💞بسم رب العشق💞
رمان زیبای #سجده_عشق
نویسنده:عذرا خوئينی
برای سلامتی امام زمانمون و همچنین نویسنده رمان نفری 5 صلوات بفرسید🤗🌱✨
eitaa.com/chadooriyam 💗💥
چادرےام♡°
☑️داستان عاشقانه مذهبی #سجده_عشق نوشته:عذراخوئینی قسمت:سی ویکم واردپذیرایی که شدم خشکم زد سیدوخان
☑️داستان عاشقانه مذهبی
#سجده_عشق
نوشته:عذراخوئینی
قسمت:سی ودوم.
باصدای گوشیم ازخواب بیدارشدم پیغامش روکه گوش کردم اشک توچشمام حلقه زد"_سلام صبحت بخیر.خداصدامون می کنه بیدارنمیشی؟ برای منم دعاکن."
آبی به صورتم زدم خنکیش بهم چسبید!حرف هاش توگوشم تکرارمی شدصداش مثل لالایی دلنشین بود
نمازم روشمرده وآرام خوندم بااینکه دوساعت بیشترنخوابیده بودم اماسرحال بودم.خداخیلی دوستم داشت که اینطوری برای نمازبیدارم کرد دونه های تسبیح بالاوپایین می اومد صلوات های که نذرکرده بودم رومی فرستادم.چندبارسجده شکربه جااوردم تازه تسلیم خواسته اش شده بودم که حاجتم براورده شد حالامعنی صبوری رومی فهمیدم...
صدای جیلینگ جیلینگ برخوردقاشق به فنجان برام حکم موسیقی زیباروداشت!ولی صدای مامانم رودراورد_چقدرهم میزنی بخورسردشد!.دستموزیرچونم گذاشتم وخیره نگاهش کردم.
_حالت خوبه؟!.
_اره خیلی خوبم این احساسم رومدیونتم.راستی چی شدکه نظرت عوض شد؟باباروچطوری راضی کردی؟.
_سرفرصت میگم بایدبرم کلی کاردارم.باالتماس گفتم:_من الان می خوام بدونم ،خیلی کنجکاوم!.
_قدتموم این سالها حرف نگفته داشتیم ازدواج توبهونه ای شدیادی ازگذشتمون کنیم بحث توروکه پیش کشیدم اولش عصبانی شدامابلاخره کوتاه اومد.
باچشمای پرازاشک نگام کرد _بااینکه بهت گفته بودم دیگه مخالفتی باازدواجت ندارم اماته دلم نمی خواستم این اتفاق بیوفته! تااینکه چندشب پیش..یه خوابی دیدم... کسی ضمانت سیدروکردکه جای هیچ مخالفتی نبود!مطمئن شدم حتی یک روز کنارش زندگی کنی معنی خوشبختی رومی فهمی!...
توحیاط منتظرم بود به ساعتش اشاره کرد که یعنی زیاد معطل شده! قیافه مظلومی به خودم گرفتم _شرمنده!.نزدیکتراومد شاخه گلی که پشت سرش قایم کرده بودرومقابلم گرفت.ازاین فاصله هرم نفس هاش صورتم رومی سوزوند!.گل روبوکشیدم وگفتم:_غافلگیرم کردی ممنون. نگاه پرمحبتش تاعمق روحم نفوذکرد.قلبم داشت ازجاکنده می شد...
حضرت معصومه من روطلبیده بودامااین زیارت فرق داشت باکسی همسفربودم که عاشقانه دوستش داشتم.خداروشکرمامانم اجازه داد این چندروز روخونه فاطمه خانم بمونم.به مدیرمهد هم زنگ زدم هنوزسرکارنرفته مرخصی گرفتم!!.
به بازوش تکیه دادم نگاهمون به گنبدافتاد نزدیک اذان بودوچه نمازی میشد که به عشقت اقتداکنی من وتوباشیم وخداودرجوارملکوتی بهترین بنده اش.این یعنی اوج سعادت
من از عهد آدم تو را دوست دارم
از آغاز عالم تو را دوست دارم
چه شبها من و آسمان تا دم صبح
سرودیم نم نم: تو را دوست دارم
نه خطی، نه خالی! نه خواب و خیالی!
من ای حس مُبهم تو را دوست دارم
قیصرامین پور
ادامه دارد....
eitaa.com/chadooriyam 💗💥
☑️داستان عاشقانه مذهبی
#سجده_عشق
نوشته:عذرابانو
قسمت:سی وسوم.
نمی دونم چه ساعتی ازنیمه شب بودکه باگریه خودم ازخواب بیدارشدم پیشانی وصورتم خیس عرق بود نگاهی به لیلاانداختم خوابش حسابی عمیق بود.
بااحتیاط ازپله هاپایین رفتم به تاریکی عادت نداشتم،واردآشپزخونه شدم که آب بخورم اماصدایی ازسمت حیاط شنیدم اروم اروم خودم روبه دررسوندم سایه ای دیدم ازترس تمام تنم لرزیدجیغ کوتاهی کشیدم!وبه درچسبیدم.صدای قدم هاش به من نزدیک میشدتاخواستم دوباره دادبزنم دستی جلوی دهانم روگرفت ازشدت ترس نفس نفس میزدم!سرش رونزدیک گوشم اوردوگفت:_نترس عزیزم منم! .لامپ سوخته بودمی خواستم عوضش کنم!حیرت زده نگاهم روبه چهره اش دوختم.باخنده گفت:_اخه دخترخوب چرابرق رو روشن نکردی؟!.ناراحتیم ازخندش نبود دلم غصه فرداروداشت نمی تونستم جلوی ریزش اشکام روبگیرم سرموروی شونه اش گذاشتم.بالحن غمگینی گفت:_این عشق برات دردسرشدهمش غصه می خوری وچشمات بارونیه.توروخداحلالم کن.خیالم ازبابت مامانم ولیلاراحته فقط تنهانگرانیم تویی.بعدازمن...سرموبلندکردم وتوچشماش نگاه کردم._این حرف رونزن،من کنارتوخوشبختم.تازه معنی زندگی رومی فهمم.بیاازچیزهای خوب بگیم.بادستش اشکام روپاک کرد_باشه اول توبگو. _وقتی برگشتی یه جشن ساده می گیریم فقط اقوام نزدیک رودعوت می کنیم بعدش هم میریم مشهد!اخه تاحالانرفتم.هیچ وقت قسمتم نشده..._اره عزیزم حتمامی ریم
چفیه رو دورگردنش انداختم بغضم گرفت ودوباره اشکام جاری شد نگاهم روازش دزدیم .صدام کردبازهم بی قرارشدم دستش روگذاشت زیرچونم وسرم رواوردبالا!_گلاره داری اذیتم می کنی من طاقت اشکات روندارم.دلم می خوادهمسرم صبورومقاوم باشه.به سختی لبخندزدم:_محسن.(بعداین همه مدت اونم موقع رفتن اسمش روصداکردم)
_جان محسن._بهم قول بده زودبرمی گردی.باشه؟.لب هاش روروی هم فشرد بااینکه سکوتش زیادطول نکشیداماهزاران حرف داشت!.
_هرچی خواست خداباشه همون میشه.
لیلاقران به دست اومدحیاط، فاطمه خانم هم نای راه رفتن نداشت.بااینکه نگران بنظرمی رسیداماناراضی نبود.به صبوریش غبطه خوردم.اززیرقران ردشد.مادرش رودرآغوش گرفت لحظه سختی بود.ازماخواست بیرون نیاییم درروکه بازکرداحساس کردم قلبم ازکارافتاد دلم طاقت نیاورد دویدم توکوچه،صداش کردم یک لحظه ایستادامابه عقب برنگشت حتمامی ترسیدارادش سست بشه دوباره به راهش ادامه داد!...
تازه یادم افتادپشت سرش آب نریختم امادیگه فایده ای نداشت رفته بود!....
در رفتن جان از بدن گويند هر نوعي سخن
من خود به چشم خويشتن ديدم که جانم مي رود
ادامه دارد....
eitaa.com/chadooriyam 💗💥
چادرےام♡°
بسم الله الرحمن الرحیم♥•°
بِسمِ رَبِ نـٰآمَتْـ ڪِھ اِعجٰاز میڪُنَد...
یـٰااُمٰاهْ ••🍃
#سلامصبحتونمعطربهنامامامعلے🧡
هدایت شده از 『 مُدرِّس نوین 』
صدا ۰۰۹.m4a
2.34M
خدایا بیمار دارم😔
#گرفتارم
مشکل دارم خدایا ڪجایـے؟
.
+رفیق 🙂
میگما وقتے مشکلت حل شد •°
چیکارش ڪردے؟ 🥀
- #چیو ؟
+ اینڪہ خودٺ گفتے بهش ڪہ ... .
- بـــابـــا قضیہ فرق میکنه یادمہ ها ولے..
.
.
#خدایاڪمڪممیکنے ؟ تنهاشدم💔••
|🎧|#ویسوگوشڪن ← یادمون رفتہ ها•°
|👤| #استاد_عزیزی
http://eitaa.com/joinchat/3723296797C035496b51c
کلاسهاےرایگاݧ استاد🔺
وَلَنَبۡلُوَنَّكُم بِشَیۡءࣲ مِّنَ ٱلۡخَوۡفِ وَٱلۡجُوعِ وَنَقۡصࣲ مِّنَ ٱلۡأَمۡوَ ٰلِ وَٱلۡأَنفُسِ وَٱلثَّمَرَ ٰتِۗ وَبَشِّرِ ٱلصَّـٰبِرِینَ
[سوره البقرة 155]
و قطعا شما را با چیزی از ترس ، گرسنگی ، زیان مالی و جانی و کمبود محصولات ، آزمایش می کنیم و صابران ( در این حوادث و بلاها را ) بشارت بده ...
#کرونا
#توکل
#خدا
#الحمد_لله_علی_کل_حال
﴾﷽﴿
#چـــادرانــہ🌸
سـرباز سـرباز است✋
و کارے به جز دفاع از سرزمینش ندارد.
حالا یکی «تفنگ» بر می دارد
یکی هم مثل تو ⇓⇓
«چــــادر»... シ
#چادرم_را_عاشقمـ💓
••↯♡•°
eitaa.com/chadooriyam 💞✨
بسم الله الرحمن الرحیم♥
سلام رفقاے جاݧ
خوبیݧ ڪہ الحمدالله؟🌸🍃
فرا رسیدن ماه پر برکت رجب بر شما مبارک.
همون طوری میدونید امشب شب آرزوهاست...😍
بیایدآرزوکنیم...😌
طبق آیه۱۸۶ سوره بقره خداهم قول استجابت روداده🙂
پس به نیت:
🔸ظهور امام زمان،سلامتےایشون و رهبرمون و همہ ے عاشقان راستین این انقلاب 🇮🇷
🔸 شفای همه ے بیماران
🔸ریشه کن شدن بلایای آسمانی وزمینی وبیماری به خصوص برای مسلمانان...
🔸حل مشکل ازدواج و اشتغال جوانان
🔸و هر نیتی که دردلهای مهربونتون هست...
🌷سهم شما: ۱۲مرتبه #توحید(که ثواب آن برابر با ۴ قرآن است )٬ ۱۴🌹#صلوات و قرائت یک #آیتالکرسی
🌺 #یاعلی(ع)
「°•°ツ↻↯
وقتی مشکی مد باشه،خوبه
وقتی رنگ مانتو باشه،خوبه
وقتی رنگ عشقه ،خوبه
وقتی رنگ کت و شلوار باشه ،باکلاسه
وقتی رنگ لباس مهمونی باشه،خوبه
امااا
وقتی رنگ چادر مشکی شد
بد شد!اخ شد!
افسردگی میاره!
دنبال حدیث و روایت میگردن که رنگ مشکی مکروهه!
°°•°↯
﴾ eitaa.com/chadooriyam ﴿..••