هی باید بره این اداره و اون اداره! ولی اگر پای حق در میون باشه باید شهادت داد، حتی اگه خیلی هم دردسر داشته باشه.
فَاکْتُبْنا مَعَ الشَّاهِدینَ
پس ما را جزو شاهدها بنویس
(بخشی از آیه 83 مائده)
🌷 @byadshohada 🌷
با ما با شهدا بمانید 👆👆👆
😊 لبخند شهدایی 😊
💠 واحد آبرسانی !
🔺 قدر نیروهای جهادی در جنگ خیلی شناخته شده نبود. مثل نور، هوا، آب، خاك، آسمان همه جا بودند اما به چشم نمیآمدند. از نوع شوخیهایی كه به نحوی در ارتباط با كار و مسئولیت آنها بود میشد به كُنهِ ماجرا پی برد.
☘ دعای توسل بود. اواخر دعا، بعد از كلّی شیون و واویلا مداح گفت: نقل میكنند، یكی از برادران مخلص زخمیمیشود، خون زیادی از او میرود. وسط بیابان در آن گرمای تابستان كه از آسمان آتش میبارید، تشنگی بر او غالب میشود. دیگر رمقی در او باقی نمیماند و به حال اِغما میرود، در عالم بیخودی وقتی آب آب میگوید آقای سبزپوشی بالای سر او حاضر میشود.
▪️برادر مجروح میپرسد: شما كه هستید آقا؟
🔺 و او میگوید: از واحد آبرسانی لشكر 8 نجف اشرف آمدهام😊
🌷 @byadshohada 🌷
با ما با شهدا بمانید 👆👆👆