کانون اندیشه جوان
⭕️ شریعتی اهتمام بالایی به حقانیت شیعه و ضرورت جریان آن در زوایای جامعه دارد؛ اما در بیان مطالب و ارائه نظریه ها دچار آسیب هایی است که مانع پذیرش کامل دیدگاه های او می شود.
💢 نگاه گزینشی به تشیع: شریعتی شیعه را تنها به مکتب «نه» و «مبارزه» توصیف کرده است؛ در حالی «آری»؛ هم که تشیع حقیقی هم «نه» است و هم انقلاب اسـت هـم اصلاحات؛ هم فرهنگ است و هم ایدئولوژی؛ هم نهضت است و هم نظام؛ هم علم است هم عمل.
🔻 فروکاستن شیعه به یک حزب سیاسی: تبيين عناصر شیعه به عنوان یک حزب نشانگر اشتغال ذهنی شریعتی برای حضور فعال شیعه در صحنه جامعه است؛ اما هرگز نمیتوان تشیع را در قالب تشکل سیاسی گنجاند. حزب یعنی یک تشکل سیاسی که با تکیه بر مردم به حکومت میرسد؛ حال آنکه تشیع فرهنگی الاهی و برنامه جامع زندگی حق پرستانه، رو به کمال و بیانگر راه و رسم تحصیل سعادت دنیوی و اخروی انسان است.
🔺 نقد یک جانبه فقه شیعه: شریعتی عنصر مصلحت را نابود کننده شیعه میداند؛ در حالی مصلحت در فرهنگ شیعه ،اولاً معنایی خاص داشته و غیر از مصلحت اندیشی است؛ و ثانياً، ائمه معصومین اهتمام بالایی به تأمین مصالح امت داشته اند و تدبيرها و تاکتیک های ایشان برای تأمین همین هدف بوده است.
🔷 نفی همه جانبه صفویه: شریعتی در مقایسه تشیع علوی با تشیع صفوی، آنچه نماد بی مسئولیتی خمود دین گریزی نفاق و معامله شیطانی با دین و تشیع است را به صفویه نسبت داده است؛ اما باید پرسید آیا صفویه در هیچ زمینه ای توفیق و اثر ارزشمندی نداشته است؟ این سخن به معنای تصویب قاطع صفویه نیست. صفویه دارای مشکلات مهمی در عرصه فرهنگ و سیاست بوده است؛ آلودگی های دربار و تردد افراد ناصالح و تفویض اختیار به ناشایستگان و حاکمیت ریا و خدعه در مقاطعی از این دوره قابل انکار نیست؛ اما می توان امتیازاتی نیز برای آن برشمرد.
🔶 نقصان در گزارش تاریخی: شریعتی در گزارش تاریخ تشیع تنها قیام های مسلحانه مانند قیام سربداران را ارزشمند شمرده است؛ حال آنکه بزرگانی همچون شیخ صدوق، شیخ مفید، سید مرتضی و شیخ طوسی بودند که با پیروی از پیشوایان معصوم، به جای قیام مسلحانه به قیام فکری و علمی دست زدند.
🔷 نبود مدرک در برخی سخنان: شریعتی در کتاب «زن» معروفی را ذکر میکند که «الطرق الي الله بعدد نفوس الخلائق»؛ و مقصودش را با استناد به این جمله به اسلام نسبت میدهد؛ حال آنکه این جمله نه روایت است و نه آیه؛ بلکه جمله ای
مشهور میان عرفاست و با منابع روایی و دینی شیعه ارتباطی ندارد.
📖 کتاب #شریعتی_دین_و_جامعه به کوشش #عبدالحسین_خسرو_پناه و #مهدی_عبداللهی
#مسئله
#صفویه
#شریعتی
#شیخ_مفید
#فقه_شیعه
#شیخ_صدوق
#شیخ_طوسی
#شیعه_شناسی
📌@canoon_org
کانون اندیشه جوان
🔶 بر اساس تصریح برخی از فقهای بزرگ اصل ولایت فقیه مورد اتفاق فقیهان شیعه است. ابن ادریس حلی از فقهای قرن ششم هجری می نویسد: «ائمه همۀ اختیارات خود را به فقهای شیعه واگذار کرده اند»
نراقی می نویسد: ولایت فقیه فی الجملة بين شيعيان اجماعی است و هیچ یک از فقها فی الجمله در ولایت فقیه اشکال نکرده است».
🔹 صاحب جواهر می فرماید: «کسی که در ولایت فقيه وسوسه کند، طعم فقه را نچشیده است و معنا و رمز کلمات معصومین (علیهم السلام) را نفهمیده است».
◻️ #امام_خمینی (ره) نیز در این زمینه می فرماید: «موضوع ولایت فقیه، چیز تازه ای نیست که ما آورده باشیم؛ بلکه این مسئله از اول مورد بحث بوده است. حکم میرزای شیرازی در حرمت تنباکو، چون حکم حکومتی بود... همة علماء تبعیت کردند... مرحوم کاشف الغطاء بسیاری از این مطالب را فرموده اند. مرحوم نراقی همه شئون رسول الله را برای فقها ثابت می دانند آقای نائینی نیز می فرمایند این مطلب از مقبوله عمر بن حنظله استفاده میشود... این مسئله تازگی ندارد...».
💢حضرت #آیت_الله_خامنه ای در این زمینه فرموده است: « #ولایت_فقیه و #رهبری #جامعه و اداره کردن شئون اجتماعی در هر عصر و زمان از ارکان مذهب حقه اثنی عشری است و ریشه در اصل امامت دارد. پس اگر کسی از راه دلیل خلاف آن را معتقد شود، معذور است؛ ولی در عین حال برای او جایز نیست که تفرقه و اختلاف ایجاد کند.»
♨️ برخی از دیگر فقیهان برجسته و نامداری که به این مسئله پرداخته اند عبارتند از: #شیخ_مفید، ابو الصلاح حلبی #محقق_کرکی، #محقق_حلی ، #مقدس_اردبیلی ، حسینی عاملی میرفتاح ،مراغی شیخ انصاری، حاج آقا رضا همدانی، سید بحرالعلوم و آیت الله بروجردی. بنابراین، مسئله ولایت فقیه عمری به درازای اصل اسلام و #فقه_شیعه دارد.
📖کتاب #رهبر_و_رهبری به کوشش #حمید_رضا_شاکرین، #محسن_ملک_افضلی_اردکانی و #سید_سجاد_ایزدهی
📌@canoon_org
کانون اندیشه جوان
⭕️ شریعتی اهتمام بالایی به حقانیت شیعه و ضرورت جریان آن در زوایای جامعه دارد؛ اما در بیان مطالب و ارائه نظریه ها دچار آسیب هایی است که مانع پذیرش کامل دیدگاه های او می شود.
💢 نگاه گزینشی به تشیع: شریعتی شیعه را تنها به مکتب «نه» و «مبارزه» توصیف کرده است؛ در حالی «آری»؛ هم که تشیع حقیقی هم «نه» است و هم انقلاب اسـت هـم اصلاحات؛ هم فرهنگ است و هم ایدئولوژی؛ هم نهضت است و هم نظام؛ هم علم است هم عمل.
🔻 فروکاستن شیعه به یک حزب سیاسی: تبيين عناصر شیعه به عنوان یک حزب نشانگر اشتغال ذهنی شریعتی برای حضور فعال شیعه در صحنه جامعه است؛ اما هرگز نمیتوان تشیع را در قالب تشکل سیاسی گنجاند. حزب یعنی یک تشکل سیاسی که با تکیه بر مردم به حکومت میرسد؛ حال آنکه تشیع فرهنگی الاهی و برنامه جامع زندگی حق پرستانه، رو به کمال و بیانگر راه و رسم تحصیل سعادت دنیوی و اخروی انسان است.
🔺 نقد یک جانبه فقه شیعه: شریعتی عنصر مصلحت را نابود کننده شیعه میداند؛ در حالی مصلحت در فرهنگ شیعه ،اولاً معنایی خاص داشته و غیر از مصلحت اندیشی است؛ و ثانياً، ائمه معصومین اهتمام بالایی به تأمین مصالح امت داشته اند و تدبيرها و تاکتیک های ایشان برای تأمین همین هدف بوده است.
🔷 نفی همه جانبه صفویه: شریعتی در مقایسه تشیع علوی با تشیع صفوی، آنچه نماد بی مسئولیتی خمود دین گریزی نفاق و معامله شیطانی با دین و تشیع است را به صفویه نسبت داده است؛ اما باید پرسید آیا صفویه در هیچ زمینه ای توفیق و اثر ارزشمندی نداشته است؟ این سخن به معنای تصویب قاطع صفویه نیست. صفویه دارای مشکلات مهمی در عرصه فرهنگ و سیاست بوده است؛ آلودگی های دربار و تردد افراد ناصالح و تفویض اختیار به ناشایستگان و حاکمیت ریا و خدعه در مقاطعی از این دوره قابل انکار نیست؛ اما می توان امتیازاتی نیز برای آن برشمرد.
🔶 نقصان در گزارش تاریخی: شریعتی در گزارش تاریخ تشیع تنها قیام های مسلحانه مانند قیام سربداران را ارزشمند شمرده است؛ حال آنکه بزرگانی همچون شیخ صدوق، شیخ مفید، سید مرتضی و شیخ طوسی بودند که با پیروی از پیشوایان معصوم، به جای قیام مسلحانه به قیام فکری و علمی دست زدند.
🔷 نبود مدرک در برخی سخنان: شریعتی در کتاب «زن» معروفی را ذکر میکند که «الطرق الي الله بعدد نفوس الخلائق»؛ و مقصودش را با استناد به این جمله به اسلام نسبت میدهد؛ حال آنکه این جمله نه روایت است و نه آیه؛ بلکه جمله ای
مشهور میان عرفاست و با منابع روایی و دینی شیعه ارتباطی ندارد.
📖 کتاب #شریعتی_دین_و_جامعه به کوشش #عبدالحسین_خسرو_پناه و #مهدی_عبداللهی
#مسئله
#صفویه
#شریعتی
#شیخ_مفید
#فقه_شیعه
#شیخ_صدوق
#شیخ_طوسی
#شیعه_شناسی
📌@canoon_org