eitaa logo
| تَبَتُّـل |
1.5هزار دنبال‌کننده
4.6هزار عکس
332 ویدیو
5 فایل
وَ "سلام" بَر‌اندوهی‌کھ‌ قلبمان ‌را ‌وطن‌ برگزید🖤🌱 • • تَبَتُّل←بُریدھ از "جہان" بُریدھ از "مردم"... •• میرسد به دستم ↓ https://harfeto.timefriend.net/16655774622952 +تافوروارد هست،زندگی ‌باید کرد‼️
مشاهده در ایتا
دانلود
هم، حال بدی یکسره دارم تو نداری هم، بغض در این حنجره دارم تو نداری من بافته ام از غم و دردی متراکم در هر گرهی صد گره دارم تو نداری تکرارم و بیزارم از این کارم و بسیار هی دایره در دایره دارم تو نداری من بى خبرم از تو و تو بى خبر از من سخت است كه من دلهره دارم تو ندارى از پنجره ى رو به خيابان اتاقت آنقدر كه من خاطره دارم تو ندارى
من همیشه خودم را از تو کنار کشیده و پنهان کرده‌ام، در اتاقم، میان کتاب‌هایم، با دوستان دیوانه‌ام، یا با اندیشه‌های عجیب و غریب - از میان نامه‌های فرانتس کافکا به پدرش
محبوب من این‌ بار خبری از متن و واژه های ادبی نیست فقط خواستم صدایتان کنم تا بلکه گوشه‌ چشمی از نگاهتان شود سهم این دل تنگ من
Amin Bani Ft Mohamadreza Alimardani - Jandar (128).mp3
3.57M
عشق یه زندونه سرده تکرار یه درده! انتظارش نامرده…
دوستت دارم پریشان، شانه میخواهی چکار؟
من دعاگوی تواَم هر شب و شب می‌داند دلِ ما قبلِ تو اینقدر مناجات نداشت...
خب؛ این که نمیشه! پس به رسم همیشگیش میریم سراغ
رسيدن من تو وصلت دو ديوار است چقدر عشق دو مغرور مردم آزار است اگر چه درد زياد است در دلم اما نگفتن از تو برايم هنوز دشوار است يگانه بودى و بسيار عاشقت بودم ولى به چشم نمى آيد آنچه بسيار است به خواب بى خبرى رفته ايم و در دلمان هنوز هم كه هنوز است عشق بيدار است اگرچه در دل من اشتياق ديدن توست هميشه روى لب تو خدا نگهدار است ‏
دليل گريه و اين بغض بى بهانه منم آهاى موى پريشان بيا كه شانه منم اگر تو گاه به گاهى حماقتى كردى رئيس مكتب افكار احمقانه منم براى آنكه جدا مانده عاشقانه نخوان تكان دهنده ترين شعر عاشقانه منم براى من كه پرم از فراق قصه نگو اگر كتاب تو باشى كتابخانه منم رهايى تو كجا و غم رهايى من تو گير يك گرهى و هزار شانه منم ‏
تو دريايى و من يك كشتى بى رونقِ كُهنه كه هى بازيچه ميگيرى غرورم ، بادبانم را شبيه قاصدك هاى رها در دشت ميدانم لبت بر باد خواهد داد روزى دودمانم را:)
شايد كه باور كردنش هم سخت باشد امشب دعا كردم كه او خوشبخت باشد توى دلم گفتم فراموشش كن و بعد خنديدم و گفتم خيالت تخت باشد...
در باور من عشق همين حال خراب است جويا شدم از بختم و گفتند كه خواب است من دل زده از شهوت پيروزى و تاجم بالا ببرم جامى و آن جام شراب است دل سردى معشوق نماينده ى عشق است دلتنگى من بيشتر از حد نساب است پرسيد كه ديوانه چرا عاشق اويى ؟ گفتم كه سوال تو خودش عين جواب است از بازى تقدير برايت چه بگويم ؟ لب وا بكنم زحمت صد جلد كتاب است ‏