#سلام_بر_ابراهیم 🕊
#قسمت4
ورزش باستانی:
اوایل دوران دبيرســتان بود كه ابراهيم با ورزش باستانی آشنا شد. او شبها به زورخانه حاج حسن ميرفت.
حاج حســن توكل معــروف به حاج حســن نجار، عارفی وارســته بود. او زورخانه ای نزديك دبيرستان ابوريحان داشت. ابراهيم هم يكی از ورزشكاران اين محيط ورزشی و معنوی شد.
حاج حسن، ورزش را با يك يا چند آيه قرآن شروع ميكرد. سپس حديثی ميگفت و ترجمه ميكرد. بيشتر شبها، ابراهيم را ميفرستاد وسط گود، اوً يك ســوره قرآن، دعای توسل و يا اشعاري هم در يك دور ورزش، معمولادر مورد اهل بيت ميخواند و به اين ترتيب به مرشد هم كمك ميكرد.
از جملــه كارهای مهم در اين مجموعه اين بود كه؛ هر زمان ورزش بچهها به اذان مغرب ميرســيد، بچه ها ورزش را قطع ميكردند و داخل همان گود
زورخانه، پشت سر حاج حسن نماز جماعت ميخواندند.
به اين ترتيب حاج حسن در آن اوضاع قبل از انقلاب، درس ايمان و اخلاق را در كنار ورزش به جوانها می آموخت.
فرامــوش نميكنم، يكبــار بچه ها پس از ورزش در حال پوشــيدن لباس و مشغول خداحافظی بودند. يكباره مردی سراسيمه وارد شد! بچه خردسالی را نيز در بغل داشت.
بــا رنگی پريده و با صدائــی لرزان گفت: حاج حســن كمكم كن. بچه ام مريضه، دكترا جوابش كردند. داره از دستم ميره. نََفس شما حقه، تو رو خدا دعا كنيد. تو رو خدا... بعد شروع به گريه كرد.
ابراهيم بلند شد و گفت: لباساتون رو عوض كنيد و بيائيد توی گود. خودش هم آمد وســط گود. آن شــب ابراهيم در يك دور ورزش، دعای توســل را با بچه ها زمزمه كرد. بعد هم از سوزدل برای آن كودك دعا كرد.
آن مرد هم با بچه اش در گوشه ای نشسته بود و گريه ميكرد.
دو هفته بعد حاج حسن بعد از ورزش گفت: بچه ها روز جمعه ناهار دعوت شديد! با تعجب پرسيدم: كجا !؟
گفت: بنده خدائی كه با بچه مريض آمده بود، همان آقا دعوت كرده. بعد ادامه داد: الحمدالله مشكل بچه اش برطرف شده. دكتر هم گفته بچه ات خوب شده. برای همين ناهار دعوت كرده.
برگشــتم و ابراهيم را نگاه کردم. مثل کسی که چيزي نشنيده، آماده رفتن ميشد. اما من شک نداشتم، دعای توسلی که ابراهيم با آن شور و حال عجيب خواند کار خودش را کرد
راوی:جمعی از دوستان شهید
زندگی نامه شهید ابراهیم هادی 💜
●➼┅═❧═┅┅───┄
با #کانال_کمیل همراه باشید 🌹
⊰᯽⊱≈•🇮🇷•≈⊰᯽⊱
@canale_komail
#زندگینامه_شهید_طهرانی_مقدم🕊
#قسمت4
روایت برادر شهید از شکلگیری توپخانه سپاه پاسداران
▫️برخی دوستان زمانی که شنیدند یک جوان متعهد به عنوان فرمانده توپخانه انتخاب شده، خندیدند و برخی هم به تمسخر گرفتند و گفتند که نه توپی وجود دارد و نه توپخانهای، اما برای توپخانه فرمانده گذاشتهاند! اخوی ما همان موقع گفت توپهای ما آن طرف است و اشاره کرد به نیروهای صدامی. چند روز بعد عملیاتی شکل گرفت که با انجام موفقیتآمیز آن، موفق شدند یک گردان توپخانه ارتش رژیم صدام را به غنیمت بگیرند و با همین توپهای غنیمتی، توپخانه سپاه شکل گرفت. ایشان در همان زمان موفق شد سازمان توپخانه را پایهریزی کند.
طهرانی مقدم پدر موشکی ایران
▫️حسن طهرانی مقدم با پایان جنگ وارد تحقیقات و توسعه فعالیتهای موشکی سپاه پاسداران شد و در سازمان جهاد خودکفایی سپاه به عنوان مسئول سازمان مشغول به کار شد. ساخت چند موشک در واحد موشکی سپاه تحت مدیریت او انجام شد و بدین خاطر برخی از همکارانش به او لقب #پدر_موشکی_ایران دادند.
#شهید_طهرانی_مقدم
#شهیدانه 🕊 🕊
●➼┅═❧═┅┅───┄
با #کانال_کمیل همراه باشید 🌹
⊰᯽⊱≈•🇮🇷•≈⊰᯽⊱
@canale_komail