✍هوالکریم
.........................................................................
یک نفر می آید عاشق می کند ، آیینه ها را
یک سحر می شوید این گرد و غبار سینه ها را
مختصر می گویمت ای خسته از ظلم و تباهی
یک نظر می افکند ، انسان کند بوزینه ها را
از سفر می آید آری آن مسافر از طفیلش
این بشر می ریزد از دل در مکانی کینه ها را
تا خبر می آورند از مژده ی وصل بهاران
یک اثر می ماند آیا در رخِ ما پینه ها را ؟
چون قمر می تابد آخر بر شب دل های عشّاق
منتظَر می آید آرامش دهد آدینه ها را
#عباس_بهمنی
#شعر_مهدوی
🔻🔻🔻 🔻🔻🔻
══🍃💚🍃═════
@chanddaneyaghot
══🍃💚🍃═════
🌹🌸🌻✧❁﷽❁✧🌻🌸🌹
گهواره گر چه در غم طفل رباب است
شرمنده ی گهواره امّا مشک آب است
گفتا بیا مادر که حصر آب بشکست
تا دید و از خجلت دل دریا کباب است
#عباس_بهمنی
#شعر_حسینی
🌹•┈┈••✾❀∞🌸∞❀✾••┈┈•🌹
✍هوالکریم
.........................................................................
خورشید را بر نیزه می بردند هر شب
با آفتاب_امّا ، قمر می رفت و کوکب
مهتاب و اختر ، روز با خورشید جمع اند
یا للعجب کی دیده این پیچیده مطلب
چندین ستاره بعد ِ ماه_آن بعد خورشید
بر نیزه ها شد تا چهل منزل لبالب
هم آسمان و هم زمین را قصّه لرزاند
آیا قیامت باشد این رخداده یارب ؟
هرگز نبیند ماتمی دیگر چنین دهر
کی دیده آنچه دیده است اینگونه زینب
#عباس_بهمنی
#شعر_حسینی
🔻🔻🔻 🔻🔻🔻
══🍃💚🍃═════
@chanddaneyaghot
══🍃💚🍃═════
✍هوالکریم
.........................................................................
ما آیه های پاکی و احساس هستیم
ما غنچه هایی از تبار یاس هستیم
بر ما نخندید ای اذان گویانِ مشرک
ما سوگوار اکبر و عبّاس هستیم
ما را نخوانید ای جماعت، خارج از دین
ما عترت و ناموس ِ خَیرُالنّاس هستیم
ای ملحدان ، ما زائرِ رأس حسینیم
اکنون اسیرِ فرقه ی خنّاس هستیم
بر روی دُرّ ، خاکستر از بالا مریزید
ما دانه های گوهر و الماس هستیم
رقّاصه ها را دور ، گردانید از اینجا
ما بر مقام نیزه ها حسّاس هستیم
#عباس_بهمنی
#شعر_حسینی
🔻🔻🔻 🔻🔻🔻
══🍃💚🍃═════
@chanddaneyaghot
══🍃💚🍃════
🌹🌸🌻✧❁﷽❁✧🌻🌸🌹
آمدی با خود دلم را بردی امّا جسم نه
برده ای ، یا وصل کن یا رد ، ولیکن قِسم نه
جسم ِ بی دل ، ماهیِ بی آب میماند که عید
از نفَس افتاده در شیشه ، ولی از اسم نه
#عباس_بهمنی
🌹•┈┈••✾❀∞🌸∞❀✾••┈┈•🌹
✍هوالکریم
.........................................................................
عمری برای کدخدا زحمت کشیدید
از قندهار و کابل امّا دل دَریدید
خود بر شمارید از برای غرب وحشی
خشخاش نَه ، از لاله هاتان چند چیدید ؟
گیرم کمر بستید بر خدمت به دشمن
اینک چرا دل از ولایت ها بریدید ؟
با هموطن هاتان چه کردید ای جماعت ؟
اینگونه از عفوّ عمومی نا امیدید
با اضطراب و دلهره تا خطّ پرواز
رفتید شاید چون منافق ها پریدید !
بردیدامان بر آن هواپیمای شیطان
از آسمان افتاده و در گل تپیدید .
#عباس_بهمنی
🔻🔻🔻 🔻🔻🔻
══🍃💚🍃═════
@chanddaneyaghot
══🍃💚🍃═════
✍هوالکریم
.........................................................................
من نه آنم که قضاوت کنی از روی گمان
هم نه آنی که قضاوت کنمت ، فرضْ کنان
تو چه می دانی از احوال من آنگونه که من
غافلم ، از پس ِ اغراض تو و سرّ نهان
گر گذر هم بدهندَم به نهانخانه ی غیب
کی توانم که بخوانم تو را از سِنخ بدان
کیل و مِعیار کرامت ، به خدا ، نزد خدا
نه لباس است و نه ریش است و نه ابروی کمان
نه سفیدی ، نه سیاهی ، نه به بازو ، نه به قدّ
نه به زیبایی و زشتی ، نه به چشم و نه دهان
تو اگر نیکی اگر بد ، نسزد از سر ِ جهل
اعتبارت به فنا داد ، به دستور زبان
آبروی تو همان ، آبروی خالقِ تو ست
آبروی ِ من و تو نزد خدا هست گران
آنکه هست عاجز از اینکه نشود شُهره ی شهر
بی خدا باشد اگر سِرّ کسی کرد عیان
وآنکه در آیِنه،عیب از رُخ و سیرت نشناخت
چون تواند که شکایت کند از فهم خران ؟
وصل اگر شد به خدا ،آدمی از قلب سلیم
چه ملال است ملامت شود از کلّ جهان
قطره تا با اُقیانوس، بُوَد جزء ِ کُل است
اقیانوس نجس کی شود از پوز سگان ؟
ای جماعت اگر آرمش خاطر ، طلبید
به قضاوت ننشینید دمی حدسْ ، زنان
#عباس_بهمنی
🔻🔻🔻 🔻🔻🔻
══🍃💚🍃═════
@chanddaneyaghot
══🍃💚🍃═════
﷽
━━━━💠🌸💠━━━━
از این بهتر چه می خواهی دعایت کرده باشم
شب و روزت به خیر و عاقبت خوش باشد ای دوست
#عباس_بهمنی
━━━━💠🌸💠━━━━
✍هوالکریم
.........................................................................
روزی ابلیس از بیابانی گذشت
نوچه هایش جملگی با او به گشت
از قضا یک خیمه را از دور دید
فکر نحسی بر سرش زد آن پلید
گفت ، یاران را تماشایش کنند
اقتدا بر کید و اِغوایش کنند
خیمه را ویران کنم با مکر خویش
اهل آن را می کنم اکنون پریش
در کنار خیمه کدبانوی ِ پاک
میخ آهن را بزد در قلب خاک
بست گاوی را به بیخِ میخِ سخت
نزدش آمد طفلکی شوریده بخت
شیر می دوشید از پستان گاو
بود کودک در کنارش کنجکاو
محو ِ مادر بود و گاو و ظرف شیر
غافل از ابلیس ، آن طفلِ صغیر
مادرش هم در خیالِ کار خود
ملتفت از لشکر شیطان نشد
ناگهان آهسته آمد آن لعین
میخ ، را جنباند از عمق زمین
اندکی افسار حیوان را کشید
گاو را ترساند ، امّا کس ندید
گاو شد وَحشی ، لگد زد زیر ظرف
ریخت شیر و رنگ کودک شد چو برف
زیر ِ جسم ِ گاو رفت از اضطراب
شد لگد مال و دلِ بانو کباب
آن لعین جشنی به دشت ایجاد کرد
کام ِ شاگردان خود را شاد کرد
قهقهه میزد به حال مادرش
بچه اش را کشت و برد عقل از سرش
ضجّه ها زد مادر و رفت اندرون
چاقویی آورد و راه انداخت خون
گاو را با ضرب ِ چاقو کشت ، زود
اشک جاری شد به چشمش مثل رود
روی ِ نعش کودکش افتاد ، زار
همسرش از کار برگشت و شکار
تا به نزد خیمه گاه خود رسید
گاو و شیر و بچّه را ناگاه دید
دادعنان از کف ، به بانو زد نهیب
بر سرش میزد چماق آن هم ، عجیب
شد جدا از او طلاقش داد ، رفت
کودک و دارایی اش بر باد ، رفت
ناگهان اقوام ِ بانو آمدند
تا توانستند او را هم زدند
این طرف فامیل ِ آقا سر رسید
آن خبیث اینجا به سوت شرّ دمید
بینشان افتاد ، جنگی ناگوار
کشته ها بسیار دادند از قرار
در تماشا بود، آن ابلیس ِ پست
پیروانش می زدند از شوق دست
نوچه ای ، ابلیس را گفت_ای امیر
اینقدر خون ریختی ،یک ظرف شیر
عرش را لرزانده ای با یک طلاق
بین قوم افتاده بی حد انشقاق
ای جناب اینک بگو از سِرِّ کار
تا بیاموزیم رمز ِ اقتدار
گفت عزیزم اینکه کار کوچکی است
بازی ِ با میخ و گاو و کودکی است
من فقط یک میخ را جنبانده ام
یا نهایت گاو را رم داده ام
مکرها دارم برای این بشر
فتنه ها بر پا کنم در خیر و شر
در نهاد ِ آدمی من زنده ام
تا قیامت نافذ و پاینده ام
بارها دُورش کنم از آستان
نکته ها گفتم تو را در داستان
ای بسا ما میخ ها جنبانده ایم
دوستانی را به اینسان رانده ایم
ای بسا ما کار شیطان میکنیم
آنچه او ناکرده است آن میکنیم
#عباس_بهمنی
🔻🔻🔻 🔻🔻🔻
══🍃💚🍃═════
@chanddaneyaghot
══🍃💚🍃═════
🌹🌸🌻✧❁﷽❁✧🌻🌸🌹
گفتمش دانی برایت شعرها گفتم به دل
گفت آری منتها میدانم این دل پاک نیست
شعرهایت مثل آبی صاف می جوشد از آن
چشمه ای که خالی از رمل و خس و خاشاک نیست
#عباس_بهمنی
🌹•┈┈••✾❀∞🌸∞❀✾••┈┈•🌹