🔴#عبرت_نامه
#عاقبت_ارتباط_با_نامحرم📛
⬛️موضوع : قبل از ازدواج با آقایی دوست بودم ، الان دوباره میخواد با من رابطه داشته باشه!
من دختری ۲۱ساله ام مدتی پیش با یه آقا پسری دوست شدم که ایشون ب هیچ عنوان نمی تونستن خواستگاری بیان من الان ۷ماه با یکی دیگه نامزد کردم و این اقا پسر دوباره رابطه شو با من شروع کرده و همش حرف از دیدن میزنه و میگه بعد ازدواجت هم باید با من باشی. من واقعا عذاب وجدان دارم بهشم گفتم که نمی تونم باهات باشمو برو پی زندگیت واین اقا ب شدت وابسته من هستن و میگه نمی تونم بی خیالت بشم حتی اگه بهم هم بزنم نامزدیتو، نمیتونه بیاد خواستگاری و از این ورم من نمی تونم نامزدیمو بهم بزنم و نامزدم به شدت ادم حساسیه اگه بفهمه زندگیم خراب میشه و من ایشون دوست دارم خواهش میکنم بگین چیکار کنم که اون اقا پسر کلا از زندگیم بره خواهش میکنم کمکم کنین
#عبرت_نامه
خیانت و بی عقلی من
باشوهرو دوبچه ام زندگی آروم وخوبی داشتم تا اینکه چندسال پیش شوهرم ابتدا دو گوشی هوشمند برای من وخودش خرید بعداز مدتی علی رغم مخالفتهای من وای فای منزلمان هم وصل کرد وهردومان وارد فضای مجازی شدیم وروز به روز فاصله من از شوهرم بیشتروبیشترمیشد ودرصورتی که هیچوقت هم قبول نداشتم که من مجازی شده ام وهمیشه درمقابل حرفای خواهروخانواده م سینه سپر میکردم که من فقط داخل گروهای خانوادگی فعالیت دارم واز این حرفا،خلاصه بعد از مدتی متوجه پیامهای گاه وبیگاه یکی از فامیلا شدم که اوهم ازدواج کرده ودوبچه هم دارن من روزهای اول بخاطر احترامی که برای او قائل بودم جواب پیامهایش را میدادم
اما چیزی نگذشت که ابراز علاقه کردوگفت من همیشه حسرت داشتن زنی مثل تو رو داشتم
ومن هم به خودم افتخار کردم وخام حرفهای اون شدم طوری که یادم رفته بود اون یا نامحرمه و این کارم خیانته
ازصبح زود که شوهرم میرفت سرکار تا وقتی که میومد یا تلفنی با اون که حالا شده بود عشقم
حرف میزدم یا چت میکردیم
الان دیگه فاصله من با شوهرم وبچه هام خیلی زیاد شده بود تا اینکه کم کم خانم اون اقا به رفتارهاش شک میکنه
وبالاخره یه شب گوشیشو بر میداره و چندتا اس آخری که من و اون اقا به هم داده بودیمو که یادش رفته بوده حذف کنه رو میبینه و ازطرف اون به من اس داد بیداری عشقم؟
منم که تمام زندگیم شده بود اون فرد
نوشتم آره زندگیم وخلاصه یکی اون گفت و ده تا من گفتم که چی میشد الان بجای شوهرم توکنارم بودی و از این حرفای عاشقانه،بعدش بهم اس داد که فردا خانومم خونه نیست صبح زود بیا خونه ما
شاید من خواب باشم بعد از رفتن خانومم دروباز میذارم تو بیا تو...
منم که از خدام بود حتی شده یک ساعتو با اون بگذرونم،صبح بعداز رفتن شوهرم بچه هامو سپردم به همسایه وآماده رفتن پیش عشقم شدم همه چی درست بود وقتی رفتم در باز بود وقتی که به اتاق خواب رسیدم شوهر خودمو با خانوم اون اقا دیدم که با عصبانیت خیلی زیادی منتظرم بودن
اون لحظه کاملا یخ کرده بودم اون خانم دستمو گرفت پرتم کرد رو تخت الان دیگه نوبت شوهرم بود که هر بلایی که دوست داره به سرم بیاره اما اون فقط گفت بیچاره بچه های من که به تو کثافت میگن(مادر)
تو لایق این کلمه مقدس نیستی همین امروز توافقی از هم جدا میشیم و نباید شوهر این خانم هیچ چیزی بفهمه فقط من بهش میگم که تو بایه نامرد دوست بودی و من متوجه شدم طلاقشو دادم
اونروز من مث مرده متحرکی بودم که تمام زندگیمو ازم گرفتن بچه هایی که عاشقشون بودم وشوهری که عاشقم بودطلاقم داد ورفت الان اون اقام به چشم یه هرزه به من نگاه میکنه
و داره زندگی خودشو میکنه وشوهرمم داره با پاره های تنم وزن جدیدش زندگیشو میکنه ومن تازه فهمیدم من و اون اقا هیچ انگیزه ای نداشتیم ومن بی هدف زندگیمو آتیش زدم
دوستای گلم خیلی مواظب زندگیتون باشین واگه دوست دارین داستان بدبختی منوبرا دوستاتون بفرستین تا خدای نکرده خام حرفای اطرافیانشون نشن،بازم میگم دوستای گلم مواظب زندگیتون باشین هرچقدرم که ساده باشه😞😭
⛔️⛔️🚫🚫⛔️⛔️
🔴 #هوس_آنلاین 👇👇👇
http://eitaa.com/joinchat/3779723272C22d0624772
#عبرت_نامه
شوهرم خیانت من در فضای مجازی رو کشف کرد و نمی تونه فراموش کنه و من رو ببخشه.
سلام. من ۲۶سالمه شوهرم۳۳سالشه ، من بهترین زندگی رو داشتم
شوهرم واقعا برام یک زندگی رویایی ساخت
تو همه چی کمکم میکرد
برام ماشین مورد علاقه خرید اما من حماقت کردم😭😭
و تو مجازی با یکی اشنا شدم که شوهرم فهمید...
الان از اون موقع چند ماه میگزره دوتا فرزند دارم و ولی دیگه زندگیم عوض شده رنگ خوشبختی ندیدم
شوهرم روزا گوشه گیره شبا یهو عصبی میشه 😞خیلی عصبی😞
اون اس ها که براش فرستادن از ذهنش نمیره خودکشی کردم شوهرم نجاتم داد.
همش اون قضیه رو بیان میکنه از فکرش نمیره خیلی پشیمانم از کارم
ولی شوهرم فراموش نمیکنه
خونه پدرم نمیتونم برم دیگه نمیتونم توروخدا کمکم کنید.
#عبرت_نامه
من مینویسم اگردوست داشتیدشمابه اشتراک بزارید
سلام من خواستم ازخواهرم هفده ساله ی خودبنویسم
وقتی فقط پانزده سال واندی داشت پسریکی ازفامیلها عاشقش شدمادرم راضی به این ازدواج نبودامااون پسردست بردارنبودوهرروزیکی ازاقوام روبرای خواستگاری به خونه مامیفرستاد
اونقدرامدورفت وگریه کردکه جواب بله روگرفت وکلن بیست روزطول کشیدازنامزدی تاازدواج وسه ماه بعدخواهرم دراوج بچه بودن خودش گفت که باردارهست
اون مردعاشق بودمیپرستیدزنش راتاوقتی پسرشون به دنیااومدزندگی خیلی زیبایی داشتندخیلی زیباکه اصلاباورمون نمیشداینچنین بشه
باهم تماس گرفت گفت میشه بیای اینجاکمی اعصابم بهم ریخته رفتم دیدم گوشه ای نشسته وداره اشک میریزه بایک گالن بنزین وکبریتی دردست فقط التماسش میکردم که اروم باشه اشک میریخت وبابغض میگفت که همسرش رودرحال خیانت دیده دلم هزاران تیکه شدآروم آروم رفتم کنارش وبنزین روازدستش گرفتم صدای بچش بلندشدبچه ی شش ماهه گریه میکردمن نمیدونستم که اگه رفتم بچه روآروم کنم چه اتفاقی میفته وگرنه هزاران سال اون زیرزمین لعنتی روترک نمیکردم فقط چندلحظه شدچندثانیه که دیدم کسی بافواره ی آتیش به شیشه ها میکوبه جیغ کشیدم باپتورفتم سراغش ازصدای جیغ هام همسایه هااومدن ولی خواهرم سوخت پرپرشدودرآخرخاکسترشدوبه خاطرخیانت یک انسان پست یک زن هفده ساله سوخت ویک بچه ی شش ماهه بی مادرشدمن همیشه میگفتم چرااینکاروباخودش کردچراجدانشدوهزارن چرای دیگه
الان پانزده سال هست اون زیرخاک هست واون فامیل بی شرف من که خودش وبه آب وآتیش زدتابه خواهرم برسه داره نفس میکشه میدونی باکی باهمون زنی که رابطه داشت وخواهرم دیدوپرپرشدازدواج کرداون اصلاهم تاوان ندادتاوان جوانی خواهرم رااون فقط هفده سال داشت بچه بودوخودش روبه خاطریک پست فطرت به آتیش کشیدخدالعنت کنه همه ی خیانتکاران را
🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂
Ⓜ️سلام و عرض ادب محضر اعضای کانال
💬 نکاتی میخوام عرض کنم
1 : انسان باید محکم باشد در روایت نیز آمده که مومن مانند کوه محکم و استوار هست . پس به #هیچ عنوان نباید انسان با مشکلات خودش رو ببازه و دست به خودکشی بزنه .خودکشی گناه کبیره هست و وعده عذاب جاوید دارد .
2 : خانم یا آقایی که داری چت میکنی و کم کم یک رابطه عاطفی داره شکل میگیره و خودتم میدونی این ارتباط حرامه ، پس زود بیا بیرون ،توبه کن . کات کن .ممکنه همین هوس تو زندگی یک نفر که نه ،بلکه زندگی چندخانواده رو به نابودی بکشونه .
آیا همین چت ها و دلبستگی ها منجر به فروپاشیدن خانواده نشده تاحالا ؟؟؟ پس چرا عبرت نمیگیریم ؟؟!!!!!
💌 #عبرت_نامه / #ارسالی شما
سلام،وقت بخیر
من یه دختر چادری و مذهبی ۱۸ ساله هستم
اما متاسفانه اصلا با پدر و مادرم رابطه خوبی ندارم مخصوصا با مادرم که بعضی وقتا خیلی اذیتم میکنه... خیلی احساس نیاز میکنم به محبت یه پسر خیلی، به خاطر اینکه نمیخوام به گناه بیفتم همش از خدا میخوام خدا کمکم کنه زود با یه پسر مومن ازدواج کنم و به آرامش برسم اما مامانم خواستگارامو رد میکنه نمیذاره بیان و میگه باید فعلا درس بخونی من خیلی دوست دارم تحصیلات عالیه داشته باشم اما واقعا حوصله درس خوندن ندارم چون فقط میخوام ازدواج کنم
اینا رو گفتم که منو بشناسید و برم سر اون ماجرایی که برام پیش اومد
اواخر سال ۹۸ بود که تو اینستا یه پسری که از من ۴ ماه بزرگتر بود بهم پیام داد...
من از اون جایی که خیلی عاشق امام حسین(ع) هستم همش از ایشون پست و استوری میذاشتم
اون آقا پسر همش تحسینم میکرد به خاطر اینکه اینقدر امام حسین رو دوس دارم و اینکه بهم میگفت خیلی خوبه که چادری هستی و از این مسائل
اولین بار که پیام داد من بهش گفتم که تا به حال با هیچ پسری نبودم و نمیخوام با یه نامحرم چت کنم...
خیلی اصرار کرد و منم قبول کردم که بهش پیام بدم در حدی بودیم که رسمی با هم حرف میزدیم
اون آقا پسر اهل یه شهر خیلییی دور بود . بعد از دو سه بار حرف زدن بهم گفت که میخوام یه چیزی بگم اما نمیتونم بعد گفت که قصد من از این چتا ازدواجه و قصد گناه نیست من میدونستم امکان داره بهم پیشنهاد ازدواج بده اما نه به این زودی!
بهشون گفتم آخه چطور؟!؟! ندیده نشناخته؟
گفت اشکال نداره من دختری مثل شما میخوام که اینقد مذهبی باشه
استاد خدا شاهده حتی یک بارم حرف ناجور نزد اصلااااا اهل این حرفا نبود بهشون گفتم تو منو ندیدی شاید اگه منو دیدی ازمن خوشت نیومد؟
گفت قیافه برام مهم نیست و منم هیچی نگفتم حتی یه بارم نگف عکستو بده ببینم
اصلا قربون صدقه و اینا نمیرفت زیاد حرف احساسی نمیزد فقط میگفت مواظب خودت باش و نگرانت میشم چون من بهش میگفتم تو پیام نده خودم هر وقت تونستم پیام میدم همش میگف نگرانت میشم! از اینکه ندیده به من علاقه من شده بود خیلی تعجب میکردم و شک میکردم بهش!
بهش گفتم من نمیخوام از الان در گیر شم میخوام درس بخونم میگف کمکت میکنم نگران نباش
بهش میگفتم آخه ندیده چطور حاضری خواستگاری یه دختر بری گفت فعلا نمیخوام بیام خواستگاری فقط شما قول بده که نری چون من همش بهش میگفتم میخوام اینیستا مو حذف کنم بعد میگف هر وقت شرایطم جور شد میام خواستگاری
ارتباط ما اواخر سال ۹۸ شرو شد و ۳ فروردین ۹۹ تموم شد اما بازم میگم اصلا من از ایشون حرف ناجوری نشنیدم اونقدر مذهبی بود که وقتی چت میکردیم و اذان میگف بهم میگف که منتظرم بمون نمازمو یکیشو بخونم و بیام...
از خودش و اینکه چن تا خواهر برادرن گفت و اینکه کجا درس میخونه و اینکه من میگفتم پسری که میخواد ازدواج کنه باید مستقل باشه گفت که خودم اینجا کار میکنم و سه ساله از بابام پول نگرفتم
قبل از ایشون یه خواستگار طلبه ۱۹ ساله داشتم بهشون گفتم که چون بچه بود بابا ردش کرد از اون به بعد همش میگف من عین یه مرد بار اومدم و بچه نیستم همش میخواست بهم ثابت کنه که بچه نیست😂🤦🏻♀️
چون من همش میگفتم که میخوام برم آخرش گف باید به من بگی آره یا ن باید بهم جواب بدی
من به همه چیز فک میکردم اینکه سنش کمه اینکه به بابام باید چی بگم اینکه از یه شهر دیگه ست و کلی چیزای دیگه.....؟؟؟
فرداش که قرار بود بهش جواب بدم دعای توسل خوندم متوسل شدم به چهارده معصوم که اگه به صلاحمه این رابطه و قراره با این آقا پسر ازدواج کنم این چت ادامه پیدا بکنه تا وقتی که بیاد خواستگاری
کمی بهش علاقه مند شده بودم چون احساس میکردم خیلی مومن هست و فقط بعضی وقتا فک میکردم یکم افراطیه چون همش بهم میگف آهنگ گوش نکن منم میگفتم که آهنگای حرام گوش نمیکنم...
فرداش بهش گفتم که من جوابم آره هست و کلی براش شرط و شروط گذاشتم و همش از اینکه حرف ناجوری بزنه و به گناه بیفتیم میترسیدم چون هر دو مون تو شرایط سنی حساسی بودیم بهش گفتم هر حرفی نباید بینمون رد و بدل بشه باید حریم رو حفظ کنیم خیلی ناراحت شد و منو با اسم صدا زد و گفت تو در مورد من چه فکری میکنی و منم ازش معذرت خواهی کردم
به هر حال هر چی باشه پسر بودهمش بهش میگفتم که نمیتونم بهت اعتماد کنم میگف من از خدا خواستم یه دختر خوب سر راهم قرار بده اونم دعامو مستجاب کرد و تو رو سر راهم قرار داد وقتی این حرفا رو میزد دلم میلرزید
همش بهش فکمیکردم و اصلا نمیتونستم غذا بخورم
اون روز که شرط و شروط گذاشتم براش تقریبا همشو قبول کرد اما گف دیشب به دوستام قول دادم بریم فوتبال ببخشید الان باید برم گف اگه بگی نرو نمیرم منم بهش گفتم برو بعد گفت بعد از اینکه اومدم شب حرف میزنیم
ادامه داره...
🔴 #عبرت_نامه 😑😑
ببخشید هیچ کس دیوونه نیست که دنبال ارتباط با نامحرم باشه من یه آدم به ظاهر مذهبی و در درون 😔....
راستش از سردی همسرم از کم محلیاش از بی تفاوتیاش از بی خیال بودناش از کتک زدناش از داد زدناش از ندید گرفتناش از ..............رفیق بازیاش رسیدم به جایی که عاشق مرد دیگه توی فضای مجازی شدم درسته فضای مجازیه ولی برای من نه ......من بارها بلاک کردم بارها اون منو بلاک کرد ولی دوباره....😭الان دیگه همه چیز منو میدونه اون آقا فوق العاده مذهبیه....دیگه باهام چت نمیکنه اصلا .....بدون حرف بدون کلام فقط در حد اینکه به من میگه امروز روزرعاشوراست برای قلب امام زمان عج صدقه بده و زیارت عاشورا با صد لعن و صد سلام بخوووون ومنم میخونم چون کسی بهم گفته که از صمیم قلب دوستش دارم شوهرم خیلی مذهبی نیست...ومن عاشق مردای مومنم اون آقا میدونه من مادرم ومنم میدونم که اون رو نباید دوست داشته باشم ولی من دوستش دارم خیبییلی زییییاد اصلا باید گاهی خودمونو رها کنیم تو آغوش سرنوشت من به جایی رسیدم که دیگه هیچی برام مهم نیست نه غذا خوردن نه ببرون رفتن نه.......دوست داشتن اون درسته نافرجامه ولی چون میدونیم اتفاقی قرار نیست آخرش بیفته باعث نا آرومیمون نمیشه.....
الان شوهرمم ساعتها آنلاینه میدونید زندگی ما دیگه به این خاطر ادامه داره که متعدیم به بچه هامون و به طلاق بی اعتقاد من خیلی وقته که شوهرمو فقط تحمل میکنم البته چند سال پیش ایشونم به من خیانت کرد الانم یه حسایی دارم ولی ...در حد نظریه ست ولی ممکنه بازم در ارتباط باشه....
بارها ازش خواستم بریم مشاوره قبول نکرد و داد زد که دیوونه ها میرن مشاوره
تا الان برام یه دونه گل نخریده منو شاد نکرده....و اصلا تلفنامو جواب نمیده ....
از وقتی عاشق اون آقا شدم دنیام قشنگ تر شده بهم از قشنگ بچه داری کردن میگه واینقدر محترمه که تاالان مستقیم نگفته دوستم داره ...شاید نداره که بگه ولی مهم اینه که حال من باهاش خوبه من تا قبل از این آقا دنبال مردن بودم ولی الان نه دنبال اینم که چطوری از اون بیشتر با خدام عاشقی کنم من نوجوان نیستم ولی اون واقعا مرد رویاهامه وبهم گفته میمونم کنارت تا شاد باشی و عاشق.....
نمیدونم درستی کارمو یا بزرگی اشتباهمو ولی نهال عشق من تو این زنذگی خشکید و باغبونشم هیچ تلاشی براش نکرد الانم اون گل دیکه مرده و وجود نداره خواستم پیام بدم و بگم که من همه ی راه هارو امتحان کردم همشون به این آقا ختم شد ......
⛔️⛔️🚫🚫⛔️⛔️
🔴 #هوس_آنلاین 👇👇👇
http://eitaa.com/joinchat/3779723272C22d0624772
♨️ #عبرت_نامه
سلام علیکم
تجربه ی خیلی بدی هستش...
من داخل همین گروه ها عضو شدم ...
خوب بود
چند روز گذشت دیدم داخل گروه دعوا شد بعدش منم گروه رو ترک کردم
دیدم یه آقا پسر اومد پیویم و گفت ⟀
سلام
منم گفتم سلام و از همون موقع رابطمون شروع شد خیلی بد بودهمش استرس داشتم کع یه وقت مامان بابام بفهمن 😱😔
کاش هیچ وقت نمیرفتم داخل اون گروه
برای من که یه دختر مذهبی بودم و دختری بودم که انقدر پاک و صاف و ساده بودم
وقتی داخل خیابون و ... یه پسر رو میدیم سرم رو مینداختم پایین ...
ولی حالا داشتم با یه پسر به ظاهر مذهبی چت میکردم☹️😭از خودم خجالت کشیدم ..
نمازامو همیشه با ارامش و راحتی و باحضور قلب کامل میخوندم 😔ولی الان دیگه نه همین جوری با عجله با اضطراب میخوندم
حتی گاهی وقتا که با اون آقا پسر صحبت میکردم با خودم میگفتم اصلا من کیم ؟
با خودم میگفتم خاک تو سرت خدا باهات قهر کرده چرا دست از این کارای بد بر نمیداری 😔هعیییی...
چرا قلب پدرت(امامزمان(عج) رو میشکنی 😭💔
اشکم در اومد 😔و گریه کردم زاری کردم توبه کردم هی توبه میکردم و هی توبه میشکستم ...وای بر من....
یه روز نشستم باامام زمان و خدا صحبت کردم 😓گفتم خواهش میکنم تمنا میکنم منو از داخل چاهی که توش افتادم بیرون بیارید اره میدونم خودم رفتم توی چاه میدونم باید یکم دستمو بیارم بالا میدونم باید تلاش خودموبکنم تا شماها کمکم کنید ولی من افتادم توی یه چاه عمیقی که دستمو نمیتونم بیارم بالا😞...
به مامان و بابام هیچ وقت در مورد اون رابطه چیزی نگفتم 😄🤲🏻
ولی عذاب وجدان هنوز که هنوز همراهه منه 😓وقتی یه پسر رو میبینم حتی پسر خاله و ... یاحتی داداش خودم رو میبینم حالم بد میشه که از خونه میزنم بیرون تا یه بادی به سرم بخوره😞😞همین جوری خودمو اروم میکنم
😢😭به شمایی که دارید اینو میخونید توصیه ی فراوان میکنم هیچ وقت هیچ وقت به خاطر دل خودتون دل اقا امام زمان رو نشکنید ...
نرید داخل این گروه ها💔😣✋🏻
برای سلامتی و ظهور امام زمان صلوات🤲🏻💔
لطفا اگر میشه بهم بگید چیکار کنم که از این حال بد که نزدیکِ یک سال همراهه منه در بیام 😞💔
یا حق
خداحافظ
⚠️ #عبرت_نامه
سلام خسته نباشید خواهش میکنم جواب سوال منو بدین خانمی ۱۹ ساله هستم و در ۱۴ سالگی به خواست خونوادم ازدواج کردم یه فرزند دارم همسر مرد خوبیه و هیچی برامون کم نمیزاره اما من هیچ حسی بهش ندارم ینی اصلا دوستش ندارم همیشه به خودم میگممن که دوسشندارم چرا باهاش ازدواج کردم و بچه دار شدم دوماهه با یه اقایی ۲۵ ساله اشنا شدم که همسرم بهم شک گرده و هی گوشیم رو چک میکنه ک شکش هم بی مورد نیس ولی من به طرز خیلی عجیبی عاشقش شدم درحالی که اصلا رو در رو ندیدمش فقط عکسشو دیدم ایشون به دلیل متاهل بودن من اصلا راضی به ادامه ارتباط نیس ک بخاطر اصرار های من ادامه میدن بهشون گفتم که من عاشقشم و حاظرم بخاطرش طلاق بگیرم ایشون گفتن که هیچوقت یه زن بچه دارو به همسری قبول نمیکنه حالا موندم چیکار کنم فقط دارم گریه میکنم از اینک هم دارم به همسرم ک تاحالا به هیچ زنی چپ نگا نکرده خیانت میکنم و اگه بفهمه ک بهش خیانت کردم و به همه بگه و ابرومو ببره از طرفیم بهش هیچ حسی ندارم و عاشق یکی دیگم و اون منو نمیخواد که داره عذابم میده خواهش میکنم کمکم کنید ممنونم
🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃😳
Ⓜ️ #عشق_یا_توهم؟؟؟
بارها و بارها و بارها گفته ایم خیلی چیزها فقط از دور قشنگند
این خانم ۱۹ ساله نوشته اند : به طرز خیلی عجیبی عاشق کسی شده اند که فقط عکسش رو دیده اند و حتی حاضرند برای رسیدن به این فرد طلاق هم بگیرند 😳
💎 همراهان کانال توجه داشته باشید که خیلیا میگن سن یه عدده . همشون هم در اشتباه هستن .
چون سن رابطه مستقیمی با رشد عقل داره . آیا عقل فرد ۴۰ ساله با فرد ۳۰ ساله یکی هست ؟
آیا عقل یک فرد ۲۵ساله با ۱۸ ساله یکی هست ؟؟ قطعا خیر
لذا در مشکلات ، رجوع به یک مشاور باتجربه ، باسواد و متدین خیلی میتونه کارساز باشه .
🆘 مطلب بعدی اینکه : چیز خیلی عجیبی وجود ندارد .علت عاشق شدن این خانوم (یابعبارت صحیح : علت دلبسته شدن این خانم ) ارتباط چتی یا تلفنی ایشون با اون آقا بوده .
هرکسی با نامحرم مدتی (ولو چند ساعت)ارتباط پیامکی و چتی #عاطفی داشته باشد احساس میکند که طرف مقابل چقد خوبه
چقد دلنشینه
چقد جذابه
چقد منو درک میکنه
چقد لذب بخشه
چقد ...
لکن همه اینها توعی تصویر سازی ذهنی و بدور از واقعیت هست .
و این کششی ایست که بین هر محرم و نامحرمی هست .
و شیطان هم این روابط و این مسائل را زینت میدهد و لذا شیرین جلوه میکند
ولی در اصل مسئله ای بسیار زهرآلود و خطرناک میباشد که میتواند دنیا و آخرت انسان را بتباهی بکشاند .
اگر به آخرت اعتقادی ندارید، لااقل بخاطر دنیایتان هم که شده ،از این روابط و دوستی ها بپرهیزید لطفااااا.
(قابل ذکر هست ارتباطات تلفنی کاری و شغلی بحثش جداست . محل بحث ما در ارتباط تلفنی ای هست که نوع ارتباط عاطفیست .گرچه در ارتباطات کاری نیز باید رعایت حدود انجام شود و به ضرورت اکتفا شود مثلا مورد بوده که خانم بخاطر ارتباط زیاد ، عاشق مشاورش شده یا بالعکس . خب وقتی مشاور خانم هست چرا میرید مشاور آقا ؟!! اونم کلی مشاور که با یک تماس میتونید با دهها مشاور و روانشناس خانم صحبت کنید )
التماس دعا دارم
📨 #عبرت_نامه
✍ سلام
من خواستم از تجربه ام بگم که اگه همسن و سالام تو این شرایط قرار میگیرن خیلی دقت کنن
من یه سال پیش وقتی فقط ۱۶ سالم بود میخواستم یه کانالی بزنم که مثلا بیام به فرمان آقا در زمینهٔ حضور موثر در فضای مجازی عمل کرده باشم
و جرقهٔ این کار هم از اونجا شروع شد که من قلم خوبی داشتم چون تو دوران راهنمایی تو مسابقات انشانویسی همیشه رتبه میوردم و بعضی از معلما فک نمیکردن خودم نوشته باشم و خلاصه همه حتی مامانم تشویقم میکردن و خودم حتی هرزگاهی شعر میگفتم
منم با خودم فک کردم که حالا که خدا بهم این توانایی رو داده من باید ازش استفاده کنم و وظیفه ام که حضور مفید در فضای مجازی هست رو بهش عمل کنم و توهم انجام وظیفه برم داشت
بالاخره به این نتیجه رسیدم و کانالی رو زدم من سواد رسانه ای هم نداشتم در این زمینه صفر بودم و هنوزم جای کار دارم
خلاصه یه کانالی زدم چند روز گذشت برای اینکه عضو پیدا کنم رفتم تبادل کنم با بقیه کانالا
شاید تا اینجا مشکلی نداشت ولی شروع شد بدبختیهای من بدبختی یعنی گناه و و بدترش توجیه گناه برای انجام کار مستحبی
من رفتم درگیر مستحبات شدم که واجباتم یادم رفت اون مستحباتی که من میخواستم انجام بدم تبدیل شد به محرمات
من به خودم اطمینان کامل داشتم این بزرگترین ضربه رو بهم زد من فک میکردم هیچ وقت حتی از فضای مجازی هم با نامحرمی ارتباط نمیگیرم که گناه باشه همیشه فک میکردم مگه میشه من که بیشتر قرآن رو حفظ کردم من که همیشه نمازام اول وقت و تو مسجده من که تمام سعی ام رو میکنم که دروغ نگم غیبت نکنم من که یه دختر چادری هستم که قیافه پسرای فامیل مونم یادم نمیاد و اصلا همه به این چشم منو نگاه میکنن یه دختر پاک و دوستام منو به شکل یه بچه مثبت میدیدن که تقلب هم نمیکنه
همش من من من
اصلا منی وجود نداشت
اگه چیزی بود فقط از فضل پروردگارم بود و بس! من خودم هیچی نبودم هیچییی اینجا غرور بیجا کار دستم داد این اطمینان بیش از حدبه خودم!!
کاش یادمون باشه ما معصوم نیستیم
بخاطر همین منم که تجربه ای نداشتم تو تبادلایی که انجام میدادم به بهانهٔ اینکه تو کار فرهنگی میکنی با نامحرم هم تبادل میکردم بازم شاید خیلیا بگن مشکلی نیس ولی باور کنین شیطون ذره ذره پیش میره
توی این تبادل هایی که انجام میدادم یکبار یه پسری اومد پیویم یه کانال مذهبی داشت ولی معلوم بود میخواست باب صحبت رو باز کنه و شروع کرد همش هم میگفت خواهر و من ....
من با خودم میگفتم این بخاطر تبادله دیگه پیام نمیده
نه بابا زشته بلاکش کنی
اصلا اون تو رو مثل خواهرش میبینه
هه! اون دختر چادری حافظ قرآن پاک چجوری شده بود ...
آخه اگه فقط تبادل میخواست چرا سوالای بی ربط میپرسید اهل کجایید؟ اسمتون چیه ؟چند سالتونه؟ رشته تون چیه ؟
باور کنید کسی با خواهر و برادر گفتن محرم نمیشه این فقط یه نوع حربهٔ شیطانه
شاید باورتون نشه ولی انگار به قلب و مغز من مهر زده بودن که نمیفهمیدم
بزارید از گناهای بعدش بگم
اقرار به گناه خودش گناهه ولی شما منو نمیشناسید بخدا که هیچی جز گناه نیس
هفته ای یکی دوبار پیام میداد و من خوش خیال فقط بخاطر یه ذره عذاب وجدان پیام نمیدادم و اگه پیامی میداد جوابشو میدادم
من از اینکه با نامحرم ارتباط داشتم ناراحت نبودم من بازدیدش رو چک میکردم سه ماه این اوضاع من بود بعد یه مدت گفت کانال هامون ادغام کنیم به بهانهٔ کانال بیشتر حرف میزد
تو این سه ماه من بخاطر وقت گذرونی بیش از حد به بهانهٔ تبادل نماز هام آخر وقت بود رمان میخوندم رمانای آبکی و زمان امتحانات بود و من با این توجیه که تو تا حالا تقلب نکردی بقیه میکنن چه اشکالی داره حقت داره ضایع میشه و حقیقتا کور شده بودم و فقط خودمو گول میزدم با تقلب ایام امتحانات رو گذروندم من که روزی یک ساعت قرآن خوندنم ترک نمیشد تو کلاس مجازی قرآن هم تقلب میکردم تقلب و قرآن !!!
من که همیشه با مدیریت کارهام تو درس و حفظ قرآن موفق بودم درجا زدم و به دروغ به مامانم میگفتم کار دارم برای درسم هست که تو گوشی هستم یبار مامانم گفت اگه برای درس نیس من ازت راضی نیستم تو عوض شدی
دیگه دعای خیر و رضایت مامان بابام هم از دست دادم
یه روز به خودم اومدم دیدم از اونی که بودم خبری نیست انگار اون آدم مرده من مرده بودم اره روح من مرده بود از خدا دور شده بودم من بد کردم با خودم شما نکنید
بعد سه ماه دوران کذایی من به برکت ماه محرم توبه کردم و از اون توهم انجام وظیفه در اومدم
امام حسین نجاتم داد
ولی لباسی که کثیف میشه دیگه مثل اولش نمیشه کاغذی که خطی اشتباه توش کشیده میشه با پاک کن مثل اولش نمیشه
من هنوزم دارم تاوانشو پس میدم
کاش این پیام پخش میشد
من میدونم خیلیا این تجربه رو داشتن و خیلیا شاید تو شرایطش قرار بگیرن
دعا کنید برای من که عبدخوب بشم و عبدخوب بمونم عابد بودن رو که شیطان هم عابد بود ...
#ارسالی
📥#عبرت_نامه / #ارسالی
سلام وقت بخیر
خیلی وقتتون رو نمیگیرم
خلاصه میگم
آلودگی بعد از ایمان
حتما تا حالا این اصطلاح و شنیدید
من گرفتار این شدم
خیلی تلاش کردم برگردم ولی نمیتونم
انگار اراده ندارم انگار ذهنم اعضای بدنم و فلج کرده
میدونید
آدم وقتی چیز خوبی رو نمیدونه وقتی بفهمه معنی زندگی رو بیشتر و بیشتر میفهمه
از زندگی لذت میبره...
چون به چیزی دست یافته که تا حالا نداشته.
ولی من با وجود چیز های خوبی ک داشتم آلوده شدم به گناه و الان نمیدونم آیا باید خوبی های بیشتری به دست بیارم یا سعی کنم شبیه گذشتم بشم
تا آدم خوبی بشم؟
میدونید من از کجا ضربه خوردم؟
از جایی ک بهش مطمعن بودم
با خودم میگفتم من قطعا تو این زمینه اشتباهی ازم سر نمیزنه اما افسوس که به دیواری تکیه کرده بودم که ترک داشت ...
اینه حکایت بخش بزرگ و مهمی از زندگی من
Ⓜ️ سلام، شاید خیلی از ماها هنوز شیطون رو. دست کم گرفتیم!! خیلی خوب بلده برای هرکسی از راه خودش وارد بشه!!
خدا کنه که فریب نخوریم، اگر فریب خوردیم بتونیم سریع برگردیم به آغوش خدا و کمک بخواییم تا نجات پیدا کنیم.
✦✧✦✧✦✧
🔴#هوس_آنلاین
✦✧
⛔️⛔️🚫🚫⛔️⛔️
http://eitaa.com/joinchat/3779723272C22d0624772 .
📨 #عبرت_نامه / #ارسالی شما
سلام منم میخوام تجربه خودمو بگم تا دوستان استفاده کنن واشتباه منو انجام ندن😔
من یه دختر ۱۸ساله هستم زمانی که ۱۶ سالم بود از طریق یه دوستم منو با زور برد داخل گروه مختلط توی تلگرام
من یه دختر مذهبی بودم اصلا بدم میومد با پسر چت کنم حتی توی خیابون که میرفتم یه پسر نگام میکرد انقدر اخم میکردم خودش خجالت میکشید نگاه نمیکرد
روزانه چند نفر از گروه میومدن پیویم ولی من بلاک میکردم تا اینکه یه پسری اومد که از پروفایلش فهمیدم خیلی مذهبیه عکس خودش بود به یکی از دوستام نشون دادم دوسم زورم کرد باهاش حرف بزنم من جوابشو نمیدادم ولی اون همش پیام میداد میگفت میشه ببینمتون بلاکش میکردم با یه اکانت دیگه میومد تا تونست دل منا بدست بیاره قرار گذاشتیم باهم مسجد تا همو ببینیم فقط از دور
اونشب خیلی بهم سخت گذشت شب قدر بود ولی واقعا وابستش شده بودم عشق چشمامو کور کرده بود خب من مذهبی بودم خیلی دوست داشتم همسر ایندم مذهبی باشه اونم مذهبی
باهم چت میکردیم تقریبا یه ماه حرف میزدیم سه ماه نه هم اون هم من خیلی وابسته هم بودیم من خیلی دوسش داشتم
تا بد یکسال ونیم مادرشو فرستاد برای خاستگاری بالاخره با مشکلات زیاد ما عقد کردیم یه هفته بد عقد فهمیدم با دختر چت میکنه😔
داغون شدم وقتی گفتم گفت فقط چت معمولی بود گذشت بد یه ماه باز فهمیدم با اون دختره چت میکنه میره داخل گروه های مختلط با دخترا حرف میزنه
داغون شدم یکسال افسرده بودم شبا با گریه میخوابیدم با دوستام قطع ارتباط کردم تنها شدم به خانوادم گفتم چون فهمیدم با دخترا بیرون هم میره باورم نمیشد یه پسری که حافظ قرآن قاری قرآن نمازش قضا نمیشه همش تو مسجده اینطوری باشه
البته بدش فهمیدم همه با هم یکی نیستن ایشون ظاهرشون مذهبی بوده اما با طنشون خراب 😒
من تو عمرم با هیچ پسری چت نکردم الا اون دیگه نتونستم طاقت بیارم خانوادم راضی کردم درخواست طلاق بدم اون خیلی بهم گفت من دوست دارم میزارم کنار اما دیگه نبخشیدمش چون خیلی بخشیده بودم
واقعا از درون مثل یه پیرزنه ۸۰ ساله شده بودم الان در شرف طلاقم
جدیدا هم شنیدم یه دختر صیغه کرده با دخترا هم حرف میزنه ببخشید طولانی شد
فقط خواستم تجربمو بگم از دخترا خواهش میکنم هیچوقت با هیچ پسری چت نکنید چون اون اگر مرد باشه با دخترا چت نمیکنه دنبال دخترا نیست
بزارید اونی که خدا براتون انتخاب کرده به موقعش بفرسته براتون
و یه حرفی به آقایون لطفا با احساس وقلب دخترا بازی نکنید چون ضربه ای که دخترا از شما میخورن یه روزی برمیگرده بدترین ضربه را خودتون میخوردید
برای بنده حقیرم دعا کنید خیلی محتاج دعا هاتون هستم واقعا حال روحی خوبی ندارم برام دعا کنید تا خدا کمکم کنه حال دلم خوب شه 🙏
یاعلی✋
⛔️⛔️🚫🚫⛔️⛔️
🔴 #هوس_آنلاین 👇👇👇
http://eitaa.com/joinchat/3779723272C22d0624772
📨 #عبرت_نامه ❌❌❌ خیلی خیلی بادقت بخونیدش لطفا و شما رو بخدا مراقب خودتون باشید 😔😔💔💔
سلام وقت بخیر
دررابطه با کانال هوس ان لاین مزاحمتون شدم
البته اونقدر حرفام زیاده و دلم پر که نمیدونم چی بگم
حرفام میزنم صلاح دونستید داخل کانال بزارید
من یکی از ادمینها یا مدیر کانال ایتا هستم
از سال ۹۷ وارد ایتا شدم و کم کم فعال شدم
زندگی نسبتا مرفه و خوبی داشتم
همسرم گهگاهی اذیت میکرد ولی الان که خوب به گذشته بر میگردم میبینم واقعا در برابر کسی که میخوام درباره اش با شما حرف بزنم مرد بدی نبود
به واسطه کانالداری و تبادل با اقایی اشنا شدم
گاهی وقتا به خاطر مسائل شخصی زندگیم موقع تبادل با این اقا گیج بازی درمیاوردم ،این اقا هم خیلی ادم زیرک و باهوش میفهمید من دقت و تمرکز ندارم
چند باری از من درباره زندگی شخصیم سوال کرد
گفت من مشاور خوبی هستم
میتونم بهتون کمک کنم
نمیدونم چرا اعتماد کردم
چرا از کل مشکلات زندگیم باهاشون حرف زدم
هر روز به من نزدیک و نزدیک تر شد
ایشون تو زبون بازی مهارت خاصی دارن
کم کم به من گفتن جدا بشم
و من هم کم کم به ایشون علاقه مند شدم
جوری که حتی دیگه دلم نمیخواست یک لحظه ام همسرمو تحمل کنم
به اصرار زیاد من از همسرم بصورت توافقی دو سال پیش جدا شدم
همین اقا که اسمش بردم به قدری از جدایی من خوشحال بودن که حد نداشت
رابطمون با هم صمیمی تر شد
اعتراف به دوست داشتن کردیم
شما خودتون خانوما رو خوب میشناسید
نقطه ضعف ما احساساتمون هست و دریافت محبت
به قدری با زبون محبت کردن که باورم شد دوستم داره
بعد از پایان عده پیشنهاد خطبه موقت داد
بهش گفتم من با ازدواج موقت مخالفم و اگر واقعا من رو میخواد باید بیاد خواستگاری و من پدر و مادر و برادرهام در جریان بزارم و ازدواج دائمی کنیم
اما امتناع میکرد
و میگفت یه مدت صیغه محرمیت بخونیم که رابطمون مشکلی نداشته باشه
فاصله مسافتی داشتیم قرار شد همدیگه رو ببینیم
قبول کردم موقت خطبه بخونیم که مشکلی از نظر شرعی نداشته باشیم
اومد و همدیگه دیدیم در حد ۱ساعت با هم بودیم و بعدش رفت
چند روز بعد دلتگش شدم
هر چقدر اصرار کردم بیا دوباره ببینمت قبول نکرد
گفت هوایی میشی
منم نمیتونم دائم کنارت باشم یا ازدواج دائم کنم
احساس میکردم مورد بازیچه دستش قرار گرفتم
اما اونقدر شیفته و علاقه مندش شده بودم که نمیتونستم قبول کنم
دوسال فقط رابطه مجازی داشتیم
تو این مدت خواستگار داشتم همه رو رد کردم چون نمیتونستم فکرش از سرم بیرون کنم یا خودمو راضی کنم وقتی اون رو دوست دارم با کسی دیگه باشم
تو همین دو سال متوجه شدم ایشون قبل من با دخترخانم های دیگه در ارتباط بوده اما به خودم میگفتم مهم الانه که من داره و من رو دوست داره
تا اینکه ۳ماه پیش به من گفت دیگه نمیخواد با من باشه
بدجور شکستم
زندگی خوب و همسری که داشتم از دست داده بودم به خاطر هیچ
و تنهای تنها شدم
خیلی به خودکشی فکر کردم
از خیلی وقت پیش میخواستم بیام و با شما درباره ایشون حرف بزنم اما میترسیدم
الان دیگه چیزی برای از دست دادن ندارم
الان نمیدونم با کی هست و داره کیو گول میزنه و دلبری میکنه و بدبخت میکنه
من یه خانم چادری بودم اما الان چادرمو گذاشتم کنار
مداحی گوش میدم یاد اون میفتم حالم بد میشه
ضریح و گنبد امام حسین میبینم حالم بد میشه
معنویاتم و روح و روانم داغون شده
هر بار هم رفتم پی ویش باهاش حرف زدم و گله و شکایت کردم که زندگی منو نابود کردی گفت نفرینت میکنم
چرا اجازه میدین ادمای اینجوری اینجا رشد کنن و کار کنن و یه عده مثل من رو بدبخت کنن
خیلی جلوی خودمو گرفتم ابروش رو نبرم
خودمم دارم اینجا کار میکنم و خرج و مخارجم تامین میکنم گفتم ولش کن کسی متوجه نشه
اما میدونم خیلی هستن مثل من توسط ایشون داغون شدن
چند وقت پیش از دوست خودم که همینجا کار میکنه خواستگاری کرد
ولی داغون شدم
اگر خواستید سرگذشت من احمق تو کانالتون بزارید که دخترا و خانوما هیچ وقت به کسی اعتماد نکنن
حتی اگر طرف اومد گفت من مداح اهل بیتم و ...
هیچ کدوم دلیل نمیشه که طرف واقعا ادم باشه
⛔️⛔️🚫🚫⛔️⛔️
🔴 #هوس_آنلاین 👇👇👇
http://eitaa.com/joinchat/3779723272C22d0624772
📨 #عبرت_نامه / #ارسالی شما ❌❌
ببخشید اگه زیاده
واقعا دلم پره
و دوست ندارم هیج دختر دیگه ای اینجوری بشه
بخصوص که بعد ازین اتفاقا یکی از دوستان نزدیکمم درگیر گروه مختلط شد و یه اتفاقایی براش پیش اومد که من هر جی گفتم به حرفم گوش نکرد اما بعد از اینکه خودش فهمید چخبره حالش برام عذاب بود
در رابطه با کانال هوس آنلاین که درمورد گروه مختلط میگه مزاحم میشم...
یه عزیزی همیشه میگه اعتراف به گناه از صدتا گناه بدتره...
اما نمیدونم چرا
وقتی یه دخترو میبینم که کم کم داره به سمت سرنوشت من میره دلم میخواد گریه کنم داد بزنم و بهش بگم نکن!
توروخدا دست بکش!
دخترا یه جواهرن. یه طلا با عیار بالا که باید همیشه توی جعبه نگهداری بشن تا فقط خریداراش بتونن نگاهش کنن.
همیشه از بچگی رویاهای بزرگی تو سرم بود
رویاهای قشنگ با یه آینده روشن
با روزای خوبی که قراره واسه خودم بسازم...
اما با یه اتفاق توسط چندتا شیاد همش به باد هوا رفت...
کوچکتر که بودم...
تقریبا کلاس نهم. از طرف دوستای تازهام که توی مسجد با هم آشنا شده بودیم به یه کلاس دعوت شدم
یه کلاس مذهبی با یه استادی که من فکرمیکردم این جماعت پاک ترین آدمای دنیان که خدا لباس پیامبر رو تنشون کرده.!!😏
ما یک سال با این آقا کلاس داشتیم
خانواده ام مذهبی بودن و خودمم چادری
از مردها هم زیاد خوشم نمیومد ولی بخاطر شخصیت بسیار شوخ و خندان و جذابم(که کلا یه شخصیت حرص دربیار واسه مردها داشتم) کم کم توجه این آقا به سمت من جلب شد
نمیگم تقصیر من نبود. بود!
اما خب همچین شخصیتی داشتم و لجباز بودم و البته احمق!!!
یکی از دوستام مسئول کلاسها بود که فقط اون با حاج آقا هماهنگ میکرد
خیلی دختر خوب و پاکی بود و خیلی رسمی و با حفظ مسائل شرعی برخورد میکرد
حتی لازم نمیدونست حال استادو بپرسه که این همیشه به نفعش بود
یه روز که این دوستم شارژ نداشت من مجبور شدم بخاطر کلاس ها به حاج آقا پیام بدم که بیان جلسه بذاریم
اون موقع شده بودم دهم
درسم خیلی خوب بود
توی فامیل درسخونترین بودم و با اینکه گاهی حتی لای کتابامو باز نمیکردم ۲۰ بودم
تا اینکه این اتفاق پیش اومد.
من بهش پیام دادم و اون جواب داد بله خانمِ... الان میام
دوستم فاطمه تعجب کرد که جواب من رو داد چون هیچوقت جواب پیام های دوستم رو نمیداد مگر وقتی که ازش سوال پرسیده شده بود.
از اون روز به بعد به بهانه های مختلف برای کارها بهم پیام میداد و...
#ادامه_داره... 👇👇👇
🔴 #عبرت_نامه
من و همسرم هردو مقید و پایبند به مسائل دینی و اخلاقی هستیم با همسرم مشکل نداشتم و هردوهم به هم محبت میکردیم.
ازاونجا که ایشون خیلی باایمان هستن با افراد مقید و مذهبی هم معاشرت داشتن. یکی از این دوستاشون خیلی خیلی محبوبشون بودوبعضا درموردش تو خونه برام صحبت میکرد.
منم که اهل نماز شب ،دائم الوضو واکثرا ذکرمیگفتم هیچوقت فکر نمیکردم که یه روزی با نامحرمی بتونم به راحتی صحبت کنم.دوست همسرم که دیگه از لحاظ اعتقاد قابل مقایسه هیچ کسی نبود،و حتی تصور نمیکردم که با یه مشاوره کوچیک فریب بخوره.
متاسفانه بااینکه اون آقا یه بچه و منم یه بچه داشتم ولی قید همه چیزو زدیم و خداو حیا همسر رو فراموش کردیم.
من که قصدم گرفتن راهنمایی ازش بود یه دفعه متوجه شدم که ای دل غافل شدم محرم اسرار اون آقا.طوری که از مشکلات زندگیش برام میگفت و میگفت همسرش بهش محبت نمیکنه.و علی رغم این همه سختی و بی عاطفگی که دیده بود ولی تونسته بودیه عمر پاک زندگی کنه.
نزدیک به دوسال باهاش رفت و آمد داشتم و چون بازنش مشکل داشت وقتایی که تنها بود میرفتم خونش و براش غذادرست میکردم و محبت میکردم.
هربارم که باهاش بودم مدام بغض میکردم و وجدانم منو سرزنش میکردکه چرا تو؟تو که همسرت برات کم نذاشته،توکه مملو از محبت و عشقی،تو که یه بچه داری چرا خیانت میکنی.
کارم شده بود دروغ گفتن به همسرم که به بهانه روضه رفتن و پیاده روی میرفتم خونش.
هروقت که برمیگشتم شبا تو خواب گریه میکردم،توخواب ناخن میخوردم وشیون میکردم... بخاطر ترس از رسوایی بالاخره یه روز تصمیم گرفتم که تمومش کنم.ولی تا یک سال نتونستم تاجایی که یه بار سم خوردم و خودکشی کردم.منی که هیچوقت نمازو روزه و روضه و ذکروزیارام ترک نمیشد،شده بودم کسی که دست به گناه کبیره زده بود و خودکشی.روسیاه عالم و آخرت شدم.
بااینکه همسرم نمیدونه من چه غلطی کردم ولی دیگه روم نمیشه مثل قبل به همسرم نگاه کنم. کم کم متوسل شدم به اهل بیت و خداروشکر الان۳ساله که توبه کردم.
خواستم بگم که من این راهو رفتم تهش پوچی و دلزدگی از زندگیه.تورو خدا ازتون میخوام که این تجربه رو براهرکسی که میدونید به دنبال رابطه با نامحرمه تعریف کنید که مثل ما نشن.
✅ #پاسخ_اجمالی
Ⓜ️ انسان باید با #دلم_میخواهدهای_حرام مبارزه کند ، نتیجه دلم میخواهد هایی که با خواست خدا در تضاد هست انسان را به پوچی میکشاند و شیطانی که با پنبه سر میبرد یک انسان مقید و مذهبی را تا خودکشی و خسرالدنیا و الاخرة شدن پیش میبرد .
Ⓜ️ نکته بسیار بسیار مهم : 👇👇
در جنگ ها ،برخی مناطق هستند که نیروهای نظامی از آن مناطق مطمئن هستند که دشمن از آنجا حمله نمیکند لذا نیروهای نظامی کمتری را درآنجا مستقر میکنند ولی دقیقا دشمن از همانجا حمله میکند
اگر مثلا مطمئن شدیم که ما متدین هستیم و هیچ گاه از طریق نامحرم خطایی نمیکنیم ، شیطان و نفس روی همان نقطه کار میکند و از همان راه وارد میشود #ولوووووو با صبر زیاد ...
میبینی یک آجر الان گذاشت و آجر بعدی را دوسال بعد و بعداز ۵ سال ، آن فرد متدین سقوط کرد .عبرت نامه فوق ، از این نمونه هاست .
خداوند متعال عاقبت همه مارا ختم بخیر گرداند .
✦✧✦✧✦✧
🔴#هوس_آنلاین
✦✧
⛔️⛔️🚫🚫⛔️⛔️
http://eitaa.com/joinchat/3779723272C22d0624772 .
#عبرت_نامه
سلام
من و همسرم ۷ ساله ازدواج کردیم و ازدواجمون با عشق بوده. اما همسرم از لحاظ عاطفی خیلی سرده. فقط ازم ایراد میگیره و سر مسائل الکی فقط بحث و دعوا می کنیم. یه دختر ۳ ساله هم دارم و اصلا به طلاق فکر نمیکنم. خلا عاطفی شدیدی دارم. بارها در این مورد با همسرم صحبت کردم که از لحاظ عاطفی و... نیاز بیشتری بهش دارم اما اصلا توجه نمیکنه.
به تازگی آقایی که راننده سرویس مدرسمون هست و متاهل هست و یه دختر یک ساله داره چند بار باهام در مورد مشکلاتش با همسرش صحبت کرد و اینجوری شد که صحبت های ما شروع شد و منم در مورد مشکلات خودم و همسرم باهاش حرف زدم و رابطمون صمیمی شد.
الان از طریق اس ام اس یا واتساپ یا تلفنی با هم حرف میزنیم و درددل می کنیم و حتی چند بار هم با هم قرار گذاشتیم و حضوری همدیگرو دیدیم. اما این آقا حرفاش فقط در حد درددل نیست. در مورد مسائل دیگه هم زیاد حرف میزنه، اما من گفتم رابطمون اگه یه رابطه دوستانه و معمولی باشه، ادامه میدم.
از نظر روحی خیلی بهش نیاز دارم که ازم تعریف کنه بهم محبت کنه، ابراز علاقه کنه. انگیزه زندگیم شده اما اصلا نمی خوام بیشتر از این باشه!
بهش وابسته شدم. از طرفی عذاب وجدان شدید دارم و از طرفی هم در مقابل رفتارای همسرم به خودم حق میدم که این کارو بکنم. وقتی به دخترم نگاه میکنم ازاینکه اسم مادر روم هست خجالت میکشم اما واقعا نمیتونم این رابطه رو کات کنم.
اینم بگم که همسرم مرد خوبیه و اهل زندگیه فقط برخوردش و رفتارش با من اصلا خوب نیست. نیاز به حرفای عاشقانه و محبت آمیز دارم. نیاز به توجه دارم. نیاز به تعریف دارم.
میدونم کارم خیلی بده و من اصلا اهل این کارا نبودم اما نمیدونم چه طور این احساس و رابطه شکل گرفته. لطفا کمکم کنین.
🍃🍂🍃🍃🍂📵📵📵🍃🍂🍃🍃🍂
Ⓜ️ سلام علیکم
مطالبی به اجمال به عرض میرسانم
💬 هیییچ دلیلی ، باعث موجه شدن خیانت نمیشود ،بلکه همین به خود حق دادن در خیانت ، توجیه شیطان برای ازبین بردن ندای وجدانتان میباشد تا بیشتر در این مرداب فرو روید .
💬 در مورد مواردی که قبول نکردید بدانید شیطان ضربه نهایی را در اول کار نمیزند یعنی هدف اصلیش را ، در اول کار نمیگوید ، بلکه قدم بقدم پیش میرود ، پس هرچه سریعتر ازین رابطه گناه آلود و سراسر خسران ، بیرون بیایید و توبه نمایید و إلا دچار پشیمانی و ضرر عظیمی خواهید شد . شاید باورتان نمیشد روزی در بیرون از خانه ،با مرد غریبه ای قرار بگذارید ، ولی الان میبینید در کنار مرد غریبه ای نشستید و درحال درد و دل هستید !
کم کم ممکنه کار به دست دادن و ... برسد . پس زودتر کات کنید .
💬 همه مردم در زندگی مشترکشان مشکلاتی دارن ، پس سعی کنید با شوهرداری مناسب ، #حفظ_اقتدار_شوهرتان و مشاوره ، وضعیت زندگیتان را بهبود ببخشید . شما میتونید با شوهر محترمتان بهترین زندگی رو داشته باشید فقط کافیه مقداری #مدارا ،#گذشت و #اقتدار_بزندگیتان اضافه بفرمایید .
التماس دعا دارم
⛔️⛔️🚫🚫⛔️⛔️
🔴 #هوس_آنلاین 👇👇👇
http://eitaa.com/joinchat/3779723272C22d0624772
⛔️ #عبرت_نامه
سلام خسته نباشید.تورو خدا راهنماییم کنید.من یه خانوم 25 سالم.که الان... ساله ازدواج کردم.بعد ازدواجم اتفاقی یه آقایی وارد زندگیم شد.خیلی دوسش داشتم.طوری که حتی رفتن با اونو ترجیح داده بودم به زندگیم.که بعد یه اتفاق هایی پیش امد که زندگیم تا پای نابودی رفت داشت بهم میخورد..
بعد فهمیدم من دارم چیکار میکنم ، من شوهرمو دوست دارم پشیمونم واقعا توبه کردم پشیمون شدم.چسبیدم به زندگیم .شوهرمو دوست داشتم بچه اوردیم.خیلی خوشبخت شدیم.
تا بعد چن سال سرو کله ی اون آقا باز پیدا شد.امده میگه من دوست دارم برات میمیرم.من بدون تو نمیتونم این چن سال همش دنبالت بودم.من هر شب نماز میخونم قرآن میخونم که سگ خونت شم فقط همیشه ببینمت من بدون تو میمیرم تموم زندگیمی هی قسم که اره اگه جواب ندی من قرص گرفتم میخورم من نمیتونم ازت دست بکشم.دست بردار نیست.
الان من نمیخوام..میخوام زندگیمو کنم دوست دارم شوهرمو بچمو زندگیمو.نمیخوام دوباره پشیمون شم به پوچی برسم.چیکار کنم تورو خدا التماستون میکنم راهنماییم کنید.
🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂
Ⓜ️ قبلا عرض شده که بین محرم و نامحرم کشش وجود دارد . چنانچه بین آهن و آهن ربا کشش وجود دارد، لذا خیلی باید مراقب #فاصله ها بود، اگر حد و حدودها رعایت نگردد، اگر حریم محرم نامحرم رعایت نشود متاسفانه منجر به ایجاد علاقه و وابستگی بین طرفین میگردد، اونوقت میبینی یک خانم به آقایی 20 سال بزرگتراز خودش دلبسته و علاقمند شده یا یک جوان 25 ساله، وابسته(عادت) و علاقمند به یک خانم 40 ساله شده، هرچی هم بهش بگیم فلانی داری بخطا میری .... گوش نمیدهد چون دلش #گیر است . هرچه بگوییم ،می گوید سن فقط یک عدد است. 😳😳
البته این افراد بعداز گذشت چندسال، دقیییقا متوجه میشند که سن دقیقا یک عدد نبوده و ارتباط مستقیم با خییییلی چیزها داشته، و سن که بالا پایین میشه خیلی چیزها بالا پایین میشن خیلی چیزها فرق میکنند، خیلی چیزها تغییر میکنند ...
🍃 و وقتی وابستگی شروع شد، دلتنگی ها، غم ها، غصه ها و .... شروع میشود، حال خوش از دل فرد کوچ میکند، گاها در برخی افراد گریه ها شروع میشود، افرادی قصد خودکشی میکنند و ...
در عبرت نامه فوق میبینید که یک جوان وابسته ، میخواهد زندگی یک مرد و کودک را خراب کند تا بلکه با رسیدن به آن خانم ، بخوشی رسد .#گرچه قطعا اگر این اتفاق هم بیفتد و به وی رسد، چیزی بوقوع نمیپیوندد جز #ناخوشی و #پشیمانی برای طرفین .
اما امان از نفس اماره و شیطان که با پنبه سر میبرند و با تزیین #فاضلاب ها و زیبا جلوه دادن آن، زندگی دنیوی و اخروی فرد را نابود میکند.
🍃 نتیجه اینکه : در برخورد با نامحرمها باید خیلی مواظب بود تا مشکلی پیش نیاید ، در ارتباطاتمون در محیط کاری ، ارباب رجوع ، پزشک، مشاوره، فامیل ، دایرکت، پی وی ها، گروه ها و...رضایت خدایتعالی را رعایت کنیم تا بپشیمانی گرفتار نشیم .
Ⓜ️🌺 شیرین ترین زندگی، زندگی ای هست که از حرام الهی پرهیز شود و واجبات الهی انجام شود
⛔️⛔️🚫🚫⛔️⛔️
🔴 #هوس_آنلاین 👇👇👇
http://eitaa.com/joinchat/3779723272C22d0624772
⛔️ #عبرت_نامه
سلام خسته نباشید.تورو خدا راهنماییم کنید.من یه خانوم 25 سالم.که الان... ساله ازدواج کردم.بعد ازدواجم اتفاقی یه آقایی وارد زندگیم شد.خیلی دوسش داشتم.طوری که حتی رفتن با اونو ترجیح داده بودم به زندگیم.که بعد یه اتفاق هایی پیش امد که زندگیم تا پای نابودی رفت داشت بهم میخورد..
بعد فهمیدم من دارم چیکار میکنم ، من شوهرمو دوست دارم پشیمونم واقعا توبه کردم پشیمون شدم.چسبیدم به زندگیم .شوهرمو دوست داشتم بچه اوردیم.خیلی خوشبخت شدیم.
تا بعد چن سال سرو کله ی اون آقا باز پیدا شد.امده میگه من دوست دارم برات میمیرم.من بدون تو نمیتونم این چن سال همش دنبالت بودم.من هر شب نماز میخونم قرآن میخونم که سگ خونت شم فقط همیشه ببینمت من بدون تو میمیرم تموم زندگیمی هی قسم که اره اگه جواب ندی من قرص گرفتم میخورم من نمیتونم ازت دست بکشم.دست بردار نیست.
الان من نمیخوام..میخوام زندگیمو کنم دوست دارم شوهرمو بچمو زندگیمو.نمیخوام دوباره پشیمون شم به پوچی برسم.چیکار کنم تورو خدا التماستون میکنم راهنماییم کنید.
🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂
Ⓜ️ قبلا عرض شده که بین محرم و نامحرم کشش وجود دارد . چنانچه بین آهن و آهن ربا کشش وجود دارد، لذا خیلی باید مراقب #فاصله ها بود، اگر حد و حدودها رعایت نگردد، اگر حریم محرم نامحرم رعایت نشود متاسفانه منجر به ایجاد علاقه و وابستگی بین طرفین میگردد، اونوقت میبینی یک خانم به آقایی 20 سال بزرگتراز خودش دلبسته و علاقمند شده یا یک جوان 25 ساله، وابسته(عادت) و علاقمند به یک خانم 40 ساله شده، هرچی هم بهش بگیم فلانی داری بخطا میری .... گوش نمیدهد چون دلش #گیر است . هرچه بگوییم ،می گوید سن فقط یک عدد است. 😳😳
البته این افراد بعداز گذشت چندسال، دقیییقا متوجه میشند که سن دقیقا یک عدد نبوده و ارتباط مستقیم با خییییلی چیزها داشته، و سن که بالا پایین میشه خیلی چیزها بالا پایین میشن خیلی چیزها فرق میکنند، خیلی چیزها تغییر میکنند ...
🍃 و وقتی وابستگی شروع شد، دلتنگی ها، غم ها، غصه ها و .... شروع میشود، حال خوش از دل فرد کوچ میکند، گاها در برخی افراد گریه ها شروع میشود، افرادی قصد خودکشی میکنند و ...
در عبرت نامه فوق میبینید که یک جوان وابسته ، میخواهد زندگی یک مرد و کودک را خراب کند تا بلکه با رسیدن به آن خانم ، بخوشی رسد .#گرچه قطعا اگر این اتفاق هم بیفتد و به وی رسد، چیزی بوقوع نمیپیوندد جز #ناخوشی و #پشیمانی برای طرفین .
اما امان از نفس اماره و شیطان که با پنبه سر میبرند و با تزیین #فاضلاب ها و زیبا جلوه دادن آن، زندگی دنیوی و اخروی فرد را نابود میکند.
🍃 نتیجه اینکه : در برخورد با نامحرمها باید خیلی مواظب بود تا مشکلی پیش نیاید ، در ارتباطاتمون در محیط کاری ، ارباب رجوع ، پزشک، مشاوره، فامیل ، دایرکت، پی وی ها، گروه ها و...رضایت خدایتعالی را رعایت کنیم تا بپشیمانی گرفتار نشیم .
Ⓜ️🌺 شیرین ترین زندگی، زندگی ای هست که از حرام الهی پرهیز شود و واجبات الهی انجام شود
⛔️⛔️🚫🚫⛔️⛔️
🔴 #هوس_آنلاین 👇👇👇
http://eitaa.com/joinchat/3779723272C22d0624772
🔴 #عبرت_نامه
من و همسرم هردو مقید و پایبند به مسائل دینی و اخلاقی هستیم با همسرم مشکل نداشتم و هردوهم به هم محبت میکردیم.
ازاونجا که ایشون خیلی باایمان هستن با افراد مقید و مذهبی هم معاشرت داشتن. یکی از این دوستاشون خیلی خیلی محبوبشون بودوبعضا درموردش تو خونه برام صحبت میکرد.
منم که اهل نماز شب ،دائم الوضو واکثرا ذکرمیگفتم هیچوقت فکر نمیکردم که یه روزی با نامحرمی بتونم به راحتی صحبت کنم.دوست همسرم که دیگه از لحاظ اعتقاد قابل مقایسه هیچ کسی نبود،و حتی تصور نمیکردم که با یه مشاوره کوچیک فریب بخوره.
متاسفانه بااینکه اون آقا یه بچه و منم یه بچه داشتم ولی قید همه چیزو زدیم و خداو حیا همسر رو فراموش کردیم.
من که قصدم گرفتن راهنمایی ازش بود یه دفعه متوجه شدم که ای دل غافل شدم محرم اسرار اون آقا.طوری که از مشکلات زندگیش برام میگفت و میگفت همسرش بهش محبت نمیکنه.و علی رغم این همه سختی و بی عاطفگی که دیده بود ولی تونسته بودیه عمر پاک زندگی کنه.
نزدیک به دوسال باهاش رفت و آمد داشتم و چون بازنش مشکل داشت وقتایی که تنها بود میرفتم خونش و براش غذادرست میکردم و محبت میکردم.
هربارم که باهاش بودم مدام بغض میکردم و وجدانم منو سرزنش میکردکه چرا تو؟تو که همسرت برات کم نذاشته،توکه مملو از محبت و عشقی،تو که یه بچه داری چرا خیانت میکنی.
کارم شده بود دروغ گفتن به همسرم که به بهانه روضه رفتن و پیاده روی میرفتم خونش.
هروقت که برمیگشتم شبا تو خواب گریه میکردم،توخواب ناخن میخوردم وشیون میکردم... بخاطر ترس از رسوایی بالاخره یه روز تصمیم گرفتم که تمومش کنم.ولی تا یک سال نتونستم تاجایی که یه بار سم خوردم و خودکشی کردم.منی که هیچوقت نمازو روزه و روضه و ذکروزیارام ترک نمیشد،شده بودم کسی که دست به گناه کبیره زده بود و خودکشی.روسیاه عالم و آخرت شدم.
بااینکه همسرم نمیدونه من چه غلطی کردم ولی دیگه روم نمیشه مثل قبل به همسرم نگاه کنم. کم کم متوسل شدم به اهل بیت و خداروشکر الان۳ساله که توبه کردم.
خواستم بگم که من این راهو رفتم تهش پوچی و دلزدگی از زندگیه.تورو خدا ازتون میخوام که این تجربه رو براهرکسی که میدونید به دنبال رابطه با نامحرمه تعریف کنید که مثل ما نشن.
✅ #پاسخ_اجمالی
Ⓜ️ انسان باید با #دلم_میخواهدهای_حرام مبارزه کند ، نتیجه دلم میخواهد هایی که با خواست خدا در تضاد هست انسان را به پوچی میکشاند و شیطانی که با پنبه سر میبرد یک انسان مقید و مذهبی را تا خودکشی و خسرالدنیا و الاخرة شدن پیش میبرد .
Ⓜ️ نکته بسیار بسیار مهم : 👇👇
در جنگ ها ،برخی مناطق هستند که نیروهای نظامی از آن مناطق مطمئن هستند که دشمن از آنجا حمله نمیکند لذا نیروهای نظامی کمتری را درآنجا مستقر میکنند ولی دقیقا دشمن از همانجا حمله میکند
اگر مثلا مطمئن شدیم که ما متدین هستیم و هیچ گاه از طریق نامحرم خطایی نمیکنیم ، شیطان و نفس روی همان نقطه کار میکند و از همان راه وارد میشود #ولوووووو با صبر زیاد ...
میبینی یک آجر الان گذاشت و آجر بعدی را دوسال بعد و بعداز ۵ سال ، آن فرد متدین سقوط کرد .عبرت نامه فوق ، از این نمونه هاست .
خداوند متعال عاقبت همه مارا ختم بخیر گرداند .
✦✧✦✧✦✧
🔴#هوس_آنلاین
✦✧
⛔️⛔️🚫🚫⛔️⛔️
http://eitaa.com/joinchat/3779723272C22d0624772 .
#عبرت_نامه
خیلیا میگن سن یک عدده.
ولی باز میگم سن ارتباط مستقیم با عقل فرد دارد .
#عاقبت_رل
#عاقبت_دوست_دختر
#عاقبت_چت_مجازی
Ⓜ️ چه بسا لذت کوتاهی که پشیمانی طولانی به بار آورد .
وقتی خدای تعالی چیزی را حرام میکند حتما به مصلحت و خیر انسان می باشد .
⛔️⛔️🚫🚫⛔️⛔️
🔴 #هوس_آنلاین 👇👇👇
http://eitaa.com/joinchat/3779723272C22d0624772