🔷هر یک از دستگاه های فلسفی سیاسی با روش خاص خود به توصیف و تبیین #انسان و ویژگی های ذاتی و عرضی او می پردازد. در طرز تفکر هندی، انسان در مقایسه با حیوانات و گیاهان، مقامی شامخ ندارد. #فلسفه هندی برای عالم حیات، نوعی یگانگی قائل است و از «هستی کل» صحبت می کند که منشأ تمام هستی ها است.
🔶از دیدگاه ماتریالیستها انسان، موجودی مادی است. #دموکریت و #اپیکور، واقعیت انسان را عبارت از اتم های مادی می دانند که با کیفیت مخصوصی گرد هم جمع شده اند. دموکریت به خصوص احساسات، ادراکات اندیشه و همه هستی انسان را مادی می داند و تحولات مجموعه انسان را مربوط به نوع برخورد #اتم ها در وجود انسان می پندارد.
💢همانند مکتب مادی گرایی مکانیکی، مکتب #زیست_شناسی نیز فرد و عقل انسانی را از مقام خود ساقط می کند و تمام ارزش های عقلانی انسانی را به سطح رفتار #فیزیولوژیکی تنزل می دهد و برای آنها علت های زیستی ذکر می کند. از دیدگاه مارکسیستها و همچنین #شوپنهاور، بودن انسان، تعیین کننده آگاهی اوست و بودن، ناشی از شرایط تولید و هستی #اقتصادی است.
📖کتاب #درآمدی_بر_فلسفه_سیاسی_اسلام به قلم #سیدمحمدرضا_شریعتمدار
#فلسفه_سیاست
📌@canoon_org