eitaa logo
چاشت امروز با حافظ ـــ☘️❤️🦋❤️☘️ــ
112 دنبال‌کننده
769 عکس
3 ویدیو
0 فایل
درود دوستان هر روزنامه را با چاشت زیبا و غزلی ناب از لسان الغیب رند همیشه چاره ساز حافظ آغاز کنیم .
مشاهده در ایتا
دانلود
چاشت امروز با حافظ ـــ☘️❤️🦋❤️☘️ــ صبا ز منزل جانان گذر دریغ مدار وز او به عاشق بی دل خبر دریغ مدار به شکر آن که شکفتی به کام بخت ای گل نسیم وصل ز مرغ سحر دریغ مدار حریف عشق تو بودم چو ماه نو بودی کنون که ماه تمامی نظر دریغ مدار جهان و هر چه در او هست سهل و مختصر است ز اهل معرفت این مختصر دریغ مدار کنون که چشمه قند است لعل نوشینت سخن بگوی و ز طوطی شکر دریغ مدار مکارم تو به آفاق می برد شاعر از او وظیفه و زاد سفر دریغ مدار چو ذکر خیر طلب می کنی سخن این است که در بهای سخن سیم و زر دریغ مدار غبار غم برود حال خوش شود حافظ تو آب دیده از این رهگذر دریغ مدار درود بزرگواران کریمان‌نازنین و ارجمند! پگاه آدینه امرداد ماهنان فرخ «بی بی جان» سر سفر و دور هم که می نشستیم دعا می کرد و می گفت؛ خدایا به امید روزی که هیچ انسانی روی زمین هیچ درد ، حسرت و اندوهی نداشته باشه خدایا به امید روزی که مهربانی ، نیک منشی و انسانیت، آیین تمام آدما بشه. خدایا به امید روزی که سرتاسر کشورها رها از زنده باد و مرده بشه، و مردم شاد و آزاد باشند همچون پرندگان نغمه خوان مهربان نشسته بر شاخساران خوشبختی
چاشت امروز با حافظ ـــ☘️❤️🦋❤️☘️ــ یاد باد آن که سر کوی توام منزل بود دیده را روشنی از خاک درت حاصل بود راست چون سوسن و گل از اثر صحبت پاک بر زبان بود مرا آن چه تو را در دل بود دل چو از پیر خرد نقل معانی می کرد عشق می گفت به شرح آن چه بر او مشکل بود آه از آن جور و تطاول که در این دامگه است آه از آن سوز و نیازی که در آن محفل بود در دلم بود که بی دوست نباشم هرگز چه توان کرد که سعی من و دل باطل بود دوش بر یاد حریفان به خرابات شدم خم می دیدم خون در دل و پا در گل بود بس بگشتم که بپرسم سبب درد فراق مفتی عقل در این مسئله لایعقل بود راستی خاتم فیروزه بواسحاقی خوش درخشید ولی دولت مستعجل بود دیدی آن قهقهه کبک خرامان حافظ که ز سرپنجه شاهین قضا غافل بود درود بر شما نام آوران سپهر فیروزه ای، بامدادشنبه ۱۴ امردادتان گل آرا و گوارا، « بی بی جان» همیشه به بچه ها می گفت؛ اینا رو که میگم یادتون باشه زیبا زیستن و زندگی کردن به معنای برآورده شدن تمام آرزوها نیست بلکه درست گام برداشتن واندیشیدن در مسیر آرزوهاست. روز و روزگارتان به سامان و هفته ای شاد ، زیبا و مهرآگین برایتان آرزومندم.
چاشت امروز با حافظ ـــ☘️❤️🦋❤️☘️ــ صبا تو نکهت آن زلف مشک بو داری به یادگار بمانی که بوی او داری دلم که گوهر اسرار حسن و عشق در اوست توان به دست تو دادن گرش نکو داری در آن شمایل مطبوع هیچ نتوان گفت جز این قدر که رقیبان تندخو داری نوای بلبلت ای گل کجا پسند افتد که گوش و هوش به مرغان هرزه گو داری به جرعه تو سرم مست گشت نوشت باد خود از کدام خم است این که در سبو داری به سرکشی خود ای سرو جویبار مناز که گر بدو رسی از شرم سر فروداری دم از ممالک خوبی چو آفتاب زدن تو را رسد که غلامان ماه رو داری قبای حسن فروشی تو را برازد و بس که همچو گل همه آیین رنگ و بو داری ز کنج صومعه حافظ مجوی گوهر عشق قدم برون نه اگر میل جست و جو داری درود بر شما مهرپروران نیکو سرشت پگاهتان روشن از الماس کوه نور، یکشنبه نیمه امرداد ماه تان سرشار شور و سرور، پایا و به کامه زیوید... «بی بی جان » با خودش زمزمه می کرد، گفتم چی میخونی بی بی جان؟! گفت این یکی از قشنگ ترین شعرایی که بلدم اینه: "آن کس که بدم گفت، بدی سیرت اوست وان کس که مرا گفت نکو، خود نیکوست حال متکلم از کلامش پیداست از کوزه همان برون تراود که در اوست."
چاشت امروز با حافظ ـــ☘️❤️🦋❤️☘️ــ بیا و کشتی ما در شط شراب انداز خروش و ولوله در جان شیخ و شاب انداز مرا به کشتی باده درافکن ای ساقی که گفته اند نکویی کن و در آب انداز ز کوی میکده برگشته ام ز راه خطا مرا دگر ز کرم با ره صواب انداز بیار زان می گلرنگ مشک بو جامی شرار رشک و حسد در دل گلاب انداز اگر چه مست و خرابم تو نیز لطفی کن نظر بر این دل سرگشته خراب انداز به نیم شب اگرت آفتاب می باید ز روی دختر گلچهر رز نقاب انداز مهل که روز وفاتم به خاک بسپارند مرا به میکده بر در خم شراب انداز ز جور چرخ چو حافظ به جان رسید دلت به سوی دیو محن ناوک شهاب انداز درود بر شما فرآفرینان مهرآیین! پگاه دوشنبه امرداد گرم و تابستانی یتان خنکانوش قل قل چشمه های کوهساران، چه نیکو گفت«بی بی جان » که می گفت؛ هیچ وقت بابت عشق هایی که نثار دیگران کرده ای و بعدها به این نتیجه رسیده ای که ذره ای برای عشق تو ارزش قائل نبوده اند، افسوس نخور. شما آن چیزی را که باید به زندگی ببخشید، بخشیدی؛ و چه چیزی زیباتر از عشق بهترین های جهان آفرینش پیشکشتان و دلارام باشید .
چاشت امروز با حافظ ـــ☘️❤️🦋❤️☘️ــ ای که در کوی خرابات مقامی داری جم وقت خودی ار دست به جامی داری ای که با زلف و رخ یار گذاری شب و روز فرصتت باد که خوش صبحی و شامی داری ای صبا سوختگان بر سر ره منتظرند گر از آن یار سفرکرده پیامی داری خال سرسبز تو خوش دانه عیشیست ولی بر کنار چمنش وه که چه دامی داری بوی جان از لب خندان قدح می شنوم بشنو ای خواجه اگر زان که مشامی داری چون به هنگام وفا هیچ ثباتیت نبود می کنم شکر که بر جور دوامی داری نام نیک ار طلبد از تو غریبی چه شود تویی امروز در این شهر که نامی داری بس دعای سحرت مونس جان خواهد بود تو که چون حافظ شبخیز غلامی داری درود بر شما مهربانان و نیک منش! پگاه سه شنبه ۱۷ امرداد تان پدرام و فرخنده، «بی بی جان » نقل می کرد و می گفت که؛ یادت باشه لطيف باشی اجازه ندی اين دنيا دلت رو خشن كنه، نگذار درد در وجودت نفرت ايجاد كنه ، اجازه نده تلخى ها شيرينى وجودت را بدزدن به امید روزی که سرزمین مان و دنیایمان تهی از غم و اندوه باشد و شادی راه و رسم همه ی ترانه ها باشد...
چاشت امروز با حافظ ـــ☘️❤️🦋❤️☘️ــ یاد باد آن که سر کوی توام منزل بود دیده را روشنی از خاک درت حاصل بود راست چون سوسن و گل از اثر صحبت پاک بر زبان بود مرا آن چه تو را در دل بود دل چو از پیر خرد نقل معانی می کرد عشق می گفت به شرح آن چه بر او مشکل بود آه از آن جور و تطاول که در این دامگه است آه از آن سوز و نیازی که در آن محفل بود در دلم بود که بی دوست نباشم هرگز چه توان کرد که سعی من و دل باطل بود دوش بر یاد حریفان به خرابات شدم خم می دیدم خون در دل و پا در گل بود بس بگشتم که بپرسم سبب درد فراق مفتی عقل در این مسئله لایعقل بود راستی خاتم فیروزه بواسحاقی خوش درخشید ولی دولت مستعجل بود دیدی آن قهقهه کبک خرامان حافظ که ز سرپنجه شاهین قضا غافل بود درود بر شما مهرپروران نیکو سرشت پگاه چهارشنبه امردادی تان روشن از الماس کوه نور، «بی بی جان » م گفت ؛ خوب دقت کنی می بینی که، صورت های زیبا همه جا حضور دارند و هستند، اما ذهن های زیبا ، اندیشه های خوب سخت پیدا میشه ، سعی کن عاشق ذهن و اندیشه زیبا بشی پایا و به کامه زیوید...
چاشت امروز با حافظ ـــ☘️❤️🦋❤️☘️ــ خمی که ابروی شوخ تو در کمان انداخت به قصد جان من زار ناتوان انداخت نبود نقش دو عالم که رنگ الفت بود زمانه طرح محبت نه این زمان انداخت به یک کرشمه که نرگس به خودفروشی کرد فریب چشم تو صد فتنه در جهان انداخت شراب خورده و خوی کرده می روی به چمن که آب روی تو آتش در ارغوان انداخت به بزمگاه چمن دوش مست بگذشتم چو از دهان توام غنچه در گمان انداخت بنفشه طره مفتول خود گره می زد صبا حکایت زلف تو در میان انداخت ز شرم آن که به روی تو نسبتش کردم سمن به دست صبا خاک در دهان انداخت من از ورع می و مطرب ندیدمی زین پیش هوای مغبچگانم در این و آن انداخت کنون به آب می لعل خرقه می شویم نصیبه ازل از خود نمی توان انداخت مگر گشایش حافظ در این خرابی بود که بخشش ازلش در می مغان انداخت جهان به کام من اکنون شود که دور زمان مرا به بندگی خواجه جهان انداخت درود نیکمنشان ارجمند و فرهیخته! بامداد آخرین روز هفته تان خوش آهنگ. هرروزتان بر مدار عشق ، شادی ، کامیابی و بالندگی و آرامش «بی بی جان» می گفت؛ حال دلت رو به بودن و نبودن آدما، گره نزن آدما به واسطه شرايط گاهى هستند و گاهى نيستند.
چاشت امروز با حافظ ـــ☘️❤️🦋❤️☘️ــ بگذار تا ز شارع میخانه بگذریم کز بهر جرعه ای همه محتاج این دریم روز نخست چون دم رندی زدیم و عشق شرط آن بود که جز ره آن شیوه نسپریم جایی که تخت و مسند جم می رود به باد گر غم خوریم خوش نبود به که می خوریم تا بو که دست در کمر او توان زدن در خون دل نشسته چو یاقوت احمریم واعظ مکن نصیحت شوریدگان که ما با خاک کوی دوست به فردوس ننگریم چون صوفیان به حالت و رقصند مقتدا ما نیز هم به شعبده دستی برآوریم از جرعه تو خاک زمین در و لعل یافت بیچاره ما که پیش تو از خاک کمتریم حافظ چو ره به کنگره کاخ وصل نیست با خاک آستانه این در به سر بریم درودهایم پیشکش شما نازنین دوست نیک اندیش و والامنشم آدینه ۲۰ امرداد بر شما فرخنده و فرخ پی. هرچی فکر می کنم ، «بی بی جان» چقدر گل گفت ، آنروزی که من ناراحت گوشه ای کز کرده بودم، وقتی منو دید گفت؛ اندازه هاتو اگه بدونی همیشه محترم و عزیزی و هیچ وقت هم ناراحت نمیشی؟! اندازه گلیمت؛ اندازه توقعت اندازه دهنت چه که چی خوش گفت ، یادش بخیر یزدان بی همتا شادی بخش و آرامش افزای مانایی تان...
چاشت امروز با حافظ ـــ☘️❤️🦋❤️☘️ــ فکر بلبل همه آن است که گل شد یارش گل در اندیشه که چون عشوه کند در کارش دلربایی همه آن نیست که عاشق بکشند خواجه آن است که باشد غم خدمتگارش جای آن است که خون موج زند در دل لعل زین تغابن که خزف می شکند بازارش بلبل از فیض گل آموخت سخن ور نه نبود این همه قول و غزل تعبیه در منقارش ای که در کوچه معشوقه ما می گذری بر حذر باش که سر می شکند دیوارش آن سفرکرده که صد قافله دل همره اوست هر کجا هست خدایا به سلامت دارش صحبت عافیتت گر چه خوش افتاد ای دل جانب عشق عزیز است فرومگذارش صوفی سرخوش از این دست که کج کرد کلاه به دو جام دگر آشفته شود دستارش دل حافظ که به دیدار تو خوگر شده بود نازپرورد وصال است مجو آزارش درود بر شما بزرگواران فرهیخته و دریا دل بامدادتان عطرآگین شکوفه های باغ آفتاب، آغاز هفته تان و ۲۱ امردادتان فرخنده و نیکو «بی بی جان »صبح شنبه ها دعا می کرد و می گفت؛ یادتون باشه چهار جمله ای که بارها در قرآن اومده نا امید نشوید غمگین نشوید ضعیف نشوید مایوس نشوید. هر که دور از رحمت یزدان بود او گدا چشم است اگر سلطان بود سلام ، صبح بخیر زندگی
چاشت امروز با حافظ ـــ☘️❤️🦋❤️☘️ــ دوستان وقت گل آن به که به عشرت کوشیم سخن اهل دل است این و به جان بنیوشیم نیست در کس کرم و وقت طرب می گذرد چاره آن است که سجاده به می بفروشیم خوش هواییست فرح بخش خدایا بفرست نازنینی که به رویش می گلگون نوشیم ارغنون ساز فلک رهزن اهل هنر است چون از این غصه ننالیم و چرا نخروشیم گل به جوش آمد و از می نزدیمش آبی لاجرم ز آتش حرمان و هوس می جوشیم می کشیم از قدح لاله شرابی موهوم چشم بد دور که بی مطرب و می مدهوشیم حافظ این حال عجب با که توان گفت که ما بلبلانیم که در موسم گل خاموشیم درود بر شما شهسواران نازنین و نازآیین! یکشنبه ۲۲ امرداد و تابستان تان دلخواه و رویایی؛ به شیرینی عسل و به شادمانی قاصدکهای خوش خبر. از «بی بی جان » نقل می کنم که می گفت؛ از نشانه های یک فرد عاقل اینه که، هر وقت بفهمی از هر کسی یا عاملی که آرامشتو به‌هم میزنه، باید دوری کنی. فرقی نمیکنه چقدر از ارتباط تون گذشته یا با اون فرد چه نسبتی داری، بعضی از چیزها رو باید رها کرد و بعضی از آدما رو باید حذف کرد؛ رهاشون کرد.
چاشت امروز با حافظ ـــ☘️❤️🦋❤️☘️ــ با مدعی مگویید اسرار عشق و مستی تا بی خبر بمیرد در درد خودپرستی عاشق شو ار نه روزی کار جهان سر آید ناخوانده نقش مقصود از کارگاه هستی دوش آن صنم چه خوش گفت در مجلس مغانم با کافران چه کارت گر بت نمی پرستی سلطان من خدا را زلفت شکست ما را تا کی کند سیاهی چندین درازدستی در گوشه سلامت مستور چون توان بود تا نرگس تو با ما گوید رموز مستی آن روز دیده بودم این فتنه ها که برخاست کز سرکشی زمانی با ما نمی نشستی عشقت به دست طوفان خواهد سپرد حافظ چون برق از این کشاکش پنداشتی که جستی درود ر شما مهرپویان و مهرجویان زیبااندیش! بامداددوشنبه تان عطرآگین شکوفه های امید و نوید، امروزتان خوش خبر و شادی ارمغان و دلخواه؛ سرشار از انرژی های مثبت سرشار از فرکانسهای ناب چه خوش می گفت «بی بی جان» سر سفره که بیاییم برای آرامش هم دعا كنیم برای قضاوت نكردن برای زرنگی نكردن برای دروغ نگفتن برای وفای به عهد برای مهربان بودن برای شکر نعمت برای دلی را آزرده نکردن برای انسانیت دعا كنیم شاید بشود كه دلهایمان را به یکدیگر نزدیكتر كنیم. خداوند مهرآفرین آرامش افزای زندگی تان.