ایتا - چادرےام♡°

آتیش گرفته خیمه.
موهام گرفت بوی دود
حرمله از راه رسید💔!
وقتی عموم رفته بود😭

1 مشاهده12:24

قرار بود باباش بیاد
نمیدونست که بابا بدون سر...😭😭

1 مشاهده12:24

بسم رب الحسین 🌱

107 مشاهده13:02

به اذن مولامون حضرت مهدی(عج)شروع #هیئت‌‌مجازی

101 مشاهده13:02

عمه هربار که با گریه بغل کرد مرا...
یاد آن صورت نیلی شده‌ی‌ زهرا کرد💔

91 مشاهده13:02

آتیش گرفته خیمه.
موهام گرفت بوی دود
حرمله از راه رسید💔!
وقتی عموم رفته بود😭

79 مشاهده13:03

قرار بود باباش بیاد
نمیدونست که بابا بدون سر...😭😭

77 مشاهده13:03

یه روسری‌هم از سکینه گرفته بود 
تا بابا میاد زیبا باشه!😭😭
نمی‌خواست موهای‌سوختش‌رو‌بابا‌ببینه‌هی‌میزد‌تو‌روسری💔

73 مشاهده13:03

سر بابا رو که دید یهو لکنت زبون گرفت 
با... با... بابایی💔😭
چقدر دلم تنگ شده بود بابا😭😭

72 مشاهده13:03

بابا ببینم پیشونی تو چی شده...😭
چرا انقدر صورتت زخمیِ بابایی💔

78 مشاهده13:03

اخرش نفهمیدم گناهم چی بود :)
 شترش راه نمیرفت منو میزد💔

72 مشاهده13:04

بابا جونم 
جنگ من یک به هزار است
 خدا رحم کند...💔:)

72 مشاهده13:04