✍️ سفارش رهبری به خواندن نماز روز یکشنبه ذیقعده.
💎«انس بن مالک» می گوید: رسول خدا در یکشنبه_ماه_ذی_القعده از منزل بیرون آمد و فرمود: ای مردم، کدام یک از شما می خواهد توبه کند؟ عرض کردیم: همه می خواهیم توبه کنیم.
🔖سپس فرمود: هیچ بنده ای از امت من نیست که این عمل را انجام دهد،مگر آنکه از آسمان به او ندا می شود: «ای بنده ی خدا، عمل خود از نو آغاز کن؛ زیرا توبه ی تو پذیرفته و گناه تو آمرزیده شد.»
🔰 و فرشته ای از زیر عرش به او خطاب می کند: «ای بنده خجسته باد بر تو و فرزندان تو!»
🔺 و فرشته ای دیگر ندا می کند: «ای بنده، دشمنان تو در روز قیامت از تو راضی خواهند گردید.»
👌و فرشته ای دیگر ندا می کند: «ای بنده، تو مۆمن از دنیا می روی و دین تو از تو گرفته نمی شود و قبر تو گشوده و نورانی می شود.»
✍ و فرشته ای دیگر ندا می کند: «ای بنده، پدر و مادر تو از تو راضی خواهند گردید، اگر چه از تو ناخشنود باشند و پدر و مادر و فرزندان تو آمرزیده شدند و روزی تو در دنیا و آخرت گشوده و فراوان خواهد بود.»
🔺 و جبرئیل علیه السلام ندا می کند: «من همراه با فرشته ی مرگ می آیم و به او سفارش می کنم که با تو به نرمی رفتار کند و اثر مرگ حتی خراشی در تو ایجاد نخواهد کرد و فقط روح تو به آرامی از بدنت خارج خواهد شد.»
🌷 @byadshohada 🌷
با ما با شهدا بمانید 👆👆👆
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 چشم انتظاری برای این مادر بعد از چهار سال تمام شد
🔹امروز به خانواده چشم انتظار شهید جمشیدی و شهید کمالی خبر دادند که به زودی پیکر عزیزانشان را در آغوش می کشند.
🔹فیلم مربوط به مادر شهید جمشیدی است که بوی یوسف گمگشته اش را از پیراهنش استشمام می کند.
🌷 @byadshohada 🌷
با ما با شهدا بمانید 👆👆👆
🔸در حاشیه "خور عبدالله" مشغول صرف شام🍜 بودیم. حاج قاسم به اتفاق برادر #فارسی تشریف اوردند. از قرارگاه خبر آوردن نیروها را برای #عملیات فردا تجهیز کنیم؛ دشمنان قصد دارند منطقه را بمباران شیمیایی☠ کند.
🔹 #حاج_قاسم تذکرات لازم رو دادن. به بچه ها گفتن حالا برای نزول باران دعا #توسل برگزار کنید، فردا هوا بارانی🌧 شود وهواپیماهای دشمن نتوانند پرواز کنند. ساعتی بعد صدای مناجات🤲 بچه ها خط را نورانی کرد.
🔸هنوز دعا به پایان نرسیده بود که قطراه های شفاف باران را رو چهره های خود حس می کردیم😍حاج قاسم در حالی که شبنم مژه هایش با نم نم باران در هم آمیخته بودبا خود می گفت: خدایا این دعای کدام #بسیجی_عارف بود که مستجاب شد⁉️
📚منبع: کتاب اقتدا به عاشوراییان
#شهید_قاسم_سلیمانی
🌷 @byadshohada 🌷
با ما با شهدا بمانید 👆👆👆
⭕️ #فریاد_فطرت
🔖برتراند راسل،فیلسوف انگلیسی:
" بدیهے است وقتے اجازه دادیم هر ڪاری آزاد باشد، آزار جنسے، مزاحمتها و تجاوز به عنف هم افزایش پیدا مےڪند، جامعهاے ڪه علیه شرم و حیا اعلام جنگ کرده، دشمن زنان است."
📗فمنيست در آمريڪا تا سال ٢٠٠٣، ص ٢٠٠
#پویش_حجاب_فاطمے
🌷 @byadshohada 🌷
با ما با شهدا بمانید 👆👆👆
🇮🇷 #خاکریز_اسارت 🇮🇷
✍نویسنده: طلبه آزاده رحمان سلطانی
#قسمت_صد_و_چهلوچهارم
💢کلینیک معنوی اسرا
توی اون شرایط بسیار سخت و غربت، طبیعتا یا باید خودمون رو می باختیم و دچار یاس و ناامیدی ،اضطراب و انواع امراض روانی می شدیم ، یا به قلعه مستحکم و استوار آیات الهی پناه می بردیم و دلمون رو با کلام خدا آروم می کردیم. آیاتِ قرآن در اسارت برای بچه ها علاوه بر اینکه درس زندگی بود ، یه کلینیک درمانی فوق العاده شفابخش نیز محسوب می شد که با زمزمه و تلاوت آیات آن، آلام روحی- روانی التیام پیدا می کرد.
یکی از داروهای بسیار مؤثر این کلینیک سوره «والعصر» بود که برایمان زیبا و دلنشین و آرامش دهنده بود. با خومون زمزمه می کردیم. «به عصر و زمان قسم که انسان در زیان و خسران است ، مگر افراد با ایمان و نیکوکاری که صبر پیشه کرده و دیگران را به حق و صبر توصیه می نمایند.» چقد این آیات بکار ما میومد. با خودمون می گفتیم یا باید با بی صبری و بیقراری در زمره افراد زیانکار قرار بگیریم و دنیا رو که باخته بودیم، آخرتمون رو هم تباه کنیم. یا راه صبر رو در پیش بگیریم و همدیگه رو به صبوری دعوت کنیم تا در زمره نیکوکاران و مؤمنان باقی بمانیم و همچنان مشمول نظر و لطف الهی باشیم و ما راه دوم رو برگزیدیم.
دلداریهای مشفقانه و توصیه های مکرر همدیگه به صبر و حفظ روحیه و امیدواری به آینده تحمل شرایط سنگینِ اسارات در مخوفترین زندان مخفی عراق رو برایمان آسان می کرد. در این کلینیک، دارویی وجود داشت که برای درمان اضطراب و بی قراری، فوق العاده مؤثر و شفابخش بود. آیه ی شریفه «الا بذکر الله تطمئن القلوب» با یاد و نام خدا دلها آرامش می یابد. و این آیه چه آرامش و اطمینانی به ما می داد!
هر وقت بارِ مشکلات و رفتارای وحشیانه بعثیا بر دوشمان سنگینی می کرد با زمزمه و تکرار این آیه احساس سبکی می کردیم. اضطراب و بیقراری از ما دور می شد و دلمون آرام می گرفت. آرامشی غیر قابل توصیف. با تلاوت این آیه نسیمی از رحمت و طمأنینه بر تمامی وجودمون می وزید که بی تردید با هیچ داروی آرامبخشی در جهان حاصل نمی شد. در کلماتش انگار اعجازی نهفته بود و اثرش رو خیلی زود نمایان می ساخت. به هر جای این کلینک که وارد می شدیم و دست می گذاشتیم انواع داروهایی یافت می شد که هر کدوم اثری شگرف در التیام دردهای روحی ما داشت و انرژی بخش بود برای ادامه راهی که پر از خطر و موانع متعدد بود ، تا سالم به مقصد نهایی که رهایی از چنگال این نامردمان بود برسیم.
ادامه دارد...✒️
🍃جهت تعجیل در فرج و سلامتی آقا و شادی روح امام و ارواح طیبه شهدا صلوات🍃
🌷 @byadshohada 🌷
با ما با شهدا بمانید 👆👆👆
✹﷽✹
شاید
یـڪ روز
بہ نـدیدنت
بـہ نشنیدن صدایت
و بہ جاے #خالے_ات عادت ڪنم!
امـا...
فراموش ڪردنت
هنـرے است
ڪہ اصلا نـــــدارم
#شهید_سپهبد_حاج_قاسم_سلیمانی
#صبحتون_بخیـــــر
#دلاتـــــون_شھـــــدایـــــے
#روزتون_معطر_با_عطر_و_بوی_شهدا
🌷 @byadshohada 🌷
با ما با شهدا بمانید 👆👆👆
#زورو_بازی_در_جبهه
جثه ريزی داشت ...
مثل همه ی بسيجـیها
خوش سيما بود و خوش مَشرَب ؛
فقط يك كمی بيشتر از بقيه شوخی میكرد،
نه اينكه مايه تمسخر ديگران شود، كه اصلاً
اين حرف ها توی جبهه معنا نداشت ،
سعی میكرد دل مؤمنان خدا را شاد كند
آن هم در جبهـه و جنـگ ...
از روزی كه او آمد ...
اتفاقات عجيبی در اردوگاه تخريب افتاد.
لباس های نيروها كه خاكی بود و
در كنار ساکهايشان قرار داشت،
شبانه شسته میشد و صبح روی طناب
وسطِ اردوگاه خشڪ شده بود....
ظرف غذای بچه ها هر دوسه تا دسته ،
نيمههای شب خود به خود شسته میشد
هر پوتينی كه شب بيرون از چادر میماند،
صبح واڪس خورده و بـرّاق
جلویِ چــادر قرار داشت ...
او كه از همه كوچكتر و شوختر بود
وقتی اين اتفاقات جالب را میديد،
میخنديد و میگفت: بابا اين كيه
كه شبها زورو بازی در می آره و
لباس بچه ها و ظرف غذا را میشوره؟
و گاهی میگفت :
« آقای زورو ، لطف كنه و
امشب لباسهای منم بشوره و
پوتينهام رو هم واكس بزنه »
بعد از عملـيات ...
وقتی «علی قزلباش » شهيـد شد ،
يكی از بچه ها با گريه گفت:
بچه ها يادتونه چقدر قزلباش
زوروی گردان رو مسخره می كرد ...
زورو خـودش بود و
به من قسم داده بود كه به كسی نگم !
#تخریبچی_نوجوان
#شهید_محمدعلی_قزلباش🌷
#شهادت_ماووتعراق_۱۳۶۶
🌷 @byadshohada 🌷
با ما با شهدا بمانید 👆👆👆
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
دلتنگ این مهربانی ات هستیم
سردار دلها💓
🌷 @byadshohada 🌷
با ما با شهدا بمانید 👆👆👆
🔔 زنگ حکایت 🔔
◇ چوپانی گوسفندان را به صحرا برد و به درخت گردوی تنومندی رسید. از آن بالا رفت و به چیدن گردو مشغول شد كه ناگهان طوفان سختی در گرفت. خواست فرود آید، ترسید. باد شاخهای را كه چوپان روی آن بود به این طرف و آن طرف میبرد. دید نزدیك است كه بیفتد و دست و پایش بشكند. مستاصل شد و صوتش را رو به بالا کرد و گفت: «ای خدا گلهام نذر تو برای اینکه از درخت سالم پایین بیایم.»
قدری باد ساكت شد و چوپان به شاخه قویتری دست زد و جای پایی پیدا كرد و خود را محكم گرفت. گفت: «ای خدا راضی نمیشوی كه زن و بچه من بیچاره از تنگی و خواری بمیرند و تو همه گله را صاحب شوی. نصف گله را به تو میدهم و نصفی هم برای خودم.»
قدری پایینتر آمد. وقتی كه نزدیك تنه درخت رسید گفت: «ای خدا نصف گله را چطور نگهداری میكنی؟ آنها را خودم نگهداری میكنم در عوض كشك و پشم نصف گله را به تو میدهم.»
وقتی كمی پایینتر آمد گفت: «بالاخره چوپان هم كه بیمزد نمیشود. كشكش مال تو، پشمش مال من به عنوان دستمزد.»
وقتی باقی تنه را سُرخورد و پایش به زمین رسید نگاهی به آسمان کرد و گفت: «چه كشكی چه پشمی؟ ما از هول خودمان یك غلطی كردیم. غلط زیادی كه جریمه ندارد.»
🌷 @byadshohada 🌷
با ما با شهدا بمانید 👆👆👆
❌❌ #چشم_چرانی👀
♻️امام علی (ع) :
"چشمچرانى دیده دل را تیره سازد و نگاه (به نامحرم و لو یک نظر) دام شیطان است." /تحف العقول، ص١٥١
❗️روانشناسا، چشم چرانی رو یه نوع انحراف روانی می دونن. اگه این انحراف در فردی بوجود بیاد، قابل توقف نیست و هر لحظه بر میزان اون افزوده میشه.
❗️یه آدم چشم چران هرگز با چند ساعت چشم چرانی در روز قانع نمیشه
❗️در این حال بیمار از تماشای بدن عریان و... لذت می بره و این مرحله مقدمه ایجاد #سادیسم است.
#پویش_حجاب_فاطمے
🌷 @byadshohada 🌷
با ما با شهدا بمانید 👆👆👆
🇮🇷 #خاکریز_اسارت 🇮🇷
✍نویسنده: طلبه آزاده رحمان سلطانی
#قسمت_صد_و_چهلوپنجم
💢انس با قرآن
دیگه بهتر ازین نمی شد. وقت کافی و آمدن قرآن هم انگیزه قوی در من ایجاد کرد که از همون وقت خیلی کم برای حفظ قرآن استفاده کنم. شروع کردم به حفظ قرآن. از سوره بقره شروع کردم و با خودم تصمیم گرفتم که سوره بقره رو طی ماه رمضان حفظ کنم. کار مشکلی بود. چون هر ۲۴ ساعت فقط ده دقیقه وقت اختصاصی من بود. روزای اول هیچکس از وقت خودش به کسی دیگه نمی داد ، اما کم کم دوستانی که وقتشون نصفه های شب میفتاد و بعلت مریضی یا مشکل دیگه ای نمی تونستن بیدار بشن وقتشون رو به حافظان قرآن می دادن. منم مترصد بودم ببینم کسی انصراف میده و سریع وقت اونو می گرفتم. زیاد نبود ولی برام غنیمت بود.
ماه رمضان سال دوم شروع شده بود و تمام قوای خودمو جمع کردم و عراقیا هم ماه رمضان کمتر اذیت می کردن ، تمام وقت آیاتی رو که حفظ کرده بودم رو مرور می کردم و با توجه به انگیزه و اشتیاق بالایی که داشتم خیلی زود حفظم می شد و جا میفتاد. اوایل روزی یه صفحه ، کم کم دو و سه صفحه حفظ می کردم. هنوز ماه رمضان تموم نشده بود که نه تنها سوره بقره بلکه چن سوره دیگه مثل حضرت یوسف رو هم همزمان حفظ کردم. بجز اوقات هواخوری و کارای شخصی و وقت سحر و افطار و خواب، تمامی دقایق رو با آیات قرآن مانوس بودم و متوسط در شبانه روز ۱۲ تا ۱۴ ساعت مشغول حفظ و مرور بودم.
هیچ اطمینانی به بعثیا نبود و هر آن احتمال داشت یه بهونه بگیرن و قرآن ها رو جمع کنن و ببرن. باید از وقت حداکثر استفاده رو می کردم. وقتی سوره ای رو حفظ می کردم و خیلی راحت مرور می کردم اشتیاقم برای حفظ سوره های جدید بیشتر می شد. چون در زمان طلبگی بارها قرآن رو ختم کرده بودم، به نسبت بقیه راحت تر و زودتر حفظ می کردم. یه وقتایی هم وسوسه می شدم که رکورد بشکنم و اولین کسی باشم که کل قرآن رو در کوتاهترین زمان حفظ می کنه.
از اولین روزی که حفظ قرآن رو شروع کردم سه ماه گذشت و من با عنایت الهی و کمک تعدادی از بچه ها که واقعا همکاری می کردن و وقتی اشتیاق منو در حفظ قرآن میدیدن، مقداری از وقتشونو در اختیارم می گذاشتن، نصف قرآن رو حفظ کردم. باورم نمی شد که در این مدت تونسته باشم نصف قرآن رو حفظ کنم.
ادامه دارد...✒️
🍃جهت تعجیل در فرج و سلامتی آقا و شادی روح امام و ارواح طیبه شهدا صلوات🍃
🌷 @byadshohada 🌷
با ما با شهدا بمانید 👆👆👆
#زیباترین_شهادت
ابراهیم می گفت:
اگه جایی بمانی کہ دست احدی بهت نرسہ،
کسی تو رو نشناسہ، خودت باشی و آقا
مولا هم بیاد سرتو روی دامن بگیره،
این خوشگلترین شهـادتہ...
📎پ.ن: به یاد شهید گمنام کانال کمیل...
دست ما رو هم بگیر #داشابرام
تو پلاکت را دادی که گمنام شوی
من دویدم که نامدار شوم
حالا من مانده ام زیر خروارها فراموشی و نام تو در دل تمام انسانها
#شهید_ابراهیم_هادی
#صبحتون_بخیـــــر
#دلاتـــــون_شھـــــدایـــــے
#روزتون_معطر_با_عطر_و_بوی_شهدا
🌷 @byadshohada 🌷
با ما با شهدا بمانید 👆👆👆
sedayeenghelab 152.mp3
7.81M
🚨#فوری
پاسخ معاون سیاسی سپاه پاسداران به نامه بیادبانه یکی از عناصر فتنه به مقام معظم رهبری مدظله العالی
#موسوی_خوئینی_ها
🌷 @byadshohada 🌷
با ما با شهدا بمانید 👆👆👆
#خاطرات_شهید
💠 #حق_الناس
●وارد غذاخوری شدم. به کلاس نمیرسیدم و صف غذا طولانی بود.
دنبال آشنایی میگشتم در صف تا بتوانم سریعتر غذا بگیرم.
شخصی را دیدم که چهرهای آشنا داشت و قیافهای مذهبی. نزدیک شدم و ژتون را به او دادم و گفتم: برای من هم بگیر. چند لحظه بعد نوبت او شد و ژتون مرا داد و یک ظرف غذا گرفت.
●و برای من که پشت میز نشسته بودم، آورد و خودش به انتهای صف غذا برگشت و در صف ایستاد.
بلند شدم و به کنارش رفتم و گفتم: چرا این کار را کردی و برای خودت غذا نگرفتی؟
گفت: من یک حق داشتم و از آن استفاده کردم و برای شما غذا گرفتم و حالا برمیگردم و برای خودم غذا میگیرم.
📎پ ن:نماینده مردم مشهد در اولین دوره مجلس
#شهید_سید_عبدالحمید_دیالمه
🌷 @byadshohada 🌷
با ما با شهدا بمانید 👆👆👆
🔔 زنگ حکایت 🔔
پاداش انفاق
عابدی چندین سال عبادت می کرد. در عالم رویا به او خبر دادند که خداوند مقدر فرموده است نصف عمرت فقیر باشی و نصف دیگر غنی. حال اختیارش با خود توست که نصف اول را انتخاب کنی یا دوم .در عالم رویا گفت: زن صالحه و عاقلی دارم، با او مشورت کنم.
زن گفت: نصف اول را غنی انتخاب کن. به مروردر زندگی اش نعمت فزونی یافت ، زن گفت: ای مرد وعده خداست، همین طور که خدا نعمت می دهد تو هم انفاق کن. او هم چنین کرد. نصف عمرش گذشت منتظر بود تا فقر بیاید اما فرقی نکرد. همین طور نعمت خدا بر او جاری بود، به او خبر دادند تو تشکر کردی ما هم زیاد کردیم.
شکر مال، انفاق آن است چنانکه کفرانش روی هم گذاشتن و بخل آن است
🌷 @byadshohada 🌷
با ما با شهدا بمانید 👆👆👆
🍃از کجا به این مرتبه رسیدند؟
کوملهها بشدّت شکنجهاش کرده بودند، هیچ ناخنی در دست و پا نداشت، جای جای سرش شکسته و کبود بود، موهای سرش رو تراشیده و در روستا میگرداندند، شرط رهاییش توهین به حضرت امام(ره) بود اما او مقاومت کرد. پس از یازده ماه اسارت و شکنجههای بسیار در ۱۷ سالگی زنده بگورش کردند. 😭😭😭
#شهیده_ناهید_فاتحی
#پویش_حجاب_فاطمے
🇮🇷 #خاکریز_اسارت 🇮🇷
✍نویسنده: طلبه آزاده رحمان سلطانی
#قسمت_صد_و_چهلوششم
💢مجازات با قرآن
بعضی دوستان هم شونه به شونه من حفظ می کردن و بینمون رقابتی سالم و شیرین شکل گرفته بود و به هم کمک می کردیم و دو نفری و چن نفری قرآن رو با هم مرور می کردیم. این مشارکت و مرور جمعی جبران کمبود قرآن رو می کرد و هر کدوم جایی گیر می کردیم دیگری یادآوری می کرد و گیر رفع می شد. گاهی اوقات اصلا یادم می رفت اسیر هستم و با هزاران نوع مشکل از تغذیه و بهداشت گرفته تا کتک و شکنجه های گاه و بیگاه دست و پنجه نرم می کنم. حواسم شش دونگ به قرآن و حفظ اون معطوف شده بود و اوقات خوشی رو با آیات نورانی قرآن سپری می کردم. حالی که در ایران و آزادی همواره غبطه اون رو می خورم.
گرفتن قرآن بعنوان مجازات و تنبیه
حفظ نصف قرآن در سه ماه موفقیت بزرگی بود که با تشویق و دلگرمی تعدادی از رفقا ، انگیزه منو برای حفظ تمام قرآن دوچندان می کرد ، اما اتفاقِ احتمالی که همیشه از اون وحشت داشتم، رخ داد و بعثیا به یه بهانه واهی قرآن ها رو از آسایشگاها جمع کردن. چن روزی بشدت افسرده شدم و حقیقتاً بدترین مجازاتی بود که در حق ما انجام دادن ، ولی خودمو جم و جور کردم و با خودم گفتم این یه توفیق اجباریه که این نصف قرآن رو که حفظ کردم کاملاً تثبیت بشه. لذا با یه برنامه ی منظم و مرتب تمام وقت به مرور همون ۱۵ جزء پرداختم.
از عجایب خلقت و حوادث شگفت اسارت این بود که وقتی بعثیا این همه هیجان و علاقه رو در بچه ها و انس اونا با قرآن و استفاده شبانه روزی از این نورسیده رو می دیدن هر وقت مشکلی پیش میومد و بقول خودشان مخالفتی صورت می گرفت ، بعنوان مجازات و تنبیه قرآن ها رو جمع می کردن و با خودشون می بردن. یکی نبود به این احمقا بگه که شما با این کار دارید خودتون رو رسوا می کنید. خُب معنای این کار چیه؟ غیر از اینه که با زبان بی زبانی دارید می گید که اسرای ایرانی و قرآن عاشق و معشوق هستن و هر وقت بخوای عاشق رو آزار بدی باید بین اون و معشوقش فاصله بندازی!!.
ادامه دارد...✒️
🍃جهت تعجیل در فرج و سلامتی آقا و شادی روح امام و ارواح طیبه شهدا صلوات🍃
🌷 @byadshohada 🌷
با ما با شهدا بمانید 👆👆👆
یک مین مُنفجر شد زیر پایش
کمی دست و پایش را گم کرد!
حالا بعد از ۳۰ سال
دست و پایش را پیدا کردند ...
امروز مادرش
استخوان ها را که بغل گرفت
کمی دست و پایش را گُم کرد ...
#شهداشرمندهایم🥀
#صبحتون_بخیـــــر
#دلاتـــــون_شھـــــدایـــــے
#روزتون_معطر_با_عطر_و_بوی_شهدا
🌷 @byadshohada 🌷
با ما با شهدا بمانید 👆👆👆
#کوخ_نشینها
زمستان بود و دم غروب
کنار جاده یک زن و یک مرد
با یک بچه ایستاده بودن وسط راه،
من و علی هم از منطقہ بر میگشتیم.
تا دیدشون زد رو ترمز و رفت طرفشون...
پرسید: ” ڪجا میرین؟ “
مرد گفت: ڪرمانشاه .
علی گفت: رانندگی بلدی؟
گفت بله بلدم .
علی رو کرد به من گفت:
سعید بریم عقب ....
مرد با زن و بچه اش رفتن جلو و
ما هم عقب تویوتا ...
عقب خیلی سرد بود.
گفتم: آخہ این آدم رو میشناسی
گه این جوری بهش اعتماد ڪردی؟
اون هم مثل من میلرزید، لبخندی زد و ...
گفت: آره! اینا همون کوخ نشینایی هستن ڪہ امام فرمود به تمام کاخ نشینها شرف دارن.تمام سختیهای ما توی جبهه به خاطر ایناس....
#سردار_شهید_علی_چیت_سازیان 🌷
🌷 @byadshohada 🌷
با ما با شهدا بمانید 👆👆👆
📚بنده مبلغ این کتاب هستم!
🔻با مطالعۀ کتاب "سلام بر ابراهیم" نگاه و رفتارتان عوض میشود. به جوانهایی که اهل تفریح و خوشگذرانی هستند، پیشنهاد میکنم این کتاب را بخوانند. افسانههای فیلمهای اکشن غربی به پای داستانهای جذاب زندگی شهید #ابراهیم_هادی نمیرسند.
👤علیرضا پناهیان ۹۴/۳/۸
🌷 @byadshohada 🌷
با ما با شهدا بمانید 👆👆👆
هدایت شده از * علی مهربانی *
سلام-بر-ابراهیم.pdf
3.54M
کتاب الکترونیک - سلام بر ابراهیم
تقدیم به دوست داران این شهیدبزرگوار
🌷 @byadshohada 🌷
با ما با شهدا بمانید 👆👆👆
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔺سفر به طَمَع شهادت
چرا حاج قاسم آرزو کرد مانند عمادمغنیه به شهادت برسد...
🌷 @byadshohada 🌷
با ما با شهدا بمانید 👆👆👆
🔔 زنگ حکایت 🔔
ﻓﺮﺩﯼ ﺳﺮﺍﻍ ﮔﺮﺩﻭ ﻓﺮﻭﺷﯽ ﺭﻓﺖ ﻭ ﮔﻔﺖ:
ﻣﯽ ﺷﻮﺩ ﻫﻤﻪﯼ ﮔﺮﺩﻭﻫﺎﯾﺖ ﺭﺍ ﺭﺍﯾﮕﺎﻥ ﺑﻪ ﻣﻦ ﺑﺪﻫﯽ ،ﮔﺮﺩﻭ ﻓﺮﻭﺵ ﺑﺎ ﺗﻌﺠﺐ ﺑﻪ ﺍﻭ ﻧﮕﺎﻩ ﮐﺮﺩ ﻭ ﺟﻮﺍﺑﯽ ﻧﺪﺍﺩ ..
ﺩﻭﺑﺎﺭﻩ ﭘﺮﺳﯿﺪ :
ﻣﯽ ﺷﻮﺩ ﯾﮏ ﮐﯿﻠﻮ ﮔﺮﺩﻭ ﻣﺠﺎﻧﯽ ﺑﻪ ﻣﻦ ﺑﺪﻫﯽ ﻭ ﺑﺎﺯ ﺑﺎ ﺳﮑﻮﺕ ﻣﻮﺍﺟﻪ ﺷﺪ ..
ﭘﺲ ﺧﻮﺍﻫﺶ ﻣﯿﮑﻨﻢ ﺩﺳﺖ ﮐﻢ ﯾﮏ ﻋﺪﺩ ﮔﺮﺩﻭﯼ ﻣﺠﺎﻧﯽ ﺑﻪ ﻣﻦ ﺑﺪﻫﯿﺪ ..
ﺍﻭ ﺁﻧﻘﺪﺭ ﺍﺻﺮﺍﺭ ﮐﺮﺩ ﺗﺎ ﺑﻼﺧﺮﻩ ﮔﺮﺩﻭ ﺭﺍ ﮔﺮﻓﺖ ..
ﯾﮏ ﻋﺪﺩ ﮔﺮﺩﻭ ﮐﻪ ﺍﺭﺯﺵ ﻧﺪﺍﺭﺩ ﯾﮏ ﻋﺪﺩ ﺩﯾﮕﺮ ﻫﻢ ﺑﺪﻫﯿﺪ ..
ﻭ ﺑﺎ ﺍﺻﺮﺍﺭ ﯾﮏ ﻋﺪﺩ ﺩﯾﮕﺮ ﮔﺮﺩﻭ ﮔﺮﻓﺖ ﻭ ﺩﺭﺧﻮﺍﺳﺖ ﮐﺮﺩﮐﻪ ﮔﺮﺩﻭﯼ ﺳﻮﻡ ﺭﺍ ﻧﯿﺰ ﻣﺠﺎﻧﯽ ﺑﮕﯿﺮﺩ ..
ﮔﺮﺩﻭ ﻓﺮﻭﺵ ﮐﻪ ﻋﺼﺒﺎﻧﯽ ﺷﺪﻩ ﺑﻮﺩ، ﮔﻔﺖ: ﺯﺭﻧﮕﯽ ﺍﯾﻦ ﻃﻮﺭ ﻣﯿﺨﻮﺍﻫﯽ ﯾﮑﯽ، ﯾﮑﯽ ﻫﻤﻪ ﯼ ﮔﺮﺩﻭﻫﺎﯾﻢ ﺭﺍ ﺗﺼﺎﺣﺐ ﮐﻨﯽ.
ﻣﺸﺘﺮﯼ ﺳﻤﺞ ﮔﻔﺖ : ﺭﺍﺳﺘﺶ ﻣﯽ ﺧﻮﺍﺳﺘﻢ ﺩﺭﺳﯽ ﺑﻪ ﺗﻮ ﺑﺪﻫﻢ
ﻋﻤﺮ ﻭ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﻣﺎ ﻧﯿﺰ ﭼﻨﯿﻦ ﺍﺳﺖ ﺍﮔﺮ ﺑﻪ ﺗﻮ ﺑﮕﻮﯾﻢ ﻫﻤﻪ ﻋﻤﺮﺕ ﺭﺍ ﺑﻪ ﻣﻦ ﺑﻔﺮﻭﺵ،
ﺑﻪ ﻫﯿﭻ ﻗﯿﻤﺘﯽ ﺍﯾﻦ ﮐﺎﺭ ﺭﺍ ﻧﻤﯽ ﮐﻨﯽ ﻭﻟﯽ ﺭﻭﺯﻫﺎﯼ ﺯﻧﺪﮔﯿﺖ ﺭﺍ ﺑﯽ ﺗﻮﺟﻪ،ﯾﮑﯽ
ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﺩﺳﺖ ﻣﯽ ﺩﻫﯽﻭ ﺗﺎ ﺑﻪ ﺧﻮﺩﺕ ﺑﯿﺎﯼ ﻫﻤﻪ ﻋﻤﺮﺕ ﺍﺯ ﮐﻒ ﺭﻓﺘﻪ ﺍﺳﺖ ..
ﺯﻧﺪﮔﯽ ﮐﻮﺗﺎﻩ ﺍﺳﺖ ﻭ ﺯﻣﺎﻥ ﺑﻪ ﺳﺮﻋﺖ ﻣﯿﮕﺬﺭﺩ،
ﻧﻪ ﺗﮑﺮﺍﺭﯼ،
ﻧﻪ ﺑﺮﮔﺸﺘﯽ،
ﭘﺲ ﺍﺯ ﻫﺮ ﻟﺤﻈﻪ ﺍﯼ ﮐﻪ ﻣﯽ ﺁﯾﺪ ﻟﺬﺕ ﺑﺒﺮﯾﺪ.
🌷 @byadshohada 🌷
با ما با شهدا بمانید 👆👆👆
🇮🇷 #خاکریز_اسارت 🇮🇷
✍نویسنده: طلبه آزاده رحمان سلطانی
💢قسمت صد و چهل و هفتم:
چرا قرآن ها را جمع می کردند؟
جمع آوری قرآن ها بعنوان تنبیه، خود اعتراف تلویحی به این مسئله بود که خودشون رو همکار و همدست شیطان معرفی می کردن. چرا که تنها شیطانه که تلاش می کنه مؤمن رو از قرآن و معنویت دور کنه. خودمونیم این کار حقیقتا تنبیه سختی در حقمون بود. قرآن توی اون شرایط تکیه گاهی محکم و همنشینی مهربان و صمیمی بود که اضطراب رو از افراد دور می کرد و پل ارتباطی بود بین اسرای بی پناه و خدایی که اونا رو دوست داشت و با آیات خودش با اونا همکلام و هم نشین شده بود. قرآنا که جمع می شد ناراحتی و حزن به سراغ بچه ها میومد ، خصوصا اونایی که داشتن مرتب قرآن رو حفظ می کردن و نیاز داشتن روزانه مرور کنن.
با رفتن قرآن هیات های مذاکره و حسن نیت شکل می گرفت و افراد شاخص هر آسایشگاه دست به دامن افسرا و فرمانده اردوگاه می شدن که دوباره قرآن ها رو برگردونن. چن روزی و گاهی چن هفته ای طول می کشید تا مذاکرات و خواهش و تمناها نتیجه بده و دوباره قرآنا رو با هزار شرط و شروط برگردونن به آسایشگاها.
یکی از بهانه ها برای جمع کردن قرآن مسئله تلاوت بچه ها در طول شب بود . هر وقت نگهبان رد می شد می دید یک یا چند نفر بیدارن و دارن قرآن میخونن. اونا می گفتن این کار ممنوعه و کسی حق نداره بیدار بمونه و قرآن و نماز بخونه. البته این بهانه بود. در آسایشگاهی که تمام لامپا روشن بود و دری قلعه مانند با قفلای بزرگ و نورافکن برجکها در اطراف و دهها ردیف سیم خارادر و موانع. واقعا چه مشکلی بود که اینا نگرانش باشن؟. قضیه جمع کردن قرآنا در طول اسارت بارها و بارها تکرار شد.
به هر حال سه ماه فاصله افتاد ، مدتی که قرآن نداشتیم و مدتی هم بخاطر جابجایی نتونستم حفظ کنم. ولی در طول این سه ماه و اندی برنامه مرور رو داشتم و پانزده جزء کاملا تثبیت شد. دور دوم حفظ سه ماه بعد و بعد از تبعید به بند یک شروع شد که در خاطرات بند یک به اون خواهم پرداخت.
ادامه دارد...✒️
🍃جهت تعجیل در فرج و سلامتی آقا و شادی روح امام و ارواح طیبه شهدا صلوات🍃
🌷 @byadshohada 🌷
با ما با شهدا بمانید 👆👆👆