eitaa logo
🌷به یاد شهدا🌷
687 دنبال‌کننده
4هزار عکس
1.6هزار ویدیو
21 فایل
امروزفضیلت زنده نگهداشتن یادوخاطره ی #شهدا کمتراز #شهادت نیست. کپی مطالب با ذکر صلوات آزاد است. ارتباط باخادم الشهدا👇 @Mehrabani1364 🔽تبادل داریم
مشاهده در ایتا
دانلود
🔔 زنگ حکایت 🔔 🌺🍃🍁🍃🍂🍃🍁🍃🍂🍃🍁 🍃 صاحب دلی برای اقامۀ نماز به مسجدی رفت. نمازگزاران او را شناختند و خواستند که پس از نماز، بر منبر رود و آن ها را پند گوید. او نیز پذیرفت. نماز جماعت تمام شد. چشم ها همه به سوی او بود. مردِ صاحب دل برخاست و بر پلۀ نخست منبر نشست. گفت:”مردم! هرکس از شما که می داند امروز تا شب خواهد زیست و نخواهد مُرد، برخیزد.” کسی برنخاست. گفت:”حالا هرکس از شما که خود را آماده مرگ کرده است، برخیزد.” باز کسی برنخاست! سری تکان داد و گفت:”شگفتا از شما که به ماندن اطمینان ندارید، اما برای رفتن نیز آماده نیستید!” 🍃 🌺🍃 🌷  @byadshohada 🌷 با ما با شهدا بمانید 👆👆👆
🇮🇷 سیره شهدا 🇮🇷 در قسمتی از ارتفاع، فقط یک راه برای عبور بود.⛰ محمود کاوه را بردم همان جا، گفتم:" دیشب تیربار چی دشمن مسلسلش را روی همین نقطه قفل کرده بود،هیچ کس نتونست از این جا رد بشه".❌ گفت:" بریم جلوتر ببینیم چه کاری می تونیم انجام بدیم".🤔 رفتیم تا نزدیک سنگر تیربارچی. محمود دور و بر سنگر را خوب نگاه کرد.آهسته گفتم:" اول باید این تیربار را خفه کنیم، بعد نیروها را از دو طرف آرایش داده و بزنیم به خط".☝️🔦 جور خاصی پرسید:" دیگه چه کاری باید بکنیم!". گفتم:"چیز دیگه ای به ذهنم نمی رسه".🙁😞 گفت:" یک کار دیگه هم باید انجام داد".☺️🖐 گفتم:" چه کاری؟"😯🤔 با حال عجیبی جواب داد:"توسل؛ اگه توسل نکنیم، به هیچ جا نمی رسیم!" •♥️✨• 💓 🌱 🌷  @byadshohada 🌷 با ما با شهدا بمانید 👆👆👆
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⚠️ آثار مخرب بد پوششی بر مغز انسان🔻 🔸ترشح بیش از حد کورتون و پوکی استخوان تنها بخشی از رواج بد پوششی در جامعه است❗️ 💊متخصصین توضیح میدهند! 🌷  @byadshohada 🌷 با ما با شهدا بمانید 👆👆👆
🇮🇷 🇮🇷 ✍نویسنده: طلبه آزاده رحمان سلطانی 💢کابل و حدقه چشم ضربات کابلِ اون روزِ عدنان از دردناکترین ضرباتی بود که در اسارت به خودم دیدم. در حالی که بعضی روزا دهها کابل و چوب میخوردیم ولی درد و سنگینی دو کابلی که عدنان تو سرمون زد خیلی بیشتر بود. همه تا مدتها سردرد داشتیم و گیج و منگ بودیم. یکی از بسیجیای اصفهان به نام سعید دافعیان - که الان هم الحمدلله زنده س و از بچه های خوب و معتقده- بعلت همین ضربات دچار عفونت در ناحیه پشت سر شد و خون و عفونت زیادی زیر پوست سرش جمع شده و بشدت ورم کرده بود و درد عجیبی می کشید. چند روز این درد ادامه داشت تا به جایی رسید که دیگه نعره می زد و هر چه التماس میکردیم بعثیا برای عمل نمی بردن تا خون و عفونت رو بیرون بکشن. چند بار هم بخاطر داد و فریاد کشیدن کتک کاری شد. تا بالاخره بعد از سه چهار روز بردنش بهداری و بدون بیهوشی و بی حس کردن موضعی ، پوست سرش رو شکاف دادن و عفونت رو خارج کردن. هادی گفتی سبزواری و رضا علی رحیمی دو رزمنده مظلومی بودند که همون روزا قربانی خشونت عدنانِ بعثی شدند. سنگینی ضربات کابل باعث از حدقه دراومدن چشم این دو مجاهد اسیر شد. همون روزا شنیدیم عدنان اینکارو با آسایشگاهای دیگه هم انجام داده و با بی رحمی تموم کابلو کوبیده تو سر یکی از بسیجی ها بنام هادی گَفتی. کابل چرخیده بود و خورده بود تو چشمش. ضربت کابل آنقدر شدید بوده که درجا چشمش از حدقه دراومده بود. مشابه این قضیه برای رضا علی رحیمی تکرار شد و او هم از نعمت داشتن یه چشم محروم شد. بسیاری از اسرای اردوگاه یازده تکریت بعلت ضربات عدنان به ناحیه پشت سر ، دچار ضعف بینایی و بیماری آستیگمات شدند. این مورد و دهها مورد مشابه این جنایات وحشیانه را فرزندان ایران زمین متحمل شدند تا آسیب و گزندی به مملکت اسلامی نرسد و عزت و استقلال کشور پایدار بمان. ادامه دارد...✒️ 🍃جهت تعجیل در فرج و سلامتی آقا و شادی روح امام و ارواح طیبه شهدا صلوات🍃 🌷  @byadshohada 🌷 با ما با شهدا بمانید 👆👆👆
🇮🇷 تلنگر صبح 🇮🇷 سرِ دوراهیِ گُناه و ثَواب به حُب شَهادت فِكر ڪُن.. به نِگاه امام زَمانت فكر ڪُن.. بِبين میتونی از گُناه بِگذَری..؟! از گُناه كه گُذشتی..از جونِت هَم میگذَری...🖐 🌷  @byadshohada 🌷 با ما با شهدا بمانید 👆👆👆
🇮🇷فرازی از وصیتنامه شهدا🇮🇷 عوض علی شیری 🌷  @byadshohada 🌷 با ما با شهدا بمانید 👆👆👆
چرا رفیق امام زمان نیستیم!.mp3
1.12M
✅ چرا رفیق امام زمان نیستیم! 🌷  @byadshohada 🌷 با ما با شهدا بمانید 👆👆👆
🔔 زنگ حکایت 🔔 🌺🍃🍁🍃🍂🍃🍁🍃🍂🍃🍁 🍃 آورده اند که بهلول بیشتر وقت ها در قبرستان می نشست و روزی که برای عبادت به قبرستان رفته بود وهارون به قصد شکار از آن محل عبور می نمود چون به بهلول رسید گفت : بهلول چه می کنی ؟ بهلول جواب داد : به دیدن اشخاصی آمده ام که نه غیبت مردم را می نمایند و نه از من توقعی دارند و نه من را اذیت و آزار می دهند . هارون گفت : آیا می توانی از قیامت و صراط و سوال و جواب آن دنیا مرا آگاهی دهی ؟ بهلول جواب داد به خادمین خود بگو تا در همین محل آتش نمایند و ... تابه بر آن نهند تا سرخ و خوب داغ شود هارون امر نمود تا آتشی افروختند و تابه بر آن آتش گذاردند تا داغ شد . آنگاه بهلول گفت ای هارون من با پای برهنه بر این تابه می ایستم و خود را معرفی می نمایم و آنچه خورده ام و هرچه پوشیده ام ذکر می نمایم و سپس تو هم باید پای خو د را مانند من برهنه نمایی و خود را معرفی کنی و آنچه خورده ای و پوشیده ای ذکر نمایی . هارون قبول نمود . آنگاه بهلول روی تابه داغ ایستاد و فوری گفت : بهلول و خرقه و نان جو و سرکه و فوری پایین آمد که ابداً پایش نسوخت و چون نوبت به هارون رسید به محض اینکه خواس ت خود را معرفی نماید نتوانست و پایش بسوخت و به پایین افتاد .سپس بهلول گفت : ای هارون سوال و جواب قیامت نیز به همین صورت است . آنها که درویش بوده ند و از تجملات دنیایی بهره ندارند آسوده بگذرند و آنها که پایبند تجملات دنیا باشند به مشکلات گرفتار آیند . 🍃 🌺🍃 🌷  @byadshohada 🌷 با ما با شهدا بمانید 👆👆👆
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 ‌ ●مجموعه کلیپ برش‌هایی پرجاذبه و زیبا از زندگانی حاج قاسم سلیمانی 🌷  @byadshohada 🌷 با ما با شهدا بمانید 👆👆👆
🇮🇷 کلام شهدا 🇮🇷 ▫️مطمئن باشیم در هر شغلی که هستیم اگر ذره ای عدم خلوص در ما باشد، امروز سقوط نکنیم، فردا سقوط میکنیم. فردا نباشد پس فردا سقوط میکنیم؛ چون هر زمان یک موج می‌زند و یک مشت زباله را بیرون می‌ریزد. ░ سیاستمدار ایرانی ░ 🌹 🌷 @byadshohada 🌷 با ما با شهدا بمانید 👆👆👆
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✅ "حاج آقا عالی" 🔰حساب شیعیان ما در همین دنیا =تا در آخرت بی حساب 🌷  @byadshohada 🌷 با ما با شهدا بمانید 👆👆👆
🔔 زنگ حکایت 🔔 🌺🍃🍁🍃🍂🍃🍁🍃🍂🍃🍁 🍃 پادشاهى با نوكرش در كشتى نشست تا سفر كند، از آنجا كه آن نوكر نخستین بار بود كه دریا را مى دید و تا آن وقت رنجهاى دریانوردى را ندیده بود، از ترس به گریه و زارى و لرزه افتاد و بى تابى كرد، هرچه او را دلدارى دادند آرام نگرفت ، ناآرامى او باعث شد كه آسایش شاه را بر هم زد، اطرافیان شاه در فكر چاره جویى بودند، تا اینكه حكیمى به شاه گفت : ((اگر فرمان دهى من او را به طریقى آرام و خاموش مى كنم .)) شاه گفت : اگر چنین كنى نهایت لطف را به من نموده اى . حكیم گفت : فرمان بده نوكر را به دریا بیندازند. شاه چنین فرمانى را صادر كرد. او را به دریا افكندند. او پس از چندبار غوطه خوردن در دریا فریاد مى زد مرا كمك كنید! مرا نجات دهید! سرانجام مو سرش را گرفتند و به داخل كشتى كشیدند. او در گوشه اى از كشتى خاموش نشست و دیگر چیزى نگفت . شاه از این دستور حكیم تعجب كرد و از او پرسید: ((حكمت این كار چه بود كه موجب آرامش غلام گردید؟ )) حكیم جواب داد: ((او اول رنج غرق شدن را نچشیده بود و قدر سلامت كشتى را نمى دانست ، همچنین قدر عافیت را آن كس داند كه قبلا گرفتار مصیبت گردد.)) 🍃 🌺🍃 🌷  @byadshohada 🌷 با ما با شهدا بمانید 👆👆👆
♦راکایل تازه مسلمان آمریکایی چیزی که در اسلام برایم بسیار ارزشمند و جالب است و شدیدا مرا جذب کرد، مساله حجاب بود. از داشتن حجاب واقعا خوشحالم به خصوص در اینجا که مردها نگاه کالامحور و خریدارانه ای نسبت به زن دارند. احساس می کنم حجاب از من محاقظت می کند. برایم یک جور امنیت است. 🌐 rahyafteha.ir/859/ 🌷  @byadshohada 🌷 با ما با شهدا بمانید 👆👆👆
🇮🇷 🇮🇷 ✍نویسنده: طلبه آزاده رحمان سلطانی 💢مرگ در غربت با امراض معمولی همه عوامل، از وضعیت وخیم بهداشتی تا تغذیه نامناسب و عدم رسیدگی پزشکی و نبودن دارو، دس به دست هم داده بود تا بچه ها در معرض انواع بیماریها و امراض گوارشی و پوستی قرار بگیرن. یکی از مشکلات همیشگی اسرا مرض اسهال بود که اکثرا بخاطر ضعیفی بدن ، هوای سرد زمستان و چربی گوشتای یخ زده آبگوشت شام بود که بوی مشمئز کننده ای داشت و بعلت شدت گرسنگی ناچار بودیم بخوریم. همین باعث میشد بچه ها خیلی دچار اسهال بشن. با ادامه پیدا کردن این بیماری ، آب بدن تحلیل می رفت و بدن روزبروز ضعیفتر میشد و بعد از چن روز تبدیل میشد به اسهال خونی. فرد بیمار در کمتر از یه ماه پوست و استخون میشد و در نهایت جان میداد. خیلی کم پیش میومد که قرص اسهال در اختیار بچه ها قرار بدن و یا حتی بعد از تبدیل شدن به اسهال خونی به بیمارستان ببرن و بستری کنن. در دو سال اول که شرایط بهداشتی بدتر بود و حموم و شوینده ها خیلی کم بود، تعداد زیادی از اسرای مظلوم قربانی این بیماری شدند و پیکر اونا در قبرستان اسرا دفن می شد. تنها راه درمان ما این بود که تفاله های چای رو خشک می کردیم و به بیماران اسهالی می دادیم و تا اندازه ای مفید بود ، اینم برای مراحل اولیه تاثیر داشت ولی وقتی تبدیل می شد به اسهال خونی دیگه هم بیمار روحیه شو از دست می داد و هم بقیه قطع امید می کردن و این سرنوشت در انتظار همه ما بود و بعضیا ناامیدانه می گفتن کم کم همه ما همینجوری مبتلا می شیم و پامون به ایران نمیرسه و همینجا دفنمون می کنن. عده‌ای هم معمولا دعوت به صبر و توکل بر خدا می کردند و سعی می کردن نزارن بچه ها روحیه شون رو از دست بِدن و نا امید بشن. ادامه دارد...✒️ 🍃جهت تعجیل در فرج و سلامتی آقا و شادی روح امام و ارواح طیبه شهدا صلوات🍃 🌷  @byadshohada 🌷 با ما با شهدا بمانید 👆👆👆
🇮🇷 تلنگر صبح 🇮🇷 بچه‌ها! دو دوتا چهارتای با دو دوتا چهارتای ما فرق داره؛✨ یه گناه میشه، به پات ریخته میشه،🍃 یه جا پرت میشه، راهت دور میشه!🥀 👤 ♥️ 🌷  @byadshohada 🌷 با ما با شهدا بمانید 👆👆👆
🌹یادمون باشه که هر چی برای خدا کوچیکی و افتادگی کنیم خدا در نظر دیگران بزرگمون می کنه. ❣شهید حاج حسین خرازی 🌷  @byadshohada 🌷 با ما با شهدا بمانید 👆👆👆
🔶🔸ثبت نام شروع شد🔸🔶 ♦️در یک سال حافظ کل قرآن شوید ♦️ثبت نام هفتمین دوره حفظ تخصصی قرآن کریم مؤسسه فرهنگی قرآنی بیت الزهرا سلام الله علیها شروع شد.(ویژه برادران) مزایا: 1⃣ آموزش تجوید توسط اساتید مجرب 2⃣ تفسیر موضوعی آیات 3⃣ برگزاری اردوهای زیارتی و تفریحی اعطای گواهی حفظ پس از پایان دوره تحفیظ توجه👇👇 توجه👇👇 🔰دوره به صورت شبانه روزی بوده و تمامی امکانات آموزشی و رفاهی این مؤسسه به صورت 👈رایگان👉 می باشد. 🔔مهلت ثبت نام تا پایان تیر ماه🔔 🗓شروع دوره شهریور ماه 🏠مکان موسسه استان هرمزگان.... دوره حضوری میباشد. علاقه مندان جهت ثبت نام می توانند با شماره های ذیل تماس حاصل نمایند یا به پی وی زیر مراجعه کنند. @Sarbazvelaiet72 09170283384☎️ 09173651326☎️ 🆔https://eitaa.com/joinchat/3038511106Cac399845f3 _سراسر_کشور
🔔 زنگ حکایت 🔔 🌺🍃🍁🍃🍂🍃🍁🍃🍂🍃🍁 🍃 دختر کوچولو وارد بقالی شد و کاغذی را به‌طرف بقال دراز کرد و گفت: «مامانم گفته چیزایی که در این لیست نوشته را لطفاً بهم بدین، اینم پولش.» بقال کاغذ را گرفت و لیست نوشته شده در کاغذ را فراهم کرد و به دست دختر بچه داد. بعد لبخندی زد و گفت: «چون دختر خوبی هستی و به حرف مامانت گوش می‌دی، می‌تونی یک مشت شکلات به‌عنوان جایزه برداری.» ولی دختر کوچولو از جای خودش تکان نخورد! مرد بقال که احساس کرد دختر بچه برای برداشتن شکلات‌ها خجالت می‌کشد، گفت: «دخترم! خجالت نکش، بیا جلو خودت شکلات‌هاتو بردار.» دخترک پاسخ داد: «عمو! نمی‌خوام خودم شکلات‌ها را بردارم، می‌شه شما بهم بدین؟» بقال با تعجب پرسید: «چرا دخترم؟ مگه چه فرقی می‌کنه؟» دخترک با خنده‌ای کودکانه گفت: «آخه مشت شما از مشت من بزرگتره!» خیلی از ما آدم بزرگ‌ها، حواسمان به اندازه‌ی یک بچه کوچک هم جمع نیست که بدانیم و مطمئن باشیم که مشت خدا از مشت آدم‌ها و وابستگی‌های اطراف‌شان بزرگتر است. 👤 کاترین پاندر 🍃 🌺🍃 🌷  @byadshohada 🌷 با ما با شهدا بمانید 👆👆👆
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📻 امانتی مردم ▫️وقتی حاج قاسم به وسط محاصره داعش رفت! ‌‌ 🌷  @byadshohada 🌷 با ما با شهدا بمانید 👆👆👆
فرازی از نامه حجت الله خمسه ای 🌷  @byadshohada 🌷 با ما با شهدا بمانید 👆👆👆
🇮🇷 روایتگری شهدا 🇮🇷 حاج حسین یکتا: 🔸[ ] توی وصیت‌نامه‌ش یه چیزی نوشته که قشنگه، براتون میگم. نوشته بود: "خدایا تو شاهد باش که من تمامی مظاهر مادی دنیا را به سویی افکنده‌ام؛ به عشق تو و لقاء تو حرکت کرده‌ام. تو منو بخر، تو منو بِبَر..." 🔸مظاهر مادی دنیا یعنی خونه‌ی پشت برج سفید خیابون پاسداران، یعنی فروشگاه هاشکو بَرِ میدون ولیعصر، یعنی بازارچه کیش بَرِ میدون ولیعصر تهرون، یعنی ویلا بغل هتل هایت چالوس با آب دریا و قایق، مظاهر مادی دنیا یعنی بنز آخرین مدل زیر پاش. 🔹نامه نوشت، فرار کرد اومد قم، من با خودم آوردمش جبهه... 🌷  @byadshohada 🌷 با ما با شهدا بمانید 👆👆👆
🔔 زنگ حکایت 🔔 ﻣﺮﺩ ﻫﯿﺰﻡ ﺷﮑﻨﯽ ﺩﺭ ﮐﻨﺎﺭ ﺭﻭﺩﺧﺎﻧﻪ ﻣﺸﻐﻮﻝ ﺑﻮد، ﻧﺎﮔﻬﺎﻥ ﺗﺒﺮﺵ ﺑﻪ ﺩﺍﺧﻞ ﺁﺏ ﺍﻓﺘﺎﺩ ﻣﺮﺩ ﻧﺎﺭﺍﺣﺖ ﺷﺪ. ﺩﺭ ﻫﻤﺎﻥ ﻟﺤﻈﻪ ﻓﺮﺷﺘﻪ ﺍﯼ ﺑﯿﺮﻭﻥ آﻣﺪ و ﺑﻪ ﻣﺮﺩ ﮔﻔﺖ: ﭼﺮﺍ ﻧﺎﺭﺍﺣﺘﯽ؟ ﻣﺮﺩ ﻗﻀﯿﻪ ﺭﻭ ﮔﻔﺖ، ﻓﺮﺷﺘﻪ ﺑﻪ ﺩﺍﺧﻞ آﺏ ﺭﻓﺖ ﻭ یک ﺗﺒﺮ مسی آﻭﺭﺩ ﮔﻔﺖ: ﺍﯾﻨﻪ؟ ﻣﺮﺩ ﮔﻔﺖ: ﻧﻪ! ﻓﺮﺷﺘﻪ ﺭﻓﺖ ﻭ ﺑﺎ یک ﺗﺒﺮ ﻧﻘﺮﻩ ﺍﯼ ﺑﺮﮔﺸﺖ ﮔﻔﺖ: ﺍﯾﻨﻪ؟ ﻣﺮﺩ ﮔﻔﺖ: ﻧﻪ!! ﻓﺮﺷﺘﻪ ﺭﻓﺖ ﺍﯾﻦ ﺑﺎﺭ ﺑﺎ یک ﺗﺒﺮ ﻃﻼﯾﯽ ﺑﺮﮔﺸﺖ ﮔﻔﺖ: ﺍﯾﻨﻪ ﻣﺮﺩ ﮔﻔﺖ: ﻧﻪ! ﻓﺮﺷﺘﻪ ﺭﻓﺖ ﻭ ﺧﻮﺩ ﺗﺒﺮ ﻣﺮﺩ را آﻭﺭﺩ، ﻣﺮﺩ ﺧﻮﺷﺤﺎﻝ ﺷﺪ ﻓﺮﺷﺘﻪ ﺍﺯ ﺻﺪﺍﻗﺖ ﻣﺮﺩ ﺧﻮﺷﺶ آﻣﺪ ﻭ ﻫﺮﺳﻪ ﺗﺒﺮ را به او ﺩﺍﺩ!☺️ ﭼﻨﺪﯼ ﺑﻌﺪ ﻣﺮﺩ ﺑﺎ ﺯﻧﺶ ﺑﻪ ﮐﻨﺎﺭ ﺭﻭﺩﺧﺎﻧﻪ رفتند. ﻧﺎﮔﻬﺎﻥ ﺯﻧﺶ ﺑﻪ ﺩﺍﺧﻞ آﺏ ﺍﻓﺘﺎﺩ، ﻣﺮﺩ بسیار ﻏﻤﮕﯿﻦ ﺷﺪ. ﻓﺮﺷﺘﻪ آﻣﺪ ﻭ ﻋﻠﺖ ﻧﺎﺭﺍﺣﺘﯽ ﻣﺮﺩ ﺭا ﭘﺮﺳﯿﺪ؟ ﻣﺮﺩ ﺟﺮﯾﺎﻥ را ﺑﺮﺍﺵ ﺗﻮﺿﯿﺢ ﺩﺍﺩ. ﻓﺮﺷﺘﻪ ﺭﻓﺖ ﻭ ﺑﺎ ملکه زیبایی 2019 ﺑﺮﮔﺸﺖ! می‌خواﺳﺖ ﺍﯾﻦ ﺑﺎﺭ هم ﻣﺮﺩ رو ﺍﻣﺘﺤﺎﻥ کنه، ﮔﻔﺖ: ﺍﯾﻦ ﻫﻤﺴﺮته؟ مرد ﮔﻔﺖ: آﺭﻩ😍 ﻓﺮﺷﺘﻪ ﻧﺎﺭﺍﺣﺖ ﺷﺪ و ﮔﻔﺖ: ﭼﺮﺍ ﺩﺭﻭﻍ ﻣﯿﮕﯽ؟ مرد ﮔﻔﺖ: ﺍﮔﻪ ﺑﺎﺯ ﺑﺎ تو ﺻﺎﺩﻕ ﺑﻮﺩﻡ، ﻫﺮﺳﻪ ﺯﻥ رو ﺑﻪ ﻣﻦ می‌دادی ﻭ ﻣﻦ ﺍﺯ ﭘﺲ ﻣﺨﺎﺭجشون ﺑﺮﻧﻤﯽ‌آﻣﺪﻡ!! ﻓﺮﺷﺘﻪ ﺍﺯ ﻓﮑﺮ ﺍﻗﺘﺼﺎﺩﯼ ﻣﺮﺩ ﺧﻮﺷﺶ آﻣﺪ👍 پس ﺑﻪ ﻣﺮﺩ ﮔﻔﺖ: آفرین! ﺍﻫﻞ ﮐﺠﺎﯾﯽ که ﺍﯾﻨﻘﺪﺭ ﺯﺭﻧﮕﯽ؟ ﻣﺮﺩ گفت: ایران! ﻓﺮﺷﺘﻪ ﺍﺷﮏ ﺗﻮ ﭼﺸﺎﺵ ﺟﻤﻊ ﺷﺪ و ﮔﻔﺖ: پس دولت بسته معیشتی رو کی میریزه؟😅😂 🌷  @byadshohada 🌷 با ما با شهدا بمانید 👆👆👆
@dars_akhlaq.mp3
5.09M
🔊 💐🎙 💢 موضوع:هفت نکته مهم در 🌷  @byadshohada 🌷 با ما با شهدا بمانید 👆👆👆
🇮🇷 🇮🇷 ✍نویسنده: طلبه آزاده رحمان سلطانی 💢سیلی درمانی هفته های اولی بود که من در آسایشگاه ۵ از بند دو قرار داشتم و بعضی روزا میومدن و می گفتن کسایی که زخمی اند بلند بشن. سهمیه فقط دو نفر برای هر آسایشگاه بود. زخمام عفونت کرده بود و خصوصا انگشت سبابه پای چپم که دو تکه شده بود و بشدت ورم کرده و سیاه شده بود، ولی در عین حال چون زخمیای بدحالتر از من زیاد بود بلند نمیشدم و ترجیح می دادیم کسانی که بیشتر در معرض خطرند رو ببرن و پانسمان کنن. تا اینکه بشدت احساس خطر کردم و اوضاعم حتی برای بعضی از نگهبانای عراقی هم رقت انگیز شده بود. بعد از چند هفته، یه روز اومدن برای بردن دو نفر به بهداری. به خودم اجازه دادم که بلند شم و برای اولین بار پانسمان بشم. یه نگهبان قوی هیکل و سیاه چهره همراه بهیار بود. از قبل با ارشد آسایشگاه هماهنگ کرده بودم که امروز من برم. وقتی اومدن منم بلند شدم. نگهبان با اشاره گفت که چته و منم زخم رو نشون دادم که وضع فجیعی پیدا کرده بود. نگاهی به من کرد و گفت تَعال. خوشحال شدم که بالاخره بعد از مدتها زخمم ضد عفونی میشه و پانسمان میکنن ، اما تا نزدیک شدم آنچنان با سیلی به صورتم کوبید که بی اختیار از پشت به زمین افتادم و سرم گیج رفت و تازه متوجه شدم که از نظر اونا اینجور زخما ارزش پانسمان نداره و من خیلی پرتوقع بودم که بلند شدم. هیچی دیگه، با صورت کبود و سر گیج رفته برگشتم سر جام. دو ماهی گرفتار این مسئله بودم تا اینکه بالاخره یه روز نوبت به من رسید و منو برای معالجه به بهداری بردن. خوشحال بودم که حداقل آرزو به دل نموندم و پام به بهداری وا شد. بعد از یه معاینه مختصر، یکی از بهیارها اشاره کرد و قاشقک طبی رو آوردن. بی انصافا هر کسی رو که اونجا می بردن اونم بعد از هفت خان رستمی که باید طی میکرد و ماها منتظر می موند ، بدون استفاده از هر گونه داروی بی حسی به جونش میفتادن و زخمای عفونی شده رو با قاشقک می تراشیدند. در کمال بی رحمی با قاشقک تیغ دار ابتدا زخمای روی ساق پام و بعد انگشتم رو تراشید و اون روز شکنجه ای شدم که برای همیشه فکر و خیال رفتن به بهداری رو از سرم بیرون کردم. خون از زخمام فواره میزد و هر چه التماس میکردم که تمومش کنه و منو به حال خودم رها کنه فایده ای نداشت. نمیدونم از روی دلسوزی اینکارو می کرد و واقعا امکانات نداشت یا از این کار لذت میبرد و به بهانه معالجه، اسرا رو شکنجه میکرد!، اما به هر حال اون معالجه که البته هیچ نتیجه ای هم برام نداشت برام بسیار زجرآور تموم شد و نهایتا مقداری ساولون رو زخما ریخت و باندپیچی کرد و لنگان لنگان و به شدت پشیمون به آسایشگاه برگشتم. ادامه دارد...✒️ 🍃جهت تعجیل در فرج و سلامتی آقا و شادی روح امام و ارواح طیبه شهدا صلوات🍃 🌷  @byadshohada 🌷 با ما با شهدا بمانید 👆👆👆
🔸شهید مهدی زین الدین : 🌹هر گاه شب جمعه را یاد کردید، آن‌ها شما را نزد "اباعبدالله" (ع) یاد می‌کنند. 🌷 @byadshohada 🌷 با ما با شهدا بمانید 👆👆👆