مشکلاتماورایی👿درمانباقران
#کشتی_پهلو_گرفته👆👇 .•°°•.💞.•°°•. 💛 💚 `•.¸ ༄༅ #اللهم_عجل_الولیک_الفرج
(جلسه ۲۳)
ا💐🍃🌿🌸🍃🌾🌼
ا🍃🌺🍂
ا🌿🍂
ا🌸. ⚪️🔹 ◎﷽◎ 🔹⚪️
#کتاب_کشتی_پهلو_گرفته (جلسه ۲۳)
من چگونه میتوانم فراق چون تو مهربانی را تحمل کنم؟
بیش از یکماه از عقدمان میگذشت و من هنوز تو را در خانه نداشتم و شرم میکردم از اینکه با پدرت در این باره سخن بگویم.
یک روز برادرم عقیل به خانهمان آمد و گفت:
- برادر! چرا فاطمه را از پدرش نمیخواهی تا زندگیتان سامان بگیرد و چشم ما و دوستان تو به وصلت شما روشنی پذیرد.
گفتم: اشتیاق من در این باره کم نیست، اما حیا میکنم که با پیامبر در میان بگذارم.
عقیل مرا سوگند داد که برخیزم و با او به خانهی شما بیایم و ترا از پدرت بخواهم.
در راه با ام یمین و امسلمه مواجه شدم، آنها گفتند:
- این کار را به ما بسپارید که زنان اموری اینچنین را بهتر کارسازی میکنند.
ما در پشت در ایستادیم و آنان پیام آوردند که پیامبر تو را فرامیخواند.
من حیادار و شرمسار، پیش رفتم و در کنار پیامبر نشستم. پیامبر، مهر آمیز فرمود:
- علی جان! میخواهی فاطمه را به تو بسپارم؟
گفتم:
- بله، سر و جان به فدایت.
فرمود:
- با همهی میل و اشتیاقم علی جان! هم امشب یک میهمانی مختصر بگیر و همسرت را ببر.
سعد، گوسفندی هدیه کرد، تنی چند از صحابی ذرت آوردند، من هم با ده درهمی که پیامبر به من داده بود روغن و خرما و کشک خریدم و سفرهای گسترده شد.
پیامبر فرمود:
- برو و هر که را که میخواهی دعوت کن، بگو خانه کوچک است، بگو که ده نفر- ده نفر بیایند غذا بخورند و جایشان را به دیگران بدهند.
من به مسجد رفتم و هر که را که دیدم، دعوت کردم، بزودی خبر به دیگران رسید و جمعیت از گوشه و کنار مدینه راهی ضیافت شد.
پیامبر در کنار ظرف غذا نشسته بود و با دستهای مبارکش برای میهمانان غذا میکشید، صدها نفر آمدند و خوردند و رفتند و غذا به برکت دستهای پیامبر، هیچ کم نیامد.
بعد برای من و تو غذایی کشید و کنار نهاد.
وقتی میهمانان، همه رفتند، تو را و مرا فراخواند، دستهایمان را اول بر سینهاش نهاد و بعد در دستهای هم. میان چشمهای هر دومان را بوسه داد و به من فرمود:
- علی جان! همسرت خوب همسری است.
به تو فرمود:
- فاطمه جان! شوهرت، خوب شوهری است.
- دخترم مبادا نگران باشی ازفقر شوهرت. فقر برای من و اهل بیت من مایهی افتخار است.
- دخترم من تو را به بهترین مرد روی زمین شوهر دادهام، همسرت بزرگ دنیا و آخرت است.
- دخترم مباد که از شویت نافرمانی کنی، شوهرت، مسلمانترین، عالمترین و حلیمترین خلق روی زمین است.
- دخترم ذخایر دنیا و آخرت را بر پدرت عرضه کردند، بیآنکه هیچ از مقامش در نزد خداوند بکاهند، اما من نپذیرفتم و تن به مال و ثروت ندادم.
- دخترم! قدر علی را بدان
مرا به خلوت برد و فرمود:
- علی جان! با فاطمهام مهربان باش. با او نیکی کن. به او محبت کن که او پارهی تن من است و من به ملالت او ملول میشوم و به شادیاش مسرور.
شما دو تن را به خدا میسپارم و او را بر شما خلیفه میگردانم.
ما را تنها گذاشت، در را بست و از پشت در نیز ما را دعا فرمود:
- خداوند شما و نسل شما را پاکیزه گرداند، من دوستم با دوستان شما و دشمنم با دشمنان شما. و به خدایتان میسپارم.
👌من که در زندگی از تو جز مهر و لطف و وفا ندیدم خدا کند که دل تو نیز از من ناخشنود نباشد.
ان شاءالله #ادامه_دارد...
✨السَّلامُ عَلَيْكِ یَا اُمّاهُ يَا فاطِمَةُ الزَّهْراء
☘️یامَوْلٰاتیٖ یافاطِمَةُ اَغیٖثٖینیٖ
✍🏻 #به_قلم سید مهدی شجاعی
به کانال ما بپیوندید
.•°°•.💞.•°°•.
💛 💚
`•.¸ ༄༅ #اللهم_عجل_الولیک_الفرج 💖
🔰 #کاملترین_دعا 🔰 °•.¸¸.•🌺
🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺
📚 کپی مطالب باذکر صلوات 📚
@zekrabab125 داستان و رمان،آموزنده
@charkhfalak500 آرشیوقرانومفاتیح
@charkhfalak110 مطالب صلواتی
📘 هرروزه مطالب، مذهبي، فرهنگي، خبري، آموزشی، تربیتی و........ :👆👆👆
❤️اگر فکر میکنید با عضویت در این کانال وقت خود را هدر ندادهاید، لطفاً آن را بدوستانتان معرفی کنید🙏
مشکلاتماورایی👿درمانباقران
#کشتی_پهلو_گرفته👆👇 .•°°•.💞.•°°•. 💛 💚 `•.¸ ༄༅ #اللهم_عجل_الولیک_الفرج
(جلسه ۲۴)
ا💐🍃🌿🌸🍃🌾🌼
ا🍃🌺🍂
ا🌿🍂
ا🌸. ⚪️🔹 ◎﷽◎ 🔹⚪️
#کتاب_کشتی_پهلو_گرفته (جلسه ۲۴)
من که در زندگی از تو جز مهر و لطف و وفا ندیدم خدا کند که دل تو نیز از من ناخشنود نباشد.
تو را از آنجا که مادر پدر بودی، پیامبر میخواست که نزدیک خویش ببیند میخواست که خانهای در نزدیکی او داشته باشیم تا هر روز چشمش به دیدار تو روشن شود و چشم من به زیارت او
حارثه بن نعمان چند خانه در مدینه داشت، همه را در طبق اخلاص نهاد و نزدیکترینش را پیامبر برای ما برگزید و او را دعا فرمود.
و ما به خانهای در جوار پیامبر فرود آمدیم.
سنت نبوی کارها را میان و من و تو تقسیم کرد و مرز این تقسیم را درب خانه قرار داد.
کارهای داخل خانه بر دوش تو قرار گرفت و کارهای بیرون بر عهدهی من.
اما آنهمه کار، وجود نازکت را میآزرد.
رفت و روی خانه، شستشوی لباس، پختن نان و غذا، آسیا کردن گندم و... وقتی در کنار روزههای پی در پی و عبادتهای شبانه تو قرار میگرفت، توانت را میربود و خستهات میکرد.
وقتی چشمم به تاول دستهای تو افتاد، دلم آتش گرفت، گفتم:
- بیا به نزد پیامبر برویم و از او خدمتکاری تقاضا کنیم.
رفتیم، اما دست پیامبر از ما تنگتر بود، ولی انگار «نه» گفتن به تقاضا در قاموس پیامبر نبود، به تو تسبیحی آموخت که پس از ان کارها سهل مینمود و گرهها گشاده:
«پس از هر نماز سیو چهار بار اللهاکبر بگویید و خدا را به بزرگی یاد کنید، سیو سه بار الحمدالله بگویید و سپاس او را بگذارید و سیو سه مرتبه خدا را تنزیه کنید و سبحانالله بگویید.»
👌و پس از آن، این گونه تسبیح به نام تو شهرت یافت که تو بانی این فیض و مجرای آن به سوی خلایق شدی.
واللَّه که خانهی تو، خانه سکینه و آرامش بود و من هر گاه به خانه درمیآمدم، یک نگاه تو، تمامی غمها و غصهها را از دلم میزدود.
کولهبار جهادها به دست تو بسته میشد، جراحت سنگین جنگها به دست تو التیام مییافت و حتی خون شمشیرهای من و پیامبر با دستهای مبارک تو شستشو میگشت.
و من کلام پیامبر را در زندگی با تو، بیشتر و بهتر از هر کس دیگر دریافتم که فرمود:
👌«جهاد زن، خوب همسرداری است.»
چه کسی میتواند نقش تو را در استحکام گامهای من و قوت بازوهای من و صلابت شمشیرهای من انکار کند
تو اگر نبودی من با چه کسی میتوانستم زندگی کنم؟
جز دل آسمانی تو کدام آشیان دلی میتوانست روح مرا در خویش جای دهد؟
و جز من چه کسی میتواند قدر و منزلت تو را بشناسد که نه سال تمام با تو زندگی کردهام و جز صفات الهی و خلق و خوی محمدی هیچ از تو ندیدهام؟⁉️
👌روح تو آنقدر بزرگ بود که در ازدواج، شفاعت پیروانت را به کابین طلبیدی و خداوند بر این مهر صحه گذاشت.
ان شاءالله #ادامه_دارد...
✨السَّلامُ عَلَيْكِ یَا اُمّاهُ يَا فاطِمَةُ الزَّهْراء
☘️یامَوْلٰاتیٖ یافاطِمَةُ اَغیٖثٖینیٖ
✍🏻 #به_قلم سید مهدی شجاعی
به کانال ما بپیوندید
.•°°•.💞.•°°•.
💛 💚
`•.¸ ༄༅ #اللهم_عجل_الولیک_الفرج 💖
🔰 #کاملترین_دعا 🔰 °•.¸¸.•🌺
🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺
📚 کپی مطالب باذکر صلوات 📚
@zekrabab125 داستان و رمان،آموزنده
@charkhfalak500 آرشیوقرانومفاتیح
@charkhfalak110 مطالب صلواتی
📘 هرروزه مطالب، مذهبي، فرهنگي، خبري، آموزشی، تربیتی و........ :👆👆👆
❤️اگر فکر میکنید با عضویت در این کانال وقت خود را هدر ندادهاید، لطفاً آن را بدوستانتان معرفی کنید🙏
مشکلاتماورایی👿درمانباقران
(جلسه ۲۴) ا💐🍃🌿🌸🍃🌾🌼 ا🍃🌺🍂 ا🌿🍂 ا🌸. ⚪️🔹 ◎﷽◎ 🔹⚪️ #کتاب_کشتی_پهلو_گرفته (جلسه ۲۴) من که
(جلسه ۲۵)
ا💐🍃🌿🌸🍃🌾🌼
ا🍃🌺🍂
ا🌿🍂
ا🌸. ⚪️🔹 ◎﷽◎ 🔹⚪️
#کتاب_کشتی_پهلو_گرفته (جلسه ۲۵)
کلام تو وحی محض بود و رفتار تو عین سنت.
تو خود، ملاک و ضابطه بودی. تو با هیچ معیاری سنجیده نمیشدی. تو خود محکم بودی، شاهین سنجش بودی.
عفت، از تو نشات میگرفت، حیا، وام دار تو بود، تقوی آن بود که تو داشتی، روزه آن بود که تو میگرفتی، نماز آن بود که تو میخواندی، عمل صالح آن بود که تو میکردی.
چشم نجابت به تو بود و نگاه پاکدامنی، خیره به رفتار تو. زنانگی پای درس تو مینشست و خانمی از تو سرمشق میگرفت.
یادم نمیرود آن روز را که رسول خدا در مسجد و در میان اصحاب، از ما سئوال کرد:
- برترین چیز برای زن چیست؟⁉️
و ما همه ماندیم. حتی من که متصل به منزل وحی بودم ماندم، آمدم از تو سئوال کردم و پاسخ ترا پیش پیامبر بردم.
- بهترین چیز برای زن آن است که نه مردی او را ببیند و نه او مردی را.
پیامبر با فراست دریافت که این کشف، کشف من نیست، کشف فاطمی است.
گفت:
- این پاسخ از آن کیست؟
گفتم:
- دخترتان فاطمه.
با تبسمی ملیح فرمود:
- حقا که پارهی تن من است.
فاطمه جان! آنچه از دست من رفته است، پارهی تن رسولالله است. حضور تو مرهمی بود بر جراحت فقدان رسول.
اما... اکنون من اینهمه تنهایی را به کجا ببرم؟
ان شاءالله #ادامه_دارد...
✨السَّلامُ عَلَيْكِ یَا اُمّاهُ يَا فاطِمَةُ الزَّهْراء
☘️یامَوْلٰاتیٖ یافاطِمَةُ اَغیٖثٖینیٖ
✍🏻 #به_قلم سید مهدی شجاعی
به کانال ما بپیوندید.
.•°°•.💞.•°°•.
💛 💚
`•.¸ ༄༅ #اللهم_عجل_الولیک_الفرج 💖
🔰 #کاملترین_دعا 🔰 °•.¸¸.•🌺
🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺
📚 کپی مطالب باذکر صلوات 📚
@zekrabab125 داستان و رمان،آموزنده
@charkhfalak500 آرشیوقرانومفاتیح
@charkhfalak110 مطالب صلواتی
📘 هرروزه مطالب، مذهبي، فرهنگي، خبري، آموزشی، تربیتی و........ :👆👆👆
❤️اگر فکر میکنید با عضویت در این کانال وقت خود را هدر ندادهاید، لطفاً آن را بدوستانتان معرفی کنید🙏
مشکلاتماورایی👿درمانباقران
#کشتی_پهلو_گرفته👆👇 .•°°•.💞.•°°•. 💛 💚 `•.¸ ༄༅ #اللهم_عجل_الولیک_الفرج
(جلسه ۲۶)
ا💐🍃🌿🌸🍃🌾🌼
ا🍃🌺🍂
ا🌿🍂
ا🌸. ⚪️🔹 ◎﷽◎ 🔹⚪️
#کتاب_کشتی_پهلو_گرفته (جلسه ۲۶)
نجوای امام حسن مجتبی علیه السلام
اگر تو فاطمه نبودی با آن عظمت دست نیافتنی و من هم حسن نبودم با این قلب رقیق و دل شکستنی، باز هم سفارش تو مادر- گریه نکردن- عملی نبود.
اگر من تنها یک فرزند بودم- هر فرزندی- و تو تنها یک مادر بودی- هر مادری- در حال ارتحال، باز هم به دل نمیشد گفت که نسوز و به چشم نمیشد گفت که آرام بگیر و اشک مریز.
چه رسد به این که تو فقط یک مادر نیستی، تو فاطمهای! تو زهرای اطهری! تو نزدیکترین و بیواسطهترین بازماندهی منزل و مهبط وحیای! تو محب و محبوب خدا و پیامبری!
چه کسی عشق خدا و پیامبر را نسبت به تو نمیداند؟
کم مانده بود، پیامبر به بلال بگوید:
«بر بالای ماذنه که رفتی بعد از هر اذان به صدای بلند اعلام که که محمد (ص) فاطمه را دوست دارد، دوست داشتنی الهی و تکوینی، دوست داشتنی سنتی و تشریعی.»
اینچنین بود عشق مشهور پیامبر به تو. و عشق تو به پیامبر، شهوهتر، آنچنانکه لقب «امابیها» گرفتی و آنچنانکه بعد از ارتحال پیامبر هیچ کس خندهی تو را ندید و در عوض، گریستنات، دشمن را به ستوه آورد.
ما از آنجا که پیش از تولد، ظهور یافتهایم و پس از وفات نیز، ادامه حیات میدهیم، من رنجهای تو را به خاطر پیامبر، حتی پیش از تولدم دیدهام.
من اگر چه در سال سوم هجرت به دنیا آمدم، اما رنجهای تو را پیش از هجرت و پس از آن بوضوح دیدم، به همین دلیل به تو حق میدادم که پس از رحلت پیامبر، آنچنان غریبانه و جگر سوز در بیت الاحزان، ضجه بزنی و فغان کنی.
من حتی تولد خودم و ناز و نوازشهای پیامبر را به خاطر دارم. پیامبر مشتاق و بیتاب به خانه آمد تا اولین فرزند تو را ببیند، وقتی مرا در آغوشش گذاشتند، اول گره در ابروانش افتاد:
- مگر نگفتم کودک را در جامهی زرد نباید پیچید؟
پیامبر به کرات فرموده بود و آن خادمه اشتباه کرده بود، مرا با جامهای سپید پوشاندند و به آغوش پیامبر سپردند.
پیامبر از شادی آنچنان خندیدند که داندانهای سپیدشان نمایان شد و سر و رو و چشم و لبهای مرا غرق بوسه کردند و گفتند: خدایا! چقدر من این کودک را دوست دارم. در گوشهایم اذان و اقامه گفتند و بعد از تو و پدرم پرسیدند:
- نامش را چه نهادهاید؟
هر دو عرضه داشتید:
- ما در نامگذاری کودکمان از شما سبقت نمیجوییم.
پیامبر فرمودند:
- من نیز از خدا در این باره پیشی نمیگیرم.
تا این که جبرئیل آمد و نام انتخابی خداوند «حسن» را به ارمغان آورد، نام اولین فرزند هرون اما در لسان عرب.
اینها هنوز از خاطرم نرفته است...
👌اما آنچه بیش از اینها، اکنون، جگرم را میسوزاند، 😭 تداعی نوازشهای مادرانه توست.
ان شاءالله #ادامه_دارد...
✨السَّلامُ عَلَيْكِ یَا اُمّاهُ يَا فاطِمَةُ الزَّهْراء
☘️یامَوْلٰاتیٖ یافاطِمَةُ اَغیٖثٖینیٖ
✍🏻 #به_قلم سید مهدی شجاعی
به کانال ما بپیوندید
.•°°•.💞.•°°•.
💛 💚
`•.¸ ༄༅ #اللهم_عجل_الولیک_الفرج 💖
🔰 #کاملترین_دعا 🔰 °•.¸¸.•🌺
🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺
📚 کپی مطالب باذکر صلوات 📚
@zekrabab125 داستان و رمان،آموزنده
@charkhfalak500 آرشیوقرانومفاتیح
@charkhfalak110 مطالب صلواتی
📘 هرروزه مطالب، مذهبي، فرهنگي، خبري، آموزشی، تربیتی و........ :👆👆👆
❤️اگر فکر میکنید با عضویت در این کانال وقت خود را هدر ندادهاید، لطفاً آن را بدوستانتان معرفی کنید🙏
مشکلاتماورایی👿درمانباقران
#کشتی_پهلو_گرفته👆👇 .•°°•.💞.•°°•. 💛 💚 `•.¸ ༄༅ #اللهم_عجل_الولیک_الفرج
(جلسه ۲۷)
ا💐🍃🌿🌸🍃🌾🌼
ا🍃🌺🍂
ا🌿🍂
ا🌸. ⚪️🔹 ◎﷽◎ 🔹⚪️
#کتاب_کشتی_پهلو_گرفته (جلسه ۲۷)
ادامه ی نجوای امام حسن مجتبی علیه السلام:
مرا به هوا میانداختی، بغل میکردی، در آغوش میفشردی، غرق بوسهام میکردی و برایم شعر میخواندی:
اَشْبِه اَباکَ یا حَسَنْ
وَ اخْلَعْ عَنِ الْحَقّ اَلرَسنْ
وَ اعْبُدْ اِلهَاً ذامَنَنْ
وَ لا توال ذاالْاحَنْ.
«حسن جان! مثل پدرت علی باش و ریسمان از گردن حق باز کن و به عبادت خدای بخشنده برخیز و با کینهتوزان دوستی مکن».
من که شعرهای نوازشگرانه تو را در دوران کودکیام، فراموش نکردهام، چگونه میتوانم نیایشها و مناجاتهای شیرین تو را با خدا از یاد برده باشم:
«خداوندا! به حق عرش و آنکه علوش بخشید، به حق وحی و آنکه نازلش فرمود و به حق پیامبر و آنکه به او پیام داد و به حق کعبه و آن که آن را بنا کرد.
ای شنوندهی هر صدا و ای جمع کنندهی همه از دست رفتهها و ای زنده کنندهی خلایق پس از مرگ!
بر محمد و اهل بیت او درود فرست و به ما و جمیع مومنین و مومنات در شرق و غرب زمین فرج و گشایشی نزدیک از جانب خودت عنایت فرما، به شهادت این که خدایی جز خدای یگانه نیست و محمد (ص) بنده و رسول توست، درود خدا بر او و فرزندان پاک و شایستهاش.»
با این شکر و سپاس همیشگی تو که:
«اَلْحَمْدُ لِلَّهِ عَلی کُلّ حَمْدٍ وَ ذِکْرٍ وَ شْْکْرٍ وَ صَبْرٍ و صَلاةٍ وَ زَکاةٍ وَ قِیام وَ عِبادةٍ وَ سَعادةٍ و بَرکة وَ زیادَةٍ وَ رَحْمَةٍ وَ نِعْمَةٍ وَ کَرامَةٍ وَ فَریضةٍ و سَرّاءٍ وَ ضرّاءٍ وَ شِدَّةٍ وَ رَخاءٍ وَ مُصیبَةٍ وَ بَلاء و عُسْرٍ و یُسْر و غِناءٍ وَ فَقْرَ وَ عَلی کُلّ حالٍ و فی کُلّ أو انٍ وَ زَمانٍ وَفی کُلّ مَثْوی وَ مُنْقَلبَ وَ مقام.»
ان شاءالله #ادامه_دارد...
✨السَّلامُ عَلَيْكِ یَا اُمّاهُ يَا فاطِمَةُ الزَّهْراء
☘️یامَوْلٰاتیٖ یافاطِمَةُ اَغیٖثٖینیٖ
✍🏻 #به_قلم سید مهدی شجاعی
به کانال ما بپیوندید
.•°°•.💞.•°°•.
💛 💚
`•.¸ ༄༅ #اللهم_عجل_الولیک_الفرج 💖
🔰 #کاملترین_دعا 🔰 °•.¸¸.•🌺
🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺
📚 کپی مطالب باذکر صلوات 📚
@zekrabab125 داستان و رمان،آموزنده
@charkhfalak500 آرشیوقرانومفاتیح
@charkhfalak110 مطالب صلواتی
📘 هرروزه مطالب، مذهبي، فرهنگي، خبري، آموزشی، تربیتی و........ :👆👆👆
❤️اگر فکر میکنید با عضویت در این کانال وقت خود را هدر ندادهاید، لطفاً آن را بدوستانتان معرفی کنید🙏
مشکلاتماورایی👿درمانباقران
#کشتی_پهلو_گرفته👆👇 .•°°•.💞.•°°•. 💛 💚 `•.¸ ༄༅ #اللهم_عجل_الولیک_الفرج
(جلسه ۲۸) قسمت دوم
ا💐🍃🌿🌸🍃🌾🌼
ا🍃🌺🍂
ا🌿🍂
ا🌸. ⚪️🔹 ◎﷽◎ 🔹⚪️
#کتاب_کشتی_پهلو_گرفته (جلسه ۲۸)قسمت دوم
وقتی به خانه درآمدیم و پیامبر دید که شکمت از گرسنگی به پشت چسبیده و توان از تنت و حالت از چشمانت رفته است، بغضش ترکید، ترا در آغوش گرفت و های های گریست. در این تب و تاب، هیچ کس مثل جبرئیل نمیتوانست، غم سنگین دل پیامبر را از جا تکان دهد. انگار این جبرئیل نبود، خودخدا بود که در خانه ظهور میکرد.
جبرئیل به پیامبر اسلام کرد و مژده داد که هدیهای از جانب خدا برای این خاندان آورده است. چه ذوقی میکرد جبرئیل که این هدیه را با دستهای امانت خود حمل کرده بود، آنچنانکه عطر بینظیر خندهاش در فضا میپیچید.
آن هدیه چه بود؟
خدا شما روزهداران ایثارگر و ما را به بهانه و طفیلی شما ستایش کرده بود. و چه هدیهای برتر از این که انسان مورد تمجید و ستایش خدا قرار بگیرد:
«خوبان این جهان، در آن جهان جامهایی از چشمههای بهشتی مینوشند.
چشمههای جوشندهای که تنها برای بندگان ناب و خالص خدا فوران میکند.
آنان که به نذر خود وفا میکنند و از روز قیامت که شر آن گسترده است میهراسند و طعام خود را علیرغم نیاز شدیدشان به مسکین و یتیم و اسیر میبخشند.
👌 (و حرف دلشان این است که):
«ما تنها و تنها به خاطر خدا ایثار میکنیم و چشم تشکر و پاداش از شما نداریم.ما به خدا عشق میورزیم و از روز وحشتناک قیامتش میهراسیم.»
پس خداوند آنان را از شر آن روز در امان میدارد و خر
می و شادکامی شان میبخشد. و پاداش صبوری و ایثارشان را، بهشت و حریر عنایت میکند ...»
ان شاءالله #ادامه_دارد...
✨السَّلامُ عَلَيْكِ یَا اُمّاهُ يَا فاطِمَةُ الزَّهْراء
☘️یامَوْلٰاتیٖ یافاطِمَةُ اَغیٖثٖینیٖ
✍🏻 #به_قلم سید مهدی شجاعی
به کانال ما بپیوندید
.•°°•.💞.•°°•.
💛 💚
`•.¸ ༄༅ #اللهم_عجل_الولیک_الفرج 💖
🔰 #کاملترین_دعا 🔰 °•.¸¸.•🌺
🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺
📚 کپی مطالب باذکر صلوات 📚
@zekrabab125 داستان و رمان،آموزنده
@charkhfalak500 آرشیوقرانومفاتیح
@charkhfalak110 مطالب صلواتی
📘 هرروزه مطالب، مذهبي، فرهنگي، خبري، آموزشی، تربیتی و........ :👆👆👆
❤️اگر فکر میکنید با عضویت در این کانال وقت خود را هدر ندادهاید، لطفاً آن را بدوستانتان معرفی کنید🙏
مشکلاتماورایی👿درمانباقران
#کشتی_پهلو_گرفته👆👇 .•°°•.💞.•°°•. 💛 💚 `•.¸ ༄༅ #اللهم_عجل_الولیک_الفرج
(جلسه ۲۹)
ا💐🍃🌿🌸🍃🌾🌼
ا🍃🌺🍂
ا🌿🍂
ا🌸. ⚪️🔹 ◎﷽◎ 🔹⚪️
#کتاب_کشتی_پهلو_گرفته (جلسه ۲۹)
ادامه نجوای امام حسن مجتبی علیه السلام
هر چه هست از برکت توست مادر!
و هر چه فرزندانمان هم داشته باشند از برکت وجود توست.
تو زنی هستی که امامت بشر در مقابل تو زانو میزند، تو همسر و مادر رهبری خلایقی.
و آنچه هماکنون از دست ما میرود چنین عظمتی است، نه ما که جا دارد جهان بر این مصیبت گریه کند.
جا دارد کوهها در این اندوه متلاشی شود.
بیآنکه بخواهم، شعرهایی که تو در سوگ پیامبر میخواندی در ذهنم تداعی میشود
إِنَّ حُزْنِی عَلَیکَ حُزْنٌ جَدِیدٌ
وَ فُؤادِی وَ اللّه ِ صَبٌّ عَنیدٌ
کُلُّ یَوْمٍ یَزِیدُ فِیهِ شُجُونِی
وَ اکْتِیابی عَلَیْکَ لَیْسَ یَبِیدُ
اندوه من بر تو [همیشه] تازه است.
به خدا قسم این دل، عاشقی لجوج و سرسخت است.
هر روز بر غمهای من افزوده می شود
و اندوه من در فراق تو پایان ندارد.
نَفْسِی عَلَی زَفَراتِها مَحْبُوسَةٌ
یا لَیْتَها خَرَجَتْ مَعَ الزَّفَراتِ
لا خَیرَ بَعْدَکَ فِی الْحَیاةِ
وَ إِنّما أَبْکِی مَخافَةَ أَنْ تَطُولَ حَیاتِی
جان من گویی جز آه و ناله کاری ندارد،
ای کاش جان من، همراه با آه و ناله از بدنم خارج می شد.
[پدر جان!] بعد از تو در زندگی خیری نیست؛
گریه می کنم از بیم آنکه مبادا بعد از تو، زنده ماندنم طولانی شود.
اینها زبان حال ماست مادر!
وقتی دست ما را میگرفتی، به مزار پیامبر میبردی، در کنار قبر او مینشیتی و این شعرها را زمزمه میکردی، ضجه میزدی و ما را میگریاندی، ما چگونه میتوانستیم تصور کنیم که همان شعرها، زبان حال ما بشود بر بالین احتضار تو؟!
خدایا چه سخت است از دست دادن مادری که عصارهی خوبی است.
ان شاءالله #ادامه_دارد...
✨السَّلامُ عَلَيْكِ یَا اُمّاهُ يَا فاطِمَةُ الزَّهْراء
☘️یامَوْلٰاتیٖ یافاطِمَةُ اَغیٖثٖینیٖ
✍🏻 #به_قلم سید مهدی شجاعی
به کانال ما بپیوندید
.•°°•.💞.•°°•.
💛 💚
`•.¸ ༄༅ #اللهم_عجل_الولیک_الفرج 💖
🔰 #کاملترین_دعا 🔰 °•.¸¸.•🌺
🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺
📚 کپی مطالب باذکر صلوات 📚
@zekrabab125 داستان و رمان،آموزنده
@charkhfalak500 آرشیوقرانومفاتیح
@charkhfalak110 مطالب صلواتی
📘 هرروزه مطالب، مذهبي، فرهنگي، خبري، آموزشی، تربیتی و........ :👆👆👆
❤️اگر فکر میکنید با عضویت در این کانال وقت خود را هدر ندادهاید، لطفاً آن را بدوستانتان معرفی کنید🙏
مشکلاتماورایی👿درمانباقران
(جلسه ۲۹) ا💐🍃🌿🌸🍃🌾🌼 ا🍃🌺🍂 ا🌿🍂 ا🌸. ⚪️🔹 ◎﷽◎ 🔹⚪️ #کتاب_کشتی_پهلو_گرفته (جلسه ۲۹) ادامه
(جلسه ۳۰)
ا💐🍃🌿🌸🍃🌾🌼
ا🍃🌺🍂
ا🌿🍂
ا🌸. ⚪️🔹 ◎﷽◎ 🔹⚪️
#کتاب_کشتی_پهلو_گرفته (جلسه ۳۰)
نجوای امام حسین علیه السلام
مادر! اگر چه تو در زمان حیات پیامبر هم سختی بسیار کشیدی، اما در مقایسه با ظلمت بعد از وفات، آن روزها، روزهای خوشی و خوبی و روشنی بود.
اگر چه تو و پدرم پا به پای پیامبر، آسیب دیدید، شکنجه شدید و رنج بردید، اما چشمتان مدام بر پرچم اسلام بود که لحظه به لحظه بالاتر میرفت و سایهاش نفس به نفس گستردهتر میشد.
اگر چه روزها و شبها میگذشت و کمترین خوراک موسوم، یک لقمه نان جو هم به دهانتان نمیرسید و پوستتان بیش از بیش به استخوان میچسبید، اما رشد اسلام را به چشم میدیدید و میدیدید که کودک اسلام، استخوان میترکاند، میبالد و خون در رگهایش جریان مییابد.
اگر چه سالها و سالها زیر اندازتان، رختخوابتان، سفرهی شترتان و همهی دارایی تان یک تکه پوست گوسفند دباغی شده بود که همه کار میکرد.
اگر چه زندگیتان سراسر جنگ و دفاع بود و هنوز پدر از جنگی نیامده، عرق از تن نسترده و خون از شمشیر نشسته راهی جنگی دیگر میشد و جبههای دیگر را رهبری میکرد.
اما دلخوشیتان به این بود که پیامبر هست و ابرهای تیرهی جهل و کفر با سر پنجههای نورانی شما کنار میرود و لحظه به لحظه خورشید اسلام نمایانتر میشود.
مگر خود من در سال جنگ خندق به دنیا نیامدم؟!
مگر سختی حاکم نبود؟ مگر مشقت دامن نگسترده بود؟ مگر رنج پلاس خود را نگشوده بود؟⁉️
👌چرا، ولی یک جملهی افتخار آفرین پیامبر همهی سختیها را میزدود.
✨ضرْبَةُ عَلیّ یَوْمَ الْخَنْدق اَفْضَلُ مِنْ عِبادَةِ الثَّقَلین.
آری امروز روز اندوه است، آن روزها، ایام شادکامی بود.
ضربت علی در روز خندق از عبادت جن و انس برتر است.
ان شاءالله #ادامه_دارد...
✨السَّلامُ عَلَيْكِ یَا اُمّاهُ يَا فاطِمَةُ الزَّهْراء
☘️یامَوْلٰاتیٖ یافاطِمَةُ اَغیٖثٖینیٖ
✍🏻 #به_قلم سید مهدی شجاعی
به کانال ما بپیوندید
.•°°•.💞.•°°•.
💛 💚
`•.¸ ༄༅ #اللهم_عجل_الولیک_الفرج 💖
🔰 #کاملترین_دعا 🔰 °•.¸¸.•🌺
📚 کپی مطالب باذکر صلوات 📚
@zekrabab125 داستان و رمان،آموزنده
@charkhfalak500 آرشیوقرانومفاتیح
@charkhfalak110 مطالب صلواتی
@zekrabab نهجالبلاغه روان)صلواتی)
مشکلاتماورایی👿درمانباقران
#کشتی_پهلو_گرفته👆👇 .•°°•.💞.•°°•. 💛 💚 `•.¸ ༄༅ #اللهم_عجل_الولیک_الفرج
(جلسه ۳۱)
ا💐🍃🌿🌸🍃🌾🌼
ا🍃🌺🍂
ا🌿🍂
ا🌸. ⚪️🔹 ◎﷽◎ 🔹⚪️
#کتاب_کشتی_پهلو_گرفته (جلسه ۳۱)
نجوای امام حسین علیه السلام
پیامبر دستهای ما را میگرفت، من و حسین پا بر پای پیامبر میگذاشتیم و بعد زانوان او و بعد رانهای او و بعد شکم او و بعد سینهی او و او مرتب میگفت:
- بالاتر بیایید نور چشمان من، بالاتر بیایید.
و بعد لبش را بر لبهای ما میگذاشت، حلاوت دهانش را به کام ما میریخت و مدام میگفت:
- خدایا! چقدر من این حسن و حسین را دوست دارم.
- خدایا! چقدر من این حسن و حسین را دوست دارم.
ما را بر پشت خود مینشاند، چهار دست و پا بر روی زمین راه میرفت و میگفت:
- چه مرکب خوبی و چه سوار کاران خوبی!
گاهی که مرا در کوچه میدید، من از دستش به بازی میگریختم و او تا مرا نمیگرفت، آرام نمیگرفت، دستی به زیر چانهام و دستی به پشت سرم و لبهایش را بر لبهایم میفشرد:
- وای که من چقدر این حسین را دوست دارم.
من و حسن را به کشتی وامیداشت و حسن را بر علیه من تشویق و تشجیع میکرد.
تو گفتی:
- پدرجان! بزرگتر را بر علیه کوچکتر تشویق میکنی؟
او غنچه لبهایش به خنده گشوده شد و فرمود:
- جبرئیل آنسویتر ایستاده است و حسین را تشویق میکند، حسن بیمشوق مانده است.
ان شاءالله #ادامه_دارد...
✨السَّلامُ عَلَيْكِ یَا اُمّاهُ يَا فاطِمَةُ الزَّهْراء
☘️یامَوْلٰاتیٖ یافاطِمَةُ اَغیٖثٖینیٖ
✍🏻 #به_قلم سید مهدی شجاعی
به کانال ما بپیوندید
.•°°•.💞.•°°•.
💛 💚
`•.¸ ༄༅ #اللهم_عجل_الولیک_الفرج 💖
🔰 #کاملترین_دعا 🔰 °•.¸¸.•🌺
📚 کپی مطالب باذکر صلوات 📚
@zekrabab125 داستان و رمان،آموزنده
@charkhfalak500 آرشیوقرانومفاتیح
@charkhfalak110 مطالب صلواتی
@zekrabab نهجالبلاغه روان)صلواتی)
مشکلاتماورایی👿درمانباقران
#کشتی_پهلو_گرفته👆👇 .•°°•.💞.•°°•. 💛 💚 `•.¸ ༄༅ #اللهم_عجل_الولیک_الفرج
(جلسه ۳۲)
ا💐🍃🌿🌸🍃🌾🌼
ا🍃🌺🍂
ا🌿🍂
ا🌸. ⚪️🔹 ◎﷽◎ 🔹⚪️
#کتاب_کشتی_پهلو_گرفته (جلسه ۳۲)
به مسجد میرفتیم، پیامبر را در سجده مییافتیم، به بازی بر پشتش مینشستیم، انگار که عرش را طی میکنیم و او آنقدر در سجود میماند و مامومین را نگاه میداشت، تا ما خود پایین میآمدیم.
مامومین پس از نماز میپرسیدند:
- در حالت سجود، جبرئیل آمده بود؟ وحی نازل میشد؟
- محبوبتر از جبرئیل، شیرینتر از وحی.
پیامبر بر منبر بود، راه پیش پای ما خود به خود بازمیشد، از منبر بالا میرفتیم و به گردن پیامبر میآویختیم. آنچنانکه برق خلخالهای پایمان را حتی ته نشینهای مسجد میدیدند.
و پیامبر بهانهای مییافت و مکرر تاکید میکرد:
- من این خاندان را دوست دارم، هر که اینان را دوست بدارد، دوست من است و هر که اینان را بیازارد، دشمن من.
من و حسن و تو و پدر رفته بودیم به خانهی پیامبر، بر در خانه ایستاده بودیم که پیامبر از در درآمد و در منظر همگان عبادی خیبریاش را بر سر ما سایبان کرد و فرمود:
- من با دشمنان شما در جنگم و با دوستان شما در صلح.
آن روزها، روزهای خوشی بود مادر!
کسی آن روزها را ناخوش میانگارد که این روزها را ندیده باشد.
ان شاءالله #ادامه_دارد...
✨السَّلامُ عَلَيْكِ یَا اُمّاهُ يَا فاطِمَةُ الزَّهْراء
☘️یامَوْلٰاتیٖ یافاطِمَةُ اَغیٖثٖینیٖ
✍🏻 #به_قلم سید مهدی شجاعی
به کانال ما بپیوندید
.•°°•.💞.•°°•.
💛 💚
`•.¸ ༄༅ #اللهم_عجل_الولیک_الفرج 💖
🔰 #کاملترین_دعا 🔰 °•.¸¸.•🌺
📚 کپی مطالب باذکر صلوات 📚
@zekrabab125 داستان و رمان،آموزنده
@charkhfalak500 آرشیوقرانومفاتیح
@charkhfalak110 مطالب صلواتی
@zekrabab نهجالبلاغه روان)صلواتی)
مشکلاتماورایی👿درمانباقران
#کشتی_پهلو_گرفته👆👇 .•°°•.💞.•°°•. 💛 💚 `•.¸ ༄༅ #اللهم_عجل_الولیک_الفرج
(جلسه ۳۳)
ا💐🍃🌿🌸🍃🌾🌼
ا🍃🌺🍂
ا🌿🍂
ا🌸. ⚪️🔹 ◎﷽◎ 🔹⚪️
#کتاب_کشتی_پهلو_گرفته (جلسه ۳۳)
ادامه نجوای امام حسین علیه السلام
پیامبر همیشه از پدرمان بسیار سخن گفته بود، روزی نبود که پیامبر پنجرهای تازه را رو به آفتاب علی نگشاید.
👌یک روز در ملاء عام به پدر میفرمود:
✨یا عَلی! حُبُّکَ ایمانَ وَ بُغْضُکَ نِفاق.
ای علی! دوستی تو ایمان است و دشمنی با تو نفاق.
👌روز دیگر در منظر عموم پدر را مخاطب میساخت:
✨یا عَلی اَنْتَ صِراطُ الْمُسْتَقیم
ای علی صراط مستقیم توئی
✨یا عَلی اِنَّ الْحَقَ مَعَکَ وَالْحَقِّ عَلی لِسانِکَ وَفی قَلْبِکَ وَ بَیْنَ عَیْنَیْکَ.
ای علی! حق همیشه با توست، بر زبان توست، در قلب توست و بین دیدگان توست.
👌روز دیگر در پیش چشم همگان به پدر میفرمود:
✨یا عَلی اَنْتَ بِمَنْزِلَةِ الْکَعْبَه.
ای علی! تو به خانهی خدا میمانی، تو همشن کعبهای.
✨یا علی انت قسیم الجنة و النار.
ای علی! تو قسمت کننده بهشت و جهنمی.
👌بهشتیان و جهنمیان به اشارهی تو معلوم میشوند.
👌گاه دیگری که پدر بود یا نبود، به مردم میفرمود:
✨حزْبُ علیٍّ حِزْبُ اللَّه وَ حِزْبُ اَعْدائِه حِزْبُ الشَّیْطان.
حزب علی حزب الله است و حزب دشمنان او حزب شیطان.
✨علیُّ حَبْلُ اللَّهِ الْمَتین.
علی ریسمان محکم الهی است.
✨علّیٌ رایَتُ الْهُدی.
علی پرچم هدایت است.
اینها پرچمهای افتخاری بود که یکی پس از دیگری به دست مبارک پیامبر بر بام خانهمان نصب میشد.
اما پیامبر باز هم میهراسید، پیامبر در همه عمرش فقط از یک چیز میترسید و آن این بود که پس از مرگش آتشی بیاید و بخواهد این پرچمها را بسوزاند.
و غدیر برکهای بود که پیامبر میخواست آتشهای پیشیبینی را با آن خاموش کند.
و حجفه، جایی بود که خدا میخواست به مردم بفهماند که دین بیرهبری معصوم ناقص است و اسلام بیولایت علی اسلام نیست.
ان شاءالله #ادامه_دارد...
✨السَّلامُ عَلَيْكِ یَا اُمّاهُ يَا فاطِمَةُ الزَّهْراء
☘️یامَوْلٰاتیٖ یافاطِمَةُ اَغیٖثٖینیٖ
✍🏻 #به_قلم سید مهدی شجاعی
به کانال ما بپیوندید
.•°°•.💞.•°°•.
💛 💚
`•.¸ ༄༅ #اللهم_عجل_الولیک_الفرج 💖
🔰 #کاملترین_دعا 🔰 °•.¸¸.•🌺
📚 کپی مطالب باذکر صلوات 📚
@zekrabab125 داستان و رمان،آموزنده
@charkhfalak500 آرشیوقرانومفاتیح
@charkhfalak110 مطالب صلواتی
@zekrabab نهجالبلاغه روان)صلواتی)
مشکلاتماورایی👿درمانباقران
#کشتی_پهلو_گرفته👆👇 .•°°•.💞.•°°•. 💛 💚 `•.¸ ༄༅ #اللهم_عجل_الولیک_الفرج
(جلسه ۳۴)
ا💐🍃🌿🌸🍃🌾🌼
ا🍃🌺🍂
ا🌿🍂
ا🌸. ⚪️🔹 ◎﷽◎ 🔹⚪️
#کتاب_کشتی_پهلو_گرفته (جلسه ۳۴)
وقتی پیامبر، روشن و آشکار، تاکید کرد:
✨هر که دل به نبوت من سپرده است، پس از من باید به ولایت علی بسپارد.
✨هر که به دست من مسلمان شده است بداند که پس از من اسلام در دست علی است.
پرچم رهبری و ولایت از این پس، به علی سپرده میشود.
✨خداوند به او فرمود:
اگر این را نگفته بودی، پیام مرا به خلایق نرسانده بودی و نبوت را به پایان نبرده بودی.
و خداوند وقتی تکلیف ولایت و خلافت، پس از پیامبر را روشن کرد به مردم فرمود:
✨امروز دین شما را کامل کردم، نعمت را بر شما تمام کردم و از اسلامتان راضی شدم.
👌مادر! آن روزها اگر چه سخت بود اما پدر بر بالای دستهای پیامبر بود و تو بر روی دیدگانش.
😭اولین ابرهای تیره، زمانی آشکار شد که پیامبر در بستر ارتحال افتاد.
✨هر کس حقی بر ذمهی من دارد یا بگیرد و یا حلال کند. من این را از شما میخواهم تا در دیدار با خداوند آسوده خاطر باشم. تکرار میکنم، من عازم دیار باقیام. اگر کسی را آزادهام، اگر به کسی بدهکارم، اگر حق کسی بر عهدهی من است، برخیزد و بستاند.
👈یا رسولالله! من سه درهم از شما طبکارم.
✨ای فضل! بیا سه درهم به این مرد بده.
👈یا رسولالله من سه درهم در مال خدا خیانت کردهام.
✨چرا چنین کردی برادر؟
👈به آن نیازمند بودم.
✨ای فضل! برخیز و سه درهم از این مرد بستان.
👈یا رسولالله! زمانی تازیانهای که بر شتر مینواختید، به سهو بر شکم من اصابت کرد.
✨ای فضل! برو آن تازیانه را بیاور تا این مرد قصاص کند.
👈یا رسولالله! شکم من آن زمان که به تازیانهی شما خورد، عریان بود، باید شما هم...
✨بیا برادرم! این هم شکم عریان من. حق خود را بستان.
👈ای وای. بریده باد دستی که بخواهد تن مبارک پیامبررا بیازارد.
میخواستم یک بار دیگر- شاید بار آخر- اندام مقدستان را زیارت کنم. میخواستم سر و چشم و لبهایم را با زلال نبوت، متبرک کنم. میخواستم تنها کسی باشم که در این زمان، بوسه بر خورشید میزنم
✨خدا تو را بیامرزد، پس هیچکس دیگر حقی بر گردن من ندارد، من با خیال آسوده عزیمت کنم؟
😭مسجد غرق ضجه شد و همه، عزیمت پیامبر را ماتم گرفتند، اما فردای آن روز، هنوز پیامبر زنده بود که نماز را به ابوبکر اقتدا کردند.
ان شاءالله #ادامه_دارد...
✨السَّلامُ عَلَيْكِ یَا اُمّاهُ يَا فاطِمَةُ الزَّهْراء
☘️یامَوْلٰاتیٖ یافاطِمَةُ اَغیٖثٖینیٖ
✍🏻 #به_قلم سید مهدی شجاعی
به کانال ما بپیوندید
.•°°•.💞.•°°•.
💛 💚
`•.¸ ༄༅ #اللهم_عجل_الولیک_الفرج 💖
🔰 #کاملترین_دعا 🔰 °•.¸¸.•🌺
📚 کپی مطالب باذکر صلوات 📚
@zekrabab125 داستان و رمان،آموزنده
@charkhfalak500 آرشیوقرانومفاتیح
@charkhfalak110 مطالب صلواتی
@zekrabab نهجالبلاغه روان)صلواتی)