#تلنگرانه‼️ 《وَتَخْشَى النَّاسَ وَاللَّهُ أَحَقُّ أَن تَخْشَاهُ》 نگو واااای مردم چی میگن‼️ نگران نگاه خدا باش.💚 ┄┅═══✼🦋✼═══┅┄ 『‌ @chadoraneh113 』 ┄┅═══✼🦋✼═══┅┄

#تلنگرانه جَـدیدا اوضـٰآ؏اینطـور؎شُـده‌ڪه‌ پِسَـره‌میـٰآد‌بہ‌مـٰآدَرِش‌میـگھ‌مَـن‌ایـن دُختَـرَرو‌میخـوآم‌ . . هَـم‌نَجیـبہ‌،هَـم‌عِفَـت‌دآره‌،هَـم‌حیـٰآدآره،هَـم‌بآحِجـٰآبہِ بَـعدبِھـش‌میـگۍا‌َزڪُجـٰآمیـدونۍ میـگھ‌خـودَم‌شیـش‌سـٰآل‌بـٰاهـٰآش‌بودَم😐💔 اَصـلا‌پِسـره‌رو‌بیخیـٰآل.. #حَیـٰآےِدُختَـره‌مَنـوڪشتھ😳😐🤦🏻‍♂‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ┄┅═══✼🦋✼═══┅┄ 『‌ @chadoraneh113 』 ┄┅═══✼🦋✼═══┅┄

چشماش‌مجروح‌شدومنتقلش‌کردند‌ تہران؛ محسں‌بعدازمعاینہ‌ازدکترپرسید🌿 :آقاۍدکتر‌مجراۍاشڪ‌چشمم‌سالمہ؟ میتونم‌دوباره‌بااین‌چشم‌گریه‌کنم؟ دکترپرسید: براۍچےاین‌سوال‌رومیپرسی‌پسرجۅن؟ محسن‌گفت... :چشمےکه‌برای‌‌امام‌حسین‌گریه‌نکنه‌، بدردمن‌نمیخورھ💔 #شهید‌محسن‌درودی ┄┅═══✼🦋✼═══┅┄ 『‌ @chadoraneh113 』 ┄┅═══✼🦋✼═══┅┄

• . صبح زود حمید می خواست بره بیرون، برایش تخم مرغ آب پز کرده بودم.. وقتی رفتم از روی گاز بردارم احسان اومده بود پشت سرم وایساده بود..😟 همین که تخم مرغ ها را برداشتم آب جوش ریخت پشت گردنش..😓 هم عصبانی بودم که اومده بود تو آشپزخانه هم ترسیده بودم که نکنه طوریش بشه..😢 حمید سریع خودشو رسوند تو آشپزخانه و با خونسردی بهم گفت: آروم باش..😇 تا تو آروم نشی بچه رو دکتر نمی برم..! این قدر با نرمی و خونسردی باهام حرف زد تا آروم شدم..🙃 یه هفته تموم می بردش دکتر بهم می گفت : دیدی خودتو بیخود ناراحت کردی دیدی بچه خوب شد..😅🌱 #شهیدمهدی‌باڪری • .

دشمن اندفعه از راه بازی😔😳 #نشر‌_این_پیام_واجبه_اگه_شیعه_هستی_بفرس ⭕️حتما فیلم رو تا آخر ببینید. و حتما بازی رو گزارش کنید و لطفا لطفا نشر بدید

سلام عزیزان.چالش داریم🦋 نوع:راندی☘ ظرفیت: هر چقدر که بود🤩 زمان :تا ساعت 7:15 دقیقه وقت دارید اسم بدید😎 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 اسم بدید به👇 @Beبسهaz_b

🌺گمنام🌺 🌸خاطره🌸 🍃نرگس🍃 🦋اتنا🦋 🌵🌵🌵🌵

بقیه دیگه اسم ندن.❌❌

شروع چالش

3

2

1