‌🔴🔴🔴این چند جمله مخرب را هرگز به کودک تان نگویید!! ✅به تو قول می‌دهم که … به کودکان باید نه وعده داد و نه وعده از آنها گرفت. روابط ما با فرزندانمان باید بر اساس اعتماد و اطمینان باشد. وقتی پدر یا مادر برای تأیید گفته خود مجبور است وعده بدهد، یعنی دارد اقرار می‌کند که «وعده داده نشده‌اش» اعتبار ندارد و قابل اعتماد نیست. وعده‌ها باعث می‌شوند که توقعات غیرواقعی در کودکان به وجود بیاید. ✅چـرا مثل ... نییستی؟ با مقایسه کودکان، آنها احساس میکننددر مرتبه پایین‌تری قرار گرفته‌اند و این راه مناسبی برای وا داشتن آنها به فعالیت نیست. شما باید ضعف و قوت کودکان را بپذیرید و آنها را بر اصلاح رفتار خودشان تشویق کنید. ✅ ندو وگر نه می‌افتی! علی‌رغم تمام توجه شما به محافظت از کودک، به کار بردن این نوع جملات باعث می‌شود کودک بیفتد، زیرا به او القا می‌کنید منتظرید که او به زمین بخورد و این برای کودکی که تلاش می کند مستقل باشد بسیار مضر است. بهتر است در این موارد بگویید: «قبل از دویدن از محکم بودن بند کفش‌هایت مطمئن باش». در این صورت شما در مورد اشکال کفش صحبت کرده‌اید نه ناتوانی کودک. 💛🧡❤

✨﷽✨ 🔴چگونه دو نفر در کنار هم می توانند احساس آرامش کنند؟ ✍جواب: برای این که دو نفر در کنار هم احساس آرامش کنند، باید در اخلاق و عقاید، همتای یکدیگر باشند که در زبان دینی به این همتایی «کفویّت» گفته می‌شود. اگر یکی از دو پایۀ کفویّت، یعنی همسویی در اخلاق یا عقاید، استحکام لازم را نداشته باشد، ساختمان زندگی دچار تزلزل خواهد شد. وقتی زن و شوهر، خُلقیات متفاوتی داشته باشند، بنای سازش با هم نخواهند داشت. موافق بودن در عقاید و اخلاق، موجب می‌شود، بسیاری از دغدغه‌های زاید، از زندگی انسان بیرون برود و دل انسان، مشغولیت‌هایی بیش از آنچه مربوط به هدف آفرینش او می‌شود، نداشته باشد. خُلقیات متفاوت، یعنی آنچه مرا عصبانی می‌کند، در همسرم حالت خاصّی ایجاد نمی‌کند و یا حتّی حالتی متضاد با من تولید می‌کند. اگر من نسبت به مسئله‌ای حسّاسیت مثبت دارم، همسرم نسبت به آن، بی‌قید است یا حسّاسیت منفی دارد. اگر چیزی به من احساس خوش‌بختی می‌دهد، به همسرم احساس خاصّی نداده یا احساس ناکامی و ناخوشایندی می‌دهد و ... . 🔻خُلقیات، معمولاً ریشه در عقاید دارند. وقتی نوع نگرش زن و مرد به دین و خدا و زندگی و آخرت و ... متفاوت باشد، در بسیاری از نقاط زندگی به هم برخورد می‌کنند. 📚تا ساحل آرامش، کتاب اول، ص۷۶ 💛🧡❤

🍃 برای جذب همسرتان گاهی کارهایی غیر از کارهای همیشگی در زندگی مشترکتان انجام دهید...! 👈 زوج‌هایی که نهایت لذت را از باهم بودنشان میبرند؛ برای لحظاتشان فکر می‌کنند و ایده های خوبی دارند... #همسرداری 💛🧡❤

-ته‌رویای‌منه‌کربلا :)💛 -ارباب

💙 مردها از زنهایی خوششان می آید که در ملاقات اول مودب و پاسخگو باشند زنها مردهایی را ترجیح می دهند که در ابتدا مقداری غیر صمیمی و سرد هستند 💛🧡❤

#همسرداری گرم‌ترین خانه ، خانه‌ایست که در آن مردِ خانه محترم شمرده شود💓💓💓 و زنِ خانه محبوب باشد فقط همین ... مرد تشنه احترام است و زن عاشق محبت است 💛🧡❤

-کاش‌دلم‌شبیہ‌یہ‌فرش‌فقط ازداخل‌صحن‌های‌تو‌واردمیشد✨️!' -امام‌رضا -

زمان بیشتری را به همسرتان اختصاص دهید محققان می گویند زوج هایی که روزانه دست کم 30 دقیقه را در کنار هم سپری می کنند، کمتر در معرض خطر جدایی و اختلاف قرار دارند #همسرداری 💛🧡❤

-سلام‌برتو‌که‌حقیقتا‌دلتنگِ‌توام🚶🏾‍♂️!' -ارباب

#هنر_بيان در هنگام صحبت کردن ارتباط #چشمی مناسب داشته باشید 👇 ⛔️ نگاه کردن به پایین هنگام صحبت با دیگران، القاکننده‌ی احساس عدم‌امنیت و اضطراب شماست. ✅ بهتر است حین صحبت با دیگران، تماس چشمی‌تان را حفظ کنید، اما هر از گاهی به اطراف نگاه کنید. نگاه کردن به بالا و پایین وقتی که سؤالی از شما پرسیده می‌شود و شما نیاز به فکر کردن دارید، یک امر طبیعی است. ⛔️ زل زدن را فراموش کنید، چون این سبک نگاه کردن #تهاجمی است.

#ایده_غافلگیری یه ایده جالب دارم.🙈 همسر من که خیلی استقبال کرد. مردا دوست دارن که لباس خودشون رو تو تن خانمشون ببینن. مخصوصا تیشرت و پیرهن. وقتی که تیشترت اقاتون رو میپوشین، موهاتونم خرگوشی ببندین. برای اقایون جذابه. تیپی مردونه، قیافه ای بچه گونه 🙃 💛🧡❤

سلام. در زندگی من مشکل بزرگی هست که نیاز به کمکتون دارم😔 ما تو یه خونه دوطبقه زندگی میکنیم که شوهرم گاهی به بهونه اینکه حواسش جمع خونه باشه تا دزد نزنه تنها میرفت طبقه پایین میخوابید و من و دخترم رو بالا رها میکرد. اوایل فک میکردم واقعا برای مراقبت از خونه میره اما یکبار که بی‌خوابی به سرم زده بود تصمیم گرفتم کمی تلویزیون تماشا کنم تا خوابم ببره. با صدای خیلی ضعیف مشغول تماشای تلویزیون بودم که یکدفعه صدای فریاد شنیدم. خوب که دقت کردم دیدم صدای یک زنه و درکمال ناباوری از ساختمون خودمون میاد. سراسیمه خودمو رسوندم پشت در و فقط با شنیدن یه جمله تمام قضیه برام روشن شد. اون زن با فریاد به شوهرم میگفت: تو به من قول دادی ازدواجمون علنی بشه نه که مثل صیغه ساعتی منو نصفه شب دزدکی بیاری خونت و صبح نشده ردم کنی برم... دنیا روی سرم خراب شد ولی اروم برگشتم بالا و کنار دخترم خوابیدم. الان چندماه از این قضیه میگذره و هنوز به روی شوهرم نیاوردم که چی شنیدم ولی بشدت نسبت بهش سرد شدم. انقدر ازش متنفر شدم که وقتی نگاش میکنم دلم میخواد خفه‌ش کنم ولی بخاطر دخترم سکوت کردم. توروخدا خانوما کمکم کنید من باید چطور با این قضیه کنار بیام؟ دلم خیلی شکسته 💛🧡❤