🔷بر اساس مبانی معرفت شناسی #لیبرالیسم، تجربه فرد، تنها ملاک شناخت حقیقت است. در این نگاه، حقایق تضمین شده که از خارج به فرد داده می شود، تا زمانیکه به وسیله تجربه شخصی او محک نخورد، معتبر نیست. #لاک، #بارکلی و #هیوم، سه فیلسوف تجربه گرای قرن ۱۸ نیز بر این باور بودند که تنها ابزار رسیدن به حقیقت، تجربه حسی فرد است.
🔶اما اعتماد به تجربه فرد، آزمون قضایای کلی از طریق تجربه و مقایسه با تجربه حسی شخصی، و نیز تمایز میان واقعیات و ارزش های انسانی، فردگرایی #لیبرال را با اصول دانش جدید هماهنگ میسازد. بر این اساس، وظیفه فرد است که هنگام شکل بخشیدن به یک عقیده یا #داوری اخلاقی، قبل از هر چیز، به مشاهده، گردآوری و بررسی واقعیات بپردازد؛ همانگونه که یک دانشمند این کار را می کند.
💢همچنین باید بیشترین دقت خود را به کار گیرد تا مبادا شائبه داوری #ارزشی، بر توصیف واقعی موقعیت، خدشه وارد سازد. پس از شناخت واقعیت خالی از ارزش به وسیله ی تجربه ی شخصی، این فرد است که تصمیم می گیرد آن را خوب یا بد به شمار آورد.
📖کتاب #نظام_اقتصادی_اسلام ، دفتر اول، به قلم #حسین_میرمعزی
#علم
#تجربی
#فردگرایی
#معرفت_شناسی
📌@canoon_org
🔷در این نظریه، جهان واقعیات علمی و تجربی، از ارزش ها تهی و از بعد اخلاقی برکنار می باشد و فی نفسه نه خوب است و نه بد. اما وقتی ارزش ها از دنیای تجربی علم جدا می شود، تکلیف اخلاقیات چه می شود؟ جواب لیبرالیسم این است که ارزش های اخلاقی در حوزه انتخاب فرد قرار می گیرد و به نوعی به اراده انسان وابسته است؛ هرچه انسان بخواهد و انتخاب کند، خوب است وگرنه بد است.
🔶بدین ترتیب، ارزش ها به دامان اراده فرد سقوط می کند؛ پذیرش فرمان های اخلاقی دینی یا دنیوی، بر کسی واجب نیست. هرکس مکلف است تنها به ندای وجدانش، درباره ارزش های اخلاقی، گوش فرا دهد. اصل منفعت طلبی که براساس آن «هر چه به نفع فرد باشد خوب است و هر چه به ضرر اوست، بد است» بر همین نظریه تکیه دارد.
💢لیبرالیسم در اصول، الزام های اخلاقی فرد را محترم می شمارد و حقوق اخلاقی فرد در پیروی از فرمان های وجدانی اش را تا جایی که پیامدهای ضداجتماعی شدید نداشته باشد، به رسمیت می شناسد. بنابراین، #نظریه_اخلاقی_لیبرالیسم اساسا فردگرایانه است و ارزش ها را در کالبد جهان تنیده نمی داند.
📖کتاب #نظام_اقتصادی_اسلام به قلم #حسین_میرمعزی
#علم
#اخلاق
#لیبرالیسم
📌@canoon_org