eitaa logo
اُمِّ اَبْیها (سَلامُ اللّهِ عَلَیْها)
17 دنبال‌کننده
1.8هزار عکس
1.9هزار ویدیو
6 فایل
سَلامُ اللّه عَلَیْکِ یا فاطِمَةَ الزَّهرا سَلامُ اللّهِ عَلَیْها
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔺سید حسن نصرلله قبل از انتخابات در ایران به مردم ایران هشدار داد که انتخاب غلط آنها میتواند کل منطقه را تحت تاثیر قرار دهد...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
این یعنی انتخاب ماست که تاثیر داره.. رهبرانقلاب: هرچه انتخاب کنید برای خودتان انتخاب کرده اید انتخاب خوب شما به خود شما برمیگرده اگر انتخاب باغفلت انجام بدید بدیش به شما برمیگرده.
37.43M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
زن مگو؛ مردآفرین روزگار... لحظات ناب دلدادگی مادران شهدای مفقودالاثر به شهدای گمنام سالروز وفات اُ‌م‌الشهدا، حضرت اُ‌م‌البنین سلام‌الله‌علیها تسلیت باد. [مادران‌شهدا،اُ‌م‌البنین‌های‌ایران] ⚪️✨ الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ 🕊✨ و عَجِّلْ فَرَجَهُمْ🤍🌷🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔷 به مناسبت وفات حضرت ام البنین (سلام الله علیها) ♦️روایت سردار باقرزاده، فرمانده ستاد تفحص شهدا از معجزه آنی مادر حضرت ابالفضل (عَلَیْه السّلام) در عراق و در ماجرایی مربوط به تفحص شهدا 🔸بیایید مانند سردار باقرزاده ما هم هر حاجتی داریم، نثار روح حضرت ام البنین(سلام الله علیها) صلواتی بفرستیم و حاجت خود را بخواهیم. ⚪️✨ الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ 🕊✨ و عَجِّلْ فَرَجَهُمْ🤍🌷🍃
خلبان شهید عباس بابایی:ما هم باید مثل مردم سختی‌ها را تحمل کنیم! 📌در تهران همانقدر که مسولیت‌هایش بیشتر می‌شد، زمان کنار همدیگر بودنمان کمتر می‌شد. مدرسه‌ای که در آن درس می‌دادم، نزدیکی‌های حرم حضرت عبدالعظیم بود. 🔸فشار زیادی را تحمل می‌کردم. اول صبح باید بچه‌ها را آماده می‌کردم؛ حسین و محمد را می‌گذاشتم مهد کودک و آمادگی و سلمان هم مدرسه خودم بود. از خانه تا محل کار، باید بیست کیلومتر میرفتم، بیست کیلومتر می‌آمدم. 🔹با آن ترافیک سختی که آن مسیر داشت و ماشین‌های سنگین می‌رفتند و می‌آمدند. گفتم: «عباس تو را به خدا یک کاری کن با این همه مشکلات، حداقل راه من یک کم نزدیک تر شود.» ▪️گفت: «من اگر هم بتوانم - که نمی‌توانست - این کار را نمی‌کنم. آنهایی که پارتی ندارند پس چه کار کنند؟ ما هم مثل بقیه.» گفتم: «آنها حداقل زن و شوهر کنار همدیگر هستند!»گفت: «نه؛ نمی‌شود. ما هم باید مثل مردم این سختی‌ها را تحمل کنیم!» راوی:مرحومه حاجیه خانم حکمت همسر شهید سرلشکر خلبان_ شهید عباس بابایی 🌹شادی روحشان صلوات ⚪️✨ الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ 🕊✨ و عَجِّلْ فَرَجَهُمْ🤍🌷🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 فیلم/ خاطره‌گویی مرحوم ابوترابی از دوران اسارت با شروع جنگ ایران و عراق مرحوم ابوترابی عازم جبهه شد. او در خلال جنگ در کنار مصطفی چمران حضور داشت و در ۲۶ آذر ۱۳۵۹ به اسارت نیرو‌های عراقی درآمد. وی نقش عمده‌ای در اردوگاه‌های اسرای ایرانی در عراق داشت و نقطه اتکاء آزادگان دربند رژیم صدام. 🎞👆بخشی از خاطرات دوران اسارت ایشان. _____کانال محفل همدلی یادگاران مهندسی رزمی لشکر۱۴ امام حسین(ع) https://eitaa.com/mohndcirazmil14 ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 فیلم/ خاطره‌گویی مرحوم ابوترابی از دوران اسارت با شروع جنگ ایران و عراق مرحوم ابوترابی عازم جبهه شد. او در خلال جنگ در کنار مصطفی چمران حضور داشت و در ۲۶ آذر ۱۳۵۹ به اسارت نیرو‌های عراقی درآمد. وی نقش عمده‌ای در اردوگاه‌های اسرای ایرانی در عراق داشت و نقطه اتکاء آزادگان دربند رژیم صدام. 🎞👆بخشی از خاطرات دوران اسارت ایشان. 🌹شادی روحشان صلوات ⚪️✨ الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ 🕊✨ و عَجِّلْ فَرَجَهُمْ🤍🌷🍃
▫️بازگشت پیکر مهندس محمدجواد تندگويان، وزیر نفت دولت شهید رجایی ... و خاکسپاری این شهید و آزاده سرفراز (۲۵ آذر ۱۳۷۰) 💢 بلند پایه‌ترین مسئولی که در دوران جنگ تحمیلی به اسارت دشمن بعثی درآمد ‼️وزیری که تاریخ شهادت ندارد!! ا🔵⚪️🔵⚪️🔵⚪️🔵⚪️🔵 ➖ محمد جواد تندگویان در ۲۴ خرداد ۱۳۲۹ در آبادان بدنیا آمد. ایشان سیاست‌مدار و مدیر ارشد اجرایی ایرانی بود، که به‌عنوان دومین وزیر نفت تاریخ ایران شناخته می‌شود. وی در کابینهٔ شهید محمدعلی رجایی به وزارت نفت رسید، در آبان ۱۳۵۹ درحالی‌که یک ماه از وزارتش می‌گذشت، برای بازدید از پالایشگاه آبادان عازم جنوب شد، ولی در جاده ماهشهر به آبادان، توسط نیروهای ارتش عراق اسیر شد و پس از سال‌ها در اسارت و شکنجه، بشهادت رسید. شهیدتندگویان دانش‌آموخته مهندسی نفت از دانشکده نفت آبادان وکارشناسی ارشد مدیریت صنعتی از مرکز مطالعات مدیریت ایران بود. از سوابق مدیریتی وی می‌توان به مدیرعاملی شرکت پارس توشیبا و سرپرستی شرکت مناطق نفت‌خیز (بزرگترین تولید کننده نفت ایران) اشاره کرد. ▪️دوران اسارت وشهادت: در تاریخ ۹ آبان ۱۳۵۹ درحالی‌که حدوداً یک ماه از دوره وزارتش می‌گذشت، برای بازدید از پالایشگاه آبادان، عازم جنوب بود، که در جادهٔ ماهشهر به آبادان به همراه معاون و دیگر همراهانش، به اسارت نیروهای ارتش عراق درآمد و به زندان‌های اسیران ایرانی منتقل شد. به نقل از برخی اسیران، وی تا مدت‌ها پس از شکست حصر آبادان (مهر ۱۳۶۰) و آزادسازی خرمشهر (خرداد ۱۳۶۱) نیز زنده بود. اما از چگونگی وضعیت اسارت و نحوه شهادت او در اردوگاه‌های اسرا، اطلاعات دقیقی در دست نیست. ▪️اکبر هاشمی رفسنجانی در کتاب خاطرات سال ۱۳۶۹ خود می‌نویسد: آقای بشارتی تلفنی گفت عراقی‌ها توسط صلیب سرخ اطلاع داده‌اند که آقای تندگویان در سال ۱۳۶۸ فوت کرده است. تلویزیون عراق پس از به اسارت درآمدن شهیدتندگویان، در برنامه‌های خود اعلام می‌کرد: اکنون ایرانی‌ها نه وزیر نفت دارند و نه نفت. دولت ایران تا یک سال به امید بازگشت شهیدتندگویان، از معرفی وزیر نفت جدید به مجلس، خودداری کرد. در آن دوران کالردون از همتای ایرانی خود در زندان، اعلام آمادگی کرد، که دولت عراق نپذیرفت. سرانجام پس از پایان گرفتن جنگ و تبادل اسرا و کشته‌شدگان میان دو طرف، پیکر محمد جواد تندگویان که در اثر شکنجه در عراق بشهادت رسیده بود، به ایران بازگردانده و در تاریخ ۲۵ آذر ۱۳۷۰ به خاک سپرده شد. 🌹شادی روحشان صلوات ⚪️✨ الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ 🕊✨ و عَجِّلْ فَرَجَهُمْ🤍🌷🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 فیلم به اسارت گرفتن شهید محمدجواد تندگویان وزیر نفت جمهوری اسلامی ایران توسط ارتش صدام فیلمی که از تلویزیون عراقی پخش شد ا▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️ ⏳ 9 آبان 💠 اسارت وزیر نفت ایران به دست عراقی‌ها 🔹مهندس محمدجواد در دانشکده نفت آبادان تحصیل نمود و سپس در پالایشگاه نفت تهران مشغول به کار شد. او از انقلابیون زمان شاه بود که فعالیت‌های سیاسی او منجر به دستگیری توسط ساواک و اخراج از پالایشگاه نفت شد. 🔸پس از پیروزی انقلاب کار خود را در وزارت نفت از سر گرفت و به همراه سایر متخصصین دلسوز با فعالیت‌های شبانه‌روزی، خلأ تکنسین‌های خارجی را در صنعت نفت ایران پر نمود تا اینکه محمدعلی رجایی، نخست وزیر وقت، در مهرماه ۵۹ وی را به عنوان وزیر نفت در کابینه خود برگزید. 🔺هنوز یک ماه از دوران وزارت او نگذشته بود که در سفری که برای بازدید از پالایشگاه آبادان به خوزستان رفته بود، در مسیر جاده به همراه چند تن دیگر از همکاران به اسارت نیروهای ارتش صدام در آمده و به عراق منتقل می‌شوند. ▪️تلاش‌های زیادی برای آزادی او از طریق مجامع بین‌المللی صورت گرفت ولی نتیجه‌ای در بر نداشت تا این که در نهایت بر اثر شکنجه در زندان‌های عراق به شهادت رسید. 🌹شادی روحشان صلوات ⚪️✨ الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ 🕊✨ و عَجِّلْ فَرَجَهُمْ🤍🌷🍃
📸 تصویر قدیمی از حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در دوران تبعید به ایرانشهر؛ 🗓سالروز تبعید رهبر معظم انقلاب به ایرانشهر در دوران پهلوی؛ ۲۸آذر۵۶ 🇮🇷سلامتی مقام معظم رهبری حفظه الله علیه صلوات 🇮🇷 ⚪️✨ الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ 🕊✨ و عَجِّلْ فَرَجَهُمْ🤍🌷🍃
📜بخشی از وصیتنامه شهید حاج قاسم سلیمانی: 🌹خداوندا ! تو را سپاس که مرا قرن به قرن، از صلبی به صلبی منتقل کردی و در زمانی اجازه ظهور و وجود دادی که امکان درک یکی از برجسته ترین اولیائت را که قرین و قریب معصومین است، عبد صالحت خمینی_کبیر را درک کنم و سرباز رکاب او شوم.. 🌹شادی روح بلندشان صلوات ⚪️✨ الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ 🕊✨ و عَجِّلْ فَرَجَهُمْ🤍🌷🍃
🗓سالروز تبعیدرهبری به ایرانشهر ♦️برشی ازکتاب شرح اسم:هوای تابستان ایرانشهر بسیار گرم بود اما عصر روز یکشنبه ۱۱تیرماه ۱۳۵۷ ابرهای تیره در آسمان ایرانشهر متراکم شد، مردم که برای جشن ۲۷رجب روز بعثت پیامبر در مسجد آل‌رسول در نماز عشاء به آقای خامنه‌ای اقتدا کرده بودند که ناگهان صدای غرش عجیب رعدوبرق آمد، باران با شدت میبارید بقدری که سیل در ایرانشهر جاری شد ♦️آقای خامنه‌ای مردم را به رویارویی با سیل فراخواند، فرشهای مسجد را جمع کردند، برق رفت، خانه‌های مردم یکی یکی فرو میریخت چراکه سطح آب بالا آمده بود و خانه‌ها هم سست بود، همه جا تاریک بود، مردم وحشت زده بودند، به سید تبعیدی خود التجا میکردند، انسان در این لحظات هراسناک به هر وسیله‌ای متوسل میشود تا از بحران نجات پیدا کند ♦️ ناگهان سید علی به یاد تربت کربلا که همیشه باخود داشت افتاد، کمی از آنرا با توکل به خدا درون آب خروشان ریخت، دقایقی بعد سیل آرام گرفت، با آرام گرفتن سیل گروهی را برای امداد ساماندهی کرد، بازگشت تا اهالی خانه خود را ببینید، اما سیل به آنجا اثر نکرده بود، خبر سلامتی خانه سید تبعیدی در شهر پیچید، همه آنرا کرامت سید دانستند اما خود آقای خامنه‌ای گفت اینکه سیل به خانه ما نرسیده علتش قرار داشتن خانه در بلندی است نه کرامت ما! کتاب شرح اسم ص۵۹۷. 🌹سلامتی مقام معظم رهبری حفظه الله علیه صلوات ⚪️✨ الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ 🕊✨ و عَجِّلْ فَرَجَهُمْ🤍🌷🍃
🔴 سند|عصبانیت ساواک از کمک‌رسانی آیت‌الله خامنه‌ای به سیل‌زدگان ایرانشهر در دوران پهلوی ♦️ بخشی از گزارش ساواک: کمک‌های یک نفر از آخوندهای تبعیدی به نام خامنه‌ای به مردم باعث رفع گرفتاری آنها شده است. 🌹سالروز تبعید حضرت آقا به ایرانشهر ♦️برشی ازکتاب شرح اسم:هوای تابستان ایرانشهر بسیار گرم بود اما عصر روز یکشنبه ۱۱تیرماه ۱۳۵۷ ابرهای تیره در آسمان ایرانشهر متراکم شد، مردم که برای جشن ۲۷رجب روز بعثت پیامبر در مسجد آل‌رسول در نماز عشاء به آقای خامنه‌ای اقتدا کرده بودند که ناگهان صدای غرش عجیب رعدوبرق آمد، باران با شدت میبارید بقدری که سیل در ایرانشهر جاری شد ♦️آقای خامنه‌ای مردم را به رویارویی با سیل فراخواند، فرشهای مسجد را جمع کردند، برق رفت، خانه‌های مردم یکی یکی فرو میریخت چراکه سطح آب بالا آمده بود و خانه‌ها هم سست بود، همه جا تاریک بود، مردم وحشت زده بودند، به سید تبعیدی خود التجا میکردند، انسان در این لحظات هراسناک به هر وسیله‌ای متوسل میشود تا از بحران نجات پیدا کند ♦️ ناگهان سید علی به یاد تربت کربلا که همیشه باخود داشت افتاد، کمی از آنرا با توکل به خدا درون آب خروشان ریخت، دقایقی بعد سیل آرام گرفت. 🌹سلامتی مقام عظمای ولایت صلوات ⚪️✨ الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ 🕊✨ و عَجِّلْ فَرَجَهُمْ🤍🌷🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔰ویژه باز نشر 📹ببینید| رهبرمعظم انقلاب: من همیشه به دوستان گفته‌ام، ایرانشهر را از خود و خود را از ایرانشهر میدانم 🗓سالروز تبعید رهبرمعظم انقلاب به ایرانشهر در دوران پهلوی؛ ۲۸آذر۵۶ 🇮🇷سلامتی مقام عظمای ولایت صلوات ⚪️✨ الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ 🕊✨ و عَجِّلْ فَرَجَهُمْ🤍🌷🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
براتون فیلم عتیقه آوردم. بیایید ببینید تو این اوضاع احوال یه کم روحیه تون عوض بشه😊 ✅خاطرات مقام معظم رهبری از دفاع مقدس 🌷سلامتیشون صلوات 🌷⚪️✨ الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ 🕊✨ و عَجِّلْ فَرَجَهُمْ🤍🌷🍃
سید مرتضی موسوی فرمانده گروهان یاسر گردان امام موسي ابن جعفر علیه السّلام لشگر ۱۴ امام حسین علیه السّلام
سلام و احترام؛عملیات کربلای چهار، محور لشگر مقدس امام حسین علیه السلام؛ به روایت سید مرتضی موسوی:....قسمت اول:کار شناسائی منطقه ابوالخصیب تا پتروشیمی بصره و جاده فاو البهار؛ و رصد دشمن بعثی در منطقه از ماهها قبل شروع و لشگرها و تیپ های سپاه با توجه به محور عملیاتی؛ اقدام به آموزش نیروهای غواص و گردان های پیاده برای آماده شدن عملیات آبی و خاکی نموده بودند؛در اکثر عملیاتها حضرت آیت الله طاهری در مقر فرماندهی لشگر و در کنار شهید حاج حسین خرازی حضور پیدا میکرد،اطلاعاتی خدمت ایشان مبنی بر احتمال لُو رفتن عملیات داده شده بود و ایشان به عنوان تکلیف،از شهید خرازی خواسته بودند تا مراتب را شخصا به اطلاع آقا محسن فرمانده کل سپاه برساند،یک یا دوشب قبل از شروع عملیات؛ گشتی های یکی از تیپ های سپاه برای شناسایی به جلو رفته ولی آنها برنگشته وخبری از آنها نبود! طبق اطلاع آنها کالک و نقشه عملیات برای لحاظ آخرین تغییرات در منطقه دشمن؛ را بهمراه خود بُرده بودند!! بنابراین عراقی ها چندین شب در منطقه عملیاتی در حال آماده باش صددرصد بودند! در حالیکه تا شب عملیات هیچکدام از گردان های غواص و پیاده ما از این موضوع باخبر نبودند، تصور همه بر این بود که حفاظت عملیات کاملا رعایت شده است، با به آب زدن گردان غواص حضرت یونس و حرکت آنها در اروند برای گرفتن پنج سرپُل،سه سرپُل در ساحل بلجانیه و دو سر پُل در ساحل جزیره ام الرصاص؛ هواپيماهاي عراقي در آسمان منطقه و گمرگ خرمشهر ظاهر و درچندین نوبت، اقدام به ریختن منور در آسمان منطقه عملياتي نمودند و کل منطقه را مانند روز در آتشب تاریک و ظلمانی، روشن کردند، با این حرکت دشمن، بين همه بچه ها گردان‌ زمزمه هائی صورت گرفت: نكنه عمليات لُو رفته باشد؟! اين گمان؛ با گذشت دقایق و ساعتی؛ به يقين تبديل شد؛نیروهای غواص لشگر موفق به گرفتن تمام پنج سرپُل در ساحل دشمن شده بودند و به گردان های پیاده با چراغ قوه های مخصوص علامت دادند؛ قایق ها با سرعت تمام از نهر عرایض خارج تا با عبور از اروند و مسافت ۴ تا ۵ کیلومتری خود را به سرپُل های گردان غواص برسانند؛اما در همان دقایق اولیه شروع عملیات،به دلیل آتش بسیار سنگين دشمن،و شلیک پی درپی کالیبرها و شلیکاها بر روی سطح آب رودخانه اروند اکثر قایق ها بر روی آب مورد اصابت گلوله های کالیبر و آتش سنگین دشمن قرار گرفته و منهدم شده بودند، مكالمات بي سيم هاي گردانهای درگیر و اعلام وضعیت لحظه به لحظه فرماندهان گردان؛ به فرماندهی لشگر، حکایت از آمادگی دشمن و انهدام قایق ها و شهادت و زخمی شدن نیروها؛ بر روي رودخانه اروند و گره خوردن عملیات داشت،آب خروشان اروند پیکر پاک شهدا و مجروحین را با خود همراه و بُرده بود!! تنها كاري كه بلا استثناء همه بچه ها در آن شرایط دشوار ميتوانستند انجام دهند، فقط توسل به خداوند متعال و دعا برای گردان های درگیربود! قایق های؛ گردان های امام حسین.ع. و حضرت ابوالفضل.ع. اکثرا مورد اصابت گلوله های دشمن بعثی قرار گرفته و فقط چند قایق از جمله قایق حاج محمود جانثاری فرمانده گردان حضرت ابوالفضل و قایق حاج علی شاهنظری از گردان امام رضا موفق شدند خود را به ساحل بلجانیه برسانند؛ قایق های دیگر گردان ها( امام محمد باقر.ع. و گردان حضرت امام رضا.ع.‌)نیروهای خود را در ساحل جزیره ام الرصاص پیاده و با دشمن در داخل جزیره درگیر شده بودند؛ در بین بچه ها مطرح شده بود که قایق حاج علی باقری فرمانده گردان امام حسین علیه السلام مورد اصابت قرار و همه آنها بشهادت رسیده اند، با ورود نیروها به داخل جزیره ام الرصاص؛ عراقيها در بین نيزارهای بلند جزیره ام الرصاص،خود را مخفی وبطرف بچه ها شليك ميكردند؛با این وضعیت؛ حاج حسین خرازی فرماندهی لشگر دستور داد تا سایر گردان های لشگر وارد عملیات نشوند و فعلا در ساحل اروند بمانند ،به دستور برادر عزیز حاج ناصر بابائی فرمانده گردان موسی ابن جعفر.ع. قرار شد، بچه های گردان در کانال های نفررو؛ کنار اروند مستقر شوند، در آن شب زمستانی و سرد،خواب از چشمان همه ربوده شده بود،همه مشغول خواندن قرآن ودعا بودند، لحظه ای ذکر از لبان نیروها قطع نمیشد؛ تعدادی از نیروها صورتهای خود را به دیوار سرد کانال گذاشته و در حال مناجات و کمک از خداوند قادر متعال بودند؛ علی رغم‌ وضعیت منطقه و آتش سنگین دشمن،اما تعداد زیادی از بچه های گردان موسی ابن جعفر.ع. نماز شب خود را در حالت نشسته و در حالیکه به دیوار کانال تکیه داده بودند،به جا آوردند،آن نماز؛ با تمام نمازهای شبهای قبل، متفاوت و فرق داشت!!انگار در آن شب،توجه و حضورقلب بچه ها،بیشتر و به قول معروف،سیم ها کاملا وصل شده بود،شب در حال سپری شدن،و درگیری در آنسوی اروند،کماکان ادامه داشت، لحظات به کُندی و سختی سپری میشد،نگرانی در چهره تمام نیروها مشهود،اما همه راضی به رضای خداوند متعال بودند، كم كم به
وقت نماز صبح نزديك و حالا، بچه ها داخل سنگرها و كانال كنار اروند؛ خود را براي نمازصبح و خواندن دعا آماده ميكردند؛هر کس حال و هوای خودش را داشت،فرماندهان هم لحظه به لحظه، اتفاقات آنطرف آب و مکالمات بی سیم های گردان های درگیر را؛ رصد و منتظر فرمان و کسب تکلیف از جانب فرماندهی لشگر بودند، هوا كم كم رو به روشنی میرفت؛به غير از آتش سنگین دشمن؛ گوشهايمان به مكالمات بي سيم ها گرم و تیز شده بود......
ادامه خاطره عملیات کربلای چهار، قسمت دوم: ......... انگار همه منتظرخبري بودند؛لحظه موعود فرا رسيد؛از فرماندهي لشگر فرماني مبني بر آماده شدن يك گروهان از گردان حضرت موسي ابن جعفر.ع. صادر شد، گروهان ياسر؛گروهان اول بود وحالا حاج ناصر فرمانده گردان؛با نگاه پراز مهر و معنا دارش،تعمقی کرد وبه من، دستور داد بچه ها را آماده نمايم،شور و حال خاص و عجیبی در دل و چشمان همه نیروها دیده میشد،براستی آنها برای ادای تکلیف وارد میدان شده بودند،بچه های گروهان را با هزار زحمت داخل سوله ای کوچک، جمع کردم تا نسبت به ماموریت جدید، توجيه وآماده نمایم؛ به ناگاه چشمم به كنار نهر عرايض افتاد! علی حجازي معاون گردان غواص را دیدم که از آب بالا آمد به سرعت بطرفش دويدم و از او پيرامون اوضاع و احوال آنطرف اروند و وضعیت گردان ها و دشمن، سوْال كردم؟ حجازي گفت:سيد آنطرف غوغاست!! عراقيها از قبل،منتظر بچه ها بودند و...؛طولي نكشيد عليرضا ملكوتي خواه، از آب بالا آمد، بطرف او رفتم؛گفتم عليرضا؟ چه خبر؟!! گفت: در جزیره ام الرصاص عراقيها داخل نيزارها کمین کردند! خیلی مراقب باشید و..........
ادامه خاطره عملیات کربلای چهار، قسمت سوم:........... بطرف بچه هاي گروهان ياسر رفتم، همه يكجا جمع شده و منتظر خبر جدید بودند،انگار بچه های گروهان،با دفعات قبل فرق کرده بودند،علی رغم گره خوردن عملیات،اما آثار نگرانی و حتی ترس! در چهره آنها دیده نمیشد،همه مشتاق بودند،بدانند چه فرمان و ماموریتی از جانب فرماندهی لشگر برای گردان و گروهان صادر شده است،بعداز عرض سلام، بسم الله را گفتم؛بچه ها! مأموريت جديد ما، رفتن به جزیره ام الرصاص و كمك به بچه هاي گردانهاي امام رضا.ع.و امام محمدباقر.ع.، ه، از وضعیت عملیات و جزیره بصورت شفاف و روشن، و حتی اظهارات علی حجازی و علیرضا ملکوتی خواه، را برای نیروهای گروهان؛ گفتم،.....،بچه های گردان ها در جزیره در حال مقاومت در برابر دشمن هستند،ماهم باید به کمک آنها بشتابیم،ماموریت ما رفتن به جزیره ام الرصاص و گرفتن سرپل ام البابی ست،بعداز توضیحات لازم،ناخودآگاه، از دشت كربلا و حماسه سالار شهیدان حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام گفتم، از وفاداری علمدار کربلا،قمر بنی هاشم حضرت ابوالفضل العباس علیه السلام گفتم؛اشک در چشمان همه بچه ها،نقش بسته و نفس ها،در سينه ها حبس شده بود، همه فقط گوش ميدادند!! بچه ها! آنطرف عاشوراست، جزيره كربلاست! هر كس؛ سوار بر قايقها شود ، فقط سه وضعيت و اتفاق براي او بیشتر متصور نیست........‌‌......