🇮🇷 کلام شهدا 🇮🇷
برداشت من از زندگی ، از آنچه خواندم و لمس کردم خلاصه اش این است که: تنها راه سعادت ، رسیدن به کمالِ بندگی خداست. بندگی او در اطاعت از اوامرش و ترک نواهی می باشد. همه دستور های اسلام در این دو جمله خلاصه می گردد: فرمانبرداری از خدا و نافرمانی از شیطان ! سفارشم این است : مردم! به یاد خدا و روز جزا باشید. پیرو ائمه اطهار باشید
🌷 @byadshohada 🌷
#یا_مهدی_عج
از روزها من جمعہ ها را دوست دارم
این جمعہ هاے آشنا را دوست دارم
هر صبح جمعہ ندبہ میخوانم برایت
ازکودکے ام، این دعا را دوست دارم
#امروز_و_فردا_مےکنم_شاید_بیایے
🌷 @byadshohada 🌷
🇮🇷 سیره شهدا 🇮🇷
💠 #ڪارت_دعوت_برای_اهل_بیت
🌸مےخواست برای عروسیش ڪارت دعوت بنویسہ اوّل رفتہ بود #سراغ اهل بیت .
یڪ #ڪارت نوشتہ بود برای امام رضا (ع) مشهد .
یڪ ڪارت برای امام زمان (ارواحنا فراه ) مسجد جمڪران .
یڪ ڪارت هم به نیّت حضرت زهرا (س) انداخته بود توی ضریح حضرت معصومہ .
🌺 قبل از عروسے #بـےبـے اومده بود بہ #خوابش ڪہ در عروسیش شرڪت ڪردند !
شهید گفتہ بود قصد مزاحمت نداشتم
فقط مےخواستم احترام ڪنم .
🌸حضرت #فرموده بودند :
"چرا دعوت شما را رد ڪنیم ؟
چرا بہ #عروسے شما نیایم ؟
ڪے بهتر از شما ؟
ببین همه آمدیم "«شما عزیز ما هستے»
🌺امام خطبہ #عقدشان را خواند، مصطفے بہ امام عرض ڪرد ، ما را نصیحتے بفرمایید .
امام (ره) نگاهے بہ عروس ڪردند و فرمودند ، خدا بہ شما #صبر دهد .
🌸 تنها #سہ_روز بعد از عروسیش #گذشتہ بود ڪہ دست خانمش را گذاشت تو دست
مادر و گفت : دلم مےخواهد برای مادرم دخترخوبـے باشے . بعد هم #رفت منطقہ .
و همانطور ڪہ آرزو ڪرده بود پیڪر پاڪش هرگز پیدا نشد .
#شهید_مصطفی_ردّانی_پور
🌷 @byadshohada 🌷
ای پادشاه عالم عشقت به سینه دارم
در قاب سینه ی خود عکس مدینه دارم
دارم ولایت تو در دل محبت تو
سر مست جام عشقم ، در شام بعثت تو
🌹🌸 عید مبعث مبارک 🌸🌹
@byadshohada
🇮🇷 کلام شهدا 🇮🇷
اگرخواستےزندگےکنی، باید منتظر مرگ باشی! ولےاگر عاشق شدی دوان دوان سمتِ فداشدن در راهِ معشوق میروی! این خاصیت کسانےاست ڪه در فکرِ جاودانہ شدن هستند.
#شهیدسیدمجتبی_علمدار
🌷 @byadshohada 🌷
🇮🇷 سیره شهدا 🇮🇷
✍داشت توی محوطه پادگان قدم میزد و هر از گاهی آشغالهای افتاده روی زمین رو جمع می کردکه یه دفعه وایساد. مثل اینکه چیزی پیدا کرده بود.رفتم نزدیکتر دیدم یه حلب خرماست که روش رو خاک و سنگ گرفته بنظر میومد یکمی ازش خورده بودند و انداخته بودنش اونجا.عصبانیت آقا مهدی رو اولین بار بود که میدیدم. با همون حالت غضب گفت: بگردید ببینید کی اینو اینجا انداخته؟یه چاقو هم بهم بدید. چاقو رو دادیم و نشست روی اون رو ذره ذره برداشت.
✍گفتم: آقا مهدی این حلبی حتماً خیلی وقته که اینجاست نمیشه خوردش.
یه نگاه عاقل اندر سفیه به من کرد و گفت: میدونی پول این از کجا اومده؟
میدونی پول چند نفر جمع شده تا شده یه حلب خرما؟ میدونی اینو با پول اون پیرزنی خریدند که اگر ۲۰ تومن به جبهه کمک کنه مجبوره شب رو با شکم گرسنه زمین بگذاره؟! شما نخورش خودم میبرم تا تهش رو میخورم.
#سردار_شهید_مهدی_باکری
🌷 @byadshohada 🌷
😊 لبخند شهدایی 😊
کبوتر
تویوتا سقف نداشت. ماشین مکانیکا و مال خط مقدم بود، بهش می گفتیم کبوتر. همه روی دژ قدم میزدیم که با سرعت اومد طرفمان. میاومد که همه جیغی زدند و فرار کردند. پیرمرادی گفت: یاعلی! این دیگه کیه؟ عابدینی گفت: نکنه کبوترو عراقیا دزدیدهاند. نگاهش میکردیم که اومد و از کنارمون گذشت. کسی داد زد و گفت: اکبر کاراته بود. يکي دیگر گفت: نه، شیخ مهدی بود. کبوتر مثل جت میرفت. یک طرف دژ آب بود و یک طرفش باتلاق. نگاه به کبوتر میکردیم که رفت طرف آب. همه داد زدیم: یا اباالفضل! که یکدفعه کسی زد به سر فرمان و کبوتر را کشوند طرف باتلاق. کبوتر از دژ سهمتری افتاد پایین. دوسه تا کله خورد و وارونه افتاد. هرچه وسایل مکانیکی داخلش بود، پاشید توی بیابونای شلمچه. همه با هم گفتیم: مُردند! تمام شدند! و دویدیم بهطرف کبوتر. داشتيم میدویدیم که اکبر کاراته و شیخ مهدی آخواوخ کنان از لای کبوتر اومدند بیرون.
میرفتیم طرفشان که صادقی گفت: بهخیر گذشت!
🌷 @byadshohada 🌷
😊 لبخند شهدایی 😊
قلیهپیتو
پاشید پاشید که قلیهپیتو رسید. این را اکبر کاراته گفت و قابلمه را گذاشت زمین. حاج مسلم گفت: قلیهپیتو نه. جغوربغور. اکبر کاراته گفت: بلند شید برادرا بلند شید نمازتونو بخونید که قلیهپیتو رسید. بعد دستی به شکمش کشید و گفت: ُمردم از گشنگی! قابلمه را برداشت. نفس عمیقی کشید و گفت: بهبه چه قلیهپیتویی. پیرمرادی از لای پتو آمد بیرون. خمیازهای کشید و گفت: قلیهپیتو چیه؟ اکبر کاراته گفت: جگر، سیبزمینی و آب. حاج مسلم، گفت: قابلمه رو بذار اونجا اون کنار. اکبر کاراته قابلمه را گذاشت کنار سنگر و آمد عقب. همه بیدار شدند و با هم دست کشیدند به شکمشون و گفتند: بهبه چه غذایی!
داشتند حرف میزدند که پیرمرادی داد زد: موش! موش! اکبر کاراته سر برگرداند. موش ایستاده بود روی تختهای، بالای قابلمهی جگر. حاج مسلم گفت: تکون نخور! اکبر کاراته جیغی زد و گفت: برو گم شو موش! پیرمرادی گفت: مواظب باش!
در این حال، کسی آمد داخل سنگر. موش ترسید و خواست برود بالا، که نتوانست. لیز خورد و آمد طرف پایین. اکبر کاراته دوید طرفش. خواست بگیردش. موش سرازیر شد طرف قابلمه. اکبر کاراته دست دراز کرد و رفت جلو. خواست بگیرداش که پاهایش در هم پیچ خورد و اول موش و بعد اکبر کاراته افتاد داخل قابلمه. همه با هم گفتیم: اَاَاَه!
🌷 @byadshohada 🌷
🇮🇷 معرفی شهید 🇮🇷
#شهید_محمد_رضا_تورجےزاده
🔰فرمانده گردان یا زهرا (سلام اللہ علیها)
🍃ولادت : ۱۳۴۳/۴/۲۱ - اصفهان
🍂شهادت : ۱۳۶۶/۲/۵-ارتفاعات شهر بانہ
🍁آرامگاه : اصفهان - گلستان شهدا
🔰 #خصوصیات_اخلاقے
🌺شهید به حضرت زهرا (سلام الله علیها) علاقه ی وافری داشتند و در غالب مداحے هایشان از مصائب ایشان مےخواندند .
🌺همچنین ایشان وصیت نمودند ڪہ بروی سنگ قبر ایشان بنویسند : #یا_زهرا
🌺ایشان به نماز اول وقت اهمیت فراوانے مےدادند . و قرآن ڪریم را بسیار تلاوت مےنمودند.
🌺همیشه دو ساعت قبل از نماز صبح به راز و نیاز مےپرداختند . صدای گریہ های ایشان بعضا موجب بیدار شدن دیگران مےشد.
🌺این عبادت و راز و نیاز با معبود تا طلوع آفتاب ادامہ داشت .
🌺ایشان در جبهہ بارها مجروح شدند به گونه ای که در میان دوستان به شهید زنده معروف شدند . و هر بار پیش از بهبودی ڪامل باز بہ جبهہ عزیمت ڪردند
🌷 @byadshohada🌷
بہ ما بپیوندیـــــــ👆👆👆ــــــد
🇮🇷 سیره شهدا 🇮🇷
✍داشت توی محوطه پادگان قدم میزد و هر از گاهی آشغالهای افتاده روی زمین رو جمع می کردکه یه دفعه وایساد. مثل اینکه چیزی پیدا کرده بود.رفتم نزدیکتر دیدم یه حلب خرماست که روش رو خاک و سنگ گرفته بنظر میومد یکمی ازش خورده بودند و انداخته بودنش اونجا.عصبانیت آقا مهدی رو اولین بار بود که میدیدم. با همون حالت غضب گفت: بگردید ببینید کی اینو اینجا انداخته؟یه چاقو هم بهم بدید. چاقو رو دادیم و نشست روی اون رو ذره ذره برداشت.
#سردار_شهید_مهدی_باکری
🌷 @byadshohada🌷
خداوند از مومن ادایِ تکلیف را میخواهد ،
نه نوع کار و بزرگی و کوچکی آن را...
فقط اخلاص
و
با دیدِ تکلیفی
به وظیفه توجه کردن!
#سردار_مهدی_باکری
به ما بپیوندید 👇👇
🌷 @byadshohada🌷
🇮🇷 کلام شهدا 🇮🇷
اگر جهانخواران بخواهند درمقابل دین ما بایستند، ما در مقابل آنان خواهیم ایستاد و تا نابودی کامل آنها از پای نخواهیم نشست؛ یا همه آزاد میشویم، یا از مرگ شرافتمندانه استقبال خواهیم کرد، اما در هرحال پیروزی با ما خواهد بود...
همیشه و در تمام حالات به فکر امام زمان (عجل الله تعالی فرجه)باشید، مدافع خوبی برای ولایت...
#شهید_عبدالرحیم_فیروز_آبادی
🌷 @byadshohada 🌷