[Retrouvaille]
کلمه ای فرانسوي به معنای وقتی که با دیدن کسی بعد از یک جدايي طولانی از شادی زیاد دستپاچه میشید :))
#لفظ
_از نامههای عاشقانه ارنست همینگوی به مارلین :
این را بدان که همیشه عاشقت هستم. گاهی تو را فراموش میکنم چنان که تپش قلبم را فراموش میکنم. امّا قلبم همواره میتپد.
قسم به شعر "بلیغ" نزار قبانی
به عطر روسری تو، به سیب لبنانی
کشیدن تو به یک شعر کار حافظ هاست
گلم تو شاخه نباتی خودت نمیدانی
دو چشم میشی ات ای ماه گله ی گرگند
بگو گرفته نگاهت چقدر قربانی
حجاب داری و خوب است چادرت اما
شده مرام من امشب کمی رضاخانی
بیا که از تو بنوشم شراب شیرازی
بیا که از تو بگیرم گلاب کاشانی
خودم کنار تو هستم بگیر دستم را
بریز چایی تازه؛ غزل نمیخوانی؟
#کیوان_نادری
اگه بخام توصیفت کنم باید بگم “تو” همون نوری هستی که تو اوج تاریکیهای بیپایانم بهم انگیزهی زندگی کردن میدی.