eitaa logo
💫 فــرشــتــه‌ها 💫
9هزار دنبال‌کننده
13.6هزار عکس
2هزار ویدیو
87 فایل
بسم الله الرحمان الرحیم مرکز خرید و فروش کانال در ایتا👇 https://eitaa.com/joinchat/223674416C035f1536ee اینجا میتونی کانالتو بفروشی یا کانال مناسب بخری👆 تبلیغات انبوه در بهترین کانال های ایتا 👇 https://eitaa.com/joinchat/926285930Ceb15f0c363
مشاهده در ایتا
دانلود
براے امروز و فردا نڪـن‼️ از کجا معلوم این نَفَسے ڪہ الان میڪشي جزو نَفَس هاےِ نباشہ خیلیا بـےخیال بودن و یهو غافلگیر شدن •┈┈••✾•✨•✾••┈┈• @chadorbesarha 💙
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
°[😇✨🌱]° چـٰادر یَعنے صُعود↑ یَعنے بالا رَفْتَنْ اَز ریسمان الهۍ اما؛ وَقتے بِه قُله میرسے که! 🧗🏻‍♂ حَیا را هَم هَمراه خُودٺْ داشته باشے💪 غِیر از ایݩ حَتماً سُقوط خواهي کرد↓ ‌‌‌ دُختَران‌‌ِچادُرے ✤||✤ •┈┈••✾•✨•✾••┈┈• @chadorbesarha 💙
❏همہ‌زندگےماسٺ‌اباعبداللہ•••シ ✦مِهـرَت‌بہ‌دِلَم‌نِشَست‌وَدِلَم‌رَنـگ‌وبـوگِرفت ••ایـن‌دِل‌بـہ‌پـٰاےعشق‌شمـٰاآبروگـرفت...[😇] ❍-حُسیـنِ‌مَـن‌‌‌‌ۡ•••♥️ دُختَران‌‌ِچادُرے ✤||✤ •┈┈••✾•✨•✾••┈┈• @chadorbesarha 💙
•🍃🕊• (: عزیزان، هررقابتی‌باهم‌می‌کنیدو هرجدلی‌باهم‌دارید، اگرعمل‌شماوکلام‌شمایا‌مناظره‌هایتان به‌نحوی‌تضعیف‌کنندھ‌دین‌وانقلاب‌بود، بدانیدشمامغضوب‌نبی‌مکرم‌اسلام وشهدای‌این‌راه‌هستید؛ مرزهاراتفکیک‌کنید...✋🏼 🙂♥️ | پَـــْروٰازོ ‌ •┈┈••✾•✨•✾••┈┈• @chadorbesarha 💙
و‌لبخندٺ،، جهاݩ‌را‌زیرُ‌رو‌مـے‌ڪند... سـردارم‌:) | پَـــْروٰازོ •┈┈••✾•✨•✾••┈┈• @chadorbesarha 💙
مواد لازم برای خوشبختی: خودتون به میزان لازم👌 🍃🌸 •┈┈••✾•✨•✾••┈┈• @chadorbesarha 💙
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
••📽🌿•• تادم‌آخرم‌علی نام‌تو‌میبرم‌علی منو‌سپردن‌به‌تو پدر و مادرم‌علی[ع]💚' (: | پَـــْروٰازོ •┈┈••✾•✨•✾••┈┈• @chadorbesarha 💙
يُرِيدُ اللَّهُ بِكُمُ الْيُسْرَ وَلَا يُرِيدُ بِكُمُ الْعُسْرَ خدا برای شما آسانی میخواهد و برای شما دشواری نمیخواهد♥️ بقره 185 ❥︎• ↷
‹🌸✨› 🙂✋🏼 میگفت↯ زندگی‌‌ڪردنت، طوری‌هست‌ڪھ‌اگه‌گفتن: الهی‌خدا‌یڪی‌مثل‌خودت‌رو‌بهت‌بده؛ راحت‌بتونی‌بگی‌آمین؟!(:🌱 !🚶‍♀ ❥︎• ↷
. دوربین‌های فیلمبرداری زندگی🎥 . هیچ می‌دانید که در هر لحظه و هر زمان چهار دوربین زنده در حال فیلمبرداری از زندگی ما هستند که قرار است روزی در قیامت تمام زندگی ما را به نمایش بگذارند؟ دوربین اول: خدا أَلَمْ يَعْلَمْ بِأَنَّ اللَّهَ يَری؛ آیا انسان نمی‌داند که خدا او را نگاه می‌کند؟(علق:14) دوربین دوم: ملائک مقرب خدا مايَلْفِظُ‌مِنْ‌قَوْلٍ إِلاَّلَدَيْهِ‌رَقيبٌ‌عَتيد؛ از شما حرکتی سرنمی‌زند مگر اینکه دو مأمور در حال نوشتن آن هستند.(قاف:18) دوربین سوم: زمین يَوْمَئِذٍ تُحَدِّثُ أَخْبارَها؛ در آن روز زمین هر چیزی که دیده را بیان می‌کند.(زلزال:4) دوربین چهارم: اعضا و جوارح ما تُكَلِّمُناأَيْدِيهِمْ‌َتَشْهَدُأَرْجُلُهُمْ‌كانُوايَكْسِبُون؛ در آن روز دست‌ها و پاها شهادت می‌دهند که چه کاری کرده‌اند. (یس: 65) . . ❥︎• ↷
😍🌸🍃 . 😌😇🌈 . 🙈🍃🌸♥️😍 . 🧡داستانِ شمارهٔ : |8⃣4⃣|🧡 . . 🌟(بسم الله الرحمن الرحیم... یک دوره از زندگیم فقط به درس و زندگی عادی فکر میکردم... و ظاهر مناسبی داشتم.. با حجاب نبودم چون معنی حجاب رو نمیدونستم... همینکه مانتوهام تنگ و کوتاه نبود برام کافی بود... تا اینکه کم کم مهر حضرت زهرا (س) و امام حسین...😔😭 اومد تو دلم... نمیدونم چیشد... نمیدونم اصلا چی بگم‌... یک کلام: عاشق شدم🤚🏻 بعدش خدا یک همسری رو قسمتم کرد که بعضی وقتها که نگاهش میکنم حس میکنم این آدم زمینی نیست و بوی شهادت میده... سخته برام گفتن این حرف☝️🏻چون زندگی بدون همسرمو نمیتونم تصور کنم ولی اگه محبت اهل بیت تو دلم نمیفتاد تو این راه نمیرفتم و این حس رو نداشتم... من 22 سالمه و نمیگم با چادر سر کردن حس میکنم کامل شدم... نه... این راه با چادر سرکردن تازه شروع میشه... و تنها آرزوی آدم میشه ختم به شهادت.. وقتی چادرمو سر میکنم و تو ذهنم تصور میکنم این چادر روی سر حضرت زهرا(س) هم بوده، چادرمو محکم تر میگیرم... شرایط دینداری تو این جامعه و این زمان خیلی سخته از تموم کسانی که این متن رو میخونن فقط میخوام برای فرج امام زمان(عج) دعا کنند.. التماس دعا)🌟... . . 🔺ارسال‌ڪننده : خانمِ بدون‌نآم * از اعضاي ڪانال . . ❤😻🙈 . . ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ به سرها_فرشته‌اند🌙 ↶ ‎|°→♡ ♡←°| •┈┈••✾•✨•✾••┈┈• @chadorbesarha 💙
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
- عالم‌بہ‌شوق‌آمدنت‌، ندبہ‌خوانِ‌توست :) 💚 •┈┈••✾•✨•✾••┈┈• @chadorbesarha 💙
حضرت آقا: درس بخوانید بدون درس خواندن نمی‌شود خدمت کرد...! | 📖 •┈┈••✾•✨•✾••┈┈• @chadorbesarha 💙
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خدایا🧡 امروز بهترین اتفاقات را سرراه دوستانم قرارده🌼 وجودشان سلامت دلشان پرمحبت زندگیشان زیبا و آرزوهایشان را برآورده فرما 🌼 آمیـــن یا قاضِیَ الْحاجات ای برآورنده ی حاجت ها
ࡅߺ߲سܩ ܝ‌ࡅߺ߲ ߊ‌‌ܠܟߺسࡅ࡙ߺ̇ࡅ🌿
# 💚 هر روز با قرآن جز اول(صفحه 42) سوره همراه با معنی ••࿐‌ @chadorbesarha
ذکر روز دوشنبه : یا قاضِیَ الْحاجات ای برآورنده حاجت‌ها☘ ❥︎• ↷ @chadorbesarha 💙
❀(﷽)❀ 🌱 🕊 •┈┈••✾•🌟•✾••┈┈• نگاهی به خودم توی اینه انداختم. به نظر خودم که همه چی عالی بود. قرار بر این بود که همه زود برن و من و ارمیا یکم دیرتر راه بیفتیم. مامان اینا هنوز توی تکاپو برای رفتن بودن. سودا در اتاقمو زد و بدون اینکه وقفه ای بندازه وارد شد: سویل همون سشوار رو بده... خندیدم و گفتم: اروم باش. _ دیر شده بابا. هیچکار نکردم!! نگاهش که بهم افتاد چشماش رو ریز کرد: تو مگه تازه عروس نیستی؟ _ خب؟ _ یکم سرخاب سفیداب؟ _ دوست ندارم. بی تفاوت شونه هاشو انداخت بالا و شروع کرد به خشک کردن موهاش. همه رفتن و من توی خونه به انتظار ارمیا نشسته بودم. زنگ در که خورد، به سمت ایفون پرواز کردم. گوشی رو برداشتم و گفتم: بله؟ _ ارمیام. کلید اف اف رو فشار دادم و دم در ایستادم. در که باز شد رفتم جلوش. یه شاخه گل از پشتش در اورد و جلوی ضورتم گرفت: درود بر بانوی زیبا! شاخه گل رو ازش گرفتم و گفتم: درود بر تو ای اقای جذاب! خندید که چال گونه هاشو دیدم. سپهر هم چال گونه داشت... خب که چی مثلا؟😒 _ ضعیفه یک چایی نمیخای بذاری کف دست اقات؟ لبخندی زدم و گفتم: انقد از اومدنت خوشحال شدم که به کل یادم شد. بیا عزیزم. بیا... از خونه خودمون اومدیم خونه خاله مهلام. مهمونای زیادی اومده بودن و خونه خاله خیلی شلوغ بود. هرکسی که مارو میدید، سلام احوالپرسی میکرد و تبریک میگفت. کمی نشسته بودیم که پسر عموی شوهر خالم به همراه زنش و پسرش و یک دختر همراهشون اومدن. خاله تا کجا ها که دعوت نکرده بود... هرچند بهش حق میدادم. ذوق و شوق اولین نوه اش رو داشت. ارمیا _ سویل اینها کی هستن؟ ببعد از توضیحم پرسید: پس اون دختره چی؟ _ نمیدونم... ولی قیافش خیلی اشناس. بعد از کمی درگیری ذهنی روبه ارمیا گفتم: فهمیدم... ✍🏻نویسنده: یگانه28 •┈┈••✾•🌟•✾••┈┈• @chadorbesarha
❀(﷽)❀ آنچه در خواهید خواند.😊 😌👇🏻 •┈┈••✾•🌟•✾••┈┈• _ بیا سلنا... بشین. _ سویل هستم جناب سماوات. _ تو که توانایی انتخاب اسمت رو داشتی چرا اسم از این بهتر انتخاب نکردی؟ _ متشکر از لطفتون! امری نباشه، من زحمت رو کم کنم! _ دیدی گفتم نگو بیاد سیاوش؟ لیاقتش همون مرتیکه بی عرضه اس! مثل میناس! اختیار زبونش رو... با شنیدن اسم مامانم اتیشی شدم و داد زدم: قبل اینکه اسم مادر منو به زبونت بیاری بهترع دهنتو اب بکشی! مادر من حداقل با اصل و نسب بود با عشق با پدرم ازدواج کرد... تو چی؟ عقده ای پول پرسـ... _ سلنا تمومش کن! _ من شروع نکردم که بخام تمومش کنم! دستیگره درو کشیدم که گفت: وایسا! باید کاری که میگم رو انجام بدی و گرنه ارمیا جونت... 😉 ✍🏻نویسنده: یگانه28 •┈┈••✾•🌟•✾••┈┈• @chadorbesarha 💙